روش های سرمایه گذاری استارتاپ ها
چشم انداز سرمایه گذاری کسب و کار های نوپا به صورت قابل توجهی در چند سال اخیر تغییر کرده اند. به طوری که 5 تا 10 سال پیش گذینه های موجود برای سرمایه گذاری روی این نوع کسب و کارها به چند نفر خلاصه می شد؛ اما به تازگی شاهد یک موج مهم از سرمایه گذاری در دسترس برای شرکت های نوپا در تمام مراحل هستیم. این افزایش سرمایه همراه با ایجاد و توسعه تامین کنندگان مالی جایگزین مانند سرمایه گذاری های جمعی، صندوق های سرمایه گذاری و شتابدهنده ها هستند. در ادامه به آن بیشتر می پردازیم.
سرمایه چیست:
سرمایه را می توان هرچیز ارزشمند و دارایی هایی نامید که در اختیار یک کسب و کار قرار می گیرد تا قدرت تجاری خود را تقویت کند.
سرمایه انواع مختلفی دارد مثل سرمایه انسانی، سرمایه طبیعی، سرمایه اجتماعی، سرمایه آموزش، سرمایه مالی و. .( در اینجا منظور ما از سرمایه، "سرمایه مالی" است). سرمایه با پول فرق دارد، بدین ترتیب که پول صرف خرید کالا و خدمات مصرفی می شود ولی سرمایه توسط سرمایه گذار و در یک سرمایه گذاری به منظور تولید ثروت صرف می شود. اقتصاد کلاسیک سرمایه را یکی از عوامل تولید می داند که موارد دیگر آن زمین و نیروی کار می باشد. سرمایه می تواند پول نقد، ماشین آلات، نام تجاری و مواردی از این قبیل باشد که در کنار منابع انسانی ثروت آفرینی می کنند. برای ارزش آفرینی سرمایه با نیرو و تخصص افرادی که در ازای انجام کاری حقوق دریافت می کنند، ترکیب می شوند.
سرمایه های فیزیکی گاها در معرض استهلاک قرار می گیرند و از ارزش آن کاسته می شود که می توان موضوعی مهم در صورت های مالی کسب و کار باشد. در مباحث مالیاتی نیز استهلاک واجد شرایک برای استفاده به عنوان کسر مالیات کسب و کار است.
سرمایه گذاری:
در تعریف سرمایه گذلری نقطه اشتراکی در نظریات اقتصاد دانان وجود ندارد اما در مفهوم، تمام آن نظریات یک تعریف را بیان می کنند. سرمایه گذاری یعنی تخصیص منابع انباشته شده در یک فعالیت اقتصادی به منظور کسب سود آتی.
سرمایه گذاری فقط به تخصیص وجه نقد یا مواردی چون زمین، تجهیزات، ساختمان و. وجود دارند که توسط سرمایه گذاران به فعالیت های اقتصادی تزریق می شوند. با این تعابیر باید متوجه شده باشید که طیف دارایی هایی که سرمایه گذار می تواند توسط آنها سرمایه گذاری کرده و به سود دست یابد بسیار گسترده تر است.
مرحله پیش بذر(pre_seed finding) :
این اولین مرحله تامین سرمایه یک شرکت نوپا می باشد. همچنین زودتر از باقی مراحل حاصل می شود؛ به همین دلیل است که به طور رسمی در دوره های سرمایه گذاری گنجانده نمی شود. مرحله پیش بذر عمدتا به دوره ای اشاره دارد که بنیان گذاران در پی کشف عملیات و فرایند های کسب و کار خود از پایه می باشند. در این مرحله یک ایده وجود دارد و بنیان گذاران در حال ساخت محصول اولیه می باشند. عمده تامین کنندگان سرمایه، این مرحله را خود بنیان گذاران، دوستان آنها، خانواده و حامیانشان تشکیل می دهند. بسته به نوع محصول وایجاد شده برای توسعه تجاری ایده، این مرحله می تواند بسیار سریع رخ دهد و یا حتی ممکن است مدت زمان زیادی طول بکشد.
سرمایه گذاری بذر( کاشت دانه یا seed funding ) :
سرمایه گذاری بذر اولین مرله رسمی تامین سرمایه است که معمولا نشان دهنده که معمولا نشان دهنده اولین پولل رسمی است که سرمایه یک کسب و کار یا سازمان را افزایش می دهد. برای داشتن یک درخت ما نیاز به کاشت بذر داریم و برای رشد یک کسب و کار نوپا سرمایه گذاری بذر را نمی توان نادیده گرفت و در کنار آن تدوین یک استراتژی موفق برای کسب و کار و همچنین فداکاری و پشت کار بنیان گذاران و سرمایه گذاران مجموع عوامل مهمی برای دستیابی به این رشد خواهند بود.
