شاخص (NVT) چیست؟


نمودار شاخص NVT بیت کوین منبع: کریپتو کوانت

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی روشی برای تعین ارزش ذاتی یک دارایی و بررسی عواملی که می توانند در آینده روی قیمت تاثیر بگذارند می باشد. این روش بر اساس اتفاق های بیرونی و اثر آنها بر صورت های مالی و روند های صنعت پایه ریزی شده است.

تحلیل بنیادی به عنوان یکی از 2 روش اصلی تحلیل بازار ها (روش دیگر تحلیل تکنیکال می باشد.) در حالی که تحلیل تکنیکال اعتقاد دارد تمامی عوامل اثر گذار در قیمت منعکس شده اند. تحلیل بنیادی به دنبال عواملی بیرون از حرکت قیمت می باشد.

تحلیل گران بنیادی سعی دارند با استفاده از منابع اطلاعاتی از جمله اخبار، سخنرانی ها، آمار کلان اقتصادی، صورت های مالی، روند های تکنولوژی و … ارزش ذاتی دارایی ها را شناسایی کنند و با مقایسه ی آن با قیمت فعلی آن دارایی اقدام به خرید و فروش کنند.

تحلیل گران بنیادی اعتقاد دارند در بلند مدت دارایی ها به قیمت ذاتی شان نزدیک می شوند.

مزایای تحلیل بنیادی

  • تحلیل بنیادی با محاسبه ی ارزش ذاتی هر دارایی استدلالی قابل تکیه برای خرید و فروش دارایی ارائه می دهد

معایب تحلیل بنیادی

  • تحلیل بنیادی زمان رسیدن دارایی به قیمت ذاتی اش را مشخص نمی کند، ممکن حرکت قیمت به سمت ارزش ذاتی اش بسیار سریع و یا بسیار کند باشد.
  • تحلیل بنیادی معمولا زمانی زیادی می برد چراکه پارامتر های گوناگونی در محاسبه ی ارزش ذاتی دارایی باید در نظر گرفته شود.
  • ممکن است رفتار هیجانی معامله گران بر خلاف جهت تحلیل برود.
  • گاهی پیش بینی پارامتر های بنیادی یک دارایی امکان پذیر نیست.

تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال

شاخص‌هایی که عموما در تحلیل بنیادی مورد استفاده قرار می‌گیرند مانند P/E, EPS, PEG ratio, P/B : در تحلیل ارزهای‌‌ دیجیتال کاربرد چندانی ندارند. در عوض شما ممکن است به فاکتورهایی توجه کنید که اعتبار آن پروژه را ارزیابی کند. (فراموش نکنید که هر ارز دیجیتال در اصل پروژه‌ای است که با فلسفه و عملکردی مشخص ایجاد شده است.) در ادامه مهم‌ترین شاخص‌هایی که توسط معامله‌گران و تحلیل‌گران استفاده می‌شوند بررسی می‌شود.

نسبت ارزش شبکه به حجم معاملات روزانه (Network value to transactions (NVT) ratio)

این نسبت که اخیرا از آن بسیار استفاده می‌شود به عنوان نسبت معادل P/E در بازارهای سهام لقب گرفته است. نسبت NVT از تقسیم ارزش شبکه بر حجم تراکنش‌های روزانه محاسبه می‌شود.

NVT تلاش می‌کند تا ارزش یک شبکه را بر اساس ارزش تراکنش‌هایی که پردازش می‌کند، تفسیر کند. برای مثال تصور کنید که ۲ ارزدیجیتال با نام A و B داریم که هر دو اندازه‌ي بازاری به ارزش ۱ میلیون دلار دارند. با این حال ارز A معاملات روزانه‌ای به ارزش ۵۰ هزاردلار دارد و ارز B حجم معاملات روزانه‌اش به ۱۰ هزار دلار می‌رسد.

NTV برای ارز اول ۲۰ و بری ارز دوم ۱۰۰ می‌باشد. به صورت کلی دارایی‌هایی با NTV پایین،‌ کم بها داده شده در نظر گرفته می‌شوند (کم‌تر از ارزششان، قیمت خورده‌اند) و دارایی‌هایی با NTV بالا، بیش بها داده شده‌اند (بیش از ارزششان، قیمت خورده‌اند).

آدرس‌های فعال

برخی معامله‌گران به تعداد آدرس‌های فعال بر روی هر شبکه نگاه می‌کنند تا به معیاری از میزان استفاده‌ی آن شبکه دست یابند. اگرچه این شاخص به عنوان یک شاخص تنها قابل اتکا نیست اما این معیار می‌تواند اطلاعاتی در مورد فعالیت شبکه آشکار کند که شما بتوانید در ارزیابی کلی‌تان لحاظ نمایید.

قیمت بر نقطه سر به سر استخراج (price to mining breakeven ratio)

نسبتِ قیمت بر نقطه سربه‌سر ماینینگ (استخراج)، شاخصی است که برای ارزش‌گذاری ارزهایی که (proof of work) داشته که توسط مشارکت کننده‌گان در شبکه، استخراج می‌شوند. این شاخص هزینه‌ای که برق و سخت‌افزار استخراج دارد را در نظر می‌گیرد.

نسبت قیمت بر نقطه سر به سر استخراج،‌ نکات مهمی را در مورد شبکه‌ی فعلی بلاکچین آشکار می‌کند. نقطه‌ی سر به سر استخراج به هزینه‌ي استخراج یک واحد از ارز مورد نظر گفته می‌شود.

تصور کنید که ارزدیجیتال A در قیمت 5000 دلار معامله می شود و ارز دیجیتال B در قیمت 20000 هزار دلار، و هر دو قیمت سربه‌سر استخراجی برابر با ۱۰۰۰۰ دلار دارند. در این حالت ارز A دارای قیمت بر نقطه سربه‌سر 0.5و ارز B دارای قیمت بر نقطه سربه‌سر ۲ می‌باشد.

