تعریف سرمایه گذاری


تعریف سرمایه گذاری فعال و غیرفعال چیست؟

معادل‌ انگلیسی سرمایه گذاری پویا یا فعال Active Investing است.

سرمایه گذاری فعال یک استراتژی سرمایه گذاری است که شامل فرآیند خریدوفروش مداوم سهام توسط سرمایه گذار می‌شود. سرمایه گذاران فعال بعد از خرید سهام موردنظر خود، به‌صورت پیوسته بر نحوه سوددهی و نوسانات قیمت و ارزش سهام خریداری شده نظارت می‌کنند تا از موقعیت های سودآور کوتاه مدت استفاده کنند.

سرمایه گذاری فعال به شدت به فعالیت و درگیری نیاز دارد. برخلاف سرمایه گذاران منفعل که وقتی سهامی را می‌خرند که به پتانسیل افزایش درازمدت آن باور دارند، چشم بر نوسانات کوتاه مدت آن می‌بندند، سرمایه گذاران فعال معمولاً چندین بار در طول روز به جابجایی قیمت های سهام نگاه می‌کنند و معمولاً به دنبال سودهای کوتاه‌مدت هستند.

تعریف سرمایه گذاری غیرعفال (انفعالی) چیست؟

معادل‌ انگلیسی سرمایه گذاری منفعلانه یا غیرعفال Passive Investing است.

سرمایه گذاری انفعالی یک استراتژی سرمایه گذاری است که در آن فرد محدودیت‌هایی را برای خرید و فروش سهام در نظر می‌گیرد. سرمایه گذاران منفعل، سرمایه گذاری های خود را با هدف افزایش ارزش در درازمدت خریداری خواهند کرد.

استراتژی سرمایه گذاری منفعلانه با عناوینی چون استراتژی بخر و نگه دار یا استراتژی تنبل بی مصرف شناخته می‌شود. به‌کارگیری این استراتژی نیازمند تحقیق اولیه خوب، صبر و بردباری و داشتن یک پرتفوی به خوبی متنوع سازی شده است

برخلاف سرمایه گذاران فعال، سرمایه گذاران منفعل سهام یک شرکت را می‌خرند و به‌صورت فعالانه اقدام به کسب سود از نوسانات کوتاه‌مدت بازار نمی‌کنند. در عوض سرمایه گذاران منفعل بر باور خود مبنی بر اینکه سرمایه گذاری در سهام موردنظر در درازمدت سودآور خواهد بود تکیه دارند.

تعریف بازار سرمایه

بازار سرمایه بازاری برای خریدوفروش اوراق مالکیت و اوراق بدهی است. بازار سرمایه بین تأمین‌کنندگان سرمایه مثل سرمایه گذران حقیقی (خرد) و سرمایه گذاران حقوقی (نهادی) و متقاضیان سرمایه مثل شرکت ها، دولت یا اشخاص، کانالی ارتباطی ایجاد می‌کند. بازار سرمایه برای عملکرد اقتصاد حیاتی است، چراکه سرمایه جزئی ضروری برای تولید خروجی در اقتصاد است. بازار سرمایه شامل بازار اولیه، بازار ثانویه و بازار اوراق مشارکت می‌شود.

بازار سرمایه شاخه وسیعی از بازار است که فرآیند خریدوفروش ابزارهای مالی را تسهیل می‌کند. به‌طور خاص دو شاخه از ابزارهای مالی وجود دارد که سرمایه در آن‌ها دخیل است. اوراق مالکیت که اغلب با عنوان سهام و اوراق بدهی که اغلب با نام اوراق مشارکت (قرضه) شناخته می‌شود. بازار سرمایه محلی برای انتشار و فروش سهام و اوراق مشارکت برای زمان‌هایی عموماً بیشتر از یک سال است.

بازار سرمـایه توسط سازمان بورس و اوراق بهادر و دیگر قانون گذاران مالی نظارت می‌شود. گرچه بازار سرمایه که عموماً با نام بورس اوراق بهادار تهران شناخته می‌شود، در خیابان حافظ مستقر است؛ اما امروزه بیشتر معاملات بازار سرمایه از طریق سیستم الکترونیک کامپیوتری و اینترنتی صورت می‌گیرد.

غیر از تفاوت بین اوراق مالکیت و بدهی، بازار سرمایه به دو دسته از بازارها تقسیم می‌شود. نخستین دسته، بازار اولیه است. در بازار اولیه، سهام و اوراق مشارکت به‌صورت مستقیم از شرکت ها به سرمایه گذاران و سایر شرکت ها و نهادها و اغلب تحت عنوان عرضه عمومی اولیه توزیع می‌شود. بازار اولیه این امکان را فراهم می‌کند تا شرکت ها بدون گرفتن وام از بانک، با عرضه سهام خود به عموم مردم، منابع مالی موردنیاز برای اجرای فعالیت‌های خود را تأمین کنند.

