کامل ترین آموزش تصویری اندیکاتور کاربردی بولینگر بند
به خاطر رسیدن به پایه پنجم به شما تبریک میگوییم! هر بار که از یک پایه عبور کرده و به پایه بعدی وارد میشوید، ابزارهای بیشتر و بیشتری را به جعبه ابزار معاملهگری خود اضافه میکنید.
شاید بپرسید "جعبه ابزار معاملهگر چیست؟"
بگذارید معاملهگری را با ساخت یک خانه مقایسه کنیم. شما هیچ وقت از یک چکش برای پیچاندن یک پیچ استفاده نمیکنید، درست است؟ همچنین هرگز از اره چرخی برای کوبیدن میخ استفاده نمیکنید. برای هر وضعیتی ابزار مناسبی وجود دارد.
در معاملهگری نیز برخی از ابزارهای معاملاتی و اندیکاتورها برای محیطها و شرایط خاصی بهترین استفاده را دارند. بنابراین هر چه ابزار بیشتری داشته باشید، بهتر میتوانید خودتان را با محیط همواره در حال تغییر بازار وفق دهید.
اما اینکه بخواهید بر روی تعدادی از محیطها یا ابزار معاملاتی تمرکز کنید، کار بسیار خوبی است. خوب است که برای کارهای برقی یا لولهکشی ساختمان از یک متخصص استفاده کنید. به همین ترتیب خیلی خوب است که در زمینه باند بولینگر یا میانگین حرکتی متخصص باشید.
راههای بسیار زیادی برای به دست آوردن سودهای هنگفت در بازار فارکس و ارز دیجیتال وجود دارد!
در این درس، همانطور که در مورد این اندیکاتورها مطالبی میآموزید، هر یک از آنها را یک ابزار تصور کنید که میتوانید آن را به جعبه ابزار خود اضافه کنید.
ممکن است لزوما از همه این ابزارها استفاده نکنید اما همیشه داشتن چندین گزینه بسیار مناسب است. حتی ممکن است یکی از این ابزارها را به خوبی فرا گرفته و با آن آنقدر راحت باشید که در زمینه استفاده از آن به مقام استادی برسید.
خوب، به اندازه کافی در مورد ابزار صحبت کردیم، بگذارید شروع کنیم!
باندهای بولینگر
باندهای بولینگر یک اندیکاتور نمودار میباشد که بوسیله جان بولینگر ( John Bollinger ) توسعه داده شده است و برای اندازهگیری نوسانات بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
این ابزار اساسا به ما میگوید که آیا بازار ساکت است یا اینکه پر سر و صدا است! وقتی که بازار ساکت است، باندها منقبض میشوند و زمانی که بازار پر سر و صدا است، باندها منبسط میشوند.
به نمودار زیر توجه نمایید که وقتی قیمت آرام است، باندها به یکدیگر نزدیک هستند. زمانی که قیمت بالا میرود، باندها از یکدیگر فاصله میگیرند.
ر
این تمام مطلب است! ما توانیم ادامه داده و با بیان تاریخچه باندهای بولینگر، نحوه محاسبه آن، فرمولهای ریاضی پشت آن و . شما را خسته کنیم، اما احساس میکنیم نیازی به این کار نیست.
در کمال صداقت باید بگوییم که نیازی به دانستن هیچ یک از مطالب مذکور ندارید. ما فکر میکنیم نشان دادن چند راه برای استفاده از باندهای بولینگر در معاملات، مهمتر باشد.
توجه: اگر واقعا میخواهید مطالبی در مورد محاسبات باند بولینگر یاد بگیرید، میتوانید به سایت www.bollingerbands.com مراجعه کنید.
بازگشت بولینگر
چیزی که باید درباره باندهای بولینگر بدانید این است که قیمت تمایل دارد به میانه باندها برگردد. این کل ایده پشت بازگشت بولینگر است. با نگاه کردن به نمودار زیر، آیا میتوانید بگویید که قیمت بعد از این به کجا ممکن است برود؟
اگر گفتید پایین، جواب شما درست است! همانگونه که میتوانید ببینید، قیمت به پایین و به سمت ناحیه میانی باندها برگشته است.
چیزی که دیدید، یک بازگشت بولینگر کلاسیک است. این بازگشتها به این دلیل اتفاق میافتند که باندهای بولینگر مانند سطوح حمایت و مقاومت پویا عمل میکنند.
هر چه چهارچوب زمانی شما طولانیتر باشد، این باندها دارای قدرت بیشتری هستند. بسیاری از معاملهگران سیستمهایی را توسعه دادهاند که از این بازگشتها بهره میبرند. بهترین استفاده از این استراتژی زمانی است که بازار در حالت نوسانی است و روند مشخصی وجود ندارد.
حال اجازه دهید به روشی برای استفاده از باندهای بولینگر در زمانهایی که بازار دارای روند است، بپردازیم.
فشار بولینگر
فشار بولینگر تا حدی بینیاز از توصیف است. هنگامی که باندها به یکدیگر فشرده میشوند، معمولا به این معنی است که یک خروج قیمت در آستانه وقوع است.
اگر شمع شروع به خروج به سمت بالای باند بالایی نماید، در آن صورت معمولا حرکت به سمت بالا ادامه خواهد یافت. اگر شمع شروع به خروج به سمت پایین باند پایینی کند، آنگاه معمولا قیمت به حرکت نزولی ادامه خواهد داد.
