ساختار و چرخه بازار


رابطه بین ساختار سرمایه و عملکرد شرکت ها (اثر چرخه تجاری) در بورس اوراق بهادار تهران

1 دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی،گرایش مالی، واحدعلوم و تحقیقات قزوین، دانشگاه ازاد اسلامی، قزوین، ایران.

2 استادیار گروه مهندسی صنایع، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران

چکیده

تشخیص عوامل مؤثر بر عملکرد شرکت و تحلیل آن در گذشته و پیش بینی این عوامل در آینده برای تصمیم گیری در عرصه مالی بسیار مهم است. از عوامل مهمی که در تعیین چگونگی عملکرد شرکت ها و مؤسسات نقش حیاتی را بازی می کنند، می توان به ساختار سرمایه و استراتژی شرکت ها اشاره نمود. هدف پژوهش حاضر، بررسی چگونگی تأثیرگذاری چرخه تجاری بر ساختار سرمایه شرکت ها و تأثیر ساختار سرمایه بر عملکرد آنهاست. در یک مطالعه توصیفی- همبستگی با انتخاب شرکت های پذیرفته شده در بورس طی سال های 1383 تا 1394 ( جمعا 71 شرکت )به بررسی این رابطه پرداخته شده است. برای تحلیل داده ها از مدل رگرسیونی پانل و نرم افزار8 Eviews استفاده شده است. نتایج به دست آمده دلالت بر عدم تأثیر معنادار چرخه تجاری بر ساختار سرمایه و تأثیر منفی و معنادار ساختار سرمایه بر عملکرد شرکت در چرخه های مختلف تجاری است.

کلیدواژه‌ها

  • ساختار سرمایه- عملکرد
  • چرخه تجاری- مدل رگرسیونی-بورس ایران

مراجع

* ابزری، مهدی؛ دستگیر، محسن و قلیپور، علی. (1386). فصلنامه بررسی­های اقتصادی، دوره 4، شماره 4، 89-73.

* اعتمادی، حسین و منتظری، جواد. (1392). بررسی عوامل مؤثر بر ساختار سرمایۀ شرکت‌های پذیرفته‎شده در بورس اوراق بهادار تهران با تأکید بر رقابت بازار تولید. فصلنامه بررسی­های حسابداری و حسابرسی، دوره 20، شماره 3، 26-1.

* پورزمانی، زهرا؛ جهانشاد، آزیتا؛ نعمتی، علی و فرهودی زارع، پروین. (1389). بررسی عوامل مؤثر بر ساختار سرمایه در شرکتها. پژوهشنامه حسابداری و مالی، 26-46.

* ستایش، محمدحسین و کارگر فرد جهرمی، محدثه. (1390). بررسی تأثیر رقابت در بازار محصول بر ساختار سرمایه. فصلنامه پژوهش های تجربی حسبداری مالی، سال اول، شماره اول، 10-31.

* گرد، عزیز؛ وقفی، حسام و فکوری، محسن. (1393). بررسی رابطه بین معیارهای اهرم مالی(ساختار سرمایه) و معیارهای ارزیابی عملکرد. دوره 4، شماره 3، 18-1.

* Aleebrahim, P. and Seyed abid.S (2014). The impact of capital structure on firm performance: An empirical investigation of ساختار و چرخه بازار restaurant firms. International Journal of Hospitality Management, 26(3)(3), 502-516.

* Bandyopadhyay, A., & Barua, N. M. (2016). Factors determining capital structure and corporate performance in India: Studying the business cycle effects. The Quarterly Review of Economics and Finance, 61, 160-172.

* Bandyopadhyay, A., and Barua, N. M.(2016). Factors Determining Capital Structure and Corporate Performance in India: Studying the Business Cycle Effects, Quarterly Review of Economics and Finance.

* Baum, C.F., Caglayan, M. & Rashid, A. (2016). Capital structure adjustments: Do macroeconomic and business risks matter?. Empirical Economics, Article not assigned to an issue – Online first article.

* Booth, L., V. Aivazian, A. Demirguc-Kunt & V. Maksimovic. (2001). Capital structures in developing countries. Journal of Finance. 55(1), pp. 87–130.

* Capon, N., Farley, J. U., & Hoenig, S. (1990). Determinants of financial performance: a meta-analysis. Management science, 36(10), 1143-1159.

* Casey, E. & O'Toole, C. (2014). Bank Lending Constraints, Trade Credit and Alternative Financing during the Financial Crisis: Evidence from European SMEs. Journal of Corporate Finance, 27, 173-193.

* Cook, D. & ساختار و چرخه بازار Tang, T. (2010). Macroeconomic conditions and capital structure adjustment speed. Journal of Corporate Finance 16 (1), 73-87.

* Dasgupta, S., & Titman, S. (1998). Pricing strategy and financial policy. Review of Financial Studies, 1(4), pp. 705-737.

* Fama, E. F., & French, K. R. (2002). Testing trade-off and pecking order predictions about dividends and debt. The review of financial studies, 15(1), 1-33.

* Ghosh, A., Cai, F., & Li, W. (2000). The determinants of capital structure. American Business Review, 18(2), 129.

* Modigliani, F., & Miller, M. (1958). The cost of capital, corporation finance and the theory of investment. American Economic Review. 48(3), 261–297.

* Myers, S. C. (1977). Determinants of corporate borrowing. Journal of Financial Economics. 5(2), 147-175.

* Nickell, P., Perraudin, W., & Varotto, S. (2000). Stability of rating transitions. Journal of Banking and Finance. 24(1-2), 203-227.

* Öztekin, Ö. & Flannery, M.J. (2012). Institutional determinants of capital structure adjustment speeds. Journal of Financial Economics, 103 (1), 88-112.

* Pettit, R.R. & Singer, R.F. (1985). Small business finance: A research agenda. Financial Management, 14 (3), 47-60.

