بازه زمانی چارت قیمت


نمودار قیمت بازه زمانی 4 ساعته اتریوم کلاسیک (ETC) – منبع: TradingView

آموزش تحلیل تکنیکال – انواع نمودار قیمت

یکی از روش‌های اصلی تحلیلگران تکنیکال برای پیش‌بینی قیمت‌ها، شناخت الگوها و روند قیمت‌هاست. ساده‌ترین راه برای تشخیص الگوها و روندها، استفاده از نمودارهاست. در واقع، استفاده از نمودارها به قدری شایع است که معمولاً به تحلیلگران تکنیکال، چارتیست (chartist) گفته می‌شود. در ابتدا، نمودارها با دست رسم می‌شدند، اما امروزه بیشتر نمودارها توسط رایانه ترسیم می‌شوند.

تحلیل تکنیکال نمودارها با استفاده از انواع مختلف نمودارها و سایر توابع نمودار، به شناسایی الگوها و روند بازار کمک می‌کند. تفسیر نمودارها ممکن است برای معامله‌گران تازه‌کار دشوار باشد، بنابراین درک تحلیل تکنیکال ضروری است.

در فصل اول از آموزش تحلیل تکنیکال به پیش فرض‌ها پرداختیم. در فصل دوم به سراغ نمودارها رفته‌ایم. انواع مختلف نمودارهای تحلیل تکنیکال مورد استفاده در معاملات ارزهای دیجیتال و سایر بازارهای معاملاتی را معرفی کرده‌ایم و مبانی و کاربردهای این نوع نمودارها را توضیح داده‌ایم.

کاربرد انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال

نمودارها نمایش گرافیکی اطلاعات قیمت ارزهای دیجیتال یا هر کالای قابل معامله‌ دیگری در طول زمان هستند. اغلب اوقات، چنین نمودارهایی حجم را نیز نشان می‌دهند. یکی از مزایای اصلی نمودارها این است که علاوه بر اینکه به تحلیلگر تکنیکال امکان می‌دهند تا به راحتی الگوها و روندها را تشخیص دهد، اطلاعات قیمت و حجم را در طول یک دوره به صورت مختصر ارائه می‌کنند. این اطلاعات حتی می‌توانند توسط تحلیلگران فاندامنتال برای بررسی نحوه واکنش بازار به رویدادهای خاص مورد استفاده قرار گیرند. نوسانات بازار را نیز می‌توان به راحتی از نمودارها دریافت. همچنین، نمودارها به تحلیلگران تکنیکال کمک می‌کنند تا در مورد نقاط ورود و خروج تصمیم بگیرند و اینکه در چه قیمتی معامله را متوقف کنند تا ریسک کمتری داشته باشد (کمک به گذاشتن استاپ لاس).

مقیاس نمودار: حسابی و لگاریتمی

بیشتر نمودارها قیمت را در محور عمودی و بازه‌های زمانی را در محور افقی نشان می‌دهند. نمودارها می‌توانند در مقیاس حسابی یا لگاریتمی نمایش داده شوند. انواع نمودارها و مقیاس مورد استفاده بستگی به این دارد که تحلیلگر تکنیکال چه اطلاعاتی را مهم‌تر قلمداد ‌کند و اینکه کدام نمودارها و مقیاس‌ها به بهترین وجه این اطلاعات را نشان می‌دهند.

نمودار مبتنی بر مقیاس حسابی (یا مقیاس خطی) اختلاف قیمت‌ها را با فواصل برابر نشان می‌دهد. بنابراین، اگر در یک نمودار فواصل قیمت به اندازه ۱۰ دلار باشد، یعنی در محور عمودی تمام فواصل برابر ۱۰ دلار خواهد بود. از این رو، در مقیاس حسابی، نمودار یک سهام ۱۰ دلاری که ۱۰ دلار افزایش داشته با نمودار یک سهام ۱۰۰ دلاری که ۱۰ دلار افزایش داشته، یکسان ترسیم می‌شود. اگرچه، درصد افزایش آن‌ها با هم متفاوت است.

برای مثال، در نمودار زیر، قیمت از ۰/۶۴ دلار به ۱/۴۰ دلار یعنی ۰/۷۶ دلار افزایش یافته است. در یک بازه زمانی دیگر، قیمت از ۱/۵۲ دلار به ۲/۲۸ دلار یعنی همان ۰/۷۶ دلار افزایش یافته است. اما همان طور که ملاحظه می‌کنید، با اینکه میزان افزایش عددی به دلار یکسان است اما درصد افزایش متفاوت است. اولی ۱۱۹ درصد افزایش یافته، در حالی که دومی تنها ۵۰ درصد افزایش داشته است. در نمودار حسابی زیر، میزان افزایش برای هر دو یکسان نشان داده شده است؛ زیرا در مقیاس حسابی مبنای کار میزان افزایش عددی به دلار است نه درصد افزایش.

مقیاس حسابی در انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال

مقیاس حسابی در کار با انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال

مقیاس لگاریتمی (که مقیاس نیمه لگاریتمی هم گفته می‌شود) به جای تفاوت‌های مطلق، از درصد به عنوان واحد اصلی استفاده می‌کند. در نتیجه، فواصل در محور عمودی با هم یکسان نیستند. در مقیاس لگاریتمی، نمودار یک سهام ۱۰ دلاری که ۱۰ دلار افزایش یافته، بلندتر از نمودار سهام ۱۰۰ دلاری با افزایش ۱۰ دلاری است. زیرا درصد افزایش آن‌ها با هم متفاوت است. اولی ۱۰۰ درصد افزایش یافته ولی دومی تنها ۱۰ درصد افزایش داشته است. از این رو، نمودار مبتنی بر مقیاس لگاریتمی، اطلاعات تغییر قیمت را با دقت بیشتری نسبت به نمودار حسابی، ارائه می‌دهد.

برای مثال، در نمودار زیر، مثال قبلی در نمودار لگاریتمی بررسی شده است. در اینجا چون مبنا درصد افزایش است، فواصل در محور عمودی یکسان نبوده، لذا میزان افزایش ۱۱۹ درصدی بیشتر از افزایش ۵۰ درصدی نشان داده می‌شود.

مقیاس لگاریتمی در انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال

کار با مقیاس لگاریتمی در انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال

همچنین، نمودار لگاریتمی می‌تواند طیف وسیعی از قیمت‌ها را نسبت به نمودار حسابی با همان اندازه پوشش دهد. با این حال، اگر دامنه قیمت نمایش داده شده در نمودار محدود باشد، تفاوت زیادی بین این دو مقیاس وجود ندارد.

بدین ترتیب، تفاوت بین مقیاس نمودار لگاریتمی و نمودار حسابی در محور عمودی یا همان محور y است. مقیاس حسابی فاصله مساوی بین واحدهای نمودار را نشان می‌دهد. از طرف دیگر، مقیاس لگاریتمی برای اندازه‌گیری فاصله قیمت‌ها بر حسب درصد تنظیم شده است.

با این حساب، کدام سیستم مقیاس‌گذاری بهتری است؟ هر دو سیستم مزایا و معایب خاص خود را دارند. اولویت فرد تا حد زیادی به سبک تجزیه و تحلیل و بازه زمانی مورد استفاده بستگی دارد. معامله‌گرانی که به دنبال گرفتن حرکات کوتاه مدت قیمت یا تجزیه و تحلیل دامنه‌های معاملاتی هستند، مقیاس حسابی را به خاطر خلوص قیمت ترجیح می‌دهند. تحلیلگران علاقه‌مند به روندها و تاریخچه قیمت‌های طولانی مدت بیشتر مقیاس لگاریتمی را ترجیح می‌دهند.

توجه داشته باشید که مقیاس لگاریتمی بهتر است زمانی استفاده شود که قیمت‌ها مقدار قابل توجهی به سمت بالا یا پایین حرکت کرده باشند. زمانی که تغییرات قیمت‌ کمتر از ۱۰۰ درصد باشد، مقیاس حسابی و لگاریتمی تفاوت چندانی نخواهند داشت. اما زمانی که تغییرات بیش از ۱۰۰ درصد باشد و به ویژه در بازه‌های زمانی میان مدت و بلند مدت بهتر است از مقیاس لگاریتمی استفاده شود.

چند نوع نمودار وجود دارد؟

سه نمودار اصلی و متداول که توسط تحلیلگران تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرند عبارتند از نمودار خطی، نمودار میله‌ای و نمودار شمعی (کندل استیک).

همه این نمودارها با استفاده از داده‌های قیمت ایجاد می‌شوند، اما داده‌ها را به روش‌های مختلفی نمایش می‌دهند. در نتیجه، آن‌ها انواع مختلفی از تحلیل تکنیکال را برای کمک به معامله‌گران در تصمیم‌گیری آگاهانه در بازارهای فارکس، سهام، شاخص‌ها، کالاها و ارزهای دیجیتال ارائه می‌دهند. در حالی که چندین نوع مختلف نمودار وجود دارد، این مقاله فقط سه مورد برتر را پوشش می‌دهد؛ زیرا این سه مورد بیشتر استفاده شده و در اکثر پلتفرم‌های معاملات جهانی به کار می‌روند.

انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال

انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال

نمودار خطی

نمودارهای خطی ساده‌ترین شکل نمودارها هستند که تغییرات قیمت را در یک بازه زمانی نشان می‌دهند. در این نوع نمودار، معمولاً فقط قیمت پایانی نمودار مشخص است که توسط یک نقطه نشان داده می‌شود. مجموعه‌ای از این نقاط یک خط را تشکیل می‌دهد، از این رو، نام آن نمودار خطی است.

نمودار خطی معمولاً قیمت‌های پایانی را نمایش می‌دهد و هیچ چیز دیگری وجود ندارد. هر قیمت پایانی در یک بازه زمانی به قیمت پایانی قبلی وصل شده تا خطی پیوسته ایجاد شود که دنبال کردن آن آسان باشد.

از آنجایی که نمودارهای خطی ساده هستند، مقایسه قیمت چندین ارزدیجیتال در یک نمودار آسان‌تر است. همچنین، نمودار خطی روندها را نیز نشان می‌دهد که همان شیب نمودار است.

نمودار خطی از انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال

نمودار خطی یکی از انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال

این نوع نمودارها اغلب برای نمایش در رسانه، روزنامه‌ها و بسیاری از مقالات وب مورد استفاده قرار می‌گیرند، زیرا درک آن‌ها ساده و آسان است. نمودار خطی، اطلاعات کمتری نسبت به نمودارهای شمعی یا میله‌ای ارائه می‌دهد، اما برای مشاهده ساده بازار در یک نگاه بسیار مناسب است.

مزیت دیگر نمودار خطی این است که برخلاف نمودارهای میله‌ای و شمعی حرکات پرنوسان را نشان نمی‌دهد. از این رو، ساده‌تر به نظر می‌رسد. به این ترتیب، افراد مبتدی نیز می‌توانند از این نمودار استفاده کنند.

با توجه به نمودار خطی که فقط قیمت‌های بسته شدن را نشان می‌دهد، معامله‌گران باتجربه همواره یک نمودار خطی را برای ترسیم قیمت بسته شدن روزانه یا شرایطی که تحلیل‌گر می‌خواهد موج‌های فرعی را بدون نویز بررسی کند، در نظر می‌گیرند.

نمودار میله‌ای (HLOC)

یکی از ابزارهای اصلی تحلیل تکنیکال، نمودار میله‌ای است که در آن قیمت‌ باز شدن (open)، بسته شدن (close)، بالاترین (high) و پایین‌ترین قیمت (low) ارز دیجیتال روی میله‌هایی نشان داده شده که در یک بازه زمانی مشخص ترسیم می‌شوند.

نمودار میله‌ای بالاترین و پایین‌ترین قیمت و قیمت‌های باز و بسته شدن (HLOC) را برای هر بازه زمانی روی یک میله نشان می‌دهد. این میله یک خط عمودی است که بالاترین و پایین‌ترین قیمت را مشخص می‌کند. خط افقی در سمت چپ میله قیمت باز شدن و خط افقی در سمت راست قیمت بسته شدن را نشان می‌دهد. منظور از قیمت باز شدن قیمتی است که در آن بازه زمانی، بازار افتتاح می‌شود.

معامله‌گران با نمودارهای میله‌‌ای می‌توانند الگوهای قیمتی را به راحتی مشاهده کنند. به عبارت دیگر، هر میله مجموعه‌ای از ۴ قیمت برای یک روز یا دوره زمانی معین است که نوار قیمت نامیده می‌شود. برای شناسایی روندها، حمایت/مقاومت و نقاط ورود از این داده‌های قیمت (HLOC) استفاده می‌شود.

نمودار میلیه ای از انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال

نمودار میله ای یکی از انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال

از جمله مزایای این نمودار این است که جزئیات بیشتری را در اختیار معامله‌گر قرار می‌دهد که به شناسایی سطوح کلیدی و داده‌های دقیق و کامل کمک می‌کند.

رنگ میله، صعودی یا نزولی بودن آن را مشخص می‌کند. معمولاً رنگ سبز نشان دهنده آن است که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن است. رنگ قرمز نیز بالعکس بوده و به معنای نزول قیمت است.

شباهت‌های بین این نوع نمودار و نمودار شمعی هنگامی که در کنار هم قرار بگیرند قابل تشخیص است، اما نمودار میله‌ای نمای تمیزتری از بازار ارائه می‌دهد. با حذف رنگ‌ها از نمودار، معامله‌گران می‌توانند روندهای بازار را ساده‌تر مشاهده کنند. تجربه مورد نیاز برای معامله‌گران برای کار با این نمودار در حد متوسط است.

نمودار شمعی

نوع دیگری از نمودار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال، نمودار شمعی است. به این دلیل که مؤلفه اصلی نمودار نشان‌دهنده قیمت، مانند یک شمع دارای یک بدنه (body) است و معمولاً یک خط از بالا و پایین آن امتداد دارد که به آن فتیله یا سایه (shadow) بالا و پایین گفته می‌شود. انتهای سایه فوقانی نشان‌دهنده بالاترین قیمت است، در حالی که سایه پایینی نشان‌دهنده پایین‌ترین قیمت آن بازه زمانی است.

نمودار شمعی بر باز و بسته شدن قیمت‌ها تأکید دارد. نمودار شمعی بالاترین و پایین‌ترین قیمت و قیمت باز و بسته شدن (HLOC) را برای هر بازه زمانی برای هر شمع نشان می‌دهد. بدنه هر شمع نشان دهنده قیمت باز و بسته شدن است، در حالی که فتیله شمع (سایه) بالاترین و پایین‌ترین قیمت برای هر بازه زمانی را نشان می‌دهد.

اینکه آیا بالای کندل نشان دهنده قیمت باز یا بسته شدن است، با رنگ بدنه کندل مشخص می‌شود. رنگ هر شمع به تنظیمات به کار رفته بستگی دارد، اما در بیشتر نمودارها از رنگ‌های سبز و قرمز به عنوان رنگ‌های پیش فرض استفاده می‌شود. اگر شمع سفید یا سبز باشد، کندل صعودی است. سیاه، قرمز یا هر رنگ تیره دیگر نشان‌دهنده نزولی بودن کندل است؛ یعنی قیمت بسته شدن پایین‌تر از قیمت باز شدن قرار دارد. بدین ترتیب، از روی رنگ‌ها، الگوی شمع‌ها به راحتی قابل تشخیص است.

تکنیک تحلیل تکنیکال و تجربه مورد نیاز برای کار با نمودار شمعی همانند کار با نمودار میله‌ای است. (بستگی به اولویت معامله‌گر دارد)

از مزایای کار با نمودار شمعی این است که به دلیل پر بودن بدنه کندل، نسبت به نمودارهای میله‌ای برای معامله‌گران راحت‌تر است.

نمودار شمعی محبوب‌ترین نوع نمودار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال است، زیرا اطلاعات بیشتری را در اختیار معامله‌گر قرار می‌دهد در حالی که مشاهده آن در یک نگاه آسان است.

با اینکه نمودار شمعی اطلاعاتی مشابه نمودار میله‌ای را نشان می‌دهد، الگوهای خاصی در نمودار شمعی بیشتر نمایان هستند. الگوهای شمعی توسط بدنه و سایه‌های کندل شکل می‌گیرند. این الگوها در دوره‌های کوتاه مدت بسیار مفید هستند و بیشتر در قله یک روند صعودی یا کف یک روند نزولی اهمیت پیدا می‌کنند؛ یعنی زمانی که الگوها اغلب نشان‌دهنده تغییر روند هستند. به عبارت دیگر، استفاده از الگوهای شمعی تنها در سطوح کلیدی حمایت و مقاومت معتبر هستند. در نتیجه، چنین الگوهایی در هر بخشی از نمودار قابل تفسیر نیستند. در فصل هفتم از آموزش تحلیل تکنیکال، با الگوهای شمعی بیشتر آشنا خواهیم شد.

چگونه می‌توان نمودارهای تکنیکال را تجزیه و تحلیل کرد؟

به طور خلاصه، هر نمودار کاربرد خاص خود را دارد. با این حال، استفاده از آن‌ها به تجربه تریدر، بازار مورد معامله و استراتژی‌های مورد استفاده بستگی دارد. بنابراین، مهم است که با یک استراتژی آشنا باشید و سپس آن استراتژی را به طور دقیق پیاده‌سازی کنید. تجزیه و تحلیل نمودارها بر اساس استراتژی، ثبات در معامله‌گری را فراهم می‌کند.

سؤالاتی که باید قبل از انتخاب نوع نمودار برای تحلیل تکنیکال از خودتان بپرسید عبارتند از:

  • از چه استراتژی معاملاتی استفاده می‌کنید؟
  • آیا این استراتژی، معاملات کوتاه مدت، میان مدت بازه زمانی چارت قیمت یا بلند مدت را هدف قرار داده است؟

پس از پاسخگویی به این سؤالات می‌توانید نوع نمودار را با استفاده از اطلاعات ارائه شده انتخاب کنید.

