مدیریت ریسک
موضوع مدیریت ریسک در نهادهای مالی و بنگاه های اقتصادی اهمیت ویژه ای دارد و سهامداران، قانونگذاران، نهادهای حرفهای و سازمانهای رتبهبندی برای ادارۀ بهتر امور شرکتها از مدیریت ریسک و کنترل داخلی استفاده میکنند. مدیریت ریسک سازمانی پدیدهای نسبتاً جدید است و تعدادی از مطالعات هنوز در صدد بررسی این موضوعاند که مدیران ریسک چگونه بر پردازش تصمیمها در سازمان تأثیر میگذارند. گروه مالی هلدیر به منظور ارائه خدمات مدیریت ریسک رویکردی سیستماتیک و یکپارچه از مدیریت کل را در تعیین ریسکهایی که یک شرکت با آنها روبهروست در پیش می گیرد. بنابراین گروه مالی هلدیر با پیاده سازی مدیریت ریسک در نهادهای مالی تلاش می کند که تمام ریسکهای شرکت برای مدیران آن روشن و قابل کنترل گردد. گروه مالی هلدیر کمک میکند که مدیریت، هدف خود را – که حداکثرکردن ارزش داراییهای شرکت است – به انجام برساند. با اجرای مدیریت ریسک سازمانی همۀ ریسکها در چهارچوبی هماهنگ و راهبردی مشاهده میشوند. مدیریت ریسک سازمانی را میتوان فرایندی از مدیریت ریسک شرکت در نظر گرفت که در آن هر دو نوع ریسکهای مالی و غیرمالی مانند ریسکهای عملیاتی و ریسکهای راهبردی بهصورت یکپارچه مدیریت میشوند. شرکتهای موفق در خلق یک برنامة مؤثر مدیریت ریسک سازمانی، مزیت رقابتی بلندمدتی را نسبت به شرکتهایی به دست آوردهاند که ریسکها را بهطور جداگانه مدیریت میکنند (مدیریت ریسک سنتی). شواهد ضدونقیضی در زمینۀ تأثیر مدیریت ریسک سازمانی بر ارزش شرکت وجود دارد.
ریسکهای مالی و غیرمالی:
جدول زیر خلاصۀ تعاریف ریسکهای مجزا در زیربخشهای ریسکهای مالی و غیرمالی را ارائه کرده است. این ریسکها در شرکت های مورد بررسی گروه شناسایی شده و شامل 7 ریسک در زیربخش ریسکهای مالی و 7 ریسک در زیربخش ریسکهای غیرمالی است. با توجه به فعالیت شرکت های مورد بررسی در بخش خدمات مالی، تعاریف مطرحشده در جدول مذکور بر همین اساس ارائه شده است.
مدیریت ریسک سرمایه گذاری
در بازار سهام، رابطه قوی بین ریسک و بازده وجود دارد. در واقع هرچقدر که ریسک بیشتر باشد، بازده نیز افزایش خواهد یافت. اما چیزی که اهمیت دارد این است که چگونه می توان این ریسک را مدیریت کرد. در اصطلاحات مالی، مدیریت ریسک، فرآیند شناسایی و ارزیابی ریسک و سپس تدوین استراتژی هایی برای مدیریت و به حداقل رساندن آن، در حالیکه بازده را به حداکثر می رساند، می باشد. ریسک و نوسانات قیمتی همواره در بازارهای مالی وجود دارند و افرادی در این زمینه موفق هستند که بتوانند فرآیند مدیریت ریسک را به خوبی انجام دهند. در این مقاله قصد داریم که شما را با مفهوم مدیریت ریسک و استراتژی های آن آشنا کنیم.
مدیریت ریسک به چه معناست؟
سرمایه گذاری در هر بازار مالی از جمله بورس، مقداری از ریسک را می طلبد و برای اینکه یک سرمایه گذار این ریسک را بپذیرد، باید به طور مناسبی ریسک قابل جبران باشد. این غرامت به صورت موضوعی به نام حق بیمه ریسک می باشد. بنابراین ریسک برای سرمایه گذاری در بورس مهم است؛ زیرا بدون ریسک هیچگونه سودی حاصل نمی شود. سرمایه گذاران موفق از استراتژی های مدیریت ریسک بازار سهام برای به حداقل رساندن ریسک و به حداکثر رساندن سود استفاده می کنند. در بازارهای مالی از جمله بورس ایران، به طور کلی دو نوع ریسک وجود دارد:
ریسک بازار
ریسک بازار از احتمال افزایش یا کاهش قیمت ها در بازارهای مالی حاصل می شود. در واقع نوسانات قیمتی موجود در بورس و فرابورس می تواند نمونه ای از ریسک بازار باشد.
ریسک تورم
ریسک دیگر یعنی تورم، در واقع کاهش قدرت خرید ناشی از افزایش قیمت کالاها و خدمات در طول زمان است. ریسک تورم در سرمایه گذاری های طولانی مدت مورد توجه قرار می گیرد؛ چراکه در کوتاه مدت ریسک بازار از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین این ریسک بازار است که می تواند تا حدی کنترل شود؛ اما ریسک تورم قابل کنترل نیست.
استراتژی های مدیریت ریسک
استراتژی های خاصی وجود دارند که می توانند برای کاهش و مدیریت ریسک در بازار سهام استفاده شوند که در ادامه به معرفی تعدادی از آن ها می پردازیم.
روند بازار را دنبال کنید
این موضوع یکی از روش های اثبات شده برای به حداقل رساندن خطرات در بازار سهام است. مسئله این است که، تشخیص روند در بازار دشوار است و روندها ممکن است خیلی سریع تغییر کنند. روند بازار ممکن است یک ماه یا یک سال و یا حتی بیشتر نیز ادامه داشته باشد. همچنین روندهای کوتاه مدت نیز در دل روندهای بلند مدت وجود دارند.