با نگاه به نمودار بالا میتوانید ببینید که باندها در حال فشرده شدن به یکدیگر میباشند. قیمت شروع به خروج از باند بالایی کرده است. بر اساس این اطلاعات، فکر میکنید قیمت به کجا خواهد رفت؟
اگر گفتید بالا، دوباره پاسخ شما صحیح است!
این روش عملکرد یک فشار بولینگر است.
این استراتژی بدین منظور طراحی شده است تا به راحتترین شکل ممکن حرکات قیمت را دریابید. رویدادهایی مانند این هر روز اتفاق نمیافتند اما زمانی که به نمودار 15 دقیقهای نگاه میکنید، احتمالا میتوانید چند عدد از آنها را در یک هفته کشف کنید.
چیزهای زیاد دیگری وجود دارد که میتوانید با باندهای بولینگر انجام دهید اما دو مطلب فوق، رایجترین استراتژیهای مربوط به آنها میباشد. حال پیش از اینکه به اندیکاتور بعدی بپردازیم، این ابزار را در جعبه ابزار خود قرار دهید.
شما تنها سه قدم تا ورود به دنیای فارکس فاصله دارید ( برای ورود روی لینک های زیر کلیک کنید):
آموزش اندیکاتور باندهای بولینگر
اندیکاتور باند های بولینگر (bollinger bands) یکی از اندیکاتور های مهم و کاربردی از گروه اندیکاتور های ترند (trend) می باشد که از آن می توان در تشخیص روند استفاده آموزش اندیکاتور بولینگر کرد همچنین در تایید سیگنال های خرید و فروش و درک موقعیت های هیجانی نیز کاربرد بسیاری دارد.
ساختار اندیکاتور باند های بولینگر
اندیکاتور بولینگر باند از ۳ خط تشکیل شده که در کنار نمودار قیمت به نمایش در می آیند.
- خط میانی (ml) : خط میانی یا mid line در اندیکاتور بولینگر یک میانگین متحرک ساده است.
- باند بالایی (ub) : باند بالایی یا upper band خطی است که دربالای میانگین متحرک تشکیل می شود و نشان از خرید افراطی است.
- باند پایینی (lb) : باند پایینی یا lower band خطی است که در پایین میانگین متحرک تشکیل می شود و نشان از فشار فروش است.
باند های بولینگر متناسب با ضریبی (بطور پیش فرض ۲) از انحراف معیار با خط میانی فاصله دارند که انحراف از معیار به معنی نحوه پراکندگی قیمت است و به نسبت میانگین متحرک محاسبه می شود یعنی:
باندهای بولینگر که در بالا و پایین میانگین متحرک رسم می شوند در برگیرنده ی قیمت های نزدیک و اطراف میانگین متحرک هستند و در تنطیمات پیش فرض این آموزش اندیکاتور بولینگر اندیکاتور ۹۵% قیمت ها در محدوده باند های بولینگر ثبت می شوند.
برای مثال اندیکاتور بولینگر باند را برای نماد فملی مشاهده می کنید.
اندیکاتور باندهای بولینگر در نماد فملی
میانگین متحرک پیش فرض برای اندیکاتور ۲۰ در نظر گرفته شده و ضریب پیش فرض انحراف از معیار نیز ۲ می باشد.
هر چه عدد دوره میانگین متحرک کوچکتر باشد اندیکاتور حساس تر و پهنای باند نیز کمتر می شود و باند های بالایی و پایینی در نزدیکی کندل ها قرار می گیرند. در این صورت اندیکاتور سیگنال های بیشتری صادر می کند و درصد خطا و اشتباه آن نیز بالاتر می رود همچنین اگر دوره میانگین متحرک بسیار بزرگ تعیین شود فاصله باند ها و کندل ها زیاد می شود همچنین اندیکاتور در حساسیت پایینی قرار می گیرد و کمتر سیگنال صادر می کند و ممکن است موقعیت های خرید و فروش مناسب از دست برود.
ضریب انحراف معیار در برگیرنده قیمت ها می باشد برای مثال عدد ۲ که پیش فرض است بیش از ۹۰% قیمت ها را در بر می گیرد و اگر این ضریب ۳ در نظر گرفته شود بیش از ۹۸% قیمت ها در محدوده باند ها قرار می گیرد.
باز و بسته شدن پهنای باند های بولینگر
در اندیکاتور بولینگر باند ٬باند ها بر اساس میانگین متحرک باز و بسته می شوند. هر گاه تغییرات قیمت (نوسانات) افزایش پیدا کند پهنای باند بولینگر افزایش پیدا می کند و فاصله بین باند های بالا و پایین زیاد می شود.
و هرگاه نوسانات و تغییرات قیمت کاهش یابد فاصله باند های بولینگر کم می شود و پهنای باند کم می شود.
اگر پهنای باند بطور غیر معمول افزایش یابد هشدار اتمام روند قبلی را می دهد و اگر پهنای باند بطور غیر معمول کاهش یابد هشدار شروع روند جدید را می دهد که در سیگنال های خرید و فروش بسیار مهم و کاربردی است.
اگر در این موقعیت یک کندل کاملا بالای میانکین متحرک قرار بگیرد و یا کندلی خارج از باند بالایی شود سیگنال خرید برای روند صعودی پیش رو صادر می شود.