در فصل سوم از آموزش تحلیل تکنیکال به مفهوم حجم معاملات در بازار ارز دیجیتال و تاثیر آن بر روند قیمت پرداخته‌ایم:

تایم فریم چیست و بهترین تایم فریم برای ارز دیجیتال کدام است؟

تایم فریم چیست یکی از سؤالاتی است که هر تریدری در بازار ارزهای دیجیتال به خوبی با پاسخ آن آشناست. بازار ارزهای دیجیتال، میدان رقابتِ پرهیاهو و پرالتهابی است که قیمت‌ها در آن مدام در حال تغییر هستند. برای کسب بیشترین سود در بازار ارزهای دیجیتال، باید بتوانید تغییر قیمت‌ها را به خوبی تحلیل کنید. اگر فکر می‌کنید که برای تحلیل نیاز به بررسی لحظه به لحظه‌ی قیمت‌ها دارید، سخت در اشتباهید. تریدرهای بازار ارز دیجیتال با بررسی بازه‌های زمانی مشخص، روند رشد رمزارزها را تحلیل می‌کنند. این بازه‌های مشخص در زبان معامله‌گران ارزهای دیجیتال، تایم فریم نام دارد. در اصل مفهوم تایم فریم با تحلیل تکنیکال گره خورده است.

اگر به خرید و فروش در بازار ارزهای دیجیتال علاقه‌مندید؛ در ادامه‌ با ما همراه باشید تا با اینکه تایم فریم چیست و انواع آن مثل تایم فریم یک دقیقه‌ای یا تایم فریم یک ساعته چه کاربردی دارند و چگونه می‌توان بهترین تایم فریم برای ارز دیجیتال را انتخاب کرد؛ بیشتر آشنا شوید.

تایم فریم چیست ؛ انتخاب دوره‌های زمانی برای تحلیل

تریدرها برای تحلیل تکنیکال به نمودار قیمت نگاه می‌کنند و به بررسی آن می‌پردازند. نمودار قیمت از دو محور قیمت و زمان تشکیل شده است. زمان معاملات را می‌توان به قالب‌های مشخصی تقسیم کرد تا به تحلیل قیمت ارز دیجیتال در بازه‌های زمانی مشخص پرداخت. این بازه‌های زمانی دارای واحد مشخصی هستند. برای مثال شما می‌توانید قیمت را در یک ساعت اخیر، یک روز اخیر، یک ماه اخیر، یک سال اخیر و … بررسی کنید. به این قالب‌های زمانی تایم فریم می‌گویند.

برای مثال منظور از تایم فریم روزانه بیت کوین، نمودار قیمت بیت کوین در طی یک روز اخیر و مقایسه آن با روزهای قبل است. در صرافی‌ها و سایت‌های تحلیل ارز دیجیتال معمولاً ابزارهایی برای تغییر تایم فریم‌ها قرار دارد. در معاملات ارز دیجیتال در ایران می‌توانید از انواع تایم فریم‌ها برای بهبود نتیجه معامله، استفاده کنید.

انواع تایم ‌فریم برای تحلیل رمزارزها کدام‌اند؟

تایم ‌فریم‌ها با توجه به بازه‌های زمانی مختلف به قالب‌های زمانی کوتاه‌مدت تا بلندمدت تقسیم می‌شوند. این قالب‌ها به صورت نمودارهای دقیقه‌ای ، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه وجود دارند. تریدرها عموماً از تایم ‌فریم‌های پرکاربردی در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال استفاده می‌کنند که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

  • یک دقیقه M1 تغییرات در مدت ۱ دقیقه
  • ۵ دقیقه M5 تغییرات در مدت ۵ دقیقه
  • ۱۵ دقیقه M15 تغییرات در مدت ۱۵ دقیقه
  • ۳۰ دقیقه M30 تغییرات در مدت ۳۰ دقیقه
  • ۱ ساعت H1 تغییرات در مدت یک ساعت
  • ۴ ساعت H4 تغییرات در مدت ۴ ساعت
  • ۱ روز D1 تغییرات در مدت ۱ روز

تایم‌ فریم چه کاربردی در معاملات ارزهای دیجیتال دارد؟

تایم‌ فریم یا همان دوره‌ی زمانی، از اصلی‌ترین مفاهیم و اجزای تحلیل تکنیکالِ ارزهای دیجیتال است که تحلیل‌گر را به یک تحلیل درست از رفتار قیمت در بازه‌های مشخص می‌رساند. تایم‌ فریم به دلیل اینکه به معامله‌گران برای پیدا کردن بهترین زمان برای خرید و یا فروش ارزهای دیجیتال کمک می‌کند، اهمیت بسیاری دارد. به بیان ساده‌تر، تایم فریم نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخص است.

به طور کلی تایم فریم دو مسئله مهم را برای تریدرها روشن می‌کند:

  • میزان ریسک معامله
  • مدت زمانی که طول می‌کشد تا نتیجه‌ی تحلیل و بررسی معامله‌ی یک معامله‌گر مشخص شود.

در حقیقت تریدرها با بررسی یک بازه‌ی زمانی مشخص و در کنار آن با رصد کردن قیمت لحظه‌ای ارزهای دیجیتال بهترین زمان را برای انجام معاملات پیدا می‌کنند.

عوامل موثر در انتخاب تایم فریم

انتخاب یک تایم‌ فریم برای بررسی رفتار قیمت ارزهای دیجیتال تا حد زیادی به سبک سرمایه‌گذاری تریدرها بستگی دارد. با این حال یکی از شاخصه‌هایی که بر انتخاب تایم‌ فریم اثر می‌گذارد افق زمانی سرمایه‌گذاری شخص است. به عنوان مثال استراتژی شخصی که افق سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت دارد با کسی که به دنبال سرمایه‌گذاری بلندمدت است متفاوت است. در نتیجه این دو نفر تایم‌ فریم یکسانی را انتخاب نخواهند کرد. در کنار این مسئله عوامل دیگری مانند روش تحلیل، مدیریت ریسک و نگاه افراد به سرمایه‌گذاری نیز در انتخاب تایم‌ فریم تاثیرگذارند. در ادامه در خصوص هر یک از این موارد بیشتر توضیح خواهیم داد تا بهترین تایم فریم را برای معاملات خود انتخاب کنید.

افق معامله خود را مشخص کنید

به نظر شما مدت زمان باز بودن یک موقعیت باید چقدر باشد؟ آیا می‌توانید شب در حالی که هنوز از یک موقعیت معاملاتی خارج نشدید؛ بخوابید؟ به طور کلی، دید شما نسبت به معامله بلند مدت است یا کوتاه مدت؟ پاسخ به این سؤال، منجر به انتخاب تایم فریم مناسب خواهد شد. اگر دید شما برای معامله بلند مدت است؛ پس تایم فریم‌های چنددقیقه‌ای نباید برای شما استرس‌زا باشد و تایم فریم‌های روزانه و حتی هفتگی برای شما اهمیت بیشتری دارد. این در حالی است که اگر به معاملات کوتاه مدت علاقه‌مندید؛ تایم فریم‌های یک دقیقه‌ای، ده دقیقه‌ای یا یک ساعته برای شما انتخاب بهتری است. پس پیش از انتخاب تایم فریم باید اهداف معامله خود را شناسایی کنید.

مدیریت سرمایه

اغلب افراد برای تعیین نقاط حد سود و حد ضرر از سطوح مقاومت و حمایت استفاده می‌کنند. نقاط حد سود و حد ضرر به معنای نقاط خروج از یک معامله است. نقطه حد سود زمانی است که معامله مطابق تحلیل شما پیش رفته و با خیالی آسوده از آن خارج می‌شوید و نقطه حد ضرر زمانی است که شرایط مطابق انتظار شما پیش نرفته و ممکن است منجر به ضرر جبران‌ناپذیری شود. در تایم فریم‌های طولانی‌تر فاصله بیشتری بین نقطه ورود و خروج وجود خواهد داشت زیرا به طور معمول تحرکات قیمتی و فاصله کف و سقف بازار در این تایم فریم‌ها بیشتر است. با توجه به این مسئله برای انتخاب نقطه خروج، معامله‌گر ناچار است حد ضرر بالاتری را تقبل کند. از سویی دیگر استفاده از تایم فریم‌های کوتاه مدت ریسک معاملات را بالاتر خواهد برد. برای اطلاع بیشتر در این خصوص مقاله مدیریت ریسک را مطالعه کنید.

روش تحلیل خود را انتخاب کنید

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال ممکن است حتی تا هفته‌ها تشکیل نشوند یا فرصت مناسب برای معامله به این سرعت‌ها دست ندهد. از طرفی دیگر برخی الگوها در کوتاه مدت تشکیل می‌شوند و تعداد بسیار بیشتری دارند. در انتخاب تایم فریم حتماً به الگوی معاملاتی خود توجه کنید و فرصت مطلوب خود را بر آن اساس پیدا کنید.

به تجربه شخصی خود اعتماد کنید

بسیاری از نکات درباره تحلیل را می‌توان آموزش دید ولی نکات زیادی هستند که تنها با تجربه آموخته می‌شوند. شما می‌توانید در مواقعی به این تجربیات تکیه کنید و از بین دوراهی‌ها راه خود را پیدا کنید. هرچند توجه داشته باشید که از روی احساسات تصمیم نگیرید و صرفاً تجربیات واقعی خود را به خاطر داشته باشید. در این زمینه ژورنال ترید می‌تواند برای شما مناسب باشد.

