سطح مارجین = (مانده حساب / مارجین استفاده شده) * ۱۰۰%
چرا در بازارهای مالی کال مارجین می شویم؟
استاد کارینا کلاس این هفته را در یکی از بیابان های حومه شهر برگزار کرد بیابان به اعتقاد او جایی است که انسان می تواند ذهن خود را خالی کند. “هیچ” واژه ای است که می توان به بیابان نسبت داد و گاهی لازمه انسان برای خالی کردن امیال درونی خود به بیابان نشینی روی آورد حتی برای مدت کوتاه و چند ساعته. تا ضمن خلوت کردن با خویشتن ذهن خود را نیز از هیجانات و در هم پیچیدگی های روزمره خالی کند.
درس امروز استاد در مورد کال شدن در بازار های مالی است. کال شدن یا اصطلاحا کال مارجین به معنای از دست دادن همه پول و به صفر رساندن سرمایه می باشد. که این موضوع یکی از اجزاء بازارهای اهرم دار است یعنی بازاری که به شما توانایی این را میدهد که چند برابر موجودی خود را در خرید و فروش وارد کنید و به اصطلاح به شما اعتبار می دهد.
علت کال مارجین شدن چیست؟
علت کال شدن ساده است یعنی شما با توانی بیش از تحمل حساب خود وارد معامله شده اید لذا اگر حرکت بازار در خلاف پیش بینی شما پیش رود با چند کندل بالا و پایین شدن حساب شما صفر می شود. از این رو وقتی با حجم سنگین (فراچارت : اصلاحا با لاتیج بالا) وارد معامله ای می شوید این احتمال کال شدن هم افزایش می یابد.
فرایند کال شدن شاید ساده باشد و حتی در کمتر از چند دقیقه اتفاق بیفتد ولی درمان و بر طرف کردن آن نیاز به ماهها و حتی سالها تمرین دارد. پروسه درمانی این مشکل دقیقا به پیچیدگی درمان سرطان است که نیاز به صبر و پیاده سازی درمان های خاص دارد. شما شاید در ظاهر مشکلی خاصی نداشته باشید ولی از بدترین بیماری معامله گری در حال رنج هستید و اگر آن را درمان نکنید ضررهای مالی کوچکترین پیامدهای منفی این سرطان برای شماست.
تا اینجا صورت مسئله به خوبی بیان شد اما راه حل های کاربردی برای درمان این سرطان چیست.
راه های درمانی کال مارجین نشدن :
◼ راه درمانی اول :
در ابتدا کلن این تصور را از ذهن خود پاک کنید که یا مرگ یا آزادی، یا خیلی پول بدست می آورم، یا این پولم را نیز از دست میدهم. این فکر موذیانه دقیقا یعنی به چشم قمار به معاملات خود نگاه کردن است. پس اولین گام دوری از این ذهنیت هست که “باید خیلی سریع و با هر بهایی در این مارکت ثروتمند شد”. یک بازرگان و یک سرمایه گذار چیره دست هرگز سرمایه خود را در معرض ریسکهای خانه مان سوز قرار نمیدهد.
◼ راه درمانی دوم :
اکانت معامله گری خود را شارژ کنید و آماده به معامله ولی معامله ای انجام ندهید، بگذارید قیمتها در مقابل چشمان شما بالا و پایین رود و شما با اینکه پول در حساب خود دارید معامله نمی کنید با این کار به ضمیر ناخوداگاه و آن بعد از شخصیت شما که میل به ضرر و خودسری دارد می فهمانید که افسار حساب دست شماست و هر موقع که لازم باشد معامله می کنید. گاهی وقت ها باید بدن و ذهن را از عادت گرفت چرا که عادت های نادرست خیلی زود در شما نهادینه و تبدیل به قسمتی از شخصیت شما میشود. و البته در معامله گری می تواند آثار سوء خیلی زیادی به همراه داشته باشد.
روان شناسان می گویند: عادت ها سلسله رفتارهایی را شامل می شوند که به ما کمک کنند تا کمتر بیندیشیم و فعالیت های روزانه مان را سریعا انجام دهیم و فرصت های زمانی بیشتری را در اختیار داشته باشیم. اما از دگر سو آنان معتقدند که عادت، فعالیت تکرار شونده ای است که وابسته به هیچ منطقی نیست. ساکنان ساحل، پس از مدتی صدای امواج را نمی شنوند، چه تلخ است قصه عادت
دانشجویان عزیزم شاخ و برگ دادن به این موضوع در حوصله این کلاس نیست ولی راههای زیاد وجود دارد برای تمرین کردن روی مقوله عادت، مثلا اگر مسیرهای مختلفی به خانه یا محل کار شما وجود دارد همیشه از یک مسیر نروید یا گاهی که بدنتان شدیدا عطش آب سرد دارد آب گرم بنوشید و از این شکل عادت شکنی ها.
◼ راه درمانی سوم :
کل سرمایه ای که قصد دارید در مارکت سرمایه گذاری کنید را به چهار قسمت تقسیم کنید، مثلا اگر ده هزار دلار قصد سرمایه گذاری دارید فقط 25 درصد آن که معادل 2500 دلار است را وارد حساب معامله گری خود کنید.
حال اگر توانستید با این مبلغ برای خود سودی بسازید و برای چند ماه متوالی ادامه داشت (فراچارت: یعنی سود مستمر) اجازه دارید 25 درصد بعدی را به عنوان جایزه وارد حساب خود کنید در غیر اینصورت بصورت موقت از بازار خارج شوید و به تجدید روان و دانش خود بپردازید این عملا نوعی تنبیه برای شماست
◼ راه درمانی چهارم :
من اعتقاد دارم ذهن یک معامله گر نسبت به قمار حس خوبی داره و از قمار لذت می بره و اگر ذهن را از این خواسته درونی دور کنیم می تواند نتایج نامناسبی را به همراه داشته باشد.
