من بر روی منابع انسانی سرمایه گذاری می کنم نه بر روی ایده و تصورات.
طرح کسب و کار یا Business Plan چیست؟
طرح کسب و کار نوشته یا سند توصیفی و جامع در مورد یک کسب و کار است. این طرح شامل گزارش دقیق به همراه جزئیات کامل در مورد تولیدات و خدمات شرکت، روشها و فرآیندهای تولیدی، بازار و مشتریان، استراتژی های کسب و کار و بازاریابی، مدیریت منابع انسانی، تشکیلات و ساختار سازمانی کسب و کار، مدیریت مالی، تأمین منابع مالی و سایر بخش های اصلی یک کسب و کار است.
طرح کسب و کار نقشه راه ایجاد کسب و کار و دستورالعملی است که تمام مراحل و اقدامات لازم برای ایجاد یک کسب و کار را پیش بینی کرده است. به عبارت دیگر طرح کسب و کار راهنمای کارآفرین و همین طور معیاری برای ارزیابی عملکرد اوست. این سند باید ضمن تشریح وضع موجود، نیازها، انتظارات و نتایج پیش بینی شده را شرح دهد و کلیه جوانب آنها را ارزیابی کند.
هدف طرح کسب و کار چیست؟ چرا باید طرح کسب و کار داشت؟
طرح کسب و کار هم برای صاحب آن و هم برای سایر ذینفعان ( و از همه مهم تر تأمین کنندگان مالی) بسیار مهم است. برخی از دلایل این اهمیت را می توانم به قرار زیر معرفی کنم:
- در اغلب موارد بعید است که یک کارآفرین تمام منابع مالی مورد نیاز راه اندازی کسب و کار خود را در اختیار داشته باشد. بنابراین باید بتواند دیگران را مجاب کند که در کسب و کار او سرمایه گذاری کنند. این دیگران می توانند دوستان و خانواده، سرمایه گذاران خصوصی، صندوق های مالی، بانک ها و … باشند. در هر صورت برای آگاهی دقیق این سرمایه گذاران از کسب و کار شما، بهترین روش تدوین و ارائه طرح حرفه ای کسب و کار به آنان است. : نوشتن این طرح به کارآفرین کمک می کند تا در ابتدای راه به تمامی جنبه های یک کسب و کار به دقت فکر کند.
- با تدوین طرح و ارائه آن به دیگران، زوایای تاریک و مشکلات احتمالی طرح مشخص شده و به این ترتیب کارآفرینی از بسیاری از خطرات احتمالی از همین ابتدا خود را مصون می دارد. بنابراین حتی اگر هیج حمایت خارجی هم نیاز نباشد، اینکار می تواند برای دوری کردن از اشتباهات یا تشخیص فرصتهای پنهان به کارآفرین کمک کند.
انواع طرح کسب و کار
طرح کسب و کار می تواند انواع مختلفی داشته باشد. این موضوع می تواند به دلایلی مانند اهداف متفاوت کسب و کارها، حضور در صنعت های متفاوت، بودن در مراحل مختلفی از کسب و کار، وضعیت مالی کسب و کار، اندازه شرکت، میزان منابع در اختیار و … باشد. در هر صورت بسته و عواملی که مطرح شد انواع طرح های کسب و کار می توانند این صورت زیر باشند:
معمولاٌ برای شرکت های تازه تأسیس که فعالیت قبلی چندانی ندارند مناسب است. حجم این طرح می تواند بین ۱۰ تا ۱۵ صفحه باشد.
برای یک کسب و کار جدی که نیاز اساسی به منابع مالی و جلب حمایت سرمایه گذاران دارد مورد استفاده قرار می گیرد. در این طرح سعی می شود تمام اجزای یک کسب و کار به طور کامل مورد بررسی قرار بگیرید. همچنین تأکید ویژه و مطالعه عمیقی درباره بازار و پیش بینی هزینه های مالی و میزان فروش انجام می شود.
این طرح ها می توانند برای کسب و کارهای موجود نقش راهنمایی و جهت دهی به مدیران و منابع انسانی را داشته باشد. این طرح می توانند بین ۴۰ تا ۱۰۰ صفحه باشد.
برای یک بخش از یک کسب و کار بزرگ تدوین می شود و به عنوان یک زیر مجموعه باید هماهنگی با سایر بخشها و کلیت کسب و کار در آن دیده شود.
برای جلب سرمایه گذاری و منابع مالی به منظور توسعه کسب و کار فعلی مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین باید تاکید ویزه ای روی توان بالقوه کسب و کار و بازار و بررسی امکان رشد و توسعه صورت بگیرد.
در این طرح بیشتر جوانب مالی مورد بررسی قرار می گیرند.
این نوع طرح ها برای برنامه ریزی فروش و کمپین های بازاریابی مورد استفاده قرار می گیرد. شاید با نگاهی اقماض گونه بتوان گفت که این طرح همان برنامه بازاریابی است.
این طرح زیاد به جنبه های مالی نمی پردازد. بلکه بیشتر متمرکز بر ایده های محصولات و خدمات است.
مراحل و فرایند تهیه طرح کسب و کار
طرح یا برنامه کسب و کار چیزی نیست که پس از تهیه در قفسه ها گذاشته شود و خاک بخورد. بلکه سندی پویا است و در بازه های زمانی متفاوت باید بروزرسانی شود. موفق ترین طرح های کسب و کار در بازه های زمانی ۳ تا ۵ سال نوشته و بروزرسانی می شوند.
به این ترتیب برای تهیه یا بروزرسانی طرح کسب و کار باید مراحل زیر را در نظر گرفت:
- جمع آوری داده های صحیح و ارزیابی موقعیت : ارزش و میزان تأثیر گذاری یک طرح به داده هایی که طرح بر آنها بنا شده است بستگی دارد. مهمترین این اطلاعات عبارتند از عناصر داخلی و خارجی یک کسب و کار اعم از محیط کسب و کار، مشخصات شرکت، مشخصات مدیران و نحوه سازماندهی منابع انسانی، مشخصات بازار، مشتریان، رقبا، محصولات یا خدمات، قیمت ها، هزینه ها، اطلاعات مالی، روش ها و تکنولوژی ها و …
- تدوین مأموریت کسب و کار : به بیان ساده مأموریت کسب و کار یعنی اینکه مشخص کنید دقیقاً چه کاری انجام می دهید، چگونه انجام می دهید و برای چه کسانی انجام می دهید.
- کسب آمادگی : برای کسب آمادگی تهیه طرح مشخص کنید از چه اشخاصی لازم است کمک بگیرید. در صورت لزوم اعضای گروهی را تشکیل دهید. کارهای لازم را تعریف کنید. اطلاعات لازم را جمع آوری کنید.
- تعیین اهداف : هدف شما از تهیه طرح چیست؟ با توجه به نوع صنعتی که در آن حضور دارید، وضعیت موجود کسب و کار، نوع کسب و کارتان، نوع محصولات و … اهداف خود را تعیین کنید. چه نوع طرحی را می خواهید تدوین کنید و به وسیله آن به چه اهدافی می خواهید برسید؟
- تدوین طرح کسب و کار : این کار از یکپارچه کردن و هماهنگ کردن تمام بخش های یک کسب وکار و اهداف آنها مانند بازاریابی، فروش، تولید، توسعه، تأمین مالی، منابع انسانی و … به طوری که شرکت بتواند به اهداف خود برسد حاصل می شود.
- تعیین اهداف کارکنان : از مهمترین بخش های بعد از تدوین طرح مشخص کردن اهداف کارکنان است. به این صورت که باید وظایف کارکنان تمامی بخشها و نقشها به دقت مشخص شود و استانداردهایی برای اجرای دقیق آن وظایف تعیین شود. به این ترتیب می توان امیدوار بود که طرح کسب و کار بتواند به خوبی به مرحله اجرا وارد شود.
