مدیریت سرمایه و داشتن استراتژی معاملاتی در بازار فارکس بسیار موضوع مهم و کلیدی میباشد.
روانشناسی معاملات 💪 بازار فارکس
روانشناسی معاملات یکی از مهمترین عوامل موفقیت در بازار فارکس است زیرا شرایط روحی معامله گر در زمان معامله تاثیر زیادی روی قدرت تصمیمی گیری در زمان ورود و خروج از معامله و مدیریت سرمایه دارد. انسان ذاتا موجودی احساسی است حتی در مواقعی که تصمیمی بر پایه منطق میگیرد بازهم احساسات نقش موثری در این تصمیم گیری ایفا می کنند.
در بازار فارکس نیز اکثر معامله گران ضرر بر پایه احساسات را تجربه کرده اند بدین گونه که زمانی تحت تاثیر هیجانات ناشی از یک موقعیت اضطراب آمیز یا ناراحت کننده دست به معاملات گوناگون بدون رعایت روانشانسی معاملات و مدیرت سرمایه زده اند یا بخاطر ترس از دست رفتن سرمایه با اینکه تمام تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال نوید یک موقعیت خوب برای ورود به معامله را داده اند نتوانسته اند به معامله ورود کنند یا بدون اینکه اجازه دهند یک معامله سیر و زمان طبیعی خود را برای رسیدن به سود مناسب طی کند با دیدن اولین نشانه های ضرر از معامله خارج می شوند.
این رفتارهای برپایه احساس اگر مدیریت نشود میتواند منجر به شکست تریدرهایی که به خوبی به انواع تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال نیز تسلط دارند،شود. البته این احساسات همیشه اشتباه نیستند و گاهی نیز درست عمل میکنند اما یک معامله گر فارکس باید بتواند احساس درست و اشتباه را از یکدیگر تمیز دهد.
احساسات اشتباه نیستند گاهی واکنش ما به این احساسات اشتباه هستند.
روانشناسی معاملات مرز بین شکست و موفقیت در بازار فارکس است.
چهار مانع اصلی موفقیت در فارکس برپایه روانشاسی معاملات
برپایه روانشناسی معاملات ۴ مانع اصلی موفقیت فارکس شناسایی شده است:
احساس ترس در روانشناسی معاملات فارکس
ترس یکی از احساسات مفید و معمول در موقعیت هایی است که میتواند به انسان ضرر بزند. بقا انسان بدون وجود احساس ترس امکان پذیر نیست زیرا نمیتوانند موقعیت خطر را تشخیص دهند و برای دوری از آن عکس العملی نشان دهند. اما همین احساس ترس به چند نوع میتواند عامل شکست معامله گر فارکس باشد.
ترس از اشتباه
ترس به جای ایجاد انگیزه برای انجام معاملات بدون استرس از ورود به معامله خوب جلوگیری میکند و ما را متقاعد میکند که اشتباه میکنیم. با اینکه ممکنه است معامله گر زمان زیادی را صرف دستیابی یک استراتژی خوب کرده باشد اما ترس از اشتباه قدرت تحلیل را از بین می برد و تمام حواس متوجه خطرات احتمالی دیگر در بازار فارکس می شود.
ترس از دست دادن موقعیت خوب
یک معامله گر ترسو که نمیخواهد هیچ موقعیتی را برای کسب سود از دست بدهد قدرت تحلیل مناسبی ندارد بدون صبر و توجه کافی در هر موقعیتی وارد معامله می شود و معمولا پس از اینکه با ضرر مواجه شد متوجه می شود نشانه های موفق نبودن این معامله را ندیده یا به آن توجه نکرده است.
بدترین نوع ترس،ترس از بازنده بودن
ترس از شکست موجب ترس روانی در ذهن شده و قبل از هر تصمیمی هشدارهای ترسناکی به ذهن صادر میکند. شکست و موفقیت،سود و ضرر دو عضو جدانشدنی در معاملات فارکس است. امکان ندارد معامله گری هرچند موفق پیدا کنید که در هیچ معامله ای ضرر نکرده باشد. افرادی که ترس از شکست دارند اجازه نمیدهند که معامله سیر طبیعی خود را طی کند.
در یک معامله میان مدت یا کوتاه مدت ممکن است بارها معامله وارد ضرر شود اما در نهایت با سود بسته شود. معامله گری که ترس از شکست دارد اولین برای که معامله وارد ضرر شود بخاطر ترس از ضرر بیشتر و از دست دادن سرمایه به سرعت از معامله خارج می شود. یا درجایی دیگر معامله گر با جفت ارز EURUSD وارد معامله شده است که خبر بدی اقتصادی از اتحادیه اروپا اعلام می شود این معامله گر به سرعت از این معامله خارج می شود و مانع از دستیابی به سود احتمالی می شود.
ترس در معاملات فارکس غالبا مخرب است.
همچنین معاملهگران را به اتخاذ تصمیمهای بیاساس سوق میدهد
و حساب معاملاتیشان را آهسته آهسته خالی خواهد کرد.
حس طمع در روانشاسی معاملات فارکس
طمع از ترس نیز خطرناکتر است. طمع احساس خودخواهانهای است که در معاملات فارکس شما را به گرفتن سود بیشتر تشویق میکند. آرزوی تحقق موفقیت و کسب سود بیشتر در بازار فارکس اصلا اشتباه نیست به شرطی که با برنامه ریزی و برپایه منطق باشد.اگر صرفا طمع کسب سود داشته باشید قدرت تحلیل از بین می رود و دست به معاملات با ریسک بالا خواهید زد از سود مستمر کم به طمع سود زیاد گذشته اید و تنها چیزی که نسیبتان می شود یک سرمایه از دست رفته و یک شکست بزرگ است.
