اگر میخواهید بدانید مشاوره سرمایه گذاری چیست و چه کمکی به شما میکند، همین بس که بدانید اگر در همین دورانی که بورس با سر سقوط کرد از کمک یک مشاوره سرمایه گذاری استفاده میکردید حتما میتوانستید از ضرر جلوگیری کرده و حتی سود کنید.
شرح عناصر صورتهای مالی در حسابداری
عناصر صورتهای مالی در خدمات حسابداری یعنی طبقات کلی اقلام تشکیل دهنده صورت های مالی مانند تکه هایی از یک پازل هستند که توسط آن ها صورت های مالی ساخته میشوند . این عناصر اصلی که شامل دارایی ها ، بدهی ها ، حقوق صاحبان سرمایه ، درآمدها ، هزینه ها ، آورده صاحبان سرمایه و ستانده صاحبان سرمایه است معرف منابع اقتصادی مفهوم سرمایه گذاری چیست؟ یک واحد تجاری ؛ ادعاهای علیه با علایقی نسبت به آن منابع ؛ و آثار مالی مبادلات یا سایر رویدادهای اقتصادی که موجب تغییر در آن منابع اقتصادی یا ادعاهای علیه آن ها شدهاند میباشند .
دارایی ها
دارایی عبارت است از حقوق نسبت به منافع اقتصادی آتی یا سایر راههای دستیابی مشروع به آن منافع که درنتیجه معاملات با سایر رویدادهای گذشته به کنترل واحد تجاری درآمده است.
بدهی ها
بدهی عبارت از تعهد انتقال منافع اقتصادی توسط واحد تجاری ناشی از معاملات یا سایر رویدادهای گذشته است. درواقع بدهی ها بهعنوان اختصاص احتمالی آتی منافع اقتصادی که درنتیجه تعهدات فعلی شخصیت حسابداری در رابطه با انتقال دارایی ها با ارائه خدمات به سایر شخصیت ها در آینده که درنتیجه مبادلات یا رویدادهای گذشته ایجادشده است، تعریف میگردند.
حقوق مالکانه ( حقوق صاحبان سرمایه )
حقوق مالكانه یا خالص داراییها، حق مالی (منافع) باقیمانده در داراییهای یک واحد تجاری پس از کسر کل بدهیها از کل داراییها است. به علت اینکه حقوق مالکانه، یک حق باقیمانده است، نمیتوان آن را مستقل از داراییها و بدهیها اندازهگیری نمود. رابطه بین داراییها، بدهیها و حقوق مالكانه، مبنایی است برای معادله حسابداری :
حقوق مالكانه + بدهی ها = دارایی ها
که با تغییر محل عناصر تشکیلدهنده معادله حسابداری خواهیم داشت :
بدهی ها - دارایی ها = حقوق مالکانه
حقوق مالکانه را حقوق صاحبان سهام یا سرمایه نیز می نامند.
درآمد ها و هزینه ها
صورتهای مالی بین تغییرات در حقوق صاحبان سرمایه ناشی از معاملات با صاحبان سرمایه (بهعنوان صاحب سرمایه) و دیگر تغییرات حقوق صاحبان سرمایه تمایز قابل میشود. تغییرات اخیر، درآمد و هزینه نامیده میشود که تعریف آنها به شرح زیر است:
درآمد
افزایش در حقوق صاحبان سرمایه بجز مواردی که به آورده صاحبان سرمایه مربوط میشود.
هزینه
کاهش در حقوق صاحبان سرمایه بجز مواردی که به ستانده صاحبان سرمایه مربوط میشود.
بر این اساس درآمد و هزینه واژه هایی کلی هستند که دربرگیرنده همه تغییرات در حقوق صاحبان سرمایه است مگر آن تغییراتی که مرتبط با آورده یا ستانده صاحبان سرمایه باشد. بنابراین درآمد دربرگیرنده مفهوم سرمایه گذاری چیست؟ درآمد ناشی از فعالیتهای اصلی و مستمر واحد تجاری (درآمد عملیاتی) و سایر انواع درآمد (نظیر درآمدهای غیرعملیاتی و سایر اقلام سود و زیان جامع) میباشد. بهگونهای مشابه، هزینه دربرگیرنده هزینههای تحمل شده ناشی از فعالیتهای اصلی و مستمر واحد تجاری (هزینه عملیاتی) و سایر انواع هزینه (نظیر هزینههای غیرعملیاتی و سایر اقلام سود و زیان جامع) میباشد.
درآمدهای عملیاتی
درآمدهای عملیاتی، جریان های ورودی ادواری داراییها یا تسویه بدهی ها و یا ترکیبی از هر دو میباشند که درنتیجه تحویل یا تولید کالا، ارائه خدمات با سایر فعالیتهای درآمد زا حاصل میشود و تشکیل دهنده عملیات اصلی یا عمده فعالیت های یک واحد تجاری است.
هزینههای عملیاتی
هزینههای عملیاتی، مصرف ادواری داراییها و یا تحمل بدهیها و یا ترکیبی از هر دو میباشد که درنتیجه تحویل یا تولید کالا، ارائه خدمات با سایر فعالیتهای درآمدزایی که فعالیتهای اصلی یا عمده واحد تجاری را تشکیل میدهند، به وقوع میپیوندند.
سود یا زیان عملیاتی
اختلاف بین درآمد ها و هزینه های عملیاتی نشاندهنده سود یا زیان عملیاتی میباشد. نتیجه خالص فعالیت های اصلی و مستمر، شاخصی است که توان واحد تجاری را از نظر سودآوری به نمایش میگذارد.
