اهمیت نمودارهای بلند مدت



از آنجا که تغییر حجم معاملات سهم در اکثر موارد ناگهانی رخ می‌دهد، برای تاثیر بیشتر در تصمیم‌گیری برای خرید یا فروش تنها می‌توان در بازه یک روزه یا یک هفته روی این نمودارها حساب کرد؛ زیرا، ممکن است طی گذشت یک روز، حجم معاملات به طرز ناباوری تغییر کند. این تغییر می‌تواند مثبت یا منفی باشد.

نگاهی به گپ یا شکاف قیمتی در بورس

نگاهی به گپ یا شکاف قیمتی در بورس

ساعد نیوز:شکاف های قیمت یا همان گپ ها یا به تعبیر ژاپنی ها اهمیت نمودارهای بلند مدت پنجره، یکی از مهم ترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال محسوب می شود. کلاً منظور از شکاف های قیمتی این است که در آن ناحیه قیمتی معامله ای توسط معامله گران صورت نگرفته و باعث ایجاد یک ناحیه ی توخالی در نمودارها شده که هر یک از این GAPZONE ها یا به اصطلاح محدوده ای که معامله ای در آن صورت نگرفته

شکاف های قیمت یا همان گپ ها یا به تعبیر ژاپنی ها پنجره، یکی از مهم ترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال محسوب می شود. کلاً منظور از شکاف های قیمتی این است که در آن ناحیه قیمتی معامله ای توسط معامله گران صورت نگرفته و باعث ایجاد یک ناحیه ی توخالی در نمودارها شده که هر یک از این GAPZONE ها یا به اصطلاح محدوده ای که معامله ای در آن صورت نگرفته، می تواند معرف یک روند در آن ناحیه باشد. گپ ها اکثر اوقات در نمودارهای کوتاه مدت روزانه یا ساعتی قابل مشاهده تر از نمودارهای بلند مدت هفتگی و ماهانه هستند. اما اگر در نمودارهای بلند مدت شکافی ظاهر شود، اهمیت بیشتری خواهد داشتشکاف قیمتی یا به تعبییر ژاپنی ها ( پنجره ) یکی از مهم ترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال محسوب می شوند. معامله گران باید از شکاف قیمتی و کاربرد های آن اطلاعات کافی داشته باشند جهت کسب اطلاعات بیشتر در دوره آموزش بورس نوسان کده که به صورت تضمینی برگزار می شود شرکت کنید. اغلب شکاف قیمتی به دلیل عواملی مانند شایعه افزایش سرمایه ٬ تعدیل مثبت در سود دهی شرکت٬ اخبار مهم و مثبت در صنعت٬ انتشار گزارش های مثبت در حد فاصل بین بسته و باز شدن سهم و غیره ایجاد شود.

ژاپنی ها به طورکلی شکاف ها را به دو صورت تقسیم بندی کردند:

  • صعودی(Rising/Bullish): قیمت آغازین امروز از قیمت پایانی دیروز بیشتر باشد. ناحیه حمایت
  • نزولی(Falling/Bearish):قیمت آغازین امروز از قیمت پایانی دیروز کمتر باشد. ناحیه مقاومت

تحلیل گران غربی نیز شکاف ها را به چند صورت تقسیم بندی کرده اند:

  • متداول یا معاملاتی
  • شکست
  • تداوم
  • خستگی

گپ (Gap)، شکافی در قیمت است که در آن معامله ای انجام نشده است و معمولا نشان دهنده هیجان بالاست.

گپ ها می توانند اطلاعات زیادی در مورد رفتارهای بازار به ما بدهند. در این مطلب قصد داریم در مورد چهار نوع مختلف از انواع گپ های موجود در بازار صحبت کنیم. پس با طلاچارت همراه باشید.گپ زمانی بوجود می آید که بین قیمت پایانی (Close) روز گذشته و قیمت آغازین (Open) روز بعد اختلاف وجود داشته باشد. در این حالت ما شاهد یک شکاف در قیمت خواهیم بود که در آن هیچگونه معامله ای انجام نشده است. البته باید این را بدانید که در روزهایی که بازار شدیدا نوسانی می باشد نیز احتمال شکل گیری گپ در تایم فریم های پایین تر نیز وجود دارد.

قیمت پایانی روز قبل: ۱,۵۶۷,۵۰۰
قیمت آغازین روز بعدی: ۱,۵۸۹,۵۰۰

با کسر کردن قیمت آغازین از قیمت پایانی می توانیم گپ را اندازع گیری کنیم. در این مثال ۲۲,۰۰۰ تومان گپ صعودی داشته ایم.در روند نزولی بالاترین قیمت روز، کمتر از قیمت پایینی روز قبل است و تشکیل یک شکاف می دهد. شکاف ها در روند صعودی نشانه استحکام روند و در روند نزولی نشانه ضعف روند می باشد. شکاف ها در نمودارهای هفتگی و ماهانه بلند مدت نیز پدید می آیند و وقوع آنها اتفاق با اهمیتی تلقی می شود. اما غالبا شکاف ها در نمودار های روزانه اتفاق می افتند.

نکته! شکاف های نزولی و صعودی اصولا قابلیت تبدیل شدن به حمایت و مقاومت های طولانی مدت را دارند.

نکته! هر سهمی وارد شکاف قیمت شود، بالا و پایین گپ به عنوان حمایت و مقاومت سهم لحاظ می شود.

شکاف های قیمتی بی اهیمت

شکاف های قیمتی که در اثر معامله سهامی ایجاد شده اند.

سهام هایی که از قیمت نسبتا بالایی برخوردارند اما حجم معاملاتشان کم است.

شکاف های قیمتی مساوی با فاصله معمول بین پیشنهاد های خرید.

شکاف قیمتی و نقاط حمایت و مقاومت

همان طور که اشاره شد، گپ در اصطلاح به شکاف قیمت در بین دو بازه زمانی(دو کندل) در نمودار گفته می شود. در فاصله گپ عموما معامله ای انجام نشده و عرضه و تقاضا در نقطه انتهای گپ برای ارائه قیمت جدید به توازن رسیده است. شکاف ها مناطقی مهمی از روند را نشان می دهند که با آن ها می توانیم در حقیقت نقطه ورود و خروج را بهتر تشخیص دهیم و در واقع نقاط حمایتی و مقاومتی هستند. همان طور که می دانید وقتی در بازار اخبار مهمی روی می دهد، شاهد برگشت هایی سریع هستیم یا هنگامی که گزارش های افزایش سرمایه و اخبار خاص یک شرکت به صورت واقعیت یا شایعه شنیده می شود، شاهد شکاف های قیمتی خواهیم بود.

اغلب شکاف های قیمت نشات گرفته از برخی رویدادها هستند. برای مثال اخبار و گزارش ها اقتصادی که در حد فاصل زمان بسته شدن یک بازار و آغاز بازار بعدی منتشر می شوند.احتیاجی نیست که این اخبار و گزارش ها مستقیما با بازار مورد نظر مرتبط باشند، بلکه بازار ممکن است از اخبار دیگر شرکت ها، گروه های صنعتی و حوادث جهانی متأثر شود. در شرایطی که هیچ گونه خبر یا گزارشی منتشر نشود، بازار در قیمت پایانی دوره قبلی خود یا در نزدیکی آن باز می شود، اما اگر اخبار قابل توجه یا تقاضای زیاد معامله گران وجود داشته باشد، دستورهای معاملاتی افزایش می یابد و در نتیجه شکاف هایی رو به بالا یا پایین تشکیل می شود که در این مواقع حتی اگر شکاف بسیار کوچک هم باشد باز معتبر است.لازم است بدانید شکاف های قیمتی بیشتر در نمودارهای روزانه و تایم های پایین تر قابل مشاهده هستند. در شکل زیر نمودار معرف یک GAP FILLED است.(پر شدن شکاف)

گپ شکست

گپ شکست معمولا در پایان الگوهای قیمت اتفاق می افتد و اغلب اخطاردهنده آغاز حرکت معنی دار قیمت است. بعد از اینکه یک الگوی اصلی در بازار شکل گرفت، شکست خطوط مقاومت اغلب در ناحیه شکاف شکست رخ می دهد.شکست های مهم در ناحیه سقف یا مقاومت های الگو زمینه ساز پدید آمدن شکاف هستند. شکست قطعی یک خط روند مهم به عنوان اخطار بازگشت روند، می تواند به صورت یک شکاف شکست دیده شود.

