ارزش آتی چیست؟
F = فیوچر p= پرایس
3- ارزش فعلی خالص (NPV ) : از تفاضل جریانهای نقدی ورودی و خروجی بدست می آید و به طریقه زیر محاسبه میگردد.
جریان نقدی خروجی - جریان نقدی ورودی = ارزش فعلی خالص (NPV )
نکته : اگر NPV مثبت باشد یعنی جریان نقدی ورودی بیشتر از جریان نقدی خروجی است و پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است و برعکس.
مثال : اگر سرمایه گذاری اولیه (I ) 000/000/1 ریال و عمر شرکت (n ) 10 سال و جریان نقدی ورودی به صورت سالیانه 000/300 ریال و نرخ بازده (i) 12% باشد مطلوب است محاسبه NPV :(226/903)
Fc = جریان نقدی ورودی
4- شاخص سود آوری(PI):میزان سود آوری یک پروژه را نشان می دهد و از فرمول محاسبه می گردد . هرچه شاخص سودآوری بزرگتر باشد آن پروژه برای سرمایه گذاری مطلوب تر است .
مثال: با توجه به مثال فوق شاخص سودآوری شرکت برابر است با:
مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/20 ریال و جریان نقدی سالیانه 000/000/7 و هزینه سرمایه 10% و عمر شرکت 4 سال باشد مطلوب است :
الف) محاسبه NPV (780/204/15 - )
مثال: اگر سرمایه گذاری اولیه 000/000/2 و عمر شرکت 6 سال و نرخ بازده 20% و جریان نقدی ورودی 000/250 باشد مطلوب است الف) NPV ( 008/916/1- ) ب) PI ( 04/0)
تجزیه وتحلیل نقطه سربه سر:نقطه سر به سر سطحی از میزان تولید و فروش را نشان می دهد که در آن نه سودی وجود دارد و نه زیانی . برای تعیین نقطه سر به سر هزینه ها به دو دسته تقسیم می شوند الف) هزینه ثابت (Fc) که این هزینه ها هیچ گونه ارتباطی با میزان ارزش آتی چیست؟ تولید ندارند مانند هزینه اجاره .ب) هزینه های متغیر(Vc) که متناسب با حجم تولید تغییر می کنند یعنی هرچه تولید بیشتر باشد هزینه های متغیر هم بیشتر خواهند بود مانند خرید مواد اولیه تولید . برای محاسبه نقطه سر به سر هم از فرمول ریاضی و هم از روش نموداری استفاده می شود . از طریق فرمول ریاضی نقطه سر به سر برابر است با : که در این فرمول Q برابر با تعداد تولید و P برابر است با قیمت(پرایس) .
درآمدها = هزینه ها
مبلغ × تعداد = هزینه ثابت + هزینه متغیر
مثال: یک شرکت تولیدی در زمینه خودکار که مجموع هزینه های ثابت آن 000/000/51 ریال است و بهای فروش هر خودکار 25000 ریال و هزینه متغیر هر خودکار 15000 در نظر گرفته است مطلوب است تولید در نقطه سر به سر:
فروش S= P × Q S=000/500/127= 5100×25000
مثال: اگر هزینه ثابت 000/000/24 و هزینه متغیر 000/6 و تعداد کالا 000/4 باشد مطلوب است تعیین قیمت هر کالا:
نقطه سربه سر نقدی :نقطه سر به سر نقدی مشابه نقطه سر به سر کالاست با این تفاوت که در نقطه سر به سر نقدی تمام هزینه های ثابت F c نباید به صورت نقد پرداخت شوند بنابراین هزینه های غیر نقدی را از هزینه ثابت کسر خواهیم کرد . نقططه سر به سر نقدی از نقطه سر به سر معمولی (کالا) کمتر است ( بخاطر کسر استهلاک از صورت فرمول) :
مثال: اگر جمع هزینه های ثابت 000/000/5 ، استهلاک 000/200 ریال و قیمت کالا 2500 و هزینه های متغیر 1500 ریال باشد مطلوب است تعیین نقطه سربه سر نقدی و فروش :(4800 و 000/000/12)
مثال : اگر هزینه ثابت مالی 000/000/1 ریال و هزینه های ثابت عملیاتی 000/500/2 ریال باشد و قیمت کالا 100 و هزینه متغییر 500 ریال و تعداد کالا 200 باشد مطلوب است میزان استهلاک :(000/490/3)
محاسبه نقطه سر به سر از روش نموداری :
مثال: اگر بهای فروش2000 ، هزینه متغیر هر واحد کالا 1000 و هزینه ثابت 000/000/10 ریال باشد مطلوب است نقطه سر به سر از طریق نمودار:
انواع اهرمها: هزینه های ثابت شامل هزینه های ثابت عملیاتی و هزینه های ثابت مالی است.
اهرم عملیاتی: تأثیر هزینه های ثابت عملیاتی را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:
اهرم مالی: تأثیر هزینه های ثابت را بر سود شرکت نشان می دهد و از فرمول زیر محاسبه می شود:
اهرم ترکیبی :که معیاری از ریسک کلی شرکت است از حاصل ضرب اهرم مالی در اهرم عملیاتی بدست می آید:(DCL )
مثال:اگرتعداد کالا 3000 ، قیمت کالا 2500 ، هزینه متغیر هر واحد 1000 ، هزینه های ثابت عملیاتی(Fc) 000/000/3 و هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/1 ریال باشد مطلوب است :
الف ) اهرم عملیاتی (3) ب) اهرم مالی(3) ج) اهرم ترکیبی(9)
مثال: اگر هزینه های ثابت عملیاتی (Fc) 000/000/80 ، هزینه های ثابت مالی(Ic) 000/000/16 ، سطح تولید فعلی(Q) 2000 واحد ، فروش 000/000/200 و هزینه های متغیر 000/000/40 ریال باشد مطلوب است:
الف)درجه اهرم مالی ب) درجه اهرم عملیاتی ج) درجه اهرم ترکیبی
سهام: شرکتهای سهامی قادر به انتشار سهام ممتاز یا عادی و یا هر دو می باشند . سهام ممتاز سهامی هستند که نسبت به سایر انواع سهام دارای امتیازاتی از قبیل:
1. اولویت در دریافت سود
2. اولویت در دریافت مبلغ اسمی سهام
3. داشتن حق رأی بیشتر
سهام ممتاز زمانی منتشر می شوند که درجه اهرم مالی شرکت و یا هزینه های سهام عادی درحد بالایی باشند.
