آموزش ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال و بررسی اعتبار آن
خط روند یکی از ساده ترین و در عین حال مفیدترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که تحلیل گران از آن استفاده می کنند. در این مقاله ابتدا به آموزش ترسیم خط روند در بورس (قابل استفاده در هر نوع بازار سرمایه گذاری) می پردازیم سپس در ادامه به بررسی اعتبار خطوط روند و همچنین نحوه تبدیل خطوط روند به یکدیگر می پردازیم. با ما همراه باشید.
تعریف خط روند صعودی و نزولی
مطابق شکل 1 الف، خط روند صعودی خط صافی است که انتهای موج های نزولی را در یک موج صعودی کلی، به یکدیگر متصل می کند و شیب مثبت دارد. خط روند نزولی نیز خط صافی است که انتهای موج های صعودی در یک موج نزولی کلی را به یکدیگر متصل می کند و شیب منفی دارد که در شکل 1 ب به آن پرداخته شده است.
شکل 1 الف- مثالی از خط روند صعودی که نقاطی که قیمت در آنها تصحیح می شود را به یکدیگر متصل می کند. برای ترسیم خط روند ، ابتدا به دو نقطه (مثل نقاط 1 و 3) نیاز است ولی برای افزایش اعتبار خط روند، برخورد نقطه سوم (مثل نقطه 5) با خط روند نیاز است.
شکل 1 ب- خط روند نزولی بالای موج های صعودی کشیده می شوند. برای رسم اولیه این خط به دو نقطه نیاز است (مثل نقاط 1 و 3) ولی برای افزایش اعتبار خط روند، نقطه سوم (مثل نقطه 5) باید آن را تایید کند.
نکته مهم در رابطه با ترسیم خط روند
در موج های صعودی کلی، برای رسم خطوط روند باید حفرات (Pit) را به هم وصل کرد. حفرات محل برگشت قیمت می باشند که از آن نقاط قیمت پایین تر نیامده است. اما در موج های نزولی کلی، باید برای ترسیم خط روند ، قله ها (Peak) را به هم وصل کرد. قله ها نقاطی از برگشت قیمت می باشند که قیمت نتوانسته است از آنها بالاتر رود. به طور کلی به قله ها و حفره ها، پیووت (Pivot) گفته می شود. در ریاضیات معادل پیووت همان اکسترمم است. همان طور که در شکل 1 الف نشان داده شده است در یک موج صعودی کلی، باید از اتصال حفرات به یکدیگر، خط روند ترسیم شود اما مطابق شکل 1 ب، در یک موج نزولی کلی باید از اتصال قله ها به یکدیگر خط روند ترسیم شود.
نحوه ترسیم خط روند
برای ترسیم خط روند در بورس به صورت صحیح، مانند رسم سایر موارد در نمودارها نیاز به رسم چندین خط به صورت تجربی است تا بتوان درست ترین آنها را انتخاب کرد. گاهی ممکن است خط روندی که درست به نظر می رسد نیاز به تصحیح داشته باشد. به طور کلی چند دستورالعمل مفید برای پیدا کردن این خطوط وجود دارد که در ادامه به آنها می پردازیم.
برای ترسیم خط روند در بورس و یا در سایر بازارهای سرمایه گذاری، ابتدا می بایست روند را تشخیص داد. به این معنی که برای رسم خط روند صعودی، باید حداقل دو حفره نزولی که حفره دوم از حفره اول بالاتر است را پیدا کرد. البته واضح است که برای رسم هر خط صاف و مستقیمی باید دو نقطه را انتخاب کنیم. برای مثال در شکل 1 الف، زمانی که قیمت از نقطه 3 شروع به رشد کرد، چارتیست ها مطمئن می شوند که نقطه 3 انتهای حفره نزولی بوده است و فقط خط روند صعودی مقدماتی را با استفاده از نقاط 1 و 3 می توان رسم کرد. بعضی از چارتیست ها نفوذ قیمت تا بالاتر از نقطه 2 را برای تایید روند صعودی و کشیدن خط روند لازم می دانند. برخی دیگر به رشد قیمت تا وسط موج 2-3 یا رشد قیمت تا نزدیکی نقطه 2 را لازم می دانند.
اگرچه معیارها برای ترسیم خط روند در بورس و یا در سایر بازارهای سرمایه گذاری به این صورت، متفاوت است ولی یادآوری این نکته ضروری است که چارتیست ها از لحاظ منطقی نیاز دارند که درباره صحت شکل گرفتن نقطه پایینی حفره یا موج اطمینان حاصل کنند و اینجاست تعریف روند صعودی که از اتصال پایین ترین نقاط موج های نزولی (حفرات) در روند صعودی کلی، خط روند صعودی پدید می آید.
خط روند مقدماتی در مقابل خط روند معتبر
پیش از این هر چه ذکر شد درباره خط روند مقدماتی بود. برای تایید اعتبار یک خط روند صعودی لازم است که این خط برای سومین بار به نقطه ای برسد که در آنجا قیمت ها مجددا به سمت بالا حرکت می کنند. در شکل 1 الف، آزمون صحت خط روند، در نقطه 5 اعتبار آن را تایید می کند. شکل 1 ب، یک روند نزولی را نشان می دهد ولی قوانین قبلی درباره آن صادق است. به طور خلاصه یعنی اینکه دو نقطه برای رسم ابتدایی خط روند و نقطه سوم برای ایجاد یک خط روند معتبر لازم است.
چگونه از خط روند استفاده کنیم ؟
هنگامی که نقطه سوم اعتبار خط روند را تایید کرد و روند، مسیر اصلی خود را در پیش گرفت، خطوط روند در زمینه های مختلفی مفید خواهند بود. یکی از مفاهیم اولیه روند این است که روند دوست دارد جهت خود را حفظ کند. در نتیجه هنگامی که روند شیب مطمئنی به خود می گیرد که این شیب به وسیله خط روند قابل تشخیص است. به طور معمول خط روند در همان شیب باقی می ماند.