شکاف های شکست معمولا با حجم معاملات سنگینی همراه هستند. گپ شکست معمولا پر نمی شود. قیمت ممکن است به بالای شکاف برگردد (در گپ های افزایشی) و احتمال دارد که قسمتی از گپ را پر کند اما بخشی از فضای گپ پر نمی شود. در یک قانون کلی زمانی که وقوع شکاف با حجم معاملات سنگینی همراه باشد احتمال کمتری برای پر شدن آن وجود دارد.

گپ یا شکاف خستگی

«شکاف خستگی» آخرین گپ قیمتی است که بررسی میشود. همانطور که گفتیم، تشخیص شکاف خستگی از شکاف فرار دشوار است و تنها هنگامی امکانپذیر است که شکاف اتفاق افتاده باشد. نمونه ای از شکاف خستگی را در شکل زیر مشاهده مینمایید.

ارتباط شکاف خستگی با قیمت : شکاف خستگی، همانند شکاف فرار، همراه با حرکت سریع قیمت به طرف بالا یا پایین است. قیمتها به سرعت تغییر میکنند به مقدار زیادی، عرضه در حرکت صعودی یا تقاضا در حرکت نزولی، بهطور ناگهانی تحقق یابند. در آن نقطه، حرکت سهام یک دفعه با حجم زیادی متوقف میگردد. شکاف خستگی بین یک روز مانده به آخر و روز آخر این حرکت نمایان میشود.

ارتباط شکاف اهمیت نمودارهای بلند مدت خستگی با حجم : شکاف خستگی معمولاً با حجم بسیار زیاد همراه است.

وقوع شکاف خستگی : گپ های خستگی به دلیل طبیعتشان، در پایان حرکت سریع قیمت به سمت بالا یا پایین اتفاق میافتند و البته، وقوعشان چندان زیاد نیست.

اهمیت تکنیکی شکاف خستگی : بروز گپ خستگی، به پایان رسیدن حرکت صعودی یا نزولی را بیان مینماید. پس از شکاف خستگی، میتوان منتظر شکل گرفتن «الگوی منطقه ای» بود که سرانجام به تداوم قیمت یا برگشت سهام می انجامد .

حتی اگر قیمت، در جهتی ادامه مسیر دهد که قبل از شکاف خستگی حرکت میکرد، باز هم باید منتظر باشید. اگر در روز پس از ایجاد شکاف، برگشت اتفاق افتد و قیمت بسته شدن نزدیک شکاف باشد، احتمال زیاد دارد که بجای شکاف «فرار»، شکاف «خستگی» از کار درآید. شکاف های خستگی عموماً در دو تا پنج روز پر میشوند.

گپ فرار (Breakwaway Gap)یا ادامه دهنده و یا اندازه گیری

زمانی که از یک سطح حمایتی یا مقاومتی توسط یک گپ عبور کند، یک گپ فرار شکل گرفته است. در تصویر زیر که مربوط به سکه آتی شهریور ۹۷ می باشد، مشاهده می کنید که قیمت توانسته با یک گپ سطح حمایتی را بشکند. بنابراین در اینجا یک گپ فرار داشته ایم. فاصله بین دو فلش قرمز رنگ، اندازه این گپ را نشان می دهد.

در نمودار پایین نیز یک گـپ بسیار بزرگ را در همان چارت مشاهده میکنید که توانسته سطح حمایتی قدرتمندی را بشکند.

شکاف معاملاتی (Trading & Pattern GAP)

معمولا بی تأثیر است و بدون ایجاد رویداد مهمی در بازار اتفاق می افتد. به دلیل متداول بودن این الگو از لحاظ علم تکنیکال چندان حائز اهمیت نیست و معمولا در فاصله ی اندکی پر می شود؛ ولی باز هم نباید این نوع شکاف را بی اهمیت تلقی کرد زیرا برای نوسان گیران کاربرد مناسبی دارد. در شکل زیر Area Gap قابل مشاهده است.

جزیره بازگشتی (Island Reversal)

جزیره بازگشتی شامل دو شکاف است که یک شکاف در جهت روند و دیگری در خلاف جهت تشکیل می شود و معمولا علامت مهمی برای بازگشت روند محسوب می شود. اگر در تشکیل این الگو از تعداد کندل های بیشتری استفاده شود، به آن Island Cluster Reversal می گویند. همچنین ذکر این نکته ضروری است كه این الگو برای برگشت روند اتفاق افتاده و اگر در روند صعودی رخ بدهد، روند برعكس شده و به سمت پایین می آید و اگر در روند نزولی رخ بدهد، به طبع روند رو به بالا می آید.

نكته: نمودارهای تعدیل شده برای تحلیل استفاده می شوند و نمودارهای تعدیل نشده با توجه به عوامل بنیادی در تكنیكال اعتبار زیادی ندارند، ولی در این مورد با توجه به مثال های بالا می بایست هر دو نمودار دیده شود، به همین دلیل برای پیدا کردن گپ می توانیم از هر دو ولی با این فرض كه قاعدتاً گپ در نمودارهای تعدیل شده معتبرتر است، استفاده کنیم.

بسته شدن اهمیت نمودارهای بلند مدت شکاف ها

وقتی روی نمودار قیمت شکافی ایجاد گردد، خیلی غیرعادی نیست که کسی بگوید قیمت باید برگشت کند و شکاف ایجاد شده را پر نماید. به طور کلی، احتمال پرشدن شکاف هست، زیرا بسیاری از سهام ها و اوراق بهادار، دامنه نوسان قیمت معینی دارند. اما به طورکلی، هیچگونه دلیل منطقی وجود ندارد که چرا هر شکاف باید پر گردد و اغلب هم هنگامی بسته میشود که فاصله قیمت از شکاف بسیار زیاد است.

برای مثال، در طول زمان اهمیت نمودارهای بلند مدت مشخصی ، سهامی در دامنه ۲۰۰ تا ۱۱۰۰ ریال در هر سهم حرکت میکند. روزی در سقف این دامنه، یعنی ۱۱۰۰ ریال بسته میشود. روز بعد با ۱۱۱۰ ریال باز میشود و حرکت صعودی خود را از آنجا ادامه میدهد و به این ترتیب، شکافی ایجاد میکند. سرانجام، قیمت قبل از گذشتن دوباره از ۱۱۰۰ تا ۲۱۰۰ ریال بالا میرود و شکاف را میبندد. شکاف در انتها بسته میشود، اما پس از گذشت یک دوره زمانی مشخص (که میتواند ماهها یا سالها طول بکشد) پایه ریزی تصمیم سرمایه گذاری براساس اصل «شکاف باید بسته شود» عاقلانه به نظر نمیرسد.