متنوع سازی پرتفوی
یکی دیگر از استراتژی های مفید مدیریت ریسک در بازار سهام، متنوع سازی ریسک خود با سرمایه گذاری در یک پرتفوی یا سبد مناسب است. در پرتفوی، سرمایه گذاری خود را به چندین شرکت، بخش و کلاس دارایی متنوع می کنید. این احتمال وجود دارد که در حالیکه ارزش یک سرمایه گذاری خاص کاهش می یابد، ممکن است ارزش سرمایه گذاری دیگر افزایش یابد. صندوق های سرمایه گذاری یک روش دیگر برای متنوع سازی تأثیرات است. بنابراین، برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری خود می توانید از این استراتژی استفاده کنید.
حد ضرر
حد ضرر وسیله دیگری است که با رعایت آن، در صورت سقوط قیمت سهام، بیشتر ضرر نمی کنید. در این استراتژی، سرمایه گذار این گزینه را دارد که در صورت سقوط قیمت سهام به زیر یک حد معین، سهام خود را برای جلوگیری از ضرر بیشتر بفروشد.
وارن بافت در توصیه ای جالب به تمام سرمایه گذاران می گوید: "ضرر نکنید!" اما بازار سهام با ریسک ضرر آمیخته شده است ولی خوشبختانه استراتژی های کافی برای یک سرمایه گذار عاقل برای محافظت از پول خود و اطمینان از سود وجود دارد. استفاده دقیق و به موقع از این گزینه ها به شما کمک می کند تا مدیریت ریسک خوبی داشته باشید.
مدیریت ریسک در همه حوزه های مالی وجود دارد. کارگزاران سهام از ابزارهای مالی و معاملات آتی استفاده می کنند و مدیران مالی از استراتژی هایی مانند متنوع سازی سبد سهام، تخصیص دارایی و اندازه گیری موقعیت، برای کاهش یا مدیریت موثر ریسک استفاده می کنند. به هر حال روش هایی که در این قسمت گفته شد، همگی با مدیریت صحیح امکان پذیر می باشد.
عواقب عدم مدیریت ریسک
مدیریت ناکافی ریسک می تواند عواقب شدیدی را برای شرکت ها، افراد و اقتصاد به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال، حباب مسکن در سال 2007 در ایالات متحده که به ایجاد رکودی بزرگ انجامید، ناشی از تصمیمات و مدیریت نادرست بود. در آن دوره وام دهندگانی بودند که وام های رهنی را به افرادی با اعتبار ضعیف ارائه می دادند که این موضوع باعث ریسک های جبران ناپذیری شد و در نهایت، رکود اقتصادی نتیجه این مدیریت بد شد.
نحوه مدیریت ریسک
ما تمایل داریم به "ریسک" با دید عمدتا منفی نگاه کنیم. با این حال، در دنیای سرمایه گذاری، ریسک ضروری است و از عملکرد مطلوب جدا نیست.
تعریف رایج از ریسک سرمایه گذاری، انحراف از نتیجه مورد انتظار است. ما می توانیم این انحراف را به صورت مطلق یا نسبت به چیز دیگری، مانند یک معیار بازار بیان کنیم.
اگرچه ممکن است این انحراف مثبت یا منفی باشد، اما متخصصان سرمایه گذاری معمولاً این ایده را قبول می کنند که چنین انحرافی، مقداری از نتیجه در نظر گرفته شده برای سرمایه گذاری های شما را نشان می دهد. بنابراین برای دستیابی به بازده بالاتر انتظار می رود که خطر بیشتری را بپذیریم.
همچنین یک ریسک دیگر نیز وجود دارد که باعث افزایش نوسانات می شود و متخصصان سرمایه گذاری به طور مداوم به دنبال راه هایی برای کاهش چنین بی ثباتی هستند و در مورد چگونگی انجام این کار توافق روشنی بین آن ها وجود ندارد.
نکته: اینکه یک سرمایه گذار چقدر نوسان را بپذیرد، کاملا به تحمل سرمایه گذار در برابر ریسک بستگی دارد.
در مورد یک متخصص سرمایه گذاری، باید بدانیم تحمل آن ها برای رسیدن به اهداف سرمایه گذاریشان چقدر است. یکی از معیارهای مخاطره پذیری متداول، که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد، اندازه گیری آماری و استفاده از انحراف معیار است. شما به متوسط بازده سرمایه گذاری نگاه می کنید و سپس میانگین انحراف معیار آن را در همان بازه زمانی می یابید. این به سرمایه گذاران کمک می کند تا ریسک را به صورت عددی ارزیابی کنند. اگر آن ها معتقد باشند که از نظر مالی و عاطفی می توانند ریسک را تحمل کنند، اقدام به سرمایه گذاری می کنند.
جمع بندی
برای اینکه بهترین سرمایه گذاری را در بورس و سایر بازارهای مالی داشته باشید و به نتیجه مطلوب خود برسید، کافی است ریسک های خود را به بهترین نحو مدیریت کنید و تجربه ها نشان داده است افرادی که مدیریت ریسک را در سرمایه گذاری های خود در نظر گرفته اند، عملکرد بهتری را خلق کرده اند.
مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک (به طور خلاصه)
مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه ضروریترین مهارت در کسب درآمد از بازارهای مالیست. اگر با بازارهای مالی آشنایی کافی ندارید پیش از ورود به بحث خوب است با آن آشنا شوید. به این منظور میتوانید مقالهی بازارهای مالی و انواع آن را از وبلاگ اکسلایت مطالعه کنید و به این مطلب برگردید.
مدیریت سرمایه (Asset Management) چیست؟
مدیریت سرمایه، سادهترین اصطلاحی است که البته اگر مدیریت ناوگان (Fleet Management) را اصطلاحی متشکل از تمام جنبههای مدیریت مدیریت ریسک و دارایی مدیریت ریسک و دارایی ناوگان در نظر بگیرید، مدیریت سرمایه هم چنین تعریفی دارد، اما تمامی دارایی ها و همچنین آنهایی که جزو ناوگان شرکت محسوب میشود را نیز مدیریت میکند.