اگر تمایل دارید به یک کارآفرین تبدیل بشید، مقاله رشته کارآفرینی را حتما مطالعه کنید و پی ببرید مهارت های مورد نیاز رشته کارآفرینی چیست.
انواع سرمایه گذاران:
سرمایه گذاران به صورت کلی به دو دسته حقیقی و حقوقی تقسیم می شوند. اساسا هردو این دسته ها یک هدف مشترک دارند و آن سرمایه گذاری است. اما آن چیزی که باعث این تقسیم بندی می شود راه های مختلف رسیدن به این هدف می باشد. در ادامه به بررسی این دو هدف می پردازیم.
سرمایه گذاران حقیقی چه کسانی هستند:
سرمایه گذاران حقیقی یا سرمایه گذاران خرد و کوچک برای خودشان سرمایه گذاری های مالکیتی با خرید سهام، کالاهای سرمایه ای، املاک و . یا سرمایه گذاری های مالی مانند اوراق قرضه انجام می دهند. آنها برای هیچ فرد یا شرکت ثالثی خرید و فروش و سرمایه گذاری انجام نمی دهند و با حجم سرمایه گذاری نسبتا کم برای شخص خودشان به معامله و سرمایه گذاری مشغول هستند.
سرمایه گذاران حقوقی چه کسانی هستند:
سرمایه گذاران حقوقی سازمان هایی هستند که به صورت سیستماتیک، به نمایندگی از اعضای خود سرمایه گذاری میکنند. این نوع از سرمایه گذاران از وسعت عمل و حجم منابع مالی مطلوبی برخوردار هستند و به همین دلیل تاثیر بسزایی در بازار سرمایه دارند. به طور کلی 6 نوع سرمایه گذاری نهادی وجود دارد که برای شما آنها را نام می بریم.
- صندوق موقوفات
- بانک
- مراکز رشد
- پارک های علم و فناوری
- شتابدهنده ها
- سرمایه گذاری خطر پذیر
خانواده و دوستان:
شاید عجیب باشد اگر بدانید خانواده و دوستان به طور کلی بیشترین پول را در استارتاپ ها سرمایه گذاری می کنند. در حقیقت 38 درصد از استارتاپ ها از دریافت پول از خانواده و دوستان خود خبر می دهند. یافتن سرمایه گذار بین خانواده و دوستان می تواند راهی برای در یافت سرمایه مرحله بزر و پیش بذر باشد تا زمانی که شما بتوانید رشد کنید. همچنین این گروه می توانند یک منبع عالی برای سرمایه گذاری های بلند مدت باشند. آنها با وفادار ماندن به شما و کسب و کارتان و حمایت بی دریغشان باعث می شوند تا کسب و کار شما زود تر رونق گرفته و سرمایه آنها نیز با سود حاصل از دلسوزی هایشان برگردد. این افراد کسانی هستند که احتمالا نسبت به موفقیت کسب و کار نوپای شما و یا حتی خود شما به صورت کاملا جدی تمایل دارند.
با همه ی این اوصاف یادتان باشد زمانی که پای پول در میان باشد باید تعهدات متقابل به صورت کاملا شفاف و مستند درآید. هنگام در یافت پول از آنها در یک برگه تمام موارد مورد نیاز را اعم از ریسک های کسب و کارتان ، نحوه بازپرداخت سرمایه آنها حتی اگر قرار نیست با شکست احتمالی، چیزی برایشان پرداخت شود؛ تماما قید شده و به امضای طرفین برسد. این برگه حاشیه امن شما و سرمایه گذارتان خواهد بود. مسیر رشد و موفقیت یک استارتاپ یک مسیر پرپیچ و خم پر از خطرات گوناگون است. اگر در این مسیر همسفر خوبی نداشته باشید، قطعا مشکلات زیادی برایتان پیش می آید. در انتخاب سرمایه گذار خود دقت کافی را داشته باشید و افرادی را انتخاب کنید که روحیه مفهوم سرمایه گذاری چیست؟ مفهوم سرمایه گذاری چیست؟ مشارکت و صبوری با شما را داشته باشند.