ازآنجایی که مقدار این نسبت برای ارز A زیر ۱ می‌باشد، این عدد به ما می‌گوید که استخراج کنند‌گان ارز A در حال ضرر دهی می‌باشند و پیش‌بینی می‌شود این نسبت افزایش یابد. از طرفی انتظار می‌رود که ارز B که پاداش جذابی دارد استخراج کنندگان بیشتری را به سمت خود جذب کند.

در موثر بودن این شاخص، بحث‌های گوناگونی وجود دارد، اما می‌توان آن‌را به عنوان یکی از شاخص ارزیابی دارایی‌های دیجیتال در نظر گرفت.

پلتفرم معاملاتی تبدیل مکانی امن و مطمئن برای خرید و فروش آنلاین ارز‌های دیجتال می‌باشد. تبدیل یک صرافی آنلاین برای خرید و فروش بیت‌‌کوین و تبادل سایر ارزهای دیجیتال به صورت تخصصی می‌باشد.

معرفی انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال

اتواه تحلیل در بازار ارز دیجیتال

راه ها و بازار های مختلفی برای سرمایه گذاری وجود شاخص (NVT) چیست؟ دارد از جمله: بازار ملک، بازار طلا، بازار بورس و بازار ارزهای دیجیتال. فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال جدیدترین نوع سرمایه گذاری است که اینروزها بعضی افراد به این بازار روی آورده اند. اگر شما هم جز افرادی هستید که قصد سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال دارید پیشنهاد میکنم این مقاله را با دقت شاخص (NVT) چیست؟ بخوانید تا با انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال آشنا شوید.

انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال

برای فعالیت در بازار ارز دیجیتال برای خرید، نگهداری و فروش ارزهای دیجیتال، باید قدرت تحلیل این بازار را داشته باشیم. در بازار ارزهای دیجیتال۳نوع روش تحلیل وجود دارد.

_تحلیل فاندامنتال ( پایه ای )

پیشنهاد می کنیم مقاله ۸ دلیل که معامله گران شکست می خورند را مطالعه کنید.

تحلیل فاندامنتال (پایه ای)

اتواه تحلیل در بازار ارز دیجیتال،تحلیل فاندامنتال

روش تحلیل فاندامنتال یکی از انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال است و برای بررسی بلندمدت و تعیین چشم انداز ارز دیجیتال استفاده می شود. در روش فاندامنتال برای تعیین ارزش حقیقی ارزها از شاخص های مالی و اقتصادی برای بررسی اهداف، نقشه راه، انواع صرافی های معامله گر و رقبا استفاده می شود. در بازار بورس هم این نوع تحلیل وجود دارد منتها تفاوت آن در اینست که صورت‌های مالی در بورس برای ارزیابی پایه ای یک شرکت استفاده می‌شوند اما در ارزهای دیجیتال این گزارش می‌تواند به صورت وایت‌پیپر (اوراق سفید) یا عملکرد تیم برنامه‌نویسی ارائه شود.

عوامل مورد بررسی در تحلیل فاندامنتال: ۱. مارکت کپ یا ارزش کل بازار ( BTC) 2. بررسی حجم معاملات ارز دیجیتال طی۲۴ساعت شبانه روز ۳. بررسی ارزش شبکه نسبت به میزان تراکنش ها (NVT)، ۴. بررسی میزان به صرفه بودن استخراج ارز دیجیتال ۵. بررسی عامل FCAS 6. بررسی نرخ بازگشت سرمایه ( ROI) ۷. دانستن سابقه پروژه و نحوه کارکرد آن ۸ . بررسی رقبا و صرافی ها.

*مارکت کپ یا ارزش کل بازار ( BTC) که در سایت کوین مارکت کپ مشخص شده است که به محاسبه کل سرمایه در گردش برحسب دلار محاسبه می شود به این نحو:

تعداد کل سکه‌های در گردش* قیمت ۱ واحد از آن سکه = ارزش کل بازار ( BTC)

بالا بودن مقدار مارکت کپ نشانگر اینست که حجم سرمایه زیادی وجود دارد که این امر می تواند عاملی باشد که ریسک سرمایه گذاری را کاهش می دهد.بطور کلی هرچه مقدار مارکت کپ کمتر باشد به معنی بالا بودن ریسک سرمایه گذاری آن است.

*حجم معاملات طی۲۴ ساعت شبانه روز نشانگر مقدار توکن هایی است که در ۲۴ ساعت خرید و فروش شده اند که بررسی این عامل از قسمت (Historical Data) که حجم معاملات یک ماه اخیر را نشان می دهد. پایین بودن مقدار حجم معاملات این مشکل را برای شما بوجود می‌آورد که در صورت خرید آن ارز، از آنجایی‌ که حجم خرید و فروش‌های روزانه آن پایین است، اگر قصد فروش آن را داشته باشید، با مشکل مواجه شوید که به آن مشکل نقدشوندگی می‌گویند.

یک نکته مهم: اگر قیمت یک ارز افزایش یابد و همراه با افزایش قیمت، حجم تراکنش‌های ۲۴ ساعته آن نیز افزایش یابد، این نشان می‌دهد که افراد زیادی در حال خرید و فروش آن ارز هستند و احتمالا افزایش قیمت آن ادامه خواهد داشت. اما اگر قیمت یک ارز به صورت لحظه‌ای افزایش یابد، اما حجم معاملات آن، خیلی کم تغییر کند، نشانگر اینست که تعداد کمی از افراد به خرید و فروش آن ارز پرداخته اند و احتمالا این روند صعودی خیلی زود به پایان می رسد.

*بررسی ارزش شبکه نسبت به میزان تراکنش ها (NVT)، این عامل برای تعیین نسبت ارزش کل شبکه به فعالیت های سرمایه گزاران است که اینطور محاسبه می شود:

حجم تراکنش های۲۴ساعته / مارکت کپ یا ارزش کل= NVT

یک نکته مهم: اگر در یک ارز دیجیتال، مارکت‌کپ (ارزش کلی شبکه) بالا باشد و فعالیت معامله گران (حجم تراکنش‌های) آن پایین باشد، عامل NVT مربوط به آن ارز بالا بوده و بالا بودن این عامل یکی از نشانه‌های نزولی بودن روند قیمتی آن ارز است.این تحلیل به این صورت است که وقتی NVT برای ارزی بالا باشد، نشان می‌دهد که ارزش شبکه که معادل مارکت‌کپ آن است، بر حجم معامله شده غلبه دارد که این اتفاق زمانی رخ می دهد که قیمت به صورت حبابی بالا رفته و بی‌ثبات است.