درآمدها و هزینههای غیرعملیاتی
درآمد های غیرعملیاتی افزایش در حقوق مالکان یا خالص دارایی ها می باشند که درنتیجه مبادلات فرعی (جانبی) و یا اتفاقی واحد تجاری ایجاد میشوند. بهبیاندیگر، درآمدهای غیرعملیاتی از آن دسته مبادلات و رویدادهای اقتصادی منتج میگردند که از درآمدهای عملیاتی، عملیات متوقفشده و سایر اقلام سود و زیان جامع ناشی نمیشود . هزینههای غیرعملیاتی ، کاهشهایی در حقوق مالکان یا خالص داراییها هستند که درنتیجه مبادلات فرعی جانبی و یا اتفاقی واحد تجاری ایجاد میشوند . هزینههای غیرعملیاتی از آن دسته مبادلات و رویدادهای اقتصادی ناشی میگردند که از هزینههای عملیاتی ، عملیات متوقفشده و سایر اقلام سود و زیان جامع ناشی میشوند
سود یا زیان عملیات در حال تداوم (مستمر)
کلیه عملیات واحد تجاری بهاستثنای عملیات متوقفشده، عملیات در حال تداوم تلقی میشود. سود یا زیان عملیات در حال تداوم به دو بخش عملیاتی و غیرعملیاتی تقسیم میشود که پیشازاین درباره آنها بهتفصیل بحث کردیم
هزینه های غیر عملیاتی - درآمد های غیر عملیاتی + سود یا زیان عملیاتی = سود یا زیان عملیات در حال تداوم (مستمر)
عملیات متوقف شده
یک بخش از واحد تجاری است که واگذار یا برکنار شده یا بهعنوان نگهداری شده برای فروش طبقهبندیشده است و دارای سه ویژگی های زیر است :
بیانگر یک فعالیت تجاری با حوزه جغرافیایی عمده و جداگانه از عملیات است .
قسمت از یک برنامه هماهنگ برای واگذاری با برکناری یک فعالیت تجاری با حوزه جغرافیایی عمده و جداگانه از عملیات است .
و یا یک واحد فرعی است که صرفاً به قصاد فروش مجدد خریداریشده است .
سود یا زیان حاصل از عملیات متوقف شده باید بهطور جداگانه در متن صورت سود و زیان نمایش شود.
سود خالص یا زیان خالص
بر اساس استاندارد های حسابداری ، سود خالص یا زیان خالص حال به عبارتدیگر، خالص دارایی های یک واحد تجاری در نتیجه مبادلات سود خالص یا زیان خالص حاکی از تغییرات ادواری در حقوق مالکان دارایی های یک واحد تجاری در نتیجه مبادلات با سایر رویداد های اقتصادی که منجر به درآمدها و هزینهها میشوند ، میباشد . ازاینرو سود خالص با زیان خالص شامل تمام تغییرات صورت گرفته طی یک دوره در حقوق مالکان ، بهاستثنای سرمایهگذاری های مالکان و توزیع بین آنها و چند تغير حاد دیگر در خالص داراییها میباشد. ازنظر ریاضی ، سود خالص با زیان خالص با استفاده از درآمد ها و هزینه های عملیاتی و غیر عملیاتی به شکل زیر تعیین میشود سود یا زیان عملیات متوقف شده و درآمد ها و هزینههای غیرعملیاتی به سود یا زیان عملیاتی به سود خالص یا زیان خالص .
سود (زیان) جامع
به تغییر در حقوق صاحبان سرمایه خالص داراییهای یک واحد تجاری در طی یک دوره که از مبادلات و سایر رویدادها و وضعیت های حاصل از منابع غیر مالکانه ناشی میشود، سود (زبان) جامع اطلاق میشود . به بیاندیگر سود (زیان) جامع عبارت است از سود ( زیان ) خالص به علاوه ( منهای ) تمامی تغییرات دیگر در حقوق صاحبان سرمایه در طی دوره، بهاستثنای سرمایهگذاریهای مالکان و توزیعهای بین آنها یعنی ستانده آنها به شکل سود سهام، دریافت دارایی در تصفیه ، دریافت دارایی در باز خرید سهام توسط واحد تجاری و . .
با توجه به مراتب فوق ، درآمدها و هزینههای تحقق نیافته ناشی از تغییرات ارزش آن دسته از داراییها و بدهیهایی که اساساً بهمنظور قادر ساختن واحد تجاری به انجام عملیات نگهداری شده و بهموجب استانداردهای حسابداری مربوطه ، مستقیماً به حقوق صاحبان سرمایه منظور میشود (از قبیل درآمدها و هزینههای ناشی از تجدید ارزیابی داراییهای ثابت مشهود)، تنها در صورت سود و زیان جامع گزارش میگردد . در مورد صورت سود و زیان جامع و اجزای تشکیلدهنده آن به تفصیل در مقالات مورد استفاده برای یک شرکت حسابداری بحث خواهیم کرد .
آورده و ستانده صاحبان سرمایه
گذاری مالکان (آورده مالکان) در واحد تجاری و توزیع بین مالکان (ستانده مالكان) را مبادلات مالکانه با معاملات صاحبان سرمایه مینامند . انتشار سهام عادی شرکت به سرمایهگذاری مالکان منجر میشود . سود نقدی سهامی که توسط شرکت اعلام و به دارندگان سهام عادی پرداخت میشود، توزیعی است که بین مالکان صورت میگیرد . انتشار سهام و پرداخت سود نقدی سهام، هر دو، از مبادلات مالکانه محسوب میشوند.
آورده صاحبان سرمایه عبارت است از افزایش در حقوق صاحبان سرمایه ناشی از سرمایهگذاری در واحد تجاری جهت کسب یا افزایش حقوق مالکانه. ستانده صاحبان سرمایه نیز عبارت است از کاهش در حقوق صاحبان سرمایه ناشی از انتقال دارایی ها به صاحبان سرمایه با ایجاد بدهی در قبال آنها بهمنظور کاهش حقوق مالکانه و یا توزیع سود .
نکته مهم : در مبادلات مالکانه درآمد با هزینه شناسایی نمیشود .