فرشتگان کسب و کار:
سرمایه گذار فرشته را می تون شخصی تصور کرد که نه دوست و نه فامیل است و به کسب و کار نوپا شما مقداری سرمایه از وجوه شخصی خودش به شکل بدهی یا دریافت سهام در ازای آن واگذار می کند. برای شناخت بیشتر فرشتگان کسب و کار به نکات زیر توجه کنید:
اهمیت تدوین سند «بیانیه سیاست سرمایهگذاری» در شرکتها
اشکان کربلائیفر/ مدیر گروه مطالعات سرمایهگذاریهای صنعتی کامفار امروزه در سطح اول فضای بینالمللی، نخستین قدم در فرآیند ارزیابی پروژههای سرمایهگذاری برای هر شرکت یا نهاد سرمایهگذاری، ارزیابی اولیه پروژه، براساس بایدها و نبایدهای تعیین شده در سند «بیانیه سیاست سرمایهگذاری» سازمان مورد نظر است که به آن Investment Policy Statement یا به اختصار IPS گفته میشود. سندی که متاسفانه بسیاری از شرکتها، سازمانها، بانکها و نهادهای مرتبط با پروژههای سرمایهگذاری در کشور، هنوز فاقد آن هستند و عمدتا بدون اطلاع از نیاز به چنین مستندی، همچنان محکوم به پرداخت هزینههایی پنهان هستند که نتیجه ناهماهنگی در رویکرد کارشناسان و مدیران ارشد مجموعه، بهدلیل عدم تدوین سند مذکور و تنوع الگوهای ذهنی اعضای سازمان است.
تصور کنید در حالی که شما بهعنوان مدیر عامل و مالک یک شرکت هلدینگ سرمایهگذاری خصوصی، در صدد فرار از فرصتهای سرمایهگذاری پر ریسک و ایجاد سبدی امن از سرمایهگذاریهای کمریسک هستید، کارشناس واحد ارزیابی طرحها در خط مقدم مطالعات امکانسنجی در مجموعه شما، به واسطه برخورداری از روحیه شخصی ریسکپذیر، مدام درصدد ایجاد لیستی از اولویتهای سرمایهگذاری در بین طرحهای پیشنهادی به شرکت است که بخش بالای لیست، متعلق به طرحهای با سطح ریسک بالا و انتهای لیست نیز، دربرگیرنده طرحهای کمریسک با بازدهیهای نه چندان بالا است. چراکه از یک طرف فقدان سند بیانیه سیاست سرمایهگذاری و عدم تعریف منحصربه فرد مفهوم توجیهپذیری برای سازمان، به کارشناس مجموعه این سیگنال را داده است که محدودیتی در انتخاب شاخصهای ارزیابی فرصتهای سرمایهگذاری پیشنهادی ندارد، و از طرف دیگر، پیش فرض ذهنی هر فرد مسوولیتپذیری که بهعنوان متولی فرآیند ارزیابی، مسوول اولویتبندی طرحهای سرمایهگذاری پیشنهادی به سازمان است، انتخاب طرحهایی است که احتمال بیشتری در کسب بازده بالاتر در آنها وجود دارد. فراموش نکنیم که در طبیعت دنیای سرمایهگذاری، همواره ریسک و بازده کاملا متناسب با هم حرکت میکنند. در واقع، محال است یک فرصت سرمایهگذاری با سطح ریسک پائین را پیدا کنید که احتمال کسب بازده بالا در آن زیاد باشد و نیز محال است یک فرصت سرمایهگذاری با احتمال کسب بازده بالا وجود داشته باشد که ذاتا سطح ریسک پائینی داشته باشد. همواره کسب بازدهیهای بالا، نیازمند پذیرش سطح ریسک بالا و دامنه نوسانات بیشتر است و ایجاد یک سبد سرمایهگذاری کم ریسک نیز، قطعا به معنای افزایش احتمال بازدهیهای پایین است.
تعیین سطح ریسک و بازده، تنها یکی از دهها شرطی است که بهعنوان بایدها و نبایدهای دارای اهمیت، میتواند در بیانیه سیاست سرمایهگذاری، راهگشای اعضای یک مجموعه در مسیر حذف ارزیابیهای سلیقهای و اتخاذ رویکرد سازمان یافته، کنترل شده و قابل پیشبینی در فرآیند مطالعات امکانسنجی و ارزیابی فرصتهای سرمایهگذاری باشد. معیارهایی چون حداقل و حداکثر حجم سرمایهگذاری در هر پروژه، منطقه جغرافیایی، حوزه صنعتی، میزان اشتغالزایی، نوع داراییها، میزان درگیری مدیریتی مورد نیاز، طول دوره حضور در پروژه، حداکثر دوره بازگشت سرمایه، حداقل نرخ بازدهی، حداکثر سطح ریسک، محدودیتهای مذهبی، چارچوبهای سیاسی، رویکردهای خاص اجتماعی و. ، از جمله مواردی است که میتواند بهعنوان مفاد دارای اولویت در بیانیه سیاست سرمایهگذاری یک شرکت، سازمان، بانک یا نهاد ذینفع پروژههای سرمایهگذاری مطرح شود.