اصطلاحی بین معاملهگران است که میگوید:
هنگامیکه گاوها و خرسها سودده اند، خوکها کشته میشوند.
خوک حیوان طماعی است و بازار مراعات طمع کاران را نمیکند و موجودات طماع همه دارایی خود را از دست خواهند داد. احساس طمع بسیار مخرب تر از ترس است زیرا احساس ترس معمولا جلوی ورود شما به معامله را میگیرد در واقع مانع کسب سود میشود اما احساس طمع موجب ورود بی ملاحظه به معاملات می شود و موجب ضرر می شود. از آنجایی که حرص و طمع ما را به عمل غیرمنطقی سوق میدهد، میتواند احساس بسیار خطرناکی بهشمار آید. درست مانند نوشیدن الکل، حرص و طمع می تواند با مسموم کردن سیستم ذهنیتان، شما را به رفتار احمقانه وادار کند. اگر طمع انتخابهای معاملاتی شما را فلج میکند، پس شما به مرحله نا هوشیاری رسیدهاید و به زودی تمامی دارایی حساب خود را از دست خواهید داد.
به عنوان مثال، معاملهگری که ذهنی مسموم شده از طمع دارد، از معامله موفق خود خارج نمیشود، زیرا گمان میکند بازار برای همیشه تابع اوامر او حرکت خواهد کرد. همچنین شخص طماع در هر حرکت بازار که با انتظارات او همراه باشد به معاملات خود میافزاید. رفتارهای خطرناک دیگر این گروه از معاملهگران شامل لوریجهای بیش از حد، ورود سریع به معامله و انجام معاملات بیش از حد میباشد.
احساس خشم در روانشناسی معاملات فارکس
احساس خشم نیز برای معامله گر بسیار مضر و مخرب است. خشم معمولا پس از یک زیان به وجود میاید و برای معمله گران عصبی موجب معاملات انتقام جویانه می شود. در حالیکه هدف اولیه معاملات انتقامجویانه برگرداندن میزان زیانهای گذشته است، اما معمولا با زیانهایی بیش از دفعه قبل همراه است. معامله گران انتقامجو اغلب بازار را مسبب زیانهای خود میدانند و نهایتا معاملات اشتباه بیشتری را انجام دهند.
معاملات انتقام جویانه به ۳ دلیل برای معامله گران بسیار مضر است:
۱- معمولا برنامه دقیقی برای ورود به آن وجود ندارد و شما را مجبور به معاملات عجولانه و احتمالا با سود پایین میکند. هنگامیکه به معاملات انتقامجویانه تمایل پیدا میکنید، از معاملهگری به سمت شرط بندی کشانده میشوید. در این شرایط، شما بدون هیچ تحلیل و برنامهای به سرعت وارد معامله میشوید.
۲-چون شما قصد جبران زیانهای گذشته را دارید، حس انتقام شما را وادار به انجام معاملات بزرگتر میکند. شما برای برگشت سریع زیان،مدیریت ریسک را در نظر نمیگیرید و در نهایت،این روش یک معامله احساسی است که با انگیزه اشتباه مدیریت میشود. این امر تمرکز شما بر معاملات منطقی را از بین برده و به سمت تصمیمهای احساسی هدایت میکند.
۳-احساسات به افکار و قوانین شما نفوذ میکند و تدریجا تمام معاملات شما را فرا میگیرد، این زمانی است که لحظه به لحظه شاهد کم شدن موجودی حساب خود خواهید بود.
برای مثال شما وارد معامله ای می شوید و ۵۰دلار ضرر میکنید اینار با دو برابر حجم وارد می شوید تا زیان قبلی را جبران کنید اما مجددا دو برابر ضرر میکنید و چون فکر میکنید بازار مسبب این زیان است و به شما بدهکار است به راحتی دست به معامله ای بزرگتر می زنید تا سرمایه تان از بازار پس بگیرید و این روند تا آنجایی ادامه پیدا میکند که دیگر سرمایه ای برای ورود به معامله ندارید.
حس غرور در روانشناسی معاملات فارکس
در آخر غرور میتواند موفقیت شما را به خطر بیاندازد. حس غرور یک احساس هیجانی است که معمولا پس از چند موفقیت بزرگ در معاملات فارکس به وجود میاید. حس غرور کاذب شما را متقاعد میسازد که به تمامی حرکات جفت ارزها کاملا مسلط هستید و تحلیلهای شما بدون نقص است. در حالیکه هیجان بعد از موفقیت طبیعی است، اما اعتماد به نفس بیش از حد مشکل ساز میشود. برای مثال، اگر در یک معامله خرید موفقیتی به دست آوردهاید، به معنای تضمین موفقیت در معامله بعدی نخواهد بود. بازار به این شیوه عمل نمیکند.
راه های غلبه بر موانع روانی موفقیت در معاملات فارکس
بررسی های روانشناسی معاملات فارکس راه هایی برای غلبه بر موانع موفقیت را معرفی میکند.
برای آموزش فارکس سرمایهگذاری کنید
آموزش فارکس یکی از راه های اصلی غلبه بر این موانع روانی است. اگر آموزش کافی ببینید میتوانید بجای تکیه بر احساسات زودگذر میتوانید بر مهارتتان تکیه کنید و تصمیمات معقول و منطقی بگیرید. اگر بخواهید کورکورانه و بدون داشتن دلیل منطقی وارد معامله شوید به زودی احساسات بر شما غلبه خواهد کرد و به سرمایه خورد خسارت وارد خواهید کرد.
