احتمال تغییر روند نزولی


عرضه کل بیت کوین‌های در ضرر هولدرهای بلند مدت

ضرر هولدرهای بلندمدت بیت کوین در حال افزایش است؛ نشانه تغییر روند؟

ضرر هولدرهای بلندمدت بیت کوین در حال افزایش است؛ نشانه تغییر روند؟

خروج حدود ۲تریلیون دلار سرمایه از بازار پس از پایان روند صعودی در ۹ ماه گذشته، افت شدید ارزش بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال را به همراه داشت. با این حال، هنوز هم نمی‌توان با اطمینان گفت که بازار به انتهای چرخه نزولی خود رسیده است یا نه. در این شرایط، بررسی رفتار سرمایه‌گذاران بلندمدت می‌تواند به ما در پیداکردن جواب این سؤال کمک کند.

به گزارش کریپتو اسلیت، تجزیه‌وتحلیل داده‌های آنچین (درون‌زنجیره‌ای)، احساسات عموماً مثبت سرمایه‌گذاران بلندمدت بیت کوین را نشان می‌دهد. با این حال، مقایسه شاخص حجم بیت کوین‌های در ضرر با سال‌های گذشته، بیانگر این است که قیمت بیت کوین هنوز به پایین‌تر حد خود نرسیده است.

حجم بیت کوین‌های در ضرر هولدرهای بلندمدت

هولدرهای بلندمدت (LTH) کسانی هستند که بیت کوین‌های خود را بیش از ۱۵۵ روز نگهداری کرده‌اند. بر اساس داده‌های گذشته، معمولاً تسلیم‌شدن هولدرهای بلندمدت بیت کوین با پایین‌ترین قیمت یا کف هر چرخه بازار همراه بوده است.

نمودار زیر، حجم دارایی در ضرر هولدرهای بلندمدت بیت کوین طی ۱۱ سال گذشته را نشان می‌دهد. زمانی که در سال‌های ۲۰۱۵، ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ تعداد بیت کوین‌های در ضرر این هولدرها از ۵میلیون واحد فراتر رفت، روند صعودی قیمت با فاصله زمانی کمی از آن، آغاز شد.

شاخص حجم بیت کوین‌های در ضرر هولدرهای بلندمدت در حال نزدیک‌شدن به این آستانه است؛ با این حال، هنوز از آن فراتر نرفته است. این اتفاق نشان می‌دهد که بازار همچنان به پایان روند نزولی خود نرسیده است و سرمایه‌گذاران بیت کوین باید زمان بیشتری منتظر بمانند.

عرضه کل بیت کوین‌های در ضرر هولدرهای بلند مدت

عرضه کل بیت کوین‌های در ضرر هولدرهای بلند مدت

سود و زیان باندهای بازگشتی

شاخص سود و زیان باندهای بازگشتی (Profit and Loss by Return Bands)، دردی را به تصویر می‌کشد که هولدرهای بلندمدت بیت کوین در حال حاضر تحمل می‌کنند. این شاخص، رفتار خرج‌کردن گروه‌های مختلف بازار را نشان می‌دهد که با توجه به میزان سود یا زیان تحقق‌یافته به باندهای رنگی مختلفی تقسیم شده‌اند.

این داده‌ها به‌صورت درصدی از ارزش بازار ارائه می‌شود. برای مثال، مثبت ۰.۵ نشان می‌دهد که کل سود تحقق‌یافته هولدرهای بلندمدت، برابر ۰.۵درصد از ارزش کل بازار بیت کوین در آن نقطه از زمان بوده است.

این سود یا زیان با ضرب ارزش بیت کوین در قیمت فروخته‌شده منهای قیمت خرید آن به دلار محاسبه می‌شود. سپس، این محاسبات برای تمام سکه‌های خرج‌شده انجام و با یکدیگر جمع می‌شوند تا به باندهای بازگشتی تقسیم شوند.

نمودار زیر عمق منطقه تسلیم هولدرهای بلندمدت را نشان می‌دهد. با این حال، سطح باند پایینی در حال حاضر حدود منفی ۰.۰۷ است. این رقم همچنان با منفی ۰.۱۲ سال ۲۰۱۵ و منفی ۰.۱۴ سال ۲۰۱۹ فاصله زیادی دارد.

سود و زیان باندهای بازگشتی هولدرهای بلندمدت بیت کوین

سود و زیان باندهای بازگشتی هولدرهای بلندمدت بیت کوین.

تغییرات موجودی هولدرهای بلندمدت

تغییرات خالص موجودی هولدرهای بلندمدت، به توزیع توکن‌های نقدشده هولدرهای بلندمدت یا انباشت توکن‌های جدید توسط آنها اشاره دارد.

نمودار زیر تغییرات توزیع یا انباشت موجودی دارندگان بلندمدت در سال ۲۰۲۲ را نشان می‌دهد که در مقایسه با سال‌های قبل کمتر است. این نمودار نشان‌دهنده بی‌اعتمادی زیاد سرمایه‌گذاران بلندمدت به بازار در بحبوحه شرایط بد اقتصاد کلان است.

میزان انباشت هولدرهای بلندمدت بیت کوین در ماه اوت (مرداد) به بالاترین سطح خود از ابتدای سال ۲۰۲۲ رسیده است. از جنبهٔ احساسات بلندمدت به بیت کوین، این رفتار می‌تواند نشانه‌ای دلگرم‌کننده باشد.

تغییرات موجودی هولدرهای بلندمدت

تغییرات موجودی هولدرهای بلندمدت بیت کوین.