صورتهای مالی اساسی و عناصر تشکیلدهنده آن
در تشریح اهداف گزارشگری مالی گفتیم گزارشگری مالی باید اطلاعاتی در رابطه وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطافپذیری ارائه نماید. صورتهای مالی ابزاری جهت دستیابی به این اهداف هستند. حال ، مختصر به توصیف محتویات چهار صورت مالی اساسی میپردازیم.
ترازنامه که آن را صورت وضعیت مالی نیز مینامند، داراییها، بدهیها و حقوق مالکانه یک واحد تجاری را در پایان هر دوره حسابداری گزارش میکند. صورت سود و زیان ؛ درآمدها و هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی و سود با زیان عملیات متوقف شده و در نتیجه سود یا زیان خالص را گزارش مینماید. بنابراین، این صورت مالی ، عایدات یک شرکت را طی یک دوره حسابداری خلاصه میکند. صورت سود و زیان جامع ، شامل خلاصهای از مبادلات تأثیرگذار بر حقوق مالکانه (بهجز مبادلات مالکانه) طی یک دوره حسابداری میباشد. صورت جریان وجوه نقد بهطور خلاصه، جریانهای نقدی ورودی و خروجی ناشی از فعالیتهای عملیاتی ، بازده سرمایهگذاریها و سود پرداختی بابت تأمین مالی، مالیات بر درآمد، سرمایهگذاری و فعالیتهای تأمین مالی طی یک دوره حسابداری را دربر دارد.
لازم به ذکر است که یادداشتهای توضیحی جزء لاینفک صورتهای مالی بوده و مجموعه کامل صورتهای مالی شامل موارد ذیل هستند :
- صورتهای مالی اساسی (شامل ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت سود و زیان جامع و صورت جریان وجوه نقد)
- یادداشت های توضیحی
اصول شناسایی (شناخت) و اندازه گیری برای عناصر صورتهای مالی
در قسمت قبل، عناصر صورتهای مالی را تعریف کردیم ، به روابط بین آنها اشاره نموده و عناصر تشکیلدهنده آن را معرفی کردیم . همچنین اینکه چگونه مبادلات و سایر رویدادهای اقتصادی بر این عناصر اثر میگذارند را موردبحث قراردادیم . اما سخنی از زمان ثبت عناصر موردنظر به میان نیامد. اصول شناسایی (شناخت) و اندازهگیری برای این عناصر، رهنمودی در رابطه با این موضوعات در اختیار میگذارند. در این قسمت به شناسایی و اندازهگیری عناصر صورتهای مالی میپردازیم.
آنچه از خاطرتان میگذرد در دو قسمت ارائه میگردد . اول ، بحث در مورد اصل بنیادین شناسایی که اساس شناسایی تمام عناصر صورتهای مالی قرار میگیرد. سپس بحث در مورد اصولی که بیشتر بهطور اخص اساس اصول عمومی پذیرفتهشده حسابداری قرار میگیرند. علاوه بر این، برخی اصول شناسایی و اندازهگیری را موردبحث قرار میدهیم که بدیل های دری اصول عمومی پذیرفتهشده حسابداری هستند.
اصل بنیادین شناسایی (شناخت)
شناسایی عبارت است از فرآیند رسمی ثبت اثرات مالی یک مبادله یا رویداد اقتصادی دیگر مشمول آن اطلاعات در صورتهای مالی بهعنوان یک دارایی، یک بدهی، یک درآمد، یک هزینه، یا نظير آن. شناسایی هم شامل شناسایی اولیه (ثبت) یک قلم و هم شامل تغییرات متعاقب در مبلغ ثبت شده آن قلم میشود. با استناد به اصل بنیادین شناسایی، یکقلم که از یک مبادله یا رویداد اقتصادی دیگر ناشی میگردد درصورتیکه ضوابط زیر را برآورده سازد ، باید شناسایی شود (در صورتهای مالی گزارش گردد) :
قلم مورد نظر تعریف یک عنصر صورت های مالی را در برگیرد.
قلم موردنظر دارای خاصهای (صفتی) باشد که بتوان آن را به شکل قابل اتکایی در قالب ریال (واحد پولی) ، اندازهگیری نمود.
شواهد کافی مبنی بر وقوع تغییر در یک عنصر صورتهای وجود داشته باشد. وجود شواهد، رفع ابهام است بهعبارت دیگر ، هر چه در مورد یک قلم، شواهد بیشتری وجود داشته باشد و هر چه کیفیت این شواهد بیشتر باشد ، در مورد وجود ، ماهیت و اندازهگیری آن قلم ابهام کمتری وجود خواهد داشت و آن قلم از اتکاپذیری بیشتر برخوردار خواهد بود.
این سه ضابطه شناسایی در مورد تمام عناصر صورت های مالی کاربرد دارند و مشمول محدودیت قانونی منافع بر هزینه ها قرار میگیرند . منافع مورد انتظار از شناسایی یک قلم باید از هزینههای مورد انتظار ارائه و استفاده از اطلاعات موردنظر بیشتر باشد . علاوه بر این، فقدان اهمیت ، برخورد اقتضایی را توجیه میکند . توجه کنید چگونه این سه ضابطه شناسایی پیشگفته ، به همراه محدودیت فزونی منافع بر هزینهها و آستانه اهمیت، خصوصیات کیفی و تعاريف عناصری که در بخشهای قبلی مورد بحث قرار گرفت را تکمیل کرده و به هم پیوند می دهند .
قبل از بحث پیرامون اصل های مشخص تری که اساس اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری قرار میگیرند، باید بر ضابطه شماره ۲ شناسایی تعمق ورزیم، زیرا ممکن است روشن نباشد منظور از واژه "خاصه" یا "صفت" در ضابطه ۲ چیست خاصه یا صفت به ویژگی یکقلم اطلاق میگردد. برای مثال، خاصههای یک دارایی شامل حجم آن، رنگ آن و وزنش میباشد. استفادهکنندگان صورتهای مالی به خاصههای مالی نظیر بهای تمامشده تاریخی یا قیمت های جایگزینی جاری یک قسم علاقمند هستند. گرچه ضابطه شماره ۲ اجازه میدهد هر خاصهای گزارش شود، ولی خاصه منتخب باید بهطور قابلاتکایی قابل اندازهگیری برحسب ریال باشد.