تایم فریم برای ارز دیجیتال

بهترین تایم‌ فریم برای ارز دیجیتال کدام است؟

بهترین تایم فریم مسلماً تایم فریمی است که با ریسک پایین‌تر بیشتری سود را داشته باشد؛ اما این تعریف به هیچ عنوان تعریف دقیقی نیست. انتخاب بهترین تایم فریم برای ارزهای دیجیتال تفاوت چندانی با سایر بازارهای مالی ندارد اما پیش از شروع معامله در این بازار باید توجه داشته باشید که بازار کوتاه مدت ارزهای دیجیتال ممکن است دقیقه مطابق با تحلیل تکنیکال شما پیش نرود. در ادامه انتخاب تایم فریم برای موقعیت‌های مختلف را با یکدیگر مرور خواهیم کرد:

بهترین تایم فریم برای نوسان گیری و ترید روزانه

اگر به دنبال بهترین تایم فریم برای ترید روزانه یا همان نوسان گیری هستید باید نکات مهمی را در این رابطه به خاطر بسپارید. در نوسان گیری معامله‌گران اغلب برای مدت بسیار کوتاهی در یک معامله می‌مانند و به سرعت از این موقعیت خارج می‌شوند. با توجه به بازه زمانی‌ای که یک معامله‌گر در یک معامله می‌ماند، می‌توان بهترین تایم فریم برای نوسان گیری را انتخاب کرد. معمولاً در چنین مواقعی تریدرها از تایم فریم‌هایی با مدت زمان کوتاه مثل تایم فریم یک دقیقه‌ای، ۵ دقیقه‌ای و… برای تحلیل استفاده می‌کنند با این وجود بد نیست که نیم‌نگاهی هم به تایم فریم‌های بزرگ‌تر داشته باشید. تایم فریم‌های بزرگ‌تر روند کلی را نشان می‌دهند و تایم فریم‌های کوچک‌تر می‌توانند به تشخیص نقطه مناسب ورود کمک کنند. برای انتخاب بهترین تایم فریم برای ترید روزانه پیش از هر چیز باید رویه‌های مدیریت سرمایه را به خوبی آموزش ببینید.

بهترین تایم فریم برای معامله‌گران فاندامنتال

حتی اگر شما به تحلیل فاندامنتال بیش از تکنیکال علاقه‌مندید؛ باز هم تایم فریم برای شما کاربردی خواهد بود. در تحلیل فاندامنتال شما هیچ نیازی به تایم فریم‌های کوتاه مدت نخواهید داشت و می‌توانید برای تحلیل به سادگی از تایم فریم‌های بلند مدت، برحسب نیاز خود، استفاده کنید. تایم فریم‌های روزانه و هفتگی در تحلیل فاندامنتال پرکاربردترین هستند با این وجود حتی برخی بیشتر به تایم فریم‌های ماهانه علاقه‌مندند.

بهترین تایم فریم برای معاملات بین روزی

معاملات بین روزی معاملاتی هستند که کمتر از یک روز به پایان می‌رسند. در این معاملات اغلب از تایم فریم‌های ۵ دقیقه‌ای، ۱۵ دقیقه‌ای و یک ساعته استفاده می‌شود.

تایم فریم یک دقیقه‌ای بیشتر مناسب چه معامله‌گرانی است؟

همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، سبک و استراتژی معامله‌گران در انتخاب تایم فریم از اهمیت بسیاری برخوردار است مثلاً تریدرهای اسکالپر قاعدتاً ترجیح می‌دهند تا تایم فریم چارت خود را بر روی یک دقیقه تنظیم کنند. اصطلاحاً ستاپ معاملاتی آن‌ها (trading setup) بسیار متفاوت‌تر از دیگر معامله‌گران است. این نوع تریدرها ممکن است در یک ساعت وارد چندین موقعیت خرید یا فروش شوند و تعداد زیاد معاملات به دلیل تغییرات بسیار زیاد نمودار در تایم فریم یک دقیقه است. به طور کلی اسکالپرها بیشترین میزان ریسک را متحمل شده و سعی می‌کنند از تمام حرکت‌های قیمتی در کوچک‌ترین بازه‌های زمانی کسب سود کنند. از دیگر فواید تایم یک دقیقه‌ای شناسایی سریع‌تر کندل‌هایی است که در نهایت باعث تغییر روند نمودار می‌شوند. از آنجایی که اسکالپرها ریسک بسیار بیشتری را وارد معاملات خود می‌کنند، انتخابی جز توجه کامل به نمودار و تغییرات لحظه‌ای آن ندارند. بنابراین بد نیست همه معامله‌گران هر از گاهی به نوع کندل‌ها و اندازه‌های کندل‌ها در تایم فریم یک دقیقه‌ای نیز توجه داشته باشند تا بتوانند تغییرات، فشار خرید یا فروش یا به طور کلی توان روند مورد نظر را پیش‌بینی کنند. اگر به این مبحث علاقه‌مندید می‌توانید مقاله روش معاملاتی اسکالپ چیست را بخوانید.

انتخاب تایم فریم مناسب برای نوسان گیری

چرا باید از چند تایم‌ فریم برای بررسی قیمت رمزارزها استفاده کنیم؟

تأثیر تایم فریم‌ها بر معاملات غیرقابل‌انکار است. بنابراین توصیه می‌شود که معامله‌گران از «مولتی تایم فریم» که همان چند تایم فریم در بازه‌های زمانی متفاوت است، استفاده کنند. این توصیه دلایل مهمی دارد که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم.

بررسی چند بازه زمانی؛ دید متفاوت برای معاملات بهتر ارزهای دیجیتال

تصور کنید یک تایم فریم را برای بررسی تغییرات یک بازه زمانی قیمت انتخاب کرده‌اید. با پیگیری این تایم فریم بازه‌های زمانی دیگر را رها می‌کنید و در زمانی که به نمودار ۱۰ دقیقه‌ای نگاه می‌کنید روند قیمت‌ها در یک تایم فریم دیگر معکوس می‌شود و شما از آن بی‌خبر می‌مانید. اگر شما در یک تایم فریم روندی صعودی را پیگیری می‌کنید ممکن است در یک تایم فریم دیگر ادامه‌ی آن روند، نزولی و بلندمدت باشد. بنابراین با رصد کردن چند تایم فریم تمام این جوانب را مدنظر خواهید داشت. مثلاً اگر شما قصد فروش بیت کوین را دارید باید با بررسی چند تایم فریم موقعیت مناسب را شناسایی کنید و رفتار قیمت را در بازه‌های زمانی متفاوت بسنجید.

استفاده از مولتی تایم فریم‌؛ بهترین راه برای تشخیص سطوح مهم قیمت رمزارزها

اگر شما در یک تایم فریم کوتاه مدت چند دقیقه‌ای یا حتی تایم فریم یک دقیقه‌ای یک سطح قیمت را پیدا کنید که بارها نقش حمایت برای قیمت یک ارز دیجیتال داشته است، با مراجعه به تایم فریم‌های بالاتر می‌توانید متوجه شوید که آیا این سطح دارای اهمیت و جایگاه کلیدی‌ست و یا تنها یک سطح کوتاه‌مدت در نمودار است؟ این سطوح مختلف حمایت و مقاومت در قیمت، با خرید و فروش‌های پی‌در‌پی تریدرها شکل می‌گیرد.
به عنوان مثال خرید و فروش مداوم بیت کوین باعث شکل‌گیری سطوح مختلفی در قیمت آن می‌شود که معامله‌گران با استفاده از تایم فریم‌های مختلف می‌توانند آن‌ها را رصد کنند. اگر شما هم جزو این دسته از معامله‌گران هستید می‌توانید با استفاده از ماشین‌حساب بیت کوین قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را محاسبه کنید و با استفاده از «تایم فریم» بهترین زمان معامله را تشخیص بدهید.

دریافت تأییدیه؛ استراتژی معاملاتی خود را با چند تایم فریم تائید کنید

مسلماً هدف تمام کسانی که وارد بازار ارزهای دیجیتال می‌شوند کسب سود بیشتر و زیان کمتر است. بنابراین به شما توصیه می‌کنیم قبل از انجام هر معامله‌ای نسبتِ پاداش به ریسک را بسنجید. یکی از راه‌هایی که می‌تواند ریسک زیان معاملات شما را کاهش بدهد تائید استراتژی معاملاتی شما در کنار رفتار قیمت در چند تایم فریم متفاوت است. به این معنی که اگر مثلاً در یک تایم فریم ۱۰دقیقه‌ای یک موقعیت خرید را مشاهده می‌کنید ممکن است با بررسی تایم فریم بالاتر، روند نزولی تشخیص داده شود.بنابراین احتمال کسب سود شما از انجام این معامله پایین می‌آید و ریسک ضرر شما افزایش پیدا می‌کند. با در نظر گرفتن تایم فریم‌های بلندمدت و ماهانه و پیش‌بینی رفتار قیمت ارزهای دیجیتال می‌توانید در بازار فیوچرز ارز دیجیتال نیز معاملات پرسودی را تجربه کنید.