رابطه بین ساختار سرمایه و چرخه های تجاری

در این تحقیق رابطه بین چهار مرحله چرخه‏های تجاری اقتصاد، شامل اوج، رکود، حضیض و رونق که از عوامل اقتصاد کلان به شمار می‏روند و ساختار سرمایه شرکت‏ها مطالعه شده‏است. همچین، اهمیت نسبی عناصر ثابت غیر قابل مشاهده خاص شرکت در تعیین ساختار سرمایه شرکت‏ها نیز بررسی شده‏است. برای انجام این تحقیق از نمونه‏ای متشکل از 247 شرکت مجزا، مشتمل بر 2,260 مشاهده شرکت-سال در طی دوره زمانی 90-1381و همچنین آزمون‏های رگرسیون ols و اثرات ثابت استفاده شده‏است. نتایج به دست آمده نشان داد که چرخه‏های تجاری از نظر آماری تاثیر معناداری بر ساختار سرمایه‏شرکت‏ها دارند. به این ترتیب که در مرحله اوج و رونق، شرکت‏ها از بدهی‏های بیشتری در ساختار سرمایه خود استفاده می‏کنند. در حالی که شرکت‏ها در مراحل رکود، تلاش می‏کنند، بیشتر از طریق حقوق مالکانه تامین مالی مورد نیاز خود را انجام دهند. در نهایت، در مرحله حضیض، شرکت‏ها تغییر مشهودی در ساختار سرمایه خود ایجاد نمی‏کنند. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد در نظر گرفت اثرات ثابت خاص شرکت‏ها می‏تواند اندکی بر قدرت توضیحی مدل‏های رگرسیونی ساختار سرمایه بیافزاید.

منابع مشابه

رابطه بین ساختار سرمایه و عملکرد شرکت ها (اثر چرخه تجاری) در بورس اوراق بهادار تهران

تشخیص عوامل مؤثر بر عملکرد شرکت و تحلیل آن در گذشته و پیش بینی این عوامل در آینده برای تصمیم گیری در عرصه مالی بسیار مهم است. از عوامل مهمی که در تعیین چگونگی عملکرد شرکت ها و مؤسسات نقش حیاتی را بازی می کنند، می توان به ساختار سرمایه و استراتژی شرکت ها اشاره نمود. هدف پژوهش حاضر، بررسی چگونگی تأثیرگذاری چرخه تجاری بر ساختار سرمایه شرکت ها و تأثیر ساختار سرمایه بر عملکرد آنهاست. در یک مطالعه.

رابطه بین ساختار سرمایه و چرخه عمر شرکت

مقاله حاضر به بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و چرخه عمر شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. متغیر مستقل تحقیق؛ ساختار سرمایه می باشد و متغیرهای وابسته شامل؛ سهام انتشاریافته، خالص بدهیها و سود انباشته می باشدو متغیر اندازه شرکت به عنوان متغیر کنترلی در نظر گرفته شده است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادکاوی صورتهای مالی می باشد. با استفاده از روش حذف سیستمات.

رابطه بین ساختار سرمایه و ساختار مالکیت

تحقیق‌پیش‌رو در نظر دارد رابطه بین ساختار سرمایه و ساختار مالکیت در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دهد. برای آزمون فرضیه با استفاده از روش آماری داده‌های پانل1، تلاش شد تا چهار الگو بر اساس متغیرهای تعریف‌ شده ارائه شود. نمونه آماری شامل 90 شرکت منتخب طی سال‌های 1382 تا 1387 در قالب یک تحقیق توصیفی- همبستگی، این رابطه را به منظور آگاه ساختن سرمایه‌گذاران و اع.

بررسی رابطه بین چرخه عمر شرکت و ساختار سرمایه در بورس اوراق بهادار تهران

با توجه به رقابتی بودن امروزه‌ی بازارها، تخصیص بهینه منابع جهت حفظ موقعیت و پیشرفت شرکت‌ها یک امر حیاتی و غیر قابل اجتناب می‌باشد. شرکت‌ها به منظور حداکثر کردن مطلوبیت در چرخه عمر خود سیاست‌های متفاوتی را اتخاذ می‌نمایند.هدف از انجام این مطالعه بررسی رابطه بین چرخه عمر شرکت و ساختار سرمایه آن می‌باشد. با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره داده‌های مربوط به 570 سال شرکت در بازه زمانی 1388 تا 13.

بررسی ارتباط بین نوع رشد و ساختار سرمایه واحدهای تجاری

هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین نوع رشد و ساختار سرمایه شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد. بدین منظور، شرکت‌ها به سه گروه رشد پایین، ترکیبی و بالا دسته‌بندی و آزمون‌های آماری برای هر یک به صورت جداگانه انجام شده است. داده‌های پژوهش از 940 مشاهده سال - شرکت طی سال­های 1383 تا 1392 استخراج شده است. برای تجزیه و تحلیل داده­ها و آزمون فرضیه­ها از الگوی رگرسیون خطی چند متغیره .

بررسی تأثیر رقابت بازار محصول بر رابطه بین ساختار سرمایه و عملکرد واحد تجاری

هدف پژوهش حاضر، پاسخ به این سؤال است که آیا رقابت در بازار محصول (در سطح صنعت) می­تواند میزان تأثیر اهرم مالی بر عملکرد را تغییر دهد. به عبارتی دیگر آیا تغییر میزان رقابت در بازار محصول می­تواند میزان تأثیر اهرم مالی بر عملکرد را تشدید کرده یا از آن بکاهد. به این منظور 133 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (در 6 صنعت) برای دوره زمانی 1390-1385 مورد بررسی قرار گرفت و جهت آزمون فرضیه­ها.

دوره های بازار یا سیکل بازار چیست؟

دوره های بازار یا سیکل بازار چیست؟

چرخه ها و دوره ها در تمام جنبه های زندگی انسان ها رایج هستند. از چرخه های کوتاه مدت مانند زندگی یک حشره در تابستان که تنها چند روز زندگی می کند تا چرخه زندگی یک سیاره که میلیاردها سال طول می کشد، متغیر است و زندگی انسان ها همواره افت و خیزهای مختلفی را تجربه می کند. بازارهای مالی نیز به همین شکل هستند و همواره محیط های تجاری از چرخه ها و سیکل های مختلفی تشکیل شده است؛ به همین دلیل در مبحث دوره های بازار یا سیکل های بازار به دنبال این هستیم تا شما را با این مفهوم کاربردی آشنا کنیم.