سرمایه گذاری ارزشی چیست؟
آیا میدانید فرق بین سهام رشدی و سهام ارزشی چیست؟ با سرمایه گذاری ارزشی یا رشدی آشنایی دارید؟ انتخاب شما چیست و در کدام یک از این دو گروه سرمایهگذاری میکنید.
معمولا زمانی که صحبت از سرمایهگذاری میشود انتظار داریم که روی یک دارایی یا شیء ارزشمند سرمایهگذاری انجام شود. معمولا کمتر کسی پیدا میشود که تمایل داشته باشد، روی یک دارایی بیارزش سرمایهگذاری مفهوم سرمایه گذاری چیست؟ کند. در این مطلب قصد داریم که راجعبه سرمایهگذاری ارزشی صحبت کنیم و با داراییهای ارزشی آشنا شویم.
سرمایه گذاری ارزشی
سرمایه گذاری ارزشی (Value Investing) یکی از استراتژیهای سرمایهگذاری است که در آن افراد بهدنبال سهمی هستند که دیگران به آن توجه چندانی ندارند و به بیان دیگر آن را دستکم گرفتهاند. درواقع در این استراتژی سرمایهگذارن بهدنبال سهمی هستند که پایینتر از ارزش ذاتی و واقعی خود در حال معامله است.
برای درک بهتر این موضوع سراغ مستطیل سبز میرویم. بسیاری از بازیکنان مطرحِ این روزها، زمانی تنها یک بازیکن ساده بودند که کسی آنها را نمی شناخت. این افراد توسط شخص یا گروهی شناسایی شده، تمرین میدیدند و سرانجام به یک مفهوم سرمایه گذاری چیست؟ بازیکن حرفهای تبدیل میشدند.
در واقع گروهی با شناسایی و سرمایهگذاری روی فرد مستعدی که توجهی به او نمیشد، چیز ارزشمندی که کسی به او توجه نمیکرد را شناسایی کرده و توانستند از او یک ستاره بسازند. بعد از چندسال این ستارهها که با مبلغ اندکی به یک باشگاه جذب شده بودند، حالا با مبلغی بسیار بالا به فروش میرسند. درواقع میتوان گفت که در این حالت شاهد یک نمونه سرمایه گذاری ارزشی هستیم.
چیزی ارزشمند، در زمان درست که کسی با آن آشنا نبوده شناسایی شده، روی آن سرمایهگذاری انجام گرفته و در آینده به فروش رسیده است.
این موضوع در بازارهای مالی هم صدق میکند. درواقع اگر خود را یک سرمایهگذار ارزشی میدانیم، باید بهدنبال خرید سهام شرکتهای ارزشمندی باشیم که قیمت فعلی آنها زیر ارزش ذاتیاشان است و در آنها با دید بلندمدت سرمایهگذاری کنیم.
بنجامین گراهام بنیانگذار مفهوم سرمایه گذاری ارزشی
مفهوم سرمایه گذاری ارزشی توسط بنجامین گراهام (Benjamin Graham) و دیوید داد (David Dodd)، در سال 1934 ایجاد شد.
بعد از آن این مفهوم بهوسیله کتاب سرمایهگذار هوشمند (Intelligent Investor) که در سال 1949 توسط بنجامین گراهام نوشته شده بود، به شهرت رسید. او معتقد است که در بازارهای مالی افراد بیش از اندازه به اخبار واکنش نشان میدهند. این امر باعث میشود که قیمت سهام شرکتهای موفق و ارزشمند نیز کاهش پیدا کند. در پی افت قیمتها، فرصت مناسبی برای خرید سهام شرکتهای ارزنده به قیمتی پایینتر از ارزش ذاتی آنها ایجاد میشود.
وارن بافت (Warren Buffett) و کریستوفر اچ براون (Christopher H. Browne) نمونهای از سرمایهگذاران ارزشی بزرگ هستند که از قضا شاگردان بنجامین گراهام نیز بودند.
سرمایه گذاری ارزشی و چگونگی یافتن سهام ارزشمند
سرمایهگذاران ارزشی از معیارهای مختلفی برای یافتن ارزش ذاتی یک سهم استفاده میکنند. برای محاسبه ارزش ذاتی باید موارد زیادی را بررسی کنیم که در مقالات گذشته بهطور کامل در رابطه با آنها صحبت کردیم.
اما بهطور خلاصه میتوان گفت برای این کار ابتدا باید صورتهای مالی شرکتها را تجزیه و تحلیل کرد. موارد مهمی که هنگام تجزیه و تحلیل صورتها استفاده میشوند عبارتاست از، مطالعه عملکرد مالی و درآمدهای شرکت، بررسی جریان نقدی ورودی و خروجی، سودآوری و بررسی عواملی مثل نام تجاری شرکت، مدل کسب و کار آن، بازار هدف و مزیت رقابتی.
همچنین محاسبه نسبتهای مالی شرکتها که یکی از اصلیترین مباحث تحلیل بنیادی هستند، میتوانند در این راه کمکهای بسیاری به ما کنند.
پس از بررسی این آیتمها و محاسبه ارزش ذاتی سهم، قیمت فعلی را با ارزش ذاتی سهم مقایسه میکنیم، اگر قیمت فعلی نسبت به ارزش واقعی سهم پایینتر بود، خرید میکنیم.