بعد از عرضه عمومی اولیه در بازار اولیه، نوبت به بازار ثانویه می‌رسد تا سهام شرکت ها در این بازار دادوستد شود و سهامداران بتوانند با فروش سهام خود به پول نقد دست یابند و علاقه‌مندان هم با خرید سهام، مالک بخشی از شرکت شوند.

بازار سرمایه شرکت‌کنندگان متعددی دارند ازجمله سرمایه گذاران حقیقی، سرمایه گذاران حقوقی یا نهادی همچون بیمه ها و صندوق های سرمایه گذاری مشترک، شرکت ها، سازمان ها، بانک ها و مؤسسات مالی.

دولت و شهرداری‌ها اغلب برای تأمین مالی طرح‌های خود اوراق مشارکت منتشر می‌کنند.

تأمین‌کنندگان سرمایه عموماً می‌خواهند بیشترین بازده احتمالی را با کمترین ریسک ممکن داشته باشند، درحالی‌که شرکت های متقاضی سرمایه مایل‌اند سرمایه خود را با کمترین هزینه ممکن افزایش دهند.

اندازه بازار سرمایه یک کشور به‌صورت مستقیم به اندازه اقتصاد آن بستگی دارد. ایالات متحده آمریکا به‌عنوان بزرگ‌ترین اقتصاد جهان، بزرگ‌ترین و عمیق‌ترین بازارهای سرمایه جهان را در اختیار دارد. چون بازار سرمایه پول را از مردم که صاحبشان هستند به سازمان ها که برای سودآوری به آن نیاز دارند انتقال می‌دهند و برای یک عملکرد خوب در اقتصاد مدرن حیاتی هستند.

از طرف دیگر، چون بازار سـرمایه به‌صورت گسترده به اقتصاد جهانی پیوند خورده است، می‌بینیم که نوسانی در یک گوشه جهان می‌تواند منجر به امواج عظیمی در گوشه‌ای دیگر شود. نقص این پیوستگی در بحران مالی جهانی طی سال‌های ۲۰۰۷ نا ۲۰۰۹ به بهترین نحو قابل‌نمایش است. دوره‌ای که آغاز آن با سقوط بازارهای مالی ایالات متحده آمریکا آغاز شد و اثرات این بحران به‌صورت جهانی در بازار سرمایه همه کشورها دیده شد.

تفکیک بازار سرمایه از بازار پول

مردم اغلب بازار سـرمایه را با بازار پول اشتباه می‌گیرند یا هر دو آن‌ها را با هم تلفیق می‌کنند. این دو بازار از هم بسیار متمایز بوده و از چند منظر مهم با هم تفاوت دارند. بازار سرمایه از بازار پول از این نظر متمایز است که به‌صورت منحصربه‌فرد برای سرمایه گذاری های میان‌مدت و بلندمدت یک‌ساله یا بیشتر مورداستفاده قرار می‌گیرد. از طرف دیگر بازار پول اغلب به خریدوفروش ابزارهای مالی با سررسید کمتر از یک سال محدود می‌شود. بازار پول همچنین از ابزارهای مالی متفاوتی نسبت به بازار سرمایه بهره می‌جوید. درحالی‌که بازار سرمایه از اوراق بهادار سهام و اوراق مشارکت استفاده می‌کند، بازار پول از سپرده ها، وام با وثیقه، حواله و برات بهره می‌جوید.

به خاطر تفاوت آشکار بین این دو نوع بازار، آن‌ها اغلب بهروش‌های متفاوتی مورداستفاده قرار می‌گیرند. بسته افق سرمایه گذاری، بازار سرمایه اغلب برای خرید دارایی هایی استفاده می‌شود که شرکت خریدار یا سرمایه گذار امیدوار است تا ارزش آن دارایی طی زمان افزایش یابد. همچنین برای فروش آن دسته از دارایی هایی به کار می‌رود که شرکت یا سرمایه گذار به‌محض اینکه فکر کند زمان درست آن فرارسیده است. شرکت ها اغلب از بازار سرمایه برای رشد دارایی های خود در بلندمدت بهره می‌گیرند.

