www.bamdadgharn.ir - ارزیابی مالی و اقتصادی طرح ها با استفاده از نرم افزار کامفار COMFAR III Expert
نرخ بازده داخلی یا همان IRR که مخفف Internal Rate of Return می باشد بیانگر نرخ سود یک پروژه سرمایه گذاری می باشد که اصل و سود رقم سرمایه گذاری شده در این پروژه با این نرخ بازگشت داده می شود. بسته به اینکه جریانات نقدینگی که برای محاسبه نرخ بازده داخلی پیش بینی شده برای چه بازه های زمانی تنظیم شده است، مشخص می شود که دوره این نرخ بازده داخلی بصورت ماهیانه، فصلی، شش ماهه، سالیانه و یا هر دوره دیگری است. بطور معمول در پروژه های سرمایه گذاری دوره پیش بینی جریانات نقدینگی Cash Flow سالیانه می باشد و لذا نرخ بازده داخلی IRR محاسبه شده برای این جریانات نقدینگی نیز به همین اساس سالیانه است. زمانی که نرخ بازده داخلی بصورت سالیانه محاسبه گردد این نرخ به راحتی قابل مقایسه با نرخ سود بانکی که آن هم سالیانه است نیز خواهد بود.
حال سوال اینجاست که تفاوت شاخص IRR با شاخص نرخ بازده داخلی سرمایه گذار IRRE که مخفف Internal Rate of Return on Equity می باشد و در پروژه ها محاسبه می گردد در چیست؟ هریک از این شاخص ها در چه مواقعی استفاده می شود؟ در بررسی توجیه پذیری یک پروژه سرمایه گذاری و تهیه گزارشات امکان سنجی، گزارش توجیهی Feasibility Study و یا بیزینس پلان Business Plan به چه صورتی از این شاخص های مالی نتیجه گیری شود؟
اینکه یک پروژه سرمایه گذاری از دیدگاه نرخ بازده داخلی IRRتوجیه پذیر باشد و یا نه به سرمایه گذار نشان می دهد که درصورت سرمایه گذاری در این پروژه در مقایسه با شرایط سرمایه گذاری در کشور به نتیجه مطلوب خواهد رسید و یا خیر؟ این در حالی است که برخی پروژه های سرمایه گذاری با این وجود که از دیدگاه IRR دارای شرایط مطلوبی نمی باشند ولی از دیدگاه دولت و سیستم حاکمیتی اجرای آنها الزامی است. برخی پروژه ها نظیر احداث نیروگاه، احداث جاده، اسکله و غیره از جمله پروژه هایی هستند که بعنوان زیرساخت توسعه ای یک کشور محسوب می شوند و می بایستی در این زمینه ها سرمایه گذاری نمود اما بدان جهت که درآمد مالی حاصل از آنها پایین است، سرمایه گذاران چندان رقبتی به سرمایه گذاری در این پروژه ها ندارند.
لذا بانک ها در این خصوص اقدام به اعطای وام های بانکی با نرخ بهره پایین می کنند که سرمایه گذاران را به سرمایه گذاری در این پروژه ها ترغیب نمایند. اخذ وام های بانکی مناسب و تأمین مالی ارزان قیمت، انواع بازده سرمایهگذاری احداث و بهره برداری از این گونه پروژه ها را برای سرمایه گذار مطلوب می نماید. در این گونه از موارد است که نرخ بازده داخلی سرمایه گذار IRRE و یا همان Internal Rate of Return on Equity بعنوان یک شاخص مالی مناسب مورد استفاده قرار می گیرد.
در برآورد جریانات نقدی محاسبه IRR فرض براین است که کل سرمایه گذاری از جانب یک منبع و بدون هزینه های مالی آتی منتج از آن تأمین می شود و لذا جریانات نقدی اخذ وام و بازپرداخت آن در این جریانات لحاظ نمی شود. بعنوان مثال اگر یک پروژه سرمایه گذاری به رقم 200 میلیارد تومان سرمایه گذاری Capital Expenditures و یا همان CAPEX نیاز داشته باشد در برآورد جریانات نقدی این طرح کل این رقم 200 میلیارد تومان بعنوان یک رقم منفی در ابتدای دوره لحاظ می شود بدون توجه به اینکه چه بخشی از این 200 میلیارد تومان وام (Loan) و چه بخشی از آن آورده سهامدار (Equity) باشد. لذا در محاسبه IRR اولین جریانات نقدی رقم های منفی بزرگی هستند که درواقع کل CAPEX می باشد.
درحالی که در محاسبه نرخ بازده داخلی سرمایه گذار IRRE در جریانات نقدی محاسبه این نرخ صرفا جریانات نقدی ورودی و خروجی سهامدار مد نظر قرار می گیرد. سهامدار بخشی از سرمایه گذاری را تأمین می نماید و از محل درآمدها هزینه های جاری و بدهی به بانک را بازپرداخت نموده و الباقی بعنوان سود سرمایه گذاری وی لحاظ می شود. بعنوان مثال اگر از کل رقم 200 میلیاردتومان سرمایه گذاری فوق رقم 150 میلیارد تومان وام و 50 میلیارد تومان باقیمانده بعنوان آورده سهامدار باشد، در جریان نقدی محاسبه IRRE صرفا رقم 50 میلیارد منفی لحاظ می گردد. همچنین برخلاف روش محاسبه IRR در این حالت بازپرداخت وام به سیستم بانکی بعنوان بخشی از هزینه ها در جریانات نقدی منفی لحاظ خواهد شد. لذا در محاسبه IRRE اولین جریانات نقدی رقم های منفی کوچک تری هستند که همان آورده سهامدار Equity می باشد و البته جریانات نقدی آتی در مقایسه با محاسبه IRR رقم های منفی بزرگتری خواهند بود چراکه بازپرداخت وام نیز به هزینه ها اضافه می شود.
در محاسبه نرخ بازده داخلی سرمایه گذار IRRE سهامدار سود سرمایه گذاری خود باضافه اختلاف سود سرمایه گذاری بانک را دریافت می نماید. سود بانک با نرخ بهره مشخص می باشد که بطور معمول کمتر از نرخ بازده طرح است. لذا هرچه نرخ بهره وام دریافتی برای طرح کمتر از IRR باشد در این صورت سهامدار سود بیشتری از پروژه دریافت می نماید و IRRE پروژه افزایش خواهد یافت. لذا نرخ بازده داخلی IRR مستقل از نرخ بهره بانکی است در حالی که نرخ بازده داخلی سرمایه گذار IRRE نسبت معکوس با نرخ بهره بانکی دارد و هرچقدر نرخ بهره بانکی کمتر باشد IRRE بیشتر خواهد شد و این رابطه بصورت الاکلنگی خواهد بود.
