ترس از ضرر و شکست
در زندگی شخصی و یا زندگی معامله گری هر معامله گر موفق شاهد موفقیت های بسیاری هستیم که این امر خود معلول تمرین، تلاش و پیگیری های مستمر اوست اما موضوعی که شاید در بسیاری از موارد به آن توجهی نمیشود و یا به آن پرداخته نمی شود شکست های آنان قبل از رسیدن به پیروزی و موفقیت است که خود از اهمیت بسیاری برخوردار است.
ترس از شکست و ضرر یکی از موانع مهم در راه رسیدن به موفقیت به شمار می رود. هیچ موفقیتی بدون شکست بدست نخواهد آمد. مسیر رسیدن به موفقیت یک راه پر پیچ و خم است که همراه با شکست های زیادیست.شکست ها مانند سکوهای پرتاب عمل می کنند و راه را برای موفقیت های بیشتر هموار میکنند.
نگرش افراد موفق
افراد موفق شکست هایی را که در مسیر رسیدن به موفقیت متحمل می شوند، به چشم یک تجربه ارزنده می بینند و آن را مانند مرحله ای از زندگی میبینند که باید برای رسیدن به هدف پشت سر بگذارند پس برای رسیدن به قله های موفقیت قاعدتا سقوط هایی را باید متحمل شد.
مسیر موفقیت
گام برداشتن در مسیر موفقیت همان اندازه که می تواند با شکست ها و ضرر هایی همراه باشد ممکن است با موفقیت های کوچک یا بزرگ نیز همراه باشد از این رو به اتفاقاتی که در مسیر موفقیت برای شما رخ می دهد باید نگاه تحلیلی داشته باشید تا بهترین استفاده را از آن ببرید.در حرفه ی معامله گری برای کنترل شکست ها و جلوگیری از شکست های سنگین در معاملات از استراتژی های مشخص و مفاهیمی نظیر حد ضرر و حد سود بهره می گیرند.
*برای رسیدن به منطقه قدرت باید از منطقه امن و راحت خود خارج شوید*
رمز موفقیت
داشتن دیدگاه مثبت نسبت به شکست ها موجب آن می شود تا از شکست ها و ضررها نترسید و با تمام توان و انگیزه در جهت رسیدن ترس در معامله گری به موفقیت تلاش کنید و به تعبیری تنها عاملی که می تواند شما را در مسیر یاری کند انگیزه و تمرین مستمر است.
راه کارهای مقابله با ترس
شناسایی ترس
فکر کنید و علت ترستان را جویا شوید.گاهی این ترس ناشی از آن است که شخص بدترین حالت ممکن را در نظر می گیرد اما باید این را بدانید که هیچ گاه بدترین تفکر شما در مورد یک موضوع یا یک معامله رخ نمی دهد.
به آرامی گام بردارید
یکی دیگر از عوامل ترس از شکست تمرکز بر سخت ترین حالات ممکن است.فرض کنید در حرفه ی معامله گری یک مبتدی هستید و هنوز توانایی کنترل ذهن و مدیریت سرمایه را ندارید، در این حالت اگر از همان اولین گام ها به معاملات بزرگ و سود های چند صد دلاری فکر کنید با اولین شکست خود را از بین خواهید برد و یا کوه نوردی را تصور کنید که از گام های ابتدایی به قله فکر می کند، این ترس از سختی راه و سختی مسیر پیش رو موجب می شود احساس ناامیدی و ترس تمام وجود او را فرا بگیرد.اما با پیش روی آهسته گام به گام می توان به موفقیت نزدیک شد.
نسبت به ترس بی توجه باشید
تا حد امکان نسبت به ترس های خود فکر نکنید و خود را از آن ها دور کنید و تمام تلاش خود را به کار ببندید تا از فعالیتی که انجام میدهید لذت ببرید و از آن بیاموزید.
افزایش اعتماد بنفس
هرچقدر مهارت و توانیتان در یک کار بالا برود و بتوانید آن را مدیریت کنید به مراتب اعتماد به نفس شما بالاتر خواهد رفت، وبا افزایش اعتماد به نفس ترس از انجام آن امور کم و کمتر خواهد شد.
شکست بیشتر، موفقیت بیشتر
رابرت آلن میگوید:
«هیچ شکستی وجود ندارد، تنها بازخورد است». هر چه بیشتر شکست بخورید بیشتر موفق خواهید شد. از انتقاد سازنده استقبال کنید چراکه به شما این فرصت را میدهد تا آنچه میخواهید انجام بدهید را بهبود ببخشید.هرگز تصور نکنید همهچیز را میدانید یا هرگز شکست نخواهید خورد.
حتی موفقترین افراد هم در روزهای مختلف شکستخوردهاند. تفاوت بین یک فرد موفق و کسی که هنوز موفق نیست، در تحقق این نکته است که فرد موفق شکست را یک پله میداند نه پایان راه.
ذهنتان را آزاد کنید
«ذهن همهچیز است. شما آنگونه خواهید شد که میاندیشید». ما میتوانیم از اسارت افکارمان رها شویم اما چگونه؟ احساسات ما از افکارمان ناشی میشود. اگر من فکر کنم که بهاندازه کافی خوب نیستم، و به این باور برسم، احساس مرتبط با آن را تجربه خواهم کرد. بهعبارتدیگر، من احساس میکنم که بهاندازه کافی خوب نیستم. اما فقط به این دلیل که به آن اعتقاد دارید مجبور نیستید مطابق با آن عمل کنید.