همچنین اگر در یک کاهش پهنای باند کندلی بطور کامل پایین تر از میانگین متحرک قرار بگیرد و یا کندلی از باند پایینی خارج شود سیگنال فروش صادر می شود و نشان از شروع یک روند نزولی می باشد.
واگرایی در باند های بولینگر
واگرایی در باند های بولینگر را تنها در مورد واگرایی معمولی توضیح می دهیم که نشان از تضعیف روند ها می باشد و هشدار و نشانه ای برای بازگشت روند می باشند.
واگرایی معمولی مثبت در اندیکاتور باند های بولینگر:
واگرایی مثبت در باند های بولینگر در کف ها صورت می گیرد بطوریکه اگر ۲ کف پشت هم صورت بگیرد و کف دوم پایین تر از کف اول باشد اما کف اول پایین تر از باند پایینی و خارج از پهنای باند باشد و کف دوم درون پهنای باند باشد شاهد واگرایی هستیم که نشان از ضعف روند نزولی می باشد و بعد از آن احتمال روند صعودی و بازگشت قیمت وجود دارد.
واگرایی معمولی منفی در اندیکاتور باند های بولینگر:
واگرایی منفی در باند های بولینگر در قله ها صورت می گیرد بطوریکه اگر ۲ قله پشت هم صورت بگیرد و قله دوم بالا تر از قله اول باشد اما قله اول بالا تر از باند بالایی و خارج از پهنای باند باشد و قله دوم درون پهنای باند باشد شاهد واگرایی هستیم که نشان از ضعف روند صعودی می باشد و بعد از آن احتمال روند نزولی و بازگشت قیمت وجود دارد.
نحوه باز کردن و تنظیم اندیکاتور باند های بولینگر در نرم افزار مفید تریدر
طبق تصویر زیر ابتدا در تولبار بالای نرم افزار از منوی insert به indicators رفته و در قسمت trend گزینه bollinger bands را انتخاب می کنیم.
بازکردن اندیکاتور باند های بولینگر در نرمافزار مفید تریدر
سپس پنجره ای باز می شود که در قسمت period عدد دوره خط میانی یا میانگین متحرک را تعیین می کنیم که بطور پیش فرض ۲۰ می باشد و در قسمت deviations ضریب انحراف از معیار تعیین می شود که همانطور که گفته شد این ضریب بطور پیش فرض ۲ می باشد.
نکات اندیکاتور باند های بولینگر:
یکی از ساده ترین کاربرد های باند های بولینگر تعیین هدف قیمتی است بطوریکه اگر قیمت از باند پایین به سمت بالا حرکت کند و از خط میانی عبور کند می توانیم هدف بعدی قیمت را باند بالایی در نظر بگیریم همچنین اگر قیمت از باند بالایی به سمت پایین حرکت کند و از خط میانی عبور کند می توان قیمت بعدی را در باند پایینی هدف گذاری کرد.
اگر قیمت خارج از باند های بولینگر ثبت شود اصطلاحا شکست باند های بولینگر گفته می شود.
در روند های صعودی اغلب معاملات در بین باند بالایی و خط میانی صورت می گیرد و خط میانی به عنوان خط حمایتی عمل می کند و در روند نزولی اغلب معاملات در بین باند پایینی و خط میانی صورت می گیرد که خط میانی در این وضعیت به صورت خط مقاومتی عمل می کند.
برخی افراد که اطلاع و تجربه کافی از ابزار های تحلیل تکنیکالی ندارند در باند های پایینی بولینگر خرید و در باند بالایی به موقعیت فروش می روند در حالی که این روش بطور قطعی و همیشگی درست نیست و با اشتباه باعث ضرر و زیان در بورس می شود البته این استراتژی تنها در زمانی که روند وجود ندارد و بازار رنج است و اندیکاتور باند های بولینگر شیب افقی دارد قابل انجام است.
هرگز و هرگز به تنهایی با استفاده از اندیکاتور باند های بولینگر نمی توان اقدام به خرید و فروش کرد بلکه باید این ابزار تحلیل تکنیکال را در کنار دیگر ابزار ها و تحلیل های بنیادی به کار برد تا در کنار کاهش ریسک قطعیت بیشتری در تحلیل ها و انتخاب های درست بوجود آید.
Bollinger Band بولینگر باند
Bollinger Band بولینگر باند ابزاری برای تحلیل تکنیکال است که توسط مجموعه ای از روندها تعریف شده است و دارای دو انحراف استاندارد (مثبت و منفی) به دور از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت یک اوراق بهادار است ، اما می تواند متناسب با ترجیحات کاربر تنظیم شود.
بولینگر باند توسط تاجر مشهور فنی John Bollinger جان بولینگر ساخته و تحت حمایت کپی رایت قرار گرفت ، به منظور کشف فرصتهایی که به سرمایه گذاران احتمال بیشتری برای شناسایی صحیح فروش در نقاط سقف آموزش اندیکاتور بولینگر دارایی یا خرید در نقاط کف دارایی می دهد.
سه خط وجود دارد که باندهای بولینگر را تشکیل می دهند:
یک میانگین متحرک ساده (باند میانی) و یک باند بالا و پایین.
باندهای بالا و پایین به طور معمول 2 انحراف استاندارد +/- از میانگین متحرک ساده 20 روزه هستند ، اما می توانند اصلاح و تنظیم شوند.
باند بولینگر، حرکت قیمت سهام را محاسبه میکند و مرز نسبی از سقف و کف قیمت را فراهم میکند.