اهمیت نمودارهای بلند مدت

Nama Digital

اهمیت ویژوال نمودن داده های ترافیکی در یک شهر هوشمند

هوش تجاری تصویری چیست؟

امروزه، با توجه به افزایش روزافزون اینترنت اشیاء، داده های دیجیتالی دارای فراوانی بیشتری شده اند. با استفاده از تکنولوژی امکان ردیابی و جمع آوری داده های متنوع به منظور استفاده در حوزه های مختلف فراهم می باشد. شهرها بطور فزاینده ای به منظور تبدیل شدن به “شهر هوشمند” بر روی اطلاعات حاصل از این داده ها تکیه دارند. بدین معنی که این شهرها داده ها را از منابع مختلف به منظور افزایش راندمان، بهبود کیفیت زندگی، بهینه سازی عملکرد شهرداریها و البته ارتقاء امنیت عمومی جمع آوری می نمایند. یکی از مهمترین جنبه های امنیت، مدیریت ترافیک می باشد و هوش تجاری این امکان را برای بسیاری از شهرهای هوشمند فراهم ساخته تا الگوهای فعلی ترافیکی خود را تجزیه تحلیل نموده و بر اساس آن برنامه ریزیهای لازم به منظور برطرف نمودن نیازهای آتی را انجام دهند. برای انجام این مهم، آمار و داده های حمل و نقل شخصی و عمومی جمع آوری می گردند. این داده ها شامل اطلاعات جمع آوری شده از متروها، اتوبوسها، وسایل نقلیه، دوچرخه ها و موتورها و در بسیاری از شهرها حتی از اسکوترهای برقی می باشند.

چالش هوش تجاری، حجم وتنوع بسیار بالا در آن می باشد، مگر اینکه با روشهایی ارائه گردد که به آسانی قابل درک باشد. این نقطه همان جاییست که ویژوال سازی نقش مهمی ایفا می کند. داده ها جمع آوری شده و با مقیاسهای مختلفی اندازه گیری می گردند. مقیاسهایی از قبیل تعداد اشیا، تعداد افراد، مدت زمان متوسط تردد و یا ماکزیمم تعداد تردد در یک ساعت. این داده ها بر اساس پارامترهایی از قبیل زمان، تاریخ، کلاس، رنگ، نوع منبع، مسیر و ناحیه طبقه بندی می گردند. ویژوال کردن داده ها امکان تلفیق اطلاعات مختلف جهت ارائه روندها و نیز بینش کاملتر از داده را فراهم می سازد. ارزش برخی داده ها (مانند تعداد و نوع وسایل نقلیه که از یک جاده خاص عبور می کنند) بالا است ولی، ترکیبی از داده ها ( مانند انواع وسیله نقلیه و انواع تصادفات حادث شده در جاده ای خاص) به صورت قابل توجهی ارزشمند می باشد.

یکی از فناوریهای رایج جهت جمع آوری داده های ترافیکی و حمل و نقل “پردازش محتوای تصویر” می باشد. این فناوری بر اساس استفاده از داده های تصویری تولید شده توسط شبکه دوربینهای نظارت تصویری بنا نهاده شده است. اگرچه داده های نظارت تصویری معمولا” به عنوان یکی از اجزاء جهت ارتقاء امنیت عمومی مورد استفاده قرار می گیرند، اما می توان از این داده های گردآوری شده در طول زمان، به عنوان الگوهایی مناسب جهت کاربرد در موضوعات ترافیکی استفاده نمود. با کمک یادگیری عمیق و هوش مصنوعی، پردازش تصویر امکان تشخیص و تمایز اشیاء موجود در تصویر از قبیل ماشین ها، کامیونها، موتورها، دوچرخه ها، زنان، مردان، کودکان و حیوانات را فراهم می آورد. به عنوان مثال تشخیص تعداد خودروهای عبوری از یک تقاطع و یا پل خاص در یک بازه زمانی مشخص. همچنین شناسایی و اعلام خطرناک ترین تقاطع های شهری برای عابران پیاده.

پردازش تصویر، این امکان را در اختیار مدیران و برنامه ریزان شهری قرار می دهد تا نقاط مهم و حیاتی ترافیکی را شناسایی نموده و جریان ترافیک را بهینه سازی نمایند. ویژوال نمودن داده ها نیز در این راستا نقش اهمیت نمودارهای بلند مدت مهمی در دستیابی به هوش تجاری ایفا می نماید.

حالت های مختلف ویژوال سازی داده ها جهت آنالیز ترافیک

پنج مدل مختلف ویژوال سازی جهت آنالیز و مقایسه داده های ترافیکی وجود دارد:

هیت مپ

هیت مپ ها ابزاری بسیار مفید جهت ارزیابی پیک ترافیک در محدوده تحت پوشش دوربینها و تقاطع ها می باشند. به عنوان مثال کاربران سیستمهای پردازش تصویر می توانند در یک زمان مشخص میزان تراکم ترافیک را در یک ناحیه خاص مشاهده نمایند. این موضوع می تواند به برنامه ریزان شهری کمک کند تا تقاطع هایی که مستعد ترافیک بیش از حد و یا تصادف هستند را شناسایی نموده و اقدامات لازم جهت کاهش و پیشگیری از تراکم و یا تصادفات را در این نواحی انجام دهند. هیت مپ ها معمولا” از رنگ های مختلفی به منظور نمایش داده های حرکتی مختلف استفاده می کنند.

نمودارهای نشان دهنده روند

ا ین نمودارها روش مفیدی جهت ویژوال نمودن تحلیل های ترافیکی بلند مدت می باشند. برنامه ریزان می توانند مشاهده کنند که چه الگوهایی در حال پیدایش می باشند و چه الگوهایی احتمال تکرار دارند. این موضوع به آنها اجازه می دهد که رفتارهای ترافیکی غیر عادی از قبیل پیک های ترافیکی غیر منتظره و یا گره های ترافیکی را تشخیص دهند.

نقشه های درختی

این نقشه ها جهت نمایش سلسله مراتبی داده ها مورد استفاده قرار می گیرند. به عنوان مثال با استفاده از این نقشه ها می توان تعیین نمود که کدام نوع خودرو در یک تقاطع و یا ناحیه خاص محبوبیت بیشتری دارد و یا چه میزان جمعیتی از افراد از یک ناحیه خاص دیدن می کنند. این داده ها همچنین به راحتی می توانند در نمودارهای دایره ای نمایش داده و مورد استفاده قرار گیرند.

نمودارهای پراکندگی

به کاربران این امکان را می دهد تا ارتباط بین دو اندازه گیری را مشاهده کنند. به عنوان مثال، ممکن است تعداد افراد حاضر در یک مکان خاص با میزان زمانی که آنها در این محل صرف نموده اند مرتبط باشد. امکان دارد برنامه ریزان شهری به نکاتی از قبیل اینکه مردم از کدام خیابانها بیشتر بازدید می کنند و یا در کدام خیابانها بیشتر وقت می گذرانند و مقایسه مدت زمان صرف شده توسط افراد در دو ناحیه مختلف توجه نمایند.

هیستوگرام

هیستوگرام نوعی نمودار میله ایست که جهت نمایش تغییرات داده های مداوم مانند زمان، تعداد خودروها و تعداد تصادفات استفاده می شود. یک هیستوگرام به کاربر این امکان را می دهد تا با مشاهده جدول داده ها، با یافتن متوسط و یا میانگین داده ها، الگوهای موجود در داده ها را که آشکار نیستند شناسایی نموده و آنالیز نماید. از نقطه نظر تحلیل ترافیک، هیستوگرام ممکن است به روشهای مختلفی مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزان شهری می توانند تقاطع های مختلف را ارزیابی نموده و میزان سرعت متوسط خودروهای عبوری را مورد تحلیل قرار دهند. همچنین هیستوگرام می تواند جهت آنالیز مدت زمان صرف شده توسط افراد و یا وسایل نقلیه در یک ناحیه خاص مورد استفاده قرار گیرند ( نحوه توزیع داده ها در فواصل زمانی).

جمع آوری داده ها و دستیابی به خروجی های کمّی در مدیریت شهری

هنگامی که نمودارها به صورت تکی در یک داشبورد در کنار سایر داده های هوش تجاری مشاهده می شوند، کاربر می تواند ارزیابی موثرتری به منظور اتخاذ تصمیمات هوشمندانه داشته باشد. با استفاده از پردازش محتوای تصویر و ویژوال نمودن داده های ویدیویی در یک داشبورد، میزان قدرت و کارایی شهرها در نظارت بر فعالیت ها در طول زمان، مدیریت و کنترل دوربین ها و نواحی مختلف و نیز طرح ریزی مناسب جهت ارتقاء زیر ساختهای شهری و نیز اعمال تغییرات ساختاری جهت بهبود مدیریت شهری به نحو چشمگیری افزایش می یابد. با استفاده از ویژوال سازی داده ها، امکان مقایسه فعالیت ها در یک مکان خاص در بازه های زمانی مختلف فراهم شده و شهرها می توانند روندهای موجود و یا ناهنجاریها را پیگیری نموده و زیرساخت شهری را مهیای تغییرات قابل انتظار و یا غیر منتظره ترافیکی نمایند.