این چگونه میتواند به غلبه شما بر ترس از شکست کمک کند؟ درواقع شما مجبور نیستید مطابق هر اندیشهای که دارید عمل کنید. اگر افکارتان به شما میگوید که شکست خواهید خورد، مجبور نیستید واکنش نشان دهید، میتوانید آن را تماشا کرده و از کنارش عبور کنید. شما میتوانید احساس ترس از شکست را تجربه کنید و آن را بپذیرید اما بدانید در عمل چیزی برای ترسیدن وجود ندارد.
فومو چیست؟
سلام. در این بلاگ کاربردی همانطور که از تیتر اصلی مقاله نیز مشخص است، قصد داریم در مورد FOMO صحبت کنیم و معنای این عبارت پرتکرار در دنیای معاملهگری را نیز مورد ارزیابی قرار دهیم. پس با ما همراه باشید.
آَشنایی با فومو یا FOMO
اگر در بازار فارکس، ارز دیجیتال و یا دیگر بازارهای مالی فعالیت داشته باشید احتمالا بارها و بارها کلمهی فومو را شنیدهاید. عبارت FOMO به طور کلی محفف کلمات Fear Of Missing Out به معنای ترس از دست دادن میباشد که شاید بتوان گفت تمامی معاملهگران مبتدی تا خبرهی بازارهای مالی این حس را برای دفعات زیادی تجربه کرده و با حال و هوای آن آشنایی کامل دارند.
شاید برایتان جالب باشید بدانید که این حس و حال صرفا مختص بازارهای مالی نیست و به طور کلی میتوان در بسیاری از مسائل زندگی نیز آن را تجربه نمود. در حقیقت ترس از دست دادن یک موقعیت یا جاماندن، چیزی است که امروزه بسیاری از افراد جامعه با آن رو به رو هستند و احتمالا بارها و بارها آن را تجربه کردهاند.
در ادامهی این مقاله آموزشی قصد داریم کمی بیشتر در مورد مفهوم فومو در بازارهای مالی و تاثیر آن در معاملهگری صحبت کنیم و نکات جذابی را نیز در این مورد مطرح کنیم.
ترس از دست دادن یا FOMO در معاملهگری
ترس از دست دادن موقعیتهای معاملاتی یکی از اصلیترین مشکلاتی است که تریدرهای مبتدی تا حرفهای ممکن است با آن رو به رو شوند. اگر برای حتی مدت کوتاهی بازارهای مالی را زیر نظر گرفته باشید، حتما در بسیاری از مواقع که برد یا سود کردن دیگران از معاملاتشان را نظارهگر بودید، احساس FOMO را نیز تجربه کردهاید. در چنین مواقعی که فرد از یک موقعیت سودده جا میماند و موفقیت دیگران در آن موقعیت را مشاهده میکند، ترس عجیبی در درونش شکل میگیرد و احساس میکند که از قافله جامانده و ممکن است برای جبران این جاماندن از دیگران دست به اقداماتی بزند که هرگز نتیجهی مثبتی را به دنبال نخواهند داشت.
در حقیقت این ترس از دست دادن موقعیتها ممکن است منجر به ایجاد یک نیروی محرکه در معاملهگر شده و او را وادار به انجام اقداماتی احساسی و غلط کند که هرگز قسمتی از استراتژی معاملاتی وی نبوده و طبیعتا نتیجهی جالبی برای فرد نیز نخواهد داشت.
اما از کجا باید متوجه شویم که دچار ترس یا فومو شدهایم؟ برای تشخیص این احساس بهتر است به رفتار خود بیشتر دقت کنید. برخی از معاملهگرانی که دچار این ترس میشوند اغلب افکار یا جملاتی شبیه به این چند مورد را در سر دارند:
- این یک فرصت عالی برای کسب سود بود و من از همان ابتدا آن را میدانستم. پس بهتر است اکنون سود باقیمانده را شکار کنم.
- افراد زیادی در مورد ورود به این معامله فکر یا صحبت میکنند. این معامله به احتمال زیاد سودده است.
- من با ورود به این معامله و سود بینظیری که دارد میتوانم بسیاری از ضررهای گذشته را به صورت یکجا جبران کرده و سود زیادی نیز به دست آورم.
- من نباید این موقعیت را از دست بدهم. اکنون که بازار در حال رشد است باید وارد معامله شوم. به هر حال معاملهگر باید ریسکپذیر و شجاع باشد.
- و …
هر زمان افکاری مانند چند مورد سادهای که به آنها اشاره کردیم را داشتید بدانید که ممکن است اسیر فومو شده باشید و بهتر است فقط تماشاگر بازار بوده و منتظر فرصتهای بعدی باشید. همانطور که در مقالات قبلی آموزش فارکس نیز اشاره کردیم، یک معاملهگر باید همیشه تنها بر اساس استراتژی معاملاتی خود کار کند و هزگز احساسات و هیجانات خود را در معاملات دخالت ندهد. البته بدیهی است که این موضوع نیازمند تمرین و تجربهی بالا میباشد و با گذشت زمان شما خواهید توانست این احساسات را به میزان زیادی کنترل کنید.