فرض کنید شما معامله گری هستید که علاقه دارید در روز ده ها بار معامله کنید. خوب این به خودی خود رفتار نادرستی هست با ریسک بالا. افراد حرفه ای بصورت هفتگی و ماهیانه معامله می کنند و در گیر اسکالپ (فراچارت: یعنی نوک زدن به معاملات) نمی شوند.
از آنجایی که شما عادت به این سبک معامله دارید به شما توصیه دارم دو حساب برای خود درست کنید یک حساب اصلی که در آن با حوصله و تامل معامله می کنید و حساب دیگر برای معاملات پر ریسک.
چرا که اگر من به شما بگویم از فردا معاملات قمار گونه خود را کنار بگذارید کاری عملا دشوار است و ممکن است این فشار روانی در یک جا منفجر شود، و در یک موفعیت نامناسب و در حساب اصلی شما خودش را بروز دهد و منجر به ضررهای جبران ناپذیری گردد.
لذا دو حساب داشته باشید تا بتوانید به آن قسمت از ذهن فرمول کال مارجین خود که عاشق قمار هست نیز جایی برای جولان بدهید این کار باعث می شود که حساب اصلی شما که مبلغ سنگین تری نیز در آن گذاشته اید از حملات قمار گونه معاملات شما محفوظ بماند.
شما قطعا بعد از گذشت ماهها و یا حتی سالها به این درک خواهید رسید که کم کم باید معاملات قمار گونه خود را حذف کنید چرا که آن یکی حساب شما خود خبر از شرح واقعه می گوید و به آرامی رشد مناسبی کرده.
◼ راه درمانی پنجم :
حد ضرر واجب ترین زره دفاعی شما در مارکت است. لذا به شدت به آن مقید باشید. کسی که حد ضرر ندارد یک تریدر ترسو هست چون از ضرر می ترسه چون نمی تونه ضرر را تحمل کنه و همیشه فکر می کنه ضررها جبران میشه. کسی که حد ضرر نمیزاره عملا این ریسک را قبول کرده که “ای قیمتها هر کجا بروید من هم با شما خواهم آمد”.
حتی کسانی که حد ضرر ذهنی دارند نیز در اشتباه هستند چون وقتی ضرر رسید به منطقه ذهنی شما که باید معامله دستی بستی بشه ممکنه در معرض این وسوسه قرار بگیرید که کمی تسامح به خرج دهید و دامنه ضرر خود را وسیع تر کنید، و صد درصد این تیر خلاص به حساب شماست چرا که ضرر که از یک حدی بیشتر شد باعث میشود که معامله گر احساس دلسردی کند و حساب را به خیال واهی شاید روزی بازار برگردد، به حال خودش واگذار کند. و عزیزانم در 80 درصد مواقع بازار بر نمی گردد و تتمه پول شما نیز از بین میرود و ای کاش فقط پول از بین میرفت شما خیلی چیزهای دیگر را نیز در کنار آن از دست می دهید.
◼ راه درمانی ششم :
مدیریت سرمایه یکی از راه کارهای اساسی جلوگیری از ضرر و کال شدن است. مدیریت سرمایه بحث سنگینی هست ولی اگر بخوام یه فرمول ساده از آن برای شما ارائه کنم تا از حساب خود محافظت کنید این است که به ازای هر 100 دلار موجودی در حساب خود شما مجاز هستید یک صدم لات معامله باز داشته باشید البته بعضی ها از این هم سخت گیر تر هستند ولی لزومی به این همه سخت گیری نیست.
پس اگر یک حساب ده هزار دلاری را مدیریت می کنید نباید کل معاملات باز شما از یک لات فراتر برود در غیر اینصورت شما دارید روی لبه پرتگاه قدم میزنید.
◼ راه درمانی هفتم :
حتما قسمتی از سودهایی که از مارکت بدست می آوردید را در دوره های مشخصی بیرون کشیده و خرج کنید. بگذارید لذت خرج کردن این سودها در ناخودآگاه شما ثبت شود و ذهن شما با این سودها رابطه دوستی بر قرار کند چرا که معمولا ممکن است خود ما بر این باور باشیم که این پول و این سود حق ما نیست لذا ذهن روشی برای برگردادن آن به بازار و تبدل آن به ضرر پیدا میکند.
درمان این سرطان در نهایت باعث ایجاد ثروت و سلامتی روان برای شما خواهد بود. حتی اگر تکنیکالیست خوبی نیستید ولی با درمان این سرطان من به شما قول میدهم در این مارکت ماندگار خواهید شد. درمان این بیماری پلی به سمت موفقیت است.