الگوی وایکوف (Wyckoff) چیست؟

الگوی وایکوف (Wyckoff) چیست؟

به آنچه بازار درباره دیگران می‌گوید گوش دهید، نه آنچه دیگران در مورد بازار می‌گویند.” این جمله را ریچارد وایکوف، معرف الگوی وایکوف که در تحلیل تکنیکال کاربرد دارد، به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران بازار مالی گفته است. شما چه چیزی از این جمله دریافت می‌کنید؟

وایکوف به ما می‌گوید همیشه حرف‌های دیگران قابل اعتماد نیست و باید توجه خود را بیشتر به بازار معطوف کنید؛ ببینید بازار چه روندی در پیش گرفته است و معامله‌گران و سرمایه‌گذاران چه کاری انجام می‌دهند؟!

الگوها و ابزارهای بسیاری برای تحلیل تکنیکال وجود دارند که با استفاده از آن‌ها می‌توانیم در بازارهای مالی فعالیت و کسب سود کنیم؛ یکی از روش‌های موفقی که در کسب سود از بازار ارزهای دیجیتال به ما کمک می‌کند، الگوی وایکوف (Wyckoff) نام دارد. در ادامه می‌خواهیم به بررسی تاریخچه، روش تحلیل با استفاده از الگوی وایکوف و یک مثال استفاده از وایکوف در تحلیل تکنیکال بپردازیم.

معرفی الگوی وایکوف (Wyckoff)

روش وایکوف (Wyckoff) توسط ریچارد وایکوف در دهه ۳۰ میلادی معرفی شد. او در طول زندگی حرفه‌ای خود به عنوان یک سرمایه‌گذار خبره در بازار سهام فعالیت می‌کرد و بخشی از زمان خود را صرف تدریس و راهنمایی معامله‌گران می‌کرد.

بسیاری از معامله‌گران طی سال‌ها از روش او الهام گرفتند و روش‌های خودشان را توسعه دادند؛ اما امروز روش وایکوف را می‌توان یک الگوی معاملاتی قابل اعتماد برای بازار ارزهای دیجیتال دانست که در کنار تئوری داو و الگوی موج الیوت به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران کمک شایانی می‌کند.

ریچارد وایکوف معتقد بود بازیگران بزرگ صحنه و پول‌های هوشمند در پشت این تغییر روند و بالا و پایین شدن قیمت‌ها، ابتدا سفارش خود را گذاشته و سپس قیمت‌ها را مطابق میل خود حرکت می‌دهند.

هدف روش وایکوف این است که پول‌های هوشمند (پولی که تحت کنترل نهادهای سرمایه‌گذاری است) را ردیابی کرده و با استفاده از الگوی نموداری قیمت، مسیر آن را پیدا کند. اگر شما هم به دنبال یک روش معاملاتی موفق هستید، توصیه می‌کنیم در ادامه با ارزتودی همراه باشید تا درباره روش وایکوف بیشتر بدانید.

۳ قانون بنیادی وایکوف

سه قانون بنیادی روش وایکوف به صورت زیر است:

عرضه و تقاضا

اولین و مهم‌ترین قانون ویکوف، عرضه و تقاضا است. بر اساس این موضوع، می‌توان گفت قیمت با تغییر در عرضه و تقاضا حرکت می‌کند. قانون اول را با سه معادله نشان داده می‌شود:

تقاضا > عرضه: افزایش قیمت

تقاضا = عرضه: بدون تغییر در قیمت

بنابراین، طبق قانون Wyckoff، معامله‌گران به محض اینکه تقاضا از عرضه بیشتر شود، شاهد حرکت صعودی بازار خواهند بود. از سوی دیگر، زمانی که عرضه بیشتر از تقاضا باشد، قیمت‌ها کاهش می‌یابد.

قانون عرضه و تقاضا در الگوی وایکوف

با این حال، هیچ راهی برای تعیین عرضه و تقاضای دقیق از نمودار قیمت وجود ندارد؛ معامله‌گران از ترکیب حجم معاملات و رفتار قیمت، تعادل بین عرضه و تقاضا را بررسی می‌کنند.

قانون علت و معلول

قانون دوم الگوی وایکوف بیان می‌کند که تفاوت بین عرضه و تقاضا تصادفی نیست؛ بلکه یک منطق زیربنایی دارد.

وایکوف برای قانون دوم خود از دو اصطلاح انباشت (تراکم، تجمیع) و توزیع استفاده کرده است:

تراکم پس از یک دوره آماده‌سازی، به ویژه رویدادهای اقتصادی، رخ می‌دهد. در این مرحله تراکم یا تجمیع (علت) منجر به روند صعودی (معلول) می‌شود. از سوی دیگر، در مرحله توزیع (علت)، قیمت کاهش می‌یابد و در نتیجه روند نزولی (معلول) ایجاد می‌شود.

قانون تلاش و نتیجه

طبق قانون سوم Wyckoff، قیمت به دلیل تلاش (اقدام) که با حجم معاملات نشان داده می‌شود، حرکت می‌کند.

زمانی که حجم معاملات با قیمت هم‌خوانی داشته باشد، روند فعلی شانس بیشتری برای ادامه دارد؛ اما از سوی دیگر، اگر حجم معاملات و قیمت هم‌خوانی نداشته باشند، باعث ایجاد واگرایی در قیمت و در نهایت منجر به توقف یا تغییر جهت روند می‌شود.

برای مثال، بیایید معاملات بیت کوین را در نظر بگیریم که بیت کوین پس از یک ریزش شدید، وارد فاز تراکم شده و معاملات با حجم بالایی صورت می‌گیرد؛ اما دیگر قیمت بیت کوین ریزشی ندارد.

در اینجا افزایش حجم معاملات نشان می‌دهد، یک اقدام بزرگ در حال انجام است اما حرکت خنثی به ما می‌گوید نتیجه جزئی است. در این شرایط که حجم معاملات و قیمت هم‌خوانی ندارند، درمی‌یابیم که روند فعلی پایان خواهد یافت و احتمالا روندی صعودی در پیش است.