وقتی صحبت از سرمایه گذاری می شود، چیزی وجود دارد که همه باید بدانند. چیزی که سرمایه‌گذاران در طول شب‌های بی‌خوابی تکرار می‌کنند و چیزی که احتمالاً در وهله اول تصمیم شما برای سرمایه‌گذاری را نشان می‌دهد و آن هم این جمله است که می گوید: در بلند مدت، بازار بالا می رود.

البته، وقتی که بازارها 15 یا 20 درصد و یا حتی بیشتر هم سقوط می کنند، به ساختار و چرخه بازار راحتی می توان از آن چشم پوشی کرد. با این حال، خبرهای خوبی وجود دارد؛ به این معنا که سیکل ها و دوره های بازار نیز قبلا اتفاق افتاده است. تاریخ به طور مداوم به ما نشان می دهد که بازارها بهبود می یابند و روند صعودی دارند و فرصت های منحصر به فردی برای سرمایه گذاری زمانی که قیمت ها پایین هستند به ما می دهند.

آشنایی با دوره های بازار

قطعه شعر معروف که می گوید: دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور؛ کاملا نشان دهنده ی این نکته است که زندگی ما همواره در حال نوسان است و بازارهای مالی مخصوصا بازار سهام نیز از این مستثنی نیست؛ به این معنا که نه حس خوشی و پیروزی ناشی از کسب سودهای مکرر ماندنی است و نه حس ناامیدی و سرخوردگی ناشی از ضرر کردن و از دست دادن سرمایه.

یک واقعیت سرمایه‌گذاری را که اغلب فراموش می‌کنیم این است که نوسانات بازار، که به عنوان «نوسان‌پذیری» نیز شناخته می‌شود، می‌تواند در هر مرحله از دوره های بازار وجود داشته باشد. وقتی بازارها پایین می‌آیند، ما به سادگی متوجه آن می‌شویم زیرا ساختار و چرخه بازار از دست دادن پول احساسات بیشتری نسبت به کسب کردن سود ایجاد می‌کند.

در حالی که نوسانات دوره های بازار می تواند ناراحت کننده باشد، اجتناب ناپذیر است و هیچ کس نمی تواند زمان دقیق وقوع آن را پیش بینی کند. درک چگونگی عملکرد دوره های بازار می‌تواند به شما در حفظ دیدگاه خود در مواقع عدم اطمینان کمک کند تا بتوانید بر روی برنامه سرمایه‌گذاری و اهداف شخصی خود تمرکز کنید.

چرخه ها و دوره های بازار

سیکل ها و دوره های بازار در نمودار

مهم نیست که به چه بازاری اشاره می کنید، همه بازارهای مالی مراحل یکسانی را طی می کنند و چرخه ای هستند. به اینصورت که همه بازارها بالا می روند، به اوج می رسند، صعود می کنند و در اوج خوشی ها ساختار و چرخه بازار سقوط می کنند و پایین می آیند و پس از آن وقتی که یک چرخه بازار به پایان رسید، چرخه بعدی شروع می شود.

مشکل این است که اکثر سرمایه گذاران و معامله گران یا نمی دانند که بازارها چرخه ای هستند و یا اینکه فراموش می کنند که باید منتظر پایان فاز فعلی بازار باشند. چالش مهم دیگر این است که حتی زمانی که وجود چرخه‌ها را می‌پذیرید، تقریباً غیرممکن است که بالا یا پایین یکی را انتخاب کنید. اما اگر می‌ خواهید سرمایه‌گذاری یا بازده معاملاتی را به حداکثر برسانید، درک چرخه‌ها ضروری است. در اینجا چهار مؤلفه اصلی یک چرخه و دوره بازار و نحوه تشخیص آنها آورده شده است.

1. مرحله تراکم یا انباشت (Accumulation)

مرحله تراکم یا انباشت اولین مرحله از دوره های بازار است که می تواند برای یک سهم محدود و یا کلیت یک بازار، ایجاد شود. اگر به اسم این مرحله دقت کرده باشید، متوجه می شوید که این مرحله از روند و حرکت مشخصی تشکیل نمی شود؛ به این معنا که وقتی سرمایه گذاران اقدام به انباشت و خرید دارایی های مورد نظر خود می کنند، قیمت سهام و یا شاخص کل بازار در یک ناحیه و محدوده ی مشخصی نوسانات خود را انجام می دهد و این دارایی ها در بین خریداران و فروشندگان دست به دست می شوند و این معاملات بین خریداران و فروشندگان در این محدوده، تا وقتی ادامه پیدا می کند که یکی از سطوح سقف یا کف شکسته شود.

این مرحله پس از پایان یافتن سیکل قبلی بازار است و اصطلاحا خودی های شرکت، سرمایه گذاران مطلع از سهم مذکور، مدیرانی که پول های هوشمند در دست دارند و همچنین معامله گران حرفه ای و با تجربه شروع به خرید در این مرحله می کنند. لازم به ذکر است که در این مرحله، ارزش گذاری ها و قیمت سهم ها بسیار جذاب هستند ولی احساسات عمومی بازار همچنان منفی و نزولی است.

معمولا در این مرحله است که بسیاری از سهامداران خسته می شوند و اخبار منفی به طور مکرر ذهن سهامداران را آزار می دهد؛ در همین مرحله است که اغلب افرادی که مدت طولانی را در بدترین شرایط بازار نزولی بوده اند، ناامید می شوند و بقیه دارایی های خود را با اضطراب و سرخوردگی می فروشند. با این حال، در مرحله انباشت، قیمت‌ها آرام گرفته اند و برای هر فروشنده‌ای که احتیاج به پول دارد، کسی وجود دارد که سهام آن فرد را با قیمت متعادلی خریداری کند. لازم به ذکر است که در این مرحله احساسات کلی بازار شروع به تغییر از منفی به خنثی می کند.