اگر مقدار عامل NVT از ۱۵ کمتر باشد، می‌تواند یکی از نشانه‌های روند صعودی در تحلیل طولانی مدت قیمت آن ارز باشد و اگر NVT بیشتر از ۱۵ باشد، می‌تواند نشانه‌ای از نزولی بودن روند کلی بازار در طولانی مدت نسبت به سایر ارزها باشد.پایین بودن عامل NVT، به معنای اختلاف کم بین مارکت کپ و حجم تراکنش‌های روزانه است. هنگامی که حجم تراکنش‌های روزانه در م قایسه با مارکت‌کپ ارزی بالا باشد، به این معناست که فعالیت سرمایه‌گذاران آن ارز بسیار زیاد است و می‌تواند به عنوان یک سیگنال صعودی تلقی شده و یک موقعیت خرید برای سرمایه‌گذاران از این طریق تشخیص داده شود.

اما باید توجه داشت که گاهی حجم معاملات روزانه معتبر نبوده و به روش‌های مختلف می‌تواند دستکاری شود، پس بهتر است برای محاسبه پارامتر NVT به جای استفاده از حجم معاملات ۲۴ ساعت اخیر از میانگین حجم معاملات در یک ماه اخیر استفاده شود.

*بررسی میزان به صرفه بودن استخراج ارز دیجیتال، اگر هزینه‌ای که برای استخراج یک ارز مصرف می شود در مقایسه با قیمت آن ارز به صرفه نباشد، ماینرها مایل به استخراج آن ارز نخواهند بود و با کاهش استخراج ارزهای دیجیتال توسط ماینرها، قیمت آنها وارد یک روند نزولی خواهد شد.

  • بررسی عامل FCAS) ، Fundamental Crypto Asset Score) این عامل که به تازگی در کوین مارکت اضافه شده است به امتیازدهی پروژه ها از نظر فعالیت معامله گران و عملکرد برنامه نویسان بصورت نسبی و مقایسه ای می پردازد که این امتیازدهی در بازه عددی ۱۰۰۰-۰ است. هرچند عامل FCAS اطلاعات مفیدی در اختیار ما قرار می دهد اما بررسی عوامل تاثیرگذار بر FCAS به صورت جداگانه توسط خودمان با در نظر گرفتن امکان دستکاری اطلاعات و اشراف داشتن به روش‌های تشخیص این دستکاری‌ها می‌تواند دید درست‌تری از یک پروژه در اختیارمان قرار دهد.
  • بررسی نرخ بازگشت سرمایه ( ROI) مقدار سود حاصل از یک ارز دیجیتال بر اساس تغییرات قیمتی آن از ابتدای راه‌اندازی (با قیمت ICO) (یا اولین قیمت معامله آن) تا قیمت کنونی آن را بررسی می‌کند.
  • بر اساس این تعریف مقدار ROI مربوط به بیت کوین در زمان نگارش این مقاله برابر با ۶۳۵۳% است که نشان می‌دهد قیمت بیت کوین از ابتدای راه اندازی و معامله آن تا به امروز ۵۷۳۶% رشد داشته است.
  • برای محاسبه ROI بیت کوین، بر اساس داده‌های کوین‌مارکت‌کپ، اولین قیمت ثبت شده در کوین مارکت کپ برای بیت کوین، ۱۳۵ دلار در تاریخ ۲۸ آوریل ۲۰۱۳ است و قیمت آن در تاریخ ۲۸ می ۲۰۱۹، ۸,۷۳۱ دلار است. (هرچند قیمت اولیه بیت کوین مربوط به سال ۲۰۰۸ می‌شود اما در اینجا از داده‌های کوین‌مارکت کپ برای بدست آوردن این پارامتر استفاده شده است ).
  • دانستن سابقه پروژه و نحوه کارکرد آن
  • بررسی رقبا و صرافی ها

تحلیل تکنیکال،از مهم ترین انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال

تحلیل تکنیکال

یکی از انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال تحلیل تکنیکال است. روش تحلیل تکنیکال مانند بازار های سنتی بورس و کالا با توجه به دو شاخص تاریخچه قیمت و حجم معاملات به پیشبینی آینده بازار پرداخته می شود که عرضه، تقاضا و احساسات معامله گران مشخص کننده قیمت هستند. تحلیل تکنیکال را نباید تحلیلی قطعی و دقیق بدانیم بلکه این تحلیل مشابه پیشبینی های هواشناسی است که بیانگر وضعیت احتمالی در آینده است. تحلیل تکنیکال در شکل ابتدایی خود در قرن ۱۷ در آمستردام هلند و در قرن ۱۸ در ژاپن مورد استفاده قرار می‌گرفت، اما شکل مدرن این تحلیل از فعالیت‌های چارلز داو، خالق شاخص اقتصادی میانگین صنعتی داو جونز، آغاز شد.با وجود آنکه در تحلیل تکنیکال با شاخص‌ها، اعداد و نمودارها سروکار دارید، این تحلیل به نوعی مطالعه رفتار انسان‌ها در بازارهای مالی محسوب می‌شود. به عبارتی دیگر نیروهای «عرضه» (Supply) و «تقاضا» (Demand) که هسته بازارهای مالی را شکل می‌دهند، به نوعی از احساسات معامله‌گران ناشی می‌شوند که بر اساس آن‌ها حرکات قیمتی شکل می‌گیرد. پس تحلیل تکنیکال را می‌توان به نوعی تحلیل رفتارهای انسانی نیز تعریف کرد.