اندیکاتور باند بولینگر بر اساس میانگین متحرک میباشد که روند میان مدت سهام را بر اساس تایم فریم معاملاتی که مشاهده میکنید، مشخص میکند.
زمانی که باند بولینگر باریک می شود به این معنا می باشد که نوسانات در قیمت سهم در حال کاهش یافتن هستند ، همچنین وقتی که باند بولینگر وسیع می شود.
این موضوع به این صورت تفسیر می شود که نوسانات در قیمت سهم در حال افزایش پیدا کردن می باشد.
وقتی باند بولینگر فشرده می شود از جهت دیگری یک نوع سیگنال محسوب میشود مبنی بر اینکه روند سهم در حال تغییر کردن میباشد.
به شکل زیر در خصوص این تصویر توجه کنید :
همان طور که در شکل مشاهده می کنیم ، پس از اینکه خطوط باند بولینگر به یکدیگر نزدیک شده اند ، بعد از آن شروع یک روند صعودی در سهم را می بینیم.
به صورت ساده می توان گفت زمانی که قیمت پایانی سهم، به سمت باند بالایی حرکت کند به این معنی است که بازار در وضعیت اشباع خرید قرار دارد و امکان تغییر روند غریب الوقوع میباشد و هرگاه که قیمت پایانی، به سمت باند پایینی حرکت کنند اشباع فروش در بازار را نمایان می کند.
در این قسمت این موضوع که تحلیلگران تغییر نوسانات در باند بولینگر به موقع در نظر داشته باشند بسیار ضروری است.
به طور خلاصه میتوان گفت که باند بولینگر ، نوساناتی که در هر زمان در سهم به وجود میآید را به خوبی نشان میدهد (در واقع تحلیلگر را از بیشترین و کمترین قیمتی که برای سهم به وجود میآید آگاه می کند). این ابزار برای معامله گرانی که به دنبال فرصت های مناسب در رنج بازار ، در نقاط اشباع خرید و اشباع فروش هستند هم کمک بسیاری می کند.
در استفاده کردن از این اندیکاتور باید این نکته را در نظر بگیرید که به تنهایی ، نباید مورد استفاده قرار بگیرد بلکه باید در کنار ابزاهای دیگر تحلیل تکنیکال به کار گرفته شود.
نحوه محاسبه باندهای بولینگر
اولین قدم برای محاسبه باند های بولینگر ، محاسبه میانگین متحرک مورد بحث است ، به طور معمول با استفاده از یک SMA 20 روزه.
میانگین متحرک 20 روزه به عنوان اولین نقطه داده به طور متوسط قیمت های پایانی 20 روز اول را نشان می دهد.
نقطه داده بعدی اولین قیمت را کاهش می دهد ، قیمت را در روز 21 اضافه می کند و میانگین را می گیرد.
در مرحله بعدی ، انحراف استاندارد قیمت اوراق بهادار بدست می آید.
انحراف معیار اندازه گیری ریاضی متوسط ، ویژگیهای برجسته در آمار ، اقتصاد ، حسابداری و امور مالی است.
سه خط باندهای بولینگر:
- میانگین متحرک ساده : این میانگین متحرک ساده معمولا در بازه زمانی ۲۰ روزه تنظیم شده اند. میانگین متحرک ، میانگینی از قیمت سهم در طول یک بازه زمانی (که معمولا ۲۰ روزه می باشد) است.
منظور از متحرک بودن میانگین این است که قیمت در بازه های زمانی مختلف ، یکسان نمی باشد، بلکه متغیر می باشد . - باند بالایی : با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده می شود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
- باند پایینی : با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده می شود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.
برای یک مجموعه داده معین ، انحراف استاندارد میزان پخش شدن اعداد را از یک مقدار متوسط اندازه گیری می کنند.
انحراف معیار را می توان با در نظر گرفتن ریشه مربع واریانس محاسبه کرد که این خود میانگین اختلافات مربع میانگین است.
بعد ، آن مقدار انحراف استاندارد را در دو ضرب کنید و هر دو مقدار آن را از هر نقطه در امتداد SMA جمع و کم کنید.
آنهایی که باند های بالا و پایین را تولید می کنند.
Bands Bollingerger به شما چه می گویند؟
Bollinger Bands یک اندیکاتور و استراتژی بسیار محبوب است.
بسیاری از معامله گران معتقدند هرچه قیمت ها به باند بالاتر نزدیک شوند ، خرید بیش از حد در بازار انجام می شود و هرچه قیمت ها به باند پایین تر نزدیک می شوند سیگنال خرید صادر می کند.
John Bollinger مجموعه ای از 22 قانون را دارد که باید هنگام استفاده از باندها به عنوان سیستم معاملاتی از آنها پیروی کنید.
در نمودار به تصویر کشیده شده در زیر ، بولینگر باند SMA 20 روزه سهام را با باند بالا و پایین همراه با میانگین حرکت روزانه قیمت سهام در نظر گرفته است.
از آنجا که انحراف معیار اندازه گیری نوسان است ، وقتی بازارها بی ثبات تر می شوند ، نوارها گسترش می یابند.
در دوره های تغییر روند ، باند ها منقبض و فشرده می شوند می شوند.
انقباض یا Squeeze
انقباض ایده اصلی Bollinger Bands است.
وقتی نوارها به هم نزدیک می شوند و میانگین متحرک را منقبض می کنند ، فشار نامیده می شود.