با جمع آوری داده ها در طول زمان، برنامه ریزان شهری میزان دانش و بینش خود را در مواردی از قبیل کارایی مسیرهای عابر پیاده و یا مسیر عبور و مرور موتورها، الگوهای پارکینگ های خیابانی و یا محل های خاص پارک خودرو و یا این موضوع که نقاط نیازمند افزایش میزان نور شهری کدام نواحی هستند افزایش خواهند داد. با استفاده از نموداریزه کردن داده ها، شهرهای هوشمند می توانند نحوه استفاده از داده های تولید شده توسط دوربینهای نظارت شهری را جهت افزایش امنیت موتورسواران، دوچرخه سواران و عابران پیاده بهینه نمایند. در صورت تجهیز بودن سیستم به داده های مرتیط، مناسب و قابل استفاده، برنامه ریزان شهری و شهرداریها امکان اتخاذ تصمیمات بهتری جهت مدیریت موثر ترافیک، ارتقاء میزان امنیت و ایمنی عمومی و بطور کلی افزایش کیفیت زندگی شهروندان، مسافران و مشاغل مختلف خواهند داشت.

کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس | تفاوت نمودار لگاریتمی با حسابی

کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس چیست؟ نمودارهای تحلیل تکنیکال اهمیت نمودارهای بلند مدت دارای دو محور هستند که محور افقی برای نمایش زمان و محور عمودی برای نمایش قیمت در نظر گرفته شده است. تفسیر و تحلیل نمودار سهام بسته به نوع مقیاس قیمت مورد استفاده در هنگام مشاهده نمودار، می تواند در بین معامله گران مختلف متفاوت باشد، محور عمودی که بیانگر تغییرات قیمت سهام است، دارای دو مقیاس قیمتی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد؛ این مقیاس ها شامل نمودار لگاریتمی و حسابی است. حال این که کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس چیست و نمودار حسابی به چه معناست و کدام یک بهتر هستند را قصد داریم در این مطلب آموزشی رایگان با عنوان کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس مورد بررسی قرار دهیم.

کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس چیست؟

نمودارهای قیمت معمولا دو نوع اطلاعات را در اخیتار کاربران قرار می دهند که شامل قیمت و زمان است. زمان به صورت افقی نشان داده می شود، که تاریخ ها در پایین نمودار از چپ به راست حرکت می کنند. مقیاس قیمت به صورت عمودی نمایان می شود، از قیمت های پایین تا قیمت های بالاتر. دو روش برای نمایش قیمت ها وجود دارد. مرسوم ترین راه با استفاده مقیاس خطی یا لگاریتمی است. در نمودار مقیاس خطی هر افزایش قیمت به صورت یکسان رسم شده است. به عنوان مثال صعود از ۱۰ به ۲۰ مثل صعود از ۵۰ به ۶۰ نمایش داده می شود، در هر دو مورد ۱۰ واحد صعود ایجاد شده که در مقیاس عمودی یکسان اهمیت نمودارهای بلند مدت به نمایش در می آید.

درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید، آموزش های رایگان بورسی و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.

این مقیاس خطی بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد. نوع دیگر از مقیاس ها، مقیاس لگاریتمی می باشد که بیشتر مورد استفاده تحلیلگران و کاربران بازار سرمایه است. در نمودارهای لگاریتمی تغییرات قیمت به صورت درصدی محاسبه شده است. این اهمیت نمودارهای بلند مدت بدین معنی است که حرکت قیمت از ۱۰ تا ۲۰ بسیار بزرگ تر از حرکت قیمت از ۵۰ تا ۶۰ نشان داده می شود. علت هم این است که از نظر درصدی، صعود از ۵۰ تا ۶۰ معادل ۲۰ درصد رشد است، ولی صعود از ۱۰ تا ۲۰ معادل ۱۰۰ درصد صعود است.

گفتنی است که نمودارهای لگاریتمی طبق صعود درصدی ایجاد شده اند و صعود از ۱۰ تا ۲۰ را معادل صعود از ۵۰ تا ۱۰۰ نمایش می دهد. به صورت عمومی، فرق میان دو مقیاس برای دوره های زمانی کوتاه مدت اهمیت چندانی ندارد. اکثر تحلیلگران همچنان از مقیاس حسابی برای تحلیل های خود بهره می گیرند، ولی تفاوت در نمودارهای بلندمدت تر اهمیت به مراتب بالاتری دارد. در یک نمودار لگاریتمی، صعود متوالی قیمت در مقایسه با حرکت های ابتدایی قیمت کوچکتر نمایش داده می شود.

لذا خطوط روند در نمودارهای لگاریتمی پر سرعت تر شکسته می شوند. هیچ جواب قطعی وجود ندارد که نشان دهد کدام تکنیک بهتر و مفید تر است. معمولا بیشتر نمودارهایی که استفاده می کنیم، نمودارها حسابی هستند. با این وجود نگاه کردن به هر دوی این نمودارها برای انجام تحلیل های بلندمدت تر ایده مناسب تری است. نرم افزارها تغییر مقیاس نمودار را به سادگی انجام می دهند. نمودارهای قیمتی در مقیاس لگاریتمی و حسابی چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ کدام یک برای تحلیل تکنیکال مناسب ‌تر هستند؟ احتمالا به دنبال پاسخ این پرسش ‌ها هستید، پس بدون فوت وقت، اجازه دهید به سراغ اصل مطلب برویم و ببینیم نمودار لگاریتمی و نمودار حسابی چیست و چه تفاوتی بین آن ها وجود دارد و کدام نمودار بهتر و دقیق تر است؛

نمودار لگاریتمی در بورس

نمودار لگاریتمی که به آن نمودار log نیز می گویند، فاصله قیمت را در محور عمودی وابسته به درصد تغییرات قیمت نشان می دهد. به نموداری که تغییرات قیمت در آن به صورت درصدی نشان داده میشود، چارت لگاریتمی گفته می شود. همواره پیشنهاد می کنیم برای انواع تحلیل ها از چارت لگاریتمی استفاده نمایید. در تحلیل تکنیکال کمتر به این موضوع پرداخته شده و در آموزش هایی مانند تحلیل تکنیکال کلاسیک یا هارمونیک یا الیوت معمولی هیچ صحبتی از نوع نموداری که استفاده می شود نشده است و بین تحلیل گران مختلف در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد، ولی آنچه حتمی به نظر می رسد استفاده از یک نوع چارت برای همه نمودار هاست.

این نکته را در خاطر داشته باشید که ابزار فیبوناچی یکی از ابزار های پر کاربرد در تمامی انواع تحلیل تکنیکال به حساب می آید و اغلب این ابزار در نرم افزار ها بر پایه چارت حسابی برنامه نویسی شده اند و وقتی چارت را لگاریتمی می کنیم، نمی توانند به درستی بازگشت ها را محاسبه نمایند. متاسفانه در بیشتر نرم افزارها با لگاریتمی کردن چارت در فیبوناچی هیچ تغییری اعمال نمی شود که محاسبات فیبوناچی را به صورت درصدی انجام می دهد.

این گزینه عملکرد درستی ندارد، در فیبوناچی بازگشتی و اکستنشن، اشتباهات فاحش و برای همگان قابل دیدن است، ولی در فیبوناچی پروجکشن و اکسپنشن، محاسبات اشتباهات کمتری دارد. توجه داشته باشید که اطلاعات همیشه خام است و لگاریتمی نمی شود. بنابراین اشخاصی که اطلاعات را از شرکت های تامین کننده دیتا می گیرند و بعد آنها را در نرم افزار ها اجرا می کنند، همیشه چارت حسابی را روی نمودار مشاهده می کنند. در ادامه در مورد ابزار تحلیلی فیبوناچی و نمودارهای مورد استفاده در این ابزار بیشتر توضیح می دهیم.