- ارزیابی بر فرایند اجرا : هر طرحی در مرحله اجرا و درگیر شدن با محیط دچار تغییرات می شود، چرا که هیچ چیز در محیط کسب و کار ثابت نیست. از طرفی عوامل مختلفی مانند نداشتن برداشت و درک مشترک، نداشتن دانش و مهارت های یکسان، نداشتن انگیزه یکسان و … می تواند اجرای طرح را دچار مشکل کند. بنابراین نیاز است که مکانیزمی برای نظارت بر اجرای طرح پیاده شود.
بخش های اصلی طرح کسب و کار
باید در نظر داشت که صادقانه و دقیق بودن اطلاعات ارائه شده در طرح بسیار مهم تر از ترتیب ارائه آنهاست. ترتیب ارائه اطلاعات در طرح کسب و کار می تواند بسته به نوع کسب و کار تغییر کند. حتی به فراخور نوع کسب و کار بخش هایی می توانند از آن حذف یا به آن اضافه شوند. اما به طور کلی فرآیند و بخش های اصلی یک طرح استاندارد به قرار زیر است:
۱- خلاصه مدیریتی
خلاصه مدیریتی مهمترین بخش طرح است. این بخش تصویر کلی از کسب و کار و نکات مهمی که باید مورد توجه قرار بگیرد را ارائه می دهد. خلاصه مدیریتی بخشی است که سرمایه گذار در نگاه اول با خواندن آن طرح شما را رد یا قبول می کند و در صورت قبول کردن مابقی طرح را مطالعه می کند. این بخش از طرح یک یا دو صفحه ای است.
۲- توصیف کسب و کار و استراتژی
در این بخش باید اطلاعات خلاصه ای درباره ماهیت سازمان، محل استقرار شرکت، محصولات عمده، مشتریان عمده، اطلاعات کلیدی درباره کسب و کار، اساسنامه شرکت، مالکیت، مدیریت، تاریخچه کسب و کار، استراتژی، چشم انداز و ماموریت شرکتتان ارائه دهید.
۳- تیم مدیریت و سازماندهی
یک سرمایه گذار معروف گفته است:
من بر روی منابع انسانی سرمایه گذاری می کنم نه بر روی ایده و تصورات.
مهم ترین عامل از نظر سرمایه گذاران در ارزیابی هرطرح کسب و کار، گروه مدیران است. اگر مدیران یک کسب و کار مورد تأیید قرار نگیرند تأمین مالی بسیار مشکل خواهد بود.
بنابراین در اینجا به معرفی اعضای تیم مدیریت و سابقه کاری هر کدام از آنها، معرفی مسائل مربوط به سایر منابع انسانی، مشاوران، کارکنان کلیدی می پردازید. در اینجا باید بر جنبه های ارزشی، مالی، تجربی، فنی، هوشی، دانشی نیز کارکنان تأکید کنید.
همچنین باید به مسائلی مانند پاداش ها و عوامل انگیزشی، پیشرفت منابع انسانی، نحوه به کار گیری کارکنان مانند استخدام یا برون سپاری و … توجه شود.
۴- تحلیل بازار و رقبا
ایده ای که بازار نداشته باشد هیچ ارزشی ندارد. یک کسب و کار وقتی موفق می شود که بتواند ارزش تولید کند. یک ارزش وقتی به موفقیت کسب و کار کمک می کند که برای مشتریان ارزش به حساب بیاید و بتواند برای شرکت درآمدخلق کند.
برای اینکه بدانیم چگونه می توانیم به مشتریان خود ارزش ارائه دهیم باید از محیط کسب و کار و بازار، روندهای بازار، اندازه بازار، سهم بازار، شناسایی بازارهای هدف و ویژگی های آنها، شناخت خواسته ها و نیازهای بازار، بخش بندی بازار، جایگاه یابی (Positioning) در بازار، فرآیند خرید، الگوی های رفتار مصرف کننده و … آگاهی داشته باشیم.
به این منظور نیاز گسترده ای به تحقیقات بازار وجود خواهد داشت. بنابراین تمام عوامل گفته شده تیترهایی هستند که باید در سرفصل تحلیل بازار و رقبا در طرح کسب وکار شما مورد بررسی قرار بگیرند.
هدف این بخش آن است که سرمایه گذاران را متقاعد کنید که درک کاملی از بازار و رقابت دارید و همچنین برای محصولات شما بازار خوبی وجود دارد.
۵- محصولات و خدمات
این بخش طرح شامل معرفی محصولات و خدمات شماست. شما در اینجا باید خصوصیات، ویزگی ها، مزیت های رقابتی، فن آوری، منابع مورد نیاز، روش های ساخت و ارائه محصولات و خدماتتان را توضیح دهید. همچنین باید صادقانه به نقاط ضعف محصولات یا خدمات تان نیز اشاره داشته باشید.
در اینجا باید تصمیم بگیرید که می خواهید محصولات تان را بسازید، یا به صورت نیمه آماده یا حتی آماده از سایر کسب و کارها تهیه کرده و بفروشید. در صورت تولید باید به فرآیند ساخت و تولید، ماشین آلات، تجهیزات و تکنولوژی مورد نیاز برای تولید، کیفیت مورد انتظار اشاره کنید.
سایر مواردی که باید برای محصولات و خدمات خود ارائه دهید شامل انواع هزینه ها مانند هزینه های تولید، تحقیق و توسعه، خدمات پشتیبانی و … انواع ریسک ها مانند ریسک های تولید و بازاریابی، قانونی، کپی برداردی رقبا از محصولات شما، عدم کارایی، مرجوعی، نارضایتی و … کیفیت محصولات، دیدگاه خریداران در صورت وجود، دیدگاه فروشندگان، بررسی محصولات رقبا در صورت وجود، ارائه قیمت های پیشنهادی برای محصولات و خدمات، سیستم ارائه ضمانت به مشتریان، سیستم تضمین کیفیت برای تولید، دارا بودن مجوزهای مورد نیاز، دارا بودن حق مالیکت و … هستند.
اگر نمونه اولیه ای ساخته اید عکس های آن و ارزیابی های آن را ضمیمه کنید.
۶- بازاریابی و فروش
طرح بازاریابی بر اساس نتایج حاشیه سود دقیقاً چیست؟ حاشیه سود دقیقاً چیست؟ تحقیقات بازار نوشته می شود. قسمت طرح بازاریابی شامل بررسی جزئیاتی مانند آمیخته بازاریابی (محصول، قیمت، ترویج و مکان است) به استراتژی ها روش های بازاریابی می پردازد. انواع ابزارهای بازاریابی مورد نیاز را معرفی می کند. بودجه، نوع و روش های تبلیغاتی مورد نیاز را نشان می دهد. کانال های توزیع محصول را تعیین می کند. به جایگاه روابط عمومی در کسب و کار شما نگاه می کند.
از طرف دیگر در قسمت فروش به استراتژی ها و برنامه های فروش، پیش بینی میزان فروش، اهداف فروش، ملزومات کمکی فروش، نیروی انسانی مورد نیاز برای فروش، روش های مورد نیاز برای فروش محصولات و خدمات کسب وکار، خدمات قبل، حین و پس از فروش، نیازهای مشتریان، راه های پاسخگویی به اعتراضات و شکایات مشتریان، شرایط پرداخت، شرایط تشویقی خرید، تخفیف ها، فرآیند فروش، مدت زمان فروش، و … اشاره می شود.