چرا باید قیمت سهم پایینتر از ارزش ذاتی آن شود؟
عوامل متعددی وجود دارند که باعث افت قیمت سهم به زیر ارزش ذاتی خود میشوند. سوگیریهای شناختی مثل تازهگرایی و رفتار گلهای، چرخههای احساسی بازار و سرمایهگذاران مثل دوران رکود و ناامیدی، اخبار بد و گمنامی سهم از جمله دلایلی هستند که باعث نزول قیمت سهم میشوند.
تمامی موارد ذکر شده باعث میشود تا سرمایهگذاران در بازار منطقی فکر نکنند. همین موضوع ساده باعث نقض فرضیه بازار کارا (Efficient Market Hypothesis) میشود.
در واقع هیچ بازار مالی وجود ندارد که کاملا کارا و شفاف باشد و همیشه عدهای زودتر از بقیه به اطلاعات دسترسی پیدا میکنند.
ویژگیهای سهامداران ارزشی!
1. ریسکگریزند
یعنی بهدنبال کسب سود هنگام خرید محصول هستند و نه در زمان فروش آن. آنها بر این باور هستند که خرید سهام در قیمت مناسب شانس کسب سود بیشتر را در هنگام فروش سهم فراهم میکند. در واقع سرمایهگذاران ارزشی یک حاشیه ایمنی برای خود در نظر میگیرند و مطابق با آن استراتژیهای سرمایهگذاری خود را طراحی میکنند.
مثلا ممکن است شخصی زمانی که قیمت سهم 0.75 ارزش واقعیاش است، به سهم جذب شود. اما سرمایهگذار ارزشی دیگر آن را گران بداند.
2. عدم اعتقاد به تئوری بازار کارا
سرمایهگذاران ارزشی به فرضیه بازار کارا اعتقاد ندارند. این فرضیه بیانگر این است که تاثیر همه اطلاعات در قیمت سهم منعکس شده است. اما سرمایهگذاران ارزشی نظری متفاوت دارند. همانطور که در بخش قبلی گفتیم، دلایل متعددی برای برابر نبودن قیمت فعلی سهم با ارزش واقعی آن وجود دارد.
در تابستان سال 1399 همه سرمایهگذاران چه ارزشی و جه رشدی این موضوع را به چشم خود دیدند. رفته رفته قیمت همه سهمها افزایش یافت؛ چه شرکتهایی با وضعیت بنیادی بد و چه خوب.
وجود سوگیریهای شناختی مختلف و تقلید از رفتار گلهای سایر سهامداران، باعث بوجود آمدن چنین شرایطی میشود. این موضوع نه تنها در بازار صعودی بلکه در بازار نزولی هم دیده میشود.
زمانی که بازار نزولی میشود و قیمتها در حال کم شدن است، بهترین فرصت برای سرمایهگذاران ارزشی است تا بتوانند سهامی ارزنده را با تخفیف بخرند. یعنی یک چیز ارزشمند را ارزان تر از ارزش واقعیاش خریداری کنند.
3. از سایرین تقلید نمیکنند
سرمایهگذاران ارزشی از رفتارهای دیگران تقلید نمیکنند، بهبیان دیگر وارد گله نمیشوند. زمانی که بازار خرید سهم داغ است، معمولا میفروشند یا نگهداری میکند و اگر قیمتها سقوط کند، معمولا خریدار هستند.
در سرمایه گذاری ارزشی، سرمایه گذاران تنها به ارزش ذاتی سهام اهمیت میدهند. در خاطرم است که در ریزش اخیر بورس یکی از دوستانم که درصد بالایی از سهام یک شرکت فولادی را داشت، بسیار خرسند بود. اگر با او صحبت میکردی از اینکه میتوانست در قیمت پایین تعداد سهم بیشتری خریداری کند بسیار رضایت داشت.
4. صبور و با پشتکار هستند
بررسی صورتهای مالی پروسهای طولانی است ولی ریسک سرمایهگذاری شما را بسیار کاهش میدهد.
در سرمایه گذاری ارزشی، سرمایهگذاران به شیوهای متفاوت از هم عمل میکنند و الزاما یک شیوه خاص برایش تعریف نشده است.
آنها معمولا منابع مالی، جریانهای نقدی ورودی و خروجی، پتانسیل رشد و سودآوری شرکتها، داراییها و بدهیهای شرکت را از تمامی جنبهها بررسی کرده و براساس شرایط سیاسی و اقتصادی کشورشان، سناریوهای مختلفی برای آینده شرکت طراحی میکنند.
سخن آخر در مورد سرمایه گذاری ارزشی
بهطور کلی سرمایه گذاری ارزشی، بهمعنی خرید سهام یک شرکت به قیمتی پایینتر از ارزش ذاتی و نگهداری آن برای بلندمدت است. در واقع نکتهای که پشت مبحث سرمایه گذاری ارزشی نهفته است این است که اگر ارزش واقعی چیزی را بدانیم، هنگام خرید آن میتوان پول زیادی را پس انداز کرد. برای مثال هنگام خرید دو گوشی با امکانات یکسان با مارکهای متفاوت میتوان کاری مشابه تعریف بالا کرد. همانطور که میدانیم گوشیهای آیفون صرفا به خاطر برند خود قیمتهای بالایی نسبت به سایر گوشیها با امکانات مشابه دارند. مثلا اگر یک گوشی سامسونگ با امکانات مشابه یا حتی بیشتر بخریم، میتوانیم پول پسانداز کنیم.
سهام شرکتها نیز به همین شکل است، اگر ارزش واقعی آنها را بدانیم، دیگر سهام شرکتی که که فقط اسمش بزرگ شده را خریداری نمیکنیم مفهوم سرمایه گذاری چیست؟ و بهجای آن سهمی مناسب زیر ارزش ذاتی برای خرید انتخاب میکنیم.
توجه داشته باشید که از طریق سرمایه گذاری ارزشی یک شبِ به سودهای کلان نمیرسید؛ اما میتوان با اطمینان گفت که اگر انتخابهای مناسبی داشته باشید، ثروتمند خواهید شد.