خط روند در بورس نه تنها حد نهایی مراحل تصحیح روند را مشخص می کند بلکه شاید به عنوان یک کاربرد مهمتر بتوان زمان تغییر جهت روند را نیز از روی آن تعریف روند صعودی پیش بینی کرد. برای مثال در روند صعودی، حفره نزولی اغلب به خط روند نزدیک می شود و یا حتی اندکی از آن عبور می کند. علت آن تمایل معامله گران به خرید در موج های نزولی در یک روند صعودی است که باعث می شود این خط روند همانند یک مرز حمایت عمل کند که می توان به عنوان محدوده خرید از آن استفاده کرد. در روند نزولی این خط به عنوان محدوده مقاومت (فروش) عمل می کند. (شکل 2 الف و 2 ب را ببینید)
شکل 2 الف- تا زمانی که خط روند پابرجاست حفره های نزولی در نزدیک خط روند، ناحیه مناسب خرید محسوب می شوند. در نقاط 5 و 7 می توان اقدام به خرید مجدد نمود. شکسته شدن خط روند در نقطه 9 علامتی است جهت خروج از روند موجود، که یک روند نزولی را پس از روند صعودی هشدار می دهد.
شکل 2 ب، نقاط 5 و 7 می توانند به عنوان نقطه فروش مورد استفاده قرار بگیرند شکسته شدن خط روند در نقطه 9 اخطاری است جهت تغییر روند.
تا زمانی که خط روند شکسته نشده باشد از آن می توان به عنوان محدوده خرید یا فروش استفاده کرد. در شکل 2 الف، شکسته شدن خط روند، اخطار در مورد تغییر روند است و بدین معنی است که شاید بهتر باشد از معاملاتی که بر اساس پیش بینی جهت این روند انجام شده، خارج شد. در اغلب مواقع شکسته شدن خط روند یکی از بهترین و سریع ترین اخطارهای تغییر روند است.
چگونه می توان اعتبار خط روند را تعیین کنیم ؟
لازم است که درباره ویژگی های خط روند صحبت کنیم. اول از همه چه چیزی به یک خط روند اعتبار می دهد ؟ جواب این سوال دو قسمت دارد : طولانی تر بودن زمانی که خط روند صحت خود را حفظ کرده است و تعداد دفعاتی که در برخورد با قیمت ایستادگی کرده است.
به عنوان مثال در ترسیم خط روند ، خط روندی که 8 مرتبه قیمت را لمس کرده و همچنان پایدار مانده بسیار مهم تر و معتبر تر از خط روندی است که تنها سه مرتبه در برابر قیمت ایستادگی کرده است. همچنین خط روندی که به مدت 9 ماه تاثیر خود را حفظ کرده نسبت به خط روند 9 هفته ای و یا 9 روزه اهمیت بسیار بیشتری دارد. اعتبار بیشتر خط روند اعتماد و اعتبار بیشتری را به وجود می آورد و نفوذ در آن از اهمیت بیشتری برخوردار است.
خط روند باید شامل تمام نوسانات قیمت باشد
خطوط روند در نمودار میله ای باید کاملا در بالا یا پایین میله های روزانه (محدوده نوسان قیمت در طول روز) رسم گردد و قیمت های بالایی یا پایینی را نیز در برگیرد. بعضی از چارتیست ها ترجیح می دهند خط روند را از متصل کردن قیمت پایانی رسم کنند هر چند که این روش استاندارد نیست، ولی مطمئنا قیمت پایانی مهم ترین قیمت در طول یک روز است. تکنیک به کارگیری کل فعالیت های قیمت ها برای رسم خط روند کاربرد رایج تری دارد.
شکل 3- رسم صحیح خط روند که باید کلیه قیمت های روز را در بر گیرد (خط روند قیمت های پایینی در نمودار میله ای را در بر گرفته است)
چگونه نفوذهای کوچک به خط روند را بررسی کنیم ؟
به هنگام ترسیم خط روند در بورس ، گاهی اوقات قیمت در طول روز به داخل خط روند نفوذ می کند اما در انتهای روز، قیمت پایانی در مسیر خط روند شکل می گیرد و تحلیل گران را در شک و تردید باقی می گذارد که آیا روند شکسته شده است یا خیر ؟ (شکل 4 را ببینید)
شکل 4- گاهی اوقات نفوذ یک روزه قیمت در خط روند چارتیست را در این شک باقی می گذارد که آیا خط روند هنوز معتبر است یا باید خط جدیدی رسم کرد. یک پیشنهاد این است که خط اولیه را حفظ کرد و خط جدید را نیز رسم کرد تا بتوان تشخیص داد که کدام یک معتبرتر است.
شکل 4 یکی از این موقعیت ها را نشان می دهد. قیمت در طول روز خط روند را می شکند ولی در انتهای روز به بالای خط روند برمی گردد و قیمت پایانی بالای خط روند رقم می خورد. آیا لازم است تا دوباره خط روند را رسم کنیم ؟ متاسفانه قانون صریح و سریعی برای چنین موقعیت هایی وجود ندارد. گاهی اوقات بهتر است که نفوذ کوچک قیمت را نادیده بگیریم مخصوصا زمانی که حرکت تعریف روند صعودی قیمت، اعتبار خط روند اصلی را تایید می کند.
چگونه یک خط روند در بورس شکسته می شود ؟
به عنوان یک قانون عمومی، شکل گرفتن قیمت پایانی زیر خط روند در موج صعودی و بالای خط روند در روند نزولی بسیار مهم تر از نفوذهایی است که ناشی از نوسانات قیمت در طول روز می باشد. زمانی که قیمت پایانی تعریف روند صعودی به قدر کافی در خط روند نفوذ نکرده است اکثر تحلیل گران تکنیکال از دو فیلتر قیمت و زمان برای مشخص کردن اعتبار خط روند و حذف کردن اخطارهای مشکوک استفاده می کنند.