انواع سهام ممتاز : سهام ممتاز شامل:
1. سهام قابل تبدیل در مقابل سهام غیر قابل تبدیل در این نوع سهام ، سهام ممتاز می تواند به دیگر انواع سهام تبدیل شوند ولی سهام غیر قابل تبدیل چنین ویژگی را ندارند.
2. سهام جمع شونده در مقابل سهام غیر جمع شونده: در این نوع سهام سود پرداخت نشده سال یا سالهای گذشته یا به عبارتی سود معوقه باید قبل از توزیع سود سهامداران عادی پرداخت گردد.
3. سهام با مشارکت در مقابل سهام ممتاز بدون مشارکت: اگر سود اعلام شده شرکت از میزانی که بطور معمول به سهامداران عادی و ممتاز پرداخت می گردد بیشتر باشد در باقیمانده سود مشارکت دارند (مشارکت در میزان سود بر اساس ارزش اسمی صورت می گیرد)
مثال: شرکتی دارای 60000 سهم ممتاز جمع شونده به مبلغ اسمی 1500 ریال و نرخ آن 24% باشد که سود سالهای 89 و 90 به سهامداران پرداخت نشده باشد و در سال 91 میزان کل سود پرداختی شرکت به سهامداران ممتاز برابر است با:
000/200/43 = 2 × 24% × 000/000/90 = 1500 ×000/60 = سود معوقه (سود انباشته)
000/600/21 = 1 ×24% × 000/000/90 = 1500 × 000/60 = سود سال جاری
000/800/64 = 000/600/21 + 000/200/43 = کل سود پرداختی به سهامداران ممتاز
مثال: شرکتی در نظر دارد 5000 سهم ممتاز با سود انباشته(جمع شونده) به ارزش اسمی هر سهم 000/10 با نرخ 15% منتشر نماید ، سود این سهام به مدت 3 سال پرداخت نشده است ، امسال سالی سود آور است و شرکت در نظر دارد تمامی تعهدات خود را در زمینه سود انجام دهد . شرکت بابت سهام ممتاز چقدر سود باید پرداخت نماید: (000/000/30)
مثال برای سهام با مشارکت: اگر شرکتی 000/000/50 ریال سود داشته باشد و 000/10 برگه سهام ممتاز 000/10 ریالی با نرخ 20% و 000/40 برگه سهام عادی 2000 ریالی با نرخ 15% منتشر کرده باشد میزان سود پرداختی به سهامداران ممتاز و عادی را بطور جداگانه محاسبه کنید(سهام ممتاز از نوع با مشارکت است)
سود سهام ممتاز و عادی
000/000/20 = 20% × 000/10 × 000/10
000/000/12 = 000/2 × 000/40
سهم باقیمانده سود سهام ممتاز مشارکتی
مثال:اگر سهام ممتاز با مشارکت 00/20 برگه 1500 ریالی با نرخ سود 14%و سهام عادی 000/5 برگه به ارزش اسمی 2000 ریال با نرخ 14% باشد . و مجموع سود شرکت 000/000/60 ریال باشد مطلوب است :
مقدار سود سهام ، سهامداران ممتاز و عادی (000/000/45 و000/000/15)
مثال: شرکتی 5000 برگه سهام ممتاز جمع شونده با مشارکت را به ارزش هر برگ 15000 ریال با نرخ 18% و 10000 سهم عادی 7000 ریالی با نرخ 20% را بین سهامداران توزیع می کند اگر میزان سود اختصاصی 60000000 ریال باشد مطلوب است تعیین سود به سهامداران ممتاز و عادی (2 سال سود پرداخت نشده است)
جواب : ممتاز ( 827/344/42) عادی(173/655/16)
مثال:شرکت آلفا سهام ممتاز غیر جمع شونده با مشارکت به تعداد 6000 برگه 200 ریالی با نرخ 10% که سه سال سود پرداخت نشده و 8000 سهام 300 ریالی با نرخ 20% دارد اگر کل سود 40000000 ریال باشد مطلوب است سهم هر یک از سهام ؟ جواب: ممتاز ( 332/253/13) عادی ( 668/746/26)
تجزیه سهام: در تجزیه سهام که به آن سود سهمی یا سهام جایزه می گویند . تعداد سهام افزایش می یابد و به همان اندازه ارزش سهام کاهش می یابد افزایش تعداد با کاهش ارزش سهام خنثی شده و در مجموع هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.
مثال: شرکتی 1500 برگه 1200ریالی منتشر کرده است اگر تجزیه سهام 1به 3 باشد تعداد سهام جدید و ارزش هر برگه و ارزش اسمی برابر است با .( تعداد سهام 4500 و ارزش هر سهم 400 و ارزش اسمی 1800000)
مثال: شخصی مالک 20%سهام یک شرکت است ارزش هر سهم در بازار 500 ریال است مطلوب است تعداد سهام و ارزش سهام شخص را در صورتی که تجزیه 1 به 2 صورت گیرد ( شرکت 10000 سهام عادی دارد)
جواب ( تعداد سهام 4000 و ارزش سهام بعد از تجزیه 1000000)
معکوس تجزیه سهام: در معکوس تجزیه سهام که به آن ترکیب سهام هم می گویند برعکس تجزیه سهام عمل می کنیم یعنی تعداد سهام کاهش می یابد و ارزش هر برگه سهام افزایش می یابد .کاهش تعداد سهام و افزایش ارزش آنها با هم خنثی و جبران می شوند بنابراین هیچ گونه تغییری در ارزش اسمی سهام صورت نمی گیرد.
مثال: شرکتی 10000 برگه سهام به ارزش هر برگه 5000 ریال دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5 به 1 صورت گیرد تعداد سهام ، ارزش هر سهم و ثروت شرکت را بعد از معکوس تجزیه سهام محاسبه نمایید.
