چرا هر وقت اصلاحطلبان روی کارند، بورس سقوط میکند؟!
به جرات میتوان گفت اتفاقاتی که بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم در عرصههای سیاسی و اقتصادی رخ داده بیشترین آثار منفی ممکن را در بورس تهران و بازار سرمایه کشور داشته است.
نسیم: کاهش مداوم قیمت سهام، سود شرکتها و ارزش بازار آنها روندی است که سهامداران را بیش از هر زمان دیگری کلافه کرده است. برخی از سهامداران و فعالان بازار در زمان دولت قبل انتقادهایی نسبت به مدیریت بازار یا خصوصی سازی شرکتها در بورس تهران داشتند که البته این روزها نه تنها آن جملات از آنها شنیده نمی شود بلکه اکثریت آنها خواهان بازگشت شرایط بازار به زمان دولت قبل هستند. زمانیکه علاوه بر گردش سالم نقدینگی در بورس تهران، خصوصی سازی شرکتهای دولتی نیز علیرغم مشکلاتی که داشت، رونقی در بازار ایجاد می کرد.
بخش دیگری از سهامداران بورس تهران هم با وعده های دولت یازدهم در بازار سرمایه وارد بازار شدند. این گروه در ماههای اخیر بارها به دعوت رئیس جمهور از مردم برای سرمایه گذاری در بورس تهران اشاره کرده و مدعی اند که دولت یازدهم پس از جمع کردن بخشی از نقدینگی مردم و فعالان بازار سرمایه، بورس را رها کرده است، و نه تنها هیچ تدبیری برای تغییر شرایط بازار ندارد بلکه بسیاری از تصمیمات و رفتارهای دولت اعم از جلوگیری از ورود نقدینگی، افزایش نرخ سود بانکی و عدم وجود سیاست مشخص برخی وزارتخانه ها ازجمله وزارت صنعت، معدن و تجارت و همچنین وزارت نفت و . مشکلات فراوانی را برای بورس تهران ایجاد کرده است.
تناقض سیاست انقباضی و نرخ سود بانکی بالا با دعوت مردم به بورس
در این میان افراد و جریانهای سیاسی نیز هر از گاهی برای توجیه وضعیت فعلی بورس تهران، مشکلات موجود را از ناحیه جریان رقیب دانسته اند. البته اکنون ۲ سال از روی کار آمدن دولت یازدهم می گذرد و مردم و فعالان اقتصادی و سیاسی از نحوه اثرگذاری سیاستهای قبلی و سیاستهای موجود بر اقتصاد کشور و بازار سرمایه آگاهند. شکی نیست که سیاست انقباضی و نرخ سود بانکی بالا به هیچ وجه مطلوب بازار سرمایه نیست، و معلوم نیست چرا دولتی که چنین سیاستهایی را می خواست در پیش بگیرد از مردم دعوت کرد تا سرمایه های خود را به بورس بیاورند!
یکی از مواردی که در ماههای اخیر توسط برخی افراد و کارشناسان سیاسی مطرح شده بحث حباب در بورس تهران است. دولتیها معتقدند که وضعیت بورس تهران در حال حاضر و ریزش قیمت سهام و شاخص ها مربوط به حبابی است که در دولت قبل در بازار ایجاد شده است. در حالیکه این توجیه ناشیانه چندان برای بازار قابل قبول نمی باشد. چرا که شاخص کل بورس تهران در ابتدای سال ۱۳۹۲ در محدوده ۴۰ هزار واحد قرار داشت و تا زمان انتخابات هنوز به ۵۰ هزار واحد نرسیده بود. اما پس از اعلام نتایج انتخابات و دعوت رییس دولت یازدهم از مردم برای سرمایه گذاری در بورس تهران در اولین نشست خبری خود، تا زمان تشکیل کابینه شاخص بورس تهران به ۵۷ هزار واحد نزدیک شده بود.
حباب ۵۰ درصدی شاخص بورس در دولت یازدهم
پس از استقرار کابینه و تغییر رویکرد در پرونده هسته ای کشورمان و انجام مذاکرات با گروه ۵+۱ ، شاخص بورس تهران هر روز رکورد جدیدی از رشد را ثبت می کرد که در مصاحبه های مسئولان دولتی و تیترهای روزنامه های حامی دولت بصورت قوی منعکس می شد. این روند تا جایی ادامه داشت که در آذرماه سال ۹۲ و در آستانه توافق ژنو شاخص کل بورس تهران به مرز ۹۰ هزار واحد نزدیک شده بود. اما پس از اعلام توافق ژنو و نتایج آن و برگزاری جلسه ای با حضور آقایان عراقچی، نهاوندیان، عبده تبریزی و برخی دیگر از اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای با مجموعه ای از مدیران وقت بازار سرمایه و حقوقی های بازار، روند بورس تهران تغییر کرد و قیمت ها روبه کاهش گذاشت.