دلیل نابرابر بودن فواصل قیمتی در نمودار لگاریتمی چیست؟

گفتنی است که بر خلاف نمودار حسابی یا ساده، در نمودار لگاریتمی فواصل یکسان قیمتی با هم برابر نیستند. ولی دلیل آن چیست؟ فرض کنید شما سهمی را ۱۰۰۰ تومان خریده ‌اید و ۲۰۰۰ تومان به فروش رسانده اید. در این معامله چند درصد سود کرده اید؟ بله درست است، ۱۰۰ درصد. حال فرض کنید همان سهم را ۲۰۰۰ خریده‌ اید و ۳۰۰۰ تومان به فروش رسانده اید، در این معامله چند درصد سود کرده ‌اید؟ بله درست است، ۵۰ درصد! می بینید که در هر دو معامله شما ۱۰۰۰ تومان سود کردید، اما در معامله اول ۱۰۰ درصد و در معامله دوم ۵۰ درصد سود کردید!

در حقیقت هر اندازه قیمت بالاتر رود، فواصل یکسان قیمتی، به لحاظ درصدی سود کمتری به شما خواهد داد. این داستان دلیل اختلاف فواصل قیمتی در نمودار لگاریتمی است. در حقیقت نمودار لگاریتمی هر چقدر که قیمت افزایش میابد، فواصل اهمیت نمودارهای بلند مدت را کم می کند و به لحاظ درصد آن را تعیین می کند. به عنوان مثال در یک نمودار لگاریتمی فاصله ۱۰۰۰ تومان تا ۲۰۰۰ تومان برابر است با فاصله ۲۰۰۰ تومان تا ۴۰۰۰ تومان.

نمودار حسابی در بورس

به عنوان ساده ترین نمودار از انواع نمودار تحلیل تکنیکال می توان نمودار خطی را نام برد. با توجه به این که در زمان های مختلف، قیمت مشخص است، با وصل کردن قیمت های گوناگون به یکدیگر، این نمودار حاصل می شود. این نمودار به صورت پیش فرض طبق قیمت بسته یا همان قیمت آخرین معامله حاصل می شود، نمودار خطی بیانگر قیمت در محور عمودی با استفاده از فاصله مساوی بین قیمت های تعیین شده است. نمودارهای خطی مقادیر مطلق را نشان می دهند و تغییرات قیمت آن بصورت عددی محاسبه می شود.

در تحلیل تکنیکال کدام نمودار کارایی بیشتری دارد؟

بررسی نمودار قیمتی سهام بسته به نوع مقیاس قیمت مورد استفاده در هنگام مشاهده نمودار، می ‌تواند میان تحلیگران مختلف متفاوت باشد. از هر دو نمودار لگاریتمی و حسابی قادریم در تحلیل تکنیکال استفاده نماییم و در این خصوص قانون قطعی مبنی بر برتری یکی نسبت به دیگری وجود ندارد، ولی با توجه به مثال بالا متوجه می ‌شویم که در نمودار مقیاس حسابی، میزان حرکت واقعی موج ‌های قیمتی به درستی مشخص نیست و چنانچه قصد داشته باشیم نمودار را با واقعیات بازار تطابق دهیم باید تغییرات قیمت بصورت درصدی محاسبه شود و طبیعی است تمامی تحلیل‌ ها باید بر روی نمودار لگاریتمی انجام پذیرد تا به واقعیت نزدیک ‌تر باشد.

این نکته را در نظر داشته باشید که ما بر روی کدام نوع نمودار تحلیل انجام می ‌دهیم و این قضیه می‌ تواند بسیاری از تحلیل ‌ها را تغییر دهد. تحلیل روی نمودار حسابی و لگاریتمی می ‌تواند بسیار متفاوت باشد و در حقیقت نتیجه تحلیل را کاملا تغییر دهد، لذا این سوال بسیار مهم مطرح می ‌شود که کدام یک از نمودارهای حسابی و لگاریتمی برای تحلیل تکنیکال مناسب ‌تر هستند؟

در حقیقت پاسخ به این سوال خیلی آسان نیست، ولی بیشتر تحلیل‌گرها از نمودار لگاریتمی در تحلیل ‌هایشان استفاده می ‌کنند، به خاطر این که این نوع نمودار با در نظر گرفتن درصد تغییرات قیمت، واقعیت حرکات چارت را بهتر نشان می ‌دهد. توصیه‌ ما هم مبنی بر استفاده کردن از نمودار لگاریتمی است، البته این امکان وجود دارد که افراد مختلف در مواردی تجربیات متفاوت‌ تری داشته باشند. منطقی که برای بهتر بودن مقیاس لگاریتمی می ‌توان ذکر کرد این است که تریدرها اغلب به صورت درصدی حد ضرر و حد سود خود را مشخص می کنند نه به صورت عددی.

به عنوان مثال امکان دارد یک معامله گر حد ضرر خود را ۴ درصد زیر قیمت خرید قرار دهد، اما هیچ تریدی حد ضرر را برای مثال ۱۰۰ تومان زیر قیمت خرید قرار نمی ‌دهد. می توان رد پای درصد را در بیشتر محاسبات معمول در امور معامله ‌گری مشاهده کرد و از این رو می ‌توان استدلال کرد که نمودار لگاریتمی که به صورت درصدی ترسیم میشود میتواند ملاک بهتری برای تحلیل چارت قیمت سهام باشد. به هر روی با همه این تفاسیر هستند تریدرهای موفقی که همچنان با نمودار حسابی کار می کنند و بسیار موفق عمل می کنند پس هیچ نظریه مطلق و دقیقی از این موضوع وجود ندارد.

ابزار فیبوناچی و مقیاس لگاریتمی

یکی از ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال ابزارهای فیبوناچی قیمت است که معامله گران برای کسب نقاط حمایتی و پیداکردن اهداف قیمتی از این ابزار مهم استفاده می نمایند. همان گونه که گفته شد برای تغییرات قیمت بالای ۱۰۰درصد و نمودارهای میانمدت به بالا باید از نمودار مقیاس لگاریتمی استفاده شود. بیشتر نرم افزارهای تحلیلی که ابزار فیبوناچی را در منوی ابزارهای خود قرار داده اند محاسبات این ابزار کاملا به صورت حسابی برنامه نویسی شده است و وقتی که شما نمودار را در حالت مقیاس لگاریتمی قرار می دهید، ابزار فیبوناچی نمی تواند به صورت درصدی بازگشت قیمت را محاسبه کند و چیزی که نمایش می دهد کاملا بصورت حسابی است. (اگر می خواهید با ابزار فیبوناچی بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد می کنم مطلب فیبوناچی در تحلیل تکنیکال رو مطالعه کنید)

در نرم افزار تحلیلی متاتریدر ۵ یا همان مفیدتریدر ۵، ابزار فیبوناچی این نرم افزار قابلیت محاسبه فیبوناچی به صورت درصدی در نمودار مقیاس لگاریتمی را دارد و در نمودار مقیاس حسابی هم به صورت حسابی محاسبه می کند. در مثال زیر تفاوت محاسبه فیبوناچی در نمودار مقیاس حسابی و نمودار مقیاس لگاریتمی در نرم افزار متاتریدر ۵ کاملا مشخص است :

ابزار فیبوناچی

در تصویر فوق نمودار مقیاس حسابی در نماد شیراز را مشاهده می کنید که قیمت از محدوده A با قیمت ۱۲۶ ریال تا نقطه B با قیمت ۵۰۲۴ ریال افزایش داشته است و برای این حرکت AB یک فیبوناچی ریتریسمنت ترسیم شده است و نقطه C روی تراز ۶۱.۸ درصد قرار گرفته که قیمت (۱۸۹۰ ریال) است؛ یعنی بازگشت تقریبا ۶۲ درصد را نشان می دهد.