۷- اطلاعات مالی
برنامه مالی جز آخرین قسمت هایی است که در طرح کسب و کار نوشته می شود. بعد از اینکه داده های مختلف مورد نیاز برای محاسبه هزینه ها و درآمد ها جمع آوری و محاسبه شدند. برنامه مالی برای یک کسب و کار همه چیز را در کنار یکدیگر قرار می دهد. سرمایه گذاران بعد از خواندن خلاصه اجرایی بلافاصله به برنامه مالی رجوع می کنند.
برنامه مالی هسته طرح کسب و کار است و شامل اطلاعات گذشته حال و پیش بینی های آینده می باشد. یک طرح خوب معمولاً تا ۵ سال آینده را پیش بینی می کند. پیش بینی های مالی کمک می کند بتوانید وجوه نقد و سرمایه گذاری ها را کنترل کنید. لازم به ذکر است که محاسبات و صورت های مالی باید به صورت استاندارد شده تهیه شوند. به این معنی که همه بتوانند با استفاده از روش های موجود و معمول آنها را متوجه شوند و در تهیه آنها از روش های ابداعی و یا روش های پیچیده استفاده نشده باشد.
پیش بینی های مالی بر پایه فرضیات مالی استوارند. مهم ترین فرضیات ما برای محاسبات مالی عبارتند از:
فرضیات فروش، هزینه های فروش، هزینه های بازاریابی، هزینه های تحقیق و توسعه، هزینه های اداری و مدیریتی، مالیات، موجودی کالا، حساب های دریافتی، جریان نقدی، سرمایه گذاری ها، دارایی ها، حساب های قابل پرداخت، وام ها و برخ سود ها، سهام و …
در این میان برخی از این فرضیات مانند فرضیات فروش از دیگران بسیار مهم تر و حساس تر هستند که باید حاشیه سود دقیقاً چیست؟ به دقت مورد بررسی قرار بگیرند.
مهمترین صورت ها و نسبت های مالی مورد نیاز عبارتند از :
پیش بینی جریان نقدی، پیش بینی ترازنامه، نسبت های نقدینگی (مانند نسبت جاری یا نسبت سریع) ، نسبت های کارایی (مانند گردش موجودی، گردش حساب های دریافتی، گردش حساب های پرداختی، گردش دارایی های ثابت، گردش کل دارایی) ، نسبت های سودآوری ( مانند حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود خالص، حاشیه سود عملیاتی، برگشت دارایی ها، برگشت سهام و سود سهام) و نسبت های توان مالی (مانند نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، نسبت کل دارایی به کل بدهی، نسبت سرمایه گذاری، و …)
۸- ضمائم، اسناد و مکتوبات تکمیلی
در این قسمت سایر ملاحظات را بررسی می کنیم. البته ممکن است بسته به نوع کسب و کار و صنعت و بازار و … برخی از این ملاحظات از قسمت ضمائم به یکی از بخش های اصلی طرح منتقل شوند.
مهم ترین ملاحظات ممکن که باید مورد توجه قرار بگیرند عبارتند از :
اخذ مجوزهای لازم، ملاحظات اجتماعی، ملاحظات محیط زیستی، مخاطرات کاری، آگاهی از قوانین و مقررات اثرگذار، ضایعات و دورریز در صورت وجود، مواد خطرناک، انواع ریسک ها، شرایط کاری در محیط کار و …
همچنین در تکمیل این موضوع می توانید قسمت سوم از فصل دوم کتاب کار را مشاهده کنید:
امیدوارم پس از خواندن کامل این مقاله بتوانید طرح کسب و کار کامل و کاربردی برای خود تهیه کنید.
دوست عزیز، نظر شما در مورد محتوای این مقاله چیست؟ حاشیه سود دقیقاً چیست؟
خوشحال می شویم نقطه نظرات خود را با ما در میان بگذارید ؟
انتشار مطلب با ذکر منبع و دادن لینک بلامانع است.
در تألیف این مقاله از منابع زیر استفاده شده است:
شفیعی مسعود، راهنمای تهیه طرح کسبکار، انتشارات رسا ۱۳۹۷
احمدپور داریانی، محمود، احمدی، سید روح ا…، طراحی و تدوین طرح کسب کار، انتشارات نقش گستران بهار، ۱۳۸۹
هزینه فرصت چیست و چگونه محاسبه میشود؟
هزینه فرصت نشانگر مزایا و سود بالقوه از دست رفته یک شخص، سرمایه گذار و یا یک کسب و کار در زمان انتخاب یک گزینه و ترجیح آن بر دیگری به منظور سرمایه گذاری است. اگر با سرمایهای که در دست دارید و اقدام به خرید خانه میکنید و بعد از تصمیم گیری در رابطه با صرف هزینه خود به دیگر سرمایه گذاریهای دیگری که میتوانستید انجام دهید، فکر میکنید، در واقع هزینه فرصت خود را میسنجید. در این مقاله به دنبال ارائه توضیحاتی در خصوص هزینه فرصت، فرمول به دست آوردن آن، چگونگی محاسبه آن، پیامدهای اصلی آن و تفاوت آن با هزینههای غیر بازگشت هستیم؛ در ادامه با اکو ساختمان همراه باشید.
هزینه فرصت چیست؟
همانطور که عنوان شد هزینه فرصت (Opportunity Cost) نشان دهنده سود و مزایای از دست رفته یک شخص حقیقی یا حقوقی، سرمایه گذار و یا یک کسب و کار در زمان انتخاب یک گزینه و ترجیح آن بر دیگری به منظور سرمایه گذاری است. ازآنجاییکه در گزارشات مالی هزینههای فرصت را عنوان نمیشود؛ صاحبان کسب و کار میتوانند از آن برای اتخاذ تصمیمات مهم در زمانی که گزینه های زیادی پیش رو دارند، بهره ببرند. به معنی سادهتر هزینه فرصت تفاوت در سود از یک سرمایه گذاری انجام شده (سود کمتر) و یک فرصت سرمایه گذاری صورت نگرفته (سود بیشتر) است.
فرمول هزینههای فرصت چیست؟
هزینه فرصت = بازگشت بهترین گزینه های از دست رفته – بازگشت گزینه انتخابی
محاسبه هزینه فرصت چگونه است؟
اجازه دهید چگونگی محاسبه هزینه فرصت را با یک مثال توضیح دهم؛ فرمول محاسبه هزینه فرصت در واقع تفاوت بین بازده هر گزینه است. تصور کنید که گزینه «الف» را در اختیار دارید، برای سرمایه گذاری در بازار سهام منجر به تولید بازده سود سرمایه میشود. گزینه «ب» بهمنظور بازگرداندن دوباره پول خود به یک کسب و کار است که انتظار میرود تجهیزات جدید تولید راندمان تولید را افزایش دهد و منجر به کاهش هزینههای عملیاتی و حاشیه سود بالاتر میشود. تصور کنید بازده مورد انتظار بر روی سرمایه برای یک سال آینده در بازار سهام ۱۲ درصد باشد و شرکت شما نیز انتظار دارد با بهروزرسانی تجهیزات، در این بازه ۱۰ درصد بازده سود را افزایش دهد. هزینه فرصت انتخاب تجهیزات و ترجیح آنها بر بازار سهام ۱۲ درصد منهای ۱۰ درصد بوده که برابر با دو درصد است؛ به عبارت دیگر، با سرمایه گذاری در کسب و کار، شما فرصت به دست آوردن بازده بیشتری را خواهید داشت.
ازآنجاییکه هزینه فرصت محاسبهای رو به جلو است، نرخ واقعی برای هر دو گزینه ناشناخته است. تصور کنید که شرکت در مثال بالا، تجهیزات جدید را در اولویت قرار ندهد و در عوض بر روی سهام بازار سرمایه گذاری میکند. اگر اوراق بهادار انتخاب شده با کاهش ارزش روبرو شوند، شرکت با از دست دادن کل سرمایه ورشکسته خواهد شد و از بازده ۱۲ درصدی بهرهای نمیبرد.