تعداد سهام 2000= 5 10000 ارزش سهام 25000 = 5× 5000
ثروت شرکت بعد از معکوس 50000000 =2000 ×25000 ثروت قبل از معکوس 50000000=5000×10000
مثال: شرکتی 6000 برگه 4000 ریالی دارد اگر معکوس تجزیه سهام 4 به 1 باشد مطلوب است (نرخ 20%) :
الف: تعداد سهام (1500)
ب: ارزش هر سهم (16000)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(24000000)
مثال: شرکتی 3000 برگه سهام 6000 ریالی با نرخ 10% دارد . اگر معکوس تجزیه سهام بر مبنای 5/1 به 1 صورت گیرد مصلوب است :
الف: تعداد سهام (2000)
ب: ارزش هر سهم (9000)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)
سود سهمی (سهام جایزه):تقسیم سود از طریق توزیع سهام بین سهامداران ، سود سهمی نامیده می شود . سهام جایزه در شرایطی که شرکت از وضع نقدینگی خوبی برخوردار نباشد و یا برای تأمین مالیتوسعه عملیات خود به وجه نقد نیاز داشته باشد صادر می شوند.
مثال: اگر شرکتی 10000 برگه سهام داشته باشد که ارزش هر برگه 2000 ریال باشد و شخصی مالک 20% سهام شرکت باشد و قرار باشد که 50% سود سهمی بین سهامداران توزیع شود مطلوب است :
الف: تعداد سهام 15000= 5000 + 10000 5000=50% × 10000
ج: ثروت شرکت 20000000= 15000 × 1333
مثال : شرکتی 6000 برگه سهام 3000 ریالی دارد و شخصی مالک 10% کل سهام شرکت است . اگر 30% سود سهمی بین سهامداران توزیع گردد مطلوب است :
الف: تعداد سهام (7800)
ب: ارزش هر سهم (2307)
ج: ثروت شرکت بعد از معکوس تجزیه سهام(18000000)
مثال: شرکتی 20000 برگه سهام 500 ریالی دارد اگر شرکت 35% سهام را به صورت جایزه توزیع نماید مطلوب است:
تاثیرات نرخ بهره بر بازار سهام
نرخ بهره برای اکثر مردم مهم است و همچنین میتواند در بازار سهام تاثیرگذار باشد، اما چرا؟ در این مقاله به ارتباط بین نرخ بهره با بازار سهام و اینکه چگونه ممکن است بر زندگی ما تاثیر بگذارند، پرداخته میشود.
بهره در واقع هزینهای است که فرد در قبال استفاده از پول فرد دیگری به وی می پردازد. خانوارها با این مفهوم بهخوبی آشنا هستند، آنها باید برای خرید خانه از بانک وام رهنی دریافت کنند و در عوض بهره آن را بپردازند. دارندگان کارتهای اعتباری نیز این مفهوم را خوب میدانند، آنها پول را به صورت کوتاهمدت قرض میگیرند و به وسیله آن خرید خود را انجام میدهند. اما زمانی که صحبت از بازار سهام و تاثیر نرخ بهره می شود شرایط فرق میکند.
نرخهای بهره در واقع همان هزینههای هستند که بانکها برای استقراض پول از بانک مرکزی متحمل میشوند. چرا این ارقام مهم هستند؟ بانک مرکزی توسط این نرخها سعی در کنترل تورم دارد. تورم، ناشی از تقاضا زیاد و یا عرضه کم است که سبب افزایش قیمتها می شود. بانک مرکزی با اثر گذاری بر مقدار پول در دسترس، می تواند تورم را کنترل کند. در حقیقت با افزایش نرخ بهره بانک مرکزی عرضه پول را کم میکند و به نوعی دسترسی به آن را گرانتر میکند.
هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش می دهد، این اقدام تاثیر آنی بر بازار سهام نمیگذارد. در عوض تاثیر مستقیمی بر بانکها برای وام گرفتن از بانک مرکزی میگذارد. اولین اثر غیرمستقیم افزایش نرخ بهره این است که بانکها نرخهای بهره را برای مشتریان افزایش میدهند. افراد برای گرفتن وام رهنی و کارتهای اعتباری تحت تاثیر این افزایش قرار میگیرند، به خصوص اگر از نرخهای بهرهی شناور استفاده کنند. این اقدام بر مقدار پولی که مردم می توانند خرج کنند اثر میگذارد. علاوه بر این، افراد همچنان باید قبوض را پرداخت کنند وقتی این قبوض گرانتر میشوند، پول کمی از درآمد خانوارها باقی میماند. این بدین معناست که خانوارها محتاطانه تر خرج می کنند. به همین علت، شرکتها بهصورت غیرمستقیم ازعکس العمل مشتریان در برابر کاهش نرخ بهره تاثیر میگیرند. اما افزایش نرخ بهره بهصورت مستقیم بر شرکتها نیز تاثیر میگذارد. آنها باید برای گسترش فعالیتهای عملیاتی خود باید از بانکها وام بگیرند. وقتی بانکها استقراض را گرانتر میکنند، شرکتها شاید دیگر نتوانند به مقدار زیاد وام بگیرند و مجبور هستند تا بهره بالاتری پرداخت کنند. هنگامی که شرکتها کمتر هزینه می کنند کمتر رشد خواهند کرد که این امر سبب کاهش سود آوری آنها نیز می شود.
همانطور که گفته شد تغییر در نرخ بهره بر شرکتها و مردم اثر میگذارد، اما علاوه بر آن بر بازار سهام نیز تاثیر میگذارد. یکی از راههای ارزشگذاری شرکتها، جمع ارزش فعلی جریانات نقد آتی شرکتها است. برای بدست آوردن قیمت سهام، مجموع ارزش فعلی جریانات نقد آتی بر تعداد سهام موجود تقسیم میشود. نوسانات قیمت سهام نشان دهنده انتظارات سرمایهگذران زمانهای مختلف از شرکت دارند. به خاطر این تفاوتها سرمایه گذاران تمایل دارند که در قیمتهای متفاوت سهمی را بخرند یا بفروشند.
اگر تصور شود که شرکت در آینده رشد و یا سود کمتری خواهد داشت (در اثر بهره بالا بدهی و یا درآمد کم) مقدار جریانات آتی آن کاهش یافته و در نتیجه قیمت سهامش کاهش می یابد. اگر قیمت سهام بسیاری از شرکتها کاهش پیدا کند، کل بازار و شاخصهایی از قبیل داو جونز و اس اند پی افت می کنند.