استفاده از مولتی تایم فریم

انتخاب تایم‌ فریم مناسب؛ مهم‌ترین رکن معاملات پرسود رمزارزها

خرید و فروش ارز دیجیتال و کسب سود نیازمند آگاهی و دانش کافی پیرامون این بازار است. شما می‌توانید با تسلط بر تحلیل نمودار قیمت و انتخاب تایم‌فریم مناسب معاملات پرسودی را انجام بدهید.نوبیتکس به عنوان معتبرترین صرافی آنلاین با پشتیبانی ۲۴ ساعته در هفت روز هفته شما را در انجام معاملات پرسود یاری می‌کند. شما می‌توانید پس از مشاوره‌ی رایگان با کارشناسان حرفه‌ای نوبیتکس اقدام به خرید و فروش ارزهای دیجیتال بکنید.

چگونه نمودارهای کندل استیک یا شمعی را بخوانیم؟

نمودار کندل استیک (یا شمعی) چیست؟

مونهیسا هوما (Munehisa Homma)، تاجر ثروتمند ژاپنی در قرن ۱۸ام یک رویکرد تحلیل تکنیکال را برای بررسی قیمت قراردادهای برنج ابداع کرد. نمودار شمعی نامی است که امروزه به این روش داده می شود و اغلب هنگام تهیه نمودارهای سهام از آن استفاده می‌شود.

نمودار کندل استیک چیست؟

نمودار کندل استیک داده‌های بازار در یک دوره زمانی معین را منعکس می کند و اطلاعاتی را در مورد قیمت باز شدن و بسته شدن، بالاترین، پایین‌‌ترین قیمت در آن بازه‌ی زمانی مشخص را ارائه می‌دهد. هر کندل نمادی از یک بازه زمانی مشخص (چهار ساعته،‌ روزانه، هفتگی و …) است. همچنین قیمت‌های باز شدن بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین قیمت دارایی را در طول مدت زمان نشان می دهد.

چگونه نمودار کندل استیک را بخوانیم؟

کند‌ل‌ها از یک بدنه شبیه به شمع و همچنین فتیله بالایی و پایینی تشکیل شده‌اند. برای یک بازه زمان معین، از قیمت باز شدن تا بسته شدن را نشان می‌دهد. نمونه ای از نمودار کندل استیک به شرح زیر است:

هر نمودار کندل استیک سه بخش دارد:

  • سایه بالایی
  • سایه پایینی
  • بدنه

رنگ بدنه معمولاً یا سبز (بازار صعودی) یا قرمز (بازار نزولی) است و در برخی نمودارها با رنگ‌های سیاه (بازار نزولی) و سفید (بازار صعودی) نشان داده می‌شود. هر کندل معرف بازه زمانی خاصی است. داده‌های کندل استیک، معاملاتی که در آن بازه زمانی تکمیل شده‌اند را خلاصه می‌کند. به عنوان مثال، یک کندل یک ساعته، یک ساعت از داده‌های معاملاتی را نشان می‌دهد. هر بدنه کندل این اطلاعات را نشان می‌دهد:

  • قیمت آغازین
  • قیمت پایانی
  • کمترین قیمت
  • بیشترین قیمت

قیمت آغازین نشان دهنده اولین معامله و قیمت پایانی نشان دهنده آخرین معامله در آن دوره زمانی است. حداکثر قیمت معامله‌شده (سایه بالایی) در یک دوره در نوک قسمت بالایی کندل نشان داده می‌شود و حداقل قیمت معامله‌شده (سایه پایینی) در نوک پایین‌ترین بخش کندل نشان داده می‌شود.

چگونه نمودار کندل استیک را بخوانیم؟

قبل از رفتن سراغ الگوهای مختلف نمودارهای کندل استیک و یادگیری خواندن آنها برای تحلیل بازار، بیایید تا اصول اولیه آن را باهم فرا بگیریم.

بدنه کندل

بدنه جزء اصلی یک کندل بوده و به راحتی قابل تشخیص است، زیرا معمولاً بزرگ و رنگی است ، بدنه کندل شما را از قیمت‌های باز شدن و بسته شدن بازار در هر دوره زمانی معین مطلع می‌کند. در یک کندل سبز یا صعودی، پایین بدنه قیمت باز شدن و قسمت بالایی قیمت بسته شدن را نشان می‌دهد. برعکس آن برای کندل قرمز یا نزولی صادق است. قیمت در طول زمان کاهش یافته است، بنابراین قیمت باز شدن در بالای بدنه و قیمت بسته شدن در پایین کندل قرار دارد. یک کندل با بدنه بلند نشان دهنده یک روند قوی با سود یا ضرر قابل توجه است و یک بدنه کوچک نشان می‌دهد که قیمت باز و بسته شدن تا حدودی برابر بوده است.

فیتیله کندل

فتیله خطی است که از بالا تا پایین بدنه کندل امتداد دارد. در برخی نمودارها از آنها به عنوان سایه (Shadow) یاد می‌شود. سایه‌ای که از بالای بدنه بیرون می‌آید نشان دهنده بیشترین قیمتی است که در آن بازه زمانی به دست آمده است. سایه‌ی پایینی که معمولاً به آن دم (Tail) گفته می‌شود، در پایین بدنه قرار دارد که پایین ترین قیمت را نشان می‌دهد.

قیمت باز شدن

قیمت اولین معامله در هنگام شکل گرفتن یک کندل جدید به عنوان قیمت باز شدن شناخته می‌شود. اگر قیمت شروع به افزایش کند، کندل سبز و در صورت کاهش قیمت کندل قرمز می‌شود.

قیمت بسته شدن

قیمت پایانی آخرین قیمتی است که در بازه معاملاتی مبادله شده است. در اکثر نمودارها، اگر قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن باشد، کندل به طور پیش فرض قرمز می‌شود و اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت ابتدایی باشد کندل سبز می‌شود.

بیشترین قیمت

بالاترین قیمت، بیشتر قیمت معامله‌ شده را در آن بازه زمانی است که توسط فتیله بالایی یا سایه بالایی نشان داده می‌شود. وقتی فیتیله یا سایه بالایی وجود نداشته باشد، نشان دهنده این است که قیمتی که دارایی در آن باز یا بسته می‌شود، بالاترین قیمت معامله شده است.

کمترین قیمت

کمترین قیمت، پایین‌ترین قیمت معامله‌ شده در طول بازه زمانی است که توسط سایه پایین نشان داده می‌شود. وقتی چنین فتیله یا سایه پایینی وجود نداشته باشد، نشان دهنده است است که قیمتی که دارایی در آن باز یا بسته می‌شود، پایین‌ترین قیمت معامله شده است.

اگر قیمت بسته شدن کندل بالاتر از قیمت اولیه آن باشد، قیمت به سمت بالا حرکت می‌کند و کندل سبز می‌شود. رنگ کندل جهت حرکت قیمت را نشان می‌دهد. اگر کندل قرمز باشد، پس قیمت پایانی کمتر از قیمت آغازین است.

چگونه نمودار کندل استیک را بخوانیم؟

کندل‌های صعودی و نزولی

کندل صعودی (بولیش)

کندل های صعودی نشان دهنده افزایش قیمت در بازه زمانی مشخص است. وقتی قیمت از یک سطح معین شروع می‌شود و در یک سطح بالاتر بسته می‌شود، یک کندل صعودی ایجاد می‌کند. کندل‌های صعودی معمولاً به رنگ‌های سبز یا سفید نشان داده می‌شوند.

کندل نزولی (بیریش)

وقتی قیمت از یک سطح معین شروع می‌شود و در سطح پایین‌تر بسته می‌شود، یک کندل نزولی ایجاد می‌کند. این کندل نشان دهنده کاهش قیمت است. کندل‌های نزولی معمولاً به رنگ های قرمز یا سیاه نشان داده می‌شوند.

انواع الگوهای کندل استیک‌

الگوی دوجی (Doji)

کندل‌های دوجی (Doji) با فیتیله‌های بلند و بدنه کوچکشان متمایز می‌شوند. اگر یک کندل دوجی را در نمودار مشاهده کنید، نشان دهنده این است که بازار در طول بازه زمانی نوسانات زیادی را متحمل شده است. الگوی دوجی به سه دسته تقسیم می‌شود:

  • دوجی سنجاقک: یک فتیله بلند پایین دوجی سنجاقک نشان دهنده یک دوره نزولی طولانی مدت است که با یک بازگشت به قیمت شروع همراه است.
  • دوجی سنگ قبر: یک فتیله بلند در بالا دارد که نشان دهنده احساسات منفی بازار است.
  • دوجی پا دراز: وضعیت عدم قطعیت روند بازار را نشان می‌دهد.

الگوی دوجی (Doji)

الگوی چکش (Hammer)

کندل چکشی یکی از شناخته شده ترین کندل‌های دنیای ترید و تجارت است. کاربران از آن برای مشخص کردن انتهای روند استفاده می‌شود که معمولاً با جهش قیمت همراه است و معامله‌گران از آن برای ایجاد معاملات طولانی سوء استفاده می‌کنند. بدنه اصلی یک کندل چکشی معکوس کوچک است، فتیله بالایی بلندی دارد و فتیله پایینی کوچک است یا اصلا وجود ندارد. این کندل در انتهای یک روند نزولی ظاهر می‌شود و به طور معمول احتمال بازگشت صعودی را نشان می‌دهد.