به منظور سادهتر کردن این مفهوم، تصور کنید که سرمایه گذاری بازده صفر درصدی داشته است و این بدان معنی است که شرکت دقیقاً همان سرمایهای که وارد کرده را به دست میآورد. هزینه فرصت برای انتخاب این گزینه ۱۰ درصد منهای صفر درصد است که در واقع همان ۱۰ درصد میشود. به همین صورت، اگر شرکت تجهیزات جدید را انتخاب کند ممکن است هیج تأثیری در بهره وری تولید نداشته باشد و سود مجدداً ثابت باقی بماند. هزینه فرصت برای انتخاب این گزینه در واقع ۱۲ تا ۲ درصد است که از پیش انتظار میرفت.
تفاوت بین هزینه فرصت و هزینههای غیر قابل بازگشت
تفاوت بین هزینه فرصت و هزینه غرامت (Sunk Cost) در واقع تفاوت بین پول صرف شده و بازده بالقوهای است که به علت انباشت و صرف سرمایه در بخشهای دیگر، در یک سرمایه گذاری به دست نیامده است. بهعنوانمثال، خرید ۱۰۰۰ سهام شرکت «الف» با ۱۰،۰۰۰ تومان به ازای هر سهم، نشان دهنده هزینه غیر قابل بازگشت ۱۰،۰۰۰،۰۰۰ تومانی است. در واقع این هزینهای است که برای سرمایه گذاری صرف میشود و بازگرداندن این سرمایه نیازمند تسویه سهام به قیمت مشابه یا بالاتر از هزینه خرید است.
از نظر حسابداری، هزینه غیر قابل بازگشت میتواند به مبلغ صرف شده اولیه برای خرید یک قطعه گران قیمت از تجهیزات سنگین که به مرور زمان مستهلک میشود و غیر قابل بازگشت است، نیز اشاره داشته باشد. هزینه فرصت میتواند خرید یک قطعه تجهیزات سنگین با بازده مورد انتظار سرمایه گذاری با نرخ بازگشت سرمایه ۵ یا ۴ درصد باشد. همانطور که مشاهده کردید، هزینه فرصت تعریف کننده بازدهای است که میتوانست در صورت سرمایه گذاری بر موردی دیگر به دست آید.
تفاوت بین ریسک و هزینه فرصت
در علم اقتصاد، از ریسک به عنوان احتمال اینکه درآمد واقعی و پیش بینی شده سرمایه گذاری متفاوت باشد و سرمایه گذار بخش یا کل سرمایه خود را از دست دهد، یاد میشود. هزینه فرصت مربوط به این امر است که بازده سرمایه گذاری انتخابی کمتر از بازده سرمایه گذاری حذف شده (انتخاب نشده) باشد. تفاوت اصلی که منجر به ریسک میشود، مقایسه عملکرد واقعی یک سرمایه گذاری با عملکرد پیش بینی شده از همان سرمایه گذاری است، درحالیکه هزینه فرصت به مقایسه عملکرد واقعی یک سرمایه گذاری با عملکرد واقعی سرمایه گذاری دیگری است.
کاربرد هزینه فرصت در خرید روزمره؟
وقتی تصمیمات بزرگی مانند خرید خانه یا راه اندازی یک کسب و کار را در نظر میگیرید، احتمالاً تحقیقات زیادی درباره نقاط قوت و ضعف آن انجام میدهید. مشکلات زمانی رخ میدهند که هیچگاه به کارهای دیگری که میتوانستید با سرمایه فعلی خود انجام دهید، یا بدون در نظر گرفتن فرصتهای از دست رفته، مورد دیگری را خریداری کنید، نمیاندیشید. خرج کردن برای ناهار و صرف آن بیرون از خانه گزینه خوبی است زیرا فرصت استراحت در بین کار را در اختیار شما قرار میدهد.
تفکر در مورد هزینههای فرصت برای هر تصمیم گیری ساده و روزمره ممکن است در ابتدا امری دشوار به نظر برسد. حتی استفاده از سوپر مارکتهای همواره تخفیف در مقابل سوپر مارکتهای معمولی میتواند مثالی از هزینههای فرصت باشد. هزینههای فرصت در هر مکانی وجود دارند و ممکن است درباره هر تصمیمی، خواه بزرگ یا کوچک صدق کنند.
سخن آخر
کاربرد هزینه فرصت در صنعت ساخت و ساز میتواند بسیار سادهتر از دیگر صنایع و بازارهای سرمایه گذاری باشد؛ ولی ازآنجاییکه بازار مسکن در ایران همیشه پر سود و با ریسک کم بوده است؛ بنابراین افراد به مطالعات پیش از سرمایه گذاری در این بازار نیازی نداشتند. امروزه با بالا رفتن ریسک سرمایه گذاری در این بازار، نوسان قیمت مسکن و مصالح ساختمانی و کاهش قدرت خرید، خریداران واقعی میتواند بر هزینه فرصت تأثیر گذار باشد. برای انجام مطالعات امکان سنجی و پیش امکان سنجی و همچنین پیش بینی قیمت مسکن به اکو ساختمان مراجعه کنید.
مدل کسب و کار چیست؟ همه چیز درباره مدلهای کسب و کار به زبان ساده
اگر قصد سفر دارید، باید مسیر را بلد باشید، برای راهاندازی یک کسب و کار موفق هم نیازمند یک نقشه حاشیه سود دقیقاً چیست؟ حاشیه سود دقیقاً چیست؟ راه هستید. این نقشه در دنیای تجارت با عنوان مدلهای کسب و کار یا business models معرفی میشود.
امروز به شما خواهیم گفت مدل کسب و کار چیست و وجود آن چه ضرورتی برای کسب و کار شما دارد.
مدل کسب و کار چیست؟
مدل کسب و کار (business model)، طرحی است که کسب و کار شما برای کسب درآمد دارد. این طرح به شما خواهد گفت چگونه میتوانید از ارائه محصولات و خدمات خود، درآمد کسب کنید.
شاید در نگاه اول کمی ساده به نظر برسد که بگویید چه برنامهای برای پول درآوردن دارید، اما با مطرح شدن این سوال، موضوعات و سوالات دیگری هم مطرح خواهد شد. مانند اینکه:
- مشتریان شما چه کسانی هستند؟
- با چه راهکارهایی مشتریان خود را حفظ میکنید؟
- چگونه مشتریان جدید جذب میکنید؟
- نحوه بازاریابی شما چگونه است؟
- محصولات و خدمات شما کدام نیاز و مشکل مشتریان را رفع میکند؟
- برای مشتریان چه ارزشی ایجاد میکنید؟
- چه مواردی در کسب و کار شما به عنوان هزینه حساب میآیند؟
- برای تامین و تولید محصولات و خدمات خود از چه روشهایی استفاده میکنید؟
- حاشیه سود شما چقدر است؟
- و…
پاسخ به سوالاتی از این دست، کمک میکند تا مفهوم مدل کسب و کار خود را به خوبی درک کنید.
میتوانیم بگوییم که مدل کسب و کار به برنامه یک شرکت برای کسب سود، محصولات و خدمات قابل ارائه، بازار هدف شناسایی شده و هر گونه هزینه پیش بینی شده اشاره میکند.حاشیه سود دقیقاً چیست؟
اگر کسب و کار شما جدید و نوپاست، بررسی مدلهای کسب و کار بالقوه میتواند کمک کند تا تعیین کنید ایدههای کسب و کار شما قابل اجراست یا نه. اما در صورتی که مدت زیادی از فعالیت شما میگذرد، مدل کسب و کار به عنوان مبنایی برای توسعه پیشبینیهای مالی، مشخص کردن نقاط عطف و تعیین پایهای برای بررسی طرح کسب و کار شما عمل میکند.