مرد نامرئی بازار (Composite Man) در الگوی وایکوف

ریچارد وایکوف، مفهوم “مرد مرکب” را برای درک حرکت قیمت بازار به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران پیشنهاد کرد و گفت طوری به بازار نگاه کنید که انگار یک نهاد واحد کنترل آن را در دست دارد.

مرد مرکب یک ایده خیالی است که پشت صحنه می‌نشیند و بازی را در بازار اجرا می‌کند؛ قیمت را دستکاری می‌کند، امیدهای معامله‌گران را از بین می‌برد، اما اگر احساسات مرد مرکب را درک کنند و بشناسند، می‌توانند از این بازی جان سالم به در ببرند و در نهایت در بازار کسب سود کنند.

در بازار ارزهای دیجیتال، ما مرد مرکب را به نام نهنگ‌ها می‌شناسیم. حال می‌خواهیم بدانیم چگونه می‌توانیم بازی بازار را مانند مرد مرکب یا همان نهنگ‌های بازار کریپتو انجام دهیم. این بازی یک چرخه ۴ مرحله‌ای ساده دارد: انباشت، روند صعودی، توزیع، روند نزولی.

۱.انباشت (تراکم، تجمیع)

انباشت اولین مرحله از چرخه الگوی وایکوف است. هدف مرد مرکب این است که قبل از اکثر سرمایه‎‌‌‎‌گذاران شروع به تجمیع و انباشت دارایی‌ها کند؛ اگرچه فاز انباشت فشار خرید را نشان می‌دهد، اما قیمت تقریبا ثابت خواهد بود. Wyckoff پیشنهاد می‌کند، معامله‌گران به دقت این مرحله را زیر نظر داشته باشند و با استفاده از عمل قیمت و حجم، موقعیت مناسب خرید را پیدا کنند.

۲. روند صعودی

در این مرحله هنگامی که مرد مرکب به اندازه کافی دارایی جمع‌آوری کرد و فشار فروش کاهش پیدا کرد، شروع به بالا بردن بازار می‌کند. این روند صعودی به طور طبیعی توجه سایر سرمایه‌گذاران را جلب می‌کند و در نهایت تقاضا افزایش می‌یابد.

نکته: یک روند صعودی ممکن است چندین مراحل انباشت داشته باشد، که به این بازه “بازانباشت” گفته می‌شود.

در بازه بازانباشت، قبل از اینکه روند اصلی حرکت صعودی داشته باشد، متوقف می‌شود و تثبیت قیمت رخ می دهد. در نهایت هر چه بازار بالاتر می‌رود، تقاضای معامله‌گران و سرمایه‌گذاران بیشتر می‌شود و برای خرید ترغیب می‌شوند؛ سپس عموم مردم مشتاق سرمایه‌گذاری می‌شوند و تقاضا از عرضه پیشی می‌گیرد.

۳. توزیع

در مرحله بعد، مرد مرکب یا همان نهنگ‌های بازار کریپتو، پس از اینکه به سود مورد نظر خود رسیدند، دارایی‌های جمع‌آوری شده را توزیع می‌کنند؛ دارایی‌ها به افرادی که تازه به بازار پیوستند فروخته می‌شود.

در مرحله توزیع، تا زمانی که تقاضا وجود داشته باشد، ادامه پیدا می‌کند. بسیاری از افراد تازه وارد گمان می‌کنند این مرحله یک استراحت برای روند محسوب می‌شود؛ اما سخت در اشتباه هستند! زیرا مرد مرکب از بازار خارج شده است.

۴. روند نزولی

پس از مرحله توزیع، بازار به سرعت نزولی می‌شود! همانطور که گفتیم مرد مرکب از بازی خارج شده و دارایی خود را به اندازه‌ی کافی فروخته است و در نهایت شروع به پایین کشیدن بازار می کند. در نهایت می‌توان گفت عرضه از تقاضا پیشی می‌گیرد و روند نزولی بر بازار حاکم می‌شود.

نکته: این مرحله ممکن است تله‌های گاوی سرمایه‌گذاران و معامله‌گران را در دام بی‌اندازد. زمانی که بازار خرسی پایان یابد، مجددا مرحله انباشت جدید آغاز خواهد شد.

شماتیک کلی الگوی وایکوف

محبوب‌ترین بخش‌های روش وایکوف الگوهای انباشت و توزیع هستند؛ حداقل در احتمال تغییر روند نزولی بازار پرهیجان ارزهای دیجیتال اینگونه است! شماتیک‌هایی که در ادامه درباره آن‌ها صحبت می‌کنیم مراحل انباشت و توزیع را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم می‌کنند.

شماتیک انباشت

مرحله A

فشار فروش در این مرحله کاهش می‌یابد و سرعت روند نزولی کند می‌شود و با افزایش حجم معاملات همراه است.

شماتیک انباشت

نقطه PS یا Preliminary Support، نقطه حمایت ابتدایی را نشان می‌دهد که خریداران اولیه پیدا شده‌اند اما هنوز تعدادشان برای متوقف کردن حرکت نزولی کافی نیست؛ سپس فروش شدید صورت گرفته و سرمایه‌گذاران عقب‌نشینی می کنند که باعث ایجاد نقطه SC یا Selling Climax می‌شود.

پس از سقوط شدید و فشار فروش که باعث ایجاد کندل‌های بزرگ می‌شود، در نقطه SC ریزش شدید سریعا به پرش و صعود خودکار که به آن نقطه AR یا The Automatic Rally می‌گوییم تغییر می‌کند.

همانطور که از نام نقطه ST یا The Secondary Test تست ثانویه پیدا است، هنگامی رخ می‌دهد که بازار در نزدیکی ناحیه SC ریزش کرده باشد و در نهایت بررسی می‌کند آیا روند نزولی به اتمام رسیده یا خیر!