براین اساس در برخی انواع بازده سرمایهگذاری از پروژه های کم بازده که باوجود سود پایین اجرای آنها برای اقتصاد کشور ضروری می باشد، بانک ها می توانند با تخصیص وام های مناسب و با بهره کم نرخ بازده IRRE را افزایش داده و سرمایه گذاران را به سرمایه گذاری ترغیب نمایند. در سایر پروژه ها نیز بانک ها به دنبال تخصیص وام برای مواردی هستند که نرخ بازده داخلی IRR مناسبی داشته باشد تا مطمئن شوند که سرمایه گذار توانایی بازپرداخت وام دریافتی را داشته باشد. در این حالت نیز به طبع از آن جهت که بانک ریسک زیان طرح را نخواهد داشت لذا منطقی است که نسبت به IRR پروژه سود کمتر و معادل بهره بانکی دریافت نماید. لذا منطقی می باشد که نرخ بهره وام کمتر از نرخ بازده پروژه یا همان IRR باشد.
Copy right © حقوق معنوی این مقالات برای بامداد قرن دانش محفوظ است و هرگونه کپی برداری و استفاده از این مطالب باذکر منبع بلامانع می باشد.
بازده سرمایهگذاری را چگونه محاسبه کنیم؟
در دنیای سرمایهگذاری همه به دنبال سود هستند. پس میتوان سود یا بازده را مهمترین بخشهر سرمایهگذاری دانست. درآمدی که افراد از طریق سرمایهگذاری در مدت زمانی مشخص کسب میکنند، بازده سرمایه گذاری نامیده میشود. میزان بازده میتواند بیشتر یا کمتر از انتظارات سرمایهگذار باشد. پس ابتدا باید با مفهوم بازده آشنا شویم، سپس انواع آن و همچنین روشهای محاسبه هر یک را یاد بگیریم.
تعریف بازده سرمایهگذاری
بازده سرمایهگذاری همان سود یا زیانی است که از طریق سرمایهگذاری حاصل میشود. افراد برای کسب سود سرمایهگذاری و افزایش دارایی خود، وارد بسترهای مالی میشوند. آنها با خرید داراییهای متنوع اقدام به سرمایهگذاری میکنند. اما برخی از شیوههای سرمایهگذاری سود مشخصی دارند. یعنی یک سود تضمینی برای این سرمایهگذاریها وجود دارد. این در حالی است که در گزینههای دیگر سرمایهگذاری، هیچ سودی تضمین نمیشود. افراد مختلف با توجه به انتظارات و اهداف متفاوت خود اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
اما در مقابل بازده سرمایهگذاری، مفهومی به نام ریسک نیز وجود دارد. میتوان چنین گفت که ریسک و بازده دو عنصر همیشگی و جداییناپذیر در بازارهای مالی هستند. هر چه میزان بازدهی که از دارایی انتظار داریم بیشتر باشد، سرمایهگذاری در آن نیز ریسک بیشتری خواهد داشت. اما همیشه اینطور نیست و موارد استثنا نیز وجود دارد.
بیشتر بخوانید
انواع بازده سرمایهگذاری
بازده سرمایه گذاری در گرو عوامل متعددی است. در میان این عوامل میتوان به نسبتهای مختلف اشاره کرد. منظور مواردی مانند نسبتهای نقدینگی، اهرمی، سودآوری و فعالیت و همچنین انواع ریسک و نوسانهای قیمتی است. در مجموع دو نوع بازده در بازارهای مالی وجود دارد که ماهیت متفاوتی با یکدیگر دارند. این دو بازده عبارتاند از:
- بازده تحقق یافته
- بازده مورد انتظار
بازده تحقق یافته در مقابل بازده مورد انتظار
بازده تحققیافته که از آن با نام Realized Return یاد میشود، به بازدهی گفته میشود که به دست آمده است. یعنی همان سود سرمایهگذاری که به واقعیت پیوسته است.
اما بازده مورد انتظار یا Expected Return بازدهی است که افراد سرمایهگذار انتظار دارند که آن را به دست آورند و هنوز محقق نشده است. سرمایهگذاران با توجه به چنین بازدهی روی یک دارایی سرمایهگذاری میکنند. اما هیچ اطمینان و تضمینی پشت این بازده وجود ندارد. چرا که ممکن است هیچگاه تحقق پیدا نکند.
البته بازه زمانی سرمایهگذاری نیز در تحقق بازده مورد انتظار موثر است. یعنی اگر بازه سرمایهگذاری بلندمدت باشد، احتمال تحقق بازده مورد انتظار بیشتر خواهد شد. مثلا شاید بازده سرمایهگذاری در یک دارایی خاص در یک ماه برابر یک درصد و در یک سال برابر ۳۵ درصد باشد.
اجزای بازده سرمایهگذاری
بازده را میتوان به دو بخش سود دریافتی و سود (زیان) سرمایه تقسیم کرد.
سود دریافتی
سودی که از محل جریانهای نقدی دورهای سرمایهگذاری به دست میآید را میتوان مهمترین بخش بازده سرمایهگذاری قلمداد کرد. این سود به شکل بهره یا سود تقسیمی در اختیار سرمایهگذاران قرار میگیرد. باید این امر را در نظر گرفت که میان جریانهای نقدی و قیمت اوراق بهادار ارتباطی وجود دارد. همچنین میزان این سود نیز منفی نخواهد شد.
لازم به ذکر است که میزان سود دریافتی در مجمع عمومی عادی و توسط هیات مدیره تعیین میشود و سهامداران نیز باید آن را تایید کنند. این بازده سرمایهگذاری به سود نقدی سهام یا Dividend Yield معروف است. میزان سود پرداختی هر شرکت به ازای هر سهم، توسط این بازده مشخص میشود.
سود یا زیان سرمایه
اما دومین بخش بازده سرمایهگذاری سود یا زیان سرمایه است که با سهام عادی، اوراق مشارکت و یا سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت هم مرتبط است. این بخش از بازده در پی افزایش یا کاهش قیمت دارایی و اختلاف میان قیمت خرید و قیمت فعلی پدید میآید.