اجزای اصلی یک مدل کسب و کار چیست؟
در سادهترین شکل، اجزای مدل کسب و کار به 3 بخش تقسیم میشود:
- هر چیزی که برای ساختن چیزی لازم است. مانند: طرح، مواد اولیه، نیروی کار و..
- هر چیزی که برای فروش چیزی لازم است. مانند: بازاریابی، توزیع، ارائه خدمات، پردازش فروش و…
- مشتری چه مواردی را بررسی میکند. مانند: استراتژی قیمت گذاری، روشهای پرداخت، زمان پرداخت و…
همان طور که ملاحظه میکنید، یک مدل کسب و کار برای شما مشخص میکند که چقدر میتوانید برای محصولات و خدمات خود هزینه کنید. همچنین، مواردی مانند: بازار هدف، ارزش پیشنهادی، فعالیتهای بازاریابی و… را که در بخش فرصتها و استراتژیهای طرح کسب و کار شما تعریف شدهاند، گردآوری و بررسی میکند.
ضرورت داشتن مدل کسب و کار چیست؟
تا اینجا دانستیم مدل کسب و کار چیست و چه اجزایی دارد. همان طور که گفتیم، مدل کسب و کار مانند یک نقشه راه به شما نشان میدهد که کجا هستید، به کجا باید بروید و چگونه باید این مسیر را طی کنید. اما داشتن بیزنس مدل دو دلیل مهم دارد که اکنون به بررسی آنها میپردازیم.
1. ساخت کسب و کار
اگر میخواهید کسب و کار موفقی راهاندازی کرده و آن را برای سالهای طولانی حفظ کنید، باید بتوانید ساختار آن را روی یک صفحه کاغذ ترسیم کنید و به توصیف آن بپردازید. بهترین و کارآمدترین ابزاری که این امکان را برای شما فراهم میکند، مدل کسب و کار است.
2. جذب سرمایه گذار
در صورتی که کسب و کار کوچکی دارید و به دنبال سرمایه هستید، جذب سرمایه گذار، مهمترین دلیل داشتن بیزنس مدل برای شماست. باید سعی کنید یک مدل کسب و کار خوب و کارآمد به سرمایه گذاران ارائه دهید، چرا که آنها به صرف داشتن یک ایده با شما همکاری نخواهند کرد، بلکه میخواهند بدانند برنامه شما برای درآمد زایی و رسیدن به سود، دقیقا چیست.
چگونه میتوانید از موفقیت مدل کسب و کار خود مطمئن شوید؟
یک مدل کسب و کار موفق، تنها نیاز به جمع آوری پول بیشتر از مشتریان، نسبت به هزینه ساخت و تولید محصولات و خدمات دارد. این همان سود شماست.
مدلهای کسب و کار میتوانند هر کدام از اجزایی که در بخش قبل ذکر کردیم را اصلاح کنند و بهبود ببخشند. به عنوان مثال، شاید بتوانید میزان هزینهها را در طول طراحی و ساخت کاهش دهید. یا شاید بتوانید روشهای موثرتری برای بازاریابی و فروش پیدا کنید و یا شاید قادر باشید روشی خلاقانه برای پرداخت مشتریان ارائه دهید.
به خاطر داشته باشید که برای داشتن یک استراتژی موثر، نیازی به ارائه یک مدل کسب و کار جدید نیست، بلکه میتوانید یکی از مدلهای کسب و کار موجود را انتخاب کرده و آن را به مشتریان ارائه دهید. به عنوان مثال، رستورانها معمولا بر اساس یک مدل کسب و کار استاندارد رفتار میکنند، اما استراتژی خود را بر هدف قرار دادن انواع مختلف مشتریان متمرکز میکنند.
مدیریت کسب و کار خود را به سامانه BMS راهبران بسپارید.
انواع مدلهای کسب و کار چیست؟
برای راهاندازی یک کسب و کار، نیازی نیست یک مدل کسب و کار کاملا جدید ارائه دهید. در واقع، اکثر کسب و کارها از مدلهای کسب و کار موجود استفاده میکنند و سپس برای یافتن یک مزیت رقابتی، آنها را اصلاح میکنند. در این بخش انواع مدلهای کسب و کار را به شما معرفی خواهیم کرد.
مدل تبلیغات
این مدل بیشتر در مورد محتواهایی کاربرد دارد که مردم میخوانند یا میبینند. در واقع، تبلیغات برای خوانندگان یا بینندگان شما نمایش داده میشود.
در یک مدل کسب و کار تبلیغاتی، شما باید دو گروه از مشتریان را راضی کنید: خوانندگان یا بینندگان و تبلیغ کنندگان. گروه اول، ممکن است به شما پول پرداخت نکنند اما گروه دوم مطمئنا هزینه را پرداخت خواهند کرد.
مدل کسب و کار وابسته
مدل کسب و کار وابسته، معمولا به صورت آنلاین است. این مدل آنلاین، به جای تبلیغات بصری که به راحتی قابل شناسایی هستند، از پیوندهای تعبیه شده در محتوا استفاده میکند.
مدل کارگزاری
این مدل، با اتصال مشاغل کارگزاری خریداران و فروشندگان، به تسهیل معاملات کمک میکند. معمولا آنها برای هر معامله، مبلغی را به عنوان کارمزد از خریدار یا فروشنده و گاهی اوقات هر دوی آنها دریافت میکنند. بنگاهها یکی از رایجترین کسب و کارهای واسطه گری به حساب میآیند.
مدل سفارشی سازی
برخی کسب و کارها با انتخاب محصولات و خدمات موجود و افزودن یک عنصر سفارشی به معامله، هر فروش را برای مشتریان ویژه به صورت خاص و منحصر به فرد درمیآورند. به عنوان مثال، برخی آژانسهای مسافرتی سفرهای خاص را برای مشتریان ثروتمند رزرو میکنند.
مدل جمع سپاری
در صورتی که تعداد زیادی از افراد را گردآوری کنید و آنها را قانع کنید تا محتوای شما را در سایت خود به اشتراک بگذارند، در حال جمع سپاری هستید. این مدل معمولا با مدلهای تبلیغاتی برای ایجاد درآمد هماهنگ هستند. کلید موفقیت در جمع سپاری، ارائه پاداشهای مناسب برای جذب جمعیت است. این مدل شما را قادر میسازد تا یک تجارت بادوام و موفق ایجاد کنید.
مدل واسطه زدایی
اگر میخواهید چیزی تولید کنید و به فروش برسانید، معمولا برای رساندن محصول خود از کارخانه به فقسه فروشگاه باید از مجموعهای از واسطهها استفاده کنید. واسطه زدایی زمانی اتفاق میافتد که همه افراد واسطه را از زنجیره تامین کالا حذف کرده و جنس خود را مستقیما به مصرف کننده بفروشید. این به شما امکان میهد تا علاوه بر کاهش قیمت برای مشتریان، رابطه مستقیم خود را با آنها حفظ کنید.
مدل تقسیم بندی
به جای فروش کل یک محصول، میتوانید با مدل کسب و کار جزئی یا تقسیم بندی فقط بخشی از آن را بفروشید.
یکی از بهترین نمونههای این مدل کسب و کار، تقسیم زمانی است. به عنوان مثال، افراد در تعطیلات فقط زمان خاصی را صاحب خانه هستند و میتوانند چند هفته در سال از آن استفاده کنند.