برای بسیاری از سرمایه گذاران افت قیمت سهام و بازار خوشایند نیست. سرمایه گذاران تمایل دارند ارزش سرمایهگذاری آنها افزایش یابد که این افزایش ارزش میتواند ناشی از افزایش قیمت سهام، دریافت سود تقسیمی و یا هر دو این موراد است. با انتظار رشد کم وجریانات نقد آتی کمتر، سرمایه گذاران رشد قیمتی مورد انتظار خود را دریافت نخواهند کرد و این باعث میشود تا سرمایه گذاری در سهام برای آنها جذاب نباشد. بهعلاوه، سرمایهگذاری در سهام از سایر سرمایهگذاریها ریسک بیشتری دارد. هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهد، اوراق بهادار دولتی مانند اوراق خزانه که سرمایهگذاریها مطمئنتری هستند را پیشنهاد می کند. به عبارت دیگر، نرخ بازده بدون ریسک افزایش مییابد و این سرمایهگذاریها را جذابتر می کند. هنگامی که افراد در سهام سرمایهگذاری میکنند، توقع دارند در ازای قبول ریسک، پاداش بگیرند و نرخ بازده سرمایهگذاری از نرخ بازده بدون ریسک بیشتر باشد. بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام برابر است با نرخ بازده بدون ریسک بهعلاوهی صرف ریسک. افراد مختلف، بسته به میزان ریسک پذیری و شرکتی که در آن سرمایهگذاری میکنند، انتظار بازدههای متفاوتی دارند. در اصل، هرچه نرخ بازده بدون ریسک افزایش یابد، بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام نیز افزایش مییابد، به همین خاطر اگر صرف ریسک مورد انتظار کاهش یابد در حالی که بازده ثابت باشد و یا کاهش یابد، سرمایه گذاران سهام را پر ریسک دانسته و جای دیگری سرمایهگذاری می کنند.
تغییر در نرخ بهره تاثیر گستردهای بر اقتصاد می گذارد. وقتی که نرخ بهره افزایش می یابد، مقدار پول در گردش کاهش مییابد و در نتیجه تورم کاهش مییابد، همچنین وام گرفتن گرانتر میشود و این عامل نیز بر مردم و شرکتها نیز تاثیر میگذارد، به گونهای که هزینهها افزایش و درآمدها کاهش مییابد. در نهایت، افزایش نرخ بهره باعث میشود بازار سهام جذابیت خود را برای سرمایه گذاران از دست بدهد.
به خاطر داشته باشید که تمامی این عوامل و نتایج آنها به هم وابسته هستند. آنچه در بالا شرح داده شد را نمیتوان مستقل از سایر عوامل در نظر گرفت، نرخ بهره تنها عامل اثر گذار بر قیمت سهام نیست و عوامل بسیاری بر تغییرات قیمت سهام موثر هستند و تغییر نرخ بهره تنها یکی از این عوامل است. بنابرین نمیتوان با قطعیت گفت که افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی همیشه اثر منفی بر بازار میگذارد.
حال و هوای حسابداری
اگر مسئله فوق را بخواهيد با استفاده از جدول حل كنيد، با مراجعه به جدول شماره 4 كتابتان در مقابل دوره 4 ببينيد در زير كدام ستون عدد 2397/3 نوشته شده است. با مراجعه به جدول خواهيد ديد كه اين عدد در زير ستون 9% نوشته شده است.
مثال8: ارزش فعلي چند قسط مساوي 25000 ريالي با نرخ بهره 8 درصد 99818 ريال مي شود؟
3.9927= 25000 ÷ 99818 = x → 99818 = x × 25000
P / A = 1 – 1 / (1+ 8% ) n / 8% = 3.9927
از طريق آزمايش و خطا عدد 5 براي n بدست مي آيد.
• چنانچه از طريق آزمايش و خطا رسيدن به جواب مورد نظر مشكل يا طولاني باشد بايد از روش واسطه يابي خطي استفاده كرد. در اين روش، ابتدا بايد جواب را تخمين بزنيد. فرض كنيد جواب اين مسئله را 7 قسط تخمين زده ايد. با بدست آوردن ارزش فعلي 7 قسط مساوي با نرخ بهره 8% ، يعني 2064/5 متوجه مي شويد كه اين عدد از جواب بدست آمده بزرگتر است. لذا عدد كوچكتري مثلا 4 را امتحان مي كنيد. اگر ارزش فعلي 4 قسط مساوي با نرخ بهره 8% را محاسبه كنيد خواهيد ديد كه 3121/3 بدست مي آيد. متوجه مي شويد كه اين عدد از جواب بدست آمده كوچكتر است. از اين دو مورد نتيجه مي گيريد كه جواب مسئله عددي است كه از 7 كوچكتر ولي از 4 بزرگتر است. در اين جا كه عدد بزرگتر و عدد كوچكتر از جواب مورد نظر را بدست آورده ايد، معادله بصورت زير تشكيل دهيد:
2064/5 7
9927/3 X + 4
3121/3 4 اكنون تفاوت اعداد بالائي و پائيني هر كدام از ستونهاي فوق را در صورت دو كسر و تفاوت اعداد وسطي با اعداد پائيني را در مخرج دو كسر نوشته و آن دو كسر را مساوي قرار دهيد جواب X بدست خواهد آمد.
در نتيجه براي X حدودا عدد 1 بدست مي آيد. لذا حاصل X + 4 برابر 5 خواهد شد و 5 جواب مورد نظر مي باشد
اگر مسئله فوق را بخواهيد با استفاده از جدول حل كنيد، با مراجعه به جدول شماره 4 كتابتان، در زير ستون 8% ببينيد در مقابل كدام دوره عدد 9927/3 نوشته شده است. اگر دقت كنيد خواهيد ديد در مقبل دوره 5 نوشته شده است.
مثال9: ارزش فعلي 6 قسط مساوي چند ريالي با نرخ بهره 8 درصد 83212 ريال مي شود؟
P / A = 1 – 1 / (1+ 8% ) 6 / 8% = 4.6229
18000 = 6229/4 ÷ 83212 = x → 83212 = x × 6229/4
• اگر مسئله فوق را بخواهيد با استفاده از جدول حل كنيد، با مراجعه به جدول شماره 4 كتابتان عدد مندرج در زير ستون 8% مقابل دوره 6 را بخوانيد. با مراجعه به جدول خواهيد ديد كه عدد 6229/4 نوشته شده است. با تقسيم كردن عدد 83212 بر عدد بدست آمده از جدول جواب مورد نظر يعني 18000 بدست خواهد آمد.