تصور کنید، مجموعه شما بهعنوان یک شرکت سرمایهگذاری با مفهوم سرمایه گذاری چیست؟ مفهوم سرمایه گذاری چیست؟ بودجه ۱۰ هزار میلیارد تومانی، در مواجهه با دو پروژه سرمایهگذاری نسبتا جذاب و قابل دفاع که حجم سرمایه مورد نیاز آنها به ترتیب، ۸ هزار میلیارد تومان و ۲۰۰ میلیارد تومان است چه عکسالعملی خواهد داشت؟ در نظر بگیرید که همکار شما بهعنوان کارشناس ارزیابی و اولویتبندی طرحها، به واسطه نبود بیانیه سیاست سرمایهگذاری در شرکت و همچنین نرخ بازده نسبتا بالایی که در نتیجه سناریوهای پیشبینی شده برای هر دو پروژه انتظار میرود، اقدام به پذیرش پروژهها کند، در حالیکه از دید شما، ممکن است هیچ یک از دو پروژه مورد نظر برای شرکت توجیهپذیر نباشد. چراکه با توجه به دیدگاه شما درخصوص نحوه مدیریت ریسک سبد سرمایهگذاریهای شرکت، صحیح نباشد که ۸۰ درصد از کل سبد، به یک پروژه تخصیص یابد. چراکه، شکست احتمالی همان تک پروژه، منجر به ورشکستگی کامل شرکت خواهد شد و این به معنای اتخاذ یک تصمیم بسیار پرریسک در ساختار سبد سرمایهگذاریهای شرکت است.
درخصوص پروژه دوم نیز، با وجود مشخصههای عمومی سرمایهگذارپسندِ پروژه، اما ممکن است تصورِ سبدی متشکل از حدود ۵۰ پروژه مختلف با حجم سرمایهگذاری حدود مفهوم سرمایه گذاری چیست؟ ۲۰۰ میلیارد تومانی (مجموعا ۱۰ هزار میلیارد تومان)، در شرکتی که مکانیزمی برای نظارت و مدیریت این تعداد پروژه را ندارد، برای شما غیرممکن باشد. این در حالی است که کارشناس مجموعه شما، در حین انتخاب هر دو پروژه، همواره به دنبال انتخاب فرصتهای سرمایهگذاری با ساختاری قابل دفاع بوده است و ابزاری برای همسوسازی معیارهای تصمیمگیری خود با معیارهای دارای اهمیت برای صاحبان سهام شرکت در اختیار نداشته است. بنابراین، تعیین سقف و کفِ حجم سرمایهگذاریهای دارای توجیهپذیری در بیانیه سیاست سرمایهگذاری، وظیفه اول مالکان شرکت است که به منظور تعیین معیارهای پذیرش طرحها و جلوگیری از عملکرد سلیقهای در پروسه ارزیابی فرصتهای پیشنهادی انجام میگردد.
به همین ترتیب، تدوین منطق توزیع جغرافیایی پروژههای منتخب در کشورهای مختلف، با هدف توزیع ریسک از بعد مسائل سیاسی و اقتصادی و حتی حذف برخی نقاط جغرافیایی دور دست به دلیل عدم امکان تردد و حضور به موقع در جلسات اضطراری نیز میتواند یکی دیگر از مفاد سند بالادستی مورد نظر باشد. در کنار موارد مطرح شده، تمرکز بر یک یا چند حوزه صنعتی خاص و وضع آن بهعنوان یک خط قرمز، به واسطه تجربه و تخصص علمی خاص و مشترکِ مالکان یا مدیران ارشد شرکت نیز، میتواند یکی دیگر از محدودیتهای سند مذکور باشد.
به علاوه، نوع داراییها و سرمایهگذاریها نیز میتواند از سوی صاحبان شرکت دارای محدودیت باشد. بهعنوان مثال، با وجود احتمال کسب بازدهیهای بالا از خرید شرکتهای ورشکسته و ایجاد تغییرات بنیادین ساختاری و استراتژیک، که یکی از پر سودترین روشهای سرمایهگذاری در جهان بوده که البته نیازمند تمرکز ۵ تا ۱۰ ساله و همچنین تخصص مدیریتی موثر است، اما ممکن است این حوزه در تخصص و علاقهمندی مدیران ارشد یک شرکت سرمایهگذاری جایگاه نداشته باشد که باید بهعنوان یک خط قرمز در بیانیه سیاست سرمایهگذاری، برای همه اعضای تیم، شفاف شود.