مدل حق امتیاز
در مدل حق امتیاز یا Franchise، شما دستور شروع یک کسب و کار موفق را به شخص دیگری میفروشید. فروش دسترسی و خدمات پشتیبانی به صاحب امتیاز جدید برای راهاندازی کسب و کار کمک میکند. این مدل در صنعت رستوران داری رایجتر است، اما در انواع صنایع خدماتی مانند کسب و کارهای خدماتی و نظافتی نیز کاریرد دارد.
مدل Freemium
با مدل کسب و کار Freemium، بخشی از محصولات و خدمات خود را به صورت رایگان واگذار میکنید و برای ویژگیها یا خدمات ممتاز هزینه دریافت میکنید. این مدل امکان استفاده نامحدود از ویژگیهای اساسی را به صورت رایگان فراهم میکند و فقط از مشتریانی که خواهان دسترسی به عملکردهای پیشرفتهتر هستند، هزینه دریافت میکند.
مدل Leasing
این مدل کسب و کار، شبیه اجاره است. در پایان قرارداد اجاره، مشتری باید محصولی که از شما اجاره کرده است را برگرداند. لیزینگ، معمولا برای محصولات با قیمت بالا مورد استفاده قرار میگیرد که در آن مشتریان قادر به خرید کامل نباشند، اما در عوض میتوانند برای مدتی محصول را اجاره کنند.
مدل بازار فروش
بازارها به فروشندگان امکان میدهند تا ضمن فهرست کردن اقلام فروش، ابزارهای کارآمد و مناسبی را برای اتصال به فروشندگان در اختیار مشتریان قرار دهند.
مدل کسب و کار بازار میتواند از منابع مختلفی مانند کارمزد به خریدار یا فروشنده برای یک معامله موفق، خدمات اضافی برای کمک به تبلیغ محصولات فروشندگان ایجاد کند تا خریداران آرامش خاطر بیشتری داشته باشند.
مدل حراج معکوس
این مدل کسب و کار، حراجها را وارونه کرده و فروشندگان را مجبور میکند تا پایینترین قیمتهای خود را به خریداران ارائه دهند. بنابراین برای خریداران این امکان وجود دارد که کمترین قیمت ارائه شده را انتخاب کنند.
مدل اشتراک
مدلهای اشتراکی هر روز رایجتر میشوند. در این مدل کسب و کار، مصرف کنندگان برای دسترسی به یک سرویس، باید هزینه اشتراک پرداخت کنند.
در گذشته اشتراک مجلات و روزنامهها رواج داشت، اما این مدل اکنون به اشتراک نرم افزار و خدمات آنلاین تغییر یافته است.
مدل کسب و کار چه جایگاهی در سازمان شما دارد؟
اما جایگاه مدل کسب و کار چیست. برای درک مدل کسب و کار، باید جایگاه آن را در سازمان خود بشناسید. همان طور که قبلا گفتیم، مدل کسب و کار، منطق کسب درآمد شرکت شما را به صورت سیستمهای اطلاعاتی، فرآیندها، استراتژیها و مدلهای کسب و کار بیان میکند. این مفهوم بین استراتژی، فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان شما ارتباط برقرار میکند.
از آنجا که تعیین و تدوین مدل کسب و کار یکی از فرآیندهای اصلی در مدیریت استراتژیک است و نقش مهمی در تدوین استراتژیهای کسب و کار دارد، سازمانها باید بتوانند یک مدل کسب و کار رقابت پذیر و موثر برای خود طراحی کنند.
چگونه بهترین مدل کسب و کار را انتخاب کنیم؟
هر چند که برای راهاندازی کسب و کارتان راهکارهای زیادی وجود دارد، اما قبل از تصمیم گیری لازم است همه گزینههای موجود را به دقت بررسی کنید. به خاطر داشته باشید که برای موفقیت کسب و کار و رسیدن به سود باید تحقیق کنید و مطمئن شوید مدلی که انتخاب میکنید با ایدهها و بازار هدف شما کاملا سازگار است.
در این بخش به مواردی اشاره میکنیم که باید هنگام تصمیم گیری آنها را در نظر بگیرید:
بازار هدف
ابتدا باید بررسی کنید که آیا ایده شما واقعا قابل اجراست یا نه. لازم است در بازار هدف خود تحقیق کنید تا دامنهای از مشتریان احتمالیتان به دست آورید و مطمئن شوید که نیازها و درخواستهایی وجود دارد که محصولات و خدمات شما میتوانند آنها را برآورده کنند. اما در صورتی که افراد بسیار کمی به محصولات شما تمایل دارند و یا مردم محصولات شما را نمیخواهند، بهتر است در نظرات و ایدههای خود تجدید نظر کنید.
رقابت
اینکه بدانید موقع ورود به یک بازار خاص با چه کسانی روبرو میشوید، اهمیت زیادی دارد. پس بهتر است رقابتی فکر کنید و بررسی کنید اکنون چند نفر کاری که شما میخواهید انجام دهید را انجام میدهند و چقدر موفق هستند.
سپس فکر کنید چگونه میتوانید این کار را بهتر انجام دهید؟ چگونه میتوانید ارزش بیشتری به کارتان اضافه کنید؟ چه مواردی کسب و کار شما را از بقیه متمایز میکند؟
به این ترتیب نشان میدهید افکار و ایدههای شما شایستگی لازم را دارند و حتما برای محصولاتتان تقاضای مناسب وجود دارد. اما به خاطر داشته باشید که بهتر است از بازارهایی که اشباع شدهاند دوری کنید، چرا که رقابت در این بازهرها بسیار سخت و پر هزینه است.
مشتریان بالقوه
مشخص کنید که دقیقا میخواهید به چه افرادی خدمات رسانی کنید. علایق، مشکلات و اهداف آنها چیست. وقتی تصویر واضحی از مشتریان بالقوه خود داشته باشید، تشخیص اینکه چگونه میتوانید به بازار هدف خود نزدیک شوید، سادهتر خواهد بود.
جریانهای درآمد
همان ایده اولیهای که شما را به راهاندازی کسب و کار ترغیب کرد، منبع اصلی درآمد شما خواهد بود. با این حال لازم است بررسی کنید که چه امکانات دیگری برای اضافه کردن جریانهای درآمدی متعدد وجود دارد. به بیان دیگر، فقط بر فروش یک محصول یا ارائه یک خدمت تمرکز نکنید. تمام گزینهها را بررسی کنید و سعی کنید از چندین جریان پول به دست آورید. به عنوان مثال، میتوانید با اضافه کردن محصولات و خدمات وابسته به پیشنهادات خود، درآمد اضافی ایجاد کنید.
و در انتها..
امیدواریم به سوال مدل کسب و کار چیست، به خوبی پاسخ داده باشیم. همان طور که گفتیم، در شروع کارتان، لازم نیست حتما مدل تازهای ارائه دهید. استفاده از مدلهای موجود هم میتواند شما را به موفقیت برساند، چرا که کارایی و اثر بخشی آنها به اثبات رسیده است. از سوی دیگر، ارائه یک مدل جدید کسب و کار، شاید در ابتدا پر درآمد به نظر برسد اما خطرات و مشکلات زیادی به همراه دارد، چرا که شما نمیدانید مشتریان این مدل جدید را میپذیرند یا نه.
هر چند این مقاله فهرست کاملی از تمامی مدلهای کسب و کار موجود نیست، اما امیدواریم به شما کمک کند تا در مورد ساختار کسب و کارتان تصمیم درستی بگیرید.
بهترین سرمایه گذاری چیست؟
اینجا به شما کمک میکنیم سودآورترین بازار مالی را تشخیص دهید.