مدیریت سرمایه و داشتن استراتژی معاملاتی در بازار فارکس بسیار موضوع مهم و کلیدی میباشد.
شما باید بدانید بازار فارکس و چارت قیمتی بر چه اساسی حرکت میکند اینگونه زمانی که یک خبر اقتصادی بد بشنوید به جای اینکه بترسید و بی دلیل معاملاتتان را باز یا بسته کنید به دنبال تاثیر این خبر بر حرکات بازار چه تاثیری می گذارند و چگونه باعث تغییرات قیمتی می شوند. آموزش صحیح فارکس به شما کمک میکند، استراتژی معاملاتی خود را خلق کنید که سودهای دائمی ایجاد کند. اگر بدون استراتژی سودده معامله میکنید، احتمالا فاجعهای در انتظار شما است.
از استراتژی معاملاتی خود پیروی کنید
معاملهگری با یک برنامه قوی ریسک را کاهش میدهد و به شما در کنترل هیجانات کمک میکند. یک برنامه معاملاتی، معمولا شامل یک سری دستورالعمل و استراتژیها جهت اخذ تصمیمهای معاملاتی است. یک برنامه معاملاتی ، غالبا پس از انجام تحلیلهای گسترده و مطالعه رفتار بازار ایجاد میشود. برای حفظ ثبات و سوددهی در معاملات، داشتن برنامه بسیار ضروری است.
به عنوان مثال برای داشتن یک برنامه معاملاتی مناسب میبایست به پرسشهای زیر پاسخ دهد.
- در هر معامله چند پیپ هدف گذاری کنم؟
- در چه زمانی معامله کنم؟
- در هر معامله چه میزان از سرمایه را به خطر میاندازم؟
- برای ورود به معاملات باید از چه قوانینی استفاده کنم؟
- معاملات باز را چگونه مدیریت کنم؟
- برای خروج از معاملات باید از چه قوانینی پیروی کنم؟
اگر یک برنامه دقیق معاملاتی بر اساس سوال های بالا طراحی کرده باشید دیگر دچار هیجانات ناخواسته نمی شوید. بدون دلیل وارد معامله ای نمی شوید،از معامله ای خارج نمی شوید،حجم معامله را افزایش نمی دهید و… معامله بدون برنامه، شما را به امان احساسات رها میکند و متعاقبا، معاملات را بر اساس هیجانات و بدون هیچگونه تحلیل معنادار حرکت بازار انجام خواهید داد.
به طور مثال: اگر طبق استراتژی معاملاتیتان پس از عبور از یک سطح فیبوناچی باید وارد معامله شوید باید تا حد امکان به این قانون پایبند باشید. در اینجا چارت ۴ ساعته از USDCHF آمده است. این چارت نشان میدهد که چگونه باید قوانین را به کار گرفت.
مدیریت ریسک را تمرین کنید
برای جلوگیری از تبدیل شدن به یک معامله گر هیجانی،هیچگاه مبلغی را که نمیتوانید از دست بدهید در تعیین حد سود طمع نکنید را وارد معامله نکنید. شیوه رایج مدیریت ریسک این است که در هر معامله فقط ۱% از سرمایه را درگیر معامله کنید. مدیریت ریسک به موقع، همان چیزی است که معاملهگر را از یک قمارباز متمایز میکند. در کنار بهرهمندی هوشمندانه از لوریج، میبایست از حرکت با ترس یا نادیدهگرفتن حد زیان اجتناب کنید و هدفهای سودآور را انتخاب کنید.
به طور مثال:در اینجا معامله فروش AUDUSDآمدهاست با تعیین حد سود و حد ضرر آمده است. حد سود و حد زیان را باید قبل از ورود به معامله تعیین کرد اگر وارد معامله ای شدید و با حرکت بازار به سمت هدف حد سودتان را افزایش دادید در واقع شانس خودتان را در تبدیل یک معامله سودآور به یک معامله زیان ده افزایش داده اید. شما می بایست قبل از تعیین حد سود ابتدا ریسکتان را با تعیین حد ضرر کاهش دهید.
ذهنیت خود را تغییر دهید
ذهنیت غیر واقعی علت اصلی یک معامله هیجانی است. باید در انجام معاملات متمرکز باشید و تصمیمات هیجانی نگیرید.در غیر اینصورت عاداتی همانند ترس،طمع،خشم و غرور پیدا میکنید. صرفا تمایل به سود برای دستیابی به سود کافی نیست باید یک معامله گر بالغ(از لحاظ هیجان) باشید. شما باید به خود آموزش دهید که با حفظ اصول به سراغ بازار فارکس بروید و از تصمیمگیری بر اساس عصبانیت یا سایر هیجانات اجتناب کنید.
با ذهنیت شفاف و منطقی، هیجانات قدرت کافی برای کنترل تصمیمات شما نخواهند داشت.
نتیجهگیری
اگر نتوانید کنترل هیجانات خود را به دست بگیرید هیجانات کنترل شما را به دست خواهند گرفت که منجر به شکست خواهد شد. روانشناسی معاملات یکی از مهمترین فاکتورهای موفقیت معامله گران فارکس است.این موضوع باعث بیشترین میزان خطا برای اکثر معامله گران است. موفقیت و شکست در معاملات حرفهای فارکس به مهارت شما در حذف احساسات از تصمیمات معاملاتی بستگی دارد و الفبای معاملات ارزی سودآور، در کسب این مهارت است.