• ارزش آتي (ارزش آينده) چند قسط مساوي :ارزش آتی چیست؟
• براي محاسبه ارزش آتي چند قسط مساوي، از رابطه زير، عامل مرابحه اقساط مساوي را محاسبه نموده و در مبلغ يك قسط ضرب مي كنند:
F / A = 1 / (1+ I ) n -1 / i
مثال10: ارزش آتي 4 قسط مساوي 25000 ريالي با نرخ بهره 10 درصد چقدر مي شود؟
F / A = 1 / (1+ 10% ) n -1 / 10%
116025 = 641/4 × 25000
• اگر مسئله فوق را بخواهيد با استفاده از جدول حل كنيد، با مراجعه به جدول شماره 3 كتابتان در زير ستون 10% مقابل دوره 4 را بخوانيد. با مراجعه به جدول خواهيد ديد كه عدد 641/4 نوشته شده است. با ضرب كردن اين عدد در 25000 جواب مسئله، يعني 116025 بدست خواهد آمد.
ارزش فعلي و ارزش آتي چند قسط نامساوي (جريانهاي نقدينه متغير) :
• براي محاسبه ارزش فعلي و يا ارزش آتي چند قسط نامساوي، از همان روابط مورد استفاده در قسمت ارزش فعلي و ارزش آتي يك قسط استفاده مي شود.
مثال11: در صورتيكه وجوه دريافتي يك شخص در پايان سال اول 5000 ريال، سال دوم 8500 ريال، سال سوم 7000 ريال و سال چهارم 12000 ريال باشد، ارزش فعلي آنها با نرخ بهره 10 درصد چقدر مي شود؟
براي حل اين مسئله بايد ارزش فعلي هركدام از اعداد را بدست آوريم و سپس اعداد بدست آمده را با هم جمع كنيم.
P= 5000 / (1+10%) 1 = 4545
P = 8500 / ( 1+10%) 2 = 7025
P = 7000 / ( 1 + 10%) 3 = 5259
P = 12000 / (1 + 10%) 4 ارزش آتی چیست؟ = 8196
25025 = 8196 + 5259 + 7025 +4545
یا تمام موارد فوق را بصورت زير بطور يكجا محاسبه كرد.
مثال12: با توجه به اطلاعات مثال 11 ارزش آتي وجوه دريافتي پس از گذشت 4 سال از تاريخ دريافت اولين قسط، چقدر مي شود؟
• براي حل اين مسئله بايد ارزش آتي هركدام از اعداد را بدست آوريم و سپس اعداد بدست آمده را با هم جمع كنيم.
42671 = (10%+1) 12000 + 2(10%+1) 7000 + 3(10%+1) 8500 + 4(10%+1) 5000
• ارزش فعلي جريانهاي نقدينه داراي نرخ رشد:
در اين درس، ارزش فعلي جريانهاي نقدينه داراي نرخ رشد در 2 حالت مورد بحث قرار مي گيرد:
• حالت اول: نرخ رشد با نرخ بهره برابر است.
• ارزش آتی چیست؟ حالت دوم: نرخ رشد با نرخ بهره برابر نيست.
حالت اول: نرخ رشد با نرخ بهره برابر است.
در صورتيكه نرخ رشد با نرخ بهره برابر باشد، براي محاسبه ارزش فعلي چند قسط كه داراي نرخ رشد هستند، از رابطه زير استفاده مي شود:
در اين رابطه n بيانگر تعداد اقساط و F1 بيانگر مبلغ قسط اول مي باشد.
مثال13: آقاي نيكان در ابتداي سال 1382 برنده جايزه اي از بانك شده است كه بموجب آن در تاريخ مذكور 40000 ريال به ايشان پرداخت مي شود و سپس به مدت 8 سال، سالانه 10 درصد به مبلغ جايزه سال قبل افزوده شده و به ايشان پرداخت مي شود. در صورتيكه نرخ بهره رايج در بازار نيز 10 درصد باشد، ارزش فعلي اين جايزه چقدر است؟
P =9 × 40000 / 1+ 10% = 327237
حالت دوم : نرخ رشد با نرخ بهره برابر نيست. در صورتيكه نرخ رشد با نرخ بـهره برابر نباشد، براي محاسبه ارزش فعلي چند قسط كه داراي نرخ رشد هستند، از رابطه زير استفاده مي شود:
P = F1 × 1 – (1 +g) n / (1+i) n / I - g
در فرمول فوق g نرخ رشد جريانهاي نقدينه مي باشد.
مثال14: با توجه به اطلاعات مثال 13 در صورتيكه نرخ بهره رايج در بازار 12 درصد باشد، ارزش فعلي جايزه چقدر است؟
ارزش منصفانه چیست
ارزش منصفانه به عنوان ارزش بازار، منبعی برای شناختن بدهی ها و دارایی ها می باشد. در واقع ارزش منصفانه و واقعی یک دارایی که می تواند به فروش برسد و یا تخمین بدهی که باید پرداخت شود، ارزش منصفانه می باشد. در این ارزش منصفانه، دارایی ها و بدهی های خاص در ترازنامه به قیمت معامله منظم در بین فعالان بازار ارائه می شود.
قیمت ایده آل ارزش منصفانه بر اساس قیمت های پرداختی در بازار فعال می باشد. بازار فعال هم در واقع، بازاری است که حجم بالایی از معاملات و اطلاعات کافی در اختیار می گذارد. در واقع در حسابداری و اقتصاد، برآورد منطقی و بی طرف از قیمت بلقوه بازار یک کالا ارزش منصفانه می گویند.
بازار ارزش منصفانه باید بازار اصلی دارایی و بدهی باشد و به صورت جانبی نباشد، زیرا حجم بالای فروش، اطلاعات کامل تری را برای تعیین بهترین قیمت به فروشنده می دهد. در واقع اگر در یک بازار مانند بازار مس فروشان، فقط یک کسب و کار انجام شود و به فروش برسد به عنوان بازار شناخته می شود.
موارد ارزش منصفانه:
- شرایط جاری بازار: ارزش منصفانه دارایی بر اساس شرایط بازار و تاریخ سنجیده می شود و از ارزش مشابه دیگر استفاده نمی شود.