چند نکته مهم برای جلوگیری از فومو
برای این که بتوانید جلوی FOMO در معاملهگری را بگیرد چند نکته و راهکار کاربردی وجود دارد که عبارت است از:
- همیشه به عنوان یک معاملهگر که در حال گذراندن مراحل ابتدایی آموزش بازار فارکس است به خاطر داشته باشید که فرصتهای معاملاتی همواره به صورت نامحدود در بازار وجود خواهند داشت و شما میتوانید برای موقعیت معاملاتی بعدی صبر کنید. پس استرس بیدلیل نداشته باشید و فقط منتظر نقطه ورود بعدی بمانید.
- به خاطر داشته باشید که احساس ترس یا فومویی که دارید موضوعی کاملا رایج بین تمام معاملهگران است و برای این که بتوانید از این بازار سود کسب کنید باید به آن عادت کرده و سعی ترس در معامله گری کنید کنترل حالات روانی خود را به دست بگیرید.
- مهمترین رکن معاملهگری داشتن یک پلن یا استراتژی معاملاتی مکتوب میباشد. زمانی که شما یک استراتژی مشخص دارید دیگر دلیلی برای ترس و نکرانی وجود نخواهد داشت و شما میتوانید فقط با تکیه بر پلن معاملاتی خود، در بازار فرصتهای معاملاتی را شکار کنید.
- داشتن یک ژورنال معاملاتی از تاریخچهی تریدهای شما، به شما کمک میکند تا درک بهتری نسبت به گذشتهی خود و عملکرد استراتژیتان داشته باشید که همین موضوع باعث کاهش میزان ترس شما خواهد شد.
- به خودتان زمان بدهید. با کسب تجربه در معاملهگری قطعا هیجانات اولیهی شما برای ورود به معاملات کاهش پیدا کرده و رفته رفته افکار منطقی جای ترس و نگرانی را در ذهن شما خواهند گرفت.
مطالب مرتبط با این قسمت از مقالات کاربردی آکادمی دکتر رضا رضایی در همین بخش به پایان میرسد. در قسمت بعدی به بررسی دیگر مفاهیم بازاهای مالی خواهیم پرداخت.
به خاطر داشته باشید که ریسک انجام معامله توسط تمامی مطالب آموزشی این وبسایت تماما به عهده کاربران یا معاملهگران میباشد.
شش احساس غالب در معامله گری
ترس:
ترس یکی از دو احساس رایج در معامله گري است ( دیگري طمع است ) .
ترس خود را به اَشکال مختلفی در معامله گري نشان میدهد، و می تواند دلیل بسیاري از اشتباهات معامله گري باشد.
ترس از باختن باعث می شود که معامله گر در شناسایی باخت تاخیر داشته باشد،
و متعاقب آن ضرر وباخت بیشتري حاصل می شود،
و ترس از بازگشت سود باعث می شود که معامله گران معامله را خیلی زود ببندند.
ترس در معامله گري جنبه هاي بسیار بیشتري دارد
طمع :
شاید طمع چیز خوبی به نظر برسد، اما وقتی به این خصلت، خوب دقت کنیم، می بینیم
که طمع اغلب اوقات باعث تصمیمات معامله گري اي می شود
که ناگزیر از دوري کردن از آنها هستیم.
معامله گرانی که تحت تاثیر طمع قرار می گیرند ، بیشتر اوقات به اصول مدیریت ریسک و سرمایه توجهی نمی کنند.
همچنین طمع ذهنیت و طرز تفکر قماربازي در معامله گر را تقویت میکند
و این یعنیمعامله گري بدون توجه به قوانین و بر مبناي تصمیمات ضربه زننده.
امید:
امید ، طمع و ترس معمولا پشت سر هم می آیند.معامله گرانی که در پوزیشن بازنده هستند علائمی از امید را هم در خود دارند،
این معامله گران در شناسایی ضرر تاخیر می اندازند و به معامله فرصتبیشتري می دهند چرا که امید دارند جهت حرکت قیمت تغییر کند.
مثال دیگر از امید زمانی است که معامله گر براي جبران ضرر در معامله قبلی در معامله ي جدید وارد حجم بزرگی در پوزیشن می شود
که با قوانینش انطباق و سنخیت ندارد.
شش احساس غالب در معامله گری
هیجان/ اضطراب
هر گونه احساس برانگیزاننده ، در زمانی که در معامله هستید نشانه اینست که شما قسمتی از راه را اشتباه رفته اید.
زمانی که مضطرب هستید و مشغول معامله هستید، معمولا علامت اینَست که پوزیشنی با حجم بزرگ گرفته اید،
قوانین خود را نقض کرده اید و یا نباید در این معامله باشید.
اگرسطح برانگیزاننده خود را بررسی کنید و از خود بپرسید چرا احساس اضطراب یا هیجان میکنید ،
این به شما کمک میکند تا از معاملاتی که از همان اول نباید واردش می شدید ، خارج شوید.
خستگی :
اگرچه خستگی بیشتر یک وضعیت است تا احساس، با این وجود ارزشش را دارد که در این طبقه بندي قرار گیرد.
معامله گرانی که خسته هستند اغلب تمرکز پایینی دارند.