چرا در بازارهای مالی کال می شویم؟
استاد کارینا اعتقاد دارد که بیایان بهترین جایی است که میشود ذهن را از هر چیزی خالی کرد. به نظر او ” هیچ ” بهترین واژه برای بیایان است. خود او هر از چند گاهی به بیابان فرمول کال مارجین می رود و می گوید که انسان هر چند روز حتی کوتاه نیز به بیابان برود و ذهن […]
استاد کارینا اعتقاد دارد که بیایان بهترین جایی است که میشود ذهن را از هر چیزی خالی کرد. به نظر او " هیچ " بهترین واژه برای بیایان است. خود او هر از چند گاهی به بیابان می رود و می گوید که انسان هر چند روز حتی کوتاه نیز به بیابان برود و ذهن خود را از مشغله های روزگان پاک کند. بیابان انسان را از هیجانات دور می کند و اجازه درست فکر کردن را به او میدهد. کال مارجین اصطلاحی در فارکس است که معنای ان از دست دادن همه ثروت می شود. این کال مارجین یکی از اجزاء اصلی بازار های اهرمی ( یا دارای اهرم ) است. ( بازار دارای اهرم به بازار اطلاق می شود که شما می تواند با چندین برابر تا چند صد برابر موجودی فعلی خود ارز بخرید و بفروشید )
استاد کارینا و شروع کلاس:
علت کال شدن ساده است یعنی شما با توانی بیش از تحمل حساب خود وارد معامله شده اید لذا اگر حرکت بازار در خلاف پیش بینی شما پیش رود با چند کندل بالا و پایین شدن حساب شما صفر می شود. از این رو وقتی با حجم سنگین (اصلاحا با لاتیج بالا) وارد معامله ای می شوید این احتمال کال شدن هم افزایش می یابد. فرایند کال شدن شاید ساده باشد و حتی در کمتر از چند دقیقه اتفاق بیفتد ولی درمان و بر طرف کردن آن نیاز به فرمول کال مارجین ماهها و حتی سالها تمرین دارد. پروسه درمانی این مشکل دقیقا به پیچیدگی درمان سرطان است که نیاز به صبر و پیاده سازی درمان های خاص دارد. شما شاید در ظاهر مشکلی خاصی نداشته باشید ولی از بدترین بیماری معامله گری در حال رنج هستید و اگر آن را درمان نکنید ضررهای مالی کوچکترین پیامدهای منفی این سرطان برای شماست. تا اینجا صورت مسئله به خوبی بیان شد اما راه حل های کاربردی برای درمان این سرطان چیست.
راه درمانی اول:
در ابتدا کلن این تصور را از ذهن خود پاک کنید که یا مرگ یا آزادی، یا خیلی پول بدست می آورم، یا این پولم را نیز از دست میدهم. این فکر موذیانه دقیقا یعنی به چشم قمار به معاملات خود نگاه کردن است. پس اولین گام دوری از این ذهنیت هست که “باید خیلی سریع و با هر بهایی در این مارکت ثروتمند شد”. یک بازرگان و یک سرمایه گذار چیره دست هرگز سرمایه خود را در معرض ریسکهای خانه مان سوز قرار نمیدهد.
راه درمانی دوم:
اکانت معامله گری خود را شارژ کنید و آماده به معامله ولی معامله ای انجام ندهید، بگذارید قیمتها در مقابل چشمان شما بالا و پایین رود و شما با اینکه پول در حساب خود دارید معامله نمی کنید با این کار به ضمیر ناخوداگاه و آن بعد از شخصیت شما که میل به ضرر و خودسری دارد می فهمانید که افسار حساب دست شماست و هر موقع که لازم باشد معامله می کنید. گاهی وقت ها باید بدن و ذهن را از عادت گرفت چرا که عادت های نادرست خیلی زود در شما نهادینه و تبدیل به قسمتی از شخصیت شما میشود. و البته در معامله گری می تواند آثار سوء خیلی زیادی به همراه داشته باشد. روان شناسان می گویند: عادت ها سلسله رفتارهایی را شامل می شوند که به ما کمک کنند تا کمتر بیندیشیم و فعالیت های روزانه فرمول کال مارجین مان را سریعا انجام دهیم و فرصت های زمانی بیشتری را در اختیار داشته باشیم. اما از دگر سو آنان معتقدند که عادت، فعالیت تکرار شونده ای است که وابسته به هیچ منطقی نیست.
ساکنان ساحل، پس از مدتی صدای امواج را نمی شنوند، چه تلخ است قصه عادت
دانشجویان عزیزم شاخ و برگ دادن به این موضوع در حوصله این کلاس نیست ولی راههای زیاد وجود دارد برای تمرین کردن روی مقوله عادت، مثلا اگر مسیرهای مختلفی به خانه یا محل کار شما وجود دارد همیشه از یک مسیر نروید یا گاهی که بدنتان شدیدا عطش آب سرد دارد آب گرم بنوشید و از این شکل عادت شکنی ها.
راه درمانی سوم:
کل سرمایه ای که قصد دارید در مارکت سرمایه گذاری کنید را به چهار قسمت تقسیم کنید، مثلا اگر ده هزار دلار قصد سرمایه گذاری دارید فقط 25 درصد آن که معادل 2500 دلار است را وارد حساب معامله گری خود کنید. حال اگر توانستید با این مبلغ برای خود سودی بسازید و برای چند ماه متوالی ادامه داشت ( یعنی سود مستمر) اجازه دارید 25 درصد بعدی را به عنوان جایزه وارد حساب خود کنید در غیر اینصورت بصورت موقت از بازار خارج شوید و به تجدید روان و دانش خود بپردازید این عملا نوعی تنبیه برای شماست
راه درمانی چهارم:
من اعتقاد دارم ذهن یک معامله گر نسبت به قمار حس خوبی داره و از قمار لذت می بره و اگر ذهن را از این خواسته درونی دور کنیم می تواند نتایج نامناسبی را به همراه داشته باشد. فرض کنید شما معامله گری هستید که علاقه دارید در روز ده ها بار معامله کنید. خوب این به خودی خود رفتار نادرستی هست با ریسک بالا. افراد حرفه ای بصورت هفتگی و ماهیانه معامله می کنند و در گیر اسکالپ (یعنی نوک زدن به معاملات) نمی شوند. از آنجایی که شما عادت به این سبک معامله دارید به شما توصیه دارم دو حساب برای خود درست کنید یک حساب اصلی که در آن با حوصله و تامل معامله می کنید و حساب دیگر برای معاملات پر ریسک. چرا که اگر من به شما بگویم از فردا معاملات قمار گونه خود را کنار بگذارید کاری عملا دشوار است و ممکن است این فشار روانی در یک جا منفجر شود، و در یک موفعیت نامناسب و در حساب اصلی شما خودش را بروز دهد و منجر به ضررهای جبران ناپذیری گردد. لذا دو حساب داشته باشید تا بتوانید به آن قسمت از ذهن خود که عاشق قمار هست نیز جایی برای جولان بدهید این کار باعث می شود که حساب اصلی شما که مبلغ سنگین تری نیز در آن گذاشته اید از حملات قمار گونه فرمول کال مارجین معاملات شما محفوظ بماند. شما قطعا بعد از گذشت ماهها و یا حتی سالها به این درک خواهید رسید که کم کم باید معاملات قمار گونه خود را حذف کنید چرا که آن یکی حساب شما خود خبر از شرح واقعه می گوید و به آرامی رشد مناسبی کرده.