نمودار لوگاریتمی

ولی در تصویر دوم نمودار مقیاس لگاریتمی نماد شیراز می بینیم که فیبوناچی ریتریسمنت نقطه c را روی تراز فیبوناچی ۲۳.۶ درصد نشان می دهد. این تفاوت فاحش به دلیل اختلاف قیمت نقطه A-B است که چنانچه میزان رشد قیمت A-B را بصورت درصد حساب کنیم مقدار آن برابر است با ۳۸۸۷ درصد افزایش قیمت که در نمودار حسابی این میزان تغییرات قیمت مشاهده نمی شود، اما در نمودار مقیاس لگاریتمی این میزان کاملا مشهود است و کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس کاملا به چشم می آید.

نحوه لگاریتمی کردن نمودار در تحلیل تکنیکال

تا به این جا فهمیدیم که نمودار لگاریتمی چیست و چه تفاوتی با نمودار حسابی دارد، ولی چگونه میتوان نمودار یک سهم را لگاریتمی کرد؟ به صورت کلی می ‌توانید چارت نمودار سهام بورسی را در پلتفرم‌ های مختلفی مشاهده کنید. در اکثر نرم افزارهای تحلیل تکنیکال، چه نرم افزارهای آفلاین چه نرم افزارهای تحت وب، این امکان وجود دارد که سبک ‌های مختلف نمودار را به نمایش بگذارند.

به عنوان مثال در نرم افزار تحت وب تریدینگ ویو می ‌توانید به سادگی با انتخاب گزینه لگاریتمی در پایین چارت، مقیاس نمودار را تغییر دهید. در تصویر زیر آیگون لگاریتمی کردن نمودار مشخص شده است. در نظر داشته باشید که log مخفف کلمه logarithmic به معنی لگاریتمی است.

لگاریتمی کردن نمودار

نتیجه گیری و کلام پایانی

فرض کنید سهمی را در قیمت ۱۰۰ تومان خریداری می کنید و در قیمت ۳۰۰ تومان به فروش می رسانیم، در این معامله ۲۰۰ تومان به ازای هر سهم سود به دست می آوریم.

در معامله دوم سهمی را در قیمت ۵۰۰ تومان خریداری می کنید و در قیمت ۷۰۰ تومان به فروش می رسانیم، در معامله دوم نیز ۲۰۰ تومان به ازای هر سهم سود به دست می آوریم.

اختلاف ۲۰۰ تومانی در افزایش قیمت در هر دو حالت در نمودار حسابی صرفا به یک اندازه است و این اختلاف در نمودار حسابی برآورد درستی از درصد افزایش قیمت ندارد و صرفا به همان مقدار ۲۰۰ تومان وزن میدهد.

ولی در نمودار لگاریتمی با توجه به مقدار افزایش و درصد آن وزن دهی می شود.

یعنی نمودار لگاریتمی تنها بر مبنای درصد های افزایش و یا کاهش قیمت نمودارها را رسم می کند.

در معامله اول به ازای ۲۰۰ تومان افزایش قیمت سهم ۲۰۰ درصد سود و در معامله دوم نیز به ازای ۲۰۰ تومان افزایش قیمت در سهم فقط ۴۰ درصد سود به دست آوردیم.

به درستی مشخص می شود که در چارت حسابی میزان واقعی سود آوری و میزان حرکت واقعی قیمت مشخص نیست.

نمودارهای لگاریتمی درصد تغییرات قیمت را به وضوح نشان می دهند، ولی در نمودارهای حسابی این مورد وجود ندارد.

لذا بهتر است که در تحلیل های خود از نمودارهای لگاریتمی استفاده نماییم.

تجزیه و تحلیل نمودار سهام بسته به نوع مقیاس قیمت مورد استفاده در هنگام مشاهده نمودارها، می تواند در بین معامله گران گوناگون متفاوت باشد.

مقیاس قیمت لگاریتمی از درصد تغییر اهمیت نمودارهای بلند مدت برای ترسیم نقاط داده استفاده می کند، لذا مقیاس قیمت به صورت برابر قرار نمی گیرد.

مقیاس قیمت حسابی از مقادیر مساوی بین مقیاس های قیمت استفاده می کند و فاصله مساوی بین مقادیر به وجود می آورد.

در منابع تحلیل تکنیکال گفته شده هر گاه تغییرات قیمت بیش از ۱۰۰ درصد باشد باید نمودار در مقیاس لگاریتمی بررسی شود، به خاطر این که با واقعیات بازار همخوانی کاملی دارد.

در پایان امیدوارم از این مقاله که به بیان کاربرد نمودار لگاریتمی در بورس اشاره داشت، نهایت استفاده را برده باشید.

هر سوال یا ابهامی در مورد انواع نمودارهای لگاریتمی و حسابی داشتید، حتما در بخش دیدگاه ها بنویسید تا پاسخ بدم.

بررسی حجم معاملات سهم در بورس و دلیل اهمیت آن

در تعریف حجم معاملات سهم در بورس، آن تعداد از اوراق بهاداری که بین خریداران و فروشندگان طی زمانی مشخص رد و بدل می‌شود را حجم معاملات می‌نامیم. این مدت زمان معمولا یک روز معاملاتی است که از شروع به کار بازار بورس تا پایان زمان معاملات محاسبه می‌شود؛ اما، گاهی حتی بازه زمانی یک هفته‌ای یا چند ماهه نیز برای محاسبه این عدد در نظر گرفته می‌شود.
نمودار حجم معاملات روند سهم یا بازار را نشان می‌دهد؛ مسئله‌ای که بررسی آن در تشخیص الگو به تحلیلگران کمک می‌کند تا بهترین تصمیم را اتخاذ کنند. این مفهوم تنها برای یک سهم قابل بررسی نیست؛ بلکه برای یک صنعت خاص و یا حتی کل بازار بورس یا فرابورس مورد بررسی قرار می‌گیرد.

محاسبه حجم معاملات در بورس

حجم معاملات سهم، با تکمیل هر معامله بین فروشنده و خریدار تغییر می‌کند. درست زمانی که خریدار در حجم و قیمت ارائه شده توسط فروشنده با او به توافق برسد، یک معامله به لیست معاملات انجام شده اضافه می‌شود و حجم معاملات را افزایش می‌دهد. به همین ترتیب، اگر طی روز معاملاتی 50 معامله انجام شود، حجم معاملات سهم در آن روز معاملاتی 50 خواهد بود. عددی که در پایان روز معاملاتی برای حجم معاملات یک نماد ذکر می‌شود، اهمیت بسیاری برای سرمایه‌گذاران دارد. مقدار حجم معاملات می‌تواند از عوامل مهم در تصمیم‌گیری افراد برای آینده سرمایه‌گذاری آنها به حساب آید.
برای دیدن نمودار حجم معاملات کافیست تا به سایت رسمی مدیریت فناوری بورس تهران مراجعه کنید. در این سایت، با جست‌و‌جوی نام نماد شرکت مورد نظر حجم معاملات انجام شده در یک شرکت طی زمان مشخص نمایش داده می‌شود.

اهمیت حجم معاملات در بورس

حجم معاملات تنها در خصوص سهام موجود در بازار بورس ایران دارای اهمیت نیست. در اکثر بازارهای مالی دنیا حجم معاملات مورد پیگیری سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد. به همین دلیل نیز، این اطلاعات در ساعاتی مشخص از روز معاملاتی در اختیار افراد قرار می‌گیرد. گزارشات حجم معاملاتی که چند مرتبه در روز اعلام می‌شوند معمولا تخمینی از حجم معاملات کلی یک روز است. معمولا در پایان ساعت معاملاتی بازار حجم معاملاتی گزارش می‌شود که این عدد نیز به شکل تخمینی محاسبه می‌شود. در نهایت، عدد دقیق و نهایی در روز اهمیت نمودارهای بلند مدت کاری بعد گزارش می‌شود. این عدد یکی از مبناهای انتخاب نمادها یا صنعتی خاص برای سرمایه‌گذاری و یا خروج از معاملات است.
به دلیل اهمیت حجم معاملات اندیکاتوری به نام Volume ایجاد شده است که استفاده از آن در تحلیل تکنیکال بازار بسیار کاربردی و با اهمیت است. تغییرات این اندیکاتور اطلاعات با کیفیتی را در اختیار سرمایه‌گذاران تکنیکالی می‌گذارد.