نشانه يِ پایین بودن تمرکز زمانی است که یک وقتی بخودتان می آیید که بارها و بارها در یک جفت ارز اقدام به پوزیشن گیري کرده اید
بدون آنکه بدانید دنبال چه بوده اید. همچنین زمانیکه شما ورود به معامله را از دست می دهید،
بخاطر اینکه حواستان نبوده و مشغول کار دیگري مثل وبگردي بوده اید ، نیز نشان از پایین بودن تمرکز است.
بهتر است اولویت هاي خود را مشخص کنید و زمانی که در معامله هستید خودتان را درگیر فعالیتهاي دیگر نکنید.
نا امیدي/ سرخوردگی
نا امیدي اغلب دلیل اشتباهاتی است که در ترس در معامله گری نتیجه احساساتی که قبل تر اشاره شد بوجود آمده اند.
زمانیکه معامله گران معامله اي را از دست می دهند، قوانین خود را زیر پا گذاشته و پول از دست میدهند.
بعد ریسک بیشتري میکنند و خوب پول بیشتري از دست می دهند،و ناامیدي و سرخوردگی پیدایش می شود
و این نا امیدي و سرخوردگی تمام الگوهاي رفتاري بدي که مشکلات جدي تربعدي را براي معامله گر بوجود می آورند را تشدید خواهد کرد.
اشتراک گذاری
مطالب زیر را حتما بخوانید!
نظر شما چیست ؟
نظرتان درباره شش احساس غالب در معامله گری را با سایر بازدیدکنندگان سایت به اشتراک بگذارید.
اطلاعیه سایت
آخرین بروزرسانی سایت : 0 شهریور 1401
دوستان توجه داشته ترس در معامله گری باشید ویدیو هایی که درسایت از اساتید ایرانی یا خارجی گذاشته میشود فقط جنبه آموزش دارد و جنبه تایید فرد یا شخص تهیه کننده ویدیو را ندارد.(چه دوره های آموزشی دیگر چه فعالیتهای مرتبط با فرد) بازار های مالی و سرمایه گذاری (سهام ،ارز ، طلا ، نقره و سکه ) یکی از بهترین مکان ها برای سرمایه گذاری و کسب سود و ایجاد درآمد غیر فعال است . اما این بازارها خصوصا” با بهره گیری از اهرم یا لوریج دارای ریسک ذاتی بالایی است لذا در صورت نداشتن تجربه کافی از ورود به این بازارها خودداری کرده و تنها سرمایه هایی را وارد این بازارها کنید که از دست دادن احتمالی آن ضربه سنگینی به زندگی شما وارد نکند . یادآوری می نماید هیچکس به اندازه شخص شما دلش به حال سرمایه شما نمی سوزد لذا به حرف افراد و شرکتها برای مدیریت سرمایه خود ، اعتماد نکنید. ارائه مقالات ، اخبار ، تحلیلها و دیگر مطالب این سایت تنها در راستای آموزش واطلاع رسانی بوده ، مسئولیت استفاده از آن بر عهده استفاده کننده است.
روانشناسی بازار
مصاحبه با تریدری که 200 دلار را به 196000 دلار تبدیل کرد
دوره آموزشی جامع و رايگان معامله گر ٣ بعدی
کسب مهارت راه رسیدن به موفقیت در معامله گری
ژورنال نویسی در بازارهای مالی مدرس نوید عمادی
ذهنتان را در معامله گری از پیش فرضها خالی کنید
مطالب ویژه
کورس Chris Capre Advanced Price Action Course 2020
کورس پرایس اکشن ال بروکس 2018
آموزشهای علی تقی خان از بازار های مالی
کورس آموزش پرایس اکشن آل بروکس
کورس Avdo – Forex Grid Mentoring Program
مجموعه 4 کورس برای معامله گران از جیسون باند
کورس Fibs Don’t Lie Advanced
سیستم معاملاتی Forex Master Levels از Nicola Delic
دانلود کورس آموزش پرایس اکشن نایل فولر Nial Fuller’s Price Action
کورس 2018 Total Fibonacci Trading محصول TradeSmart University
مجموعه The Forex Scalper Mentorship Package
کورس FTA Global Macro Pro Trader
- 2222 کاربر
کاربران عضو شده در سایت - 662 مقاله
مقالات و آموزش های منتشر شده تا کنون - 51 محصول
محصولات حرفه ای آماده ی فروش - 397 دیدگاه
دیدگاه های منتشر شده تا کنون
درباره ما
گردانندگان کتابخانه اقتصادی برآنند تاجایی که امکان دارد، در زمینه تخصص خود “بازار های مالی” اطلاعات مفید گردآوری نموده و در اختیار علاقه مندان قرار دهند.
تیم ما تلاش میکند تا این منابع ارزشمند را شناسایی، تهیه و در سایت منتشر نماید.
ما اعتقاد داریم ترس در معامله گری که هیچ چیز به اندازه دانش نمی تواند به انسان در راه افزایش کیفیت زندگی کمک کند و این وبسایت به نوعی یک فعالیت عام المنفعه در جهت پیشرفت جامعه ایست که همه در آن زندگی می کنیم.