ساختمانها، ماشینآلات سنگین، ابزارآلات و در واقع هر دارایی محسوس و نامحسوسی، میتواند به طور اثربخش توسط یک نهاد مرکزی مدیریت شود. علاوه بر مدیریت تحرک (Mobility Management)، مدیریت سرمایه گام بعدی مدیریت ریسک و دارایی تکامل مدیریت ناوگان تلقی میشود.
چرا مدیریت سرمایه لازم است؟
این امر، به حصول اطمینان از بکارگیری دارایی و سرمایهها کمک کرده و امکان بازنگری عملکرد را فراهم میکند که در نتیجه، به هنگام وقوع حوادثی نظیر خرابیهای پیش بینی نشده، باعث جلوگیری از بروز هزینههای غیرضروری و اضافی میشود.
مدیر سرمایه کیست؟
مدیران سرمایه با ارائه یک برنامه مدیریت سرمایه اثربخش، قادر به توسعه، اجرا، حفظ و نگهداری، بهروزرسانی و کاهش هزینههای دارایی ها به صورت اثربخش هستند.
به عبارت دیگر، شرکتهای مدیریت سرمایه متخصصان بیرونی هستند که برای مدیریت دارایی ها از طرف یک کسب و کار، وارد شرکت میشوند. این شرکتها، تیمی از خبرگان هستند که دارایی ها، جریان پول و مال و اموال در دسترس شرکت را کنترل میکنند.
اکسلایت هم بر آن است تا در آیندهای نزدیک به مدیر سرمایه بدل شود و صفر تا صد خدمات مدیریت سرمایه را به هر کسی که مشتاق آن است ارائه دهد.
نحوه کار مدیریت سرمایه چگونه است؟
مدیریت سرمایه، دربرگیرنده شمای تاریخی کل چرخه عمر یک دارایی است. مدیریت سرمایه از طریق صفحات گسترده (spreadsheets) پیاده سازی شده و اثربخشترین این نوع سیستمها آنهایی هستند که از نرم افزارهای مربوطه استفاده میکنند.
این نوع نرم افزارها قادر به جمعآوری و تحلیل کارا دادهها بوده و امکان تصمیمگیری در رابطه با مدیریت دارایی ها را فراهم میکنند.
مزایای مدیریت سرمایه چیست؟
برای اینکه یک برنامه مدیریت سرمایه اثربخش باشد، باید از طریق یک سیستم مدیریت سرمایه دارای قابلیت نظارت و نگهداری دارایی های باارزش محسوس و نامحسوس، پشتیبانی شود. این نوع سیستمها مشابه سیستمهای مدیریت ناوگان بوده، اما میتوانند در مقیاس بزرگتری پیادهسازی شوند.
با همکاری دیگر دفاتر، مناطق و تسهیلات؛ داراییهایی نظیر وسائل نقلیه، ابزارها، تجهیزات، فرایندها و حتی کارکنان را میتوان بوسیله تنها یک دفتر مرکزی به صورت کاراتر مدیریت کرد. این همکاری، به کسب و کارها در کاهش مخارج کلی سرمایه گذاری و عملیاتی مربوط به دارایی ها کمک میکند.
چند نمونه از ویژگی های یک نرم افزار مدیریت سرمایه
· تمام دارایی ها را کنترل کند.
· قادر به مدیریت دارایی ها از مکانهای مختلف باشد.
· فرصت برنامهریزی در قبال ریسک و خطرات مالی، عملیاتی و حقوقی را فراهم کند.
· سطوح خدماتی را مشخص کند.
· پورتفولیو سرمایه را سازماندهی کند.
نحوه توسعه برنامه مدیریت سرمایه
برای تهیه یک برنامه م.س. اثربخش باید ۴ قدم را طی کنید:
تعیین هدف
هدف از مدیریت سرمایه باید همسوی اهداف سازمان بوده و در زمان تعیین آن، باید چالشهای پیش روی مدیریت دارایی، مقاصد، اولویتها و قابلیتهای کسب و کار نیز در نظر گرفته شود.
برای تعیین اهداف، همیشه از اسمارت (SMART) بودن آنها اطمینان حاصل کنید. اسمارت بودن یعنی اهداف شما باید مشخص (Specific)، قابل اندازه گیری (Measurable)، دست یافتنی (Achievable)، واقعی (Realistic) و در محدوده زمانی مشخص (Time-bound) باشند.
ایجاد استراتژی و راهبرد
اهداف، تنها در صورت داشتن استراتژی و عملکرد به موقع، قابل دستیابی خواهند بود. به هنگام بازنگری سرمایه، سوالات زیر را در نظر داشته باشید:
· کدام دارایی ها متعلق به کسب و کار هستند؟
· در چه شرایطی هستند؟
· عمر باقی مانده آنها چقدر است؟
· ارزش اقتصادی آنها چقدر است؟
مدیریت ریسک در بازار سرمایه
به طور کلی مدیریت ریسک فرایند مهم شناسایی، تحلیل و پاسخ به عوامل خطرآفرینی است که در مدت زمان انجام یک پروژه ممکن است پیش بیاید.
۴ دلیل عمده توجیه کننده علت خرابی یک دارایی است:
· عدم دستیابی به نیازها
· عدم دستیابی به سطوح خدماتی
· شکست اقتصادی؛ تجاوز هزینههای عملیاتی از هزینههای سرمایهای
· پایان عمر؛ توقف کارکرد دارایی
پس از اتمام این مرحله، سطح ریسک در مقایسه با اثر آن روی دیگر بخشهای کسب و کار سنجیده میشود.
نظارت و بازنگری
این فرایند در تمام چرخه عمر دارایی ها مدیریت ریسک و دارایی اجرایی میشود. این کار به شما اجازه میدهد تا اثربخشی و کارایی دارایی ها را کنترل کنید.
نرم افزار مدیریت سرمایه اثربخش، بازنگری جامع و کاملتری از کسب و کار نسبت به سیستم مدیریت ناوگان ارائه میدهد. این امر در نتیجه، دید بازتر و شفافتری در راستای پشتیبانی از رشد و توسعه در کل کسب و کار برای مدیران فراهم میکند.