موضوع دیگری که میتواند بسیار بحث برانگیز باشد، شاخص دوره بازگشت سرمایه در پروژههای سرمایهگذاری است. توجه به این نکته بسیار ضروری است که نرخ بازگشت سرمایه و دوره بازگشت سرمایه لزوما تناسب مستقیم ندارند و تنها در صورت توزیع یکنواخت درآمدهای پروژه در طول فاز بهرهبرداری، میتوان یکی را بر حسب دیگری محاسبه کرد. تصور کنید پروژهای با نرخ بازده داخلی ۳۵ درصدی که متناسب با سطح ریسک مشخصی، از دید شما دارای توجیهپذیری کافی به نظر میرسد، اما در واقع، هیچ تناسبی با شرایط مجموعه شما نداشته باشد. توضیح اینکه، پیشفرض ذهنی شنونده از نرخ بازده داخلی ۳۵ درصدی، پروژهایست با دوره بازگشت سرمایه سه ساله؛ حال آنکه، ممکن است پروژه مورد نظر، عمری ۱۰ ساله داشته باشد که کل درآمد آن در سال آخر متمرکز شده و با وجود نرخ بازده ۳۵ درصدی، اما دوره بازگشت سرمایهاش ۱۰ ساله باشد و این شرایط اصلا مطلوب شما نباشد و به دلیل عدم تدوین بیانیه سیاست سرمایهگذاری و عدم تعیین حداکثر میزان دوره بازگشت سرمایه برای تیم تحت رهبریتان، این موضوع جایگاه در ارزیابیهای کارشناسان شرکت نداشته باشد.
از جمله موارد دارای اهمیت دیگری که میتواند در IPS یک نهاد فعال در حوزه سرمایهگذاری تعیین تکلیف شود، استراتژی خروج در انواع سرمایهگذاریهای تحت مطالعه است. در نظر داشته باشید که یکی از فعالیتهای موازی با ارزیابیهایی که به منظور ورود به پروژهها در نهادهای سرمایهگذار انجام میشود، نظارت و تعیین زمان مناسب جهت خروج از سرمایهگذاریهای قبلی است که در صورت عدم شفافیت آن در دستورالعملهای سازمانی، منجر به تصمیمگیریهای شخصی و غیر نظاممند خواهد شد.
در انتها، توجه به این نکته ضروری است که تمامی مواردی که بهعنوان مفاد احتمالی IPS مطرح شد، باید براساس شرایط و ویژگیهای خاص هر شرکت و براساس نظر صاحبان سهام یا مدیران ارشد مجموعه تعیین شود. چراکه اساسا توجیهپذیری، یک مفهوم نسبی است و ارزیابی فرصتهای سرمایهگذاری، نه فقط براساس مقایسه ریسک و بازده، بلکه باید با نگاه به شرایط منحصربه فرد سرمایهگذار انجام شود. در واقع، صدور رای درخصوص توجیهپذیری پروژههای سرمایهگذاری، بدون در نظر گرفتن ویژگیهای سرمایهگذار، امری غیر ممکن است و انعکاس شرایط شخص یا نهاد سرمایهگذار در IPS است که معیارهای توجیهپذیری یک پروژه یا طرح را تعیین مینماید.
آموزش بورس – ریسک و بازده در سرمایه گذاری
ریسک و بازده : رفتار افراد در میزان ریسک (خطر) کردن متفاوت است. برخی از انسانها کارهای پر ریسک و برخی دیگر کارهای کم ریسک را ترجیح می دهند. میزان پذیرش ریسک افراد به همراه سایر عوامل اقتصادی، سیاسی باعث می شود یک فرد در سرمایه گذاری خود سود یا ضرر کند.
بازده چیست ؟ (به انگلیس Return)
بازده پاداش (سود یا منفعت) سرمایه گذاری فرد در پروژه های متفاوت است. که در این مقاله بازده همان سود سرمایه گذاری فرد در شرکت های پذیرفته شده در بورس می باشد. دو نوع بازده در سرمایه گذاری مد نظر می باشد.
الف) بازده مورد انتظار (به انگلیسی Expected Return)
مقدار سودی است که سرمایه گذار انتطار دارد (توقع دارد / پیش بینی می کند) از سرمایه گذاری خود به دست آورد. به عنوان مثال بازده مورد انتظار شخص اول از خرید یک عدد سکه طلا و فروش آن در یک ماه بعد 500000 ریال می باشد ولی بازده مورد انتظار شخص دوم از همان مقدار سرمایه گذاری یعنی خرید یک عدد سکه طلا و فروش آن در یک ماه بعد 300000 ریال است. بنابراین بازده مورد انتظار هر شخص با شخص دیگری متفاوت است.