سلب مسئولیت ، رعایت مالکیت معنوی و افشای ریسک :
بازار های مالی و سرمایه گذاری (سهام ،ارز ، طلا ، نقره و سکه ) یکی از بهترین مکان ها برای سرمایه گذاری و کسب سود و ایجاد درآمد غیر فعال است . اما این بازارها خصوصا” با بهره گیری از اهرم یا لوریج دارای ریسک ذاتی بالایی است لذا در صورت نداشتن تجربه کافی از ورود به این بازارها خودداری کرده و تنها سرمایه هایی را وارد این بازارها کنید که از دست دادن احتمالی آن ضربه سنگینی به زندگی شما وارد نکند . یادآوری می نماید هیچکس به اندازه شخص شما دلش به حال سرمایه شما نمی سوزد لذا به حرف افراد و شرکتها برای مدیریت سرمایه خود ، اعتماد نکنید.
ارائه مقالات ، اخبار ، تحلیلها و دیگر مطالب این سایت تنها در راستای آموزش واطلاع رسانی بوده ، مسئولیت استفاده از آن بر عهده استفاده کننده است.
۱۲ درس معاملهگری که بعد از ۱۲ میلیون دلار ضرر آموختم!
در دنیای معاملات، بهخصوص معاملات ارزهای دیجیتال، هر معاملهگر در طول زمان و در پی سود و ضررهای مکرر، تجربیات ارزشمندی به دست میآورد. ریچارد ویتوریا (Richard Vitoria)، سرمایهگذار مشهور ارزهای دیجیتال و حامی شرکتهای مبتنی بر بلاک چین، در مقالهای که برای کوین تلگراف نوشته است، تجربیات شخصی، دیدگاهها و امیدهای خود را در مورد راهبردهای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال به اشتراک گذاشته است. در ادامه، برای مطالعه این مقاله با ارزدیجیتال همراه باشید.
طی چند سال گذشته، من بیش از ۱۲میلیون دلار از سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال به دست آوردهام. حتی اندکی سود برداشت نکردم تا زمانی که سود من در دسامبر ۲۰۱۷ به اوج خود رسید و سرمایهام صدها برابر شد. زمانبندی فوقالعاده بود و من هم از آن استفاده کردم. بااینحال، فقط درصد اندکی از سود حسابم را برداشت کردم تا بقیه آن را روی یک استارتاپ مبتنی بر بلاک چین سرمایهگذاری کنم.
سپس، بازار سقوط کرد. من نه موقعیتهای خرید یا فروش خودم را فروختم و نه مجددا ریسک کردم. تنها کاری که کردم، شرکت در چند پیشفروش عرضه اولیه سکه (ICO) و اضافهکردن میزان ریسک و البته میزان ضرر سرمایهگذاریهایم بود. نکات زیر مواردی هستند که من از همراهبودن با فرازوفرودهای بازار یاد گرفتم:
۱. ذخیره و انباشت کوین (هودل کردن) راهبرد آسانی است؛ اما سودآورترین روش سرمایهگذاری نیست. اگر تنها رویکرد سرمایهگذاری شما در بیثباتترین بازاری که تاکنون وجود داشته، «سرمایهگذاری طولانیمدت با خوشبینی خودفریبانه» بوده است، مثل ترس در معامله گری کاری که من انجام دادم، ممکن است فرصتهایتان را از دست بدهید. اعتماد طولانیمدت شروع خوبی برای سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال است. بااینحال، شناسایی چرخهها و الگوها برای به حداقل رساندن ضرر در بازارهایی که بهمدت طولانی در وضعیت نزولی قرار میگیرند، بهتر است.
۲. در زمان بحران، روی کوینهای بزرگتر و ارزهای دیجیتال باثبات (stablecoin) سرمایهگذاری کنید و زمانی که شرایط عادیتر است، نگاهی به کوینهای کوچکتر داشته باشید.
استفاده از استیبل کوینها در بازار نزولی به حفظ سرمایه کمک میکند
۳. وضعیت آلت کوینهای خود را حداقل هر سه ماه یکبار بررسی کنید؛ در غیر این صورت، ممکن است آنها را از دست بدهید. گاهی اوقات، کوینها از فهرست صرافیها خارج میشوند، صرافیها تعطیل میشوند یا پروتکل توکنها ارتقا داده میشود. مطمئن شوید که تعداد آلت کوینهای مختلفی که روی آنها سرمایهگذاری میکنید، قابلمدیریت و قابلکنترل هستند. تا زمانی که بازار در حال رشد باشد، آلت کوینها نیز همگام با افزایش قیمتها به رشد خود ادامه میدهند. بنابراین، نیازی نیست که هر آلت کوینی را که میپسندید، وارد سبد سرمایهگذاری خود کنید.
۴. یک برنامه کتبی برای خروج از معامله داشته باشید. حداقل یک مرجع برای چگونگی انجام معاملات خود داشته باشید و بر اساس آن معامله کنید. نباید در میانه انجام یک معامله به فکر استراتژی خروج بیفتید. سه سال پیش، من هیچ استراتژی و برنامهای برای خروج نداشتم؛ اما اکنون دارم. برنامه خروج من شامل تنوعبخشیدن به سرمایهگذاری و تخصیص سرمایه به سایر صنایع نیز میشود.
۵. خرید در پایینترین قیمت و فروش در بالاترین قیمت غیرممکن است. چندان واقعبینانه نیست اگر تصور کنید که بازار بعد از ماهها افت، تغییر مسیر میدهد و چند دقیقه بعد از خرید شما، روندی صعودی را آغاز میکند. من بارها تا ۷۰ درصد از سرمایه خود را چند ماه بعد از خرید یک کوین از دست دادم و بعد، سودی چهل برابر به دست آوردم.