به عنوان مثال فیلتر قیمت، نفوذ 3 درصد در قیمت پایانی می باشد و بیشتر برای شکسته شدن خطوط روند بلند مدت به کار می رود. به این معنی که برای قطعیت شکسته شدن خط روند، نفوذ قیمت پایانی به اندازه 3 درصد در داخل خط روند لازم است. به عنوان مثال وقتی قیمت یک سهام خط روند صعودی خود را در قیمت 1500 تومان شکسته باشد قیمت پایانی باید 3 درصد پایین تر از این قیمت قرار بگیرد تا شکست خط روند تایید گردد یعنی باید قیمت سهام به 1455 تومان برسد. واضح است که معیار 3 درصد برای دوره های کوتاه مدت مناسب نمی باشد و شاید معیار 1 درصد در این موارد بهتر باشد.
قانون درصد نشانگر یکی از انواع فیلترهای قیمت است. چارتیست های بازار سرمایه، نفوذ کامل همه قیمت ها را لازم می دانند (اعم از بالایی، پایینی و پایانی). اگر فیلترها کوچک باشند تردید نسبت به درستی اخطارها همچنان باقی می ماند و اگر خیلی بزرگ باشند حرکات ابتدایی قیمت را از دست خواهیم داد. یک معامله گر شخصا باید بهترین فیلتر را بر اساس نوع هر روند تشخیص دهد. فیلتر پیشنهادی دیگری نیز به نام فیلتر زمان وجود دارد که به میزان نفوذ کافی قیمت در خط روند در اثر افزایش یا کاهش قیمت نیاز دارد.
یک فیلتر رایج زمان، قانون دو روزه می باشد به این معنی که برای اطمینان از شکست خط روند، قیمت های پایانی باید به مدت دو روز متوالی در سوی دیگر خط روند تشکیل شوند. بنابراین برای شکسته شدن خط روند صعودی، قیمت های پایانی باید حداقل به مدت دو روز متوالی زیر خط روند بسته شوند. شکسته شدن این خط تنها در یک روز قابل قبول نیست. فیلتر زمان و فیلتر نفوذ 1 تا 3 درصد در مورد شکسته شدن خطوط حمایت و مقاومت مهم نیز کاربرد دارند. فیلتر دیگری نیز وجود دارد که عبارت است از تشکیل قیمت پایانی آخرین روز هفته در بالای خط روند.
چگونه خطوط روند به یکدیگر تبدیل می شوند ؟
سطوح حمایت و مقاومت هنگامی که شکسته می شوند به یکدیگر تبدیل می شوند. همین قانون به هنگام ترسیم خط روند نیز صادق است. (شکل های 5 الف و 5 ب را ببینید)
شکل 5 الف- مثالی از تبدیل خط حمایت صعودی به خط مقاومت. معمولا خط حمایت پس از شکسته شدن، به یک مانع مقاوم در برابر موج های صعودی تبدیل می شود.
شکل 5 ب- اغلب مواقع خط روند نزولی بعد از شکسته شدن تبدیل به خط حمایت می شود.
به بیان دیگر خط روند صعودی (خط حمایت) هنگامی که به طور قطع شکسته شود تبدیل به خط مقاومت خواهد شد و بدین ترتیب خط روند نزولی نیز هر گاه به طور قطعی شکسته شود تبدیل به خط حمایت خواهد شد.
منبع : کتاب “تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه” تالیف جان مورفی، مترجمان کامیار فراهانی فرد و رضا قاسمیان لنگرودی
نگاه ویژه تأمین اجتماعی به درمان رایگان بازنشستگان ۶۵ ساله
براساس تحلیلهای مرتبط با هزینههای درمانی بیمهشدگان در خصوص رابطه مستقیم بین سن افراد تحت پوشش بیمهای و هزینه بهداشت و درمان، با افزایش سن میزان هزینههای درمانی روند صعودی را تجربه کرده به همین منظور سازمان تأمین اجتماعی در راستای این موضوع اقدامات جدی در راستای ارائه خدمات درمانی را تعریف کرده است.
به گزارش آتیه آنلاین، با افزایش سهم افراد بالای ۶۵ سال در جمعیت بیمهشدگان، سهم هزینههای بهداشتی و درمانی از هزینه کل به طور چشمگیری افزایش یافته و همین موضوع موجب افزایش بیماریها در دوران سالمندی شده که در این خصوص تأمین اجتماعی ارائه تمام خدمات درمانی برای این افراد را رایگان اعلام کرده است.
از آنجا که تقاضا در بخش هزینههای بهداشتی و درمانی در سنین سالمندی افزایش قابل توجهی خواهد داشت، سازمان تأمین اجتماعی در مراکز ملکی و مراکز طرف قرارداد نیز این خدمات را به بازنشستگان بالای ۶۵ سال رایگان ارائه میدهد.
براساس آمارهای موجود، اکنون بیش از ۶۰ درصد مجموع بازنشستگان و مستمریبگیران کشور، تحت پوشش خدمات و حمایتهای سازمان تأمیناجتماعی بوده و بیش از ۳۰ درصد مراجعان مراکز درمانی سرپایی این سازمان بالای ۶۵ سال سن دارند.
چهار میلیون بازنشسته و مستمری بگیر بهرهمند از خدمات تأمین اجتماعی
سازمان تأمین اجتماعی اکنون به عنوان بزرگترین سازمان بیمهگر اجتماعی چهار میلیون بازنشسته و مستمریبگیر تحت پوشش دارد که به دلیل شرایط بازنشستگی پیش از موعد و کاهش میانگین سن بازنشستگان، اکنون ۳۰ درصد از بازنشستگان کمتر از ۶۰ سال سن دارند.
در صورتی که مرز سالمندی ۶۰ سال در نظر گرفته شود، براساس آمارهای احصا شده در سازمان تأمین اجتماعی ۳۰ درصد از کل بازنشستگان شامل ۲۸ درصد از بازنشستگان عادی و ۳۸ درصد از بازنشستگان پیش از موعد در سنین سالمندی قرار ندارند.
حتی با لحاظ شدن مرز سالمندی در ۶۵ سال، ۵۰ درصد از بازنشستگان عادی و ۶۲ درصد از بازنشستگان پیش از موعد در سنین سالمندی قرار ندارند اما با این وجود سازمان تأمین اجتماعی نگاه ویژهای به خدماترسانی به بازنشستگان ۶۵ ساله تحت پوشش دارد.