به طور کلی می توان گفت که مرحله انباشت زمانی اتفاق می افتد که سرمایه گذاران با فکر اینکه بدترین حالت به پایان رسیده است و بازارها پایین آمده اند و اصطلاحا بازار اصلاح خود را انجام داده است و همچنین چشم انداز اقتصاد نیز خوب به نظر می رسد، دوباره شروع به خرید سهام می کنند.

2. مرحله روند صعودی (Mark-Up )

روندی صعودی در دوره های بازار

دومین مرحله از دوره های بازار، مرحله روند صعودی است؛ در این مرحله، بازار برای مدتی با ثبات بوده و روند صعودی خود را آغاز کرده است. اکثریت افراد باتجربه در حال سوار شدن بر این روند صعودی هستند. این گروه شامل تکنسین‌ها و معامله گران حرفه ای ساختار و چرخه بازار است که با دیدن پایین‌ترین قیمت‌ها و اوج‌های بالاتر بازار، متوجه می‌شوند جهت و احساسات بازار تغییر کرده است.

معمولا در این مرحله، اخبار و رسانه ها شروع به بحث در مورد احتمال پایان بدترین وضعیت می‌کنند. همانطور که این مرحله بالغ و فراگیر می شود، سرمایه گذاران بیشتری وارد بازار می شوند زیرا ترس از حضور در بازار با حرص و طمع بدست آوردن سودهای رویایی جایگزین می شود.

همانطور که این مرحله شروع به پایان می کند، اکثریت دیرهنگام جهش می کنند و حجم معاملات بازار به طور قابل توجهی افزایش می یابد. در این مرحله، نظریه احمق بزرگتر غالب است و قیمت ها رفته رفته بالاتر می رود و ارزش‌ها بسیار فراتر از هنجارهای تاریخی افزایش پیدا می کنند و منطق و عقل جای خود را به حرص و طمع می دهند. در حالی که اکثریت مردم با تاخیر وارد این بازار می شوند، پول هوشمند و خودی ها در حال تخلیه هستند.

اما وقتی که قیمت‌ها شروع به افت می‌کنند، آن دسته از افرادی که پیش از این در حاشیه نشسته‌ بودند، این را فرصتی برای خرید می‌دانند و به‌طور انبوه وارد بازار می‌شوند. قیمت ها آخرین حرکت خود را انجام می دهند، که در تحلیل تکنیکال به عنوان نقطه اوج شناخته می شود، زمانی که بیشترین سود در کوتاه ترین دوره های بازار اغلب اتفاق می افتد؛ اما چرخه به اوج نزدیک می شود و به دنبال آن احساسات در این مرحله از حالت خنثی به صعودی و به سرخوشی کامل حرکت می کند.

3. مرحله توزیع (Distribution)

مرحله توزیع

در مرحله سوم دوره های بازار، فروشندگان شروع به تسلط بر بازار می کنند. این بخش از چرخه با دوره ای مشخص می شود که در آن احساسات صعودی فاز قبلی به یک احساسات مختلط تبدیل می شود. قیمت‌ها اغلب می‌توانند در محدوده معاملاتی مشخص و تکراری، چند هفته یا حتی چند ماه درجا بزنند و نوسان کنند.

هنگامی که این مرحله به پایان می رسد، بازار جهت خود را معکوس می کند و الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال مانند الگوی سر و شانه و. تشکیل می شوند؛ لازم به ذکر است که مرحله توزیع را به عنوان مرحله بازگشت قیمت نیز نام گذاری می کنند و به طور کلی در فاز توزیع، افرادی که در مرحله اول (انباشت)، سهام مورد نظر خود را خریداری کرده اند، در این مرحله دارایی های خود را می فروشند و از بازار خارج می شوند.

ویژگی اصلی مرحله توزیع را افزایش حجم معاملات می توان دانست به طوریکه در این مرحله، تقاضا توان غلبه بر فشار عرضه را ندارد و هرچقدر که قدرت تقاضا زیاد می شود، در طرف مقابل نیز عرضه کنندگان کوتاهی نمی کنند؛ به همین دلیل، چونکه قدرت تقاضا از عرضه بیشتر نیست، قیمت های سهم ها افزایش پیدا نمی کند و فقط حجم معاملات به شکل چشمگیری افزایش پیدا می کند. در واقع می توان گفت که فاز توزیع مرحله ای است که قیمت ها در اوج خود هستند و بازار به آرامی شروع به تراز کردن و ثبات در عرضه و تقاضا می کند و میزان خرید و فروش نسبتاً مساوی در سراسر بازار مشاهده می شود.

4. مرحله روند نزولی (Mark-Down)

مرحله روند نزولی

چهارمین و آخرین مرحله در دوره های بازار، مرحله روند نزولی است؛ برای کسانی که در مرحله روند نزولی ساختار و چرخه بازار اقدام به خرید کرده اند، این فاز دردناک ترین فاز محسوب می شود. بسیاری از افراد بعد از اینکه ضرر سنگینی در این مرحله متحمل شدند، همچنان ادامه می دهند زیرا باقی مانده دارایی شان به علت افت قیمت ها، کمتر از چیزی است که قبلا انتظار داشته اند و رفتار این دسته از افراد را اصطلاحا شبیه دزد دریایی می دانند؛ به اینصورت که همانند یک دزد دریایی یک شمش طلا را در دست گرفته و از رها کردن آن به امید بهبود وضعیت و نجات خود، خودداری می کند.