سرمایه ثابت چیست؟
سرمایه ثابت یا Fixed fund به سرمایه هایی مانند دارایی ها، وسایل، ابزار کار، مواد خام و … که نمی توان بر ارزش آن ها افزود، اطلاق می شود. عمر مفید آن ها طولانی است، ارزش پولی آن ها زیاد است و امکان نقد شوندگی سریع آن ها کم است و نقش پایدار و با ثباتی را در راهبرد تجاری یا تولیدی شرکت ایفا می نماید.
سرمایه ثابت غالبا به صورت دارایی های ثابت و بلند مدت در روند تولید یا تجارت به طور ثابت و مستمر دخالت دارند. واغلب ارزش ریالی ثابت است ومعمولا افزایش یا کاهشی یا تبدیل و تبدلی را در بر ندارد.
سرمایه ثابت شامل زمین، ساختمان، ماشین آلات و سرمایه گذاری های طولانی مدت می باشد.
انواع سرمایه ثابت
- سرمایه سیار: به آن بخش از سرمایه ثابت که در فرآیند تولید مانند موضوع کار وارد می شوند سرمایه سیار می گویند. مواد اولیه و واسطه ای و نیز مواد سوختی که یک بار در جریان تولید وارد و پس از تبلور یافتن در محصول تولید شده از آن خارج می شوند، در شمار انواع سرمایه سیار هستند.
- سرمایه مستقر: به بخش دیگری از سرمایهثابت که در فرآیند تولید به صورت ابزار کار مورد استفاده قرار می گیرند مانند ماشین آلات و ساختمان سرمایه مستقر می گویند.
فرمول سرمایهثابت:
هزینه های قبل از بهره برداری + هزینه های سرمایه ای = سرمایه ثابت
هزینه های سرمایه ای:
- خرید زمین
- ماشین آلات و تجهیزات و وسایل آزمایشگاهی
- تاسیسات
- وسایل حمل و نقل در صورت نیاز
- وسایل دفتری
- پیش بینی نشده (10 درصد اقلام بالا)
- و…
- جمع کل
هزینه های قبل از بهره برداری:
- هزینه های تهیه طرح مشاوره، اخذ مجوز، حق ثبت قراردادهای بانکی (حداقل 2٪ هزینه های سرمایه ای
- هزینه آموزش پرسنل (حداقل 2٪ کل حقوق سالانه)
- هزینه های راه اندازی و تولید آزمایشی (15 روز هزینه های آب, برق, سوخت مواد اولیه حقوق و دستمزد)
- و…
- جمع کل
تفاوت بین سرمایه گذاریهای ثابت و سرمایههای در گردش
سرمایه گذاریهای ثابت سرمایه کسب و نگهداری دارایی های بلند مدت است. یک سرمایه گذاری می تواند یک دارایی ملموس مانند یک ساختمان یا یک دارایی نامشهود مانند یک مالکیت معنوی باشد. سرمایه در گردش به استفاده از منابع مالی در عملیات روزانه تجارت اشاره دارد. سرمایه گذاریهای در گردش سرمایه شامل دستیابی به دارایی های کوتاه مدت و بدهی های کوتاه مدت است. دارایی های ثابت شرکت و سرمایه گذاری در گردش سرمایه در ترازنامه شرکت نشان داده می شود.
چرا سرمایه گذاران باید بدانند مشاوره سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری یکی از روشهای کسب درآمد است که با هدف افزایش سرمایه ایجاد میشود و چیزی نیست که کسی نداد، آنچه ممکن است شما ندانید این است که در کجا باید سرمایه گذاری کنیم؟ اینجاست که باید پرسید مشاوره سرمایه گذاری چیست و چه فایدهای دارد. در واقع میتوان گفت سرمایه گذاری یک فرآیند زمانبر است، یعنی با گذشت زمان با افزایش ارزش سرمایه نسبت به ارزش اولیه آن روبه رو خواهیم شد.
به عنوان مثال هنگامی که شخصی کالایی را به عنوان سرمایه گذاری خریداری میکند، هدف خریدار استفاده از آن کالا در آینده برای افزایش سرمایه و رسیدن به سود است. هدف سرمایه گذاران از سرمایه گذاری، بازدهی بیشتر در آینده، نسبت به آنچه که در ابتدا انجام شده، است. ما در این مطلب علاوه بر چیستی و اهمیت مشاوره سرمایه گذاری به دو سوال مهم دیگر هم پاسخ خواهیم داد، اول اینکه مشاوره سرمایه گذاری در بورس چیست و دوم مشاوره سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال چیست. با ما همراه باشید.
اهمیت گرفتن مشاوره سرمایه گذاری در بورس چیست
سرمایه گذاری در بورس و ارزهای دیجیتال یکی از سرمایه گذاری های جذاب در سالهای اخیر بوده و هست، هرچند بورس در ایران با عملکرد فاجعه بار حسن روحانی در دولتهای یازدهم و دوازدهم هم جذابیت خود را از دست داد و هم اعتماد مردم.
علت آن هم مشخص است؛ مسئولان دولتی برای نجات بنگاههای ضررده خود و سرمایههایشان، با فریبکاری مردم را به سرمایه گذاری در بورس تشویق کردند و کاملا صوری قیمتها را افزایش دادند و بعد که سرمایههای مردم آمد، کسانی که با هدف این طراحی را کرده بودند سرمایههای خود را بیرون کشیده و بسیاری از افراد را به خاک سیاه نشاندند!
مدلهای مختلف سرمایه گذاری در بورس و ارزهای دیجیتال
ورود چشم بسته به بازار سرمایه باعث میشود بسیاری از سرمایهگذاران اصطلاحا با داراییهای خود ازدواج کنند! جالب است که بیشتر مردم به دلیل همین موضوع و عدم آگاهی از بازار، در سود بسیار عجول و در ضرر بسیار صبور هستند و میگویند «نگه میدارم شاید ارزش این سهام دوباره بالا بیاید!» در صورتی که هر معاملهای حد سود و ضرری دارد. این چیزی است که مشاور سرمایه گذاری به شما میگوید.