رابطه حجم معاملات و قیمت سهم

به خاطر داشته باشید که، حجم معاملات سهام بر قیمت معاملات ارجحیت دارد. با این حال، این دو مفهوم با یکدیگر مرتبط هستند. همانطور که عنوان کردیم، تغییر حجم معاملات اطلاعات خوبی در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌دهد؛ اما افزایش یا کاهش حجم معاملات سهم در بورس چه معنی دارد؟ برخی از معامله‌گران تصور می‌کنند که افزایش حجم معاملات زمان مناسب برای فروش سهم را نشان می‌دهد. این اشتباهی بزرگ است که بخصوص در معامله‌گران تازه وارد بازار دیده می‌شود. در این زمینه، باید به نمودار قیمت سهم در کنار نمودار حجم معاملات توجه کرد. این بررسی از آنجا اهمیت دارد که گاهی حجم معاملات با افزایش قیمت کم می‌شود. این یک نشانه است؛ نشانه‌ای برای این که حرکت صعودی به سود منجر نمی‌شود.
از طرفی اگر حجم معاملات و قیمت سهم در یک زمان افزایش پیدا کنند، احتمالا ارزش سهام شرکت منتظر تغییراتی مثبت است. معامله‌گران با تجربه و متخصصان بازار سرمایه این نشانه‌ها را به خوبی می‌شناسند و برای ورود به موقعیت معاملاتی جدید و یا تغییر آن از این نشانه‌ها استفاده می‌کنند. البته، اگر در حالی که قیمت در سطح پایینی قرار دارد، حجم معاملات افزایش پیدا کند، نشانه مثبتی مبنی بر افزایش ارزش سهم در آینده خواهد بود. با این توصیف، دور از ذهن نیست که خرید سهمی با این ویژگی در آینده سود خوبی نصیب سرمایه‌گذار خواهد کرد. بنابراین، در بررسی حجم معاملات سهم، نمودار قیمت در همان بازه زمانی می‌تواند حاوی نشانه‌های مثبتی برای معامله‌گر باشد.

بازه زمانی در بررسی نمودار حجم معاملات

بازه زمانی در بررسی نمودار حجم معاملات اهمیت بسیاری دارد. گاهی برخی از معامله‌گران با اینکه این مسئله را می‌دانند، اما دچار اشتباه می‌شوند. آنها در کنار بررسی نمودار حجم معاملات بازه زمانی مشخص نمی‌کنند. برخی دیگر، بازه را در نظر می‌گیرند؛ اما این بازه را بسیار طولانی مثلا یک سال یا حتی بیشتر در نظر می‌گیرند.


از آنجا که تغییر حجم معاملات سهم در اکثر موارد ناگهانی رخ می‌دهد، برای تاثیر بیشتر در تصمیم‌گیری برای خرید یا فروش تنها می‌توان در بازه یک روزه یا یک هفته روی این نمودارها حساب کرد؛ زیرا، ممکن است طی گذشت یک روز، حجم معاملات به طرز ناباوری تغییر کند. این تغییر می‌تواند مثبت یا منفی باشد.

حجم معاملات سهم حاوی چه اطلاعاتی است؟

حجم معاملات اطلاعاتی از روند فعالیت بازار و نقدینگی موجود در آن را در اختیار فعالان بازار قرار می‌دهد. حجم معاملات بالا برای سهام یک شرکت نشان‌دهنده نقدشوندگی بیشتر یا انجام سریعتر سفارش خرید یا فروش و امکان ارتباط گرفتن راحت خریدار و فروشنده است. از اهمیت نمودارهای بلند مدت طرفی، درست در زمانی که سرمایه‌گذاران ذهنیتی از شیوه حرکت بازار و شکل فعالیت در آن ندارند یا به اصطلاح نسبت به سرمایه‌گذاری خود مردد هستند، حجم معاملات گزینه‌های پیش رو را برای تصمیم‌گیری آنها افزایش می‌دهد.

نقدشوندگی سهام و حجم معاملات در بورس

حجم معاملات بالا برای یک سهم نشانه مثبتی برای آن است، که به معنی میزان استقبال از سهم نیز تفسیر می‌شود. البته، استقبال می‌تواند به معنی منفی یا مثبت در این بحث بررسی شود. معمولا حجم معاملات بالا گزینه‌ای مثبت برای سهم و نشان از استقبال زیاد از آن است.
گاهی درست در زمانی که نیاز به فروش سهام موجود در پرتفوی خود را دارید، با ثبت درخواست فروش در سامانه‌ معاملاتی متوجه می‌شوید که حجم معاملات در سهم آنقدر کم است که احتمالا هیچ خریداری برای سهم شما وجود نداشته باشد. اینجاست که اهمیت نقدشوندگی سهام بیش از پیش می‌شود. به این ترتیب، پیش از خرید سهمی خاص باید توجه کنید که سهمی با نقدشوندگی پایین، گزینه‌ مناسبی برای خرید به شمار نمی‌رود. البته، در بحث نقدشوندگی، تاثیر حجم مبنا بر حجم معاملات سهام فعال در بازار بورس نیز باید بررسی شود. گاهی درست در زمانی که سهم به عدد حجم مبنا می‌رسد، اگر معامله‌گران از خرید و فروش سهام دست بر‌دارند، نقدشوندگی سهم دچار مشکل می‌شود.

حجم معاملات سهم و اندیکاتورهای مربوط به آن

همانطور که می‌دانید، با توجه به این که هر اندیکاتور از فرمول‌های متفاوت و مخصوص خود استفاده می‌کند، سرمایه‌گذار باید مناسب با اهداف خود در بازار، مناسب‌ترین اندیکاتور را انتخاب نماید. استفاده از اندیکاتور مناسب می‌تواند پروسه تصمیم‌گیری در انتخاب سهم را آسان نماید. اندیکاتور یا شاخص حجم تعادلی و جریان پول چایکین از ساده‌ترین و در عین حال کاراترین اندیکاتورهای مرتبط با حجم معاملات سهام هستند.
استفاده از اندیکاتورهای مرتبط با حجم معاملات می‌تواند مسائل فراوانی را روشن و به همین ترتیب، به معامله‌گر برای دریافت سیگنال‌های مفید کمک کرده و در تصمیم‌گیری‌های او نقش موثری داشته باشد .

استفاده از حجم معاملات برای تشخیص روند بازار

این نکته که حجم معاملا‌ت باید روند معاملات را تایید کند را می‌توان مهمترین کاربرد حجم معاملات در تحلیل سهام برشمرد. تمایل خریداران به خرید بیشتر سهم یا بالعکس تمایل فروشندگان به عرضه سهام خود، با حجم معاملا‌ت سنگین‌ سهم همراه است. این مسئله نیز با روند حرکتی سهم در ارتباط است. روند قیمتی صعودی سهم برای ادامه یافتن نیاز دارد تا حجم معاملات در روزهای مثبت سنگین و سنگین‌تر شود. در طرف دیگر، ادامه روند نزولی در سهم تا زمان سنگین بودن حجم معاملات در جهت منفی ادامه پیدا می‌کند.