۶. به مرحله فعلی پروژهای که میخواهید روی آن سرمایهگذاری کنید، توجه کنید. شبکههایی مانند پلیمث (Polymath) وجود دارند که ممکن است در طولانیمدت بسیار موفق و سودآور باشند. بااینحال، آنها برای راهاندازی شبکه خود، اقدام به جذب سرمایه کرده و از آن سرمایه برای توسعه محصول، تحقیقات بازار، غلبه بر موانع مهم قانونگذاری، آزمایش و دیگر موارد استفاده کردند. همه این موارد سالها طول میکشد. در این مدت، این توکنها از طریق توزیع بین سرمایهگذاران و توصیهکنندگان، به بازار عرضه میشوند؛ درحالیکه هنوز تقاضا یا کاربرد خاصی برای آن وجود ندارد. بنابراین، توجهها معطوف به سایر پروژهها میشود و قیمتها بهشدت افت میکنند. همه ما هیاهوی شرکت در عرضههای اولیه را دوست داریم؛ بااینحال، میتوان طی سالهای بعد با قیمت پایینتر و ریسک بسیار کمتر، روی پلتفرمهایی سرمایهگذاری کرد که محصولات اثباتشده و همچنین طرح تجاری تصویبشده و قانونی دارند و آماده بازاریابی هستند.
۷. بازار ارزهای دیجیتال برای همه مناسب نیست. مادرم همیشه به من میگفت:
اگر پول درآوردن تا این حد آسان بود، همه این کار را میکردند.
برای من شبیه به این است که کسی به رافائل نادال بگوید:
اگر با ضربهزدن با راکت به یک توپ میشد به این آسانی پول درآورد، همه این کار را میکردند.
بله! در دنیای ارزهای دیجیتال میتوانید خیلی سریع پول بسیاری به دست آورید. اما، به همین سرعت نیز ممکن است پول بسیاری را از دست بدهید. برای اینکه در این بازار بتوانید «رقابت» کنید، باید ذهنی آماده، دلی بیپروا و اطلاعاتی موثق داشته باشید. علاوه بر این، توصیه میکنم زمانبندی مناسبی را هم در نظر بگیرید و بدانید دقیقا چه میکنید. البته باید تا حدودی شانس هم بیاورید. به یاد داشته باشید تنیس بازیکردن شبیه به رافائل نادال کار چندان آسانی نیست.
تنیس بازی کردن شبیه به رافائل نادال کار چندان آسانی نیست!
۸. اگر ارزهای دیجیتال تنها دارایی شما است، تا زمانی که صددرصد مطمئن نشدهاید که نیازی به قرضگرفتن پول (هر چقدر که باشد) در آیندهای نزدیک ندارید، وام و قرض خود را بازپرداخت نکنید. اگر شغل کارمندی خود را رها کنید و حقوق ثابت نداشته باشید، خودتان باید از پس خودتان بربیایید و معاملهکردن در این موقعیت بسیار خطرناک است. علاوه بر این، دیگر از مزایای بیمه و وام مجدد هم خبری نیست.
۹. مانند اکثر مردم نباشید و بر اساس ترس دست به کاری نزنید. حداقل نسبت به افکاری که در ذهنتان است آگاه باشید. برای بسیاری از مردم، زمان مناسب برای ورود به بازار هیچگاه پیش نمیآید؛ وقتی بازار افت میکند، میگویند «تمام شد» و وقتی بازار اوج میگیرد، میگویند «خیلی دیر است». آنها همیشه بهانهای دارند که از ترس نشأت گرفته و به آنها اجازه نمیدهد کاری جالب، پرخطر و ماجراجویانه را امتحان کنند. من پسرعمویی دارم که تا توانست در مورد بازار تحقیق کرد، بهقدری طولانی و عمیق که انگار داشت مدرک دکترا میگرفت. در نهایت هم سرمایهگذاری نکرد. نیازی به این همه تحقیق نبود. تحقیقِ بیش از حد از جذابیت معاملهگری میکاهد.
۱۰. ما اصلا نمیدانیم که چه قیمتی «بیش از اندازه زیاد» یا «بیش از اندازه کم» است. ارزهای دیجیتال غیرقابل پیشبینی هستند و اغلب در قیمتهای خیلی کم یا خیلی زیاد و در سقفهای بالاتر یا در کفهای پایینتر قرار دارند. نوسانات در این بازار را باید با دیدگاهی وسیعتر از آنچه در بازارهای سنتی به کار میبستیم، ارزیابی کنیم. سه سال پیش، پدر و مادرم به من گفتند که موجودی اتر آنها را با قیمت ۴۵ دلار بفروشم. آنها اصرار داشتند و من با اکراه پذیرفتم. بههرحال، پول آنها بود و من باید این کار را میکردم. اما وقتی چند روز بعد، قیمت اتر هنوز در حال افزایش بود، با خودم فکر کردم:
باورم نمیشود که در این مورد به حرف پدرومادرم گوش کردهام. آنها اصلا نمیدانستند اتریوم تا چه اندازه میتواند صعود کند.