- معامله منظم: این ارزش منصفانه بر اساس معاملات منظم در زمانی که هیچ فشاری برای فروش یا همان انحلال شرکت نباشد.
- شخص ثالث: ارزش منصفانه بر اساس یک فروش احتمالی به یک نهاد می باشدکه آن نهاد قصد استفاده از آن را داشته باشند. در واقع یعنی دلال نیستند و نیت استفاده دارند. زیرا یک معامله با اشخاص وابسته قیمت ارزش منصفانه را منحرف می کند.
حسابداری ارزش منصفانه
حسابداری ارزش منصفانه:
حسابداری ارزش منصفانه روش گزارشگری مالی می باشد و شرکت ها می توانند دارایی و بدهی ها را بر مبنای برآورد قیمت ها گزارش کنند. در صورت فروش دارایی ها، دریافت و در صورت تصفیه بدهی ها، پرداخت داشته باشند.
شرکت ها می توانند در حسابداری ارزش منصفانه، زیان های برگرفته از کم شدن ارزش دارایی و یا افزایش بدهی ها را گزارش کنند. در واقع این روش اطلاعات کاملی در مورد فعالیت های موسسه و شرکت به ما می دهد
در حسابداری برای ارزش منصفانه چند روش وجود دارد که در ذیل توضیح می دهیم:
- رویکرد بازار: در این روش، مانند اوراق بهادار ارزش منصفانه بر اساس قیمت های مرتبط با معاملات واقعی برای دارایی ها و بدهی های مشابه و یکسان سنجیده می شود.
- رویکرد درآمد: در این روش، از جریان برآوردی پول نقد و یا درآمد ارزش زمانی پول ارزش آتی چیست؟ و خطر جریان های نقدی مشخص می شود و ارزش فعلی آن مشخص می شود.
- رویکرد هزینه: در این روش از رویکردهایی که دیگر قابل استفاده نمی باشد برای برآورد یک هزینه به جای دارایی استفاده می شود.
انجمن حسابداران خبره و روش دستیابی به ارزش منصفانه:
انجمن حسابداران خبره برای دست یافتن به ارزش منصفانه یک سری مراتب را از سطح یک تا سطح سه قرار دادند که به ارزش منصفانه برسند و به عنوان سلسله مراتب ارزش منصفانه می باشند و در ذیل به شرح آن می پردازیم:
- سطح یک: در این سطح، قیمت نقل و انتقال چند مورد یکسان در یک بازار فعال در یک تاریخ سنجیده می شود و قابل اطمینان می باشد.
- سطح دو: در این سطح، قیمت ها مثلا قیمت یک واحد تجاری به صورت مستقیم و غیر مستقیم دیده می شود.
- سطح سوم: در این سطح، ممکن است که داده های خود شرکت، یک ورودی غیر قایل مشاهده باشد.
به این نکته توجه داشته باشید که در این سه سطح ارزش دارایی و بدهی مشخص نمی شود و باید برای مشخص شدن رویکرد ارزیابی از رویکرد بازار استفاده کرد.
تفاوت بین ارزش منصفانه و ارزش بازار
تفاوت بین ارزش منصفانه و ارزش بازار:
شرکت ها به صورت مداوم برای تعیین ارزش کل مشاغل، تجزیه و تحلیل ارزش دارایی های تجاری انجام می دهند و متوجه می شوند که دارایی ها تا چه حدی سود دارد. در ذیل به این دو روش ارزش منصفانه و ارزش بازار برای تجزیه و تحلیل می پردازیم:
ارزش بازار:
این ارزش در واقع همان قیمت خرید و فروش دارایی در بازار آزاد می باشد. این ارزیابی به وسیله ارزیابان حرفه ای مشخص می شود و تعدادی از عوامل مهم را در تصمیم گیری در نظر می گیرند، ولی توجه داشته باشید که دارایی های فروخته شده در نقاط مختلف کشور دارای ازرش متفاوت می باشد و ارزش دارایی به مکان آن بستگی دارد. ارزش بازار مقدار ارزش خرید و فروش یک کالا در بازار است و ارزش آن با تقاضا و عرضه آن مشخص می شود.
ارزش منصفانه:
ارزش منصفانه همان ارزش دارایی می باشد که از مدل های مختلف مالی سنجیده می شود. در این روش برای رسیدن به ارزش ذاتی دارایی، عوامل مالی و اقتصادی را در نظر می گیرند. این ارزش همان قیمتی است که خریدار برای دارایی پرداخت می کند و ممکن است که ارزش آن برای خریدار بالاتر و یا پایین تر از ارزش بازار باشد. ارزش منصفانه، ارزش دارایی با استفاده از روش های مالی می باشد و همیشه با ارزش بازار برابر نمی باشد و به میزان ارزش دارایی برای خریدار بستگی دارد.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله تشکیل پرونده مالیاتی را به شما پیشنهاد می کنیم.
قرارداد آتی بیت کوین؛ روش های کسب سود از آن
قراردادهای آتی یا ETF نقطه تلاقی بازار سهام بورس و بازار رمزارزها است که به افراد این امکان را میدهد تا بدون خرید و فروش در سود و زیان ارزها شریک باشند. مفهوم قرارداد آتی از حدود سال ۱۹۷۲ در بازارهای مالی وجود داشته، اما با ظهور بیت کوین و سایر رمزارزها، پای این نوع از معاملات نیز به بازار ارزهای دیجیتال باز شده است.
از آنجاییکه امروزه بسیاری از معاملهگرها بدون خرید بیت کوین و از طریق این روش معامله سودهای کلان به دست میآورند، بسیاری دیگر نیز در این مورد کنجکاو شدهاند تا آنها نیز بتوانند در این قراردادها شرکت داشته باشند. در این مقاله از والکس نگاهی میاندازیم به مفهوم قرارداد آتی بیت کوین تا به طور کامل با آن آشنا شویم.