ب) بازده واقعی (به انگلیسی Realized Return)
مقدار سودی است که سرمایه گذار از سرمایه گذاری خود به دست می آورد(سود واقعی در پایان سرمایه گذاری). به عنوان مثال تفاوت قیمت خرید و فروش یک عدد سکه در یک ماه مشخص 475000 ریال است. حال شخصی که بازده مورد انتظار او در خرید و فروش یک عدد سکه 500000 ریال بود مبلغ 25000 ریال کمتر از انتظارش سود به دست آورده و شخصی که بازده مورد انتظار او 300000 ریال بود مبلغ 175000 ریال بیشتر از انتظارش سود به دست آورده است.
ریسک چیست؟ (به انگلیس Risk)
ریسک اختلاف بین آنچه که انتظار داریم و آنچه که رخ میدهد می باشد. در اینجا اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده واقعی همان ریسک ما در سرمایه گذاری است.
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
رابطه بین ریسک و بازده یک رابطه مستقیم است. یعنی هر مقدار که شخص ریسک بیشتری کند انتظار بازده بیشتری دارد. به عنوان مثال شخصی که ریسک پذیر نمی باشد پول خود را با نرخ بهره مصوب در بانکهای دولتی سپرده می کند و سود کمی به دست می آورده اما خیالش راحت است که سرمایه اش را از دست نمی دهد. اما شخصی دیگر مفهوم سرمایه گذاری چیست؟ پول خود را با خرید سهام در بورس اوراق بهادار تهران سرمایه گذاری می کند و سطحی بالاتر از ریسک را می پذیرد. وی ممکن است زیان کند و قسمتی از پول خود را از دست بدهد و در مقابل ممکن است سودی چندین برابر سپرده گذاری در بانک دولتی به دست آورد.
انواع ریسک در سرمایه گذاری
1) ریسک نرخ سود بانکی( ریسک نرخ بهره)
ریسکی که سرمایه گذار در زمان خرید اوراق بهادار می پذیرد. تغییر سود بانکی توسط بانکها باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق بهادار آن شخص می گردد به این تغییرات ریسک نوسان نرخ بهره می گویند.
2) ریسک نرخ ارز ( ارزش پول خارجی به ریال)
افزایش نرخ ارز باعث کاهش حاشیه سود شرکتهایی می شود که مواد اولیه خود را از خارج از کشور وارد می کنند می شود در حالیکه این افزایش باعث بالا رفتن حاشیه سود شرکتهایی می شود که کالا و خدمات خود را صادر می کنند. بنابراین وقتی شما در شرکت سرمایه گذاری می کنید تغییر نرخ ارز می تواند سودآوری سرمایه گذاری شما را تحت تاثیر قرار دهد. این تاثیرات همان ریسک نرخ ارز نامیده می شوند.
3) ریسک تورم
افزایش تورم باعث کاهش قدرت خرید مردم می گردد. این کاهش قدرت خرید باعث می شود که شرکت ها نتوانند محصولات خود را به فروش برسانند بنابراین سود آنها کاهش می یابد. و بالعکس کاهش تورم باعث افزایش قدرت خرید مردم می گردد و این افزایش قدرت خرید باعث افزایش فروش و در نتیجه افزایش سود شرکتها می شود.
افزایش یا کاهش تورم از عوامل کلان اقتصادی است و مدیران شرکت ها دخالتی در آن ندارند بنابراین این تغییرات نرخ تورم یک نوع ریسک در سرمایه گذاری است که می بایست در زمان سرمایه گذاری به آن دقت شود.
4) ریسک نقدینگی
به میزان قدرت نقد شوندگی داراییها ریسک نقدینگی می گویند. هر چه این قدرت پایین تر باشد ریسک بالاتر است. ریسک بالای نقدینگی باعث کاهش وجه نقد در جامعه و در نتیجه رکود و کاهش میزان داد و ستد می گردد.
5) ریسک مالی
یکی از روش های تامین منابع مالی شرکتها استقراض از بانکها یا موسسات مالی است. هر چه این استقراض بیشتر باشد ریسک سرمایه گذاری در آن شرکت بیشتر است
6) ریسک سیاسی
ریسک سیاسی مربوط به ثبات اقتصادی و سیاسی کشورها می شود. هر گاه کشوری ثبات اقتصادی بیشتری داشته باشد ریسک سیاسی آن کم است و بالعکس هر چه ثبات اقتصادی کمتر باشد ریسک سیاسی بالاتر است.