اگر میخواهید بدانید مشاوره سرمایه گذاری چیست و چه کمکی به شما میکند، همین بس که بدانید اگر در همین دورانی که بورس با سر سقوط کرد از کمک یک مشاوره سرمایه گذاری استفاده میکردید حتما میتوانستید از ضرر جلوگیری کرده و حتی سود کنید.
سرمایه گذاری در بورس و ارزهای دیجیتال مدلهای مختلفی دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- سرمایه گذاری مستقیم در بورس و ارزهای دیجیتال
در این روش فرد شخصا به انجام معاملات میپردازد. در سرمایه گذاری مستقیم افراد علاوه بر توانایی مالی باید دانش و تخصص کافی را جهت انجام معاملات داشته باشند. چرا که ورود به بازار بورس و ارزهای دیجیتال بدون داشتن اطلاعات کافی پرریسک و خطرساز خواهد بود.
- سرمایه گذاری غیرمستقیم در بورس و ارزهای دیجیتال
در سرمایه گذاری غیر مستقیم سرمایه گذاران به دلیل عدم علم معامله در بازارهای بورس و ارزهای دیجیتال، افرادی را انتخاب میکنند که تخصص کافی در این زمینه را دارند و میتوانند دارایی مراجعه کنندگان را مدیریت کرده و آنها را به سوددهی مطلوب برسانند.
- سرمایه گذاری بلند مدت در بورس و ارزهای دیجیتال
به سرمایه گذاریهایی که نقدشوندگی آنها نسبت به سایر سرمایه گذاریها به طول میانجامد، سرمایه گذاری بلند مدت میگویند.
- سرمایه گذاری کوتاه مدت در بورس و ارزهای دیجیتال
به سرمایه گذاریهایی که میتوان آنها را در کوتاهترین زمان به وجه نقد تبدیل کرد، سرمایه گذاری کوتاه مدت گفته میشود.
سرمایه در گردش چیست؟ فرمول سرمایه در گردش
دانستن مفاهیم مهم حسابداری نقش به سزایی در اداره یک کسب و کار دارد. یکی از این مفاهیم کاربردی، «سرمایه در گردش» است که شاید برخی از افراد آن را با وجه نقد اشتباه بگیرند. سرمایه در گردش، معیاری برای سنجش میزان کارآمدی یک شرکت و نشاندهنده سلامت مالی آن در کوتاهمدت است. در این مطلب، به معرفی و فرمول مفهوم سرمایه در گردش میپردازیم.
سرمایه در گردش چیست؟
یکی از نکات مهم در تحلیل بنیادی بررسی وضعیت مالی شرکتها است. سرمایه در گردش از اصطلاحات رایج در حسابداری و از شاخصهای مالی محسوب میشود که میتواند نشان دهد که چه میزان امکان نقدپذیری برای یک فرد یا یک کسب و کار وجود دارد. فرمول سرمایه در گردش ساده است و با کسر کردن بدهیهای جاری یک شرکت از داراییهای جاری آن محاسبه میشود.
سرمایه در گردش خالص = داراییهای جاری – بدهیهای جاری
طبق فرمول بالا، ابتدا باید با مفهوم داراییهای جاری آشنا شویم. داراییهای جاری، داراییهایی هستند که در طی سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر شرکت، به صورت معقول و منطقی و نه خوشبینانه یا بدبینانه، قابل تبدیل به پول نقد هستند.
به طور قطع پول جزو داراییهای جاری به حساب میآید. همچنین سرمایهگذاریهای کوتاهمدتی که به سادگی قابل فروش و تبدیل به نقدینگی هستند هم جزو داراییهای جاری محسوب میشوند. حتی موجودی انبار هم زمانی که با افق زمانی کوتاهمدت قابل فروش و تبدیل به پول نقد باشد، در دسته داراییهای جاری قرار میگیرد.
نوع دیگر داراییهای جاری،حسابهای دریافتنی است. حسابهای دریافتنی مطالباتی هستند که در کوتاهمدت میتوان آنها را به پول نقد تبدیل کرد و حتی ممکن است اسناد تجاری دقیقی از آنها در دست نباشد.
بدهیهای جاری نیز همان تعهدات مالی شرکت هستند که باید در طول سال، آنها را اجرایی کند. طبق آن چه که گفتیم به تعبیری دیگر، سرمایه در گردش به باقیمانده سرمایه نقدی شرکت در بانک پس از کسر بدهیهای جاری آن نیز گفته میشود. حال میتوان گفت که سرمایه در گردش همان میزان واقعی داراییهای نقد یا نزدیک به نقد یک شرکت است و در واقع چیزی که هزینهها و نیازهای روزمره یک شرکت را تأمین میکند. از این مفاهیم در تحلیل صورتهای مالی شرکتها نیز استفاده میشود.
نسبت سرمایه در گردش چیست؟
نسبت سرمایه در گردش از تقسیم دارایی فعلی شرکت بر بدهی جاری آن به دست میآید. عددی که در این نسبت نمایش داده میشود، نشاندهنده سلامت نسبی شرکت است. عدد به دست آمده نرخ سرمایه در گردش است.
این نرخ اگر بین ۱٫۲تا ۲ باشد، به این معنا است که شرکت نقدینگی لازم را برای پرداخت بدهیهایش دارد. اگر نرخ سرمایه در گردش شرکتی زیر ۱ باشد به این معنا است که شرکت سرمایه در گردش منفی دارد و به سختی میتواند بدهیهایش را پرداخت کند و در صورتی که نرخ سرمایه در گردش بالای ۲ باشد به این معنا است که نقدینگی شرکت بسیار زیاد است و میتواند آن را در بخشهای دیگر سرمایهگذاری کند. البته رقم بیشتر از ۲، همیشه نشانه خوبی نیست زیرا نشاندهنده این است که یا موجودی کالا بیش از اندازه است یا شرکت پول نقد مازاد خود را سرمایهگذاری نکرده است. کارشناسان عموما بر این عقیدهاند که نسبت سرمایه در گردش مابین ۱٫۲ و ۲٫۰ برای شرکتها مناسب است.