فشار نوسانات کم را نشان می دهد و توسط معامله گران علامت برای افزایش نوسانات آینده و فرصت های احتمالی معاملات در نظر گرفته می شود.
برعکس ، هرچه نوارها از هم دورتر شوند ، احتمال کاهش نوسانات و احتمال خروج از معاملات بیشتر است.
با این حال ، این شرایط سیگنال های تجاری قابل اعتمادی نیستند.
نوارها هیچ نشانه ای از زمان تغییر ممکن یا تغییر جهت نمی دهند.
برک آوت ها یا Breakouts
تقریباً 90٪ اقدامات قیمت بین این دو باند اتفاق می افتد.
هر شکست در بالا یا پایین باندها یک رویداد مهم است.
برک آوت سیگنال معاملاتی نیست.
اشتباهی که اکثر مردم مرتکب می شوند این است که اعتقاد دارند که برخورد یا فراتر رفتن قیمت از یک باند سیگنال خرید یا فروش است.
برک آوت ها هیچ سرنخی از جهت و میزان حرکت قیمت در آینده ارائه نمی دهند.
محدودیت های Bands Bollinger
Bollinger Bands یک سیستم معاملاتی قابل اعتماد نیست.
آنها به سادگی یک شاخص هستند که برای ارائه اطلاعات در مورد نوسانات قیمت به معامله گران طراحی شده است.
جان بولینگر پیشنهاد می کند از آنها با دو یا سه شاخص غیر همبسته دیگر استفاده کنید که سیگنال های مستقیم تری در بازار ارائه می دهند.
وی معتقد است که استفاده از شاخص های مبتنی بر انواع مختلف داده بسیار مهم است.
برخی از تکنیک های تکنیکال مورد علاقه وی عبارتند از:
از آنجا که آنها از یک میانگین متحرک ساده محاسبه می شوند ، وزن آنها نسبت به داده های قدیمی تر همان داده های اخیر است ، به این معنی که اطلاعات جدید ممکن است توسط داده های منسوخ کمتر شوند.
همچنین ، استفاده از SMA 20 روزه و 2 انحراف استاندارد کمی نامعقول است و ممکن است در هر شرایطی برای همه مفید نباشد. معامله گران باید فرضیه های SMA و انحراف معیار خود را متناسب با آن تنظیم کرده و آنها را کنترل کنند.
باند بولینگر Bollinger bands چیست؟
bands (BB) در اوایل دهه 80 میلادی توسط جان بولینگر که تحلیلگر مالی و معاملهگر بود ابداع شدند. از BB بهعنوان ابزاری برای تحلیل تکنیکال استفاده میشد. Bollinger bands بهعنوان یک ابزار سنجش اسیلاتور به کار میروند. همچنین تعیینکننده نقاطی در بازار هستند که نوسانات زیاد یا کم و شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش وجود دارند.
اجزا اندیکاتور باند بولینگر
نکته اصلی در مورد اندیکاتور BB این است که نحوه تقسیم قیمت در اطراف یک مقدار میانگین را نشان میدهد. بهطور دقیقتر، این اندیکاتور از یک باند بالاتر، باند پایینتر و یک خط میانگین متحرک میانی (باند میانی نیز نامیده میشود) تشکیلشده است. دو باند جانبی به پرایس اکشن بازار واکنش نشان میدهند و زمانی که نوسان بالا است عریضتر میشوند (از خط میانی دور میشوند) و زمانی که نوسان کم است باریکتر میشوند (به سمت خط میانی حرکت میکنند).
آموزش باند بولینگر
فرمول Bollinger bands استاندارد، خط آموزش اندیکاتور بولینگر میانی را بهعنوان یک میانگین متحرک ساده (SMA) 20 روزه تنظیم میکند، در حالیکه باندهای بالاتر و پایینتر بر اساس نوسان بازار مربوط به SMA (به آن انحراف معیار نیز میگویند) محاسبه میشوند. تنظیمات استاندارد برای اندیکاتور Bollinger bands به شکل زیر هست:
- خط میانی: میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA)
- باند بالاتر: SMA 20 روزه + (انحراف معیار 20 روزه × 2)
- باند پایینتر: SMA 20 روزه – (انحراف معیار 20 روزه × 2)
این تنظیمات یک دوره 20 روزه را نشان میدهند و باندهای بالاتر و پایینتر را تا دو انحراف معیار دورتر از خط میانی تنظیم میکنند. این کار برای حصول اطمینان از حرکت حداقل 85% دادههای قیمت در میان این دو باند انجام میشود، اما تنظیمات مطابق با نیازها و استراتژیهای معاملاتی مختلف صورت میگیرند.
استراتژی باند بولینگر در معامله به چه صورتی است؟
اگرچه Bollinger bands در بازارهای مالی سنتی استفاده میشوند، در معاملات رمز ارزها نیز میتوانند به کار روند. طبیعتاً، روشهای متعددی برای استفاده و توضیح اندیکاتور BB وجود دارند، اما نباید از آن بهتنهایی استفاده کرد و آن را اندیکاتوری برای فرصتهای خرید/ فروش در نظر گرفت. بهتر است که از این اندیکاتور همراه با دیگر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
با توجه به آنچه گفته شد، چگونه میتوان دادههای حاصل از اندیکاتور بولینگر را تفسیر کرد.
اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک حرکت کند و از باند بالاتر بولینگر نیز عبور کند، احتمالاً میتوان فرض کرد که شرایط اشباع خرید پدید آمده است. یا اگر قیمت چند بار به باند بالایی برسد، نشانگر سطح مقاومت مهمی است.
در مقابل، اگر قیمت یک دارایی مشخص کاهش چشمگیری یابد و از باند پایینتر عبور کند یا چند بار آن را لمس کند، بازار یا در وضعیت اشباع فروش است یا به سطح حمایت قوی دستیافته است.
ازاینرو، معامله گران میتوانند از BB(همراه با دیگر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال) برای تعیین اهداف خرید یا فروش خود یا تنها برای بررسی اجمالی نقاط پیشینی که در آن بازار شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش به وجود آورده است، استفاده کنند.
بهعلاوه، عریض و باریک شدن Bollinger bands میتوانند برای پیشبینی زمانی که نوسانات بازار کم یا زیاد هستند مورداستفاده قرار گیرند. زمانی که قیمت دارایی نوسان بیشتری داشته باشد، باندها از خط میانی فاصله میگیرند (عریض شدن) یا زمانی که قیمت نوسان کمتری دارد به خط میانی نزدیک میشوند (انقباض یا باریک شدن).
باند بولینگر برای معاملات کوتاهمدت مناسبتر هستند و میتوانند بهعنوان روشی برای تحلیل نوسانات بازار به کار روند و حرکات آتی بازار را پیشبینی کنند. بعضی از معامله گران اینطور در نظر میگیرند که زمانی که باندها بیشازاندازه عریض شوند، روند جاری بازار به تثبیت شدن نزدیک میشود یا بازگشت روند روی خواهد داد. زمانی که باندها بسیار باریک شوند، معامله گران اینطور در نظر میگیرند که بازار حرکت بزرگی خواهد داشت.
آموزش اندیکاتور باند بولینگر – آموزش کاربردی | (Bollinger Bands)
آموزش اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) تقریبا یک ابزار جدید در تحلیل تکنیکال در بورس میباشد و توسط آقای جان بولینگر اختراع و به نام خودش ثبت شده است. همانطور که از نام این اندیکاتور پیداست، باندهای بولینگر از باندهایی تشکیل شده است که در ادامه در مورد آنها توضیح خواهیم داد.
در این مقاله میخواهیم در خصوص آموزش اندیکاتور باند بولینگر در بازار بورس سپس نحوه کار با آن را آموزش دهیم. در سرتاسر این متن هرجا نیازی احساس شده باشد، از نمودارهای واقعی استفاده شده و به طور کامل در مورد کارکرد باندهای بولینگر بحث شده است.
همانطور که گفته شد آموزش اندیکاتور بولینگر اندیکاتور باندهای بولینگر توسط آقای جان بولینگر درست شده و در دسته اندیکاتورهای نوسان قرار میگیرد. این اندیکاتور از دو نوار یا باند در دو طرف یک میانگین متحرک تشکیل شده است.
نوسانی که اینجا در موردش صحبت میکنیم با انحراف معیار کار میکند که با بالا و پایین شدن نوسانات تغییر میکند. در باندهای بولینگر، نوارها آموزش اندیکاتور بولینگر با بالا رفتن نوسان منبسط و با پایین آمدن نوسان منقبض میشوند. ذات و طبیعت این نوارها این اجازه را به ما میدهد در بازارهای مختلف؛ همچون بورس و با تنظیمات مختلف از این اندیکاتور تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.
از باندهای بولینگر میتوان برای شناسایی سیگنالها و اوجهای M شکل و کفهای W شکل استفاده کرد. در مبحث روندها نیز، Bollinger Bands برای تعیین قدرت یک روند مناسب است. پیشنهاد می کنم حتمت ادامه مقاله آموزش اندیکاتور باند بولینگر را مطالعه کنید
محاسبات مربوط به باندهای بولینگر
برای شروع مقاله آموزش اندیکاتور باند بولینگر باید این نکته را متذکر شویم که باندهای بولینگر از یک نوار مرکزی و دو نوار خارجی تشکیل شده است. نوار مرکزی یک میانگین متحرک ساده میباشد که معمولا روی 20 دوره زمانی تنظیم شده است. در مورد میانگین متحرک ساده میتوانید در مقاله آموزش اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) که در این مورد به طور کامل توضیح داده شده است، بخوانید.
دلیل استفاده از میانگین متحرک ساده این است که در فرمول انحراف معیار نیز میانگین متحرک ساده به کار برده شده است. دو نوار خارجی معمولا دو انحراف از نوار مرکزی هستند. فرمول زیر نحوه محاسبه اجزای باندهای بولینگر را نشان میدهد:
مقاله آموزش پولبک در بورس | شناسایی pullback را حتما مطالعه کنید
تنظیمات مربوط به اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال میتواند با توجه به سهام مورد نظر در بورس و یا استایل معاملاتی شما متفاوت اعمال شود. خود آقای بولینگر پیشنهاد میکند تغییرات کمی را روی ضریب انحراف معیار ایجاد کنید. تغییر در تعداد دورههای زمانی میانگین متحرک ساده (نوار مرکزی) نیز باعث تغییر در انحراف معیار میشود؛ پس بهتر است که تغییرات کمی روی تنظیمات استاندارد باندهای بولینگر صورت پذیرد.