چند روز بعد همان میزان اتر را با قیمت ۶۰ دلار برای آنها خریدم. آیا در پایان سال ۲۰۱۲، ۱۳ دلار برای بیت کوین «بیش از اندازه زیاد» نبود؟ البته که بود! اغلب افراد به این دلیل میفروشند که اصلا نمیدانند یک کوین تا چه اندازه میتواند صعود کند یا چون «نقد بهتر از نسیه است». مشکل من برعکس است؛ بازار در حال سقوط است و من با خود فکر میکنم که هرگز نمیفروشم. این بیش از اندازه کم است.
قیمت باز هم پایینتر و پایینتر میرود و سرمایه من هم با آن سقوط میکند، چون برای من، همیشه قیمت برای فروش «بیش از اندازه کم» است. این مسئله چندان پیچیده نیست. من باید یک روش کاربردی برای تعیین حد ضرر داشته باشم و بهتر عمل کنم.
تعیین حد ضرر و خروج از معامله در زمان مناسب، از ضروریترین تواناییهای موردنیاز برای ترید است
۱۱. برای اوقاتی که نمودارها قرمز و بازار در حال سقوط است یا هنگامی که بازار نزولی یک سال طول میکشد، حتما دوستی بالغ و آگاه در این صنعت داشته باشید تا به شما بگوید:
اصلا برایم اهمیتی ندارد که چه اتفاقی میافتد. من بارها چنین وضعیتی را پیش از این تجربه کردهام.
اگر این جملات را از کسی بشنوید که از اوضاع آگاه است و حساب کار خودش را میداند، حس خیلی خوبی پیدا خواهید کرد.
۱۲. بین عملکرد خودتان در بازار و عملکرد آینده بازار تمایز قائل شوید. عملکرد خوب شما به این معنا نیست که بازار برای همیشه صعودی خواهد بود. همچنین اگر بهخاطر ورود در اوج قیمتی و افت قیمت پس از آن مضطرب هستید، به این معنا نیست که بازار دیگر هیچوقت صعود نمیکند. برخی از دوستان من، اگر ضرر کنند دیگر حتی حاضر نمیشوند یک دلار دیگر وارد بازار کنند. در واقع، اگر شما نمیتوانید از لحاظ روانی متحمل یک ضرر دیگر شوید به این معنا نیست که بازار هرگز بهبود نخواهد یافت. سرمایهگذاری به نوعی شبیه زندگی عاطفی است؛ اینکه کسی دل شما را شکسته است، به این معنا نیست که همه میتوانند قلب شما را بشکنند، حتی اگر شما به خودتان این را بگویید. در مورد تصمیمهایتان صحبت کنید تا برای خودتان واضحتر و شفافتر شوند. در این صورت دیگر نمیگویید که من خیلی میترسم و اگر پول بیشتری ببازم، خودم را نمیبخشم.
همچنین، دیگر ترسهایتان را حواله بازار نمیکنید و نمیگویید که بازار هرگز دوباره صعود نمیکند. این دو مورد هیچ ارتباطی با هم ندارند. دست از محافظت از خودتان بردارید و همه چیز را آن گونه که هست ببینید، فارغ از اینکه روی آن سرمایهگذاری کردهاید یا نه.
درسهای بیشتر
نه، اشتباه نکنید. در این بخش، نمیخواهم بگویم پولی را که نمیتوانید از دست بدهید، سرمایهگذاری نکنید.
صرفنظر از نتیجه، برای اینکه شجاعت به خرج دادید و به ندای قلبتان گوش دادید، به خودتان افتخار کنید. البته که ازدستدادن پول ناامیدکننده است و اغلبِ افراد نیز بهاندازهای زیرک هستند که پول از دست ندهند. بااینحال، بیایید این پرسش را به گونه دیگری مطرح کنیم؛ چند نفر از این افراد، در وهله اول تمایل دارند خود را در موقعیتی قرار بدهند که احتمال ضرر در آن وجود دارد؟
بهنظر من، سرمایهگذاری و همچنین زندگی، ایجاد تعادل بین کاهش ریسک و استفاده از فرصتها است. هنگامی که قصد دارید سرمایهگذاری کنید، کدام مورد برایتان جذابتر است؟ میدانم که دوست ندارم فرصتی را از دست بدهم؛ بنابراین، اگر بخواهم شب راحت بخوابم، باید تحمل زیادی در برابر ریسک داشته باشم.
بعضی افرادی که مرا واقعا دوست دارند، بهویژه پدر و مادرم، بهطور مداوم و از سر خیرخواهی به من میگویند؛ به تو گفته بودم که باید میفروختی. درست است، باید میفروختم. اما نه با سود ۴۰ یا ۳۰۰ درصدی، یعنی کاری که آنها کردهاند. من برای این وارد دنیای معاملات ارزهای دیجیتال نشدهام. واقعیت این است که من باید زمانی که سود ۱۰,۰۰۰ درصدی داشتم میفروختم.
برخی از دوستان معاملهگرم نیز پشیمان هستند که چرا زمانی که قیمت به اوج خودش رسیده بود، داراییهای دیجیتال خود را نفروختند. یکی از آنها به من گفت:
کاش آن شب در دسامبر ۲۰۱۷، بهجای اینکه مهمانی بگیریم، ارزهایمان را میفروختیم.