تحلیل احساسات

تحلیل احساسات

روش تحلیل احساسات یکی دیگر از انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال است. روش تحلیل احساسات با توجه به احساسات معامله گران مثل: طمع و ترس و واکنش به یک شایعه است.

وجود شاخص‌هایی که با گرفتن داده‌های اولیه، احساسات حاکم در بازار و وضعیت معامله‌گران را ارزیابی می‌کنند، می‌تواند دید خوبی نسبت به روند فعلی و احتمالات پیش‌رو در اختیار فرد معامله‌‌گر قرار دهد. یکی از این شاخص‌ها که احساسات بازار را نشان می‌دهد، شاخص ترس و طمع (Fear and Greed) نام دارد. داده ها در مقیاسی ساده بین اعداد صفر تا صد قرار‌ دارند، عدد صفر به معنای “ترس شدید” و عدد صد برابر “طمع شدید” است

  • ترس شدیدنشانگر این است که سرمایه‌گذاران نگران هستند و این موضوع می‌تواند از یک فرصت خرید خبر دهد.
  • وقتی سرمایه‌گذاران بیش از حدحریص می‌شوند، می‌تواند نشان از این باشد که یک اصلاح قیمتی در راه است.

بنابراین شاخص ترس و طمع احساسات جاری سرمایه‌گذاران را تجزیه و تحلیل می‌کند و این داده‌ها را در مقیاسی ساده بین اعداد صفر تا صد قرار‌ می‌دهد.

این نوشته در تحلیل رمزارزها، سرمایه‌گذاری و خرید و فروش ارسال شده است. این لینک مستقیم به این نوشته است.

تحلیل فاندامنتال چیست؟

تحلیل فاندامنتال روشی برای تعیین ارزش واقعی یا ارزش «عادلانه بازار » است. تحلیل فاندامنتال در کنار تحلیل تکنیکال، می‌تواند به تریدرها و سرمایه‌گذاران در مورد اینکه کدام دارایی‌ها و شرکت‌ها سودآور هستند، درک خوبی را ارائه دهد.

مقدمه

وقتی صحبت از تریدینگ می‌شود -خواه در بازار سهام یا بازارهای نوظهور رمزارزی- هیچ علم دقیقی در این زمینه وجود ندارد، یا اگر هم وجود داشته باشد، بازیگران برتر وال استریت فرمول آن را به‌عنوان یک راز بین خودشان نگه می‌دارند.

در عوض آنچه ما در اختیار داریم، طیف وسیعی از ابزارها و روش‌های مورد استفاده تریدرها و سرمایه‌گذاران است. شما می‌توانید این تکنیک‌ها را به دو دسته طبقه‌بندی کنید: تحلیل فاندامنتال (FA) و تحلیل تکنیکال (TA).

در این مقاله، ما به اصول اولیه تحلیل فاندامنتال خواهیم پرداخت.

تحلیل فاندامنتال چیست؟

تحلیل فاندامنتال روشی است که توسط سرمایه‌گذاران و تریدرها در راستای تعیین ارزش ذاتی دارایی‌ها یا شرکت‌ها استفاده می‌شود. آنها برای تعیین اینکه ارزش دارایی یا شرکت موردنظرشان بالاتر از ارزش واقعی یا پایین‌تر از آن قرار دارد، عوامل داخلی و خارجی را به‌دقت مطالعه می‌کنند. نتیجه‌گیری آنها می‌تواند به اتخاذ یک استراتژی بهتر کمک کند و در نتیجه سود خوبی به دست آورند.

به‌عنوان‌مثال، اگر به یک شرکت علاقه‌مند شدید، ابتدا می‌توانید مواردی مانند درآمد، ترازنامه، صورت‌های مالی و گردش پول آن شرکت را بررسی کنید تا از سلامتی مالی آن اطلاعات کافی به دست آورید. سپس لازم است که با نگاهی کلی‌تر، به بازار یا صنعتی که شرکت مورد نظر در آن فعالیت دارد نگاه کنید و ببینید که رقبایش چه کسانی هستند؟ شرکت چه افرادی را هدف قرار داده است؟ آیا درحال گسترش است؟ حتی می‌توانید از زاویه کلی‌تر نگاه کنید تا عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و تورم را نیز در نظر بگیرید.

موارد بالا همان چیزی است که به‌عنوان یک رویکرد «پایین به بالا» شناخته می‌شود. شما می توانید با شرکتی که به آن علاقه‌مند هستید شروع کنید و تلاش کنید تا جایگاه آن را در یک اقتصاد کلی‌تر دریابید. همچنین می‌توانید به همان اندازه، یک رویکرد بالا به پایین اتخاذ کنید، که طبق آن ابتدا با بررسی تصویری بزرگتر، گزینه‌های خود را محدود می‌کنید.

هدف نهایی این نوع تحلیل، دست یافتن به توانایی پیشبینی قیمت یک سهام و مقایسه آن با قیمت فعلی همان سهام است. اگر عدد به‌دست‌آمده بالاتر از قیمت فعلی باشد، می‌توان نتیجه گرفت که ارزش آن پایین‌تر از ارزش واقعی است. اگر پایین‌تر از قیمت بازار باشد، می‌توان فرض کرد که در حال حاضر بیشتر از مقدار واقعی، ارزش‌گذاری شده است. با داشتن اطلاعات حاصل از چنین تحلیلی، می‌توانید درباره خرید یا فروش سهام شرکت موردنظر، تصمیماتی آگاهانه بگیرید.

تحلیل فاندامنتال (FA) در برابر تحلیل تکنیکال (TA)

غالباً تریدرها و سرمایه‌گذاران تازه‌وارد به بازار رمزارزها، فارکس و یا بازار بورس، هنگام انتخاب رویکرد خود گیج می‌شوند. تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال کاملاً متضاد هم هستند و به روش‌های متفاوتی متکی هستند. بااین‌حال، هر دو داده‌هایی مرتبط با معامله‌گری ارائه می‌دهند. پس کدام‌یک بهتر است؟

درواقع شاید بهتر باشد که بپرسیم هرکدام از آنها چه اطلاعاتی ارائه می‌کنند. تحلیلگران فاندامنتال بر این باورند که قیمت سهام لزوماً نشانگر ارزش واقعی سهام نیست -ایدئولوژی‌ای که اساس تصمیمات سرمایه‌گذاری آنها است.