در مقطعی که کابینه دولت یازدهم رای اعتماد گرفت تا توافق ژنو، یعنی تقریبا ۴ ماه، شاخص بورس تهران با تعریف و تمجید مسئولان دولت و حمایت رسانه های همراه دولت بیش از ۵۰% رشد کرد و قیمت سهام برخی از شرکت ها بدون اینکه سودآوری آنها بهبود یابد یا هزینه های آنها کاهش چشمگیری داشته باشد چندین برابر شد. ازجمله این شرکتها می توان به قیمت سهام گروه خودرویی اشاره کرد که همگی زیانده بودند و علیرغم زیان سنگینی که داشتند با رشد شدید قیمت سهام به واسطه جوی که موافقان دولت به سبب مذاکرات هسته ای ایجاد کرده بودند مواجه شدند. وزیر اقتصاد ازجمله مسئولانی است که دلیل ریزش شاخص بورس پس از توافق ژنو را حباب عنوان کرده بود. این در حالی است که بارها همین مسئولان با اشاره به ثبت رکوردهای بورس از بهبود شرایط اقتصادی کشور سخن می گفتند. حتی اگر به گفته وزیر اقتصاد این رشد حباب هم بوده است، این حباب سازی در دولت یازدهم رخ داده است، پس چرا کارشناسان طرفدار دولت و برخی افراد سیاسی ناشیانه عنوان می کنند که حباب در دولت قبل در بازار ایجاد شده؟
این روزها پس از ۲ سال که از عمر دولت یازدهم میگذرد دوباره شاخص به مرز ۶۰ هزار واحد بازگشته است، یعنی همان محدوده ای که دولت یازدهم با استقرار کابینه آغاز به کار کرد. اکنون این سوال مطرح می شود که وقتی شاخص بورس تهران چهار ماه پس از روی کار آمدن دولت یازدهم تا ۵۰% افزایش یافت و اکنون پس از گذشت ۲ سال به همان محدوده ۶۰ هزار واحد بازگشته است، چگونه برخی افراد اصرار دارند که این روند را به خاطر حباب ایجاد شده در دولت قبل ارزیابی کنند؟ این در حالی است که همین افراد در زمان دولت قبل و قبل از انتخابات همان شاخص ۳۰-۴۰ هزار واحدی را حبابی می دانستند، اما بلافاصله پس از روی کار آمدن دولت یازدهم بارها به مردم و فعالان وعده دادند که شاخص بورس به ۱۰۰ هزار واحد یا ۱۵۰ هزار واحد خواهد رسید. و اکنون نیز همین افراد در توجیه وضعیت فعلی صحبت از تشکیل حباب در دولت قبل می کنند.
از دیگر نکات قابل توجه اینکه نسبت p/e در بازار سرمایه در زمان دولت قبل پایین تر از مقدار آن در سالهای فعالیت دولت یازدهم بوده است و خود این موضوع یعنی پایین بودن p/e از دیگر انتقاداتی بود که فعالان بازار در زمان دولت قبل داشتند. اما دولت قبل در عمل نشان داده بود که به رشد آهسته و پیوسته و مبتنی بر سودآوری شرکتها پای بند است و تمایلی به نوسانی شدن قیمت سهام ندارد. حالا چگونه ممکن است که در بازاری با p/e پایین تر از شرایط فعلی، حبابی ایجاد شده باشد؟؟
توجیه نفتی مسئولان برای کمرنگ کردن حباب
کاهش قیمت نفت نیز یکی از مواردی است که برخی افراد و مسئولان برای توجیه سقوط بورس تهران عنوان کرده اند. در مقابل این توجیه این سوال مطرح است که مگر در بازه زمانی ۴ ماهه مرداد ۹۲ تا آذر ۹۲ که شاخص بورس تهران رشدی ۵۰ درصدی را تجربه کرد و قیمت سهام شرکتها چندین برابر شد قیمت نفت رشدی چندین برابری داشته است؟ که حالا به واسطه کاهش قیمت نفت، شاخص بورس هم کاهش یابد. البته در آن زمان وزیر نفت دولت یازدهم بارها به نامطلوب بودن قیمت نفت اشاره کرده و گفته بود که "نفت گران برای ما سم است"! حالا چگونه مسئولان مدعی اند که نفتی که بالا بودن قیمتش حکم سم را برای کشور داشته ،اکنون پایین آمدنش توجیهی شود برای کاهش ارزش سهام در بورس تهران.
حباب سازی دولت اصلاحات در بورس تهران
جالبتر اینکه بورس تهران در مقطع زمانی مربوط به دولت اصلاحات نیز دچار حباب شد. این حباب در مهرماه سال ۱۳۸۲ و با اعلام سودهای کاغذی و صوری توسط برخی شرکتها ، افزایش بی رویه قیمت سهام و ارایه قیمتهای نجومی در پیش بینی ها آغاز شد و شاخص بورس تهران در مدت یک سال از ۹ هزار واحد به مرز ۱۴ هزار واحد رسید و تقریبا ۵۰% حباب در شاخص بورس ایجاد شد. در آن سالها نیز اصلاح طلبان در دولت هشتم و مدیریت بازار نقش اساسی داشتند. اما در آذرماه سال ۱۳۸۳ ناگهان رویه بازار تغییر کرد و پولها به سرعت از بازار خارج شد و مردم و فعالان بازار ماندند با برگه های سهامی که هر روز از ارزش آنها کاسته می شد. آن روزها به علت کوچک بودن بورس تهران و شکل نگرفتن خصوصی سازی در کشور، سهام شرکتهای خودرویی از سهام مطرح و یکه تاز در بورس تهران بودند و قیمت سهام آنها در آن مقطع نیز به لطف حباب سازی صورت گرفته توسط اصلاح طلبان چندین برابر شد!
حالا بازهم بورس تهران با روی کار آمدن دوباره اصلاح طلبان، دچار حباب شده است، هرچند که جریانهای سیاسی اصلاح طلب تلاش می کنند ناشیانه این حباب سازی را به جریان رقیب، دلواپسان یا عملکرد دولت قبل منتسب کنند. البته فعالان بورس تهران و مردم چاره ای جز پذیرش این نکته ندارند.