از سوی دیگر بازار پول، اغلب برای مقادیر کوچک سرمایه یا به‌عنوان محل اندوخته موقت سرمایه شرکت استفاده می‌شود. از طریق ارتباط منظم با بازار پول، شرکت ها و دولت‌ها قادر هستند تا سطح مطلوبی از نقد شوندگی را به‌طور منظم تأمین کنند. علاوه بر این، به خاطر طبیعت کوتاه‌مدت بازارهای پول، این بازار اغلب به‌عنوان محل سرمایه گذاری امن‌تری نسبت به سرمایه گذاری در بازار سهام به شمار می‌آید. نظر به این حقیقت که افق زمانی طولانی‌تر عموماً به سرمایه گذاری در بازار سرمایه مربوط است، زمان بیشتری نیاز است تا سرمایه گذاران شاهد عملکرد مثبت یا منفی بازار سهام باشند. همین‌طور، اوراق مشارکت و سهام عموماً سرمایه گذاری های پر ریسک تری نسبت به ابزاری که در بازار پول معامله می‌شوند، هستند.

مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید

مدیریت سرمایه چیست

مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایه‌گذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایه‌‌گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار می‌گیرند.

مدیریت تعریف سرمایه گذاری سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه می‌شود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدل‌های سرمایه‌گذاری خود، به درستی مدیریت کند.

فهرست عناوین مقاله

اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی

در سال‌های اخیر شاخص‌های بازار سهام رشد چشمگیری داشته‌ و سرمایه‌ گذاران با سرمایه‌های خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شده‌اند. اگرچه روش‌های مطمئن‌ و کم ریسک‌تری مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح می‌دهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.

جهت سرمایه‌گذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معامله‌گری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.

مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، می‌بایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونه‌ای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.

قوانین مدیریت تعریف سرمایه گذاری ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیش‌گیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایه‌گذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایه‌گذاران اعم از ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر بودن مشخص می‌شود.

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است.

رعایت اصول مدیریت سرمایه

به طور کلی نمی‌توان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معامله‌گران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیت‌های معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام می‌شوند؛ چنین سرمایه‌گذارانی را نمی‌توان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آن‌ها تعریف نشده است زیرا آن‌ها تعریف سرمایه گذاری در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر می‌کنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی می‌کشانند.

بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست

وجه تمایز اصلی معامله‌گران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روش‌های مختلفی ارائه شده است. روش‌های کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدل‌های نوین آن، بر مبنای جداول و فرمول‌های پیچیده ریاضی شکل گرفته‌اند. این روش‌ها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیت‌های معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوب‌های مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران تعیین می‌کند.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید

اگرچه برای مدیریت سرمایه تعریف سرمایه گذاری فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخص‌های مرسومی وجود دارند که از آن‌ها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار استفاده می‌شود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه می‌پردازیم.

سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخص‌ها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آن‌ها تصمیم‌‌گیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص می‌شود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم‌ پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و می‌بایست در محاسبات منطقی و برای سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولی‌ترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.

سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایه‌گذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است.

بازده

سود حاصل از سرمایه‌گذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان می‌شود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر دارایی‌ها در این دوره و شاخص‌های پولی ارزیابی می‌شود. بازدهی سرمایه‌گذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل می‌شود. بازده مطلوب می‌تواند تابعی از دیدگاه سرمایه‌گذاری، هزینه‌های معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معامله‌گری است که توانسته‌اند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیت‌های معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.

حجم معاملات

تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست می‌آورد، حجم معاملات نامیده می‌شود. واحد شمارش دارایی‌‌ها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش‌ طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین می‌شود.

منظور معامله‌گران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچ‌گاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمی‌کند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین می‌کند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.

نسبت بازده به ریسک

نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد تعریف سرمایه گذاری انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در تعریف سرمایه گذاری معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.

حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.

از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب تعریف سرمایه گذاری پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند.

نسبت افت سرمایه

نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید.

بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم

به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

نسبت بازده به ریسک نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد. حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود. از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند. نسبت افت سرمایه نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید. به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

قواعد مرسوم و توصیه‌های رایج در مدیریت سرمایه

  • هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
  • هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار می‌گیرند.
  • پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
  • محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
  • بنا بر اصول سرمایه‌گذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
  • کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
  • در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت هم‌زمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیت‌های معاملاتی تقسیم شود.
  • زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر می‌کند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن‌ را نیز در نظر بگیرد.
  • توصیه می‌شود سرمایه‌گذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیت‌های معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیان‌ده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.