در مقابل، تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که تغییرات آینده‌ی قیمت را می‌توان تا حدودی از پرایس‌اکشن گذشته و داده‌های حجم (volume) پیش‌بینی کرد. آنها خود را درگیر مطالعه عوامل بیرونی نمی‌کنند و ترجیح می‌دهند بر نمودارهای قیمت، الگوها و روند بازارها تمرکز کنند. هدف آنها شناسایی نقاط ایدئال برای ورود و خروج از معاملات است.

طرفداران فرضیه بازار کارآمد (EMH) بر این باورند که پیگیری مداوم بازار با تحلیل تکنیکال غیرممکن است. این نظریه بیان می‌کند كه بازارهای مالی تمام اطلاعات شناخته‌شده (اطلاعات معقول) در مورد دارایی‌ها را نشان می‌دهند و داده‌های تاریخی را از قبل در نظر گرفته‌اند. نسخه‌های «ضعیف‌تر» EMH تحلیل فاندامنتال را بی‌اعتبار نمی‌دانند، اما اشکال «قوی‌تر» آن، استدلال می‌کنند که حتی با تحقیقات بسیار دقیق، دستیابی به یک مزیت رقابتی غیرممکن است.

قابل‌درک است که هیچ استراتژی عینی بهتر از این دو وجود ندارد، زیرا هر دو می‌توانند اطلاعات ارزشمندی را درزمینهٔ‌های مختلف ارائه دهند. برخی ممکن است سبک‌های معاملاتی خاصی داشته باشند، اما در عمل، بسیاری از تریدرها از ترکیبی از هردوی آن‌ها استفاده می‌کنند.

شاخص‌های محبوب در تحلیل فاندامنتال

ما در تحلیل فاندامنتال به دنبال نمودارهای شمعی، MACD یا RSI نیستیم – در عوض تعداد محدودی از شاخص‌های مخصوص تحلیل فاندامنتال وجود دارد که از آن‌ها استفاده می‌شود. در این بخش ، ما در مورد برخی از محبوب‌ترین آن‌ها بحث خواهیم کرد.

درآمد هر سهم (EPS)

درآمد هر سهم، معیار مشخصی از سودآوری یک شرکت است و به ما می‌گوید سود هر سهم چقدر است. EPS با استفاده از فرمول زیر محاسبه می‌شود:

تعداد سهام عرضه شده/(درآمد خالص – سود سهام ممتاز)

فرض کنید یک شرکت سود سهام پرداخت نمی‌کند و سود کلی آن ۱ میلیون دلار است. با انتشار ۲۰۰۰۰۰ سهم، این فرمول EPS میزان ۵ دلار را به ما نتیجه می‌دهد. محاسبه آن پیچیده نیست، اما می‌تواند اطلاعات ارزشمندی در مورد سرمایه‌گذاری‌های بالقوه به ما ارائه دهد. شرکت‌های دارای EPS بالاتر (یا در حال رشد) معمولاً برای سرمایه‌گذاران جذاب‌تر هستند.

برخی افراد نیز به سود رقیق در هر سهم علاقه دارند، زیرا فاکتورهایی را در نظر می‌گیرد که می‌توانند تعداد کل سهام را افزایش دهند. به عنوان مثال در گزینه‌های سهام، به کارمندان امکان خرید سهام شرکت داده می‌شود. ازآنجاکه این به‌طورکلی تعداد بیشتری از سهام را برای تقسیم درآمد خالص به وجود می‌آورد، انتظار داریم که برای EPS رقیق‌شده در مقابل EPS ساده ارزش کمتری را مشاهده کنیم.

بر اساس تمام شاخص‌ها، EPS نباید تنها معیاری باشد که برای ارزش‌گذاری یک سرمایه‌گذاری مورداستفاده قرار می‌گیرد. این ابزار، زمانی مفید است که در کنار بقیه فاکتورها استفاده ‌شود.

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به درآمد یا به‌طور ساده، نسبت P/E یک شرکت را با مقایسه قیمت سهام با EPS آن، ارزشیابی می‌کند. P/E با فرمول زیر محاسبه می‌شود:

درآمد هر سهم (EPS)/قیمت سهام

بیایید از همان شرکت قبلی که دارای EPS معادل با ۵ دلار بود، استفاده کنیم. فرض کنید که هر سهم در قیمت ۱۰ دلار معامله می‌شود؛ در نتیجه نسبتP/E آن برابر با ۲ می‌باشد. این به چه معناست؟ خب، این تا حد زیادی به آنچه بقیه تحقیقات ما نشان می‌دهد بستگی دارد.

بسیاری افراد، از نسبت سود به درآمد (profit-to-earnings) برای تعیین اینکه سهام overvalued (اگر این نسبت بالاتر باشد) یا undervalued (اگر این نسبت پایین‌تر باشد) است یا خیر، استفاده می‌کنند. باز هم، این قانون همیشه به تنهایی صادق نیست؛ بنابراین بهتر است در کنار سایر تکنیک‌های تحلیل کمی و کیفی استفاده شود.