با به کار بردن 20 دوره زمانی برای میانگین متحرک ساده و همچنین برای انحراف معیار، ضریب انحراف معیار را روی مقدار استاندارد 2 تنظیم میکند. جان بولینگر، خالق باندهای بولینگر، پیشنهاد میکند برای میانگین متحرک ساده 50 دوره زمانی، ضریب انحراف معیار 2.1 و برای 10 دوره زمانی 1.9 در نظر گرفته بشود.
سیگنال: کفهای W شکل
کفهای قیمتی W شکل بخشی از کار آرتور مریل بود که 16 الگو به شکل W را در تحلیل تکنیکال کشف کرد. جان بولینگر از این الگوها برای تشخیص کفهای W شکل با استفاده از باندهای بولینگر استفاده کرد که یک روند رو به پایین را شکل میدهد. در واقع در باندهای بولینگر کف قیمتی دوم پایینتر از کف قیمتی اول و در عین حال بالاتر از نوار پایینی است. در تصویر زیر این موارد بهتر قابل تشخیص هستند.
در ابتدای این الگو یک نزول قیمتی را مشاهده میکنیم و کف قیمتی اول تشکیل میشود که معمولا پایینتر از نوار پایینی است و بعد از آن یک پرش به سمت نوار وسطی را داریم. سومین بخش از این الگو یک نزول قیمتی دیگر است؛ اما این بار کف قیمتی بالاتر از نوار پایینی و پایینتر کف قیمتی اول میباشد. در انتها نیز نمودار یک صعود قوی را تجربه کرده و خط مقاومت را میشکند.
تصویر شماره دو نمودار سهام شرکت Nordstrom را با یک کف قیمت W شکل در ماههای ژانویه و فوریه نشان میدهد. در ابتدا قیمت سهام در بورس سقوط کرده و کف قیمتی اول را تشکیل میدهد که با فلش مشکی مشخص شده است؛ بعد از آن یک پرش به نوار مرکزی و در اواسط ماه فوریه نیز قیمت به پایینتر از قیمت ژانویه و بالاتر از نوار پایینی رسیده است. در آخر نیز اوج قیمتی اواسط فوریه شکسته شده و همراه با افزایش حجم، قیمت بالا رفته است.
تصویر زیر نیز نمودار سهام شرکت SanDisk را در بورس نشان میدهد که دارای کف قیمت W شکل کوچکتری است.
پیشنهاد می کنم مقاله آموزش الگوهای کندل استیک | کندل استیک ژاپنی را مطالعه کنید
تصویر زیر نیز نمودار قیمت سهام بانک صادرات را در بورس نشان میدهد که در روزهای 16 تا 18 ماه میلادی جاری، با یک الگوی کف W شکل طرف هستیم.
سیگنال: اوجهای M شکل در اندیکاتور باند بولینگر
اوجهای M شکل نیز بخشی از الگوهای M شکل در اندیکاتور باند بولینگر است که آرتور مریل روی آن کار میکرد و در باندهای بولینگر نیز به کار گرفته میشود. از نظر جان بولینگر رسم قلهها و اوجها پیچیدهتر از کفهای قیمتی است و الگویهای مختلف مثل اوجهای دوگانه، سر و شانه و الماس نشاندهنده انواع اوج قیمت هستند.
در سادهترین فرم، اوجهای M شکل در اندیکاتور باند بولینگر بسیار شبیه به اوجهای دوگانه هستند؛ اما در اینجا صعودهای قیمتی هماندازه نیستند. بولینگر پیشنهاد میکند وقتی قیمتهای یک سهم در بورس در حال افزایش است به دنبال نشانههای “عدم تایید” باشید.
اتفاق افتادن شرایط عدم تایید سیگنال سه نکته دارد:
1- قیمت سهم به کمی بالاتر از نوار بالایی صعود میکند.
2- یک پولبک به سمت نوار میانی اتفاق میفتد.
3- قیمت به بالاتر از اوج اولیه میرود؛ اما به نوار بالایی نمیرسد.
این سه حرکت یک پیام است که احتمالا ممنتوم در حال سقوط است و با یک بازگشت قیمتی مواجه خواهیم بود. شکسته شدن خط حمایت تایید نهایی این موضوع است.
نمودار بالا، قیمت سهام شرکت Exxon Mobil را با یک اوج M شکل در بورس نشان میدهد. قیمت سهام در بورس در ماه آپریل سال 2008 به بالاتر از نوار بالایی رسیده است و با یک پولبک به نوار مرکزی بازگشته و سپس به بالاتر از 90 رسیده و اوجهای M شکل با شکستن شده خط حمایت در دو هفته بعد تایید شد. علاوه بر این موارد MACD نیز یک واگرایی نزولی را ثبت کرده و برای تایید این موضوع به زیر خط سیگنال خود رفته است.
تصویر زیر نیز نمودار قیمت سهام شرکت Pulte Homes در بورس را نشان میدهد که یک روند رو به بالا در ماههای آگوست و جولای را تجربه کرده است. قیمت در اواسط ماه سپتامبر به بالای نوار بالایی رسیده است تا یک روند رو به بالا رو شروع کند.
بعد از یک پولبک به نوار میانی (SMA 20 روزه) به بالاتر از 17 بازگشته است. با وجود ثبت یک اوج قیمت جدید، نمودار نتوانست به نوار بالایی برسد و همانطور که در بخش قبلی گفته شد، این یک هشدار است! یک هفته بعد قیمت سطح حمایت خود را شکست و MACD نیز به زیر خط سیگنال خود رفت.