اما نرم افزار مدیریت سرمایه چگونه از کسب و کار پشتیبانی میکند؟
طی سالها، سیستمهای متعددی توسط عملیات ناوگانی برای پرداختن به نیازهای مدیریت سرمایه بکار گرفته شدهاند. با اینکه برخی ازسیستمهای نرم افزار مدیریت سرمایه (SAM) دادههای کلیدی و قابلیت تحلیل را فراهم میکنند، اما همیشه پاسخگوی نیازهای خاص شما به عنوان یک مدیر ناوگان نیستند.
ویژگی منحصربفرد یک نرم افزار SAM برای ناوگانها، این است که روی شرایط و عملکرد وسائل نقلیه متمرکز است. هدف این نرم افزارها، کمک به تعریف اهداف و نتایج عملکردی بر اساس موارد زیر است:
· نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بیشتر
· بهبودهای قابل سنجش در کارایی عملیاتی
· کاهش مسئولیت و وظایف اداری
· مدیریت ریسک بهتر
این سیستمها همچنین چرخه عمر کامل دارایی ها، مدیریت ریسک و دارایی از مرحله خرید گرفته تا فروش را شامل شده و کلیه هزینههای ثابت و متغیر و جزئیات استفاده، نگهداری و سازگاری را مشابه با سیستم مدیریت سرمایه، باهم ادغام میکنند.
مطلبی که خواندید، خلاصهای بود از یکی از مقالات وبسایت اکسلایت (exlight.io) که با ارائهی سیگنال خرید و فروش ارز دیجیتال، سرویس اتوترید و کپی تریدینگ ، تحلیل و آموزشهای گوناگون در راستای مدیریت سرمایه، نحوه ترید و. به شما کمک میکند تا از این بازار کسب درآمد کنید.
آشنایی با مدیریت ریسک در بازارهای سرمایه
ما در طول زندگی خود همواره در حال مدیریت مخاطرات هستیم. درواقع حتی وقتی کارهای ساده مثل رانندگی یا عبور از خیابان هم شامل مدیریت ریسک برای گرفتن بهترین تصمیم هستند. یا وقتی بیمه عمر یا سلامتی خریداری میکنیم، درواقع سعی داریم خطرهای ناشناخته آتی را بهنوعی مدیریت کرده و از عواقب احتمالی آنها اجتناب کنیم.
اما کاربرد این روش در بازارهای مالی، بخصوص بازار پرنوسان رمزارزها چیست؟
مدیریت ریسک چیست؟
همانطور که گفتیم، به بیان ساده مدیریت خطر یا ریسک همان ارزیابی و واکنش به مخاطرات احتمالی است. ما خیلی وقتها بهصورت ناخودآگاه از این روش در زندگی روزمره خود استفاده میکنیم. اما وقتی پایه سرمایهگذاری در بازارهای مالی و مدیریت کسب و کار به میان میآید، ارزیابی آگاهانه مخاطرات احتمالی از اهمیت فوقالعادهای برخودار خواهد بود. در این فضا مدیریت ریسک عبارت است از چارچوب کاری که یک شرکت یا سرمایهگذارن برای مقابله با مخاطرات ممکن برای خود تعریف میکنند.
یکی از اصلیترین روشهای کاهش خطر برای معاملهگران و سرمایهگذاران، رفتن به سمت تنوع بیشتر در پورتفولیو (یا مجموعه) داراییهای تحت مدیریت است. به بیان دیگر، بهتر است تمام تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید. حرفهایها با سرمایهگذاری در بازارهای متنوع و در کلاسهای متنوع دارایی از جمله بازار فورکس، رمزارزها، سهام، صندوقهای سرمایهگذاری و املاک سعی میکنند خود را دربرابر مدیریت ریسک و دارایی سقوط احتمالی هریک از این بازارها بیمه کنند.
البته مخاطرات مالی و اعتباری انواع مختفی دارند و فعالیت در بازار سرمایه ریسکهای دیگری هم به شما تحمیل خواهد کرد. قصد ما در این مقاله، پرداختن به تمامی اشکال مخاطرات موجود در بازارهای مالی نیست. بلکه هدف ما ترسیم نمایی کلی از روند مدیریت ریسک در این بازارها است. همچنین به راهبردهای موفقی که میتواند به شما در این مسیر کمک کند هم اشاره خواهیم کرد.
چطور باید این کار را انجام دهم؟
بهطور معمول، روند مدیریت ریسک در بازارهای مالی در پنج گام کلی انجام میشود. این مراحل بهترتیب تعیین اهداف، شناسایی مخاطرات احتمالی، ارزیابی ریسک، تعریف روشهای مقابله و پایش عملکرد هستند. هرچند، بسته به شرایط و بازاری که در آن فعالیت میکنید، ممکن است این چارچوب نیازمند تغییرات اساسی باشد. اما بهطور کلی، می توان گفت با این روند، در هر بازاری میتواند ایده مناسبی از شدت و جدیت مخاطرات موجود پیدا کنید. در ادامه، هر یک از این قدمها را بهطور خلاصه تشریح میکنیم:
قدم اول در مسیر مدیریت ریسک، تعیین اهداف اصلی شما از ورود به بازار سرمایه است. معمولا در این مرحله بیش از هر چیز باید به این چقدر بهعنوان یک شرکت یا سرمایهگذار تابآوری مخاطرات احتمالی و حد نهایی قابل قبول ضرر را درنظر بگیرید. به بیان دیگر، باید مشخص کنید برای رسیدن به اهداف خود تا چه حد حاضر به پذیرش ریسک هستید.
قدم بعدی، شناسایی و تبیین مخاطرات احتمالی در مسیر کسب و کار یا سرمایهگذاری شماست. در این مرحله هدف مشخص کردن تمام سناریوها و وقایع احتمالی است که میتواند عملکرد شما را تحتتاثیر قرار دهد. بهعلاوه کسب و کارها با تکمیل این مرحله میتوانند فارغ از بحث مخاطرات مالی به اطلاعات مفید دیگری درباره عملکرد خود نیز دست پیدا کنند.