با توجه به اینکه قیمت فعلی دارایی چقدر است، اختلاف حاصل میتواند مثبت یا منفی باشد. اختلاف مثبت، به سود سرمایهگذاری و اختلاف منفی به زیان منجر خواهد شد. بازده سرمایهگذاری در اوراق بهادار از مجموع این دو بخش حاصل میشود
فرمول بازده کل
بازده کل اوراق بهادار = سود دریافتی + سود یا زیان سرمایه
بازده کل
همانطور که در بخش قبلی گفتیم، بازده کل یا همان Total Return متشکل از سود دریافتی و تغییرات قیمتی است. یعنی برای محاسبه بازده کل در یک دوره زمانی باید مجموع هر گونه وجوه نقدی دریافتی و تغییرات قیمت دارایی در طول دوره مذکور را به دست بیاوریم. سپس عدد حاصل را بر قیمت دارایی در زمان خرید تقسیم کنیم.
اما فرمول اصلی بازده کل به این شکل است:
متغیرهای این معادله عبارتاند از:
CFt:جریانهای نقدی در طی دوره t
PE: قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)
PB:قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)
PC: تغییر قیمت در طول دور که از طریق تفاضل PE و PB حاصل میشود.
جریانهای نقدی در اوراق مشارکت و همچنین اوراق بدهی از طریق پرداخت بهره حاصل میشوند. این جریانها در سهام عادی به کمک سود تقسیمی نقدی یا سهام جایزه، حق تقدم ناشی از افزایش سرمایه و یا تجزیه سهام ایجاد میشوند. مفهوم بازده سرمایهگذاری کل معیاری برای محاسبه سود سرمایهگذاری است و از این رو حائز اهمیت است.
به عنوان مثال اینطور در نظر بگیرید که سهامداری ۱۰۰۰ برگه سهم یک شرکت را با قیمت ۵۰۰۰ ریال خریداری میکند. فرض کنید سال آینده کل سهام را به قیمت ۱۰ هزار ریال بفروشد. سود تقسیمی سهم مذکور در این بازه یکساله برابر با ۵۰ ریال است. طبق فرمول بالا کل بازده سهام برابر با ۱۰۱ درصد خواهد بود.
بازده نسبی
برخی از مواقع پیش میآید که نیاز به بازده مثبت داریم؛ به همین دلیل از بازده نسبی استفاده میکنیم. این بازده همیشه عددی بزرگتر از یک را نشان میدهد و از اعداد منفی در معادله چشمپوشی میکند. در فرمول این بازده، مجموع جریانهای نقدی و قیمت فروش بر قیمت خرید تقسیم میشوند.
PE: قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)
PB:قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)
CFt:جریانهای نقدی در طی دوره t
اگر بخواهیم بازده نسبی مثال قبل را به کمک این فرمول محاسبه کنیم، حاصل برابر با ۲۰۱ درصد خواهد بود.
جمعبندی
تمام افراد با هدف کسب سود در داراییهای مختلف سرمایهگذاری میکنند. بهرهای که از این عمل حاصل میشود، بازده سرمایهگذاری نام دارد. بازده معمولا دو بخش دارد. بخش اول آن، شامل وجه نقدی است. این وجه درآمد مستقیم حاصل از سرمایه گذاری است. بخش دوم مربوط به سود یا زیانی است که سرمایهگذار در پی تغییر قیمت فروش یا خرید، آن را کسب میکند.
در مورد سهام، سود سرمایهگذاری به قیمت روزانه دارایی بستگی دارد. هرچه بازده یک سهم بیشتر باشد، سرمایه گذاری با ریسک بالاتری همراه خواهد بود. به همین دلیل است که پیش از ورود به هر سهمی به منظور سرمایهگذاری، ابتدا لازم است که میزان پذیرش ریسک و انتظار خود از سرمایهگذاری را مشخص کنیم.
نگاهی به بازده و ریسک در سرمایهگذاری
بازده و ریسک دو روی سکه سرمایه گذاری در بورس هستند. وقتی انواع بازده سرمایهگذاری دارایی خود را در صنعت یا بنگاه اقتصادی هزینه میکنید، باید پیشبینی قابل قبولی نسبت به بازده و ریسک سرمایه گذاری خود داشته باشید. این پیشبینی به شناخت شما از حوزه انتخاب شده بستگی دارد. در یک سرمایه گذاری مطمئن، همواره بازدهی مثبت بر ریسک و احتمال ضرر میچربد اما قدم اول برای تخمین بازده و ریسک در سرمایه گذاری، آشنایی با معنا و مفهوم این دو واژه مهم است.
در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
منظور از بازده چیست؟
بازده تعریف روشنی دارد. سود یا ضرری است که برای صرف دارایی در شغل یا بازاری نصیب سرمایهگذار میشود. به عنوان مثال شما در مهرماه ۲۰ میلیون تومان وارد بازار بورس میکنید و در آبان ماه پول شما ۲۱ میلیون تومان است.
۱ میلیون اضافه شده؛ بازده سرمایه گذاری شما است. اما اگر پول شما در آبان ماه ۱۹ میلیون تومان باشد؛ بازده شما منفی ۱ میلیون بوده است.
بازده به دو نوع مختلف تقسیم میشود. بازده انتظاری و بازده واقعی. بازده انتظاری، عددی است که سرمایهگذار برای سود خود متصور است و بازده واقعی، عددی است که به دست میآورد.
معمولا بازده و ریسک رابطهای مستقیم دارند. مثلا اگر سرمایه خود را به بانک بسپارید، سود ثابتی به عنوان بازده پول به شما پرداخت خواهد شد. سود ثابتی که ممکن است در درازمدت حتی از تورم سالیانه کشور کمتر باشد اما در این صورت شما مطمئن خواهید بود که اصل پول شما حفظ میشود.
اما با وارد شدن در بازار بورس یا سرمایه گذاری در بازارها و صنایع دیگر، ریسک سرمایهگذاری شما افزایش پیدا میکند و بازده انتظاری نیز بیشتر خواهد شد.
تعریف ریسک در سرمایه گذاری
تعریف ریسک وابستگی زیادی به تعریف بازده دارد. اختلاف میان بازده انتظاری و بازده واقعی همان ریسک در سرمایه گذاری است:
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
بیشتر سرمایهگذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک، این اختلاف کاهش مییابد.
ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک در سرمایه گذاری
در یک تقسیم بندی کلی ریسک به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیمبندی میشود. ریسک سیستماتیک، ریسکی است که از عوامل بازار ناشی شده و بر یک سرمایهگذاری (مثلاً قیمت سهام شرکتها) تاثیر دارد انواع بازده سرمایهگذاری و مدیریت آن از دست مدیران شرکتها خارج است.