مرحله B

قانون دوم الگوی وایکوف را به یاد دارید؟ بله درست است، قانون علت و معلول. بر اساس این قانون مرحله B را علتی می‌دانیم که به یک معلول ختم خواهد شد. در واقع این مرحله تثبیت قیمت را در خود جا داده است که مرد مرکب (نهنگ‌های بازار) دارایی را انباشت می‌کنند.

در مرحله B بازار تمایل دارد سطوح حمایت و مقاومت بازه معاملاتی را تست کند؛ گاهی در مرحله B تست‌های مجدد و زیادی وجود خواهد داشت که ممکن است سقف‌های بالاتر (تله‌های گاوی) و کف‌های پایین‌تر (تله‌های خرسی) را نسبت به نقاط SC و AR در مرحله قبل ایجاد کند.

مرحله C

مرحله C یک انباشت معمولی محسوب می‌شود که بخش Spring یا فنر قیمتی در این مرحله وجود دارد. این نقطه معمولا به عنوان آخرین تله خرسی قبل از شروع کف‌های بالاتر شناخته می‌شود.

مرد مرکب در این مرحله مطمئن خواهد شد که عرضه موجود در بازار کم است و معامله‌گرانی که قصد فروش داشتند، دارایی خود را فروخته‌اند. نقطه Spring معمولا سطوح حمایت را می‌شکند تا باعث گمراه کردن و در نهایت خارج شدن معامله‌گران و سرمایه‌گذاران شود. آخرین نقطه‌ای که روی قیمت پایین می‌توانید وارد بازار شوید، نقطه Spring خواهد بود که پس از آن بازار روند صعودی را پیش خواهد گرفت.

مرحله D

مرحله D ارتباط میان علت و معلول (قانون دوم الگوی وایکوف) را نشان می‌دهد. این مرحله بین دو مرحله C (انباشت) و مرحله E (شکست قیمت رنج معامله) قرار دارد که معمولا حجم معاملات و نوساناتِ قیمت، به طور چشمگیری افزایش می‌یابد.

این منطقه یک حمایت در آخرین نقطه صعودی (LPS) دارد که قبل از حرکت بازار به طرف بالا، کف بالاتری ایجاد می‌کند. در این مورد مقاومت‌های گذشته به حمایت‌های جدید تبدیل می‌شوند و نشانه‌های تقویت (نقطه SOS) را شکل می‌دهند.

مرحله E

آخرین مرحله‌ی الگوی انباشت، مرحله E است؛ در این مرحله که تقاضا در بازار افزایش یافته است باعث می‌شود یک شکست قیمت واضح از بازه‌های معاملاتی شکل گیرد. مرحله نهایی E زمانی رخ می‌دهد که روند صعودی آغاز شده باشد؛ یعنی بازه معاملاتی به طور موثر شکسته شود.

شماتیک توزیع

شماتیک توزیع دقیقا در جهت مخالف انباشت رخ می‌دهد که در ادامه تصویر آن را مشاهده خواهید کرد.

شماتیک توزیع

نکته : با توجه به اینکه مراحل و فاز‌های آن با شماتیک انباشت فقط در جهت عکس یکدیگر هستند، در نتیجه از توضیحات تکراری خودداری می‌کنیم.

رویکرد ۵ مرحله‌ای الگوی وایکوف

از آنجا که ریچارد وایکوف سرمایه‌گذاری خبره در زمان خودش بود، بر اساس دانش و اطلاعات و تکنیک‌های خود، یک رویکرد ۵ مرحله‌ای درباره بازار طراحی کرد.

۱. تشخیص روند:

روند فعلی چیست؟ به چه سمتی حرکت می‌کند؟ رابطه بین عرضه و تقاضا چگونه است؟

۲. مشخص کردن قدرت دارایی:

قدرت دارایی نسبت به بازار چقدر است؟ آیا دارایی و بازار در یک مسیر هستند؟ یا مسیرهای مخالف را طی می‌کنند؟

۳. جستجو درباره دارایی‌های با علت کافی:احتمال تغییر روند نزولی

آیا دلایل کافی برای ورود به یک پوزیشن وجود دارد؟ این دلایل به اندازه‌ی کافی قوی هستند؟ آیا سودهای بالقوه آن پوزیشن ارزش ریسک کردن دارد؟

۴. مشخص کردن احتمال تغییر روند:

آیا دارایی آماده حرکت است؟ موقعیت آن در روند بزرگ‌تر چگونه خواهد بود؟ قیمت و حجم معاملات چه چیزی به شما نشان می‌دهد؟ آیا این دو هم‌خوانی دارند؟

۵. تعیین زمان خرید:

مرحله آخر این رویکرد درباره زمان‌بندی با شما صحبت می‌کند؛ همچنین می‌توان گفت که شامل تحلیل یک سهم در مقایسه با بازار کلی است.

آیا از نظر زمانی، نقطه خوبی برای شروع انتخاب کرده‌اید؟ آیا کل بازار در حال حاضر می‌تواند یک روند صعودی یا نزولی جدید را آغاز کند؟

سخن پایانی

نظریه و تئوری الگوی وایکوف تقریبا نزدیک به ۱۰۰ سال پیش، توسط ریچارد وایکوف مطرح شد؛ اما استفاده رایج از آن در سایر بازارهای مالی باعث شد تبدیل به یک شاخص تحلیل تکنیکال و یا شاید چیزی بیش از آن شود.

این نظریه نه تنها به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد تا از دارایی خود در برابر اکثر نوسانات محافظت کنند، بلکه به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا چرخه‌های بازار، حرکات قیمت و روند احتمالی آینده بازار را درک کنند.

با این حال، باید گفت هیچ تکنیک معاملاتی تضمینی وجود ندارد! سرمایه‌گذاری در بازار ریسک‌پذیر ارزهای دیجیتال مستلزم تحقیقات فشرده و احتمال تغییر روند نزولی نظارت دقیق بر حرکت بازار است. معامله‌گرانی که مایل به معامله و خرید و فروش هستند، باید مراقب خطرات احتمالی باشند.

۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس می‌شوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله‌گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام می‌پردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگی‌های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آن‌هاست، به گونه‌ای که به راحتی می‌توان در هر نمودار و هر تایم فریم، آن‌ها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی می‌توانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش‌بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارت‌اند از:

سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سه‌قلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک می‌کند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به ‌طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامه‌دهنده و بازگشتی تقسیم می‌شوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سه‌قلو جزء بازگشتی‌ها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامه‌دهنده قرار می‌گیرند. طبق بررسی‌های انجام‌شده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این می‌شود که در معامله‌گری به دید وسیع‌تری دست‌یابید، که همین توانایی می‌تواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.

نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی

  • حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
  • هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیش‌تعیین ‌شده دارند. میزان‌تحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
  • هر چه شکل‌گیری یک الگو مدت‌زمان بیشتری طول بکشد، انتظار می‌رود که حرکات قیمتی بزرگتری احتمال تغییر روند نزولی در پیش باشد.
  • بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از این‌رو به منظور تمیز دادن آن‌ها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکست‌های قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
  • یکی از بهترین روش‌های تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
  • برخی صاحب‌نظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهش‌یافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.

۱- الگوی سر و شانه

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

تقریباً می‌توان گفت محبوب‌ترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی احتمال تغییر روند نزولی اثبات‌شده است. تشکیل این الگو می‌تواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاه‌مدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانه‌ای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکل‌گیری سه قله به ‌صورت متوالی تشکیل می‌شود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانه‌ها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانه‌های انسان در نمودار به وجود می‌آید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله دره‌ها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یک‌روند قوی رخ می‌دهد و برحسب شرایط بازار، می‌تواند نشانه‌ای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریب‌الوقوع باشد.

تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکل‌گیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشان‌دهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش داده‌اند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمت‌ها شده و اولین قله در نمودار تشکیل می‌شود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقب‌نشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویت‌شده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت می‌کند. سپس با توجه به صعود قیمت‌ها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهش‌یافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایت‌شده) پیش روی خود می‌رسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکل‌گیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط می‌کند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمت‌ها می‌شوند، با این تفاوت که این‌روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروش‌های خود موجب شکل‌گیری یک‌روند نزولی قوی می‌شوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده می‌شود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز می‌شود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان می‌شود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینه‌ای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکل‌گیری دره‌ها قابل‌تشخیص می‌باشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعی‌کننده یک سیگنال صعودی است.

۲- الگوی سقف و کف دوقلو

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانی‌مدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانه‌ای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشان‌دهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار می‌رود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشان‌دهنده این است که، پس از یک‌روند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانسته‌اند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یک‌روند نزولی قوی رخ می‌دهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت می‌کند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش می‌یابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابل‌توجهی افزایش‌یافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید می‌شود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمت‌هاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و دره‌ها از نقطه شکست است.

۳- الگوی سقف و کف سه‌قلو

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهده‌شده را کف و سقف سه‌قلو می‌نامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوه‌ای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب می‌شود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سه‌قلو زمان بیشتری طول می‌کشد، به همین دلیل می‌توان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. به‌طور مثال در الگوی کف سه‌قلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه می‌رسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیه‌شده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمت‌ها می‌شوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قله‌ها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابل‌ملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل می‌گیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکل‌گیری الگو، در صف خریداران قرار می‌گیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار می‌رود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.

۴- الگوی پرچم

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

اولین نوع از الگوهای ادامه‌دهنده که به معرفی آن‌ها می‌پردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکل‌گیری یک‌روند قوی در بازار به وقوع می‌پیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یک‌روند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی می‌شود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابل‌اطمینانی داشته باشیم، می‌توان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچ‌وجه توصیه نمی‌شود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک به‌صورت کانال‌های افقی، مورب و یا کنج، متوقف‌شده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه می‌دهد. هر چه فاز اصلاحی مدت‌زمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار می‌رود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر می‌دهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیل‌شده، تحرک قیمتی داشته باشد.

۵- الگوی مستطیل

قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوی مستطیل را می‌توان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آن‌ها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. به‌طور کلی این الگو نیز از نوع ادامه‌دهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یک‌روند پرقدرت محسوب می‌شود. زمانی که روند مشخصی قابل‌ملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، می‌توان بر مبنای آن تصمیم‌گیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومت‌های افقی نوسان می‌کند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکان‌پذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص می‌کند. همانند الگوی پرچم، احتمال تغییر روند نزولی شکست سقف مستطیل پس از یک‌روند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کف‌های محدوده نوسانات است.

چگونه پایان یک روند را تشخیص دهیم؟

برای اینکه بتوانیم پایان یک روند را تشخیص دهیم ابتدا باید حالتها و موقعیتهای مارکت را بررسی کنیم. همانطور که می دانید بازار سه حالت می تواند داشته باشد: یا حالت صعودی (گاوی) دارد بدین معنا که خریداران کنترل بازار را در دست دارند و قیمت را به سمت بالا می برند؛ یا حالت نزولی (خرسی) دارد و به معنای این است که فروشنده ها کنترل بازار را در دست گرفته اند و قیمت را به سمت پایین می برند، و یا حالت رِنج دارد.

تریدر ها با دقت در نمودار یک نماد یا سهم متوجه حالات مختلف بازار می شوند و با توجه به سیگنالهایی که دریافت می کنند می توانند شکست یک روند را قبل از رخ دادن تشخیص دهند و دارایی خود را قبل از ریزش قیمت به فروش برسانند؛ و یا اگر احتمال بدهند که قیمت سهامی به زودی رشد خواهد داشت، اقدام به خرید آن سهم یا نماد در کف قیمتی بنمایند و بدین ترتیب از معاملات بازار سود کسب کنند.