7) ریسک بازار
ریسک حاصل از تغییرات بنیادی در اقتصاد یک کشور مانند رکود اقتصادی، جنگ و اغتشاشات و … را ریسک بازار می نامند. این تغییرات بنیادی در اقتصاد یک کشور باعث تغییر در بازده مورد انتظار سرمایه گذاران می شود.
انواع ریسک
بطور کلی ریسک به دو دسته ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم بندی می شود.
ریسک سیستماتیک+ریسک غیر سیستماتیک=ریسک کل
الف) ریسک سیستماتیک (غیر قابل اجتناب)
ریسکی است، که در اثر عوامل کلی بازار به وجود میآید، که بهطور همزمان بر قیمت کل اوراق بهادار موجود در بازار مالی تأثیر دارد. عواملی که موجب ایجاد این نوع ریسک میشوند، شامل تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مانند تغییر نرخ ارز، چرخههای تجاری، سیاستهای پولی و مالی دولت است.
ریسک سیستماتیک مختص یک شرکت نبوده بلکه ارزش سهام تمامی شرکتها را در برمی گیرد
ب) ریسک غیر سیستماتیک(قابل اجتناب)
ریسک غیر سیستماتیک را «ریسک مشخص» هم میگویند. این ریسک یکی از انواع ریسکهای سرمایهگذاری بوده و ناشی از ریسک منحصر بفرد شرکت یا صنعتی خاص است که در آن سرمایهگذاری میکنید. ریسک غیرسیستماتیک مربوط به اخبار مختص یک سهم یا یک صنعت خاص است؛ مثلا وقتی کارکنان شرکتی که در آن سرمایهگذاری کردهاید، اعتصاب میکنند؛ ریسک غیر سیستماتیک بر قیمت سهام آن تاثیر گذاشته ارزش آن سهام کاهش می یابد.
سرمایهگذاری مستقیم خارجی چیست؟
عبارت است از سرمایه گذاری که توسط یک شرکت ، در شرکتی دیگر و در کشوری دیگر صورت میگیرد. سرمایه گذاری مستقیم خارجی اصولا با سرمایه گذاری غیرمستقیم مانند که در آن در سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس سرمایه گذاری می کنند تفاوت دارد.
در این نوع سرمایه گذاری، شرکت سرمایه گذار دارای قدرت تاثیر گذاری و تصمیم گیری در شرکتی که سرمایهگذاری کرده است میباشد.
در کشورهایی با اقتصاد باز و با نیروی کار ماهر که از لحاظ رشد دارای چشم انداز مناسبی هستند، سرمایه گذاری مستقیم خارجی بیشتری را به خود جذب میکنند.
44499464 -021 فکس:89775554-021
حسابداران تراز محور با جمعی از متخصصین خبره حسابداری و مالیاتی و با سالها تجربه راهکارهای سریع و مفیدی را جهت رفع مشکلات مالی و مالیاتی کارفرمایان گرامی پیشنهاد خواهد نمود . ما بر این باوریم که داشتن یک سیستم مالی منظم میتواند از هدر رفت منابع موسسات به طور چشمگیری جلوگیری نماید و عنصر مهمی در پیشرفت یک شرکت باشد .جهت مشاوره رایگان با مشاورین مالی و مالیاتی با شرکت حسابداری حسابداران تراز محور تماس حاصل فرمایید.
سرمایهگذاری با پسانداز فرق دارد
سودابه بهرامی برخی تصور میکنند سرمایهگذاری با پسانداز یکی است، حتی برخی نوشتهها این دو را مترداف یکدیگر میگیرند، اما واقعیت این است که سرمایهگذاری با پسانداز فرق دارد. گرچه این دو همانند دو قلوهای به هم چسبیده هستند، اما تفاوتهای ظریف دارند. شاید همین نزدیکی باشد که خیلیها را به اشتباه میاندازد و این تفاوتها را نمیبیند.
برای درک تفاوتها، ابتدا باید دو واژه را تمییز داد. بنا بر تعریف اقتصادی، به مازاد مخارج سال پسانداز گفته میشود. پسانداز یعنی انصراف از مصرف در زمان حال و ذخیره کردن آن برای روز مبادا. اگر فردی به جای پسانداز، پولهای خود را مصرف کند، دیگر پول نخواهد داشت. انگلیسیها یک ضربالمثل معروف دارند و معتقدند: «پسانداز یک پنی یعنی بهدست آوردن یک پنی»
سرمایهگذاری ( Investment ) عبارت است از هرگونه فدا کردن ارزشی در حال حاضر (که معمولا مشخص است.) به امید به دست آوردن هر گونه ارزشی در زمان آینده (که معمولا اندازه یا کیفیت آن نامعلوم است.) به عبارتی سرمایهگذار درحالحاضر، ارزش مشخصی را فدا میکند تا در قبال آن در آینده ارزش خاصی که مورد نظرش است بهدست آورد؛ مثل پرداخت وجهی بابت خرید سهام به امید بدست آوردن سودهای مشخصی از آن در آینده. در سرمایهگذاری دیگر یک پنی فقط یک پنی نیست، ممکن است بیشتر باشد یا کمتر.