برای دانلود اندیکاتور باند بولینگر از این لینک استفاده کنید : دانلود اندیکاتور باند بولینگر
حرکات روی نوارها در اندیکاتور باند بولینگر
حرکات در بالا و پایین نوارها در اندیکاتور باند بولینگر دقیقا سیگنال نیستند و طبق گفته مخترع این اندیکاتور این حرکات تنها “برچسب” نامیده میشوند. اگر قیمت به منطقهای بالاتر از نوار بالایی برود، نشاندهنده قدرت سهم در بورس است و اگر پایینتر از نوار پایینی برود، ضعف را نشان میدهد. اکثر ارتعاشسنجهای ممنتوم تقریبا شبیه به هم کار میکنند و نکته مهم اینجاست که شرایط بیش از حد خریداری شده لزوما صعودی نیست و برای رسیدن به این شرایط نیازمند قدرت هستیم و پدیده بیش از حد خریداری شده در یک روند رو به بالای قوی اتفاق میفتد.
قیمتها میتوانند در یک روند رو به بالای قوی روی نوارهای اندیکاتور باند بولینگر راه بروند و بارها آنها را لمس کنند. به این موضوع فکر کنید که نوار بالایی به اندازه دو انحراف معیار بالاتر از میانگین متحرک ساده قرار میگیرد و برای رسیدن به همچین نواری نیازمند قدرت بسیار زیادی در یک روند هستیم.
پیشنهاد می کنم مقاله سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال را مطالعه کنید
یک روند رو به بالا به نسبت قدرتی که دارد میتواند تعداد زیادی برچسب روی نوار بالایی ایجاد کند و همچنین نرسیدن قیمت به نوار پایینی در طول یک روند رو به بالا بسیار معمول است. در این مواقع میانگین متحرک ساده 20 روزه مانند یک سطح حمایتی عمل میکند و در واقع اگر قیمت به زیر این سطح برسد، تا قبل از برچسب بعدی روی نوار بالایی، فرصت خوبی برای خرید به وجود میآید.
تصویر بالا نمودار قیمت سهام شرکت Air Products در بورس را نشان میدهد که در اواسط ماه جولای به چندباری به نوار بالایی برخورد داشته است. اول از همه میتوانید به راحتی متوجه شوید که با یک روند قوی روبرو هستیم که توانسته است دو سطح مقاومت پیاپی را بشکند.
در ادامه معاملات یک حالت تخت به خود گرفته و میانگین متحرک 20 روزه نیز به صورت خط صاف حرکت کرده است. باندهای بولینگر در این حالت بسیار باریک شدند؛ اما قیمت سهام در بورس به نوار پایینی نزدیک نشده است. بعد از این دوره زمانی، قیمت سهام و میانگین متحرک ساده 20 روزه در ماه سپتامبر دوباره به سمت بالا حرکت کردند و در کل در یک دوره 4 ماهه قیمت سهام Air Products در بورس 5 بار نوار بالایی را لمس کرده است.
پنجره اندیکاتور در زیر نمودار CCI را نشان میدهد. در مورد CCI میتوانید در مقاله آموزش اندیکاتور CCI نحوه کار با این اندیکاتور را بخوانید. در این اندیکاتور میبینید CCI به زیر -100 رسیده است که نشاندهنده شرایط بیش از حد فروخته شده است و در زمانهای شکست نوار بالایی سیگنالهای خوبی برای خرید محسوب میشوند.
سخن پایانی
آموزش اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال با استفاده میانگین متحرک 20 روزه و دو انحراف معیار که به عنوان نوارهای بالا آموزش اندیکاتور بولینگر و پایین عمل میکنند، جهت حرکت را نشان میدهند. از این باندها میتوان برای تعیین قیمتهای نسبتا بالا و یا پایین در بورس نیز استفاده کرد.
با توجه به اصول اولیه تئوری باندهای بولینگر در تحلیل تکنیکال نوارهای بالا و پایین 88 و یا 89 درصد از حرکات قیمت را پوشش میدهند؛ پس ورود قیمت به بیرون این نوارها دارای نشانههای خاصی است.
معمولا قیمت نسبتا بالا مربوط به زمانی است که نمودار به نوار بالایی و قیمت نسبتا پایین مخصوص رسیدن نمودار به نوار پایینی است. اما در نظر داشته باشید که قیمت نسبتا بالا نباید به عنوان سیگنال فروش و قیمت نسبتا پایین نیز نباید به عنوان سیگنال خرید در بورس تلقی شوند و به هر دلیلی میتوانند این شکل را به خود بگیرند.
درست مانند همه اندیکاتورهایی که با آنها در تحلیل تکنیکال نمودارهای بورس سر و کار دارید از باندهای بولینگر نیز نباید به تنهایی استفاده شود و تحلیلگرانی که میخواهند در بورس به موفقیت برسند باید این اندیکاتورها را با دیگر تحلیلهای مربوط به روند و اندیکاتورهای مکمل استفاده کنند.
در این مقاله در مورد آموزش اندیکاتور باند بولینگر و نحوه محاسبه آن صحبت کردیم و سپس چند تا از معروفترین سیگنالهایی که میتوان از این اندیکاتور دریافت کرد را مورد بررسی قرار دادیم تا بتوانید با این اندیکاتور قوی کار کنید. امید است مقاله آموزش اندیکاتور باند بولینگر برای شما مفید واقع شده باشد.
دیدگاه شما