پیشبینی شکست یک روند مستلزم کسب تجربه در بازار است. ولی ما در این مقاله بعضی از مهم ترین نکاتی را که می توانند یک سیگنال قوی از تغییر یک روند تلقی شوند برای شما آورده ایم:

شکست خط روند:

برای کشیدن یک خط روند اول باید بدانیم که روندمان صعودی است یا نزولی. روند های صعودی از موجهای جنبشی (رشد قیمت) و اصلاح قیمت تشکیل شده اند. برای کشیدن خط روند در یک موج صعودی هدف کشیدن خطی است که در صورت شکسته شدن به ما اخطار برگشت بازار را بدهد. پس ما دو دره ی واضح و مشخص را به هم وصل می کنیم و این خط را به سمت بالا امتداد می دهیم. در کشیدن خط روند به دو نکته توجه می کنیم: خط روندی معتبرتر است که تعداد نقاط برخورد بیشتر و تعداد شکستهای کمتری داشته باشد. به این معنا که قیمت (چه سایه و چه خود کندلها) زیاد از خط روند عبور نکرده باشد و تعداد تداخل ها کمتر باشد.

برای کشیدن خط روند در روند های نزولی که باز هم از موج ها و اصلاح های قیمتی تشکیل شده است دو قله ی تقریبا پشت سر هم را در نظر می گیریم و به هم وصل می کنیم. در کشیدن خطوط روند نزولی نیز اولویت با خطی است که کمتر شکسته شده باشد.

هر چقدر شیب خط روند بیشتر باشد اعتبارش کمتر است. وقتی چند خط روند پشت سر هم کشیدیم و ملاحظه کردیم که شیب خطوط رفته رفته در حال بیشتر شدن هستند احتمال شکسته شدن خط روند بیشتر می شود. در صورتی که روند شکسته شود و سایر خطوط روند با شیب کمتر را هم بشکند باید احتمال برگشت بازار را بدهیم و زمان آن رسیده که سودهایمان را ذخیره کنیم.

به عبارتی در بازارهای مالی با رسم خطوط روند سعی می کنیم گوش به زنگ باشیم تا با کوچکترین تغییر قیمت و شکسته شدن خطوط روند، در کنار در نظر گرفتن فاکتورهای دیگر بتوانیم در سریع ترین زمان ممکن پیشبینی کنیم که آیا بازار ریزشی خواهد بود یا رشد خواهد کرد؛ روند ما ادامه خواهد داشت یا برخواهد گشت. بعد از شکست روند معمولا در نمودارها حالت فشردگی خواهیم داشت که جهت این فشردگی به هر سمتی باشد شکست روند به همان سمت خواهد بود.

شکست میانگین متحرک:

یکی از تعاریف بسیار مهم در تحلیل تکنیکال مومنتوم است. مومنتوم (momentum) در بازارهای مالی به معنای سرعت و جهت تغییر قیمت یک نماد است. معامله بر اساس مومنتوم استراتژی ای است که در آن تریدرها دارایی هایی را که قیمت آنها در حال افزایش است می خرند و در اوج قیمت آنها را می فروشند.

تکنیکهای سرمایه گذاری ریچارد درایهاوس که به پدر سرمایه گذاری مومنتوم مشهور است، اصول اولیه ی معامله بر اساس مومنتوم هستند. قاعده ی اساسی در این معاملات که جزء استراتژی های سودآور هستند این است که "بالا بخرید و بالاتر بفروشید" که با اصل سرمایه گذاری ارزشی معمول که "پایین بخرید و بالا بفروشید" متفاوت است.

معاملات مومنتوم مزایای زیادی دارند؛ از جمله این که سهمی که می خرید ذاتا باارزش و در حال افزایش است و نیازی نیست که صبر کنید تا روزی باارزش شود. مزیت دیگر این است که امکان سود بالا در یک دوره ی کوتاه وجود دارد؛ چون می توانید از نوسانات بازار سود ببرید و به اصطلاح نوسان گیری کنید.

در استراتژی های مومنتوم باید جهت حرکت سهام را شناسایی کنیم و در نقطه ی مناسبی اقدام به خرید کنیم. بدین ترتیب با افزایش قیمت سهام سرمایه ی ما هم رشد می کند و تا زمانی که اخطار کاهش قیمت نداریم به حضورمان ادامه می دهیم و در صورت دریافت سیگنال ریزش، از بازار خارج می شویم. در استراتژی مومنتوم زمان ورود و خروج بسیار مهم است. اگر دیر وارد شوید ضرر می کنید و اگر زود خارج شوید ممکن است خیلی کم سود کنید.

معروف ترین و پرکاربرد ترین استراتژی مومنتوم که اکثر تریدر ها با آن آشنا هستند تقاطع میانگین های متحرک است.

از میانگین متحرک برای تصمیم گیری های غیر هیجانی استفاده می کنیم تا هیجان را کم کنیم و بتوانیم تصمیم گیری های عاقلانه تری داشته باشیم. کافی است که عدد میانگین متحرک (moving average) را طوری تنظیم کنید که کمترین شکستگی و رد شدن قیمت را به ما بدهد. اگر شیب میانگین متحرک صعودی باشد انتظار روند صعودی را داریم، اگر شیب نداشته باشد یا قیمت (کندلها) مداوم از داخل moving رد بشوند و به سمت پایین و بالا در نوسان باشند و آن را قطع کنند، به این معناست که بازار رنج است و اگر شیب moving نزولی باشد یعنی روند نزولی است. پس میانگین متحرک در بازارهای بدون روند کارایی ندارد و سود خوبی به ما نمی دهد چون جزو اندیکاتورهای trend است و در روند ها می شود از آن استفاده کرد. برای بازارهایی که رنج هستند بهتر است از اوسیلاتورها استفاده کنیم.