اما ریسک غیرسیستماتیک، به ریسکی گفته میشود که ناشی از عوامل کلان حاکم بر یک بازار نیست و به ساختار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی مربوط میشود.
برای مثال ساختار سرمایه شرکت، نوع محصول (کالا یا خدمات)، تصمیمگیری در شرایط مختلف و مولفههایی از این قبیل، تاثیراتی روی سهام آن شرکت میگذارند که همگی در تقسیمبندی ریسک غیرسیستماتیک قرار میگیرند.
شناخت انواع ریسک میتواند سرمایه گذار را به پیشبینی آینده خود مسلطتر کند.
ریسک نرخ ارز
نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است؛ یعنی ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور را نرخ ارز گویند.
نرخ ارز در کشورها به طور متناوب در حال تغییر است و همین موضوع میتواند روی میزان هزینهها، تولید، فروش و سود شرکتهایی که واردات و صادرات دارند، به شدت تاثیرگذار باشد.
وقتی نرخ ارز رشد میکند شرکتهایی که وارد کننده هستند باید مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه کنند، در نتیجه حاشیه سود آنها کم خواهد شد.
در مقابل شرکتهایی که به صادرات میپردازند، میتوانند از این موقعیت استفاده کرده و کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری به فروش برسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش بدهند.
ریسک نرخ ارز ناشی از تغییر در بازده سهامها در نتیجه نوسانات نرخ ارز خارجی است.
ریسک نوسان نرخ بهره
در تبلیغات تلویزیون بسیار شنیدهاید که به طور مثال اوراق مشارکت ۵ ساله یک طرح خاص با سود ۲۰% از طریق بانکها پذیرهنویسی میشوند.
سرمایهگذار وقتی چنین تبلیغی را میبیند با خود تحلیل میکند که اگر به طور مثال سود بانکی که در حال حاضر ۲۰% است، به ۲۵% تغییر کند، برای او به صرفه است که پولش را در بانک سرمایهگذاری کند تا اوراق مشارکت بخرد.
به طور مشابه اگر میزان سود بانکی به ۱۵% کاهش پیدا کند منطقی است که پول را در اوراق مشارکت سرمایهگذاری کند. به این تغییراتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود ریسک نوسان نرخ بهره میگویند. بنابراین هنگامی که یک سرمایهگذار اوراق مشارکت ۵ ساله مذکور را میخرد این ریسک نوسان نرخ بهره را قبول میکند؛ زیرا وقتی نرخ بهره در بازار کاهش یابد ارزش اوراق مشارکت بیشتر میشود و با افزایش نرخ بهره ارزش این اوراق کمتر میشود. تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
ریسک بازار
به انواع بازده سرمایهگذاری ریسکی که از تغییرات بازده به واسطه نوسانات کلی بازار به وجود میآید، ریسک بازار گفته میشود. ریسک بازار به واسطه موارد مختلفی مانند جنگ، تغییرات اقتصادی، رکود اقتصادی و … به وجود میآید و سهام همه شرکتها و تمامی انواع اوراق بهادار تحت تاثیر تبعات آن قرار میگیرد.
این ریسک عموماً قابل پیشبینی نیست و در اثر عواملی که خارج از کنترل مدیران شرکتها است به وجود میآید.
ریسک تورمی
معنی این ریسک کاهش قدرت خرید به دلیل وجود تورم است و به گونهای با نوسانات نرخ بهره رابطه مستقیمی دارد. این ریسک تمامی اوراق بهادار از جمله سهامها را تحت تاثیر قرار میدهد.
ریسک تورمی یعنی وقتی شما در جامعهای تورمی زندگی میکنید، قدرت خریدتان کاهش مییابد؛ لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهامهای موجود میشود.
به عبارت کلیتر تغییرات عمومی قیمتها ریسک قدرت خرید است. در جامعهای که میزان تورم بالا باشد، از قدرت خرید مردم کاسته میشود.
به بیان دیگر تورم باعث کاهش میزان تقاضا و تاثیر در قدرت خرید کلی مردم میشود. این ریسک نیز از کنترل مدیران شرکتها خارج و وابسته به شرایط اقتصادی جامعه است.
ریسک نقدینگی
نبود اطمینان درباره عامل زمان و ابهام قیمتی بالاتر، باعث ایجاد ریسک نقدینگی میشود. این ریسک با افزایش عواملی که گفته شد (زمان و ابهام قیمت) نیز افزایش مییابد.
وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش یابد، در واقع افرادی که در بازار هستند تمایل به خرید ندارند و خریدار در بازار کم میشود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکتها میشود.
در نتیجه قدرت تقاضا کم میشود و ریسک سرمایهگذاری بالا میرود. به این ریسک که به علت کاهش نقدینگی بازار در میزان تقاضا ایجاد میشود، ریسک نقدینگی میگویند.
ریسک نقدینگی میتواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث افت بازار (یا در اصطلاح ریزش بازار) شود.
ریسک تجاری
ریسکی که به دلیل انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت منحصر به فرد به وجود میآید، را ریسک تجاری مینامند.
برای مثال شرکت فولاد مبارکه در صنعت خود انواع بازده سرمایهگذاری با ریسک تغییر قیمت فولاد جهانی مواجه است و اگر قیمت فولاد جهانی کاهش پیدا کند، قیمت محصول این شرکت نیز کاهش پیدا میکند و باعث کاهش سودآوری و در نتیجه کاهش ارزش سهام این شرکت میشود. با مطالعه و کسب اطلاعات کافی در مورد صنعت خاصی که قصد سرمایهگذاری در آن را دارید، میتوان تا حدی از این ریسک جلوگیری کنید.
ریسک مالی
یکی از منابع تامین مالی شرکتها، دریافت وام از بانکها، موسسات مالی و سایر نهادهای مربوطه است. زمانی که شرکتی با دریافت وام سعی در تامین مالی خود میکند، در حقیقت بدهیهای خود را در سمت راست ترازنامه افزایش داده است.
حال اگر شرکت نتواند خدمات یا محصولات خود را در زمان مناسب به فروش برساند، در نتیجه امکان بازپرداخت بدهیهای خود را در موعد مقرر نخواهد داشت؛ زیرا با کمبود نقدینگی مواجه شده است.