چندی پیش استاندار آذربایجان شرقی این پرسش را مطرح کرده بود که "نمی دانم چرا هر زمان دولت اصلاحات در ایران روی کار می آید، نفت ارزان می شود؟" البته جواب این سوال واضح و روشن است. اما امروز این سوال در مورد بورس تهران نیز در ذهن سهامداران شکل گرفته است که؛ "چرا هر زمان دولت اصلاحات در ایران سر کار می آید بورس تهران حبابی می شود و سرمایه های مردم نابود می شود؟"
چرا بورس سقوط کرد ؟
بانک اول - بازار سرمایه که این روزها با رکوردشکنی پی در پی، هر روز رکورد روند کاهشی روز قبل خود را میشکند، در هفته جاری دوباره به کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد عقبگرد کرد. اتفاقی که یک تحلیلگر بازار سرمایه دلیل آن را وجود چند ابهام برای این بازار میداند و بر این باور است که با رفع این چرا بورس سقوط می کند؟ ابهامات، بازار از حالت نوسانی خارج خواهد شد.
به اشتراک بگذارید:
به گزارش بانک اول بازار سرمایه که این روزها با رکوردشکنی پی در پی، هر روز رکورد روند کاهشی روز قبل خود را میشکند، در هفته جاری دوباره به کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد عقبگرد کرد. اتفاقی که یک تحلیلگر بازار سرمایه دلیل آن را وجود چند ابهام برای این بازار میداند و بر این باور است که با رفع این ابهامات، بازار از حالت نوسانی خارج خواهد شد.
سعید جعفری با تاکید بر اینکه مشکل بازار سرمایه در این روزها عدم وجود تقاضاست، اظهار کرد: درحال حاضر در بازار به دلایل مختلف خریدارهای قدرتمندی وجود ندارد. با اینکه قیمت سهام شرکت ها از نگاه تحلیلگران جذاب است و سهامداری کاملا توجیه دارد اما برای بخشی از سرمایه گذاران که به صورت دوره ای وارد بازار سرمایه می شوند، بازار به چند دلیل جذاب نیست.
جعفری ادامه داد: نخست چشم انداز مبهم سیاست خارجی دولت جدید است. چرا که مشخص نیست برنامه دولت برای مذاکرات دقیقا چیست و این موضوع روی قیمت دلار در کوتاه مدت تاثیر می گذارد. در همین روزها هم با صحبت هایی درمورد احتمال شروع مذاکرات قیمت دلار مجددا کاهش پیدا کرده است و این موضوع باعث میشود دارایی ها به رکود بروند. از سوی دیگر به فصل ارائه بودجه سال ۱۴۰۱ چرا بورس سقوط می کند؟ نزدیک می شویم. این باعث احتیاط بیشتر سرمایه گذاران میشود، آنها منتظر هستند تا مشخص شود دولت سیزدهم در نخستین سالی که قرار است بودجه خود را ارائه دهد چه نگاهی به متغیرهای اصلی که روی سهام شرکت هایی بورسی اثر میگذارند دارد؛ متغیرهایی مانند مانند حامل های انرژی.
وی با اشاره به انتشار اوراق توسط دولت گفت: همچنین دولت حجم زیادی از اوراق دولتی را برای کسری بودجه منتشر میکند و این باعث رکود بیشتر بازار سرمایه و ضعیف شدن طرف تقاضا میشود. همچنین باعث میشود بسیاری از سهم ها با اینکه ارزنده هستند تقاضا نداشته باشند.
جعفری در ادامه درمورد وضعیت بازار سرمایه در آینده کوتاه مدت نیز توضیح داد: من فکر میکنم فضای ابهام وعدم رشد بازار تا اوایل آذرماه ادامه داشته باشد. تا حدود یک ماه همچنان بازار نوسانی و حتی رو به پایین است اما نمیتوان گفت ریزش دارد. از آذرماه که وضعیت بودجه مشخص میشود و قیمت های جهانی هم ریزش نخواهند کرد، تقاضا در بازار زیاد میشود و بیشتر شاهد رشد قیمت ها خواهیم بود.
چرا شاخص کل بورس سقوط کرد؟
می رسد دلار و التهابات هیجانی در بورس ایران شرایط این بازار را با چالش رو به رو سازد. در ادامه به ارزیابی این موضوع با جزئیات بیشتری می پردازیم.
شاخص کل بورس در روز گذشته با افت ۵۰ هزار واحدی سوژه خبرهای بورسی و اقتصادی کشور شد. پیش تر در خصوص تهدیدات دلاریزه شدن اقتصاد ایران صحبت هایی را مطرح کرده بودیم. به نظر می رسد که بازار سرمایه نسبت به افت مقطعی قیمت دلار هیجانی برخورد کرده است. رفتارهای هیجانی چه در خرید و چه در فروش سهام عامل اصلی این وضعیت در بازار بورس ایران است. به نظر می رسد دلار و التهابات هیجانی در بورس ایران شرایط این بازار را با چالش رو به رو سازد. در ادامه به ارزیابی این موضوع با جزئیات بیشتری می پردازیم. لطفا همراه آرتان پرس باشید.
*** بازکشت شاخص کل بورس از مسیر صعودی
شاخص کل بورس تهران بعد از یک بازه سبز نشینی با افت ۵۰ هزار واحدی در روز دوشنبه همراه شد. در معاملات روز گذشته بورس تهران شاخص کل بورس سقوط ۴۹ هزار واحدی را تجربه کرد. این میزان بیشترین کاهش شاخص کل در ۹ ماه گذشته بوده است. به نظر می رسد که ریزش نرخ دلار و متقاعب آن عقب گرد بازارهای کالایی روند نزولی را تسریع کرده است.