اگر به دنبال سرمایه گذاری در بهترین و سودآورترین بازار مالی دنیا هستید باید بدانید که موفقیت شما در بازارهای مالی ارتباط زیادی به خود آن بازار نداشته و شما در بازاری موفق و سودآور خواهید بود، که در آن بهتر عمل کنید. پس سوال مهمتری که باید به دنبال جواب مناسب برای آن باشید این است که شما در کدام بازار مالی می توانید عملکرد بهتر و قویتری داشته باشید؟
کالج تی بورس با برگزاری کارگاه ها و ورکشاپ های رایگان آموزشی در مورد بازارهای مالی مختلف که شامل بورس ایران، ارز دیجیتال، آتی کالا، سهام جهانی و بازار فارکس است، به شما کمک خواهیم کرد با درک بهتری که از بازارهای مالی کسب می کنید، بازار مناسب خود را برای سرمایه گذاری و موفقیت در آن شناسایی و انتخاب کنید.
زمان بندی برگزاری کارگاه های رایگان آموزشی
کارگاه رایگان سهام جهانی
- 14 تیرماه
- ساعت 21 – 20
- سخنران پرهام حجازی
کارگاه رایگان ارز دیجیتال
- بزودی اعلام میشود
- ساعت 17 – 20
- سخنران حسین سلطانی
کارگاه رایگان بازار فارکس
- بزودی اعلام میشود
- ساعت 20 – 17
- سخنران محسن محمودآبادی
کارگاه رایگان آتی کالا
- بزودی اعلام میشود
- ساعت 22 – 21
- سخنران حسین شمس
کارگاه رایگان بورس ایران
- بزودی اعلام میشود
- ساعت 17 – 20
- سخنران بهروز باقری
جهت حضور در کارگاهها ثبتنام کنید
آنچه در این کارگاه های آموزشی دنبال خواهیم کرد
کوه نوردی را تصور کنید که قصد فتح قلهای را دارد، قبل از صعود از تمام مختصات آن کوه آگاه میشود و شرایط جوی را ثبت میکند و تمام اطلاعات لازم را برای صعود جمعآوری میکند. روز موعود متوجه خواهد شد اطلاعات ثبت شده وی دچار تغییر شده و برنامههای از پیش تعیین شده وی دیگر کارایی لازم را ندارد.
بازارهای مالی و کسبوکارها دقیقا مانند این کوه یخی است و همیشه یه عنوان یک موجود زنده در حال تغییر است. در مقابل برای رفع این معضل نیاز به یک تفکر جایگزین و حرفهای تر داریم به نام کوله پشتی؛ تفکر کوله پشتی به شما کمک میکند که بدون نگرانی برای تغییرات این موجود زنده آمادگی لازم را داشته باشید.
شما در کوله پشتی خود، تمامی مهارتهای لازم را برای تغییرات پیش بینی نشده را دارید و با استفاده به موقع از آن برای هر حالت این موجود زنده آمادهاید. کوله پشتی شما دارای مهارت و دانشی است که باعث خواهد شد هیچ وقت هیچ شرایطی مانع از صعود و حرکت شما نشود و بتوانید هر بازار مالی را فتح کنید.
در کارگاه های کالج تی بورس ما با تفکر کوله پشتی پیش خواهیم رفت و تمرکز ما بر روی اصول و مهارتهایی خواهد بود که شما برای فتح هر بازار مالی به آن نیاز خواهید داشت.
توضیحات مهندس ایمان صاحبدادی در مورد کارگاهها و ورکشاپهای کالج تیبورس
بهترین بازار مالی برای سرمایه گذاری در سال 1400 کدام است؟
تا حالا به این فکر کرده اید که چه بازار مالی می تواند بیشترین سود را برایتان داشته باشد؟
سرمایه گذاری عنصر اساسی خلق ثروت و رسیدن به اسقلال مالی است. در اصل ما در سرمایه گذاری قصد داریم، کاری کنیم که دارایی های ما برای ما درآمد غیر فعال ایجاد کنند. که این مهم نیازمند آگاهی از شاخص های اقتصادی و بررسی بازار های مالی مختلف است.
در کشور ایران به دلیل شرایط ویژه روابط بین المللی، وضعیت اقتصای حاشیه سود دقیقاً چیست؟ و نرخ تورم، مدام دستخوش تغییرات مهمی می شود. که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تأثیرات اساسی بر انواع بازار های مالی در داخل کشور میگذارند. بازار هایی مانند بازار ارز و دلار، طلا، مسکن و مستقلات، بازار بورس ایران و بازار های بورس جهانی مانند فارکس و ارز دیجیتال از جمله بهترین بازارهایی هستند که در صورت تسلط به اصول شان و سرمایهگذاری در آنها، می توانید ارزش دارایی های خود را چندین برابر کنید.
به نظر شما بهترین و پر سود ترین سرمایه گذاری در سال 1400 را در کدام بازار می توانیم تجربه کنیم؟ در ادامه قصد داریم اصول و بهترین راه سرمایه گذاری با پول کم و زیاد را به طور تخصصی در بازار بورس، فارکس و ارز دیجیتال که جزو سودده ترین بازارها محسوب میشوند را مورد بررسی قرار دهیم.
پر سود ترین بازار مالی برای سرمایه گذاری
بهترین بازار مالی برای سرمایه گذاری با پول کم و زیاد، بازار مشخصی نیست. بلکه این بازار می تواند با توجه به میزان سرمایه و ذهنیت مالی هر شخص متفاوت باشد. اما در علم اقتصاد همواره معیارهایی برای تعیین، بهترین بازار مالی برای سرمایه گذاری در بازه های زمانی مختلف وجود دارد.
یکی از مهم ترین معیار های، مشخص کردن پر بازده ترین بازار، میزان ریسک سرمایه گذاری است. رابطه مستقیمی میان بازده یا سود و میزان ریسک سرمایهگذاری در بازار های مالی وجود دارد. به عبارتی هر چقدر ریسک سرمایه گذاری در یک بازار افزایش پیدا کند، ریوارد یا سود دریافتی سرمایه گذاران آن بازار نیز افزایش می یابد.
بسیاری از بازار های مالی مانند مسکن، طلا، بازار سهام و رمز ارز و … برای سرمایهگذاری مناسب هستند. پس اگر بخواهیم منصفانه سخن بگوییم، تمام آنها پتانسیل، رشد ارزش سرمایه شما را دارند. اما نکته حائز اهمیت این است که، کدام بازار می تواند بیشترین سود را داشته باشد؟
بهترین و پر سود ترین سرمایه گذاری در سال 1400
بازار سهام و ارز دیجیتال، انتخاب اول بسیاری از سرمایهگذاران هوشمند به عنوان بهترین راه سرمایه گذاری با پول کمو زیاد است. زیرا ریسک سرمایهگذاری در این بازار نسبت به سایر بازار های مالی بیشتر است. به همین دلیل حاشیه سودی که می توان از آن بدست آورد بیشتر از سایر بازارها است.
البته لازم به ذکر است که این بدین معنا نیست که بازارهای دیگر کمتر از بازار سهام و ارز دیجیتال سودده هستند. بلکه بدین معناست که بر اساس یک برآیند کلی، بازار سهام و ارز دیجیتال، قابلیت بازدهی بیشتری دارد.
تمام بازارهای مالی یک خصلت و ویژگی مشترک دارند. « همواره بعد از یک رشد شارپی، شاهد اصلاح و ریزش قیمت هستیم.» تفاوت یک معامله گر یا سرمایه گذار مبتدی و حرفه ای دقیقا اینجا مشخص می شود.
سرمایه گذاران حرفه ای همواره با تکیه به دانش و تحلیل های خود، در هر بازه زمانی، بهترین بازار را برای سرمایه گذاری انتخاب میکنند، در بهترین نقطه وارد بازار می شوند و در نهایت در بهترین نقطه از بازار خارج می شوند. در ادامه مطالب هر یک از بازار های مالی نام برده را مورد بررسی و واکاوی قرار میدهیم.