بررسی الگوهای حجم معاملات سهم طی زمان، دور نگاهی از نقاط قوت یا ضعف بخشی از بازار بورس یا کل آن به سرمایه‌گذاران ارائه می‌کند. به این ترتیب، می‌توان ادعا کرد که حجم معاملات سهم در مقایسه با دیگر مفاهیم با اهمیت در تحلیل تکنیکال بازار بورس، نقش برجسته‌تری دارد. اما چطور از حجم معاملات سیگنال برگشت روند بازار بگیریم؟
پس از بررسی حجم معاملات در بورس برای دستیابی به بهترین نتیجه باید چندین مولفه دیگر را بررسی کنید. بررسی مولفه‌های تاثیرگذار در روند بازار، به شناسایی نقاط قوت یا ضعف روند کمک می‌کند. این مسئله از آن‌جایی برای سرمایه‌گذار اهمیت دارد که شرکت در حرکات قوی بازار و دوری از حرکات ضعیف برای سرمایه‌گذاری توصیه می‌شود. حقیقت این است که، کاهش قیمت یا حتی افزایش آن به هنگام کاهش حجم معاملات سهم، سیگنال مناسب و قوی نیست.

در یک بازار صعودی یا نزولی، حرکاتی که عموما تند و شدید در قیمت‌ها رخ می‌دهند و افزایش شدید حجم معاملات سهم را با خود به همراه دارند، سیگنال برجسته پایان یک روند در بازار بورس محسوب می‌شوند. البته، این حرکات را با عنوان حرکات خستگی می‌شناسیم.
کاهش قیمت در ساعات انتهای روز معاملاتی بسیاری از سرمایه‌گذاران را تحت تاثیر قرار داده و فشار فروش را بیشتر می‌کند. نتیجه این امر، نیز افزایش حجم معاملات سهم خواهد بود.
در حالت دیگر، بعد از حرکت دراز مدت قیمت به سمت بالا یا پایین، اگر قیمت شروع به تغییرات کوچک اما با حجم معاملات سنگین کند، این موقعیت را می‌توان سیگنال برگشت روند به شمار آورد. در این حالت، احتمالا تغییر روند در حال انجام است و مسیر قیمت قابلیت تغییر دارد.
یکی دیگر از راه‌های استفاده از حجم معاملات در این زمینه بررسی تاریخچه اندیکاتور حجم معاملات از گذشته تا به امروز است. با این وجود، همواره استفاده از اطلاعات به‌روز، تحلیل کارا و صحیح‌تری تولید می‌کند. علاوه بر این، بررسی اطلاعات بسیار قدیمی مربوط به حجم معاملات سهم امکان ایجاد اشتباه در تحلیلتان را به وجود خواهد آورد.

ارتباط میان حجم معاملات در بورس و ورود و خروج پول هوشمند

ورود و خروج پول هوشمند از مفاهیم کاربردی و مورد استفاده افراد فعال در بازار سرمایه است که بررسی آن در معاملات اهمیت دارد. افزایش یا کاهش عدد حجم معاملات در بورس با ورود یا خروج نقدینگی در ارتباط است. هر افزایش حجمی در معاملات یک سهم نشانه اتفاقی مثبت در روند آینده سهم نیست. در حقیقت، بررسی رابطه میان ورود و خروج پول هوشمند و حجم معاملات سهم را نمی‌توان به سادگی تشخیص داد. زمانی که در حجم معاملات افزایش ناگهانی مشاهده می‌شود، نتیجه تحلیل آن به معنای خروج نقدینگی و یا به معنای ورود آن است. پس، چطور باید با تغییر این شاخص ورود یا خروج پول هوشمند را تشخیص داد؟ به این منظور، ابتدا باید بررسی کرد که این میزان افزایش حجم در جهت قوت بخشیدن به خرید سهام بوده است یا به فروش آن. پس از بررسی این موضوع تعداد خریدار و فروشنده پا به میان می‌گذارد.

چنانچه حجم معاملات یک سهم بالا و تعداد خریداران کم باشد، احتمالا این سهم ورود پول هوشمند را تجربه کرده است. البته ناگفته نماند که زمان ورود پول هوشمند، قیمت روز سهم باید مثبت باشد. اما اگر حجم معاملات زیاد و تعداد فروشندگان کم باشد، احتمالا با خروج پول هوشمند مواجه هستیم. قیمت روز سهم در این حالت باید در بازه‌ منفی قرار داشته باشد.

برای تشخیص ورود و خروج پول هوشمند با بررسی حجم معاملات، نیاز به بررسی تمام بازار نخواهید داشت. با فیلترنویسی می‌توانید سهم‌ها را غربال کنید و نقش مولفه‌های مورد نظر را در نتایج به دست آمده بررسی کنید. برای مثال؛ با فیلتر حجم معاملات به راحتی می‌توانید مولفه حجم معاملات را در سهم‌ها بررسی کنید و آن‌ سهم‌هایی را که افزایش حجم داشته‌اند، از فیلتر تحویل بگیرید. با استفاده از ابزارهای امروزی طی زمان کمتر می‌توانید فرصت‌های معاملاتی مطلوب برای سرمایه‌گذاری را پیدا کنید.

سخن پایانی

حجم معاملات سهم در بورس فاکتور بسیار مهمی است که می‌توان با تحلیل و بررسی آن به نتایج مهمی دست یافت. حجم معاملات سهم در تشخیص حرکت یا جنبش سهم‌ها و روند حرکت بازار به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند. این شاخص می‌تواند نشانه خوبی برای تشخیص احتمال سودآوری سرمایه‌گذاری در بازار یا در سهمی خاص برای سرمایه‌گذاران باشد. به این ترتیب، سرمایه‌گذار می‌تواند تصمیم بگیرد تا سهام خود را به فروش رسانده و یا آن را نگه دارد. در حقیقت، حجم معاملات در دسته ابزارهای مهم و کاربردی برای مطالعه و بررسی روند بازار قرار می‌گیرد.
با این حال که، استفاده از حجم معاملات سهم در بازار بورس در تصمیم‌گیری بسیار تاثیرگذار است، اما نباید در کنار مشاهده و بررسی آن به دیگر مولفه‌ها مثل قیمت و تاثیرات آن بی توجه باشیم.

در این زمینه اطلاعات جدیدتر مفیدتر خواهد بود. بررسی اطلاعات بسیار قدیمی نتیجه تحلیل را دچار خطا می‌کند.

نمودار لگاریتمی بهتر است یا حسابی؟

نمودار لگاریتمی یا حسابی سوالی هست که همواره در ذهن سرمایه گذاران وجود دارد. همیشه در بین فعالان بازار این سوال وجود دارد که در زمان استفاده از نمودارها و تحلیل آن از نمودار های لگاریتمی استفاده کنند و یا نمودارهای حسابی. در این بخش قصد داریم در این خصوص صحبت کنیم.

بهتر است قبل از شروع توضیح در این خصوص با یک مثال ساده فرق بین نمودار حسابی و لگاریتمی را توضیح دهیم. زمانی که قیمت سهمی از 200 تومان به 400 تومان افزایش می یابد نمودار لگاریتمی رشد 100 درصدی را نشان میدهد. در نمودار حسابی نیز زمانی که قیمت سهم از 1000 تومان به 1200 تومان افزایش می یابد رشد قیمت سهم به اندازه 20 درصد می باشد. یعنی اختلاف 200 تومانی در افزایش قیمت در هر دوحالت در نمودار حسابی صرفا به یک اندازه می باشد و نمودار حسابی برآورد درستی از درصد افزایش قیمت ندارد و صرفا به همان مقدار 200 تومان وزن میدهد. اما در نمودار لگاریتمی بسته به مقدار افزایش و درصد آن وزن دهی می شود. یعنی نمودار لگاریتمی صرفا بر مبنای درصد های افزایش و یا کاهش قیمت نمودارها را رسم میکند

نمودارهای لگاریتمی درصد تغییرات را به دقت نشان میدهند اما در نمودارهای حسابی این مورد وجود ندارد.

به همین جهت توضیه می شود در تحلیل نمودارها از نمودار لگاریتمی استفاده شود تا مشکلات این چنینی در تحلیل نمودارها ایجاد نشود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.