پس از شناسایی مخاطرات ممکن، نوبت به ارزیابی شدت و بسامد (یا شدت تکرار) آنها است. در ادامه باید این مخاطرات براساس اهمیت و تاثیر احتمالی که میتواند بر عملکرد اقتصادی شما داشته باشد، مرتب شوند. در نتیجه بهتر خواهید توانست روشهای مقابله با آنها را پیدا کرده یا اقدام به تعریف راه حل خود کنید.
قدم چهارم در مسیر مدیریت موثر ریسک در بازار سرمایه، تعریف روشهای مقابله با هریک از انواع مخاطرات پیشبینی شده براساس میزان اهمیت درنظر گرفته شده برای آنها است. در این مرحله باید مشخص کنید در صورت وقوع هریک از سناریوهای نامطلوب ممکن، دقیقا چه کارهایی میتوانید و باید انجام دهید.
آخرین گام در یک راهبرد موثر مدیریت ریسک، پایش عملکرد کلی و میزان تاثیرگذاری تدابیر اندیشیده شده در مواقع لزوم است. در نتیجه مدیریت ریسک یک کار مقطعی نیست و نیازمند جمعآوری و تحلیل مداوم دادهها است.
چطور با این مخاطرات مقابله کنم؟
دلایل بسیاری برای عدم موفقیت یک استراتژی معامله یا سرمایهگذاری وجود دارد. برای مثال، ممکن است یک معاملهگر بهدلیل نوسان بازار و اختلاف قیمت شدید در قراردادهای آتی یا Futures خود متحمل خسارت شود. یا بخاطر واکنش احساسی در مدیریت ریسک و دارایی موقع نامناسب و از ترس ضرر بیشتر اقدام به فروش کند، درحالی که در آستانه سود قرار داشته است.
درواقع، واکنشهای احساسی اصلیترین دلیل عدول سرمایهگذاران و معاملهگران از استراتژی معاملاتی است که برای خود تعریف کردهاند. این امر بخصوص در مواقعی که بازار کمرونق یا خرسی شده و در مواقع ریزش ناگهانی و شدید قیمتها بیشتر دیده میشود. بیشتر فعالان بازارهای مالی بر این نکته اتفاق نظر دارند داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک آماده قبل از شروع کار، در موفقیت شما در درازمدت نقش قابلملاحظهای خواهد داشت.
در یک استراتژی معاملاتی درست، باید بهروشنی روشهای مقابله با خطرات احتمالی تشریح شده باشد. در نتیجه، معاملهگران در شرایط پرفشار قادر خواهند بود بدون نیاز به تصمیمگیری لحظهای دست به اقدام مناسب بزنند. همانطور که گفتیم، روشهای مختلفی برای مدیریت ریسک در بازارهای مالی وجود دارند. بههمین دلیل هم بهتر است استراتژیهای معاملاتی خود را بهصورت پیوسته بازنگری کرده و با شرایط فعلی سازگار کنید.
انواع مخاطرات مالی
در ادامه انواع مخاطرات بازارهای مالی را بهصورت خلاصه تشریح میکنیم، تا دید بهتری به مشکلات متنوعی که ممکن است سر راهتان سبز مدیریت ریسک و دارایی شوند داشته باشید:
- ریسک بازار: ناشی از نوسان قیمت در بازار است. بهترین راه برای مقابله با این خطر، تعیین حد-ضرر (یا Stop-loss) در تمامی معاملات است، تا در صورت نوسانات شدید پیش از خسارت بیشتر بهصورت خودکار سفارش شما بسته شود.
- ریسک نقدینگی: خطر نقدینگی میتواند در بازارهای با حجم معاملاتی یا ارزش کلی کم ایجاد شود مدیریت ریسک و دارایی و مانع از فروش یا خرید دارایی موردنظر با قیمتهای منطقی شود. در نتیجه بهتر است تا حد ممکن در بازارهایی که از ارزش کلی بیشتری برخودار بوده و در نتیجه سطح نقدینگی مطلوبتری دارند دست به معامله بزنید.
- ریسک اعتباری: به خطر از دست دادن سرمایه در اثر تقلب طرف دیگر معامله گفته میشود. بخصوص این روزها، با انبوه پلتفرمهای معاملاتی و سرمایهگذاری غیرمتمرکز در بازار رمزارزها، این مساله از اهمیت بیشتری برخوردار است. راهحل کاهش این خطر، معامله در پلتفرمهای شناخته شده و ایمنی است که برای فعالیت در آنها نیازی به اعتماد به طرف مقابل نداشته باشید.
- ریسک عملیاتی: به ضررهای ناشی از عملکرد نامناسب یک دارایی یا سهام و تاثیر آنها بر عملکرد پورتفولیوی سرمایهگذاری شخص یا سازمان اشاره دارد. روش مقابله با این مخاطرات هم گستردهتر کردن سبد سرمایهگذاری و اجتناب از تمرکز سرمایهها در یک بازار بخصوص است. همچنین کمی تحقیق و بررسی برای پیدا کردن رمزارزها یا سهام شرکتهایی که به احتمال کمتری ممکن است دچار مشکلات عملیاتی شوند، میتواند به پیشگیری از این ضررها کمک شایانتوجهی بکند.
- ریسک مدیریت ریسک و دارایی سیستماتیک: به احتمال وقوع یک مساله بخصوص که میتواند بر عملکرد کلی یک بازار یا صنعت تاثیر بگذارد، گفته میشود. برای مثال، غیرقانونی شدن رمزارزها توسط دولتها، یکی از ریسکهای سیستماتیک موجود در بازار رمزارزها است. یکی از روشهای مقابله با این نوع ریسک، تنوع بخشیدن به پورتفولیوی سرمایهگذاری است. هرچند بهتر است در این تنوع سراغ پروژههای رمزارزی با ساختار و اهداف مشخص یا سهام شرکتهای فعال در صنایع دیگر بروید. هرچقدر ارتباط قیمتی یا Correlation سرمایهگذاریهای جدید شما با قبلیها کمتر باشد، در معرض خطر کمتری قرار دارید.