*** تاثیر افت دلار در ارزش سهام
نرخ اسکناس دلار بنا بر اطلاعات پایگاه داده بازار سرمایه، روز گذشته و مطابق با آخرین ارزیابی ها با ادامه روند نزولی تا این لحظه، توام با حدود ۲۰۰ تومان کاهش حول ۲۷،۴۰۰ تومان گزارش شده است. شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران تا آخرین لحظه توام با حدود ۴۳،۰۰۰ واحد منفی تا ۱،۵۳۰،۳۹۷ واحد عقب نشینی کرده است. بورس کالا نیز از این عقبگرد تقلید کرده است. در معاملات روز گذشته در بازار میلگرد آجدار هم، در ادامه روند نزولی روز گذشته؛ فعلا برخی پیش روها با کاهش حدود ۱۰۰ تومانیظاهر شدهاند. به خوبی می توان دلاریزه شدن بازار های کالایی و مالی در ایران را حس کرد.
*** تلنگر بازارساز به شاخص کل بورس تهران
به جرات می توان گفت اصلیترین عامل مهمی که باعث روند صعودی بازارها گردیده بود؛ التهابات بازار دلار بود. دیروز با یک تلنگر از سمت بازارساز ترمز آن حداقل تا انتهای بازار فعلا کشیده شده است. افت نرخ دلار بازار فولاد را متاثر خواهد کرد. به خصوص در بازار فولاد کشور، روند جهانی چند ماهی است که روندی نزولی دارد. بازار داخلی صرفا روی قطرهچکانی شدن عرضه شمش در بازار داخلی و متعاقب آن ملتهب شدن بازار دلار بنای صعودی گذاشته بود. من بعد هم کاملا وابسته است به حجم عرضه های پیشرو در بورس کالا خواهد بود.
*** بررسی فاکتورهای موثر در مسیر آتی بورس
صرفا بررسی شاخص کل بورس به تنهایی اطلاعات دقیقی از بازار روز گذشته به دست نمی دهد. باید شاخص هم وزن را نیز بررسی کنیم. روز گذشته ️شاخص هم وزن با افت ۱۳ هزار و ۱۴۱ واحدی در سطح ۴۵۴ هزار و ۳۶۹ واحدی ایستاد. همچنین شاخص کل فرابورس ۶۹۲ واحد پائین آمد و در سطح ۲۲ هزار و ۱۱۱ واحد قرار گرفت. ارزش معاملات کل بازار سهام به رقم ۳۱ هزار و ۲۰۸ میلیارد تومان رسید که نسبت به روز یکشنبه ۲۲ درصد افزایش یافته است.
ارزش معاملات اوراق بدهی نیز که ۵۶ درصد کل معاملات بازار را تشکیل میدهد با رشد ۱۶۵ درصدی به ۱۷ هزار و ۵۳۵ میلیارد تومان رسید. ارزش معاملات خرد با افت ۲۸ درصدی نسبت به روز کاری قبل به رقم ۱۲ هزار و ۵۲۵ میلیارد تومان رسید. به نظر می رسد که تراکنش ها و فروش در روز گذشته بسیار سنگین بوده است. این موضوع می تواند زنگ خطری برای صعودهای قبلی بازار باشد.
*** نقش اول های بازار بورس تهران
اما در روزی که شاخص کل بورس افت شدیدی را تجربه کرد چه نمادهایی نقش اول را ایفا کردند؟. فارس، فولاد و فملی سه نمادی بودند که بیشترین تاثیر منفی را بر شاخص بورس داشتند و شبندر ، میدکو و شسپا چرا بورس سقوط می کند؟ نمادهای سبز در روز سرخ بورس بودند. در بحث ها، یکسری از بزرگواران همچنان اصرار و پافشاری دارند که این دو شاخص؛ یعنی شاخص کل بازار سرمایه و نرخ اسکناس دلار؛ با یکدیگر همبستگی نداشتهاند. با این فشار فروش سنگین طبیعتاً انتظاری جز ادامه ریزش در فردا رو نخواهیم داشت. یک نگاهی دوباره به چارت شاخص هم وزن و کل بندازیم، میبینیم هر دو و ناحیه مقاومتی قرار دارند. بنابراین در کنار فشار فروش که هست فعلاً فرض باید بر این باشه که بازار تا محدوده حمایت بعدی خواهد ریخت.
*** پیشنهاد ما به فعالان بازار سرمایه
اما پیشنهاد ما برای وضعیت فعلی بازار با توجه به شاخص کل بورس در این حوزه چیست؟. کاری که شما باید انجام بدهید این است که روی هر سهمی که خرید انجام دادید با توجه به برنامه که در ابتدای خرید داشتید جرکت کنید. اگر به حد زیان شما رسیده یا اگر به تارگت شما رسیده پس خارج بشید. البیته اینها صرفا پیشنهادات ماست و نباید مبنای نهایی تصمیم شما لحاظ شود. قطعا بررسی کارشناسی نیاز است. در صورتی که منتظر ورود به بازار سهام هستید در نقطه حمایت بعدی در صورت تایید در شاخص های اصلی بازار ورود کنید. اگر تا امروز هم هیچ برنامهای برای معامله نداشتین، هنوزم دیر نشده است. به نظر می رسد بازار سیر صعود را بعد از این افت ارزش ها از سر خواهد گرفت.