عدم بازپرداخت به موقع، موجب کاهش اعتبار شرکت نزد مراکز اعطاکننده وام برای دریافت تسهیلات بعدی خواهد شد که امکان تامین مالی آتی را از محل دریافت وام کاهش و احتمال ورشکستگی شرکت را افزایش میدهد.
کنترل ریسک در بازار سرمایه
در بازار سرمایه میتوان ریسک هر سهم را شناخت و محاسبه کرد. از طرف دیگر، میشود با مدیریت صحیح پورتفوی و انتخاب سهم درست، ریسک را پایین آورد و جلوی بازده منفی را گرفت.
ریسک هر سهم را میتوان با استفاده از رابطه زیر محاسبه کرد:
Ϭ = [Σ (ri – r̅)/n ] ۱/۲
در این فرمول، ri معرف بازده واقعی، ̅ r نماد میانگین بازده و n تعداد دورههای مورد مطالعه است.
برای نمونه تصور کنید بازده یک سهم در ۶ سال مالی گذشته به شرح زیر است:
حال ریسک این سهم را در سالهای مختلف با هم محاسبه میکنیم:
(ri – r̅)
Σ (ri – r̅)
(ri – r̅)/n
[Σ (ri – r̅)/n ] ۱/۲
به ترتیب از راست به چپ بازدهها (ri) را جمع و به تعداد سال (۶) تقسیم میکنیم تا میانگین بازده این سهم در این ۶ سال به دست آید که برابر مقدار ۱۱٫۳۳% است
سپس در ستون بعدی تکتک بازدهها را از بازده میانگین (r̅) کسر کرده و هرکدام را به توان ۲ میرسانیم.
در ستون بعدی مجموع آنها را محاسبه و در ستون بعد به تعداد آن یعنی عدد ۶ تقسیم میکنیم. در ستون آخر از عبارت به دست آمده جذر میگیریم و عدد حاصلشده همان انحراف معیار یا ریسک سهم مورد نظر ما در بازه ۶ سال گذشته است.
رابطه کوواریانس و محاسبه ریسک سهام
کوواریانس بین دو عدد، به معنای رابطه و همبستگی بین دو عدد است. مثلاً وقتی کوواریانس دو عدد مثبت است آن دو عدد با هم رابطه مستقیم دارد و با افزایش یکی، دیگری هم افزایش و با کاهش یکی، دیگری نیز کاهش مییابد.
کوواریانس منفی به معنای رابطه عکس بین آن دو عدد است و با کاهش یکی، دیگری افزایش مییابد و بالعکس. کوواریانس صفر (۰) بین دو عدد به معنای این است که این دو عدد هیچ رابطه و همبستگی باهم ندارند و در صورت تغییر یکی، دیگری تحت تأثیر قرار نمیگیرد.
از این قاعده آماری میتوان به منظور مدیریت ریسک سبد سهام خود بهره جست. به این ترتیب که مجموع سبد سهامی تشکیل دهیم که بسته به نوع سیاستگذاری ما، اجزای آن دارای کوواریانس منفی یا صفر باشند تا در برابر ریسک سیستماتیک، ریسکی تعدیلشده با بازدهی مورد قبول داشته باشیم.
محاسبه ریسک سبد سهام
فرض کنید سبدی داریم متشکل از ۲ سهم A و B که به ترتیب انحراف معیار (ریسک) هرکدام برابر Aϭ و Bϭ و وزن نسبی WA و WB (سهم هرکدام از سهمها در تشکیل سبد سهام مثلا نسبت ۵۰% سهم A و ۵۰% سهم B) و ضریب انواع بازده سرمایهگذاری همبستگی ρ باشند.
ریسک سبد سهام ما از رابطه زیر محاسبه میشود:
Ϭp = (WA ۲ . ϭA ۲ + WB ۲ . ϭB ۲ + ϭ ۲ A ϭB ρ) ۱/۲
توجه داشته باشید که شاید نتوانیم میزان ریسک سهمها را تغییر دهیم اما با انتخابی درست، میتوانیم میزان ریسک سبد را به حداقل برسانیم. در اینجا ضریب ρ از اهمیت برخوردار است هر چه ضریب همبستگی ( با کوواریانس اشتباه نگیریم، کوواریانس میزان همبستگی بین دو سهم است اما ρ ضریب همبستگی بین آن دو است که عددی بین ۱- تا ۱+ است. کوواریانس بین دو سهم با استفاده از همین ضریب محاسبه میشود) به ۱- نزدیکتر باشد ریسک سبد کمتر میشود.
در سال ۱۹۵۲ هنری مارکوییتز از مدلی به نام مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای سخن گفت که بعدها توسط افرادی ازجمله ویلیام شارپ تکامل یافت و بهعنوان مدلی برای محاسبه بازده و ریسک اوراق بهادار پرمخاطره نامگذاری شد که به اختصار آن را به نام مدل CAPM میشناسیم.
این مدل با محاسبه ضریب B نسبت به مقایسه ریسک دارایی با ریسک سیستماتیک بازار اقدام میکند. به عبارتدیگر میزان حساسیت بازده دارایی به بازده بازار را محاسبه میکند و با استفاده از رابطه زیر به دست میآید.
فرض کنید ضریب B برای دارایی خاصی ۱٫۵ تعیین شود، این یعنی زمانی که بازده بازار ۴+ % باشد بازده دارایی به میزان ۱٫۵ برابر آن یعنی ۶+% است و زمانی که بازده بازار ۱- % است، بازده دارایی ۱٫۵- % است.
مدل دیگر، مدل قیمتگذاری آربیتراژ (APT) است. آربیتراژ به تنهایی در اقتصاد به معنای استفاده از تفاوت قیمت یک کالا در دو بازار یا حتی در یک بازار در دو بازهی زمان متفاوت است.
مدل قیمتگذاری آربیتراژ بازدهی را به صورت یک رابطه خطی با چند متغیر کلان اقتصادی مورد بررسی قرار میدهد که بنا به عقیده تعدادی از اقتصاددانان استفاده از این روش بر روش CAPM ارجحیت دارد.
چراکه روش CAPM تنها ضریب B را مورد بررسی قرار میدهد درحالیکه روش (APT) با مطالعه متغیرهای کلان اقتصادی نسبت به ارزیابی بازده و ریسک دارایی اقدام میکند.
سخن آخر
مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایهگذاریها، مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم در نظر گرفت. تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن، همیشه بر اساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، معنی پیدا میکند. شناخت این دو متغیر مهم در سرمایه گذاری امری ضروری است. در این مقاله، مفاهیم بازده و ریسک در سرمایه گذاری را بررسی کردیم و نحوه محاسبه ریسک سبد سهام را شرح دادیم.
بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست و مزایا و معایب آن چیست؟ نحوه محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری
معمولاً استارتاپها از سرمایه گذار فرشته ، سرمایه گذار ریسک پذیر و روش سرمایه گذاری RBF برای جذب سرمایه استفاده میکنند. در این اوضاع اقتصادی کشور، سرمایه گذاری کاری پر ریسک است و اکثر سرمایهداران ترجیح میدهند جایی سرمایه گذاری کنند که کمترین میزان ریسک و بیشترین سوددهی را داشته باشد. برای اطمینان از این موضوع از مفهومی به نام بازده سرمایه گذاری استفاده میشود. نرخ بازگشت سرمایه گذاری مشخص کننده این است که سرمایه گذاری در یک پروژه چه میزان از سرمایه را به سرمایه گذار بازمیگرداند.
یکی از دغدغههای مهم اقتصاد ایران در این روزها، کمبود حمایت مالی از ایدههای خوب کارآفرینی است. کارآفرینان اظهار میکنند که حمایت کافی از آنها صورت نمیگیرد و متخصصین کارآفرینی نیز بر این موضوع تاکید دارند.
در این مقاله و در راستای ارائه اخبار فناوری، اخبار کسب و کار و اخبار استارتاپی، مفهوم بازده سرمایه گذاری، مزایا و معایب آن و نحوه محاسبه آن توضیح داده میشوند.
تعریف نرخ بازده سرمایه گذاری
نرخ بازده سرمایه گذاری (Return Of Investment) مشخص کننده کارایی و اثربخش بودن یک سرمایه گذاری است. نامهای دیگر آن نرخ بازگشت سرمایه و بازده سرمایه است. برای مقایسه چند نمونه سرمایه گذاری هم میتوان از نرخ بازده سرمایه استفاده کرد.
ROI به علت سادگی و کارا بودن یک معیار محبوب است که میتوان از آن برای اندازهگیری سودآوری یک سرمایه گذاری استفاده کرد. فرقی نمیکند که سرمایهگذاری در سهام باشد یا روی قسمتی از یک پروژه. ROI در صنعت تبلیغات و برای محاسبه اثرگذار بودن یک تبلیغ هم کاربرد دارد. محاسبه ROI پیچیده نیست و در طیف گستردهای از کاربردهای آن ساده است. مثبت بودن این نرخ یعنی اینکه سرمایه گذاری در این بخش ارزشمند است و نرخ بازدهسرمایه گذاری منفی، به معنی ضرر خالص است.
فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری با استفاده از درآمد سرمایه گذاری
نرخ بازگشت سرمایه، نسبت سود یک سرمایه گذاری به هزینه آن را اندازهگیری میکند و فرمول آن به شرح زیر است:
نرخ بازده سرمایه گذاری = (عواید حاصل از سرمایه گذاری – هزینه سرمایه گذاری) تقسیم بر هزینه سرمایه گذاری
در این فرمول عواید حاصل از سرمایه گذاری همان درآمدهای حاصل از فروش سرمایه است. یعنی اینکه سرمایه گذاری در یک پروژه چه میزان درآمد برای سرمایه گذار داشته است. حاصل فرمول بالا به صورت درصد به دست میآید و میتوان آن را در چند پروژه مقایسه کرد.
به عنوان مثال اگر استارتاپی در سال ۹۷ با سرمایه اولیه ۱۰۰ میلیون تومان تاسیس شده باشد و در پایان سال با محاسبه هزینهها و مخارج انجام شده مشخص شود عایدی شرکت ۱۸۰ میلیون تومان بوده است که ۳۰ میلیون آن صرف هزینههای کسبوکار مانند حقوق و دستمزد و اجارهبها و بیمه شده است و ۱۵۰ میلیون تومان سود بوده است؛ بر اساس فرمول نرخ بازده سرمایه گذاری میزان نرخ بازگشت سرمایه گذاری ۵/۱ است و با ضرب این عدد در ۱۰۰ حاصل به صورت درصد بیان میشود.
یا اگر فردی در سال ۹۸ یک میلیارد سرمایه خود را در شرکتی سرمایه گذاری کرده باشد و در پایان سال سود خالص فرد یک میلیارد و دویست انواع بازده سرمایهگذاری تومان شود؛ نرخ بازگشت سرمایه از فرمول بالا ۲/۱ به دست میآید.
با مقایسه این دو مثال میتوان فهمید که برخلاف اینکه رقم سود حاصل از سرمایه گذاری در مثال دوم بیشتر بوده است اما با توجه به نرخ بازگشت سرمایه، سرمایه گذاری در مثال اول بازدهی بیشتری داشته است.
مزایا و معایب نرخ بازده سرمایه گذاری
فرمول بالا در سرمایه گذاری در بخشهای مختلفی مانند بورس یا استارتاپها کاربرد دارد. با توجه به مثالهای گفته شده میتوان مزایا و معایبی هم برای آن برشمرد.
مزایای نرخ بازده سرمایه
بازده سرمایه در محاسبات مالی کاربرد دارد و میتوان مزیتهای مختلفی برای آن برشمرد. بعضی از مهمترین مزایای آن به شرح زیر است:
- بیان نرخ بازده سرمایه به صورت درصدی، امکان مقایسه کردن نرخهای مربوط به سرمایه گذاریهای مختلف را در اختیار سرمایه گذاران قرار میدهد.
- استفاده از این فرمول در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه بسیار ساده است.
- تحلیل و تفسیر نتایج حاصل از فرمول نرخ بازده سرمایه گذاری ساده است و همین باعث کاربرد فراوان آن شده است.
معایب نرخ بازده سرمایه
- یکی از عیبهای فرمول نرخ بازده سرمایهگذاری ، تعریف نشدن زمان در آن است. با دقت در مثالهای بالا میتوان متوجه شد که سرمایه گذاری در دو سال مختلف انجام شده است ولی در فرمول سال و مدت زمان سرمایه گذاری در نظر گرفته نشده است. در فرمول نرخ بازده سرمایه گذاری نمیتوان تعیین کرد که مدت زمان سرمایه گذاری برای سود حاصل چه مدت بوده است.