در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمیشود!
این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیدهاند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمیرود، تعداد زیادی از مردم تلاش میکنند به معاملهگر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال میکند که معاملهگری نمیتواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه میخوانید.
«هرگز نفروشید»؛ این توصیهای است که کارتر توماس (Carter Thomas) آرزو میکند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل میکرد.
کارتر در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود بهعنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایهگذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.
اینکه کارتر [مانند اغلب معاملهگران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینههای غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمیرسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.
با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که میخواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده میگیرند. او میگوید:
اگر من ثروت کلانی به دست نیاوردهام تنها دلیلش این است که داراییهایم را به فروش رساندهام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریدهام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریدهام، اما هرگز آنها را بهاندازه کافی نگه نداشتهام.
نمیتوانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شدهام، بنابراین صرفاً میخواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:
شما با سود معامله ثروتمند نمیشوید. با داشتن داراییهای ارزشمند ثروتمند میشوید.
سلب مسئولیت: من مشاور مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.
ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!
در اینجا سادهترین الگوی ثروت دومرحلهای که من میشناسم، ارائه شده است:
۱. باید داراییهایی بخرید که فکر میکنید دارای ارزش بالایی هستند.
۲. نباید آنها را بفروشید.
همه تصور میکنند انتخاب داراییهای مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود میکند.
از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت میکنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمتها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارتهای بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشتهاند.
همه چیز بهطور مداوم بالا میرود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل میکند و میدانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر هستیم و بشر بهطور کلی با این موضوع دستوپنجه نرم میکند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غولپیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر میتوانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟
قیمتها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها مینویسیم و سپس میگوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ میکنیم و به تبع آن همه اعداد بالا میروند. آیا قیمتها کار دیگری جز بالا رفتن میتوانند انجام دهند؟
تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالاتمتحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا میدانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا بروند.
اگر چاپ پول قیمتها را بهصورت یکنواخت تغییر میداد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازهگیری میشوند، افزوده میشد. از آنجا که این اتفاق رخ نمیدهد برخی حوزهها (جایی که پولهای تازه چاپشده ابتدا جریان مییابد) افزایش بیشتری را تجربه میکنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزههایی هستند که این افزایش را بیشتر تجربه میکنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیهایتر و کمتر قانونگذاریشده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارتهای پوکمون پیدا میکند.
نکتهای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا میروند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی سهام (یا سایر داراییها) را از کلاهی بهصورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دههای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.
با این حال و علیرغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمونها داریم، معمولاً در این قرعهکشی که همه میتوانند در آن برنده شوند، موفق نمیشویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما داراییهای خود را خیلی زود میفروشیم.
یک سرمایهگذار با گذشت زمان درآمد کسب میکند. او کاری ارزشمندتر از این نمیتواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.
چرا میفروشیم؟
چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمیتوان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمیتوانیم اجازه دهیم که بازار از داراییهای ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.
طمع سرمایهگذار زمانی است که شما چیزی را خریدهاید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را میفروشید، زیرا فکر میکنید باهوشتر از بازار هستید و یا تفکر کوتهبینانه بر شما سایه افکنده است.
من در سال ۲۰۱۷ چین لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. میدانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و میخواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد لینک را به قیمت ۰٫۵۵ دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور میتوانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را بهراحتی از دست دادم. در واقع من تحتتأثیر تفکر کوتهبینانه قرار گرفتم.
ترس سرمایهگذار هنگامی رخ میدهد که شما چیزی را میخرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون میترسید سودی را که دیگران به دست میآورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشستهاید. سؤالی که به وجود میآید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟
وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکتها انجام میدادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهمهایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماهها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نهتنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در یک سرمایهگذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.
تریدر شدن
اشتباه نکنید؛ گرگ والاستریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیونها به ثروت رسید.
طمع و ترس شما را از یک سرمایهگذار به یک تریدر تبدیل میکند. تریدر شدن حرفهای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمیخواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمیتوانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.
اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر میرسد. اینطور نیست؟
همه میخواهند تریدر شوند. معاملهگری باحال است. جذابیت دارد. باعث میشود احساس زندهبودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهرهوری، سلامت روانی و همچنین ویرانکردن سبد سرمایهگذاریتان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.
اگر مردم میدانستند که «تریدر بودن» شغلی مانند سایر شغلهاست، شغلی که صرفاً اگر بهطور مداوم کسب سود کنید، میشود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر میکنند میتوان با نشستن روی سنگ توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن میتوانند در این حوزه مسلط شوند.
وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل میشود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تماموقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوششانس هستید!
خوششانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمیآید. پس چرا بهدنبال کار دوم هستید؟ بهویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزشتر استفاده کنید.
هنگامیکه شما داراییای را میخرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که چه زمانی آن را بفروشم بیمعناست. بهصورت پیشفرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط بهطور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز در تعیین حد سود طمع نکنید نباید تغییر کند.
فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی که سهام آمازون را خریدید، جف بزوس برای شما کار میکند؛ نه بهصورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ میدهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت کرده که میداند چه کاری دارد انجام میدهد. چرا باید چنین گزینهای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج میکنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را میفروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.
کمبود یک ذهنیت باعث میشود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول میزنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر میدهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایهگذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.
در عوض ما (سرمایهگذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم داراییهای بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.
اگر شما به سرمایهگذاریتان در زمانی که آن را انجام میدهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیبوغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید بهصورت پارهوقت و ضعیف معامله کنید.
یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایهگذار باشید و سپس سعی کنید تا میتوانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایهگذاری کنید.
ثروتمند شدن
ثروتمند شدن بهمعنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن بهمعنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگیتان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت داراییهای ارزشمند برای همیشه است.
تمدن این کار را از آنچه فکر میکنیم آسانتر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا میروند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفتهایم در سرمایهگذاری موفق نمیشویم.
روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدیمان مبارزه میکنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک سرمایهگذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن میدانیم.
کارتر تیز مجبور شد این درس را بهسختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیهها کاملاً توجه میکند:
من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
شما با کسب سود معامله ثروتمند نمیشوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند میشوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی بخرید که میخواهید برای همیشه آنها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.
در تعیین حد سود طمع نکنید
دنیای اقتصاد : تنها یک روز دیگر تا بسته شدن کارنامه بورس در سال 99 باقی مانده است. سالی پرچالش که در نیمه نخست آن سودی 300درصدی از آن بورس بازان شد و در نیمه دوم سهامداران را گرفتار صف های طولانی فروش کرد و همچنان نیز تصور روشنی از آینده این بازار وجود ندارد. فارغ از دلایل ثبت ابرنوسان بازار سهام در سال جاری که بخشی از آن به سیاست گذار و بخشی دیگر به سرمایه گذاران بازمی گردد، بورس تهران در سال 99 چه درسی به فعالان خود داد؟
برخی از خدمات سایت، از جمله مشاهده متن مطالب سالهای گذشته روزنامههای عضو، تنها به مشترکان سایت ارایه میشود.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
در سایت عضو شوید و هزینه اشتراک یکساله سایت به مبلغ 700,000ريال را پرداخت کنید.
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 100 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی همه کاربران به متن مطالب خریداری نمایند!
نکات مهم برای داشتن یک معامله موفق
نکات مهم برای داشتن یک معامله موفق
برای داشتن یک معامله موفق چه در بازار ارز دیجیتال چه در بورس باید نکات مهم و قابل توجهی را رعایت کرد و در راس معاملات خود قرار داد. توجه به این نکات و رعایت آنها ریسک معاملات شما را کاهش خواهد داد. ما در ادامه این مطلب مهترین آنها را با شما به اشتراک می گذاریم.
نکات مهم برای داشتن یک معامله موفق
اگر نکات مهم ذکر شده در این مطلب را مطالعه کنید و معاملات خود را با رعایت این نکات انجام دهید قطعا کمترین ضرر را متحمل خواهید شد. این نکات شامل موارد زیر می باشند.
1. برای معامله دلیل منطقی داشته باشید
برای ورود به هر معامله ای باید یک استراتژی سرمایه گذاری و یک دلیل قانع کننده برای خودتان داشته باشید یعنی زمانیکه قصد ورود به معامله ای را دارید باید یک دلیل تکنیکالی مثل یک الگوی کندلی، نکته پرایس اکشنی، الگوی کلاسیک و یا هر چیز دیگه ای که به شما این تاییدیه را بدهد که اینجا نقطه ورود به معامله است، داشته باید. اگر به غیر از این باشد و یا اگر خریدی را خارج از این موضوع انجام دهید شک نکنید که وارد مسیر ضرر شده اید.
بسیار مهم است که تریدر هدف مشخصی برای ورود به معامله ارزهای دیجیتال و یا بورس داشته باشد. چه هدف شما معامله روزانه باشد و چه برای بلند مدت، باید هدف داشته باشید و باید بدانید که برای هر برد، یک باخت مربوطه وجود دارد یعنی زمانی کسی برنده می شود که شخص دیگری از دست می دهد!
بازار ارزهای دیجیتال توسط «نهنگهای» بزرگ کنترل میشود، تقریباً مانند آنهایی که هزاران بیتکوین را در کتابهای سفارش بازار قرار میدهند. و آیا می توانید حدس بزنید که این نهنگ ها چه کاری را بهتر انجام می دهند؟ آنها صبر دارند؛ آنها منتظر معامله گران بیگناهی مانند من و شما هستند که یک اشتباه مرتکب شوند که پول ما را به دلیل اشتباهات قابل اجتناب به دست آنها می رساند.
- بیشتر بخوانید:آموزش اصطلاحات بازار ارز دیجیتال
2. حد ضرر معامله را تعیین کنید!
یکی از نکات مهم برای داشتن یک معامله موفق، تعین حد ضرر می باشد. هیچ معامله ای 100 درصد نیست و احتمال خطا در تحلیل شما در خصوص ان معامله وجود دارد از این رو حتما برای معامله خود حد ضرر بگذارید و در کل هیچ معامله ای در هیچ بازار مالی نباید حد ضرری بیشتر از 5 تا 10 درصد داشته باشد، پس حتی اگر هیچ چیزی از معامله هم نمی دانید یک ضرر 5 تا 10 درصدی برای همه ی معاملات خودتان داشته باشید و اگر دیدید ضرر شما بیشتر از این حد می شود سریع جلوی آن را بگیرید.
هر معاملهای که وارد آن میشویم نیازمند این است که بدانیم چه زمانی باید از آن خارج شویم. ایجاد یک سطح توقف ضرر می تواند به شما در کاهش ضرر کمک کند. مهارتی که در اکثر معامله گران بسیار نادر است.