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

نسبت قیمت به ارزش دفتری (یا نسبت قیمت به سهام) می‌تواند در مورد چگونگی ارزش‌گذاری شرکت نسبت به ارزش دفتری آن توسط سرمایه‌گذاران به ما اطلاعات ارائه دهد. ارزش دفتری، ارزشی تجاری است که در گزارش های مالی شرکت تعریف شده (به‌طور معمول دارایی‌ها منهای بدهی ها). محاسبه آن به شرح زیر است:

ارزش دفتری هر سهم/قیمت هر سهم

بیایید بار دیگر شرکت قبلی را در نظر بگیریم. فرض کنیم که ارزش دفتری این شرکت ۵۰۰،۰۰۰ دلار است. هر سهم روی ۱۰ دلار معامله می‌شود و ۲۰۰۰۰۰ دلار از آنها وجود دارد. بنابراین، ارزش دفتری ما به ازای هر سهم ۲٫۵ دلار خواهد بود. پس با اعمال اعداد در این فرمول، ۱۰ دلار تقسیم بر ۲٫۵ دلار نسبت قیمت به ارزش دفتریِ ۴ دلار به ما می‌دهد. در ظاهر، این خوب به نظر نمی‌رسد. این به ما می‌گوید که سهام در حال حاضر چهار برابر آنچه شرکت درواقع روی کاغذ ارزش دارد، معامله می‌شود. این ممکن است نشان دهد که بازار این شرکت را بیش‌ازحد ارزش‌گذاری کرده و شاید انتظار رشد عظیم آن را دارد. اما اگر نسبت کمتر از ۱ داشته باشیم، این نشان می‌دهد که شرکت دارای ارزش بیشتری نسبت به آنچه بازار تشخیص می‌دهد است.

محدودیت نسبت قیمت به ارزش دفتری این است که معمولاً برای ارزیابی شرکت‌های «با دارایی سنگین» مناسب است و برای شرکت‌هایی که دارایی‌های فیزیکی کمی دارند خیلی مناسب نیست.

نسبت قیمت به درآمد به نرخ رشد سود (PEG)

نسبت قیمت/درآمد به نرخ رشد (PEG) یک فرمول اضافه برای نسبت سود به درآمد است و دامنه آن را برای در نظر گرفتن نرخ رشد در نظر می‌گیرد. PEG از فرمول زیر به دست می آید:

نرخ رشد سود/نسبت قیمت به درآمد

نرخ رشد درآمد، تخمینی از رشد سود پیش‌بینی شده در یک بازه زمانی مشخص است. ما آن را به‌صورت درصد بیان می‌کنیم. فرض کنید برای شرکت فوق‌الذکر ما رشد متوسط ۱۰٪ را طی ۵ سال در آینده تخمین زده‌ایم. حال نسبت قیمت به درآمد (۲) را به ۱۰ تقسیم می‌کنیم تا به نسبت ۰٫۲ برسیم.

این نسبت نشان می‌دهد که این شرکت برای سرمایه‌گذاری خوب است زیرا وقتی رشد آینده آن را در نظر می‌گیرم، ارزش آن بسیار پایین‌تر از ارزش واقعی آن است. به‌طورکلی، هر شرکتی، با نسبت کمتر از ۱، کمتر از حد واقعی ارزش‌گذری شده است.

بسیاری نسبت PEG را به P/E ترجیح می‌دهند، زیرا این نسبت متغیر نسبتاً مهمی را در نظر می‌گیرد که P/E آن را در نظر نمیگیرد.

تحلیل فاندامنتال و رمزارزها

معیارهای بالا برای رمزارزها قابل‌استفاده نیستند. در عوض، شما می‌توانید به ارزیابی عوامل دیگر برای ارزیابی پروژه بپردازید. در بخش زیر تعدادی از شاخص‌های مورداستفاده تریدرهای رمزارزی آورده شده است.

نسبت ارزش شبکه به تراکنش‌ها (NVT)

این نسبت معمولاً به‌عنوان معادل نسبت P/E در بازارهای رمزارزی در نظر گرفته می‌شود. نسبت NVT به سرعت در حال تبدیل‌شدن به یک اصل در تحلیل فاندامنتال است. این نسبت به شرح زیر محاسبه شود:

حجم معاملات روزانه/ارزش شبکه

NVT ارزش یک شبکه را بر اساس ارزش معاملات انجام‌شده آن تفسیر می‌کند. فرض کنید که شما دو پروژه دارید؛ Coin A و Coin B. هر دو دارای ارزش بازار ۱،۰۰۰،۰۰۰ دلار هستند. بااین‌حال، کوین A حجم معاملات روزانه‌ به ارزش ۵۰۰۰۰ دلار دارد، در حالی که این عدد برای کوین B برابر با ۱۰۰۰ دلار است.

نسبت NVT برای کوین A، ۲۰ وبرای کوین B، ۱۰۰ است. به‌طورکلی، دارایی‌هایی با نسبت NVT پایین‌تر، پایین‌تر از حد واقعی ارزش‌گذاری می‌شوند، درحالی‌که ممکن است آن‌هایی که نسبت‌های بالاتری دارند بیشتر از حد ارزشیابی شوند. این معیار به‌تنهایی نشان می‌دهد که کوین A در مقایسه با کوین B کمتر از ارزش واقعی خود ارزشیابی شده است.

آدرس‌های فعال

برخی به تعداد آدرس‌های فعال در یک شبکه نگاه می‌کنند تا میزان استفاده از آن را مشخص کنند. اگرچه به‌عنوان یک شاخص مستقل قابل‌اعتماد نیست اما با این‌وجود می‌تواند اطلاعات مربوط به فعالیت شبکه را نشان دهد.

نسبت سربه‌سر قیمت به ماینینگ

نسبت سربه‌سر قیمت به ماینینگ، معیاری برای ارزیابی کوین‌های اثبات کار است که توسط مشارکت‌کنندگان در شبکه استخراج می‌شوند. این نسبت هزینه‌های مرتبط با این فرآیند را در نظر می‌گیرد: یعنی هزینه برق و سخت‌افزار.

هزینه استخراج کوین/قیمت کوین

نسبت سربه‌سر قیمت به ماینینگ می‌تواند در مورد وضعیت فعلی شبکه بلاکچین چیزهای زیادی را نشان دهد. قیمت سربه‌سر به هزینه استخراج کوین اشاره دارد؛ برای مثال، اگر ۱۰،۰۰۰ دلار باشد، آن‌وقت ماینرها معمولاً ۱۰۰۰۰ دلار برای تولید یک واحد جدید هزینه می‌کنند.