چیدمان قفسه های سوپرمارکت و مرچندایزینگ
مرچندایزینگ مربوط به نحوه ارائه محصولات است و به مشتریان کمک میکند، آنچه را که می خواهند پیدا کنند و همچنین آنها را برای خریدهای بیشتر تشویق میکند. مرچندایزینگ به شما کمک میکند تا چیدمان قفسه های سوپرمارکت را به بهترین شکل انجام دهید و دقیقاً مشخص کنید که کدام محصول، کجا قرار گیرد.
مرچندایزینگ چیست؟
مرچندایزینگ شامل فرآیند طراحی چیدمان قفسه های سوپرمارکت و نمایش بهتر محصولات برای به حداکثر رساندن فروش و ایجاد تجربهای هیجان انگیز برای مشتری است. مرچندایزینگ از نظر علمی توضیح میدهد که رفتار مشتریان یک فروشگاه چگونه است و چطور میتوان با ارائه متفاوت محصولات، تجربه خرید مطلوب را به مشتری ارائه داد.
برنامهریزی چگونگی ارائه محصولات و کالاها در سوپرمارکت
بسیار مهم است که زمان زیادی را صرف برنامهریزی چیدمان قفسههای سوپرمارکت کنید، زیرا اگر این کار به درستی انجام شود، مشتریان شما همیشه، چند کالای اضافی را علاوه بر آن چه که برای خرید در ذهن داشتند، خریداری خواهند کرد. آنها همچنین محصولات مورد نظر خود را راحتتر پیدا میکنند.
در ادامه چند نکته کلی برای چیدمان قفسه های سوپرمارکت ارائه شده است که میتواند به افزایش فروش سوپرمارکت منجر شود. پیشنهاد میکنیم مقاله راهکارهای افزایش فروش سوپرمارکت را مطالعه کنید.
1) کالاهای پرمصرف را در انتهای فروشگاه قرار دهید
این امر مشتریان را مجبور میکند تا برای رسیدن به موارد پرمصرفی مثل، شیر، ماکارونی یا … از کنار همه موارد کم مصرفی که در قفسههای جلویی فروشگاه هستند عبور کنند. شما متوجه خواهید شد که مشتریان در طول مسیرشان همیشه یک یا دو مورد اضافی را که فراموش کرده بودند و یا از وجود آن بی اطلاع بودند، انتخاب میکنند.
2) مسیر را به سمت انتهای فروشگاه با کالاهای با حاشیه سود بالا پر کنید
آیتمهایی را که حاشیه سود بالایی دارند در مسیر قفسه کالاهای پرفروش که در قسمت انتهای فروشگاه شما وجود دارد، قرار دهید.
برای مثال در تصویر مشاهده میکنید که دستمال توالت که حاشیه سود بالایی دارد در کنار مسیر قرار گرفته است. این نوع چینش همچنین یک یادآوری مناسب برای مشتریان است و به آن ها می گوید، چیزی را فراموش کردهاند، یا در حال اتمام موجودی آن در خانه هستند و باید بیشتر بخرند. این به معنی فروش بیشتر برای سوپرمارکت شما است.
3) محصولات فصلی را در جلوی فروشگاه خود قرار دهید.
در هر زمان از سال محصولات فصلی را در قسمت های جلویی فروشگاه خود قرار دهید. در غیر این صورت محصولات، حتی تا بعد از فصل فروش آنها باقی مانده و شما چارهای جز کاهش قیمت برای فروش آنها نخواهید داشت. حالت بدتر این که، مجبور شوید همه را دور بیندازید؛ بنابراین بهترین کار، نگه داشتن آن در قسمت جلویی فروشگاه برای فروش بهتر آنهاست. برای آشنایی بیشتر با راهکارهای مدیریت فروش فصلی مقاله اهمیت برنامه ریزی فروش فصلی را مطالعه کنید.
اگر کالاهای فصلی زیادی ندارید، اقلام حاشیهای مانند آدامس، آبنبات و یا لوازم جانبی را در قسمت جلو قرار دهید. این مکان، جایی با احتمال بالا برای به فروش رفتن آنهاست.
4) محصولات و کالاهای عمومی را در قسمت های مشخصی از فروشگاه قرار دهید
این امر اجازه میدهد تا مشتریان با جایی که محصولات در فروشگاه شما واقع شدهاند آشنا شده و ترتیب موارد مختلف را به ذهن بسپارند. شما میتوانید سازماندهی فروشگاه خود را به شکل بخشها و دستههای مختلف در نظر بگیرید، به طوری که مشتریان بتوانند با محل محصولات شما در فروشگاه آشنا شوند.
5) توجه داشته باشید که مشتریان همیشه هنگام ورود به سمت راست میچرخند
سمت راست فروشگاه، جایی است که مشتریان معمولاً پس از ورود به آن جا میروند؛ بنابراین یکی از فضاهای مناسب برای فروش است که باید به خوبی از آن استفاده شود. همیشه مطمئن شوید موارد حاشیهای اما جذاب را در این سمت قرار داده اید.
این قسمت، که به عنوان «دیوار قدرت» شناخته میشود، محلی برای نشان دادن قدرت برند فروشگاه شماست. اقلامی که را جذابتر هستند (نه لزوماً محبوبترینها) انتخاب کنید و بازدیدکنندگان را تشویق کنید تا بیشتر با آنها تعامل کنند.
6) هرگز مواردی که گمان میرود مورد سرقت قرار گیرند را در انتهای فروشگاه قرار ندهید
به طور معمول قسمت انتهایی فروشگاهها سادهترین مکان برای سرقت است، زیرا این بخش از پنهانترین بخشهای فروشگاههاست. پس بهتر است چیدمان قفسه های سوپرمارکت به گونهای باشد که اقلامی که احتمال سرقت آنها میرود مانند لوازم آرایشی در نزدیکی صندوق و مناطق دیگری که به راحتی از نقاط مختلف فروشگاه شما قابل مشاهده است، قرار داده شوند. همچنین اطمینان حاصل کنید که دید شما نسبت به انتهای فروشگاه مناسب بوده و یا در آنجا از دوربینهای امنیتی استفاده کردهاید.
7) اقلام کممصرف و حاشیهای را در کنار صندوق قرار دهید
اطراف صندوق فروشگاه محل مناسبی برای فروش اقلام کمهزینه و یا حاشیهای است که توجه مشتریان را قبل از ترک فروشگاه به خود جلب میکنند. شما میتوانید این مکان را با مواردی مثل آبنبات، باتری، جوراب، لوازم جانبی آرایش مو و موراد مشابه پر کنید.
این اقلام باید به شیوهای قرار داده شوند تا روند بررسی خریدهای مشتریان را مختل نکنند، بنابراین سعی نکنید که روی میز و یا اطراف آن را بیش از اندازه با آیتمهای حاشیه سود دقیقاً چیست؟ مختلف پر نکنید. مشتریان باید فضای کافی برای قرار دادن حداقل 10 آیتم روی میز داشته باشند.
جمعبندی
چیدمان قفسه های سوپرمارکت به گونهای که تمام آیتمهای موجود در فروشگاه را به نمایش بگذارد تا توجه مشتریان را به بهترین شکل جلب کند، دشوار است. به یاد داشته باشید که مهمترین نکات مربوط به چیدمان قفسه های سوپرمارکت که توصیه میشود حتماً رعایت کنید قرار دادن محصولات همگروه در کنار کم و قرار دادن کالاهای پرفروش در انتهای فروشگاه هستند.
دیدگاه شما