انتخاب توقف ضرر یک فعالیت تصادفی نیست، و شاید مهمترین چیزی که در اینجا باید به آن توجه کرد این است که نباید تحت تأثیر احساسات خود قرار بگیرید. یک نکته عالی برای تعیین حد ضرر شما به قیمت سکه است. به عنوان مثال، اگر یک سکه به قیمت 1000 دلار خریداری کرده اید، آن را به عنوان حداقل امتیازی که می خواهید سکه خود را معامله کنید، تعیین کنید. این تضمین میکند که اگر بدترین اتفاق بیفتد، میتوانید با آنچه در وهله اول سرمایهگذاری کردهاید کنار بروید.
همین امر در مورد سطوح سود نیز صدق میکند، پس از رسیدن به حداقل سود مشخص، از بازار خارج شوید. به آن بچسب حریص نباشید.
3. طمع نکنید!
شما معامله خود را یک جایی شروع کردید و یک جای دیگر نیز باید به پایان برسانید اگر سود شما از نقطه A به نقطه ی B رسید بفروشید و طمع نکنید. این نقطه ورود و خروج به معاملات در بازارهای مالی بسیار مهم است است. مثلا در سال 99 که خیلی از افراد وارد بازار بورس شدند چون هدف مشخصی از خرید سهم های خود نداشتند با سهم هایشان تا سود زیادی رفتند ولی باز هم ضرر کردند چون نمیدانستند هدفشون برای فروش، چه قیمتهایی هست و خیلی از افرادی که ابتدای سال 1400 وارد بازار بورس شدند، چون روند کلی بازار نزولی بود و حد ضرر مشخصی نداشتند و بخاطر همین چون ضررهای 5 یا 10 درصدی را نپذیرفته بودند درحال حاضر ضرر آنها به 50، 60 و حتی 70 درصد رسیده است.
- بیشتر بخوانید:توصیه های طلایی برای معامله گران فارکس
4. به FOMO خوش آمدید!
FOMO مخفف (ear of missing out) به معنی ترس از دست دادن است. این یکی از بدنام ترین دلایل شکست بسیاری از معامله گران در این حوزه است. هرگز صحنه خوبی نیست که مردم در عرض چند دقیقه از سکه های پمپ شده سودهای کلان کسب کنند.
مراقب آن لحظه ای باشید که به نظر می رسد کندل های سبز بر سر شما فریاد می زنند و به شما می گویند که به داخل بپرید. در این لحظه است که نهنگ هایی که قبلاً ذکر کردم لبخند می زنند و شما را تماشا می کنند که سکه هایی را که زودتر خریده اند با قیمت های بسیار پایین خریداری می کنند. حدس بزنید چه چیزی به طور معمول دنبال می شود؟ این سکهها معمولاً به دست معاملهگران کوچک ختم میشوند و اتفاق بعدی این است که کندل های قرمز به دلیل عرضه بیش از حد شروع به بیرون زدن میکنند و زیانها شروع به چکیدن میکنند.
5. ریسک معامله را مدیریت کنید
یکی از دیگر نکات مهم برای داشتن یک معامله موفق، مدیریت ریسک می باشد. خوک های کوچک زیاد می خورند، اما خوک های بزرگ خورده می شوند. این امر به ویژه در مورد سود بازار هنگام معامله ارزهای دیجیتال صادق است. معامله گران عاقل هرگز در جهت سودهای کلان نمی روند. آنها ترجیح می دهند در جای خود بمانند و سودهای اندک اما مطمئنی را کسب کنند.
نحوه مدیریت احساسات در معامله
چگونه حضوری موفق در بورس داشته باشیم
اگر بدانیم هنگام معامله و انتخاب سهم و یا ترکیبی از سهام مختلف چگونه احساسات خود را کنترل کنیم میتوانیم از بروز شکست جلوگیری کرده و در تعیین حد سود طمع نکنید موفق شویم. وضعیت روحی و روانی شما تأثیر زیادی در تصمیمگیریهایتان دارد، به ویژه اگر تازه کار هستید. حفظ آرامش برای انجام معاملات مهم است. در این مقاله، ما جنبه روانشناسی در معاملات روزانه و حتی بلند مدت را برای معاملهگران مبتدی و باتجربه بررسی میکنیم و نکاتی را در مورد چگونگی انجام معامله بدون دخالت احساسات ارائه میدهیم.
اهمیت کنترل احساسات در حین معامله
اهمیت کنترل احساسات در معاملات را نمیتوان نادیده گرفت.
تصور کنید که پیش از گزارش اشتغال و آمار بیکاری معامله کردهاید با این انتظار که اگر تعداد مشاغل گزارش شده بیشتر از پیشبینیها باشد، قیمت طلا و یا سهمتان به سرعت افزایش مییابد و شما میتوانید در کوتاه مدت سود زیادی کسب کنید.
گزارش اشتغال منتشر میشود و همانطور که امیدوار بودید، تعداد مشاغل از پیشبینیها بیشتر است. اما به دلایلی، قیمتها سقوط میکنند!
شما به تمام تجزیه و تحلیلهایی که انجام دادهاید، به تمام دلایلی که باعث افزایش قیمت طلا و یا سهمتان میشد، فکر میکنید و هرچه بیشتر فکر کنید، ارزش طلا و سهمتان کمتر میشود
همانطور که میبینید رنگ سهامهایی که خریدهاید قرمز میشود، زانوهایتان بی اختیار تکان میخورد، احساساتتان جریحهدار میشود و واکنش «جنگ یا گریز» رخ میدهد، این پاسخ فیزیولوژیکی اغلب مانع رسیدن ما به اهدافمان میشود و میتواند برای معاملهگران بسیار مشکلساز باشد.