قرارداد آتی یعنی چه؟
برای این که بهتر مفهوم قراردادهای آتی را متوجه شویم، اجازه دهید تا با یک مثال توضیح را شروع کنیم. فرض کنید شما تولیدی مبل دارد و برای صرفهجویی در قیمت خرید پارچه رومبلی با یک کلی فروش قراردادی مبنی بر این که شخص پارچه مورد نیاز را در تاریخ اتمام قرارداد تامین کند، مینویسید. در صورتیکه شما مبلغ تعیین شده را همان ابتدای قرارداد بپردازید، مانند این است که شما یک قرارداد آتی خرید پارچه با شخص کلی فروش بستهاید. حال اگر در موعد تحویل پارچهها قیمت پارچه نسبت به زمانی که قرارداد را نوشتهاید افزایش پیدا کرده باشد شما سود کرده، اما اگر خلاف تحلیل شما قیمت پارچه کاهش پیدا کرده باشد عملا شما سودی کسب نکرده و به میزان کاهش قیمت پارچه ضرر کردهاید.
بنابراین قرارداد آتی به قراردادی گفته میشود که شما معاملهایی را انجام میدهید اما کالای خود را در آینده تحویل میگیرید. قراردادهای آتی بیشتر با دو هدف منعقد میشوند:
- کاهش ریسک
- سفته بازی (Speculation)
با عقد قراردادهای آتی، شرکتها خود را از ضررهای مالی که در آینده ممکن است متحمل شوند، مصون میکنند و بدین وسیله، نوسانات قیمتی در بازار هم برای خریدار ارزش آتی چیست؟ و هم برای فروشنده کاهش مییابد. علاوه بر این، در صورتی که شرکتی پیشبینی کند با خرید یک دارایی در آینده سود خواهد کرد و فروشنده نیز بداند که ممکن است ارزش دارایی او کاهش پیدا کند، با سفته بازی و عقد قراردادهای آتی هر دو طرف با تحلیل بازار قرارداد میبندند.
قرارداد آتی بیت کوین چیست؟
مثالی که در بالا برای زدیم یک مثال برای ساده کردن مفهوم قرارداد آتی بود اما اگر بخواهیم به صورت تخصصی به زمینه قرارداد آتی بیت کوین به عنوان یک معاملهگر ورود کنیم باید حتما نسبت به یک سری از مفاهیم شناخت کاملی داشته باشید.
قرارداد آتی بیت کوین (bitcoin futures contract) یک نوع قرارداد مدتدار بین دو شخص است که در زمینه یک دارایی مشخص و با توافق طرفین منعقد میشود. با فرا رسیدن سررسید قرارداد طرفین موظف هستند دارایی خود را در قیمتی که در گذشته با آن به توافق رسیدن بفروشند.
قرارداد آتی بیت کوین یا همان معاملات فیوچرز اهرمدار صرافهای بزرگ که نامش لرزه به جان تمام معاملهگران مبتدی میاندازد، ابرازی پولساز برای حرفهایها بوده که عضو جدانشدنی روزمرگی آنها است. همانطور که گفتیم اگر شناخت کافی نسبت به قرارداد آتی نداشته باشید باید ضررهای بزرگی را نیز به جان بخرید پس با دقت ادامه مطالب را مطالعه کنید.
در قرارداد آتی بیت کوین یا معاملات فیوچرز، شما بدون نیاز به خرید و پرداخت کارمزد بیت کوین و تنها بر اساس پیشبینی که بر روند قیمتی این ارز دارید میتوانید برای عقد قراردادهای فیوچرز اقدام کنید. برای مثال اکنون قیمت بیت کوین ۳۰ هزار دلار است و فرد خریدار پیشبینی میکند در ماه آینده بیت کوین افزایش قیمت خواهد داشت. طبق این پیش بینی فرد یک قرارداد آتی یک ماهه برای ۲ بیت کوین با قیمت ۴۰ هزار دلار عقد و مبلغ را پرداخت و ۲ بیت کوین را ماه دیگر دریافت میکند.
بهطورکلی قرارداد آتی بیت کوین به دو صورت توافق بر افزایش قیمت (long) یا توافق بر کاهش قیمت (short) شکل میگیرد. قرارداد long برای زمانهایی است که دیدگاه شما مبنی بر این است که قیمت روند بیت کوین به صورت افزایشی خواهد بود و برعکس آن قرارداد short برای زمانی است که دیدگاه تحلیل شما مبنی بر نزولی بودن روند قیمتی بیت کوین است.
توجه داشته باشید در قرارداد آتی بیت کوین قیمتها توافقی است و توسط خریدار یا فروشنده تعیین میشوند.
قرارداد آتی بدون سررسید (perpetual contract) بیت کوین
این ارزش آتی چیست؟ پلتفرم بزرگ در اکثر صرافیهای بزرگ امروز مورد استفاده قرار میگیرد و تعداد کثیری از معاملهگران، بانکها، نهادهای دولتی، موسسات و شرکتهای بزرگ و دولتها در آن مشغول به معاملهگری هستند.
قرارداد آتی بیت کوین دو تفاوت کلی و مهم نسبت به قرارداد آتی معمولی دارد:
- در این قرار داد مهلت سررسید تعیین نمیشود و عملا قرارداد تاریخ انقضا ندارد.
- امکان جذاب استفاده از اهرم تا ضریب ۱۲۰ در بستن قرارداد آتی بیت کوین وجود دارد.
شاید این سوال برای شما ایجاد شود که اگر قرارداد سررسید ندارد، پس چگونه منقضی میشود. برای اتمام قرارداد دو حالت وجود دارد. حالت اول این است که قرارداد به صورت دستی توسط معاملهگر با تعیین حد سود یا حد ضرر یا در قیمت لحظهای بیت کوین با سود یا ضرر بسته میشود.
حالت ارزش آتی چیست؟ دوم قیمت لیکوییدی است. قیمت لیکوییدی قیمتی است که معاملهگر در ابتدای باز کردن قرارداد با صرافی با توجه به اهرمی که مورد استفاده قرار داده با صرافی به این توافق میرسد که اگر معامله خود را تا رسیدن به آن قیمت نبست، با توجه به قیمت ذکر شده معاملهگر کل دارایی خود را از دست میدهد. حال شاید برایتان سوال باشد اهرم در معاملات فیوچرز به چه معنی است و چه کاربردی دارد؟
اهرم (leverage) در معاملات فیوچرز بیت کوین چیست و چه کاربردی دارد؟
شاید تا به حال اسم اهرم به گوشتان خورده باشد اما نه در علم اقتصاد بلکه در فیزیک! در علم فیزیک اهرم برای آسانتر شدن کار مورد استفاده قرار میگرفت اما در بازار رمزارزها و معاملات فیوچرز کاربرد اهرم همانند یک شمشیر دو لبه است که هم میتواند بسیار جذاب و سودآور باشد، هم میتواند سرمایه شما را به راحتی از بین ببرد.