درست است. اما آن شب که من از دوستانِ سرمایهگذار در ارزهای دیجیتالام پذیرایی میکردم، به من خیلی خوش گذشت. عالی بود. آن ماهها در بهار و زمستان ۲۰۱۷ و سپس ژانویه ۲۰۱۸ که ارزهای دیجیتال رشدی دورقمی داشتند و هیچکس نمیداند که من چقدر از آن صعود کیف کردم. بیصبرانه منتظر صعود بعدی هستم و کاملا آمادهام. آمادهام تا یک بار دیگر به اوج برسیم و این بار دیگر بازگشتی وجود نخواهد داشت.
تأثیر روانشناسی معامله گری بورس در سیستم معاملات
معاملات سودآور منسجم، تنها در سه مورد ساده خلاصه میشود. این سه مورد عبارتند از: روانشناسی معامله گری بورس ، سیستم معاملات و مدیریت ریسک و پول.
روانشناسی معامله گری بورس نیز از سه اصل بزرگ تشکیل شده است:
که در این بین روانشناسی معامله گری بورس دارای ترس در معامله گری اولویت است، زیرا جهت اطمینان از تبعیت کردن از دو مورد دیگر ضروری است. در صورت عدم پیروی از آنها، یک سیستم خوب و قوانین مدیریت پول ارزش محدودی پیدا میکند.
وقتی که از روانشناسی معامله گری بورس پیروی میکنید میتوانید نظم، اطمینان و ثبات را داشته باشید و در نتیجه بیشترین بهره را از قوانین و سیستم معاملاتی خود میبرید.
دوام آوردن در سیستم معاملات برای مدت زمان طولانی، بدون داشتن اعتماد به سیستم تقریباً غیرممکن است. شاید یک معاملهگر بتواند با نظم و انضباط بر سیستم معاملاتی خود تمرکز یابد، و حتی ممکن است بتواند برای مدتی به آن پایبند باشد، اما اغلب با نخستین متضرر شدن این اعتماد از بین میرود.
زمانی که معاملهگر دچار ضرر و زیان میگردد، مخصوصاً آن دسته از معاملهگرانی که اعتماد چندانی به استراتژی معاملاتی خود ندارند، وسوسه انحراف از استراتژی بسیار قوی خواهد بود. وقوع ضرر در هر زمان دیگر، حتی در صورتی که این ضرر ناشی از انحراف از استراتژی باشد، میتواند سبب کاهشایمان به استراتژی گردد. معمولاً در این شرایط، احتمال ظهور تردیدها، ترس و اضطراب زیاد خواهد بود.
از این رو اگر یک معاملهگر با چنین وضعیتی مواجه شود، چه کاری بایستی جهت اجتناب از این وضعیت یا اصلاح آن انجام دهد؟
خیلی از روانشناسیهای بازار ناشی از انتظارات و واقعیات است. از این رو، هنگامی ناامیدی حاصل میشود که انتظارات توسط واقعیت برآورده نشوند. در صورتی که شخص از انتظارات خود آگاه نباشد، در آن حالت استرس و اضطراب آغاز میشود.
زمانی که فرد از انتظارات خود و آنچه که باید انجام دهد، آگاه است، اطمینان و اعتماد حاصل میشود. بدترین حالت وقتی است که نقطه مرجع اصلی، ضررهای دردناک اخیر باشد، و همچنین در مواردی که مسائل خیلی مبهم به نظر میآیند، اطمینان به آنها اندکی دشوار خواهد بود.
با توجه به اینکه، انجام معاملات میتواند فعالیتی توأم با ضرر و زیان باشد، از این رو بهترین راه برای ایجاد اطمینان این است که روشی جهت آگاهی از انتظارات خود از استراتژی معاملات داشته باشیم. راه تحقق این امر چیست؟
معاملهگر میتواند از طریق تجزیه و تحلیل استراتژی و بررسی معیارهای آن، به آنچه که واقعاً قابل انتظار بوده و همچنین چیزی که غیر ممکن است، دست یابد. معیارها میتوانند یک دید واقع بینانه و سنجیده شده از قابلیتها و محدودیتهای یک استراتژی را به نمایش بگذارند و به ویژه به بررسی تعداد معاملات زیان بخش در یک دوره سوددهی بپردازند.
مهمترین مزیت روانشناسی بازار که میتوان به آن اشاره نمود، این است که اعداد و ارقام حاصل از تجزیه و تحلیل، همه چیز را در چشماندازی جای میدهد که مانع از ایجاد استرس و تردید شده و برقراری نظم و انضباط را خیلی آسانتر میکند.
پس از دستیابی به این هدف، معاملهگر باید اقدام به پیگیری معیارهای خود نموده تا از ثبات و بهبود مستمر اطمینان حاصل کند. معمولاً وقتی که معاملهگران به تجزیه و تحلیل سیستم معاملات خود و ردیابی معیارهایشان عادت میکنند، پیشرفتهای بزرگی را در این زمینه تجربه خواهند کرد.
اعتماد، نظم و سازگاری را میتوان از جمله نتایج طبیعی این فعالیت دانست و اغلب شروع این کار، نقطه عطفی در مشاغل بسیاری از معاملهگران محسوب میگردد.
بنابراین به عنوان بخشی از روانشناسی معامله گری بورس، حیاتی و مهم است که به تجزیه و تحلیل صحیح معیارها بپردازیم، چرا که شبیهسازی تنها میتواند به میزان محدودی کمککننده باشد.
دیدگاه شما