معرفی نرم افزار digsilent
قطعا شما هم می دانید که نرم افزار digsilent یکی از مهم ترین ابزارها در رشته برق قدرت محسوب می شود.
علت بیان این موضوع کاربرد این نرم افزار است که
برای تحلیل و بررسی انواع سیستم ها در حوزه قدرت و انتقال جریان برق بسیار کمک کننده خواهد بود.
به همین دلیل تمامی کسانی که در این زمینه مشغول فعالیت هستند باید از این نرم افزار آگاهی کامل داشته باشند.
در واقع عملکرد سیستم ها برای انتقال، تولید و مواردی از این قبیل از طریق این برنامه تحلیل شده و
عمللکرد و بازده آن ها بررسی می شود.
بدین وسیله مهندسان و ناظران کنترل کیفی قادر خواهند بود کیفیت و دوام سیستم ها را از طریق نرم افزار digsilent دریابند.
کاربرد این نرم افزار به این موارد ختم نمی شود و
گستره زیادی از تحقیقات و بررسی ها را به کمک آن انجام می دهند.
در این مقاله قصد داریم شما را به طور کاربردی با این نرم افزار آشنا کنیم.
در صورتی که کشف فرآیند این نرم افزار و کاربردهای بی نظیر آن نظر شما را جلب کرده است، ادامه مقاله را از دست ندهید.
1# آشنایی با نرم افزار digsilent
نرم افزار دیگسایلنت یکی از تخصصی ترین و در عین حال مهم ترین ابزار در زمینه تحقیق و بررسی سیستم های انتقال و توزیع برق به حساب می آید.
بنابراین مهندسان و کارشناسان مسئول کنترل کیفی باید دانش کافی درباره این نرم افزار داشته باشند.
آنچه به عنوان هدف طراحی و برنامه ریزی نرم افزار digsilent بیان می شود، امتحان کردن و
انجام بررسی های لازم درباره کارکرد سیستم ها است.
در نتیجه وجود آن ها برای آگاهی از دوام و عملکرد صحیح سیستم های برق قدرت بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
شاید بیان کاربرد نرم افزار دیگسایلنت سبب بروز ترسی در شما در حوزه یادگیری آن شده است.
اما باید بگوییم که کار با این نرم افزار بسیار ساده خواهد بود و
در کنار این سادگی اهمیت آن را باید درک کنید.
2# گستره کارکرد نرم افزار digsilent
نرم افزار دیگسایلنت از قابلیت های جالب و منحصر به فردی برخوردار است که
سبب افزایش کارایی آن در موارد مختلف می شود.
به عنوان مثال برخی از نرم افزارها تنها روی ویندوزهای خاصی نصب می شوند، در حالی که
این نرم افزار قابلیت نصب بر تمامی ویندوزها را خواهد داشت.
همچنین شما بدون نگرانی از لو رفتن الگوریتم های طراحی شده، آن ها را به راحتی روی نرم افزار پیاده خواهید کرد.
علاوه بر این سیستم شما از طریق نصب برنامه یا طراحی الگوریتم های پیشرفته روی آن هیچ گونه آسیبی نخواهد دید.
از دیگر کارکردهای نرم افزار digsilent به یکپارچه سازی داده ها و توابع تعریف شده اشاره می شود که
اهمیت آن در برنامه ریزی ها، سیستم های کنترل و قدرت مشخص خواهد شد.
یکی از زیبایی ها بکارگیری نرم افزار دیگسایلنت زمانی به چشم می آید که
قصد دارید داده ها و توابع طراحی شده را به طور جداگانه و منحصر به فرد بررسی کنید.
در این صورت نرم افزار digsilent بسیار کمک کننده است.
همچنین دقت این نرم افزار در تجزیه و تحلیل اطلاعات کارآمد و بدون خطا خواهد بود.
کارکرد این نرم افزار به گونه ای است که یادگیری آن برای مهندسان کفایت می کند.
در حالی که برخی از نرم افزارها را باید با دیگر برنامه های مربوطه تکمیل کرد و
به طبع این موضوع زمان بر خواهد بود.
3# کاربرد نرم افزار digsilent در رشته های مختلف
همانطور که قبلا نیز به آن اشاره کردیم، نرم افزار دیگسایلنت در موارد بسیاری کاربرد دارد.
دلیل این موضوع نیز گستره کارکرد بی نظیری است که در طراحی این نرم افزار آن را در نظر گرفته اند.
در این بخش بنا داریم شما را با کاربرد نرم افزار digsilent و مزایایی که در اختیار کارشناسان قرار می دهد، آشنا سازیم.