جمع‌بندی

یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معامله‌گری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی می‌شود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت می‌گیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگی‌ها و جذابیت‌هایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفه‌ای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.

همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایه‌گذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معامله‌گر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجه‌بخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.

صندوق سرمایه گذاری ساختمان

صندوق سرمایه گذاری زمین و ساختمان

صندوق سرمایه گذاری زمین و ساختمان : سودآوری بدون قید و شرط

صندوق سرمایه گذاری زمین و ساختمان یکی از شیوه های سرمایه گذاری می باشد که برخی از افراد به دلیل نا آگاهی از این شیوه سرمایه گذاری، ترجیح می دهند پول های خود را در بانک قرار دهند و به آن سود کم بسنده کنند. اما به قول رابرت کیوساکی سرمایه گذار و نویسنده دو رگه ژاپنی_آمریکایی کتاب معروف « پدر پولدار پدر بی پول»: پس انداز کردن پولی که هر روز در حال از دست دادن ارزش خود است، به تنهایی کافی نیست. بلکه این سرمایه گذاری است که شما را ثروتمند می کند. در نتیجه خواباندن پول در بانک به هیچ وجه سرمایه گذاری محسوب نخواهد شد. حال سوال بسیاری از مالکین زمین و خانه های کلنگی این است که ما با سرمایه های کم آیا می توانیم به جای شراکت در ساخت با مهندسان خود نیز یکی از سرمایه گذاران ملک خود بوده و در سود آن سهیم باشیم؟ باید بگوییم دقیقاً برای همین امر صندوق سرمایه گذاری زمین و ساختمان تعریف شده است که در ادامه به مفهوم دقیق آن خواهیم پرداخت. با گروه طرح و ساخت مهندس فرح زادی همراه باشید.

فایل صوتی مطلب صندوق سرمایه گذاری ساختمان

صندوق سرمایه گذاری ملکی چیست

صندوق سرمایه گذاری زمین و ساختمان یکی از قالب هایی است که برای یک پروژه طرح و ساخت تعریف می شود. در ادامه با یک مثال این موضوع را بازتر می کنیم.

فرض کنید شما یکی از مالکین خانه ای کلنگی یا ساختمانی قدیمی هستید. همچنین فرض کنید با توجه به کمبود بودجه و سرمایه، شما یا هر کدام از مالکین به تنهایی توانایی ساخت و نوسازی را نداشته باشید. این درصورتی است که اگر تمام مالکین بخواهند اقدامی در جهت نوسازی ساختمان انجام دهند، نیاز به سرمایه اولیه پیدا خواهند کرد. حال اگر بتوانید خود و مالکین دیگر هزینه ساخت را با روی هم گذاشتن سرمایه های اندک خود متقبل شوید می توانید بدون مشارکت با سازندگان و تنها با سرمایه های خود و مالکین دیگر، فرایند ساخت را انجام دهید. در این راستا می توانید در قالب مدیریت پیمان، کار ساخت را به گروهی با تجربه بسپارید. در این صورت دیگر سازنده در سود نهایی ساخت و ساز با شما شریک نیست و فقط هزینه ساخت را از شما دریافت می نماید. همچنین شما مالکان و سرمایه گذاران می توانید با بهرگیری از یک مشاوره کارشناسی شده در کاهش هزینه ها و پایین آوردن مبلغ کلی سرمایه گذاری استفاده کنید.

سپس زمانی که مشاور هزینه های ساخت را در مراحل مختلف گودبرداری، اسکلت و سفت کاری و نازک کاری، برآورد نمود. آن را به تعدادی سهم تقسیم می کنیم که هر مالک می تواند تعداد مشخصی سهم را طبق برنامه و زمانبندی دقیق برعهده گیرد تا پروژه به سرانجام برسد.

یک مثال ساده برای صندوق سرمایه گذاری زمین و ساختمان

فرض کنید اگر پروژه ای حدود 12 میلیارد تومان هزینه داشته باشد و زمان اجرای آن 24 ماه باشد. حدوداً ماهی 500 میلیون تومان باید هزینه شود تا فرایند ساخت به سرعت طبق برنامه پیش رود. در این صورت اگر هر سهم را 50 میلیون تومان فرض کنیم، به عبارتی 10 سهم داریم که یعنی به طور کلی سهم هر سرمایه گذار طی مدت دو سال یک میلیارد و دویست می شود.