روند نزولی مرحله نهایی یک دوره و چرخه بازار است که با فروش گسترده آغاز می شود، زیرا سرمایه گذارانی که در مرحله انباشت سهام خود را خریده اند و هم اکنون بازدهی خوبی از خریدهایشان کسب کرده اند، سعی می کنند سود خود را شناسایی کنند و از ضررهای مالی عمده جلوگیری کنند. لازم به ذکر است که این نگهداری دارایی تنها زمانی اتفاق می افتد که بازار 50 درصد یا بیشتر سقوط کرده باشد، به این معنا که بسیاری از این افراد در مرحله توزیع یا ابتدای روند نزولی، سهام خود را خریده اند و یا در ادامه خیلی زود سهام خود را در ضرر سنگین می فروشند و یا اینکه پس از مدتی نگهداری از دارایی هایشان تسلیم می شوند.

این مرحله از دوره های بازار یک سیگنال خرید برای سرمایه گذاران حرفه ای و با تجربه است که آن را به عنوان نشانه ای برای پایین آمدن قیمت ها می دانند اما نکته تلخ این است که، این سرمایه گذاران جدید هستند که سهام سرمایه گذاران خسته شده را در مرحله انباشت بعدی خریداری می کنند و از افزایش قیمت بعدی بهره برداری می کنند.

زمان بندی چرخه بازار

زمان بندی چرخه ها و دوره های بازار

بسته به بازار مورد نظر و استراتژی و افق زمانی که سهامداران دارند، دوره های ساختار و چرخه بازار بازار می تواند از چند هفته تا چند سال طول بکشند. به عنوان مثال یک معامله گر روزانه که از نمودارهای چند دقیقه ای استفاده می کند، ممکن است چند چرخه کامل یا بیشتر را در یک روز ببیند، در حالی که برای یک سرمایه گذار بلند مدتی، یک چرخه ممکن است چند سال طول بکشد.

سرمایه گذاران مخالف

اگرچه همیشه واضح نیست، که به طور دقیق سیکل ها و دوره های بازار در چه جاهایی اتفاق می افتند، اما برای پول هوشمند، مرحله انباشت زمان خرید است زیرا ارزش سهم ها متوقف شده اند و قیمت ها نیز مناسب هستند. کسانی که بر احساسات خود غلبه می کنند و در مواقعی که همه ترسیده اند، آن ها اقدام به ساختار و چرخه بازار خرید می کنند، سرمایه‌گذاران مخالف نامیده می‌شوند، زیرا برخلاف احساسات رایج بازار در آن زمان حرکت می‌کنند.

همین افراد به عنوان خریداران سهام، وارد مرحله نهایی افزایش قیمت می شوند که به اوج خرید سهم معروف است. این زمانی است که قیمت ها سریع‌ترین صعود را دارند و احساسات بیشترین تاثیر را دارند، به این معنی که بازار برای معکوس شدن آماده می‌شود. اما این افراد با تجربه و تخصصی که دارند، معمولا بر احساسات خود غلبه می کنند و در اوج های قیمتی که اکثر فعالان بازار به شدت به روند صعودی خوش بین هستند، اقدام به فروش سهام و خارج شدن از بازار می کنند.

باید خاطر نشان کرد که سرمایه گذاران باهوشی که بخش های مختلف دوره های بازار را می شناسند، بیشتر می توانند از آنها برای کسب سود استفاده کنند. آنها همچنین کمتر ممکن است فریب بخورند و در بدترین زمان ممکن خرید کنند.

بهترین راه در برخورد با چرخه های بازار

سیکل ها و دوره های بازارهای مالی

برای کسب بهترین عملکرد در برخورد با چرخه ها و دوره های بازار، این جمله را بارها با خود تکرار کنید که می گوید: تاریخ دوباره تکرار می شود. به این معنا که شما به عنوان یک معامله گر یا یک سرمایه گذار، همواره باید از چرخه ها و سیکل هایی که در گذشته شکل گرفته است، درس بگیرید.

عوامل بی شماری بر چرخه ها و دوره های بازار تأثیر می گذارند. برخی از آنها راحت تر از سایر موارد دیده می شوند. معمولاً، تا زمانی که نتوانیم به گذشته نگاه کنیم و نتوانیم ویژگی های شروع و پایان هر مرحله قبلی را به وضوح شناسایی کنیم، سردرگم خواهیم بود. علاوه بر موارد گفته شده، داشتن استراتژی شخصی در معاملات خود بسیار اثر گذار است؛ به این صورت که داشتن یک برنامه سرمایه‌گذاری برای اهداف در نظر گرفته شده بسیار لازم است و از همه مهم تر پایبندی به این استراتژی معاملاتی است که شما را در برابر نوسانات و چرخه های بازار مقاوم می کند.

جمع بندی

افت و خیز و نوسانات قیمتی، ذات بازار سرمایه است و همین نوسانات و کاهش و افزایش قیمت هاست که این بازار را برای بسیاری از معامله گران جذاب می کند. اغلب آشفتگی ها و استرس های وارد شده بر سهامداران در بازار بورس، ناشی از این نکته است که آن ها، همواره دوست دارند بازارها روند صعودی خود را داشته باشند، بدون اینکه بازار اصلاح کند. طبق مواردی که در بخش های بالاتر به آن اشاره کردیم صعودهای مداوم و همیشگی، هیچوقت اتفاق نمی افتند و همچنین در طرف مقابل نیز بازارها همیشه نزولی نیستند و هر سقوطی، به دنبال خود صعود دیگری را در پیش دارد.

بنابراین دانستن این نکته که بازار بورس همواره دارای چرخه ها و دوره های پر از نوسان است، بسیاری از مشکلات را حل می کند و دیدگاه مناسبی به معامله گران و سرمایه گذاران می دهد.

ساختار بازار صنعت رسانه

از آن‌جایی که صنعت رسانه، یک صنعت جدید و در حال معرفی کردن مراحل اولیه‌ چرخه‌ حیات خود است، بسیاری از ورودی‌ها در این صنعت در حال شکل‌گیری است، به گونه‌ای که شرکت‌ها نسخه‌های بسیار گوناگونی از محصولات صنعتی را پیشنهاد می‌کنند، نرخ نوآوری محصول بالاست و سهام بازار به سرعت در حال تغییر است. هم‌چنین با گذشت زمان، به علت سودآوری محتمل و بالای این صنعت، رقابت در حال افزایش است.