تأمین درمان یکی از وظایف مهم تأمین اجتماعی
مدیرکل درمان غیرمستقیم سازمان تأمین اجتماعی تصریح کرد: تأمین درمان یکی از وظایف اصلی سازمان تأمین اجتماعی است البته این سازمان دو وظیفه مهم در قبال بیمهشدگان و مستمری بگیران دارد.
شهرام غفاری در گفتوگو با آتیهآنلاین افزود: در کنار پرداخت مستمری بازنشستگان و مستمریبگیران به عنوان یک موضوع بسیار مهم که بخش عمدهای از منابع سازمان را به خود اختصاص میدهد، تأمین درمان بیمه شدگان و مستمریبگیران دیگر وظیفه سازمان محسوب شده که به دو شکل در سازمان اتفاق میافتد.
وی ادامه داد: در بخش درمان سازمان تأمین اجتماعی افراد بیمهشده یا مستمریبگیران یا با مراجعه به مراکز متعلق و ملکی سازمان تأمین اجتماعی با دریافت خدمات رایگان در این مراکز یا به صورت مراجعه به مراکز طرف قرارداد، از خدمات درمانی استفاده میکنند.
ارائه خدمات درمانی رایگان در مراکز ملکی
غفاری خاطرنشان کرد: زمان مراجعه بیمهشدگان و مستمریبگیران به مراکز طرف قرارداد در اداره کل درمان غیرمستقیم تأمین اجتماعی به موجب قانون این افراد به طور کامل تحت پوشش خدمات رایگان قرار میگیرند.
وی بیان داشت: چون طبیعتاً سازمان در همه شهرهای کشور درمانگاه، مراکز ملکی و بیمارستان برای ارائه خدمات رایگان به بیمهشدگان و مستمریبگیران ندارد و به خاطر گستردگی بیمهشدگان این امکان در همه شهرها وجود ندارد به همین دلیل در مراکز طرف قرارداد به افراد تحت پوشش خدمات ارائه داده میشود.
غفاری ادامه داد: در واقع به شکلی است که در برخی شهرها تعداد افراد بیمه شده اندک و در برخی از شهرها تعداد بیمه شدگان پرجمعیت است و همه جا امکان ارائه درمان مستقیم و غیرمستقیم در مراکز ملکی و طرف قرارداد وجود ندارد.
مدیرکل درمان غیرمستقیم سازمان تأمین اجتماعی افزود: ولی خوشبختانه بخش خصوصی و دولتی در سطح شهرها گسترده است و این امکان را از طریق خرید خدمت و دسترسی بیمه شدگان و مستمری بگیران به این خدمات فراهم کرده است.
خدمات درمانی بستری برای سالمندان ۱۰۰ درصد رایگان
وی اضافه کرد: هرآنچه که در کشور به موجب قانون تحت پوشش بیمهها است از طریق اداره کل درمان غیرمستقیم سازمان تأمین اجتماعی در حال انجام است.
غفاری ادامه داد: بخش عمده خرید خدمات در بخش بستری یعنی ۷۰ تا ۸۰ درصد بستری ها در مراکز دانشگاهی است و بیمهشدگان زمان مراجعه به مراکز دانشگاهی طرف قرارداد فقط ۱۰ درصد هزینه را پرداخت می کنند.
وی بیان داشت: البته این ۱۰ درصد برای سالمندان تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی نیز برداشته شده و سالمندان زمان مراجعه به مراکز دانشگاهی و طرف قرارداد سازمان، به طور ۱۰۰ درصد خدمات رایگان دریافت خواهند کرد.
مدیرکل درمان غیرمستقیم سازمان تأمین اجتماعی ادامه داد: برای اجرای عدالت در ارائه درمان و دسترسی بیمهشدگان در شهرهایی که سازمان تأمین اجتماعی بیمارستان ملکی ندارد و چون این خدمات برای بیمه شدگان به طور ۱۰۰ درصد رایگان است برنامههایی داریم.
وی تصریح کرد: با توجه به اینکه بیمهشدگان و مستمری بگیران در زمان مراجعه به مراکز طرف قرارداد سازمان ۱۰ درصد هزینههای درمانی خود را پرداخت میکنند و برای اینکه اجرای عادلانه سیاستها تعریف روند صعودی و نداشتن رفتار دوگانهای بین بیمهشدگان، در شهرستانهای فاقد مراکز و بیمارستان ملکی سازمان تأمین اجتماعی، در واقع خدمات درمانی بستری برای این بیمهشدگان مانند مراکز ملکی سازمان رایگان شده است.
وی تاکید کرد: بنابراین خدمات بستری برای بیمهشدگان و مستمری بگیران سازمان تأمین اجتماعی در هر شهر یا استانی که مراکز ملکی سازمان وجود داشته و یا جاهایی که بیمارستان ملکی وجود نداشته اما بیمارستانهای دانشگاهی وجود دارد به صورت رایگان است.
غفاری ادامه داد: خدمات رایگان یعنی تمام خدمات تحت پوشش بیمه محسوب شده ولی ممکن است خدمتی، دارویی یا تجهیزاتی برای بیمه شده در نظر گرفته شود که فراتر از تعهدات باشد و اصولا هم نباید این اتفاق بیفتد و اگر این مساله رخ داده بیماران را حمایت میکنیم.
پایین بودن مبلغ پرداختی از جیب بیمهشدگان
وی با بیان اینکه در بخش بستری برای بیمه شدگان و مستمری بگیران خدمات خوبی در سازمان تأمین اجتماعی وجود دارد، اظهار داشت: با این خدمات در سطح کشور پرداخت از جیب بیمه شدگان پایین و مواقعی که بیمهشدگان به بخش خصوصی مراجعه میکنند در بخش خصوصی طرف قرارداد سازمان تأمین اجتماعی آنها را هم پوشش میدهیم.