راه درمانی پنجم:
حد ضرر واجب ترین زره دفاعی شما در مارکت است. لذا به شدت به آن مقید باشید. کسی که حد ضرر ندارد یک تریدر ترسو هست چون از ضرر می ترسه چون نمی تونه ضرر را تحمل کنه و همیشه فکر می کنه ضررها جبران میشه. کسی که حد ضرر نمیزاره عملا این ریسک را قبول کرده که “ای قیمتها هر کجا بروید من هم با شما خواهم آمد”. حتی کسانی که حد ضرر ذهنی دارند نیز در اشتباه هستند چون وقتی ضرر رسید به منطقه ذهنی شما که باید معامله دستی بستی بشه ممکنه در معرض این وسوسه قرار بگیرید که کمی تسامح به خرج دهید و دامنه ضرر خود را وسیع تر کنید، و صد درصد این تیر خلاص به حساب شماست چرا که ضرر که از یک حدی بیشتر شد باعث میشود که معامله گر احساس دلسردی کند و حساب را به خیال واهی شاید روزی بازار برگردد، به حال خودش واگذار کند. و عزیزانم در 80 درصد مواقع بازار بر نمی گردد و تتمه پول شما نیز از بین میرود و ای کاش فقط پول از بین میرفت شما خیلی چیزهای دیگر را نیز در کنار آن از دست می دهید.
راه درمانی ششم:
مدیریت سرمایه یکی از راه کارهای اساسی جلوگیری از ضرر و کال شدن است. مدیریت سرمایه بحث سنگینی هست ولی اگر بخوام یه فرمول ساده از آن برای شما ارائه کنم تا از حساب خود محافظت کنید این است که به ازای هر 100 دلار موجودی در حساب خود شما مجاز هستید یک صدم لات معامله باز داشته باشید البته بعضی ها از این هم سخت گیر تر هستند ولی لزومی به این همه سخت گیری نیست. پس اگر یک حساب ده هزار دلاری را مدیریت می کنید نباید کل معاملات باز شما از یک لات فراتر برود در غیر اینصورت شما دارید روی لبه پرتگاه قدم میزنید.
راه درمانی هفتم:
فکر نکنید که این سود حق شما نیست. اکثر افراد چون کاملا از این کار راضی نیستند پول را به ندرت بیرون می کشند ذهن انها هم همکاریشان می کند و سود و احتمال زیاد سرمایه شان را به ضرر تبدیل می کند تا ان را به بازار بازگرداند. برای خود برنامه بچینید. مثلا اخر هر ماه هی چه قدر که سود کردید را چهار قسمت کنید ، یک قسمت را بگذارید بر روی سرمایه تان ، یک قسمت را برای تفریح خود خرج کنید ، یک قسمت را به عنوان درامد خود در نظر بگیرید و برای خود و خانواده مایحتاج را بخرید و قسمت اخر را برای روز مبادا بگذارید در جایی امن. به نظر من این روش بهترین روش استفاده از سود است. توجه داشته باشید که اگر این سرطان را درمان کنید در اینده ای نه چندان دور منتهی به ثروت ، سلامت روان و ارامش شما خواهد شد. در بازار سرمایه روان بسیار مهم تر از میزان علم است. حتی اگر شما فقط تحلیل تکنیکال را در حد ابتدایی بلد هستید اگر روان خود را کنترل کنید مطمئن باشید کال نمی شوید و در این بازار بزرگ ماندگار خواهید بود.
افت فرمول کال مارجین فرمول کال مارجین سرمایه و حداکثر افت سرمایه چیست؟
افت سرمایه،فرض رو بر این می گیریم که می دانیم که مدیریت سرمایه به سبک درست، در دراز مدت باعث سودآوری ما خواهد شد.ولی حالا می خواهیم به شما روی دیگر مسائل را نشان دهیم.اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد اگر قوانین مدیریت سرمایه را رعایت نکنید؟
مثال زیر را در نظر بگیرید و کمی به آن فکر کنید:
در نظر بگیرید که شما ۱۰۰ هزار تومان پول دارید و ۵۰ هزار تومان آنرا از دست داده اید، چند درصد از حساب خود را از دست داده اید؟
مشخص است که به سادگی جواب خواهید داد ۵۰ درصد. این سوال به اندازه کافی ساده بود تا مفهوم افت سرمایه را برایتان توضیح بدهیم. این همان موضوعی است که معامله گران به آن DRAWDOWN یا افت سرمایه می گویند.