جمعبندی
معاملهگران و سرمایهگذاران باید قبل از آنکه شروع معامله یا اقدام به سرمایهگذاری در یک سبد یا پورتفولیو از داراییهای متنوع، استراتژی مشخصی برای مقابله با ریسکهای بازار داشته باشند. هرچند، باید بخاطر داشته باشید که اجتناب صد در صد از این مخاطرات غیرممکن است.
بهطور کلی، مدیریت ریسک به نحوه مقابله ما با خطرهای احتمالی باز میگردد، هرچند تنها محدود به این مساله نیست. بلکه برای موفقیت در این زمینه باید بتوانید با تفکر استراتژیک ریسکهای غیرقابل اجتناب را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنید. به بیان دیگر، مدیریت ریسک تنها مقابله با آن نیست، بلکه شامل شناسایی، ارزیابی و پایش آنها براساس استراتژی معاملاتی تعیین شده هم میشود. هدف از کل فرآیند مدیریت ریسک ارزیابی صحیح نسبت خطر به آورده و اولویتبندی موقعیتهای مناسب معاملاتی براساس این اطلاعات است.
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک (Risk Management) فرآیند شناسایی، ارزیابی و کنترل تهدیدات موجود در سرمایه، درآمد، عملکرد و ساختار یک سازمان است. این تهدید ها یا خطرات می تواند از طیف گسترده ای از منابع، شامل عدم اطمینان مالی، مسئولیت های حقوقی، خطاهای استراتژیک مدیریت، حوادث و بلایای طبیعی نشات بگیرد.
تهدید های امنیتی فناوری اطلاعات، ریسک های داده محور و استراتژی های مدیریت ریسک برای کاهش آنها، اولویت اصلی شرکت های دیجیتال شده است. در نتیجه، یک طرح مدیریت ریسک به طور فزاینده ای شامل فرآیند های شرکت ها برای شناسایی و کنترل تهدید های دارایی های دیجیتالی آن، شامل داده های یک پارچه شرکت ها، اطلاعات شخصی قابل ردیابی مشتری (PII) و مالکیت معنوی است.
مدیریت ریسک:
هر کسب و کار و سازمانی با خطر ریسک های غیر قابل پیش بینی و مخرب روبرو است که می تواند برای شرکت خسارت بار باشد یا باعث بسته شدن دائمی آن شود. مدیریت ریسک به سازمان ها این امکان را می دهد خود را با حداقل کردن ریسک ها و هزینه های اضافی، آماده پیش آمد ها کنند.
با اجرای یک طرح مدیریت ریسک و رسیدگی به ریسک ها یا حوادث مختلف احتمالی، پیش از آن که اتفاق بیفتد، یک سازمان می تواند (به اندازه کافی) پول پس انداز کرده و (از قدرت خرید) آن ها در آینده محافظت کند.
به این علت که یک برنامه مدیریت ریسک قدرتمند، به یک موسسه اقتصادی کمک می کند تا روندی را برای مهار کردن تهدید های احتمالی ایجاد کند تا تاثیر آنها را در صورت بروز و مقابله با نتایج، به حداقل برساند.
این توانایی در درک و کنترل ریسک، سازمان ها را قادر می سازد تا در تصمیمات تجاری خود اطمینان بیشتری داشته باشند. علاوه بر این، نظارت حقوقی قوی که به طور خاص بر مدیریت ریسک تمرکز دارند می توانند به یک شرکت در رسیدن به اهدافشان کمک کنند.
مزایای مهم مدیریت ریسک عبارتند از:
- یک محیط کار امن و مطمئن برای همه کارمندان و مشتریان ایجاد می کند.
- ثبات عملیات تجاری را افزایش می دهد و در عین حال مسئولیت حقوقی را نیز کاهش می دهد.
- ایجاد حافظت در برابر حوادثی که هم برای شرکت و هم برای محیط زیست مضر است.
- از همه افراد و دارایی های درگیر در برابر هر آسیب های احتمالی محافظت می کند.
- به ایجاد نیاز های بیمه ای سازمان، به منظور صرفه جویی در حق بیمه های غیر ضروری کمک می کند.
اهمیت ترکیب مدیریت ریسک با ایمنی بیمار نیز آشکار شده است. در بیشتر بیمارستان ها و سازمان ها، بخش های مدیریت ریسک و ایمنی بیمار از هم جدا شده اند. آنها شامل رهبری، اهداف و دامنه مختلف هستند. با این حال، برخی از بیمارستان ها تشخیص داده اند که توانایی ارائه مراقبت از بیمار با کیفیت بالا و ایمن، برای محافظت از دارایی های مالی ضروری است و در نتیجه باید با مدیریت ریسک همراه باشد.
در سال 2006، مرکز پزشکی ویرجینیا میسون در سیاتل، واشنگتن عملکرد های مدیریت ریسک آنها را در بخش ایمنی بیمارشان ادغام کرد؛ در نهایت روش های مدیریت سیستم تولید ویرجینیا میسون (VMPS) را ایجاد کرد.
تمرکز VMPS بر بهبود مستمر سیستم ایمنی بیمار از طریق افزایش شفافیت در تخفیف ریسک، افشا و گزارش دهی ریسک است. از زمان اجرای این سیستم جدید، ویرجینیا میسون کاهش چشمگیری در حق بیمه حرفه ای بیمارستان و افزایش زیادی در فرهنگ گزارش دهی را تجربه کرده است.
استراتژی ها و فرآیند های مدیریت ریسک:
همه طرح های مدیریت ریسک، گام های مشابهی را که در فرآیند کلی مدیریت ریسک، ترکیب می شوند را دنبال می کنند:
شرایطی که در ابتدای هر فرآیندی رخ می دهد را درک کنید. معیار هایی که برای ارزیابی ریسک استفاده می شود نیز باید تعیین شده و ساختار تجزیه و تحلیل مشخص شود.
شرکت ریسک های بالقوه ای را که ممکن است مخصوصا روی روند یا پروژه شرکت اثر منفی بگذارد، شناسایی و تعریف می کند.