کندل چکشی (Hammer)

الگوی ستاره دنباله‌دار را نباید با چکش معکوس اشتباه گرفت. در حالی که هر دو یکسان به نظر می رسند، معانی آنها بسیار متفاوت است. در اوج روند صعودی، کندل ستاره دنباله‌دار معمولاً به عنوان یک نشانه از روند نزولی در نظر گرفته می‌شود، در حالی که در پایین روند نزولی، چکش معکوس معمولاً به عنوان سیگنال صعودی در نظر گرفته می‌شود.

الگوی پوشاننده (Engulfing)

یک کندل پوشاننده صعودی یک کندل سبز بزرگ است که به طور کامل محدوده شمع قرمز قبلی را دربر می‌گیرد. با بزرگ‌تر شدن بدنه، عکس این امر چشم‌گیرتر می‌شود. این کندل باید بدنه‌ی کندل قرمز رنگی که قبل از آن آمده را کاملاً بپوشاند.

کندل بلعنده صعودی

این الگو در تحلیل تکنیکال معمولاً در طول روندهای نزولی ظاهر می‌شود. الگوی پوشاننده نزولی از یک کندل صعودی تشکیل شده است که پس از آن یک کندل نزولی وجود دارد که کندل اول را به طور کامل در بر می‌گیرد. این الگو معمولاً نشان می‌دهد که یک حرکت نزولی در راه است و در طول یک روند صعودی رخ می‌دهد.

ستاره صبح‌/ عصر (بازه زمانی چارت قیمت Morning/Evening Star)

دو الگوی ستاره صبح‌گاهی و ستاره شام گاهی، از توالی سه کندل در کنار هم ایجاد می‌شوند. الگوی ستاره صبح‌گاهی در طول دوره‌های نزولی ظاهر می‌شود و به طور معمول نشان دهنده یک حرکت معکوس صعودی است. این الگو با یک کندل نزولی شروع می‌شود و سپس به سمت کندل کوچک نزولی یا صعودی حرکت می‌کند. سپس قیمت شکاف بالاتر می‌رود و یک کندل صعودی بزرگتر را تشکیل می دهد. این نشان می‌دهد که فشار فروش از روز اول ممکن است کاهش یافته باشد و بازه زمانی چارت قیمت ممکن است بازار به حالت صعودی نزدیک شود.

 الگوی ستاره صبح

الگوی ستاره عصرگاهی برعکس این مسئله را نشان می‌دهد. در طول دوره‌های مثبت ظاهر می‌شود و به طور معمول نشان دهنده بازگشت به روند نزولی است. یک کندل صعودی الگو را آغاز می‌کند که پس از آن یک کندل نزولی یا صعودی جزئی ایجاد می‌شود. سپس قیمت کاهش می‌یابد و یک کندل نزولی بزرگتر را تشکیل می‌دهد. معمولاً نشان‌دهنده نتیجه‌گیری یک روند صعودی است و اهمیت آن مربوط به کندل سوم است که دستاوردهای اولین کندل را از بین می‌برد.

هارامی نزولی/ صعودی (Harami)

الگوی هارامی صعودی شبیه به شکل معکوس الگوی پوشاننده نزولی است که در آن کندل بزرگتر اول و سپس کندل هارامی کوچک‌تر قرار می‌گیرد. کندل هارامی نزولی نیز صرفا شکل معکوس هارامی صعودی است. الگوهای هارامی در دو یا چند روز معاملاتی ظاهر می‌شوند. الگوی هارامی صعودی به کندل‌های اولیه بستگی دارد تا ادامه روند نزولی قیمت را نشان دهد.

 هارامی نزولی/ صعودی (Harami)

این الگو همچنین بازگوکننده این نکته است که بازار نزولی در تلاش است تا قیمت‌ها را پایین بیاورد. تجزیه و تحلیل نمودار کندل استیک طیف گسترده‌ای از الگوها را برای پیش بینی روندهای آتی ارائه می‌دهد از جمله هارامی نزولی که برای پیش بینی بازگشت‌های قریب الوقوع روند قیمت‌ها استفاده می‌شود.

بررسی روند قیمت اتریوم و اتریوم کلاسیک : 19 مرداد

افزایش تلاطم بازار ارزهای دیجیتال در آستانه انتشار گزارش CPI

  • مرداد ۱۹, ۱۴۰۱
  • ۱۹:۴۳

جزئیات گزارش شاخص قیمت مصرف کننده(CPI) که امروز عصر توسط اداره آمار مشاغل فدرال اعلام خواهد شد، مشخص می‌کند که آیا سیاست‌های تهاجمی انقباضی فدرال رزرو موثر بوده است یا خیر. در حال حاضر بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند کاهش سرعت رشد تورم در ماه جولای، فدرال رزرو را متقاعد خواهد کرد به سیاست‌های خود مبنی بر کاهش پایه پولی ادامه دهد. هرچند، روند تحول تورم بلندمدت است و داده‌های گزارش شده در 3 ماه آینده نقش موثری در تبیین مسیر بانک مرکزی آمریکا در سال 2023 خواهند داشت. اگرچه فعلا و به‌دنبال اعلام نرخ بیکاری و کاهش شدید آن در هفته گذشته، نظرسنجی ها نشان می‌دهد 70% تحلیل گران افزایش مجدد %0.75 را برای نرخ بهره پیش‌بینی کرده‌اند که می‌تواند باعث کند شدن روند صعودی بازار رمزارزها شود.

نمودار قیمت بیت کوین در 19 مرداد نشان می دهد که خریداران در آخرین تلاش خود در عبور از ناحیه مقاومتی 24300 دلار باز مانده و پس از لمس کردن این قیمت وارد فاز اصلاحی شد‌ه‌اند که می‌تواند ادامه‌دار باشد. دلیل اول حساسیت بالای گزارش CPI امروز و بلاتکلیفی معامله‌گران است که باعث ریزش قیمت بیت کوین تا سطح 22600 دلار نیز شد. به‌علاوه، ریزش اخیر قیمت کندل‌های 4 ساعته قیمت را به زیر سطوح میانگین متحرک ساده 50 و 21 و خط میانی کانال صعودی کشیده، که خبر خوبی برای خریداران نخواهد بود. در نهایت در این بازه زمانی اندیکاتور RSI نیز به زیر 50 سقوط کرده و از تداوم روند نزولی حکایت دارد. بنابراین در مسیر پیش‌روی بیت‌کوین اولین حمایت کلیدی سطح 22400 دلار و دومین آن سطح 21000 دلار در نظر گرفته شده است. البته این امکان وجود دارد که بر روی هر یک از سطوح حمایتی عنوان شده، سفارش های خرید فعال شده و روند نزولی را کند کنند. در نتیجه در صورت تشکیل الگوهای کندلی صعودی روی این سطوح و وجود حجم کافی، می‌توان سوار برموج صعودی کوتاه‌مدت خریداران شد. در این سناریو، اهداف خریداران به‌ترتیب سطوح مقاومتی 24300 دلار و 25500 دلار خواهد بود.

در سمت دیگر بازار هم می‌بینیم آلت کوین ها واکنش شدیدی نسبت به جو نزولی بازار پیش از انتشار داده‌های تورمی نشان داده‌اند. مطابق نمودار نوسانات قیمت، رمزارز اتریوم (ETH) با 5.5% کاهش به سطح 1600 دلار رسیده است. به‌علاوه، آلت کوین های سولانا (SOL) با 6.7%، دوج کوین (DOGE) با 7% و لایت کوین (LTC) با 6.5% کاهش ارزش در 24 ساعت گذشته، ضعیف‌ترین عملکرد چند هفته اخیر خود را به نمایش گذاشتند. در ادامه، توجه شما را به نوسانات قیمت 20 رمزارز برتر بازار در 24 ساعت منتهی به نگارش این مطلب جلب می‌کنیم. همچنین، با بررسی نمودار بازه زمانی روزانه و 4 ساعته دو رمزارز اتریوم (ETH) و اتریوم کلاسیک(ETC) در 19 مرداد و تحلیل تکنیکال چارت قیمت آنها، به ارزیابی فرصت‌های پیش‌روی معامله‌گران خواهیم پرداخت.

اصلاح اتریوم و فرصت ورود خریداران

نمودار قیمت اتریوم در 19 مرداد و در بازه زمانی روزانه نشان می‌دهد با توجه به عوامل کلان اقتصاد جهانی، رمزارز دوم بازار برای یک اصلاح قیمت دیگر آماده می‌شود. همان‌طور که در نمودار اتریوم (ETH) می‌بینیم اندیکاتورRSI سقف پایین‌تری ثبت کرده، در حالی که قیمت توانسته سقف بالاتری را به ثبت برساند. روندی که یک واگرایی منفی در نظر گرفته می‌شود و می‌تواند از کاهش قیمت در این بازه زمانی حکایت داشته باشد. بنابراین، پس از شکسته شدن حمایت داینامیک میانگین متحرک ساده 21 اولین هدف فروشندگان سطح 1500 دلار خواهد بود. در مقابل این احتمال وجود دارد که روی هریک از حمایت‌های نمودار، خریداران وارد معامله شده و کنترل بازار را به دست بگیرند. در این سناریوی صعودی، قیمت اتریوم ابتدا به‌سمت سقف 1800 دلار حرکت کرده و در ادامه می‌تواند تا سطح 2000 دلار اوج بگیرد.