وی ادامه داد: اما با این تفاوت که تعرفه تحت پوشش سازمان، تعرفه دولتی اما بخش خصوصی با تعرفه خصوصی رفتار میکند.
غفاری اضافه کرد: تعرفه خصوصی سه تا چهار برابر تعرفه دولتی است به همین دلیل پرداخت از جیب بیماران در بخش خصوصی تا حدودی چشمگیر بوده و چارهای نیست که خدمات بستری بخش خصوصی با تعرفه خصوصی خرید شود.
وی خاطرنشان کرد: اگر بیمهشدگان به مراکزی که اصلا طرف قرارداد سازمان تأمین اجتماعی نبوده و به هر دلیل تمایل استفاده از خدمات این سازمان را دارد آنجا خدمت را کامل پرداخت کرده و اسناد آن را در مراکز تأمین اجتماعی و کارگزاریها تحویل و سازمان بخشی از هزینهها را در بخش بستری پرداخت میکند.
غفاری افزود: در بخش سرپایی اگر بیمه شدگان به مراکز درمانی دولتی مراجعه کرده پرداخت از جیب آنها یا صفر یا ۳۰ درصد تعرفه دولتی است که این هم برای دارو، خدمات آزمایشگاهی و رادیولوژی در بخش خدمات سرپایی است.
مدیرکل درمان غیرمستقیم سازمان تأمین اجتماعی گفت: اما زمانی که بیمه شدگان به مطبها، مراکز خصوصی پاراکلینیک ها و کلینیک ها مراجعه کنند پرداخت از جیب بیماران در این مراکز قابل توجه بوده و باید برای این موضوع فکری اساسی کرد.
وی خاطرنشان کرد: برای این موضوع باید به سمت یکسان سازی تعرفهها به عنوان یک ضرورت نظام سلامت پیش رفت تا بیمهها تعرفه واقعی را در بخص خصوصی پوشش دهند.
وی بیان داشت: البته این بحث بسیار جدی نیازمند منابع و نیاز به یک شرایطی برای اجرا دارد که آن شرایط آن را باید فراهم کرد.
بخش درمان سازمان تأمیناجتماعی با ۳۹۳ مرکز درمانی و بیش از ۱۰ هزار تخت فعال در حال ارائه خدمات به بیمهشدگان و بازنشستگان است که در این میان افراد بالای ۶۵ سال با نیاز به دریافت خدمات درمانی بیشتر، با نگاه ویژه جهت خدماترسانی دیده شدند.
گزارش از مهناز بیرانوند
هفته بد برای طلا در بازارهای جهانی!
اقتصادنیوز: تحلیلگران روزهای خوبی برای طلا در هفته آتی پیشبینی نمیکنند. آنان بر این باورند که قیمت اونس طلا در این هفته حوالی 1700 دلار نوسان خواهد کرد.
به گزارش اقتصادنیوز در تازهترین نظرسنجی هفتگی طلای کیتکو نیوز، تحلیلگران روزهای خوبی برای طلا در هفته آتی پیشبینی نکردند، آنان بر این باورند که قیمت اونس طلا در این هفته حوالی 1700 دلار نوسان خواهد کرد.
برخی بر این باورند که در روزهای نخست هفته به سبب نوسانات شاخص دلار طلا تا حدودی روند صعودی خواهد داشت با این حال آنان نیز برای آخرهفته روند بازار را نزولی ارزیابی میکنند.
هرچند که دارین نیوسام، رئیس Darin Newsom Analysis، بر خلاف برخی از تحلیلگران این هفته را برای طلا قابل قبول ارزیابی میکند، اما او نیز بر این باور است که چشمانداز طلا در میانمدت و بلندمدت مناسب به نظر نمیرسد.
این هفته، در مجموع 17 متخصص بازار در نظرسنجی وال استریت کیتکو نیوز شرکت کردند. هفت تحلیلگر معادل با 41 درصدروند بازار طلا را مثبت، شش تحلیلگر، معادل با 35 درصد،این روند را نزولی وسایرین نیز بازار را کمنوسان پیشبینی کردند.
در بخش خرده فروشی، 898 نفر در نظرسنجی آنلاین شرکت کردند. در مجموع 337 نفر معادل با 38 درصد روند طلا را افزایشی، 46 درصد کاهشی و سایر شرکتکنندگان این بازار را با ثبات و نوسان اندک ارزیابی کردند.
هرزهنگاری فقر
چهرۀ فقر در ذهن ما چگونه تداعی میشود؟ کودکی سیهچرده که تکهنانی خشک به دندان میکشد و مگسها اطراف صورتش پرسه میزنند. خیریهها و نهادهای مردمی عمدتاً وقتی به فکر فقرزدایی میافتند، چنین تصویری را نشان میدهند و از توانمندان میخواهند، با صدقهای کم یا زیاد، به حل مشکل فقرا بشتابند. اما استمرار چنین روشی به پدیدهای منجر میشود که به آن «هرزهنگاری فقر» میگویند. هرزهنگاری فقر پیچیدگی مسئلۀ فقر را نادیده میگیرد و انسانها را، بهجای مبارزۀ اجتماعی، به دادن صدقهای ناچیز راضی نگه میدارد.
عموماً باعث تأسف است که رسانه انسانها را استثمار کند و آنها را تا سرحد اشیا پایین بیاورد. دستکم تا حدی ناراحت میشویم وقتی میبینیم رسانه انسانها را -اعم از زن و مرد- به خصوصیاتی فرو میکاهد که بتوان از آن برای اثبات نکتهای، برانگیختن واکنشی احساسی، یا سودآوری استفاده کرد. این امر را در تبلیغات، فیلمها و هرزهنگاری میبینیم.