در ادامه باید اشاره کرد که افت سرمایه یا بصورت مخفف DD ، مقدار کاهش سرمایه شخصی است که در اثر یکسری از معاملات ناموفق یا زیان ده اتفاق میفتد. بصورت نرمال از اختلاف بین سطح قبلی سرمایه قبل از ضررها و سطح فعلی بعد از ضررها بدست می آید و معمولاً تریدرها بصورت درصدی از حساب خود آنرا محاسبه می کنند.
خط شکست(ضرر)
در معامله کردن، ما همیشه به دنبال یک لبه هستیم. تمام دلیلی که معامله گران سعی میکنند تا سیستم خود را گسترش دهند همین است. یک سیستم معاملاتی که ۷۰ درصد معاملات آن سودآور باشد،به نظر میرسد که بسیار مناسب باشد. ولی فقط به این دلیل که سیستم شما ۷۰ درصد سودده میباشد.آیا به این معنی است که از هر ۱۰۰ معامله ۷۰ تای آن به سود می رسد؟پاسخ این است:نه لزوماً!! شما چطور می دانید که کدام ۷۰ معامله از آن ۱۰۰ معامله به سود خواهد رسید؟جواب این است که نمی دانید!! شما می توانید تمام ۳۰ معامله اول را شکست بخورید و بعد تمام ۷۰ معامله بعدی را سود کنید در حالی که هنوز هم ۷۰% معاملات سیستم شما موفق بوده است.ولی باید از خودتان سوال کنید که اگر ۳۰ معامله پشت سر هم شکست بخورید آیا اصلاً هنوز در بازار حضور دارید؟
این همان دلیلی است که مدیریت سرمایه بسیار اهمیت دارد. اهمیتی ندارد که از چه سیستمی استفاده می کنید.بلکه حتماً باید حدود شکست خود را در نظر بگیرید. باید به این نکته اشاره کرد که بازیکنان حرفه ای پوکر که حتی تمام زندگی خود را با این شغل ساخته اند نیز برای خود حدودی را تعریف کرده اند و بنابراین هنوز سوددهی دارند.دلیلش این است که بازیکنان خوب پوکر در واقع تمرین مدیریت سرمایه می کنند.به این دلیل که آنها به خوبی می دانند که قطعاً تمام تورنمنت را برنده نخواهند بود. بنابراین آنها فقط درصد کمی از سرمایه خودشان را ریسک می کنند و به این صورت می توانند از ضررها سالم گذر کنند و ادامه دهنده راه سودآور خود باشند.
این چیزی است که شما هم به عنوان یک معامله گر باید انجام دهید. افت سرمایه قسمتی از معامله کردن است و معامله گری وجود ندارد که با افت سرمایه اش دست و پنجه نرم نکرده باشد.کلید اینکه معامله گر موفقی باشید این است که نقشه معامله داشته باشید (Trading Plan) که بتواند شما را پس از این مقادیر بزرگ ضرر سرپا نگه دارد و به بازی بازگرداند.قطعاً قسمت بسیار مهمی از این نقشه معامله شما باید قوانین مدیریت سرمایه باشد.فقط درصد کوچکی از سرمایه معاملاتی خود را ریسک کنید و با این روش می توانید از لبه های شکست جان سالم به در ببرید و این ضررهای کوچک را در معاملات سودده خود جبران کنید. به یاد داشته باشید که اگر قوانین صحیح مدیریت سرمایه را تمرین کنید به معامله گری تبدیل می شوید که قطعاً در بلند مدت در بازار حضور خواهد داشت و قطعاً نتیجه معاملاتش همراه با سود می باشد.
هیچوقت بیشتر از ۲% در هر معامله ریسک نکنید
چقدر باید در هر معامله ریسک کرد؟ این سوال بسیار خوبی است که قطعاً هر معامله گری در ابتدای مسیر معامله و حتی در شروع هر معامله باید از خود بپرسد. سعی کنید که ریسک تمام معاملات خودتان را به ۲% از سرمایه باقیمانده (نه سرمایه اولیه) محدود کنید. ولی توجه داشته باشید که این مقدار اگر تازه وارد هستید می تواند اندکی زیاد هم باشد و اگر در ابتدای راه آموزش قرار دارید سعی کنید مدتی این مقدار را ۱% از سرمایه باقیمانده حفظ کنید. در این قسمت میخواهیم مقایسه بسیار مهمی را انجام دهیم که در یکی از موقعیتها ریسک هرمعامله ۲% در نظر گرفته می شود و در موقعیت دیگر ریسک هر معامله ۱۰% از سرمایه. شما سعی کنید که خود را در جایگاه هر دو معامله گر قرار دهید تا تفاوت وضعیت و احساسات آنها را متوجه شوید. برای هر دو نفر حسابی با ۲۰ هزار دلار سرمایه اولیه مشخص شده است و اینطور در نظر گرفته ایم که فرضاً هر دو ۲۰ معامله پشت سر هم ضررده خواهند داشت و وضعیت هر دو حساب را در انتها بررسی خواهیم کرد.
به سادگی می توانید ببینید که تفاوت بسیار زیادی بین رعایت ریسک ۲% وریسک ۱۰% در هر معامله وجود دارد. اگر در یک دام شکست افتادید و ۲۰ معامله پشت سر هم را شکست خوردید در انتها با ریسک ۱۰% در هر معامله فقط ۳۰۰ دلار برایتان باقی می ماند که با محاسبه افت سرمایه متوجه می شویم که ۸۵% از کل سرمایه از دست رفته است.ولی اگر به مدیریت سرمایه به روش ۲% در هر معامله توجه کرده باشید در انتهای همان ۲۰ معامله ضررده هنوز حدود ۱۴ هزار دلار سرمایه باقیمانده دارید.با محاسبه افت سرمایه مشخص می شود که حدود ۳۰% از کل سرمایه از دست رفته است.