  • هانزون کراننبرگ، آنلیز هگنبرگ، ترجمه: سرور قاضی زاده هاشمی
  • 1396-05-24 16:17:00
  • کد مطلب : 3954
  • نسخه چاپ
  • https://hamshahritraining.ir/3954

ساختار بازار صنعت رسانه

اشاره:«مسائلی در باب ساختار بازار رسانه»، عنوان فصل 15 از کتاب «مدیریت شرکت‌های رسانه ای و صنایع وابسته» است که در ادامه، بخش اول این فصل با عنوان «ساختار بازار صنعت رسانه» از نظرتان می‌گذرد.

چگونه شرکت‌های رسانه‌ای و ساختارهای بازار صنعت رسانه در طول زمان تغییر کردند؟ این سوال، سوال اصلی این فصل است. از آن‌جایی که صنعت رسانه، یک صنعت جدید و در حال معرفی کردن مراحل اولیه‌ چرخه‌ حیات خود است، بسیاری از ورودی‌ها در این صنعت در حال شکل‌گیری است، به گونه‌ای که شرکت‌ها نسخه‌های بسیار گوناگونی از محصولات صنعتی را پیشنهاد می‌کنند، نرخ نوآوری محصول بالاست و سهام بازار به سرعت در حال تغییر است. هم‌چنین با گذشت زمان، به علت سودآوری محتمل و بالای این صنعت، رقابت در حال افزایش است. این صنعت سعی در توسعه دادن خروجی‌های خود و انواع محصولات و در عین حال کاهش قیمت‌ها دارد. زمانی که طراحی یک محصول مورد قبول واقع می‌شود و محصول استانداردسازی می‌شود، شرکت‌های صنعتی عموما نسبت به قیمت‌ و هزینه آگاهانه عمل می‌کنند. در نتیجه، فعالیت‌های نوآورانه‌ بسیاری از شرکت‌ها رفته رفته به نوآوری محصول به محصول تغییر می‌یابد. ظهور اقتصاد صرفه به مقیاس [1] در تولید، فروش و R&D منجر به افزایش چشمگیر تمرکز در بازار می‌شود. شرکت‌هایی که نتوانند خود را با این تغییرات تطابق دهند، ورشکست می‌شوند. در طول تکامل بسیاری از صنعت‌های رسانه‌ای، ممکن است دوره‌ای ناکام تجربه شود که باعث کاهش تعداد شرکت‌ها می‌شود. سپس این صنعت به دوره بلوغ می‌رسد، مرحله‌ای که وارد شدن به آن دشوار است، چون محیط رقابتی صنعت رسانه نسبتا ثابت و پایدار شده است. شرکت‌های باقی‌مانده سودآوری بالایی دارند و اغلب مشتریان وفاداری به دست آورده‌اند. از این رو، ویژگی صنعتی در طول زمان با دست به دست شدن تغییرات در ساختار بازار تکامل می‌یابد. فرآیند تکاملی زمانی صورت می‌گیرد که بین شکل‌های مختلف شرکت یکی از آن‌ها انتخاب شود، شرکتی که دارای ایده‌های مختلف باشد، محصولات و خدمات مختلف تعبیه شده‌ای خواهد داشت که بتواند آنها را به مشتریان خود ارائه‌ نماید. (Geroski، 1991،ص.264 را مشاهده کنید).

در این فصل تعدادی از نظریه‌ها ارائه می‌شود که تکامل صنعت رسانه‌ را توضیح می‌دهد. ما در مورد عامل‌های عمومی بحث خواهیم کرد که به ورود، وجود و شانس زنده‌ماندن شرکت‌ها در صنعت‌های رسانه‌ای کمک می‌کند. شرکت‌های تازه وارد و شرکت‌های فعلی را در نظر گرفته‌ایم و اثر رفتار آن‌ها را بر روی ساختار بازارهای موجود بررسی خواهیم کرد. ما نقطه ‌نظرات تئوری را در کنار نمونه‌های زیادی از صنعت رسانه تشریح خواهیم کرد. این بحث را با خلاصه‌ای از چرخه حیات صنعت رسانه و ویژگی‌های کلی صنعت‌های رسانه‌ای شروع می‌کنیم. سپس ایده‌های مربوط به دو گروه از نظریه‌های اقتصادی رفتار سازمانی را ارائه می‌دهیم که بر درک پویایی تکامل صنعتی تمرکز دارد: اکولوژی سازمانی (OE) و سازمان‌های صنعتی (IO). به طور کلی، اکولوژیست‌های سازمانی به دنبال شباهت‌های عمومی هستند، در حالی که محققان IO بر روی تفاوت بین آن‌ها در صنعت تمرکز دارند. هر دو دیدگاه مفید هستند و سعی در درک پویایی صنعت رسانه دارند. بر اساس درک توسعه یافته، در مورد پیامدهای توسعه و ویژگی‌های مربوط به صنعت رسانه بحث می‌کنیم، هم‌چنین تحقیقات آتی در این زمینه را جهت‌دهی خواهیم کرد.

چرخه حیات صنعتی مربوط به صنعت‌های رسانه‌ای

صنعت‌های رسانه‌ای همانند بسیاری از صنعت‌ها معمولا در طی مسیر تولد/معرفی/رشد/رسیدن به بلوغ و زوال تدریجی تکامل می‌یابد. بنا بر تجربه‌های صنعتی، به دست آوردن موفقیت در هر کدام از این مراحل منجر به ایجاد تغییر در فروش، هزینه‌ها، سودآوری مشتریان و رقابت بین آن‌ها می‌شود. این تغییرات در تمام صنعت‌ها رایج هستند. شناخت موقعیت یک صنعت در چرخه‌ حیات صنعتی به درک پویایی ساختار بازار جهت ورود، خروج، الگوهای بقاء شرکت کمک می‌کند. جدول 15.1 برخی از توسعه‌های اصلی در مراحل مختلف چرخه‌های حیات صنعت رسانه را نشان خواهد داد.