فرض کنید ما در یک صرافی در قسمت معاملات آتی یا فیوچرز مقدار ۱۰۰ دلار حساب کاربری خود را شارژ کردیم. اولین نکتهای که در این قسمت از شما سوال میشود اهرم است که از عدد یک تا ۱۲۵ شروع میشود. برای مثال اگر ما اهرم معامله خود را روی عدد ده قرار بدهیم مبلغی که میخواهیم در معامله بگذاریم در ۱۰ ضرب میشود.
همان ۱۰۰ دلار اول را در نظر بگیرید، اگر بخواهیم روی بیت کوین یک پوزیشن long یا short بگیریم با مبلغ ۱۰۰ (margine) دلار در واقع هزار دلار وارد معامله کردهایم و در ازای نوسانات قیمت بیت کوین سود و ضرر ما بر اساس هزار دلار محاسبه میشود. شاید ابتدا این گزینه برای ما بسیار جذاب باشد اما اگر در زمینه قرارداد آتی بیت کوین حرفهای نباشید و بر اساس تحلیلهای اشتباه وارد معامله شوید باید ضررهای بزرگی را به جان بخرید.
بنابراین به زبان ساده، اهرم در معاملات فیوچرز یعنی وسیلهای برای بیشتر یا کم کردن سود و البته ضرر معامله است. باید گفت هر چه طمع فرد بیشتر شود و به سمت اهرمهای بزرگتر برود ریسک معامله هم بیشتر میشود و هرچه از اهرمهای کوچک استفاده کند معاملات منطقیتری میتواند داشته باشد.
لیکوییدی چیست؟
زمانی که یک معامله یا پوزیشن واقعی باز میکنیم در اطلاعات معامله ما عددی به نام لیکوییدی وجود دارد. تعریف سادهی لیکوییدی این است که اگر قیمت ارز دیجیتال ما به آن عدد برسد تمام پولی که در معامله آتی گذاشتهایم صفر میشود.
نحوهی محاسبه نقطه لیکوییدی بر عهده صرافیها است اما هرچه از اهرم بزرگتر استفاده کنید نقطه لیکوییدی ما تنگتر و نزدیکتر خواهد بود و هرچه اهرم انتخابی کمتر باشد نقطه لیکوییدی دورتر تعیین میشود. ناگفته نماند که بخش بزرگی از درآمد سالانه صرافیها از لیکوییدی یا از طریق از دست دادن پول معاملهگران است زیرا اکثر معاملهگران مبتدی در این منجلاب گیر میکنند و سرمایه خود را به راحتی در اختیار صرافیها قرار میدهند.
تفاوت ایزولیت و کراس چیست؟
بهطور معمول در صرافی ها در کنار گزینه اهرم یک گزینه وجود دارد که تعیین میکنید معامله آتی ما ایزوله باشد یا کراس که این دو حالت کاملا متمایز از هم هستند و از این رو برای شما در ادامه به بسط و توضیح این دو حالت میپردازیم.
در این حالت اگر موجودی حساب آتی شما در صرافی ۱۰۰۰ دلار باشد و شما معاملهای با حجم ۱۰۰ دلار باز کنید، صرافی به صورت خودکار هر چه قیمت به لیکوییدی شما نزدیکتر شود باقی موجودی شما را به معامله وارد میکند و قیمت لیکوییدی شما را دورتر میکند پس در این حالت نقطه لیکوییدی ما متغیر است.
ایزوله
برخلاف حالت قبل در این حالت صرافی به باقی موجودی حساب ما کاری ندارد و همان حجم ابتدایی که وارد معامله کردهایم را در معامله دخیل میکنید و در نتیجه نقطه لیکوییدی ما ثابت است.
صرافی های قرارداد آتی بیت کوین
انجام معاملات فیوچرز یا همان عقد قراردادهای آتی رمزارزها در تمامی صرافیها ممکن نیست و فقط برخی این امکان را برای کاربران فراهم کردهاند.
اصلیترین صرافی برای قرارداد آتی بیت کوین، صرافی بایننس (binance) است. این صرافی دارای اهرمهای یک تا ۱۲۵ بوده و انتخاب اکثر معاملهگران برای فیوچرز است. توجه داشته باشید این صرافی به دلیل تحریمها محدودیت دارد و برای استفاده از آن شما به فیلترشکن قوی و ثابت نیاز دارید. علاوه بر این صرافی kucoin و صرافی coinex نیز امکان معاملات فیوچرز را برای کاربران فعال کردهاند.
تاثیر معاملات آتی بر بازار بزرگ رمزارزها
معاملات آتی کاملا قانونی است و همانطور که در اختیار عموم مردم قرار دارد شرکتهای بزرگ، کشورها و موسسات معتبر و غیره را به خود جذب کرده است. در صورتیکه فردی از این نوع معامله و روشهای هک بیت کوین اطلاع داشته باشد، قرارداد آتی بیت کوین میتواند یک روش بهینه برای سودآوری کلان باشد.
شاید حجم معاملات معاملهگران خرد به قدری نباشد که مارکت بیت کوین را تحت تاثیر قرار بدهد اما وقتی پای شرکتهای بزرگ و کشورهای بزرگی همچون چین وسط میآید، گاهی با بستن قراردادهای آتی خود در سقفهای قیمتی باعث افت شدید قیمتها میشوند؛ زیرا دیدگاه معاملهگری در معاملات آتی کوتاه مدت و میان مدت است و باتوجه به کارمزدهای بالا برای حجم معاملات سنگین معاملات آتی به صورت بلند مدت باز نمیمانند.
اما بهصوررت کلی این پلتفرم شکل گرفته تا افراد با تکرار و تمرین بتوانند در دو جهت بازار یعنی هم نزول و هم صعود قیمت سود کسب کنند. پیشنهادی که تیم ما برای شما همراهان دارد این است که تا زمانی که در تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن حرفهای نشدهاید سمت معاملات آتی نروید. اما اگر علاقه شدیدی نسبت به این معاملات پیدا کردهاید سعی کنید در ابتدای کار خود از اهرمهای بزرگ دوری کرده و حتیالامکان از اهرمهای کوچک استفاده کنید.
دیدگاه شما