نحوۀ بازنمایی فقرا در رسانهها نیز همین مشکل را دارد، چون از وضعیت آنها و چهبسا رنجهایشان برای منفعت مالی سوءاستفاده میکنیم. قضیه مانند استفادۀ ابزاری از زنان است، و باید مکثی کنیم و از خود سؤالی بپرسیم: آیا کاری اخلاقی است که ویژگیهای یک انسان را صریحاً برای مخاطبان غربی نشان دهیم تا تجربهای احساسی برانگیزیم و نهایتاً پولی به جیب بزنیم؟ این کار، که «هرزهنگاری فقر» نام دارد، هیچ کمکی به پرداختن به مشکل اصلی و ساختاری فقر نمیکند. در این نوشتار، به پنج مشکل اصلی این کار متداول میپردازم:
۱. هرزهنگاری فقر بازنمود غلطی از فقر ارائه میدهد
فقر هم از مشکلات فردی ناشی میشود و هم مشکلات نظاممند، یعنی هم شرایط شخصی و هم نظامهای اجتماعی و قضایی، که همگی از دو حالت خارج نیستند: یا فقرا را توانمند میسازند، و یا شرایطشان را تداوم میبخشند. اما هرزهنگاری فقر مقولۀ فقر را صرفاً بهمثابۀ رنج مشاهدهپذیر و ناشی از نبود منابع مادی تعریف میکند. این امر دلیل دارد.
به گفتۀ دایانا جورج، منتقد این حوزه، سازمانها نمیتوانند مخاطبان غربی را بهراحتی مجاب کنند که فقر واقعی بیرون از زندگی روزمرۀ آنهاست و در فرهنگی جا دارد که تصاویر اشباعش کردهاند. جورج مینویسد نمایش استیصال شدید شاید تنها راه چاره به نظر بیاید. هرزهنگاری فقر بحرانهایی گروتسک را (معمولاً از طریق داستانهای فردی) نشان میدهد که مخاطبان میتوانند بهراحتی با راهکاری ساده یا صدقه حلش کنند. هرزهنگاری فقر یکی از تجربههای پیچیدۀ انسان را فهمیدنی، مصرفپذیر و آسانحل جلوه میدهد.
۲. هرزهنگاری فقر به صدقه میانجامد، نه کنشگری
به گفتۀ جورج، هرزهنگاری فقر به صدقه میانجامد، نه کنشگری: مردم صدقهدهنده میشوند، نه مدافع حقوق. هرزهنگاری فقر نه میتواند درکی عمیقتر از معضل فقر ایجاد کند و نه تغییرات ساختاری لازمی را به وجود آورد که برای کار اساسی دربارۀ این معضل باید صورت بپذیرد. هرزهنگاری فقر میگوید هم معضل و هم راه چاره در منابع مادی ریشه دارند و مسئلۀ فقر را میتوان با تماس تلفنی ساده یا صدقۀ ماهانهای حل کرد.
شایان ذکر است که این نوع بخشش اگر تحت مدیریت سازمانهایی باشد که بهشکل پایدار به معضل فقر میپردازند، میتواند تأثیرات شگرفی داشته باشد، اما درعینحال ایدئولوژیهای خطرناکی را نیز تداوم میبخشد که ضررشان بهمراتب بیشتر از سودشان است. با این کار، فقرا حس میکنند وابستگانی بیچاره هستند و خیّرینِ دارا خود را منجی میپندارند. در این سازوکار، این پنداشت به خیّرین القا میشود که فقط آنها میتوانند تغییر مثبتی ایجاد کنند. هیچ حرفی از این موضوع به میان تعریف روند صعودی نمیآید که چطور میتوان فقرا را توانمند ساخت یا گامبهگام کمکشان کرد تا توانایی ذاتی خود را درک کنند، یعنی این توانایی که میتوانند کارگزار تغییر در اجتماعات خود باشند.
گری هوگن، مدیرعامل «آژانس عدالت بینالمللی»، بهتازگی کتابی به همراه ویکتور بوتروس منتشر کرد که اثر ملخی نام دارد، کتابی جذاب دربارۀ اینکه چرا برای پایاندادن به فقر باید به خشونت پایان دهیم. هوگن به این موضوع میپردازد که، بهجای درمان نشانههای فقر، باید خود فقر درمان شود. در این کتاب میخوانیم:
تاریخچۀ مبارزه با فقرِ شدید درواقع ماجرای افرادی است که این پدیدۀ بهظاهر عیان و ساده را میبینند و سپس میکوشند مشکل را حل کنند. در این راه، واقعیتهای پنهان و پیچیدۀ فقر را درمییابند و تلاش میکنند راهحلهایی تنظیم کنند که بهتر با این واقعیتها همخوانی داشته باشد.
۳. هرزهنگاری فقر بازنمود غلطی از فقرا ارائه میدهد
جورج مینویسد «در چنین تصاویری، فقرْ کثافت است و ژندگی و بیچارگی». اما واقعیت چیز دیگری است. فقر «چهرههای زیادی» به خود میگیرد و راهحل سادهای برای آن وجود ندارد. فقر شبیه آن کودک گرسنهای نیست که مگسها بر صورتش نشستهاند. درواقع فقر شبیه هیچچیز خاصی نیست، بلکه پدیدهای چندینوجهی است و باید به همین شکل نمایش داده شود. تام مورفیِ گزارشگر مینویسد «رنج بخشی از فقر است، همانطور که اخبار خوب و نشستن خانوادهای سر سفرۀ غذا».
فقر پدیدهای همهجانبه است و بر تمام وجود فرد تأثیر میگذارد، نهفقط آنچه دیده میشود. استیو کوربت و برایان فیکرت در کتاب خود با نام وقتی کمک آسیبزاست، توضیح میدهند که یاریگر و یاریگیر دید خیلی متفاوتی نسبت به فقر دارند. تعریفی که اکثر مخاطبان آمریکایی از فقر دارند بر پایۀ رنج جسمی و فقدان منابع مادی است، حال آنکه فقرا وضعیت خود را بهلحاظ روانشناختی و احساسی توصیف میکنند. واژگانی همچون شرم، فرودستی، ناتوانی، خواری، ترس، بیچارگی، افسردگی، انزوای اجتماعی و محرومیت از حق صحبت و ابراز وجود در کلام آنان متداول است (بانک جهانی، ۱۹۹۰).