به محض شناسایی انواع خاصی از ریسک، سپس شرکت یکی از رخداد های محتمل تر را انتخاب می کند. هدف از تجزیه و تحلیل ریسک درک بیشتر هر یک مدیریت ریسک و دارایی از موارد خاص ریسک و چگونگی تأثیر آن بر پروژه ها و اهداف شرکت است.
پس از تعیین چگونگی کلی (احتمال) رخداد (ریسک) همراه با نتیجه آن، ریسک عمیق تر ارزیابی می شود. سپس شرکت می تواند در مورد قابل قبول بودن ریسک و تمایل پذیرش ریسک بر اساس ریسک پذیری (اشتهای ریسک) خود، تصمیم گیری کند.
در طول این مدیریت ریسک و دارایی مرحله، شرکت ها، تراز بالاترین ریسک های خود را ارزیابی می کنند و با استفاده از روش های خاص کنترل ریسک، برنامه ای برای کاهش آنها توسعه می دهند. این برنامه ها شامل فرآیند های تخفیف ریسک، تاکتیک های پیشگیری از (بروز) ریسک و برنامه های احتمالی در صورت تحقق ریسک است.
بخشی از طرح تخفیف شامل پیگیری خطرات و برنامه کلی برای نظارت و ردیابی مداوم خطرات جدید و موجود است. فرآیند کلی مدیریت ریسک نیز باید متناسب با آن بررسی و به روز شود.
سهامداران داخلی و خارجی باید در هر مرحله مناسب از فرآیند مدیریت ریسک و ملاحظات و با توجه به کل پروژه، در مجامع و مشاوره ها شرکت کنند.
پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله نسبت های مالی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
استراتژی های مدیریت ریسک
استراتژی های مدیریت ریسک:
همچنین استراتژی های مدیریت ریسک باید پاسخگوی سوالات زیر باشند:
- چه مشکلی پیش می آید؟ هم محل کار را به به طور کلی بازرسی کنید و هم کار فردی را.
- چه بازخوردی بر سازمان خواهد داشت؟ رسیدگی کنید که احتمال وقوع و بزرگی یا کوچکی تاثیر (پیشامد) چگونه خواهد بود.
- چه کاری می توان انجام داد؟ برای جلوگیری از خسارت چه اقداماتی می توان انجام داد؟ در صورت پیشامد خسارت، چه کاری برای جبران (خسارت) می توان کرد؟
- اگر اتفاقی بیفتد، سازمان چگونه به آن خواهد پرداخت؟
رویکرد های مدیریت ریسک:
پس از شناسایی ریسک های خاص شرکت و اجرای فرآیند مدیریت ریسک، چندین استراتژی مختلف وجود دارد که شرکت ها می توانند در رابطه با انواع مختلف ریسک به کار بگیرند:
پیشگیری از ریسک بالقوه:
در حالی که برطرف کردن کامل همه ریسک ها به ندرت ممکن است، یک استراتژی منحرف کردن (مسیر) ریسک، برای جلوگیری از تهدیدات فزآینده، به منظور اجتناب کردن از پیامد های خسارت بار و مخل یک پیشامد مخرب، طراحی شده است.
کاهش خطر:
گاهی اوقات شرکت ها توانایی کاهش میزان خسارت هایی را دارند که ممکن است برخی از خطرات بر فرآیند های شرکت وارد کند. این امر با تنظیم جنبه های روشنی از یک برنامه کلی پروژه یا فرآیند شرکت یا کاهش محدوده آن حاصل می شود.
به اشتراک گذاری ریسک:
گاهی، تبعات یک ریسک بین چند شریک در پروژه یا بخش های بازرگانی اشتراک گذاری یا توزیع می شود. این ریسک همچنین می تواند با شخص ثالث مانند فروشنده یا شریک تجاری اشتراک گذاری شود.
حفظ خطر:
گاهی اوقات، شرکت ها تصمیم می گیرند، با ریسکی که از نقطه نظر تجاری ارزشمند است را بپذیرند و با هر گونه خطرات احتمالی روبرو شوند. اگر سود پیش بینی شده یک پروژه بیشتر از تبعات ریسک بالقوه آن باشد، شرکت ها اغلب سطح معینی از را را می پذیرند.
محدودیت ها:
در حالی که مدیریت ریسک می تواند عملی بسیار سودمند برای سازمان ها باشد، اما باید محدودیت های آن را نیز در نظر گرفت. بسیاری از تکنیک های تجزیه و تحلیل ریسک، مانند ایجاد یک مدل یا شبیه سازی، نیاز به جمع آوری مقادیر زیادی داده دارد. این جمع آوری گسترده اطلاعات می تواند گران باشد و قابل اطمینان نیست.
علاوه بر این، چنان چه شاخص های ساده برای بازتاب شرایطی هرچه پیچیده تر استفاده شود، استفاده از داده ها برای فرآیند تصمیم گیری، می تواند نتایج پیچیده تری داشته باشد. همین طور، تصمیم گیری برای موارد کوچک، در کلیت پروژه، می تواند منجر به نتایج غیر منتظره شود.
محدودیت دیگر کمبود تخصص و زمان تجزیه و تحلیل است. برنامه های نرم افزاری رایانه ای برای شبیه سازی رویداد هایی که ممکن است تأثیر منفی روی شرکت داشته باشند، ایجاد شده است. با وجود این که این برنامه های پیچیده مقرون به صرفه هستند، برای درک دقیق نتایج تولید شده، به پرسنلی آموزش دیده با مهارت و دانش جامع نیاز دارند.
تجزیه و تحلیل داده های تاریخی برای شناسایی خطرات نیز به پرسنلی بسیار آموزش دیده نیاز دارد. ممکن است این افراد همیشه در پروژه به کار گرفته نشوند. حتی در صورت وجود، غالبا زمان کافی برای جمع آوری تمام یافته های آنها وجود ندارد، در نتیجه منجر به ناسازگاری می شود.