نمودار قیمت بازه زمانی روزانه اتریوم (ETH) – منبع: TradingView

نمودار قیمت بازه زمانی روزانه اتریوم (ETH) – منبع: TradingView

نمودار قیمت اتریوم در 19 مرداد و در بازه زمانی 4 ساعته نوسان قیمت در چهارچوب یک کانال صعودی را نشان می‌دهد. درواقع، آخرین موج نزولی بازار باعث شد کندل‌های نزولی به زیر سطح میانگین‌های متحرک ساده 50 و 21 و خط میانی کانال نفوذ کند. روندی که در نهایت زمینه را برای ریزش قیمت به سمت کف کانال در قیمت 1600 دلار فراهم کرد. به‌علاوه باید خاطرنشان کنیم که قرارگرفتن اندیکاتور RSI زیر خط 50 در این بازه زمانی نیز از این سناریوی‌ نزولی حمایت می‌کند. در نتیجه در صورت خروج کندل‌ها از کانال صعودی، قیمت به احتمال بسیار زیاد به‌سمت محدوده حمایتی کلیدی 1500 دلار روانه خواهد شد. از طرفی، اگر خریداران فشار خرید را با حجم کافی ایجاد کنند، می‌توانند با کنترل بازار قیمت را در کوتاه‌مدت به‌سمت سطح مقاومت 1800 دلار سوق دهند.

نمودار قیمت بازه زمانی 4 ساعته اتریوم (ETH) – منبع: TradingView

نمودار قیمت بازه زمانی 4 ساعته اتریوم (ETH) – منبع: TradingView

آیا اتریوم کلاسیک می تواند موج 5 صعودی خود را تکمیل کند؟

نمودار قیمت اتریوم کلاسیک در 19 مرداد و در بازه زمانی روزانه بیانگر این نکته است که احتمالا روند قیمت این رقیب اتریوم در حال تکمیل کردن امواج الیوت خود است. در این صورت، هرگونه الگوی کندلی صعودی بر روی سطح 32 دلار و حمایت میانگین متحرک ساده 21 می‌تواند با بردن قیمت به‌سمت تشکیل موج 5 صعودی آن را تا 50 تا 54 دلار هم به بالا پرتاب کند. در مقابل اگر قیمت از مومنتوم کافی برای صعود برخوردار نباشد، روند قیمت بعد از شکستن حمایت میانگین متحرک ساده 21 به‌سمت حمایت های 32 دلار و سپس 28 دلار حرکت خواهد کرد. بخصوص که در اندیکاتور MACD در این بازه زمانی، خط MACD در حال حرکت به زیر خط سیگنال است و هیستوگرام‌های منفی نیز ثبت شده‌اند، که همگی از تمایل بازار برای پایین آوردن قیمت‌ها خبر می‌دهند.

نمودار قیمت بازه زمانی روزانه اتریوم کلاسیک (ETC) – منبع: TradingView

نمودار قیمت بازه زمانی روزانه اتریوم کلاسیک (ETC) – منبع: TradingView

نمودار قیمت اتریوم کلاسیک در 19 مرداد و در بازه زمانی 4 ساعته نیز نوسان قیمت در محدوده یک الگوی مثلثی را نشان می‌دهد، که می‌تواند در پیش‌بینی بهتر رفتار آتی قیمت به ما کمک کند. مطابق این الگو، اگر قیمت از ضلع پایین مثلث یعنی سطح 35 دلار خارج شود، ریزش قیمت تا سطح 28 دلار ادامه خواهد یافت. اما شکستن ضلع پایینی مثلث به همین راحتی امکان‌پذیر نخواهد بود، چراکه تلاقی روند قیمت با خط روند صعودی (خط مشکی پررنگ) در این ناحیه کار را برای فروشندگان سخت می‌کند. به‌همین علت، این امکان وجود دارد که قیمت بر روی این خط توسط خریداران حمایت شده و با مومنتومی قوی به‌سمت ضلع بالایی مثلث یعنی سطح 40 دلار برود. در این سناریوی صعودی در صورت شکسته شدن مقاومت ضلع بالایی مثلث، قیمت به طرف ناحیه مقاومتی 45 دلار در نزدیکی سطح 50% فیبوناچی اکستنشن اوج خواهد گرفت.

نمودار قیمت بازه زمانی 4 ساعته اتریوم کلاسیک (ETC) – منبع: TradingView

نمودار قیمت بازه زمانی 4 ساعته اتریوم کلاسیک (ETC) – منبع: TradingView

اهمیت انتخاب تایم فریم در تحلیل تکنیکال

تایم فریم در تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال مملو است از مفاهیم مختلفی که تسلط بر آن‌ها لازمه تبدیل شدن به یک تحلیلگر تکنیکال توانمند است. یکی از مفاهیم ابتدایی که در این حوزه مطرح می‌شود، بحث تایم فریم است. زمانی که به دنبال بررسی تغییرات قیمت دارایی در یک بازه زمانی خاص هستیم، بحث تایم فریم به میان می‌آید. نمودارهای کندل استیک به عنوان یکی از مشهورترین نمودارها در تحلیل تکنیکال صرفاً قیمت باز، بسته شدن و همچنین کمترین و بیشترین قیمت یک دارایی را در طول روز معاملاتی نشان می‌دهد. اما گاهی اوقات ما به دنبال آن هستیم که تغییرات قیمت را در یک بازه زمانی به طور پیوسته مورد بررسی قرار دهیم. در اینجا باید از نمودارهای دیگری استفاده کرد و به کمک تایم فریم بازه زمانی مورد نظر را روی نمودار تعیین نمود. اگر می‌خواهید بدانید که تایم فریم چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد، در ادامه با ما همراه باشید.

فهرست عناوین مقاله

تایم فریم چیست؟

عبارت Time Frame در زبان فارسی به بازه زمانی ترجمه می‌شود؛ اما بین معامله‌گران در بازارهای مالی همان اصطلاح تایم فریم مرسوم شده است. وقتی صحبت از نمودار قیمت یک سهم یا دارایی دیگر به میان می‌آید، به طور ناخودآگاه باید مفهوم زمان نیز در نظر گرفته شود. این زمان می‌تواند در چند دقیقه تا چند ماه متغیر باشد. به این بازه زمانی که برای بررسی تغییرات قیمت یک دارایی در نظر گرفته می‌شود، اصطلاحاً تایم فریم گفته می‌شود.

انتخاب بهترین بازه زمانی برای تحلیل تکنیکال و پیش‌بینی روند قیمت یک دارایی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. معمولاً تایم فریم‌ها به سه دسته کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت تقسیم می‌شوند. با این وجود هر فرد باید متناسب با استراتژی معاملاتی خاص خودش و همچنین نوع بازی که در آن فعالیت می‌کند، تایم فریم مورد نظرش را انتخاب کند. در ادامه در خصوص انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال بحث می‌کنیم.

انواع تایم فریم در تحلیل تکنیکال

تا اینجا با مفهوم تایم فریم در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. حال نوبت به آن می‌رسد که انواع بازه‌های زمانی که در تحلیل‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد را مورد بررسی قرار دهیم.

1. تایم فریم کوتاه‌مدت

تایم فریم‌های کوتاه‌مدت صرفاً مناسب تریدرهایی است که به طور دائمی در بازار فعالیت می‌کنند و زمان زیادی را در معامله‌گری سپری می‌کنند. نکته مهم در خصوص این دسته از تایم فریم‌ها آن است که به دلیل بازه زمانی کوتاهی که برای آن‌ها انتخاب می‌شود، جزئیات بیشتری از نمودار به نمایش در می‌آید. به همین دلیل می‌توان سیگنال‌های بیشتری از نمودار استخراج کرد؛ چراکه الگوهای تحلیل تکنیکال در این بازه زمانی بهتر قابل تشخیص است.

البته به تبع اینکه بازه زمانی در این شیوه محدود است، باید توجه داشته باشید که زمان کمی برای استخراج نکات مورد نظر در نمودار دارید. تایم فریم کوتاه مدت مناسب کسانی است که به دنبال نوسان گیری در بازار هستند.

2. تایم فریم میان‌مدت

تایم فریم‌های میان مدت معمولاً روی بازه‌های زمانی بین پانزده دقیقه تا یک روز تقسیم می‌شوند. معامله‌گرانی که از این نوع تایم فریم‌ها استفاده می‌کنند، نیاز به رصد دائمی بازار ندارند و می‌توانند با استفاده از تحلیل بنیادی در کنار اخبار اقتصادی پیرامون دارایی، اقدام به معامله در بازار کنند.

3. تایم فریم بلندمدت

تایم فریم‌های بلندمدت از روزانه آغاز می‌شود تا ماهانه ادامه پیدا می‌کند. استفاده از این تایم فریم‌ها بیشتر مناسب معامله‌گرانی است که به دنبال تحلیل رفتار سهم در بلندمدت هستند. به این ترتیب می‌توان تصویری از عملکرد قیمتی آن به دست آورد. البته بسیاری از تحلیلگران بنیادی نیز نیم نگاهی به نمودار قیمت سهام در تایم فریم‌های بلندمدت می‌اندازند.

مهم‌ترین عوامل مؤثر در انتخاب تایم فریم چیست؟

همان‌طور که اشاره کردیم عوامل متعددی در انتخاب تایم فریم معاملاتی برای هر فرد اثرگذار هستند که در اینجا به برخی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم.