نکتۀ دیگری که جورج تشریح میکند این است که هرزهنگاری فقر حالتی رقابتی مییابد، چون هر سازمانی باید مدام مخاطبانش را مجاب کند که سازمان ما با نیازمندترین یا «مستحقترین فقرا» سروکار دارد، نه «فقرای نالایق». لینا سریواستاوا، نویسنده و منتقد، میگوید سازمانها به هر دری میزنند تا جذابیت و اهمیت خود را در چشم خیّرین حفظ کنند،و تقریباً هیچگاه به موضوع اصلی که فقر است نمیپردازند.
۴. هرزهنگاری فقر هم یاریگر و هم یاریگیر را میفریبد
یکی از بزرگترین مشکلات هرزهنگاری فقر این است که موفقیت چشمگیری در توانمندسازی افراد نامناسب دارد. این امر به دو طریق صورت میگیرد. اولاً، هرزهنگاری فقر به خیّرین میگوید بهخاطر تعریف روند صعودی جایگاهشان در جامعه، و منابعی که در اختیار دارند، میتوانند منجی جوامع آسیبپذیری باشند که خود هیچچیز از آنها نمیدانند. این کار نمیتواند مخاطبان غربی را نسبت به نیاز متقابل به دگرگونی -که بین آنان و خواهر و برادران فقیرشان مشترک است- بیدار کند، و درعوض قیممآبی خطرناکی را تداوم میبخشد.
ثانیاً، هرزهنگاری فقر یاریگیران را ناتوان میسازد. هرزهنگاری فقر از سوژههایش ابژه میسازد، آنان را بر اساس رنجشان تعریف میکند و هرگونه مؤلفۀ اساسی زندگی انسان را از آنان صلب میکند، مواردی همچون عاملیت، خودمختاری و پتانسیل نامحدود. تبلیغات و مطالب بازاریابی که رنج فقرا را نشان میدهند تا حمایت مالی از مردم استخراج کنند، لاجرم، این پیام را برای سوژههایشان به دنبال دارند که واقعاً وابستگانی بیچارهاند که برای هرگونه تغییر ماندگاری به حمایت ثروتمندان نیاز دارند.
اما واقعیت این است که رسیدگی درست به فقر مستلزم توانمندسازی فقرا به شکلی است که بتوانند اجتماعات خود را متحول سازند. در این راه، حتی باید بیکفایتی و نادانی خود را در درک ماهیت واقعیِ فقر بپذیریم. من خودم افتخار کارکردن برای سازمان «امدادرسانی جهانی» را دارم، آژانسی انساندوستانه که هدفش توانمندسازی کلیسای محلی برای خدمت به گروههای آسیبپذیر در سرتاسر دنیاست. عاشق سخن رئیس سازمان، استیون باومن، هستم که در کتاب قدرت مشترک میگوید «تفاوت میان طرح و جنبش این است که دنبال راههایی باشیم تا فقرا بتوانند یاریگر یا کنشگران تغییر در اجتماعات خودشان باشند».
۵. هرزهنگاری فقر کارساز است
دلیل دارد که این نوع از نمایش فقر اینچنین میان تعریف روند صعودی سازمانهای امدادی انساندوستانه محبوب شده است. وقتی حرف سودرسانی میشود، هرزهنگاری فقر جوابگوست. تام مورفی توضیح میدهد که گروههای تحقیق و ارتباطات در سازمانهای مردمنهاد چنین پیامهایی را به این دلیل تولید میکنند که اثرگذاریشان در آزمایشهایی دقیق به اثبات رسیده است. مثلاً وقتی یک تبلیغْ کودکی رنجکشیده را نشان میدهد، احتمال صدقهدادن خیلی بیشتر از وقتی است که مخاطبْ کودکی شاد و تندرست را میبیند. لبّ کلام اینکه هرزهنگاری فقر نتیجۀ سازمانهای خوشنیتی است که میخواهند پولی برای کارهایشان جور کنند، و واقعاً هم جوابگوست.
بدینترتیب، پرسشی مهم مطرح میشود: آیا سودبخشی هرزهنگاری فقر ارزش این را دارد که کلیشهها و ایدئولوژیهای نادرست تداوم یابند؟ به نظر من، پاسخ منفی است. شاید این برخلاف ماهیت سرمایهدارانۀ فرهنگ غربی باشد، اما درواقع اینطور نیست. تغییر پایدار در اجتماعات فقیر چیزی فراتر از جمع کمکهای مالی به آنهاست. به گفتۀ سریواستاوا، اگر بخواهیم واقعاً اجتماعات را دگرگون کنیم تا از عدالت اقتصادی و اجتماعی برخوردار باشند، باید کاری کنیم تا صدای خودشان شنیده شود. نمیتوانیم برساختهای خودمان را بر آنان تحمیل کنیم.
20درصد از كجا آمد!؟
پس از اظهارات رييسجمهور درباره ميزان كاهش تورم در دولت سيزدهم، عدد و رقمهاي اعلام شده، واكنشهاي بسياري ايجاد كرد. آقاي رييسي در نشست مطبوعاتي خود عنوان كرد كه تورم در يك سال دولت او به ميزان 20درصد كاهش پيدا كرده و گفت كه «تورم فعلي ۴۰.۵درصد است. يعني اگر بخواهيم شهريور ۱۴۰۰ را با شهريور امسال مقايسه كنيم كه آن وقت قريب به ۶۰درصد بود؛ الان ۴۰.۵درصد است.» آنچه می خوانید برخی از برجسته ترین نکاتی است که در هفته قبل اقتصاد ایران را به خود معطوف کرد؛
عدد 20درصد از كجا آمد
به گزارش اقتصاد بازار، اما اظهارات رييسجمهور تا چه حد درست بود؟ آقاي رييسي ميزان تورم شهريور سال گذشته را به صراحت نزديك به 60درصد عنوان كرد، در حالي كه مطابق اطلاعات ارايه شده توسط مركز آمار، نرخ تورم در شهريور ماه سال 1400 به 43.8درصد رسيده بود. يعني حتي با تقريب هم اين عدد به 50درصد نرسيده است. نكته دوم، تورم شهريورماه امسال است كه يكم مهرماه توسط مركز آمار اعلام ميشود. بنابراين تا آن زمان بايد صبر كرد و ديد كه ميزان تورم شهريور چقدر ميشود؟ اما تورم مردادماه توسط مركز آمار، 41.5درصد اعلام شد. اين عدد هم حتي يك درصد از عدد اعلام شده توسط رييسجمهور بالاتر است. مشخص نيست كه عدد 20درصد كه توسط رييسجمهور براي كاهش تورم در اين يك سال اعلام شده از كجا آمده و چه منبعي آن را ارايه كرده است. اما در نگاه اول اين موضوع درست به نظر ميرسد كه ميزان تورم كمتر از سال گذشته است.