*** امیدواری در خصوص روند شاخص کل بورس تهران
امیدوار هستیم در پروسه بارگشت دلار؛ شاخص در برابر کاهش مقاومت کند. البته به قول برخی از کارشناسان این حوزه، شاخص پولبک زده است. امیدواریم که اولا دلار به کاهش خودش ادامه دهد و دوم اینکه شاخص کل بورس یا به عبارت دقیقتر بازار سرمایه با مقاومت در برابر اصلاح بیشتر، راه خودش را از دلار جدا کند. این موضوع سبب خواهد شد تا خلاف نمودار سهساله برای بازار بورس به جریان بیفتد.
*** رفتارهای هیجانی در خصوص روند شاخص کل بورس
اولین عامل ریزش شاخص بورس این است که مردم به دلیل اتفاقاتی که سال گذشته در بورس برایشان افتاده، زخم خوردهاند. پیش از این، درباره مقاومت تکنیکالی شاخص کل روی یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد صحبت شده بود. علاوه بر این، خبرهایی درباره برجام در برخی از کانالهای غیر رسمی اعلام نرخ ارز مخابره شد. این موضوع اثر منفی روی قیمت دلار گذاشت و نرخ ارز کاهش یافت. معاملات امروز بورس اوراق بهادار تهران در ۱۵ دقیقه ابتدایی در سرازیری سقوط تابستانه به دنبال افت قیمت دلار آغاز شد. به نظر می رسد این روند در روزهای آتی ادامه دار شود.
*** همبستگی نرخ دلار و بورس تهران
بیش از یک سال است که تحلیلی در بازار سرمایه وجود دارد مبنی بر اینکه یک همبستگی مثبت بین نرخ دلار و بازار سرمایه وجود دارد.. معاملهگران بازار ارز در حال حاضر هم نگران توافقها هستند. آنها در رابطه با کنترل دستوری دلار توسط دولت نگران هستند. در حال حاضر، در شرایط نااطمینانی هستیم و تصمیمها در کشور ما یک شبه گرفته میشود که نمیتوان با اطمینان بالایی روند یک بازار را پیشبینی کرد و حتی تولیدکنندگان هم نمیتوانند برای چند ماه آینده کسب و کار خود برنامهریزی کند. بازارهای مالی هم هیجانات بیشتری هم دارند. اما اگر بخواهیم به صورت منطقی نگاه کنیم و اخبار جدید از جایی مخابره نشود، در چند روز آینده بازار میتواند متعادل شود.
با سقوط بازار بورس، تسلا و آمازون دهها میلیارد از دست دادند
سقوط شاخص سهام در بازار بورس در روزهای گذشته ضربه سختی به سهام شرکتهای فنآوری وارد کرد. در پی آن ۲۵ میلیادر دلار از دارایی ایلان ماسک، بنیانگذار تسلا و ۲۰ میلیارد دلار از ثروت جف بزوس، بنیانگذار آمازون کاسته شد.
روزهای گذشته برای سهامداران بازار بورس چندان خوشایند نبود. شاخص ارزش سهام با چنان سقوطی مواجه شد که در دوره پاندمی بیسابقه بوده است.
علت این سقوط ارزش سهام در بازار بورس، بیشتر به این عامل بازمیگردد که بانک مرکزی آمریکا به دلیل بالا رفتن نرخ تورم و دورنمای تورم بالاتر، اعلام کرد که به زودی یک رشته افزایش نرخ بهره را آغاز خواهد کرد. به همین دلیل بالا رفتن نرخ بهره به معنای از دست رفتن جذابیت سرمایهگذاری در بازار بورس است. علاوه بر این، اتخاذ سیاست پولی سختگیرانهتر، میزان سوددهی در بازار بورس را کاهش میدهد.
به ویژه حوزه فنآوری در برابر افزایش نرخ بهره در بازار به شدت آسیبپذیر است، زیرا شرکتهای فعال در این حوزه، عمده سرمایهگذاریهای خود را بر اساس پول سهامداران بنا کردهاند.
سقوط ارزش سهام باعث شد که ۲۵ میلیارد دلار از ثروت ایلان ماسک، بنیانگذار شرکت فناوری تسلا کاسته شود. ماسک صاحب ۲۰ درصد سهام این غول فنآوری است.
جف بزوس، بنیانگذار آمازون نیز حدود ۲۰ میلیارد دلار از دارایی خود را از دست داده است. همینطور از دارایی چانگپنگ ژائو، بنیانگذار بازار بورس ارز دیچیتالی "بینانکو" نیز نزدیک به ۱۸ میلیارد دلار کاسته شده است.
بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت و لری پیج، از بنیانگذاران گوگل نیز بخشی از ثروت خود را از دست دادهاند.
این وضعیت متزلزل را به ویژه میتوان در سهام "نتفلیکس" مشاهده کرد. در پی سقوط نرخ سهام در بازار بورس، نتفلیکس با یک کاهش ۲۰درصدی ارزش سهام خود روبرو شد که پایینترین میزان از آوریل ۲۰۲۰ بدین سو بوده است. این بدان معناست که افزایش چشمگیر سهام این شرکت بزرگ در دوران پاندمی، تنها در عرض چند ساعت در هوا محو شد.
گزارش سه ماهه ناامیدکننده شرکت استریم نتفلیکس آخرین شکست برای سرمایهگذاران فناوری است. پس از اینکه گزارش درآمد سه ماهه چهارم این شرکت کاهش رشد مشترکین را نشان داد، سهام این غول پخش استریم ۲۱ درصد سقوط کرد. سهام رقبای این کنسرن نیز کاهش داشتهاند و داو دیزنی که سرویس استریم دیزنی پلاس را اداره می کند، ۵ درصد کاهش یافته است.