فرض کنید کوین A در ۵۰۰۰ دلار و کوین B در ۲۰۰۰۰ دلار معامله می‌شود، و هر دو دارای یک نقطه سربه‌سر ۱۰۰۰۰ دلار هستند. نسبت کوین A 0.5 و نسبت کوین B 2 خواهد بود. ازآنجاکه نسبت کوین A زیر ۱ است ، به ما می‌گوید که ماینرهای آن ضرر ده هستند. اما استخراج کوین B سودآور است، زیرا درازای هر ۱۰،۰۰۰ دلار صرف شده برای ماینینگ، ۲۰،۰۰۰ دلار درآمد کسب می‌کنند.

برای کوین A، ماینرهای ضرر ده احتمالاً شبکه را ترک می‌کنند مگر اینکه قیمت آن افزایش یابد. کوین B پاداش خوبی دارد، بنابراین انتظار می‌رود که ماینرهای بیشتری به آن بپیوندند مگر این‌که دیگر سود ده نباشد.

اثربخشی این شاخص مورد اختلاف است. بااین‌وجود، این به شما در مورد اقتصاد ماینینگ ایده می‌دهد، که می‌توانید در ارزیابی کلی خود از یک دارایی دیجیتال آن را اعمال کنید.

شفاف‌نامه، تیم و نقشه راه

معروف‌ترین روش برای تعیین ارزش رمزارزها و توکن‌ها تحقیقات متداول در مورد پروژه است. با خواندن یک شفاف‌نامه می‌توانید اهداف پروژه، موارد استفاده و فناوری آن را بفهمید. خواندن سوابق اعضای تیم به شما در مورد توانایی آنها در ساخت محصول و رشد آن ایده می‌دهد. سرانجام، نقشه راه به شما می‌گوید که آیا این پروژه در جریان است یا خیر. می‌توان این را با تحقیقاتی دیگر تکمیل کرد تا احتمال اینکه پروژه به نقاط عطف برسد یا خیر، مشخص شود.

نکات مثبت و منفی تحلیل فاندامنتال

نکات مثبت تحلیل فاندامنتال

تحلیل فاندامنتال یک روش قدرتمند برای ارزیابی کسب و کارها به روشی است که از عهده تحلیل‌گران تکنیکال خارج می‌باشد. برای سرمایه‌گذاران در سراسر جهان، مطالعه طیف وسیعی از عوامل کمی و کیفی، یک نقطه شروع مهم برای هر کسب و کار است.

هرکسی می‌تواند تحلیل فاندامنتال انجام دهد، زیرا این تحلیل به تکنیک‌های امتحان شده و تست‌شده و داده‌های در دسترس تجاری متکی است؛ یا حداقل، در بازارهای سنتی این‌گونه است. درواقع، اگر بخواهیم به رمزارزها (یک صنعت کماکان کوچک) بپردازیم، داده‌ها همیشه در دسترس نیستند و همبستگی سنگین بین دارایی‌ها بدین معنی است که ممکن است تحلیل فاندامنتال چندان مؤثر نباشد.

اگر تحلیل فاندامنتال به‌درستی انجام شود، مبنایی برای شناسایی سهام‌هایی که کمتر از ارزش واقعی ارزش‌گذاری شده‌اند و آماده رشد هستند را فراهم می‌کند. سرمایه‌گذاران برتر مانند وارن بافت و بنیامین گراهام، به‌طور مداوم نشان داده‌اند که تحقیقات دقیق روی شرکت‌ها از طریق این روش می‌تواند نتایج شگرفی به بار آورد.

نکات منفی تحلیل فاندامنتال

تحلیل کردن به روش فاندامنتال بسیار ساده است، اما ارائه یک تحلیل فاندامنتال خوب آنقدرها هم ساده نیست. تعیین «ارزش ذاتی» سهام، یک فرایند وقت‌گیر است که نیاز به کار بسیار بیشتری نسبت به قرار دادن اعداد در یک فرمول دارد. فاکتورهای زیادی باید ارزیابی شوند و منحنی یادگیری برای انجام این کار می‌تواند به‌طور مؤثری شیب‌دار باشد. علاوه بر این، تحلیل فاندامنتال بیشتر مناسب معاملات بلندمدت است تا کوتاه‌مدت.

این نوع تحلیل همچنین نیروهای قوی بازار و روندهایی که تحلیل تکنیکال قادر به شناسایی آنها هست را نادیده می‌گیرد.

تضمینی وجود ندارد که سهام‌هایی که کمتر از ارزش واقعی خود ارزشیابی شده‌اند، در آینده رشد کنند.

جمع‌بندی

تحلیل فاندامنتال یک رویه اثبات‌شده است که برخی از موفق‌ترین تریدرها به آن قسم می‌خورند. با اصلاح یک استراتژی، سرمایه‌گذاران نه‌تنها می‌توانند ارزش واقعی سهام، رمزارزها و سایر دارایی‌ها را بهتر تخمین بزنند، بلکه به‌طورکلی می‌توانند شرکت‌ها و صنایع را بهتر درک می‌کنند.

تحلیل فاندامنتال در کنار تحلیل تکنیکال، می‌تواند به تریدرها و سرمایه‌گذاران در مورد اینکه کدام دارایی‌ها و شرکت‌ها سودآور هستند، درک خوبی بدهد. در هر دو بازار سهام و رمزارزها، ترکیب تحلیل فاندامنتال و تکنیکال موردعلاقه افراد بسیاری است.

با این حال، با توجه به نوظهور بودن بازارهای رمزارزی، باید درک کنید که ممکن است تحلیل فاندامنتال چندان مؤثر نباشد. همیشه تحقیقات خود را انجام دهید و از داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک اطمینان حاصل کنید.

تحلیل آنچین چیست؟ onchain چیست ؟

آنچین چیست؟

اگر شما در حوزه بلاک چین فعالیت میکنید، مطمعنا با عباراتی مانند داده های آن چین ، تراکنش های آنچین، تجزیه و تحلیل آنچین و معیارهای آن مواجه شده باشید، و اگر به تازگی وارد این حوزه شده اید، ممکن است به دست آوردن بینشی در مورد مفاهیم داده های آنچین یا تجزیه و تحلیل آن کمی به مشکل خورده باشید. در این مقاله، ما به تعریف کامل و مفهوم آنچین میپردازیم و اگر علاقه به خواندن این نوع تحلیل های هفتگی دارید، میتوانید برروی تحلیل هفتگی آنچین کلیک کنید. با تیم فیبوتک همراه باشید.