فاز اولیه‌ آن بوسیله‌ پایین بودن حجم تولیدات خروجی با هزینه‌ بالا شناخته می‌شود. سود به علت پایین بودن میزان فروش به مشتری منفی است، این محصولات تنها توسط نوآوران شناسایی می‌شود. علاوه بر این، میزان عدم قطعیت بالاست چون بازار بالقوه برای ارائه این دسته از محصولات شفاف نیست و پیش‌بینی‌های انجام شده بر روی موفقیت بالقوه آن بسیار متغیر است. به عنوان نمونه‌ای مهم می‌توان به کسب و کار ویدیو‌های آنلاین اشاره کرد.

موفقیت این مرحله منجر به ورود سریع شرکت‌های جدید به بازار می‌شود که سریعا می‌توانند به فروش بالایی دست یابند و سودآوری در این صنعت را افزایش می‌دهند. بازارهای مربوطه شفاف‌تر می‌شوند، رفته رفته میزان عدم قطعیت کاهش می‌یابد، طراحی محصولات سودآور نیز استانداردسازی می‌شود. خروجی به سرعت جهت پاسخ‌دهی به طراحی محصولات جدید شناخته شده و تقاضاهای برآوردنشده بازار رشد می‌کند. در این مرحله، شرکت‌های صنعتی عموما نسبت به قیمت و هزینه‌ها آگاه هستند که منجر به انتقال نوآوری از محصول به فرآیند می‌شود. به عنوان نمونه می‌توان به تلویزیون‌های ماهواره‌ای، رسانه‌های آنلاین و چندرسانه اشاره کرد که در این مرحله رشد کردند.

زمانی که صنعت به بلوغ برسد شرکت‌هایی که نتوانند خود را با این تغییرات وفق دهند، ورشکست خواهند شد، دوره‌ لرزشی است که در آن تعداد شرکت‌های فعال در این صنعت به طرز قابل توجهی کاهش می‌یابد. سپس حجم فروش به نقطه اوج خود می‌رسد. در این مرحله هنوز سودآوری بالاست چون بازار رسانه‌ بالغ رو به رشد است تا زمانی که به یک نرخ قابل تنظیم و پیش‌بینی شده برسد. محصولات و خدمات رسانه‌ای برای مشتریان و تامین کننده به خوبی شناخته شده است. سهام‌های بازار به آرامی در حال تغییر هستند و مانع‌های ورود و خروج از این صنعت بالاست. بسیاری از رسانه‌های چاپی (کتاب‌ها و مجلات) در مرحله بلوغ قرار دارند. چرخه‌ حیات صنعت آن‌ها یکی از طولانی‌ترین چرخه‌های شناخته شده از صنعت‌های تولید کننده می‌باشد (پیکارد،2002)

مرحله‌ بعدی چرخه حیات ناتمام است. در آینده با کاهش تقاضا، تعداد شرکت‌ها کاهش می‌یابد. این توسعه نشان‌دهنده‌ به پایان رسیدن صنعت است.

بازار درمورد برخی از صنایع دیدگــاه اشتباهــــی دارد/نرخ دستوری فروش مانع از اصلاح ساختار است/ حذف ارز ترجیحی با این شرایط فایده‌ای ندارد!

 بازار درمورد برخی از صنایع دیدگــاه اشتباهــــی دارد/نرخ دستوری فروش مانع از اصلاح ساختار است/ حذف ارز ترجیحی با این شرایط فایده‌ای ندارد!

کارشناس بازار سرمایه گفت: سازوکارهای نظارتی، قیمت‌های دستوری و. باعث اختلال در نظام آزادسازی قیمت‌ها می شود؛ قرار بر این بوده که مردم فشار اقتصادی را تحمل کرده و در عوض این ساختار و چرخه فسادزا تصحیح بشود اما اکنون قیمت‌ مواد اولیه آزاد و یا چند مرتبه افزایش پیدا کرده اما در خصوص نرخ فروش سازوکار معیوب گذشته همچنان باقی مانده است؛ این اقدام تنها برای مدتی بار ارز ۴۲۰۰ تومانی از دوش دولت بر می دارد و بعد از گذشت یک بازه زمانی همان چرخه معیوب و فسادزا تکرار شده و با مشکلات گذشته مجددا رو به رو می شویم.

مجتبی سلطانی مدیرعامل شرکت بورسار و تحلیلگر ارشد بازار سرمایه در گفت و گو با زهرا فعله گری خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد اظهار کرد: در هفته‌های اخیر بازار کمی تخمین‌های جو زده‌ای داشت اما اندک اندک دیدگاه‌ها عادلانه و منطقی‌تر شده و به نظر می رسد با پیش رو بودن فصل مجامع، ریسک بازار با سودهای تقسیمی وکاهش p/e، کاسته شود و شرایط برای سرمایه گذاری معقول مهیا بشود.

تحلیلگر بازار سرمایه ادامه داد: عرضه‌های روزهای اخیر طبیعی بوده چراکه بسیاری از نمادها رشد خوبی را پشت سر گذاشتند و برخی از سهامداران ترجیح به شناسایی سود دارند. از طرفی با شنیده شدن اخبار مثبت از مذاکرات برجامی، بازار کمی محتاط عمل می کند.

وی اضافه کرد: علاوه بر این موضوع، بازار درمورد برخی از صنایع دیدگاه اشتباهی دارد و باید این نگرش اصلاح بشود؛ به طور نمونه با هر افزایش نرخی لزوما سودسازی نیز افزایش پیدا نمی‌کند و به نظر می رسد در بعضی از صنایع آزادسازی نرخ‌ها باعث چالش در آنها شده است چراکه آزادسازی باید در هر دو طرف معادله انجام بشود؛ از این رو اگر قیمت مواد اولیه آزاد می شود، همزمان با آن نیز باید نرخ‌های فروش آزاد بشود.