معاملهگران حرفهای به شانس اعتقادی ندارند و با یک تصمیم عجولانه به سرمایه خود آسیب نمیرسانند. آنها اجازه نمیدهند یک حرکت اشتباه کل زندگیشان را خراب کند.
برای یادگیری به حداقل رساندن معاملات احساسی، باید تمرینات زیادی انجام شود.
مدیریت احساسات در معاملات فارکس
تجربه رایج معاملهگران درباره معاملات احساسی:
برخی از رایج ترین احساساتی که معامله گران تجربه میکنند عبارتند از ترس، عصبانیت، باور، هیجان، حرص و طمع و اعتماد به نفس کاذب.
ترس و عصبانیت
یکی از علل شایع ترس، معامله با ارقام بسیار بالا است. معاملات بسیار بزرگ نوسانات بیشتری دارند، و استرس ناشی از آن باعث میشود مرتکب اشتباهاتی شوید که در حالت معمول هرگز انجام نمیدهید.
عامل دیگر ترس (یا عصبانیت) انجام معامله «اشتباه» است، معاملهای که با برنامه معاملاتی شما مطابقت ندارد.پس برای تک تک معاملات خود برنامه داشته باشید و سعی کنید مانند یک خلبان همیشه چک لیست داشته باشید و همه هموارد مربوطه را قبل از ورود به معامله انجام داده باشید .اگر بتوانیم با کمی تمرین ترس را در زمان شروع ان بشناسیم احتمالا خواهیم توانست به موقع قبل از اینکه احساسات بر ما مسلط شوند گامهای موثرتری در راستای بهتر معامله کردن برداریم.
ترس از دست دادن پول و یا ترس از اشتباه و حتی ترس از جاماندن از خرید و یا فروش سهم و یا سهام از بدترین و مهلک ترین مشکلات احساسی میباشد که معامله گران میبایستی با تمرین و مشاوره و مطالعه بر یک یک ابعاد ان غلبه کنند.
باور/هیجان
باور و هیجان احساسات کلیدی هستند که احتمالاً آنها را در هر معاملهای که انجام میدهید حس میکنید. برای انجام یک معامله خوب نیاز به باور دارید همچنین هیجان لازمه معامله است، اگر در معامله هیجانی ندارید، احتمالا به این خاطر است که در معامله مناسبی قرار نگرفتهاید.
یک معامله خوب به برنامه معاملاتی شما بستگی دارد. اگر طبق برنامه معاملاتی عمل کنید حتی اگر در یک معامله ضرر کنید شما باز هم برندهاید. داشتن اطمینان نسبت به معامله بسیار موثر است.هم تجربه و هم تحقیق نشان داده است که ارتباط مستقیمی بین رفتار معامله گر و حالات احساسی وی وجود دارد و نکته ایی را که نباید فراموش کرد در تعیین حد سود طمع نکنید این است که شاید گاها باید باور اینکه قیمت سهم ما حتما به هدف ما خواهد رسید یک اندیشه کاملا غلط باشد چون دلایل زیادی هم وجود دارد که قیمتها برعکس شده و هرچه که سود بوده تبدیل به ضرر میشود بنابراین باورهای ما باید تحت کنترل کامل ذهنی ما قرار گیرد تا بر اثر باورهای غلط موجب ایجاد ضرر و زیان نشویم .
روانشناسی معاملات فارکس
حرص و طمع/اعتماد به نفس کاذب
اگر حریص هستید و برای به دست آوردن سود زیاد معامله میکنید، بدانید شاید گاهی نتیجه کار خوب باشد، اما اگر مراقب نباشید ممکن است دچار لغزش شده و در نهایت ضرر سنگینی را متحمل شوید.
مکانیسمهای تجاری خود را بررسی کنید (به عنوان مثال: پایبندی به اهداف، برنامهریزی، کنترل ریسک، تنظیمات تجاری خوب….) معاملات اشتباه ناشی از اعتماد به نفس بیش از حد مسبب شکست شما میشود.
البته همه رفتارهای معاملاتی تاثیر گذار منفی نیستند .لذت و احساسات قوی مثبت دقیقا به سادگی احساسات ناخواسته میتوانند بر معامله تاثیر منفی بگذارند .برای مثال معامله گری به علت حرکت خوب بازار در سود خوبی قرار داشت و همین باعث بوجود امدن احساس خوبی برای وی شد و به همین دلیل احتیاط کمتری کرد و طرح و برنامه ایی که برای حفظ سود داشت را فراموش کرد و همین اعتماد به نفس کاذب که فکر میکرد در بهترین حالت معامله قرار دارد باعث از دست دادن سودش شد .و حتی حرص و طمع باعث میشود که مدیریت سرمایه مناسب را فراموش کنیم و همه سرمایه را فقط در یک سهم خرید کنیم و در اندیشه شیرین کسب سود با یک بی تدبیری موجب ایجاد ضرر و زیان شویم.
تصادفی عمل نکنید:
یکی از مهلکترین ضربه هایی که موجب شکست برای ما میشود تصادفی عمل کردن است و برای مثال ما متوجه میشویم که بنا به هر دلیلی سهام شرکتی بشدت با رشد مواجه شده و ما هم بی خبر از همه جا بلافاصله اقدام به خریدی میکنیم که قبلا تحلیل و پرس و جویی در مورد ان نکردیم و احتمالا حتی برای مدت کوتاهی سود هم داشته باشیم و با فکر سود بیشتر از معامله خارج نمیشویم و بعد از گذشت مدتی میبینیم که خرید ما در ضرر قرار دارد .تصادفی عمل نکردن یعنی ما برای هر خریدی از قبل باید برنامه داشته باشیم و صرفا با هیجانی خرید کردن نمیتوان به سود مستمر رسید.