مطمئناً آخرین چیزی که ما می خواهیم انجام دهیم این است که ۲۰ معامله پشت سر هم شکست بخوریم.ولی بیایید منطقی باشیم.به تفاوت شکست در ۵ معامله پشت سر هم در هر دو حساب نگاهی بیندازید. در حساب ۲% ریسک در هر معامله هنوز حدود ۱۸٫۵ هزار دلار باقیمانده است ولی در حساب ۱۰% ریسک حدود ۱۳ هزار دلار باقی مانده که این مقدار کمتر از عددی است که در حساب ۲% ریسک و با فرض ضرر در ۲۰ معامله باقی خواهد ماند.
امیدواریم که نکته محاسبات و جدول بالا را متوجه شده باشید. اگر مدیریت سرمایه درستی داشته باشید حتی در صورتی که افت سرمایه داشته باشید در اثر یکسری از معاملات ناموفق، باز هم به مقدار کافی در حساب خود باقیمانده خواهید داشت تا بتوانید ادامه روند موفق خود را بدهید.
حالا باید سوال کرد می توانید تصور کنید که ۸۵% از سرمایه خود را از دست بدهید؟ با یک محاسبه ساده متوجه می شوید که در ازای این ۸۵% از سرمایه که از دست داده اید باید ۵۶۶% از سرمایه ای که باقی مانده است سود به دست آورید تا به مقدار حساب اولیه خود بازگردید.باور کنید که نه شما و نه هیچکس دیگر دوست ندارد در این وضعیت قرار بگیرد. برای اینکه بهتر متوجه ماجرا بشوید برایتان در جدول زیر مقدار از دست دادن سرمایه به درصد و مقدار سود برای جبران آن را محاسبه کرده و قرار داده ایم. به این جدول لفظ باتلاق ضرر هم اتلاق می شود چون هرچه ضرر بیشتری می کنید در واقع در باتلاقی فرو می روید که راه نجات از آن سخت تر و سخت تر می شود.
امیدواریم که مطالبی که بصورت مثال های ساده و توضیحات کافی برای شما گفته شد را به عنوان راهنمای راه در نظر بگیرید و به یاد داشته باشید که فقط اجازه دارید درصد کمی از سرمایه خود را ریسک کنید تا بتوانید در مواقعی که در دام ضرر میفتید به راحتی از آن نجات پیدا کنید.همواره به یاد داشته باشید که یک معامله گر باشید نه یک قمار باز.
سخن مترجم: به یاد می آورم که در اوایل مسیر معامله گری در بازارهای جهانی، در کلاسی حضور داشتم و استاد آن کلاس در اولین جلسه از مبحث مدیریت سرمایه از همگی خواست که حسابی مجازی باز کنیم و ظرف ۱ ماه با شرایطی بسیار ساده نظیر همین رعایت ۲% ریسک برای هر معامله و حداکثر ۵ معامله باز همزمان، سعی کنیم تا حساب را کال مارجین (سرمایه را به اتمام برسانیم) کنیم و برای اینکار ۵۰۰ دلار جایزه گذاشت تا هر کسی که زودتر حسابش را کال مارجین کرد به او تعلق بگیرد. تقریباً می توانم بگویم که همگی به سلامت عقل او شک کردیم و مطمئن بودیم که می توانیم اینکار را در خیلی کمتر از این فرصت انجام دهیم.ولی هرچه کردیم نشد. بدون تحلیل و در هر جایی که بودیم معامله ای باز می کردیم ولی ناچار بودیم که مطابق شرایط ۲% ریسک را رعایت کنیم و حداکثر ۵ معامله باز داشته باشیم. در انتهای یکماه همگی شرمنده و ناکام به نزد استاد رفتیم و داستان را تعریف کردیم و او از اهمیت مدیریت سرمایه و پایبند بودن به آن در هر شرایطی برای ما گفت و اینکه سالها قبل در اروپا وقتی این مسئله و همین تمرین را از استادشان شنیده بود او هم به عقل استادش شک کرده بود.
شاخص دلار آمریکا (USDX یا USDY) در فارکس چیست؟
شاخص دلار یا همان (USDX یا USDY) یکی از مهمترین شاخص های در بازار فارکس میباشد که بررسی روزانه آن برای معامله گران فارکس یک امر حیاتی میباشد. این شاخص دارای ویژگی های مختلف و همچنین کاربرد خوبی در بازار فارکس میباشد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
شاخص دلار آمریکا چیست؟
شاخص دلار آمریکا با نماد USDX واحد اندازه گیری ارزش دلار آمریکا نسبت به 6 ارز کشور دیگر میباشد که با محاسبه نرخ تبدیل ارز آنها بدست میآید. این 6 کشور شامل: اروپا (یورو) ، ین ژاپن ، پوند انگلیسی، کرون سوئد ، فرانک سوئیس و دلار کانادا است که از بین این 6 ارز، یورو سهم بیش فرمول کال مارجین 50 درصدی برای محاسبه ارزش این شاخص دارد.
در سال 1973 سران این چند کشور با توافق بین خود پذیرفتند که ارزهای کشور خود در برابر دلار با شاخص دلار USDX سنجیده شود.