محدودیت های دیگر عبارتند از:
ارزیابی مبتنی بر ریسک، به جای آینده، بر گذشته تمرکز دارد. بنابراین، هر چه اوضاع یکنواخت پیش برود، وضعیت بهتر به نظر می رسد. متاسفانه، این احتمال وجود دارد که شکست عمیق تر شود.
مدل های ریسک می توانند به سازمان ها را چنین به اشتباه بیندازند که می توانند هر ریسک بالقوه را محدود و تعدیل کنند. این ممکن است باعث شود که یک سازمان احتمال بروز خطرات جدید یا غیر منتظره را نادیده بگیرد. علاوه بر این، هیچ داده تاریخی برای محصولات جدید وجود ندارد، بنابراین تجربه ای برای پایه گذاری مدل ها وجود ندارد.
دیدن و درک چشم انداز کامل از ریسک تجمعی دشوار است.
سیاست های مدیریت ریسک یک سازمان توسعه نیافته و فاقد تاریخچه برای ارزیابی دقیق است.
پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله امکان سنجی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
استاندارد های مدیریت ریسک
استاندارد های مدیریت ریسک:
از اوایل دهه 2000، چندین صنعت و نهاد دولتی، قوانین تطبیقی نظارتی را گسترش داده اند که برنامه ها، سیاست ها و روش های مدیریت ریسک شرکت ها را موشکافی می کند. در تعداد بیشتری از صنایع، هیئت مدیره موظف به بررسی و گزارش کفایت فرآیند های مدیریت ریسک شرکت هستند. در نتیجه، تجزیه و تحلیل ریسک، ممیزی های داخلی و سایر ابزار های ارزیابی ریسک به اجزای اصلی استراتژی تجارت تبدیل شده اند.
استاندارد های مدیریت ریسک توسط چندین سازمان از جمله انستیتوی ملی استاندارد و فناوری (NIST) و سازمان بین المللی استاندارد (ISO) تهیه شده است. این استاندارد ها برای کمک به سازمان ها در شناسایی تهدیدات خاص، ارزیابی آسیب پذیری های منحصر به فرد برای تعیین ریسک آنها، شناسایی راه های کاهش این خطرات و سپس اجرای اقدامات به جهت کاهش ریسک طبق استراتژی سازمانی طراحی شده اند.
به عنوان مثال اصول ISO 31000، صرف نظر از اندازه سازمان یا بخش هدف، چارچوبی را برای بهبود روند مدیریت ریسک فراهم می کند که می تواند توسط شرکت ها مورد استفاده قرار گیرد. طبق وبسایت ایزو، ISO31000 برای “افزایش احتمال دستیابی به اهداف، بهبود شناسایی فرصت ها و تهدیدها و تخصیص موثر و استفاده منابع برای بر طرف کردن ریسک” طراحی شده است.
اگر چه ISO 31000 نمی تواند برای اهداف صدور گواهینامه استفاده شود، اما می تواند به ارائه راهنمایی برای ممیزی ریسک داخلی یا خارجی کمک کند و به سازمان ها امکان مقایسه روش های مدیریت ریسک خود را با معیارهای شناخته شده بین المللی می دهد.
نکته: ایزو توصیه می کند که مناطق هدف یا اصول زیر بخشی از روند مدیریت کلی ریسک باشد:
- فرآیند باید برای سازمان ارزش ایجاد کند.
- باید بخشی جدایی ناپذیر از فرآیند کلی سازمانی باشد.
- باید در روند تصمیم گیری کلی شرکت نقش داشته باشد.
- باید به طور واضح هرگونه عدم اطمینان را برطرف کند.
- باید منظم و نظام مند باشد.
- باید بر اساس بهترین داده های موجود باشد.
- باید متناسب با پروژه باشد.
- باید عوامل انسانی از جمله خطا های احتمالی را در نظر بگیرد.
- باید شفاف و فراگیر باشد.
- باید قابل تغییر باشد.
- باید به طور مداوم کنترل و بهبود یابد.
استانداردهای ISO و موارد دیگر مانند آن در سراسر جهان برای کمک به سازمانها در اجرای نظام مند بهترین تکنیک های مدیریت ریسک تهیه شده است. هدف نهایی برای این استانداردها ایجاد ساختار ها و فرآیند های مشترک برای اجرای موثر استراتژی های مدیریت ریسک است.
معمولا این استاندارد ها توسط نهاد های نظارتی بین المللی یا توسط گروه های صنعتی هدف شناخته می شوند. آنها همچنین به طور منظم تکمیل و به روز می شوند تا بازتاب دهنده منابع در معرض خطر سریع کسب و کار باشند. اگر چه پیروی از این استاندارد ها معمولا داوطلبانه است، به تبع ممکن است قانون گذاران صنعت یا از طریق قرارداد های تجاری درخواست شده باشد.
مثال های مدیریت ریسک:
یک نمونه از مدیریت ریسک می تواند کسب و کار هایی باشد که خطرات مختلف مرتبط با گشایش مکان جدید را شناسایی کند. آنها می توانند با انتخاب مکان هایی با رفت وآمد زیاد و رقابت کم از مشاغل مشابه در منطقه، خطرات را تخفیف دهند.
مثال دیگر می تواند یک پارک تفریحی در فضای باز باشد که وابستگی کسب و کار آن ها به آب و هوا را تایید کند. به منظور تخفیف ریسک یک بحران بزرگ مالی در هر زمان که یک دوره بد وجود دارد، پارک ممکن است تصمیم بگیرد که به طور مداوم کم خرج کند و ذخایر نقدی ایجاد کند.
مثال دیگر می تواند یک سرمایه گذار باشد که سهام خود را در یک شرکت هیجان انگیز جدید با ارزیابی بالا خریداری می کند حتی اگر آنها می دانند سهام می تواند به طور قابل توجهی افت کند. در این شرایط، پذیرش ریسک در حالی که سرمایه گذار برخلاف تهدید خرید می کند، نشان می دهد که سهامدار احساس می کند که پاداش بزرگ تر از ریسک است.
نوشته: مارگارت روس
ترجمه: سعید بشیری راد
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله بازاریابی داده محور را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
دیدگاه شما