توقف تورم مسكن در مرداد ماه
مركز آمار ايران گزارش تحولات بازار مسكن تهران در مردادماه را منتشر كرد. گزارشي كه حاكي از سكته بازار مسكن در مردادماه و پس از جدي شدن مذاكرات برجامي است. طبق دادههاي مركز آمار ايران تورم ماهانه بازار مسكن با افتي سنگين از ۸.۳ درصد در تير به تنها ۱.۸ درصد رسيده است. با اين رشد متوسط قيمت وزني هر متر مربع مسكن در تهران به ۴۵ ميليون و ۱۴۰ هزار تومان رسيده است. اين كمترين تورم ماهانه بازار مسكن از ابتداي سال است. در اسفند سال گذشته هم طبق دادههاي مركز آمار ايران تورم مسكن به حدود ۰.۶ درصد رسيده بود. به اين ترتيب تعریف روند صعودی به نظر ميرسد همانطور كه در گزارشهاي قبلي هم پيشبيني شده بود با داغ شدن مذاكرات تب خريد مسكن كاهش يافته و خريداران عقب نشستهاند. همچنين تعداد معاملات مسكن در پايتخت به كمتر از ۶۹۰۰ واحد رسيده است. به اين ترتيب معاملات مسكن در ماه گذشته به كمتر از نصف معاملات در خرداد كه بازار بهشدت داغ شده بود رسيده است.
ماليات جديد براي
خريداران ارز، سكه، مسكن و خودرو
در ادامه تمركز دولت بر افزايش درآمدهاي مالياتي قرار است براي مردم دو پايه مالياتي جديد تعريف شود، ماجراي اين مالياتهاي جديد چيست و شامل چه كساني ميشود؟ از نظر دولت طي سه سال گذشته سازمان امور مالياتي، كارنامه قابل قبولي در وصول ماليات از شهروندانش داشته است، نگاهي به آمارهاي رسمي نشان ميدهد كه اين سازمان توانسته است بيش از ميزان پيشبيني شده در قوانين بودجه كسب درآمد كند. نتيجه اين شرايط دولت را به فكر تعريف پايههاي مالياتي جديدي انداخته است كه ماليات بر عايدي سرمايه و ماليات بر مجموع درآمد از جمله آنها هستند. هدف از تعريف اين پايه مالياتي جديد، گرفتن ماليات از شهرونداني است كه از بازارهاي چهارگانه طلا، ارز، ملك و خودرو خريد سرمايهاي و غيرمصرفي ميكنند.داود منظور، رييس كل سازمان مالياتي كشور ارديبهشت ماه امسال اعلام كرده بود؛ با تصويب و اجراي قانون ماليات بر عايدي سرمايه، سوداگران اقتصادي مشمول ماليات ميشوند. رييس كل سازمان مالياتي كشور ضمن تشريح اقدامات انجام شده براي تصويب قانون ماليات بر عايدي سرمايه در مجلس و دولت گفته بود: مالياتستاني از پديده سوداگري، يك مطالبه عمومي است و با تصويب اين قانون، هر كسي كه كالاي سرمايهاي را با هدف انتفاع از افزايش قيمت و درآمد حاصل از آن خريد و فروش كند، مشمول ماليات خواهد شد. به گفته وي با تصويب قانون ماليات بر عايدي سرمايه، چهار حوزه اساسي مسكن، طلا، ارز و خودرو مشمول ماليات بر سوداگري خواهد شد و براي اجراي اصولي اين قانون، نيازمند تامين زيرساختهاي اطلاعاتي لازم هستيم تا نظام مالياتي بداند يك كالاي سرمايهاي با چه قيمتي خريداري و به فروش رسيده و از محل تفاوت قيمت، ماليات وصول شود..
سود بین بانکی باز هم صعودی شد
آخرین وضعیت سود در بازار بین بانکی حاکی از آن است که این نرخ به ۲۰.۷۴ درصد رسیده و در هفتههای اخیر روند صعودی داشته است. سود بین بانکی در اواخر تیرماه امسال رشدی را تجربه کرد و به ۲۱.۳۱ درصد رسید که با واکنش منفی بورسیها مواجه شد. در پی این واکنش، در جلسه مسئولان بانک مرکزی با فعالان بازار سرمایه بر کنترل نرخ سود بین بانکی در چارچوب سیاستهای پولی تاکید شد که پس از این جلسه و مصوبه آن، روند کاهشی این نرخ آغاز شد و به ۲۱.۱۳ درصد رسید. در ادامه، سود بین بانکی تا اواسط مردادماه به نرخ ۲۰.۵۹ درصد رسید اما در هفتههای اخیر باز هم روند صعودی این نرخ شروع شده و براساس آخرین تغییرات در سود بین بانکی، این نرخ به ۲۰.۷۴ درصد رسیده است. ماجرای تعریف روند صعودی اعتراض بورسیها به افزایش سود بین بانکی به این برمیگردد که فعالان بازار سرمایه، افزایش این نرخ را بر روند منفی این بازار و خروج سرمایه از آن تاثیرگذار میدانند، درحالیکه کارشناسان پولی و بانکی معتقدند این نرخ تاثیری بر تحولات شاخص بورس ندارد و روند افزایشی این نرخ در ماههای اخیر نیز ناشی از فشار تورمی بوده، نه سیاستهای ضدتورمی.
دیدگاه شما