میانگین متحرک خاصیت آهنربایی یا مگنتیک دارد. یعنی زمانی که قیمتمان از میانگین متحرک ما فاصله ی خیلی زیادی بگیرد حالتی به وجود می آید که یا قیمت رنج می زند تا میانگین متحرک به آن برسد، یا در یک روند صعودی قیمت به سمت پایین نزول می کند تا با میانگین متحرک برخورد کند. این دو باید همیشه نزدیک به هم باشند و زمانی که از هم فاصله می گیرند یک سیگنال برای ماست زیرا جایی است که احتمال اصلاح و برگشت بازار زیاد است.

برای سیگنال گیری از این اندیکاتور، از دو میانگین متحرک تند (دوره ی تناوب کم) و میانگین متحرک کند (دوره ی تناوب زیاد) استفاده می کنیم. در این استراتژی هرگاه میانگین متحرک تند بالای میانگین متحرک کند قرار بگیرد روند صعودی خواهد بود و می توانیم آن را یک سیگنال خرید در نظر بگیریم. برعکس هرگاه میانگین متحرک تند زیر میانگین متحرک کند قرار بگیرد نشان دهنده ی این است که مومنتوم نزولی است.

تشخیص واگرایی در RSI:

یکی از محبوب ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال اندیکاتور RSI است که جزو اندیکاتورهای نوسان نما یا اوسیاتورها دسته بندی می شود. RSI تعیین کننده ی جهت و قدرت نسبی بازار است.

خط 70 در RSI مرز اشتیاق خرید است. اگر RSI از 70 بالاتر برود به این معناست که دیگر اشتیاقی برای خرید وجود ندارد یا به بیان دیگر خرید در این ناحیه اشباع شده است. از طرف دیگر خط 30 مرز اشتیاق فروش است و هرگاه RSI وارد این ناحیه شود به این معناست که دیگر اشتیاقی برای فروش وجود ندارد و فروش در این ناحیه اشباع شده است. با توجه به این نکته هرگاه اندیکاتور خط 70 را به سمت پایین قطع کند تحت شرایطی یک سیگنال نزولی اصلاح قیمتی یا تغییر روند محسوب می شود. همچنین در صورتی که RSI خط 30 را به سمت بالا قطع کند تحت شرایطی یک سیگنال صعودی اصلاح قیمتی یا تغییر روند به شمار می رود.

روی این اندیکاتور می توان خط روند رسم کرد که شکسته شدن آن سیگنال بسیار مهمی برای تریدرها است. با شکسته شدن روند RSI این اخطار را دریافت می کنیم که روند اصلی بازار به احتمال بالا شکسته خواهد شد.

اگر قیمت در حال رشد باشد ولی قدرت روند کاهشی داشته باشد، این نشانه ای از اتمام روند صعودی و آغاز روند نزولی و به اصطلاح واگرایی بازار است. واگرایی به حالتی گفته می شود که در آن قیمت برخلاف اندیکاتور حرکت کند. واگرایی ها در کنار خط روند مهم هستند و سیگنالهایی که از واگرایی ها بدست می آیند جزو معتبرترین سیگنالهایی هستند که می توان از یک اندیکاتور گرفت.

اگر روی چارت با روند قیمتی صعودی، واگرایی دیدیم در صورتی اقدام به فروش می کنیم که امتداد خط روند هم شکسته شود. در روندهای صعودی قله ی بالاتر در قیمت و قله ی پایین تر در RSI به معنای بازگشت روند، و دره ی بالاتر در قیمت و دره ی پایین تر در RSI به معنای ادامه ی روند است.

همچنین اگر در نمودار RSI سه سقف یا سه کف یکسان ساخته شده باشد احتمال یک اصلاح قیمتی به وجود می آید.

تشخیص الگوی سر و شانه:

سر و شانه یک الگوی برگشتی است که شکلگیری آن یک نشانه ی قوی از شکستن روند در بازار است. الگوی سر و شانه ی سقف یا صعودی از سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده که قله ی میانی نسبت به دو قله ی دیگر بیشترین ارتفاع را دارد. قبل و بعد از قله ی میانی (head) شانه های متعددی می توانند شکل بگیرند. در الگوهای سر و شانه بین شانه ی چپ و سر باید واگرایی وجود داشته باشد. ایجاد واگرایی تاییدی بر تشکیل الگوی سر و شانه است.

این الگو زمانی اعتبار بیشتری دارد که دو قله ی کناری از نظر بازه ی زمانی و تغییرات قیمتی مشابه یکدیگر باشند. هرگاه بخواهید با استفاده از این الگو ترید انجام دهید، بعد از اینکه الگو را روی نمودار تشخیص دادید منتظر شکستن خط گردن بمانید؛ هرگاه قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی ای خط گردن را بشکند و شما هنوز وارد معامله نشده باشید، منتظر پولبک (حرکت برگشتی) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. پس از شکسته شدن خط گردن و تایید آن، هدفی که نمودار دنبال می کند به اندازه ی اختلاف بازه ی قیمتی خط گردن و قله ی میانی خواهد بود. خط گردن می تواند کج باشد و زاویه داشته باشد و لزومی ندارد که حتما به صورت افقی کشیده شود؛ ولی این موضوع از اعتبار الگو می کاهد.

تشکیل این الگو در روند صعودی احتمال شکست روند و آغاز روند نزولی را افزایش می دهد؛ عکس این مطلب در مورد الگوی سر و شانه ی نزولی صادق است.

در انتها یادآور می شویم نکات ذکر شده در بالا به تنهایی اجازه ی ورود یا خروج به/از معامله به ما نمی دهند و باید با نکات دیگر تلفیق شوند چرا که ترکیب چند سیگنال در کنار هم احتمال برد ما در معاملات را افزایش خواهد داد.