نتفلیکس اولین شرکت سهامی مهم فناوری است که درآمد این فصل را گزارش میدهد و اپل و تسلا نیز قرار است هفته آینده درآمد خود را گزارش کنند. تسلا در روز جمعه نزدیک به ۴ درصد ضرر کرد. سایر نامهای فناوری مانند آمازون و متا پلتفرمها به ترتیب ۳،۶ و ۲ درصد کاهش یافتهاند.
بلومبرگ در گزارش نوشت که پنج میلیاردر صدرنشین حوزه فنآوری در هفته گذشته ۶۷ میلیارد دلار فقیرتر شدهاند.
از میان فهرست ۱۰ میلیاردر بزرگ جهانی، تنها کسی که ضرری متوجه او نشده برنار آرنو، رئیس کنسرن کالاهای لوکس LVMH است. بر اساس ارزیابی بلومبرگ، دارایی او به ۱۶۷،۵ میلیارد دلار میرسد که به ثروت جف بزوس با ۱۶۷،۶ میلیارد دلار نزدیک است.
به رغم از دست دادن دهها میلیارد دلار در اثر سقوط ارزش سهام، ایلان ماسک، بنیانگذار فنآوری تسلا با ۲۴۳ میلیارد دلار همچنان صدرنشین میلیاردرهای جهان است.
علت سقوط شدید بورس چه بود؟!
تا همین دو سال پیش شاخص کل بورس تهران در مرز ۱۰۰ هزار واحدی گردش میکرد، اما حالا به یکباره رکورد یکمیلیون واحدی را شکسته است و بیوقفه به رشد خود ادامه میدهد. این در حالی است که رشد اقتصادی منفی است و به گفته برخی فعالان بخش خصوصی میزان سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی تقریبا به صفردرصد رسیده است.
به گزارش شهرآرانیوز، در چنین شرایطی دولت از رونق بورس با عنوان مردمیکردن اقتصاد نام برده و مردم را به حضور در بازار سهام تشویق میکند. شهروندان نیز بیتوجه به هشدارها و بدون آگاهی بازار بورس را انتخاب میکنند. حجم سرمایهگذاری در بازار سهام طی سال ٩٨ حدود ٣٠هزارمیلیارد تومان بود، اما این عدد فقط در فروردین ٩٩ به ٢٠هزارمیلیارد تومان رسیده و این نگرانی را تقویت کرده است که اگر شاخص کل در آینده سقوط کند، چه چالشهای اقتصادی و اجتماعی رقم میخورد و آیا جامعه ایرانی توانایی هضم این بحرانها را دارد؟
علیاصغر سعیدی، جامعهشناس اقتصادی، با بیان اینکه در حال حاضر بازار سهام نماینده تحولات اقتصادی ایران نیست، بر حبابیبودن رشد آن تأکید میکند و میگوید: «رکود در بازارهای مختلف باعث شده مردم به سمت بورس کشیده شوند، اما فرهنگ ریسکپذیری و مقررات بازار آزاد در جامعه ایران وجود ندارد به همین دلیل اگر شاخص کل سقوط کند، پیامدهای منفی اجتماعی و اقتصادی بسیاری خواهد داشت. رشد بازار سهام باید منجر به رونق شاخصهای دیگر ازجمله اشتغال شود، اما ما شاهد چنین اتفاقی نیستیم؛ بنابراین رشد بورس حبابی است و احتمال سقوط وجود دارد.»
در روزهای اخیر شاخص کل بورس تهران از مرز یکمیلیون واحدی گذشت. این در حالی است که رشد اقتصادی منفی است و تولید ملی با تورم بالای 41.8 درصد دستوپنجه نرم میکند. دلایل اقتصادی رشد شاخص کل چه بوده است؟
یکی از مهمترین دلایل رشد شاخص کل در هفتههای اخیر این است که چندی پیش ارزشیابی جدیدی از ارزش سهام شرکتها انجام و مقرر شد اگر تجدید ارزیابی داراییها در مسیر افزایش سرمایه اتفاق بیفتد، شرکتها از دادن مالیات معاف شوند. این قانون باعث افزایش بالایی در دارایی برخی شرکتها شد و درآمد بسیار زیادی نصیب سهامداران کرد. درواقع رشد شاخصها ناشی از بازده سرمایه این قبیل شرکتهای خاص نبود و اگر هم سوددهی داشتند به دلیل یارانهای بود که در بخشهای مختلف انرژی، تعرفه و. به آنها داده شده بود.
در هفتههای اخیر دولت بارها از رونق بورس سخن گفته و مردم به حضور در این بازار اشتیاق نشان دادهاند، اما همزمان اقتصاددانان مختلفی بر احتمال ریزش آن در آینده هشدار دادهاند. شما فکر میکنید رشد بازار سهام واقعی است؟
بیشتر اقتصاددانان ایران آینده بورس را صعودی نمیبینند. در حال حاضر بازار سهام نماینده تحولات اقتصادی ایران نیست؛ چون تولید ناخالص داخلی کشور منفی است. منطق اقتصادی حکم میکند با رشد بازار سهام بخشهای مختلف اقتصادی رونق بگیرد؛ مثلا اشتغال باید افزایش پیدا کند، اما ما شاهد چنین اتفاقاتی نیستیم به عبارت دیگر ورود نقدینگی منجر به رفع بیکاری نشده است، چون بسیاری از شرکتها به دلیل مشکلات اقتصادی و تحریمها توانایی سرمایهگذاری مجدد را ندارند. این در حالی است که اگر بازار مسکن از رکود خارج شود، قطعا منجر به اشتغالزایی میشود. در بازار بورس تنها راه بهبود شاخصهای اقتصادی تبدیلشدن نقدینگی به سرمایهگذاری است، اما چنین اتفاقی رقم نخورده است و میتواند منجر به سقوط بازار شود. ضمن اینکه رشد ارزش سهام شرکتها به تجدید ارزیابی داراییها برمیگردد؛ نه بهبود شرایط اقتصادی و تولید. نتیجه اینکه افزایش شاخص کل بورس طی هفتههای گذشته حبابی بوده است.