فرمول محاسبه شاخص دلار USDX
برای محاسبه مقدار شاخص دلار از فرمول جفت ارزهای زیر میتوانید استفاده کنید.
USDX = 50.14348112 × EURUSD -0.576 × USDJPY 0.136 × GBPUSD -0.119 × USDCAD 0.091 × USDSEK 0.042 ×
با توجه به فرمول محاسبه شاخص دلار، هر ارز در فرمول بالا در وزن خود ضرب میشود. همان طور که میبینید هنگامی که دلار ارز پایه باشد، وزن آن مثبت بوده و هنگامی که دلار ارز مظنه باشد، وزن آن منفی است. در بین وزن های فرمول بالا، یورو دارای بیشترین وزن بوده و پس از آن ین ژاپن و پوند انگلیس دارای بیشتر وزن هستند. همچنین در فرمول بالا تنها پوند و یورو ارز پایه هستند و در بقیه دلار ارز پایه میباشد.
تاریخچه شاخص دلار آمریکا
با آغاز به کار شاخص دلار، این شاخص از عدد 100 شروع به کار کرد و در طول تاریخ تا به امروز با این عدد دچار تغییرات بسیار بوده و ارزش دلار را نشان میدهد. بیشترین مقدار شاخص دلار USDX در تاریخ 5 مارس بوده که به مقدار 163.83 رسید. همچنین در تاریخ 22 آوریل 2008 این مقدار به کمترین میزان خود یعنی 28.4 رسید که کمترین میزان شاخص دلار آمریکا در تاریخ بود.
تفاوت شاخص USDX و USDY
در واقع بین USDX و USDY هیچ فرمول کال مارجین تفاوتی وجود ندارد . هردو این دو کلمه یک معنی دارد و به معنی شاخص دلار آمریکا میباشد. در برخی بروکرها و یا وبسایت ها معمولا از USDX استفاده کرده و در برخی دیگر از کلمه USDY استفاده میشود.
کاربرد شاخص دلار آمریکا در فارکس
همان طور که در بالا گفته شد، شاخص دلار به عنوان یکی ابزارهای تحلیل فاندامنتال در فارکس قدرت دلار را در برابر تعدادی ارز نشان میدهد. از این رو با بررسی این شاخص میتوانید به تحلیل های خوبی در مورد جفت ارزها در بازار فارکس دست پیدا کرد. همچنین به دلیل اینکه دلار در جهان دارای بیشتر حجم معاملاتی بوده و جفت ارزهای که در آن دلار وجود دارد، از اهمیت بالایی برخوردار هستند، میتوان از این طریق به سودهای خوبی دست پیدا کرد. البته با یک جفت ارز نمیتوان تحلیل خوبی بر روی دلار داشت، در اینجا کاربرد شاخص دلار به دلیل اینکه در مقابل چندین ارز محاسبه میشود، میتواند تحلیل بهتری از وضعیت دلار به شما ارائه دهد.
شاخص دلار آمریکا در متاتریدر
متاتریدر به عنوان محبوب ترین نرم افزار و پلتفرم معاملاتی در فارکس، به شما این امکان را می دهد تا شاخص دلار را در این نرم افزار مشاهده کنید. برای این منظور میتوانید متاتریدر را از بروکر خود دانلود کنید، و در بخش جستجو نمادها در نرم افزار متاتریدر میتوانید (USDX یا USDY) را جستجو کرده و نمودار آن را مشاهده کنید.
شاخص دلار آمریکا در تریدینگ ویو
وبسایت تریدینگ ویو به عنوان یکی از بهترین ابزارها برای مشاهده نمودار انواع جفت ارزها و شاخص های مختلف به ما کمک میکند تا نمودار این موارد را به راحتی مشاهده کنیم. برای مشاهده شاخص دلار در وبسایت تریدینگ ویو، از طریق جستجوی بالای صفحه این وبسایت، کلمه USDX را جستجو کرده تا گزینه مربوط شاخص دلار یعنی US Dollar Index مشاهده شود. با کلیک بر روی از این گزینه به پنجره نمودار شاخص دلار میرویم.فرمول کال مارجین
امیدواریم از توضیحات داده شده در رابطه با شاخص دلار USDX لذت برده اید. حتما برای تحلیل های خود از این شاخص در بازار فارکس استفاده کنید. اگر سوالی در رابطه با شاخص دلار آمریکا دارید، در بخش نظرات همین صفحه برای ما ارسال کنید.
مارجین چیست ؟ اصطلاحات مارجین در متاتریدر ۴ و ۵
مارجین، مقدار پولی است که باید در فرمول کال مارجین پلتفرم معاملاتی خود سپرده گذاری کنید تا قادر به سفارش گذاری و حفظ پوزیشن خود در بازار فارکس باشید. از مارجین به عنوان وثیقه ای استفاده می شود تا کارگزار اطمینان حاصل کند که شما می توانید ضرر احتمالی ناشی از پوزیشن های خود را پوشش دهید. ضرر و زیان شما در معاملات فارکس نمی تواند بیش از مقدار مارجین حساب شما باشد. به عنوان مثال اگر شما ۱۰۰۰ دلار حساب معاملاتی خود را شارژ کرده باشید و هیچ معامله ای نیز انجام نداده باشید مارجین شما ۱۰۰۰ دلار است.
نیاز مارجین (Margin Requirement)
نیاز مارجین ، مقدار مارجین مورد نیاز برای بازکردن معامله است که به صورت درصدی (٪) از اندازه “واقعی معامله” ای که می خواهید باز کنید بیان می شود. مثلا گفته می شود نایز مارجینی ۱% ، ۲% ، ۳% یا ۱۰% است به این معنی که شما باید مثلا ۱% از کل حجم معامله واقعی را به عنوان مارجین در حساب خود داشته باشید.