نظریه نیک کاولی درباره بینظمی در معاملات:
نیک کاولی بیش از ۲۰ سال در بازارها تجربه دارد و انواع صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت را معامله کردهاست.
«بدترین معاملات را زمانی انجام دادم که از برنامه معاملاتی خارج شدم.»
من از حد ضرر محاسبه شده ایی استفاده نمیکردم. من فکر میکردمی توانم بهتر از بازار نتایج معاملات را پیشبینی کنم. زمانی که معامله زیانده میشد دست از معامله بر نمیداشتم و دو برابر ضرر میکردم و پول بیشتری به حساب معاملاتی خود واریز میکردم تا ضررهایم را جبران کنم.(نظریه انتقام از بازار )
«گاهی اوقات طبق برنامه معاملاتی بدون در نظر گرفتن احساسات میبایست از انجام بعضی معاملات خودداری میکردم اما نمیتوانستم احساساتم را کنترل کنم. البته غلبه بر احساسات بسیار دشوار است اما برای موفقیت در دراز مدت ضروری است.»
چگونگی کنترل احساسات هنگام معامله
اگر میخواهید در انجام معامله احساسات منفی را از خود دور کنید، داشتن برنامه بسیار مهم است. یک ضرب المثل قدیمی میگوید:«نداشتن برنامه، برنامهریزی برای شکست است» این ضرب المثل در بازارهای مالی صادق است.
در بازارهای مالی استراتژیها و رویکردهای متعددی برای سودآوری وجود دارد که میتوانند به معاملهگران در رسیدن به اهدافشان کمک کند. اما مهمترین نکته داشتن یک عملکرد مشخص و منظم است.
در اینجا پنج روش برای کنترل احساسات هنگام معامله آورده شده است.
۱- قوانین شخصی داشته باشید
برای خود قانون تعیین کرده تا هنگام معاملات احساساتی برخورد نکنید. قوانین شما میتواند شامل تعیین حد ضرر و حد سود در معاملات باشد. در صورتی که معاملات شما بر اساس قوانین و چارچوب خاصی باشد از دخالت احساسات در آن جلوگیری می شود و این موضوع باعث موفقیت بیشتر شما در بازار فارکس می شود.
۲-به موقع معامله کنید
خودداری از معامله در شرایط بد بازار بسیار مهم است. اگر وضعیت بازار مناسب نیست بهترین راه وقتگذرانی با خانواده است.یکی از بزرگترین مشکلات معامله گران عدم کنترل در ورود به موقع در معاملات میباشد و معمولا در جای نا مناسب بدترین ورودها را انجام میدهند.
۳-حجم معاملات خود را محاسبه کنید
قبل از ورود به معامله میزان ریسک خود را بر اساس حجم و مقدار سرمایه میبایستی تعیین نماییم.برای مثال اگر حجم کلی سرمایه ما ده میلیون تومان میباشد بهتر است بدانیم و محاسبه کنیم که تا چه مقدار از سرمایه را میتوانیم ضرر دهیم تا در صورت بروز ان و از دست دادن قسمتی از سرمایه بتوانیم برای معاملات بعدی سرمایه کافی داشته باشیم .
۴- یک برنامه معاملاتی ترتیب دهید
فرق بین دستاوردهای معاملهگرانی که از یک برنامه معاملاتی استفاده میکنند و افرادی که برنامهی معاملاتی ندارند بسیار زیاد است. ترتیب یک برنامه معاملاتی اولین قدم برای کنترل احساسات هنگام معامله است اما به تنهایی نمیتواند از بروز احساسات جلوگیری کند، اما بسیار موثر و مفید است.برای مثال میتوان گفت که برنامه معاملاتی شامل اطلاع از وضعیت اخبار و اقتصاد بورس و یا سهام و اگاهی از حرکات قیمتی میباشد.یک برنامه معاملاتی ترکیبی از استراتژیهای معاملاتی تکنیکال و اخبار و شرایط اقتصادی موجود هم میباشد بنابراین اگاهی و علم خود را در این خصوص بالاتر ببریم تا استراتژی معاملاتی درستی را جهت کسب سود داشته باشیمو همچنین در برنامه معاملاتی سعی کنید از تکرار زیان پرهیز کرده و اگر چند بار پشت سرهم متحمل ضرر شدید حتما برنامه معاملاتی خود را مجددا بررسی کنید.
۵- آرام باشید
اگر آرامش خود را حفظ کنید و از انجام معامله لذت ببرید، در تمام شرایط بازار برای یک عملکرد منطقی آمادگی خواهید داشت.سعی کنید با دقت هر جه تمام تر معامله کنید و از کسب و بدست اوردن سود لذت ببرید.سعی کنید اخر هفته و یا در شرایط بحرانی بازار کتاب بخوانید و یا تفریح کنید .
نتیجه گیری :
حرص و طمع یکی از بزرگترین مشکلات هر معامله گری میباشد که قدم اول کنترل و غلبه بر ان میباشد .در هنگام رشد بورس در ایران افراد بسیار زیادی با وجود قرار داشتن سهامشان در سودهای غیر معقول به امید بدست اوردن سودهای چند هزار درصدی اقدام به فروش نکردند و طی مدتی سود تبدیل به ضررهای بزرگی شد بنابراین بعد تحلیل تکنیکال و بنیادی خود را بالا ببرید و همیشه از مشاوران روانشناس بازار کمک بگیرید تا همیشه کسب سود کنید.
دیدگاه شما