دولت در ماههای اخیر از رونق بورس بهعنوان مردمیکردن اقتصاد یاد کرده است؛ دولت چه نفعی از رشد بازار سهام میبرد؟
بازار سهام یک منفعت برای دولت دارد که همان جذب نقدینگی است؛ حجم بالای ورود پول به بازار سرمایه طی هفتههای اخیر طبیعی نیست و این سوال را مطرح میکند که چرا دولت تصمیم گرفته در چنین شرایطی که اقتصاد کشور با بحرانهای متعدد روبهرو است، مردم را به حضور در بورس تشویق کند؟ رشد اقتصادی منفی، رشدنکردن فرهنگ ریسکپذیری و فقدان مقررات بازار آزاد موقعیت بازار سهام را نامشخصتر کرده و حتی ممکن است در آینده سقوط بالایی را رقم بزند.
آمارها میگوید میلیونها ایرانی در بورس سرمایهگذاری کردهاند؛ برخیها خانهشان را فروختهاند و برخی دیگر پساندازشان را آوردهاند. شما علت اصلی اعتماد مردم به بازار سهام را در چه میبینید؟
مردم به دو دلیل عمده به سمت بازار بورس کشیده شدهاند؛ اول اینکه بازارهای جانبی مانند مسکن در رکود قرار دارد و معاملات طلا و ارز هم محدود شده است؛ به همین خاطر بازاری برای به دستآوردن درآمد با سرمایههای کوچک مردم وجود ندارد. اخیرا هم بانک مرکزی دستور کاهش نرخ سپردههای بلندمدت را به ١٥درصد ابلاغ کرده که در تصمیم مردم به حضور در بورس تأثیرگذار بوده است.
این در حالی است که ارزش پول ملی بهشدت در حال کاهش است و تورم نیز حدود ٤٠درصد تخمین زده میشود؛ بنابراین مردم نگران از دستدادن سرمایهشان هستند و دنبال بازارهای جایگزین برای کسب درآمد میگردند. از آنجا که بازارهای متشکل پولی ارزش گذشتهشان را از دست دادهاند، نگاه مردم به بورس جلب شده که طی یک سال اخیر خصوصا در هفتههای گذشته شاهد رکوردشکنیهای بیسابقهای بوده است. دلیل دوم استقبال مردم هم به واگذاری سهام عدالت از طریق بورس برمیگردد که درواقع نوعی توفیق اجباری یا حداقل غیرارادی ایجاد کرده است تا کنترل این سهام بهتدریج در اختیار مردم قرار بگیرد.
به نظر میرسد رکود حاکم بر سایر بازارها و هراس از دستدادن سرمایه باعث شده مردم بهاجبار به سمت بورس حرکت کنند. این در حالی است که بیشتر کارشناسان نسبت به احتمال ریزش شاخص کل در آینده هشدار دادهاند. شما فکر میکنید مردم آگاهانه ریسک بازار بورس را پذیرفتهاند یا چارهای غیر از این نداشتهاند؟
معمولا افرادی که آگاهانه وارد بورس میشوند از طریق شرکتهای کارگزاری یا نهادهای مالی استاندارد اقدام میکنند، اما افرادی که اکنون در بورس سرمایهگذاری کردهاند از بازارهای دیگر آمده و آشنایی زیادی با سازوکار بورس ندارند.
نباید فراموش کنیم که بازار سهام مثل بازار مسکن نیست که قیمتهای آن در بیشتر مواقع پلکانی بالا برود و ضرر آنچنانی برای سرمایهگذارهای این بخش نداشته باشد. بازار سهام به طور پیوسته با نوساناتی همراه است بنابراین افرادی که وارد آن میشوند، هم باید سازوکارهای آن را شناخته و هم فرهنگ ریسکپذیری داشته باشند. افرادی که این فرهنگ را داشته باشند، سرمایهشان را در اختیار کارگزاریهای بازار بورس قرار میدهند؛ چون این شرکتها میدانند چطور باید پولها را هدایت کنند و کمترین ضرر را ببینند. البته این روش برای افرادی است که نگاه بلندمدت به بورس دارند در حالی که سرمایهگذارهای اخیر از دهکهای مختلف درآمدی هستند و نگاهی کوتاهمدت به آن دارند و، چون بازارهای دیگر سود ندارد به فکر بورس افتادهاند. مطمئنا این افراد نمیتوانند به شکل دایمی سود کنند بنابراین باید فرهنگ ریسک داشته باشند.