بدیهی است هر یک از سهام داران با توجه به سرمایه ی خود می توانند یک سهم، دو یا سه سهم داشته باشند یا اینکه مالکان به صورت مساوی سهم ها را بین خود تقسیم کنند. برای مثال اگر همین پروژه 5 مالک داشته باشد و هر یک از مالکان دو سهم بردارند، 10 سهم به صورت مساوی میان مالکان پخش می شود. در نهایت نیز هر کدام به طور مساوی از سود پروژه بهرمند می گردند.

با این تفاسیر به طور حتم صندوق سرمایه گذاری زمین و ساختمان راهکاری مطمئن و امن جهت نوسازی پروژه های شخصی می باشد که در این خصوص گروه طرح و ساخت مهندس فرح زادی می تواند صفر تا صد روند این قرارداد سرمایه گذاری و ساخت ساختمان را به صورت پیمانکاری با بودجه بندی و برنامه ریزی دقیق انجام دهد و در خدمت شما باشد. از مشاوره، تنظیم قراردادهای فی مابین گرفته تا اجرای کار در قالب مدیریت طرح و پیمان و تحویل کلید به مالکین محترم.

زمانبندی در طرح صندوق سرمایه گذاری ملکی

طبیعی است که زمانبندی این فرایند در اختیار خودتان هست و هرگز درگیر شخص سومی به عنوان مشارکت کننده نمی شوید و همچنین سود حاصل برای مشارکت کننده در جیب خود مالکین می رود که این خود مهمترین ویژگی این طرح در زمینه ساخت و ساز می باشد.

ریسک صندوق سرمایه گذاری زمین و ساختمان

بسیاری از مشتریان در مورد وجود میزان ریسک در زمینه صندوق سرمایه گذاری سوال می کنند. می توان گفت صندوق سرمایه گذاری ملکی یکی از کم ریسکترین شیوه های سرمایه گذاری می باشد که در شرایط اقتصادی امروز، جزو بازارهای برد – برد محسوب می شود. این صندوق ها تنها ریسکی که دارند برمی گردد به کمبود بودجه و مشاوره گرفتن از سازنده های بی تجربه!

ریسک صندوق سرمایه گذاری ساختمان

بنابراین انتخاب یک سازنده خوش نام، صادق و با تجربه که چم و خم بازار مصالح ساختمانی را می شناسد می تواند جزو مهمترین گام های شما برای شروع کار باشد که از دو جهت بسیار حائز اهمیت است. اولین مورد برآورد تقریبی هزینه های ساخت است که اگر مهندس مشاور در این زمینه کمی ناآگاه باشد تا آخر پروژه با کمبود بودجه مواجه خواهید شد. دومین مورد نیز برمی گردد به تنظیم قراردادها و پیوست های دقیقی که باید در هر تغییر به قرارداد اصلی اضافه شود. همچنین قابل توجه است اجرای مو به موی مفاد قرارداد توسط سازنده نیز در کنترل هزینه های حین ساخت بسیار موثر است.

یادداشت های آقای حسابدار و خانم بانکدار

در نوع 3 سرمایه گذاری که در این پست گفتم ، به سه منظور یا مدل سرمایه گذاری تلفیق (ادغام) رو انجام میدن :

سرمایه گذاری تلفیق عمودی - شرکتی میاد توی شرکتی که قطعات محصول خودش رو تولید میکنه سرمایه گذاری میکنه که اونو تحت کنترل خودش بگیره تا قطعات محصولش راحت تر آماده بشه و امکان اینکه قطعات بهش فروخته نشه رو کم میکنه چون روی شرکت تولید کننده قطعات کنترل کامل داره ، و میتونه بگه چه قطعاتی چه مقدار تولید بشه و به شرکت های دیگه فروخته نشه . بهش میگن سرمایه گذاری عمودی .

سرمایه گذاری تلفیق افقی - شرکتی میاد در شرکتی که مثلا جفتشون ماشین تولید میکنه و فقط اون شرکت ها در کشور وجود دارن سرمایه گذاری میکنه ، روش کنترل تعریف سرمایه گذاری پیدا میکنه و به اصطلاح یکی میشن و شرایط انحصاری رو برای خودشون به وجود میارن تا پیشرفت کنن و سود و بیشتری به دست بیارن ، به این سرمایه گذاری میگن افقی .

سرمایه گذاری تلفیق نا همگون - یه سازمان یا شرکت میاد توی یک شرکتی که هیچ ربطی به فعالیت شرکت خودش نداره سرمایه گذاری میکنه مثلا یک شرکت قطعات چرخ گوشت سازی میاد سهام یک بانکی رو میخره ! اینا تو فعالیت هیچ ربطی به هم ندارن . که به این سرمایه گذاری میگن نا همگون .



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.