مارجین مورد نیاز (Required Margin)
مارجین مورد نیاز، پولی است که هنگام باز کردن معامله کنار گذاشته شده و “قفل” می شود. در واقع این همان چیزی است که به اختصار به آن مارجین می گوییم. به عنوان مثال ، اگر یک پوزیشن ۱۰،۰۰۰ دلاری (مینی لات) ، با نیاز مارجین ۲٪ (یا لورج ۵۰: ۱) باز کنید ، در طول این معامله مبلغ ۲۰۰ دلار “قفل” می شود. تا زمانی که این معامله باز باشد نمی توان از این ۲۰۰ دلار برای باز کردن موقعیت های دیگر استفاده کرد. با بسته شدن معامله ، این ۲۰۰ دلار مارجین “آزاد” می شود.
سایر نام ها:
- مارجین ورود
- مارجین اولیه
- مارجین انتری اولیه
- مارجین مورد نیاز نگهداری (MMR)
مارجین استفاده شده (Used Margin)
مارجین استفاده شده حداقل مبلغی است که باید در یک حساب مارجین حفظ شود. این مقدار کل مارجینی است که در حال حاضر استفاده می شود تا معاملات باز حفظ شوند.
سایر نام ها:
- مارجین استفاده شده
- مارجین مورد نیاز نگهداری (MMR)
- “مارجین کل”
نحوه محاسبه:
مارجین استفاده شده مارجین مورد نیاز برای کلیه موقعیت های باز است.
مارجین استفاده شده = جمع تک تک مارجین مورد نیاز هر معامله باز
فرمول محاسبه مارجین (برای هر معامله)
اگر ارز پایه همان ارز حساب شما باشد:
مارجین مورد نیاز = ارزش واقعی معامله x نیاز مارجین
اگر ارز پایه متفاوت با ارز حساب شما باشد:
مارجین مورد نیاز = ارزش واقعی معامله x نیاز مارجین x نرخ تبدیل ارز بین ارز پایه و ارز حساب
مارجین آزاد (Free Margin)
مارجین آزاد پولی است که به دلیل وجود معامله باز “قفل” نمی شود و می تواند برای باز کردن معامله های جدید استفاده شود. وقتی این مقدار در صفر یا کمتر باشد ، هشدار مارجین فعال می شود و موقعیت های اضافی نمی توان باز کرد. به عبارت دیگری این مارجینی است که در حال حاضی می توانید برای باز کردن معاملات جدید از آن استفاده کنید.
سایر نام ها:
- مارجین آزاد
- مارجین موجود
- مارجین قابل استفاده
- مارجین قابل استفاده برای نگهداری
- “موجود برای معامله”
نحوه محاسبه:
مارجین آزاد = موجودی واقعی – مارجین استفاده شده
سطح مارجین چیست ؟ (Margin Level)
سطح مارجین یا مارجین لول نسبت بین موجودی واقعی حساب و مارجین استفاده شده است و به صورت درصد بیان می شود. به عنوان مثال ، اگر اکوتی حساب شما ۵۰۰۰ دلار و مارجین استفاده شده ۱۰۰۰ دلار است ، مارجین لول ۵۰۰ درصد است.
سایر نام ها:
نحوه محاسبه:
سطح مارجین = (مانده حساب / مارجین استفاده شده) * ۱۰۰%
مارجین کال چیست (Margin Call)
مارجین کال هنگامی رخ می دهد که شما سطح مارجین کال را رد کرده اید اما همچنان بالاتر از سطح استاپ اوت هستید.
مارجین کال یک هشدار است ، و به شما می گوید حال حساب شما چندان خوب نیست و نزدیک است که موقعیت های باز شما با قیمت بازار بسته شوند.
شما همچنان مجاز به باز نگه داشتن معامله های فعلی خود هستید اما نمی توانید پوزیشن جدید باز کنید. در حقیقت این هشداری است برای افزایش مارجین حساب یا به عبارتی شارژ حساب. در این کار بسیار دقت کنید زیرا در اکثر مواقع منجر به نجات حساب نمی شود. تریدری که نمی داند مارجین چیست و یا آن را به درستی رعایت نمی کند ، بیشتر احتمال دارد با مارجین کال مواجه شود.
سطح مارجین کال چیست؟ (Margin Call Level)
سطح مارجین کال، سطح مشخص درصدی است که اگر سطح مارجین شما برابر یا کمتر از آن باشد ، دیگر نمی توانید معامله جدیدی باز کنید. بروکر شما سطح مارجین کال را تعیین می کند. در بروکرهای مختلف این درصد متفاوت است ولی به طور معمول در بروکرهایی که با ایرانی ها کار می کنند حدود ۵۰% است.
به عنوان مثال ، اگر سطح مارجین کال ۵۰٪ باشد ، این بدان معناست که اگر سطح مارجین شما به ۵۰٪ برسد ، هیچ پوزیشن (معامله) جدیدی نمی توانید باز کنید. در این لحظه ، حساب شما اصطلاحا تحت مارجین کال است.
شاید بیشتر معامله گران فکر کنند که این بدان معناست که ممکن است معامله (ها) ی آنها بسته شود ، چنین چیزی درست نیست. سطح مارجین کال فقط یک هشدار است.
سایر نام ها:
- حداقل مارجین مورد نیاز
- حداقل نیاز مارجین
نحوه محاسبه:
سطح مارجین کال = درصدی خاص از مارجین لول که توسط بروکر تعین می شود
دیدگاه شما