سلطانی در تکمیل سخنان خود افزود: اگر قیمت مواد اولیه آزاد بشود اما قیمت فروش دستوری بماند احتمال اینکه حاشیه سود به شدت کاهش پیدا کند و یا حتی شرکت‌ها زیان‌ده بشوند وجود دارد و به مراتب ریسک سرمایه گذاری در این صنایع افزایش پیدا می کند.

وی تصریح کرد: سازوکارهای نظارتی، قیمت‌های دستوری و. باعث اختلال در نظام آزادسازی قیمت‌ها می شود؛ قرار بر این بوده که مردم فشار اقتصادی را تحمل کرده و در عوض این ساختار و چرخه فسادزا تصحیح بشود اما اکنون قیمت‌ مواد اولیه آزاد و یا چند مرتبه افزایش پیدا کرده اما در خصوص نرخ فروش سازوکار معیوب گذشته همچنان باقی مانده است؛ این اقدام تنها برای مدتی بار ارز ۴۲۰۰ تومانی را از دوش دولت بر می دارد و بعد از گذشت یک بازه زمانی همان چرخه معیوب و فسادزا تکرار شده و با مشکلات گذشته مجددا رو به رو می شویم. اگر قرار بر اصلاح ساختارهای اشتباه بوده باید یکبار برای همیشه زیرساخت و الزامات آن اجرایی بشود و بگذاریم بازار تعیین کننده نرخ‌ها باشد.

تحلیلگر بازار سرمایه با تاکید بر اینکه با شرایط فعلی آزادسازی ارز برای تمامی صنایع امری سودساز و مطلوب نیست، گفت: برخی از صنایع همچون زارعتی‌ها و غذایی‌ها تحت تاثیر انتخاب نیمه کاره دولت قرار گرفته اند و برخی از صنایع همانند مرغداری‌ها با شرایط فعلی و وجود نرخ فروش دستوری حاضر به تداوم فعالیت خود نیستند.

سلطانی گفت: به نظر می رسد که شرایط کاملا غیرمنصفانه است چراکه قیمت نهاده و مابقی عوامل افزایش یافته اما در بهای تمام شده محصولات قیمت‌گذاری انجام می شود.

وی ابراز کرد: اگر بازار از این قیمت ها استقبال نکند، مصرف شدیدا کاهش می‌یابد و کاهش مصرف باعث افزایش هزینه ها می شود و به این ترتیب ساختار معیوب تداوم پیدا می کند.

تحلیلگر بازار سرمایه مطرح کرد: بازار سهام باید تحلیل پذیر باشد و فعالان اقتصادی توان پیش بینی عوامل تاثیرگذار در صنایع را داشته باشند و با اقداماتی نظیر قیمت گذاری دستوری، هزینه تمام شده را افزایش می دهیم.

سلطانی بیان کرد: قیمت‌های جهانی تا ابد در اوج نمی‌ماند و امکان کاهش نرخ آنها وجود دارد اما وجود قیمت دستوری باعث کاهش مصرف و حتی کاهش سرمایه گذاری و تولید می شود چراکه با توجه به هزینه‌های سربار و هزینه‌های مالی شرکت‌ها همچون نیروی انسانی و. سودآوری شرکت‌ها تحت الشعاع قرار می گیرند و این موضوع می تواند تهدید جدی برای صنایع باشد.

وی مطرح کرد: با تصحیح ساختارهای معیوب، شرکت‌های قوی توان توسعه دارند و در این چرخه شرکت‌هایی که راندمان آنها ضعیف و یا مدیریتی ناکارا داشته‌اند توان تداوم فعالیت را نخواهند داشت و با حذف شدن آنها در این چرخه، فرصت برای شرکت‌های توانمند و با راندمان بالا فراهم شده و اقتصاد کشور از شکنندگی به دور خواهد شد. بی شک هر تغییری، تبعاتی را به دنبال دارد اما باید آگاه باشیم که این تبعات در نهایت به نفع اقتصاد، تولیدکننده و مصرف کننده است.

سودسازی پالایشی‌ها چه می شود؟

تحلیلگر بازار سرمایه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به افزایش عرضه در گروه پتروپالایشی‌ها و برآورد نشدن سود کافی در این صنایع گفت: بد بودن گزارش‌های پالایشی‌ها در گزارش‌های اولیه مجامع مسبوق به سابقه بوده و انتظار می رود با مشخص شدن نرخ‌ها گزارش‌های حسابرسی شده نمادهای این شرکت‌ها وضعیت بهتری پیدا کنند.

وی ادامه داد: نرخ‌های برآورد شده از نفت خام و فرآورده‌های نفتی در زمستان اعداد بالایی بوده و انتظار می رود که سودسازی خوبی داشته باشند اما مشخض نبودن نرخ‌ها ریسک پالایشی‌ها را افزایش داده است و به همین خاطر بازار نسبت به نمادهای این شرکت‌ها محتاط عمل می‌کند.

تحلیلگر بازار سرمایه بیان کرد: این نرخ‌ها دیر یا زود اعلام می‌شود و اگر دولت دستکاری خاصی در اعداد آن نداشته باشد نگرش بازار نسبت به آنها تغییر کرده و مورد استقبال سهامداران قرار می‌گیرند اما پیشنهاد می‌شود یکبار برای همیشه این ریسک برطرف بشود و با اعلام فرمول مشخصی برای نرخ‌ها، تمامی افراد بتوانند برآوردی از آن داشته باشند؛ اگر سایه این ریسک از سر این صنعت کم بشود می توانیم شاهد دوره طلایی توسعه شرکت‌ها باشیم.

سلطانی گفت: اگر سودهای ساخته شده این صنعت به واسطه نرخ گذاری نامنصفانه در زمان رونق کاهش پیدا کند، شرکت ها دیگر امکان توسعه برنامه‌های خود را نخواهند داشت و زمانی که نفت و یا کامودیتی ها اصلاح قیمتی داشته باشند و تجهیزات پالایشی ها مستهلک بشود توان سرمایه گذاری خود را از دست می دهند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.