توقف روند نزولی کرونا در کشور/ احتمال بروز قله سوم اُمیکرونی

توقف روند نزولی کرونا در کشور/ احتمال بروز قله سوم اُمیکرونی

ایسنا نوشت: یک اپیدمیولوژیست با بیان اینکه در حال حاضر از قله موج هفتم عبور کرده‌ایم، گفت: با این حال ممکن است قله دیگری هم ایجاد شود و واریانت اُمیکرون را که تاکنون در کشور ما دو قله داشته، سه قله‌ای کند؛ البته در این باره نمی‌توان اظهارنظر قطعی داشت.

دکتر مسعود یونسیان درباره وضعیت کرونا در کشور، گفت: از حدود ۱۶ الی ۱۷ روز پیش روند موارد جدید بیماری در کشور نزولی شده بود، اما طی هفته اخیر این روند نزولی متوقف شده و همچنان نگرانی‌هایی به دلیل مسافرت‌ها و جابجایی‌های جمعیتی در ایام اخیر وجود دارد که البته هنوز برای مشاهده اثر آن زود است؛ حداقل باید از هر مداخله‌ای دو هفته بگذرد تا بتوانیم اثر آن را بر روی روند بیماری مشاهده کنیم.

نگرانی از صعود مجدد کرونا در کشور

وی با بیان اینکه کاهش شهرهای قرمز در گزارش وزارت بهداشت وجود داشت و موارد سرپایی و بستری نزولی بوده است، گفت: با این حال نگرانی این است که سایر کشورها اعم از بحرین، عراق، بلغارستان و. همه بعد از نزولی شدن، بعد از مدتی مجددا صعودی شدند. حتی در برخی کشورها بعد از افول موج BA۵ هم روندی صعودی را تجربه کردند. بنابراین همچنان چنین نگرانی‌هایی وجود دارد.

امیکرون در کشور سه قله‌ای می‌شود؟

یونسیان با بیان اینکه هنوز نمی‌توان درباره شرایط و روند بیماری در کشور به صورت قطعی اظهار نظر کرد، ادامه داد: در حال حاضر از قله موج هفتم عبور کرده‌ایم، با این حال ممکن است قله دیگری هم ایجاد شود و واریانت اُمیکرون را که تاکنون در کشور ما دو قله داشته، سه قله‌ای کند. البته در این باره نمی‌توان اظهارنظر قطعی داشت. بنابراین نمی‌توان گفت که آیا ممکن است قله دیگری هم ایجاد شود و واریانت اُمیکرون را که تاکنون در کشور ما دو قله داشته، سه قله‌ای کند یا خیر؟. در این باره هنوز نمی‌توان اظهارنظر قطعی کرد که آیا با گذر از این قله، آیا روند نزولی ادامه می‌یابد یا اینکه قله دیگری هم در راه است.

وی گفت: قله اول ما در موج اول با اُمیکرون رخ داد، قله دوم با انتشار BA۵ رخ داد و حالا ممکن است برحسب شرایط اعم از جابجایی‌های جمعیتی، رفتارهای جمعیتی و میزان رعایت پروتکل‌ها قله سومی هم در پیش داشته باشیم که باید دید در آینده چه می‌شود. بنابراین باتوجه به اینکه بروز قله‌های بیماری تابع دو عامل اصلی هستند؛ یکی تغییرات ژنتیکی ویروس و یکی تغییر رفتار جامعه، ما هنوز نمی‌توانیم احتمال بروز قله سوم را منتفی بدانیم. مردم هم باید نسبت به این موضوع حساس باشند تا زمانیکه تعداد موارد جدیدمان به کف برسد. هنوز برای اینکه بگوییم موج هفتم کرونا در کشور تمام شده، زود است.

یونسیان با اشاره به کاهش رعایت پروتکل‌های بهداشتی در کشور، گفت: رعایت پروتکل‌های بهداشتی اعم از استفاده از ماسک، رعایت فاصله‌گذاری و رعایت تهویه بسیار مهم است و زمانیکه رعایت این موارد کاهش یابد، روند افزایشی بیماری بازمی‌گردد. باید زمانی نفس راحتی بکشیم که به اطمینان قابل ملاحظه‌ای رسیده باشیم. زمانیکه احتمال بازگشت روند افزایشی خیلی ناچیز باشد، می‌توانیم سخت‌گیری‌هایمان را کاهش دهیم، اما الان برای این کار زود است.

وی تاکید کرد: بنابراین با اینکه در حال حاضر از قله موج BA۵ عبور کردیم، اما نمی‌توانیم بگوییم که موج هفتم به طور کامل تمام شده و همه چیز به حالت عادی بازگردد، هر لحظه ممکن است با تغییر رفتار، روند صعودی داشته و قله دیگری را هم تجربه کنیم.

یونسیان درباره نحوه برگزاری ایمن مراسم اربعین در شرایط فعلی بیماری در عراق و همچنین کشورمان ضمن تاکید بر لزوم رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی در تمام تجمعات در شرایط پاندمی، گفت: عمده راهپیمایی در فضای باز برگزار می‌شود و بحث رعایت نکات بهداشتی در وسایل حمل و نقل و . باید رعایت شود.

وی تاکید کرد: شرطی که برای رفتن به عراق در اربعین مبنی بر تزریق دزهای واکسن کرونا گذاشته شده، شرط خوبی است و اگر این شرط را جدی بگیریم و اعلام کنیم که حتما دو هفته از تزریق دز آخر گذشته باشد، خیلی می‌تواند به ما کمک کند، به ویژه اگر در کنار استفاده از ماسک و رعایت تهویه در فضاهای بسته باشد. بنابراین باید با رعایت این شرایط ریسک را به حداقل برسانیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.