- ایراد دیگر در نرخ بازدهسرمایه گذاری این است که فقط ابعاد مالی سرمایه گذاری در آن در نظر گرفته میشود و ابعاد و جنبههای کیفی آن بررسی نمیشود. مثلاً اگر مدیری قسمتی از سرمایه خود را صرف تغییر ظاهری محیط شرکت یا اهدای هدیه به کارکنان کند؛ باعث تغییر روحیه کارکنان، وفاداری آنان به شرکت و حتی بهبود زندگی آنها میشود. بر اساس فرمول بازده سرمایهگذاری تاثیر سرمایه گذاریهای این چنین در نظر گرفته نمیشود.
کاربرد نرخ بازده سرمایه گذاری
نرخ بازده سرمایه گذاری برای مقایسه بازدهی چند سرمایه گذاری استفاده میشود. این نرخ در تهیه پروپوزالها و طرحهای تجاری و حتی ارزیابی عملکرد مدیریتی و موفقیت یک مجموعه هم کاربرد دارد.
فرمول نرخ بازده سرمایه فقط بر سود تمرکز ندارد و میتوان معیار سود را با معیارهای متغیری مانند میزان سهم از بازار جایگزین کرد. فرمول برای بررسی میزان موفقیت در سرمایه گذاری استفاده میشود نه فقط میزان سود حاصل از سرمایه گذاری.
تحولات نرخ بازده سرمایه گذاری
در سالهای اخیر سرمایه گذاران به شکل جدیدی از متریک سرمایه گذاری یا نرخ بازده سرمایه گذاری به نام بازده اجتماعی سرمایه گذاری (SROI) علاقهمند شدهاند. بازده اجتماعی سرمایه گذاری، در اوایل دهه ۲۰۰۰ توسعه یافت و معیارهای اجتماعی و زیست محیطی را در نظر میگیرد. به عنوان مثال ممکن است شرکتی متعهد شود آب را در کارخانه خود بازیافت کند و روشنایی خود را با لامپهای LED جایگزین کند. این تعهدات هزینهای دارند که روی نرخ بازدهسرمایه گذاری سنتی تاثیر منفی میگذارد اما سود آن برای جامعه و محیط زیست روی SROI تاثیر مثبت میگذارد.
با پیشرفت جهان و تغییر اقتصاد، شکلهای دیگری از نرخ بازگشت سرمایه در آینده توسعه خواهد یافت.
بهتر است در پایان به دو قسمت مختلف بازده سرمایهگذاری یعنی بازده کمی و بازده کیفی اشاره شود. بازده کمی همان عایدی یا سود دورهایست که به سرمایه گذار پرداخت میشود. منفعت یا زیان سرمایه که به صورت افزایش یا کاهش قیمت داراییها بیان میشود نیز در دسته بازده کمی قرار دارد.
همه مواردی که به اعتبار شرکت مانند امتیازات اجتماعی و موارد دیگر بستگی دارد، بازده کیفی هستند.
سرمایه گذاران میتوانند با توجه به این نرخ که معیار و نرخی برای محاسبه کارایی و اثربخش بودن سرمایه گذاری است، سرمایه گذاریهای خود را انجام دهند. میتوان گفت نرخ بازدهسرمایه گذاری یکی از معیارهای مهم تصمیمگیری در زمینههای مالی است. بنابراین بررسی این نرخ یکی از روشهای جمعآوری اطلاعات است.
نرخ بازده سرمایه گذاری بسیار متنوع است و برای سرمایه گذاریهای مختلف استفاده میشود. مدیران از آن برای ارزیابی بازگشت سرمایههایی که سرمایه گذاری کردهاند استفاده میکنند. سرمایه گذاران از آن برای ارزیابی عملکرد سهامشان بهره میبرند و افراد حقیقی برای ارزیابی نرخ بازگشت داراییهایی مانند خانه از آن استفاده میکنند. فقط باید توجه داشت که این فرمول ارزش زمانی پول را در نظر نمیگیرد.
انواع روش های سرمایه گذاری در ایران
انسانها در طول زندگیشان به طور دائمی در حال سرمایه گذاری هستند. سرمایه گذاری مالی بهعنوان یکی از مهمترین انواع سرمایهگذاری به شمار میآید. بازارهای هدف متنوعی پیش روی افراد قرار دارد که میتوانند در آنها به سرمایهگذاری بپردازند. بورس، طلا، ارز، املاک و مستغلات بهعنوان مهمترین روش های سرمایه گذاری در ایران به شمار میآیند که جمع کثیری در کشور در این بازارها سرمایهگذاری میکنند. برای موفقیت در هر سرمایهگذاری نیاز است تا افراد مجموعه اصولی را رعایت کنند. یکی از این اصول استفاده از مشاوره سرمایه گذاری است. در این مقاله به بررسی انواع روشهای سرمایهگذاری در ایران و اهمیت استفاده از مشاوره در سرمایهگذاری میپردازیم.
سرمایه گذاری چیست؟
انسانها در طول در زندگی خود با کار کردن به دنبال کسب پول هستند. بخشی از پولی که افراد به دست میآورند، برای مصارف روزانه زندگی خرج میشود. اما بخش دیگری از پول تبدیل به سرمایه زندگی آنها میشود. سرمایه گذاری در اینجا معنی پیدا میکند. در واقع زمانی که افراد پول خود را تبدیل به کالای دیگری میکنند، بهنوعی اقدام به سرمایهگذاری کردهاند.
سرمایهگذاری در حالت کلی با دو هدف صورت میگیرد:
- در وهله اول افراد به دنبال آن هستند که ارزش پول خود را در برابر نوسانات اقتصادی مانند تورم حفظ کنند.
- در ادامه افراد به دنبال کسب سود از محل سرمایه گذاری خود هستند تا بتوانند در آینده برای خود خلق پول کنند.
در بحث مشاوره سرمایه گذاری این نکته بهدرستی اشاره میشود که افراد نباید منبع درآمد واحدی برای خود تعریف کنند. بلکه باید با تعریف منابع مالی جدید، راههایی متنوع برای کسب درآمد ایجاد کند.
انواع روشهای سرمایه گذاری در ایران
سرمایه گذاری در حالت کلی به دو دسته تقسیم میشود که عبارتاند از:
۱. روش سرمایه گذاری مستقیم
در روش مستقیم، فرد بدون نیاز بهواسطه، بهصورت شخصی وارد سرمایهگذاری میشود.
۲. روش سرمایه گذاری غیرمستقیم
در روش غیرمستقیم، فرد سرمایه خود را در اختیار یک واسطه قرار میدهد و در ازای این کار سودی را دریافت میکند.