1. نوع بازار مالی

در بازار بورس ایران به دلیل محدودیت نوسان قیمت در طول یک روز، معمولاً استفاده از تایم فریم‌های کوتاه مدت چندان کارایی ندارد. بنابراین بهترین تایم فریم بورس ایران در میان‌مدت یا بلندمدت بسته به نوع استراتژی معاملاتی تعیین می‌شود. اما در مقابل در فارکس و بازار ارزهای دیجیتال به دلیل آنکه بازار هیچ‌گونه دامنه نوسانی ندارد و همچنین نوسانات بسیار زیادی در کوتاه مدت در دارایی‌ها رخ می‌دهد، می‌توان از تایم فریم کوتاه مدت استفاده نمود. در واقع تایم فریم مناسب نوسان‌گیری در کوتاه‌مدت یا میان مدت تعیین می‌شود.

2. تعیین سطوح حمایت و مقاومت

یکی از مهم‌ترین اصول در معامله‌گری در بازارهای مالی، بررسی کردن سطوح حمایت و مقاومت دارایی است. بهترین تایم فریم برای تحلیل تکنیکال باید به گونه‌ای انتخاب شود که این سطوح حمایتی یا مقاومتی با دقت بالایی تعیین شوند. در همین راستا، تایم فریم‌های کوتاه مدت احتمال خطا در خرید و فروش‌ها را افزایش می‌دهد ولی در مقابل هرچه بازه زمانی طولانی‌تر در نظر گرفته شود، درصد خطا به مراتب کاهش پیدا می‌کند.

3. روش تحلیل افراد

الگوهای قیمتی که در نمودار قیمت یک دارایی تشکیل می‌شود، به عنوان فرصت‌های معاملاتی به شمار می‌روند که افراد برای ورود یا خروج از یک دارایی می‌توانند مورد استفاده قرار دهند. وقتی تایم فریم در تحلیل تکنیکال خیلی بزرگ در نظر گرفته می‌شود، باید زمان زیادی را به انتظار نشست تا الگوهای قیمتی در نمودار مشاهده شود. اما هرچه تایم فریم در بازه زمانی کوتاه‌تری انتخاب شود، به همان اندازه امکان مشاهده الگوهای قیمتی بیشتر می‌شود. در نتیجه فرصت‌های معاملاتی بیشتری پیش روی معامله‌گر قرار می‌گیرد. اما هیچ‌گاه این طور نیست که فرصت‌های معاملاتی بیشتر به معنی کسب سود بیشتر باشد. بلکه لازم است تا یک حالت بهینه‌ای بین تایم فریم و فرصت‌های معاملاتی بسته به روش تحلیل انتخاب شود.

4. استراتژی معاملاتی

اگر جزء کسانی هستید که ترید کردن را به عنوان جزئی از وجود خود به شمار می‌آورند و لحظه به لحظه با بازار زندگی می‌کنند، تایم فریم‌های کوتاه مدت می‌تواند گزینه مناسبی برای شما باشد. اما واقعیت این است که این شیوه ترید کردن دشواری‌های خاص خودش را دارد و افراد باید متحمل فشارهای عصبی زیادی شوند. ولی به هر ترتیب روحیه برخی از معامله‌گران با این شرایط سازگار است و می‌توانند از این شرایط سخت گلیم خود را از آب بیرون بکشند. به همین دلیل حتماً باید روحیه شخصی و استراتژی معاملاتی برای انتخاب تایم فریم مناسب در نظر گرفته شود.

5. افق زمانی سرمایه‌گذاری

برخی به عنوان نوسان گیر در بازار فعالیت می‌کنند و به همین دلیل نیاز دارند که هر لحظه در بازار حضور داشته باشند و افق زمانی معاملاتی خود را کوتاه مدت در نظر می‌گیرند. اما در مقابل کسانی نیز هستند که در نقش سرمایه‌گذار در بازار فعالیت می‌کنند و افق زمانی خود را طولانی مدت در نظر می‌گیرند. این افراد می‌توانند در تایم فریم‌های بلندمدت را در نظر بگیرند.

چگونه می‌توان بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال را انتخاب کرد؟

انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال برای هر فردی باید به صورت اختصاصی صورت بگیرد. اما با این وجود به تجربه ثابت شده است که نکات زیر در انتخاب تایم فریم باید در نظر گرفته شود:‌

  • در بورس ایران بهترین تایم فریم برای معامله‌گری معمولی، تایم فریم روزانه است. اگر به دنبال نوسان گیری هستید نیز باید از بازه زمانی 30 دقیقه‌ای استفاده کنید.
  • در بازار ارزهای دیجیتال با افق سرمایه‌گذاری بلند مدت بهترین بازه زمانی، روزانه است و برای نوسان گیری می‌توان از تایم فریم 30 دقیقه‌ای استفاده کرد. این بازه زمانی بهترین تایم فریم برای نوسان گیری ارز دیجیتال نیز به شمار می‌رود.
  • در بازار فارکس نیز نباید به هیچ عنوان از بازه زمانی کمتر از یک ساعت استفاده کنید و بهترین تایم فریم‌ها چهارساعته یا یک روزه است.

تایم فریم‌های مناسب برای سبک‌های مختلف معامله‌گری

یک بحث مهم دیگر درباره انتخاب بهترین تایم فریم در تحلیل تکنیکال وجود دارد و آن مربوط به انتخاب تایم فریم مناسب با توجه به سبک‌های معاملاتی است. البته آنچه در ادامه ذکر می‌کنیم برای عموم تریدرها صادق نیست و ممکن است تریدری باشد که از تایم فریم‌های متفاوتی با آنچه اشاره می‌کنیم، استفاده کند. این مسئله به انتخاب استراتژی معاملاتی هر فرد بستگی دارد.

1. تایم فریم مناسب سبک معاملات پایان روز

کسانی که شغل اول‌شان ترید کردن نیست و نمی‌توانند به صورت دائمی بازار را رصد کنند، از سبک معاملات پایان روز بهره می‌برند. در این روش از تایم فریم روزانه، هفتگی و ماهانه استفاد می‌شود تا دید بلندمدت روی نمودار قیمت حاصل شود.

2. تایم فریم مناسب معامله‌گران بنیادی

معامله‌گران بنیادی نیز روی پارامترها و متغیرهای کلان مؤثر در بازار و دارایی‌ها متمرکز هستند. به همین دلیل خیلی در قید و بند نوسانات کوتاه‌مدت قرار نمی‌گیرند. بهترین تایم فریم برای معامله‌گران بنیادی، تایم فریم هفتگی و ماهانه است. البته زمانی که التهابات در بازار به اوج می‌رسد برای مدیریت ریسک به سراغ تایم فریم روزانه هم می‌روند.

3. تایم فریم مناسب معاملات بین روزی

معامله‌گرانی هستند که پوزیشن‌های معاملاتی خود را در کمتر از یک روز کاری در بازار می‌بندند. تحیل تکنیکال پایه و اساس ترید کردن این دسته از معامله‌گران است. تایم فریم یک دقیقه، پنج دقیقه، پانزده دقیقه، سی دقیقه و یک ساعت بهترین گزینه برای این گزوه از تریدرها است.

4. تایم فریم مناسب برای معامله مبتنی بر خبر

در طول یک روز دائما اخبار اقتصادی گوناگونی در بازار مخابره می‌شود. گاهی اوقات این اخبار به طور مستقیم به یک دارایی مربوط می‌شوند و در برخی مواقع نیز تأثیر غیر مستقیمی روی بازار دارند. تشخیص اخبار واقعی از دروغ و همچنین درک میزان اثرگذاری آن‌ها بر بازار در کوتاه مدت و بلندمدت کار فوق‌العاده دشواری است. تنهای عده معدودی از تریدرها در سراسر بازارهای مالی هستند که می‌توانند از این داده‌ها و خبرها اطلاعات مورد نظر خود را استخراج کنند. در این سبک معامله نیز از تایم فریم‌های یک دقیقه، پنج دقیقه و پانزده دقیقه استفاده می‌شود.

5. تایم فریم مناسب معاملات اسکالپ

اسکالپرها کسانی هستند که دیوانه‌وار عاشق بازار هستند و تمام وقت خود را در بازار سپری می‌کنند. این دسته از معامله‌گران به ندرت از پشت سیستم بلند می‌شوند و هر لحظه چشم‌شان به صفحه مانیتور دوخته شده و بازار را رصد می‌کنند. این روش معامله‌گری چالش‌های روحی و روانی جدی را نیز برای افراد به دنبال دارد و تنها معامله‌گران حرفه‌ای که از لحظه لحظه حضورشان در بازار لذت می‌برند، از آن استفاده می‌کنند. تایم فریم‌های یک دقیقه و پنج دقیقه مهم‌ترین تایم فریم‌هایی است که اسکالپرها استفاده می‌کنند.

کلام پایانی

در این مقاله بررسی کردیم که مفهوم تایم فریم چیست و چرا انتخاب تایم فریم در تحلیل تکنیکال باید نهایت دقت را در نظر گرفت. واقعیت این است که انتخاب بازه زمانی صحیح برای معامله‌گری نیاز به تجربه دارد. برای دستیابی به تجربه نیز باید زیر نظر افراد متخصص مدتی فعالیت نمایید تا به مهارت کافی دست پیدا کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.