شاید شنیده باشید که یکی از اصول و حتی دلایل شکل‌گیری بیت کوین، توجه به حریم خصوصی است و تراکنش‌ها در این شبکه ناشناس است. این حرف در حالی که صحیح است، چرخش غیرمنتظره‌ای نیز دارد؛ بیت کوین در عین وفاداری به بسیاری از اصول حریم خصوصی (به شکل نسبی)، یکی از شفاف‌ترین شبکه‌های مالی (اگر نه شفاف‌ترین آن‌ها) نیز است. همانطور که اشاره شد، تحلیل on-chain با استفاده از اطلاعات بلاکچین انجام می‌گیرد و ابزاری بسیار قدرتمند و کارا برای بررسی و رصد فعالیت‌های صورت گرفته در شبکه است.

تعداد آدرس‌های فعال/جدید، میزان تراکنش‌های صورت گرفته در شبکه، کارمزد تراکنش‌ها، فعالیت هولدرهای قدیمی و جابجایی نامتعارف کوین‌ها/توکن‌ها تنها برخی از مواردی است که به واسطه این تحلیل قابل ثبت و ارزیابی است.

تحلیل Onchain چیزی مشابه با تحلیل فاندامنتال است، با این تفاوت که در تحلیل آن چین از داده‌ها و اطلاعات موجود در بلاکچین برای تعیین ارزشمندی یک شبکه استفاده می‌شود؛ این در حالی است که در تحلیل فاندامنتال به تعیین ارزش واقعی یک پروژه یا شرکت پرداخته می‌شود.

تحلیلگر کریپتو کوانت: ارزش واقعی بیت کوین کمتر از قیمت کنونی آن است

قیمت بیت کوین به زیر ۲۹٬۰۰۰ دلار رسید؛ تضعیف شاخص دلار به کمک بیت کوین می‌آید؟

قیمت بیت کوین امروز دوباره به نزدیکی محدوده ۳۰,۰۰۰ دلار بازگشته است. این در حالی است که نظرات متفاوتی در مورد آینده قیمت بیت کوین وجود دارد. در این مطلب به ۲ تحلیل متفاوت از ۲ تحلیلگر مطرح این حوزه در مورد وضعیت کنونی بیت کوین می‌پردازیم.

تحلیل قیمت بیت کوین؛ ۱۸ دی ۱۴۰۰

ایردراپ ۱۵ هزار دلاری صرافی والکس

به گزارش میهن بلاکچین و به نقل از کوین تلگراف، قیمت بیت کوین امروز موفق شد تا ۳۰،۱۸۹ دلار افزایش یابد. البته پس از آن قیمت دوباره به سمت ۳۰،۰۰۰ دلار کاهش یافته است.

نمودار بیت کوین تایم فریم ساعتی

نمودار بیت کوین تایم فریم ساعتی منبع: تریدینگ ویو

در حالی که در نگاه اول روند کنونی بیت کوین چندان جالب به نظر نمی‌رسد اما در تایم فریم‌‌های کوتاه‌مدت اتفاقاتی رخ داده که باعث شده مایکل ون دی پوپ، تحلیلگر ارشد کوین تلگراف هدف بعدی را تا ۳۳،۰۰۰ دلار تخمین بزند.

وی در توییتی با توجه به تحولات روز جاری گفت:

بیت کوین از ۲۹،۴۰۰ دلار عبور و به سمت مقاومت بعدی حرکت کرد. اگر ۲۹،۴۰۰ دلار را حفظ کنیم، به ۳۲،۸۰۰ دلار می‌رسیم.

۳۲،۸۰۰ دلار بالاترین قیمت بیت کوین از تاریخ ۹ می (۱۹ اردیبهشت) و درست پیش از اتفاقات پروژه ترا است که منجر به ریزش بیت کوین به پایین‌ترین سطح ده ماه اخیر شد.

در همین حال تحلیلگر دیگری با نام Nebraskan Gooner با توجه به الگوی صعودی کف‌های بالاتر (higher lows) در نمودار ۴ ساعته بیت کوین، از ۳۰،۴۰۰ دلار به عنوان سطحی مهم یاد کرد.

تحلیل قیمت بیت کوین

بیت کوین بیش از حد ارزش‌گذاری شده است

با وجود شاخص (NVT) چیست؟ تحولات اخیر، چشم‌انداز بیت کوین همچنان ناامید کننده است. شاخص آنچین نسبت ارزش شبکه به تراکنش‌های بیت کوین (NVT) شرکت تحلیلی کریپتوکوانت که برای تشخیص میزان ارزش یک رمزارز ساخته شده است، نشان می‌دهد بیت کوین در سطوح فعلی بیش از ارزش واقعی خود قیمت دارد. این شاخص با توجه به حجم تراکنش‌های انجام شده در بلاکچین ارزش بیت کوین را می‌سنجد.

کریپتو موسیمی، تحلیلگر شرکت کریپتوکوانت در این رابطه اظهار داشت:

ما تغییر قابل توجهی در شاخص NVT داریم که مجددا از ماه آوریل (فروردین) سال گذشته به محدوده ارزش بیش از حد رسیده است. پس از این سیگنال در آن زمان، قیمت بیت کوین در ماه ژوئن (تیر) به پایین‌ترین سطح خود رسید.

شاخص NVT

نمودار شاخص NVT بیت کوین منبع: کریپتو کوانت

پیش‌بینی‌های مختلفی در رابطه با کف قیمت بیت کوین وجود دارد. برخی معتقدند قیمت بیت کوین تا ۱۵،۵۰۰ دلار کاهش خواهد یافت. در همین حال ممکن است تا هاوینگ بعدی که سال ۲۰۲۴ رخ می‌دهد، شاهد رکوردشکنی بیت کوین نباشیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.