لازم است که بدانید، سرمایه گذاریهای مختلف در کشور ما رایج است که در ادامه به آنها اشاره میکنیم. انواع روشهای سرمایهگذاری عبارتاند از:
۱. املاک و مستغلات
بازار املاک و مستغلات یکی از بازارهای سرمایهگذاری قدیمی در کشور است که بسیاری معتقد هستند که یکی از امنترین بازارها برای سرمایهگذاری به شمار میآید.
۲. کالا
گاهی اوقات افراد از طریق خرید کالا اقدام به سرمایهگذاری میکنند. طلا و جواهرات بهعنوان کالاهای سرمایهای بسیار رایج در کشور به شمار میآیند.
۳. سهام
بورس بهعنوان یکی دیگر از بازارهای مالی در کشورهای مختلف دنیا به شمار میآید که کاملاً ماهیت سرمایهگذاری داشته و افراد از طریق خرید و فروش سهام شرکتها در آن فعالیت میکنند.
۴. ارز
بازار ارز نیز به سبب تورم اقتصادی حاکم بر کشور ما بهعنوان یک روش سرمایه گذاری برای حفظ ارزش پول بهحساب میآید.
۵. اوراق قرضه
دولتها برای عملی کردن پروژههای عمرانی مختلف نیاز به سرمایه دارند. گاهی اوقات تأمین مالی پروژههای خود را از طریق انتشار اوراق قرضه در دستور کار قرار میدهند. در ازای عرضه این اوراق به خریداران تضمین میدهد که وجوهشان را با سود معینی به آنها بازگرداند.
۶. سپرده بانکی
بانک نیز یکی دیگر از روشهای سرمایه گذاری به شمار میرود که مدتها است در کشور رواج دارد. افراد وجوه خود را به بانک میسپارند و در ازای آن بهصورت دورهای سود مشخصی دریافت میکنند.
۷. صندوق سرمایهگذاری
افراد همچنین میتوانند سرمایه خود در اختیار صندوقهای سرمایهگذاری قرار دهند تا آنها اقدام به سرمایهگذاری کنند و سود حاصل از سرمایه گذاری بین دو طرف تقسیم میشود. صندوقهای سرمایهگذاری به انواع مختلفی تقسیم میشوند و افراد بسته به میزان ریسکپذیریشان، میتوانند در آنها اقدام به سپردهگذاری کنند.
۸. ارزهای دیجیتال
ارزهای دیجیتال بهعنوان یکی از جوانترین بازارهای مالی شناخته میشوند که حدود 10 سال است در دنیا فراگیر شده و توجهات زیادی به این بازار جلب شده است.
سرمایه گذاری در بورس
بورس بهعنوان یکی از بازارهای مالی مهم در کشور ما به شمار میآید. با آزاد شدن سهام عدالت در کشور، عملاً میلیونها ایرانی وارد بازار سرمایه شدند. بورس بهعنوان یکی از بازارهای مالی به شمار میآید که فعالیت در آن کاملاً تخصصی است. افراد باید آموزش لازم برای فعالیت در این بازار را بهصورت مفصل و دقیق تجربه کنند. در غیر این صورت این بازار میتواند تبدیل به کورهای برای سوزاندن سرمایه افراد بیتجربه و ناآشنا به مسائل بورس شود. برای سرمایهگذاری در بورس حتماً باید یکی از دو راه زیر را در پیش بگیرید:
- آموزش لازم برای فعالیت در این بازار را باید قبل از هرگونه اقدام به سرمایه گذاری فرا بگیرید.
- از طریق صندوقهای سرمایهگذاری اقدام کنید. این صندوقها از افراد بسیار کاملاً باتجربه در بازار بورس تشکیل شدهاند و به این ترتیب ریسک سرمایهگذاری شما کاهش پیدا میکند.
اهمیت استفاده از مشاوره در سرمایه گذاری
سرمایهگذاری در هر بازاری تحت تأثیر فاکتورهای مختلفی قرار دارد. اقتصاد مقوله پیچیدهای است که حتی متخصصان این علم نیز نمیتوانند ادعا کنند که تسلط کاملی بر موضوعات آن دارند. اهمیت مسئله بهرهگیری از مشاوره بورس یا سایر فرصتهای سرمایهگذاری در همینجا مطرح میشود. شرایط کلان اقتصادی در هر کشوری به طور مستقیم روی بازارهای مالی اثرگذار است. دستیابی به درک درست از این بازارها در شرایط فعلی و پیشبینی وضعیت آینده آنها نیاز به تخصص بالایی دارد. برای این منظور باید زمان قابل توجهی صرف آموزش و تحلیل شود. به همین دلیل عملاً افرادی در جامعه مطرح میشوند که در نقش مشاور سرمایه گذاری فعالیت میکنند. این افراد میتوانند شما را نسبت به شرایط بازار در حال و آینده کاملاً آگاه کنند.
فاکتورهای سرمایه گذاری ایمن
فاکتورهای متعددی در موفقیت سرمایه گذاری اثرگذار است که افراد برای دستیابی به موفقیت باید آنها را رعایت کنند. این فاکتورها عبارتاند از:
- هدف از سرمایهگذاری باید به طور دقیق قبل از هر اقدامی مشخص شود.
- میزان ریسکپذیری هر فرد عامل مؤثری در انتخاب بازار هدف است.
- سرمایهگذاران موفق به طور دائمی نسبت به مطالعه و آموزش اقدام میکنند.
- صبر و شکیبایی یکی از مهمترین خصلتهای سرمایهگذاران موفق است.
- برای موفقیت در سرمایه گذاری باید به طور فعالانه در بازار نظارت داشت.
کارمنتو؛ پلتفرم مشاوره در حوزههای مختلف سرمایه گذاری
فرقی نمیکند که کدامیک از روشهای فوق را برای سرمایه گذاری انتخاب میکنید. آنچه در وهله اول اهمیت دارد، این است که حتماً از مشاوره سرمایه گذاری استفاده کنید تا احتمال هرگونه ضرر و زیانی را به حداقل ممکن برسانید. کارمنتو با گردآوری تعدادی از مشاوران متخصص در حوزههای مختلف سرمایه گذاری، آماده است تا به عموم افرادی که قصد سرمایهگذاری در بازارهای مختلف مالی دارند، راهنماییهای لازم را ارائه دهد. تفاوتی نمیکند که در کدام نقطه از کشور حضور دارید؛ بهراحتی میتوانید از خدمات مشاوره سرمایه گذاری کارمنتو استفاده کنید و بازار هدف خود را بهدرستی شناسایی کنید.
دیدگاه شما