سرمایه در گردش چه اهمیتی دارد؟
با نگاه جامعتر و سنجیدهتر، سرمایه در گردش را میتوان دماسنج سلامت مالی شرکتها دانست. که هر اندازه فاصلهی بین داراییها و بدهیهای کوتاهمدت شرکت کمتر باشد نشان میدهد که شرکت از فرآیند کاری سالمتری برخوردار است. نقطه مقابل این مطلب زمانی است که میزان بدهیهای شرکت از سرمایه آن بیشتر باشد که این به آن معنا است که سرمایه در گردش شرکت منفی است و احتمال ورشکستگی شرکت بسیار زیاد است.
در اینجا لازم است به این نکته نیز اشاره کنیم که گاهی ممکن است با منفی بودن سرمایه در گردش، یک کسب و کار همچنان به فعالیت خود ادامه دهد اما این وضعیت پایدار نمیماند. درست مانند شخصی که خانه گرانقیمتی دارد اما به علت ورشکستگی یا هر مسئله دیگری توان پرداخت مخارج روزمره خود را ندارد؛ این فرد پس از مدتی مجبور به نقل مکان به خانهای ارزانتر میشود.
سرمایه در گردش، معیاری برای تشخیص میزان بهرهوری کلی کسب و کار است زیرا در این مفهوم، مواردی مانند وجه نقد شرکت، حسابهای دریافتنی، حسابهای پرداختنی، میزان بدهی سالانه و دیگر مفهوم سرمایه گذاری چیست؟ مفهوم سرمایه گذاری چیست؟ حسابهای کوتاهمدت وجود دارد که مدیریت هر کدام از این موارد روند فعالیتهای شرکت را مشخص میکند.
کاهش سرمایه در گردش شرکت نشان میدهد که بدهیها و هزینههای شرکت در حال افزایش است و شرکت در تلاش برای حفظ یا افزایش میزان فروش خود است؛ در حالی که افزایش آن نشانه خوبی است و بیانگر کاهش بدهیها و هزینهها است.
کارشناسان بر این باورند که به طور کلی میزان و زمان جریان نقدینگی شرکت، نشانه توانگری آن شرکت در عمل کردن به تعهدات و پرداخت بدهیهایش است و شرکتی موفق است که بتواند بین داراییهای جاری برای پرداخت بدهیهای جاری، تعادل برقرار کند. البته به این علت که همواره بخشی از نقدینگی برای پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان و انجام کارهای شرکت مصرف میشود رسیدن به این تعادل کمی دشوار به نظر میرسد.
چه کسب و کارهایی به سرمایه در گردش زیاد نیاز دارند؟
به طور معمول کسب و کارهایی که به صورت زنجیرهوار به هم وابسته هستند یا کسب و کارهای فصلی نسبت به کسب و کارهای سالانه به سرمایه در گردش بیشتری احتیاج دارند. در این گونه کسب و کارها لازم است که بدهیها در موعد مقرر پرداخت شود چه مواقعی که شرکت فعالیت داشته باشد و چه نداشته باشد؛ در هر صورت این بدهیها باید پرداخت شوند پس به همین منظور هر چه وجه نقد شرکت در بانک بیشتر باشد بهتر است. به عنوان مثال اگر محصول شرکتی در تابستان فروش خوبی داشته باشد و در زمستان در رکود فصلی قرار بگیرد. مدیر این شرکت برای ادامه کسب و کار خود در فصول سرد مجبور است که از سرمایه در گردش بیشتری استفاده کند.
نکته دیگر این که سرمایه در گردش استاندارد در صنایع مختلف با هم متفاوت است. برخی از صنایع، تجهیزات گرانقیمتی دارند یا از روشهای درآمدزایی متفاوتی استفاده میکنند و لازم است با توجه به شرایطشان رویکردی متفاوت در استفاده کردن از سرمایه در گردش خود داشته باشند. این کسب و کارها برای سادهتر کردن پرداخت هزینههای نقدی شرکت باید راهی را پیدا کنند تا علاوه بر ثابت نگهداشتن سرمایه در گردشِ شرکت، هزینه جاری زیادی به دنبال نداشته باشد. برای همین است که مقایسه سرمایه در گردش فقط در شرکتهای مشابه در یک صنعت معنا میدهد و این مقایسه در هر صنعت نیز با توجه به نرخ استاندارد آن صنعت ارزیابی میشود.
یکی دیگر از مزیتهای عمده مقایسه این مفهوم، پیشبینی کردن بحرانهای مالی شرکت است؛ زیرا حتی شرکتی که منابع مالی و ثابت بسیار دارد، در مواقعی که نتواند دیون خود را پرداخت کند، ورشکست خواهد شد.
سخن آخر
گفتیم که از مفاهیم مهم حسابداری برای اداره یک کسب و کار، سرمایه در گردش است و از کسر بدهیهای جاری یک شرکت از داراییهای جاری آن به دست میآید. در تعریفی سادهتر نام دیگر سرمایه، پول است و سرمایه در گردش به پولی گفته میشود که برای امور روزانه شرکت صرف میشود. همان پولی که با آن امور روزانه انجام میشود یا همان پولی که شرکت آن را در بانک قرار میدهد تا در صورت لزوم، به سرعت آن را به وجه نقد تبدیل کند. در حقیقت این مفهوم نمایانگر بهرهوری عملیاتی یک شرکت است.
دیدگاه شما