بهتازگی روزنامه شهروند در گزارشی میدانی به این نتیجه رسیده است که فروش کتابهای بورسی طی هفتههای اخیر حدود ٦٠درصد افزایش پیدا کرده است. همچنین متقاضیان شرکت در کلاسهای آموزشی بورس حداقل سه برابر رشد کردهاند. برخی از این کلاسها شهریههای میلیونی دریافت میکنند. آیا با کتابخواندن یا شرکت در کلاسهای آموزشی یکماهه میتوان در بورس موفق شد؟
افرادی که در هفتههای اخیر وارد بازار بورس شدهاند، تازه میخواهند کتاب بخرند در حالی که معمولا مطالعه کتابهای بورسی یک دانش سطحی در مورد بازار سهام به افراد میدهد و تضمینکننده موفقیت آنها نیست؛ به عبارت دیگر هنر تحلیل در اختیار همه نیست و امیدبستن به کتابهای بورسی برای کسب سود بالا بیهوده است. این در حالی است که در کشورهای توسعهیافته فرهنگ سرمایهگذاری در بورس بهتدریج شکل گرفته است، چون شرکتها در این کشورها تقریبا ملی هستند و بخش زیادی از مردم پولشان را در بورس گذاشتهاند، بنابراین با مفاهیم بورسی آشنا هستند و این فرهنگ را هم دارند که ضرر در بورس اجتنابناپذیر است؛ مثلا در حال حاضر که بازار سهام در بیشتر کشورها افت کرده است، سهامداران گلایهای ندارند، چون فرهنگ ریسکپذیریشان بالاست، اما اگر شاخص کل در ایران سقوط کند، احتمال بروز اتفاقاتی مثل اعتراض مردم نسبت به موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز دور از انتظار نیست.
حضور میلیونی سرمایهگذاران در بورس باعث افزایش نوسانات آن نمیشود؟ آیا در بازار سهام کشورهای توسعهیافته چنین اتفاقاتی رخ نمیدهد؟ آنها چگونه رفتار میکنند؟
اصلی به نام بازاندیشی در بورس وجود دارد که میگوید حضور افراد بیشتر در بورس عاملی برای نوسانات آینده است؛ مثلا ممکن است اطلاعاتی درباره اختلاس در یک شرکت منتشر شود یا رئیس یک شرکت تغییر کند یا چشمانداز اقتصاد جهانی با تغییراتی مواجه شود که همه اینها با گسترش فضای مجازی بهسرعت بین سهامداران پخش شده و روی ذهن آنها تأثیر گذاشته و بازار را تحت تأثیر قرار میدهد. کشورهای توسعهیافته وقتی با سقوط ناگهانی بورس مواجه میشوند، برای ساعاتی کوتاه بازار را متوقف میکنند تا امکان تفکر بیشتری در مورد دلایل سقوط به وجود بیاید. درواقع فرق بازاندیشی با تعداد بازیگران کمتر با بازاندیشی با تعداد بازیگران بیشتر در این است که در شکل نخست، آگاهی بیشتری وجود دارد و امکان ارزیابی درست دلایل سقوط بازار فراهم است، اما در شکل دوم، تعداد سهامداران بیشتر و نوع برداشتشان از بازار پیچیدهتر است به همین دلیل باعث نوسانات بیشتر در بازار میشود؛ مثلا ممکن است سهمی ٢درصد سقوط کند و باعث التهاب زیادی در سهامداران بشود. همان اتفاقی که پیش از این در مورد دلار رخ داد و مردم در مقابل صرافیها صف بستند.
اگر شاخص کل سقوط کند، چه تبعاتی بر زندگی مردم خواهد گذاشت؟ آیا جامعه ایران توانایی هضم چنین اتفاقی را دارد؟
دولتها در کشورهای توسعهیافته هم در بازار بورس وارد میشوند، اما در حد نگه داشتن یک ساعته یا دو ساعته بازار تا سقف را عقلانیتر کنند؛ بنابراین دائما نمیتوان در بورس دخالت کرد. در حال حاضر افراد زیادی وارد بورس شدهاند و انتظارشان این است که از طریق خرید و فروش سهام، سرمایهشان بیشتر شود. این در حالی است که فرهنگ پذیرش ریسک در جامعه ما وجود ندارد و از طرفی شاخص کل بورس هم نشاندهنده شرایط اقتصادی کشور نیست بنابراین احتمال بروز پیامدهای اقتصادی در آینده است؛ ازجمله اتفاقات مشابه موسسات اعتباری غیرمجاز یا التهاب در سایر بازارها. در مورد بازار بورس ایران، چون گروههای مختلفی از مردم درگیر شدهاند، پس احتمال زیادی وجود دارد تا دولت از منابع بانکی استقراض کند یا سعی کند که خسارت مردم را بدهد.
حضور پرتعداد مردم در بازار بورس میتواند منجر به تغییر بدنه مدیریت شرکتهای دولتی شود و به نوعی به تکمیل فرآیند خصوصیسازی که ناقص مانده کمک کند؟
شاید ورود پرتعداد مردم به بورس باعث شود دولت تدابیری بیندیشد تا جلوی تکرار حوادثی مثل کلاهبرداری چندهزارمیلیارد تومانی موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز را بگیرد. نکته این است که دولت نمیتواند خواستههای سهامدارانش را با مدیریت دولتی یا خصولتی جواب بدهد؛ بنابراین درخواستهای سهامداران تا اندازه زیادی سیاست را هم تحت تأثیر قرار میدهد؛ مثلا دولت میتواند بخشی از قوانین بورسی را بازبینی کند تا کنشهای مردم بیشتر قابل کنترل باشد. اگر این قبیل تغییرات اتفاق نیفتد، امکان از بین رفتن سرمایهها وجود دارد.
دیدگاه شما