تفاوت سرمایهگذاری و پسانداز
اگر این دو تعریف را بپذیریم، حال میتوان تفاوتهای سرمایهگذاری و پسانداز را مورد بحث قرار داد. تفاوتهای سرمایهگذاری و پسانداز متعدد است، اما اصلیترین آن در تعریف آن دو نهفته است. همانطور که در تعریف اشاره شد، پسانداز برای روز مباداست و با آن نمیتوان کسب درآمد کرد.
سرمایهگذاری قدرت فکری میخواهد و در دراز مدت فواید خود را نشان میدهد. سرمایهگذاری سود و زیان دارد و با سرمایهگذاری میتوان درآمد کسب کرد. پسانداز همیشه قابل دسترس است و برای روز مباداست، با آن نمیتوان کسب درآمد کرد.
تمام کالاها و موارد مصرفی در زندگی سرمایه است و استفاده صحیح از آنها پسانداز محسوب میشود. چون با مصرف درست دیرتر خراب میشود و ما مجبور نیستیم که بابت آن مبلغی را پرداخت کنیم، در نتیجه، هزینهای را که میخواهیم برای تعمیر یا خرید دوباره در نظر بگیریم میتوانیم پسانداز کنیم و با پول پسانداز شده میتوانیم یا سرمایهگذاری کنیم یا در بانک پسانداز داشته باشیم.
سرمایهگذاری را به روشهای مختلفی تقسیمبندی میکنند:
۱. براساس موضوع سرمایهگذاری: سرمایهگذاری بر حسب موضوع به دو دسته سرمایهگذاری واقعی و سرمایهگذاری مالی تقسیم میشود. سرمایهگذاری واقعی نوعی سرمایهگذاری است که فرد با فدا کردن ارزشی در زمان حاضر، نوعی دارایی واقعی بهدست میآورد. درواقع موضوع سرمایهگذاری، دارایی واقعی است. خرید ملک یا آپارتمان، نمونهای از این سرمایهگذاری است. در سرمایهگذاری مالی، فرد در ازای فدا کردن ارزش حاضر، نوعی دارایی مالی که نتیجه آن معمولا جریانی از وجوه نقد است بهدست میآورد. سرمایهگذاری در اوراق بهادار مثل سهام عادی یا اوراق مشارکت، که فرد در ازای پرداخت پول، محق به دریافت جریانی از وجوه نقد به شکل سود میشود، سرمایهگذاری مالی محسوب میشود.
۲. براساس زمان یا مدت سرمایهگذاری: برحسب زمان، سرمایهگذاری را میتوان به کوتاه مدت یا حداکثر تا یکسال و بلندمدت یا بیش از یک سال تقسیم کرد.
۳. برحسب خطر یا ریسک سرمایهگذاری: از آنجا که منافع حاصل از سرمایهگذاری در آینده بهدست میآید و نسبت به تحقق این منافع یقین وجود ندارد، پس انواع سرمایهگذاریها با درجاتی از احتمال عدم تحقق منافع مورد نظر سرمایهگذار یا ریسک مواجهاند. براساس اینکه میزان یا احتمال تحقق نیافتن منافع آتی (ریسک) چقدر باشد، سه نوع سرمایهگذاری را میتوان از یکدیگر متمایز ساخت:
* سرمایهگذاری با ریسک متناسب
* سرمایهگذاری با ریسک نسبی بیشتر(سفته بازی)
* سرمایهگذاری پر خطر یا ریسکی (قمار)
سرمایهگذاری متناسب یا به طور خلاصه سرمایهگذاری، نوعی سرمایهگذاری است که ریسک آن متناسب با بازدهی است که از آن انتظار میرود. سرمایهگذاری با ریسک نسبتا بیشتر یا سفتهبازی، نوعی سرمایهگذاری است که در آن سرمایهگذار برای کسب بازده، ریسک بیشتری تقبل میکند و بالاخره سرمایهگذاری بسیار ریسکی یا قمار، نوعی سرمایهگذاری است که در آن فرد برای بهدست آوردن بازدهی ولو بسیار کم، ریسک بسیار زیادی متحمل میشود.
دیدگاه شما