1-3# انتقال قدرت
انتقال قدرت یکی از حوزه هایی به حساب می آید که تغییرات را در زمینه تبدیل های انرژی و انتقال قدرت بررسی می کند.
در این باره نرم افزار دیگسایلنت به کمک مهندسان می آید و
آن ها را در تحلیل، نظارت درست و دقیق انتقال قدرت یاری خواهد کرد.
2-3# توزیع قدرت
توزیع قدرت نیز از موارد مشابه دیگری محسوب می شود که
نقش نرم افزارها در تجزیه و تحلیل اطلاعات بسیار اهمیت دارد.
در علم توزیع قدرت، اتصالات زمین را مانند سیم های تک فاز یا دو فاز، سه فاز کلاسیک و مواردی از این قبیل از طریق نرم افزار digsilent بررسی خواهند کرد.
در واقع بکارگیری از این علوم و برنامه ها در زمینه مدلسازی نیز بسیار تاثیر گذار است.
این مدلسازی ها از طریق مطالعات صورت گرفته بر شبکه ها و اتصالات الکترونیکی انجام می شوند.
3-3# تجهیزات صنعتی
زمانی که مدیر یک شرکت یا کارخانه در راستای توسعه محصولات تولید شده افرادی را استخدام می کند
به طبع باید از بازدهی کار دستگاه ها و تامین ایمنی این افراد اطمینان حاصل کند.
در این مواقع می بایست از نرم افزار دیگسایلنت کمک گرفت و
تحلیل بازده تجهیزات صنعتی را با بهره گیری از این تکنولوژی انجام داد.
4-3# تولید قدرت
در نیروگاه های برق موضوعی که باید همواره به آن توجه کافی داشت، بازدهی و مطمئن بودن کارکرد نیروگاه به حساب می آید.
به همین دلیل بررسی تمامی تجهیزات و دستگاه های به کار رفته ارزش پیدا می کند.
زیرا بازدهی کار نیروگاه بر عهده آن ها خواهد بود.
در این زمینه استفاده از نرم افزار digsilent بسیار کارآمد است.
زیرا به بهترین نحو و با کمترین خطا، تمامی داده ها و توان آن ها را بررسی خواهد کرد.
5-3# تولید پراکنده
زمانی از تولید پراکنده در رشته برق صحبت به میان می آید که
بخواهیم به تحلیل و بررسی جریان های خاص بپردازیم.
در این مواقع کارشناسان پارامترهایی نظیر ولتاژ را بررسی خواهند کرد که
کم و زیاد شدن آن از مواردی محسوب می شود که تحلیل آن نیاز به برنامه های خاصی دارد.
زیرا در این موارد آنالیز جریان، کار دشواری خواهد بود که نرم افزار digsilent در این زمینه بسیار کارآمد است.
6-3# انرژی تجدید پذیر
انرژی های تجدید پذیر و کاربرد آن ها در رشته برق برای توزیع و انتقال برق نیازمند مطالعات تخصصی در این زمینه است.
بدین منظور باید از برنامه های متناسب با انتقال و توزیع جریان برق استفاده شود.
در واقع شرایط مورد نیاز برای بکارگیری انرژی های تجدید پذیر در شبکه های برق رسان را نرم افزار دیگسایلنت تامین خواهد کرد.
4# تجزیه و تحلیل سیستم های توزیع برق با نرم افزار digsilent
همانطور که می دانید رشته برق قدرت جزء حوزه هایی محسوب می شود که
تجزیه و تحلیل داده ها به وفور در آن احتیاج خواهد بود.
به همین دلیل نرم افزارها و برنامه ریزی های زیادی در این باره انجام شده است که
برخی از آن ها کارآمد هستند.
یکی از رایج ترین و کاربردی ترین برنامه ها، نرم افزار digsilent نام دارد.
این نرم افزار برای توزیع و انتقال برق و بررسی نحوه بازدهی نیروگاه های بسیار مفید است.
به همین دلیل برخورداری از اطلاعات در حوزه کار با این نرم افزار در رشته های مهندسی حائز اهمیت خواهد بود.
در این مقاله به توضیح آنچه برای کار با نرم افزار digsilent نیاز است، پرداخته شد.
علاوه بر این قابلیت های فوق العاده و منحصر به فرد این نرم افزار را نیز توضیح دادیم.
از این برنامه برای یکپارچه سازی داده ها استفاده می شود که
برتری زیادی نسبت به نرم افزارهای مشابه دارد.
زیرا نیازی به برنامه مکمل برای مدلسازی و بررسی الگوریتم ها نیاز ندارد.
مقاله بالا بخشی از مطالب گسترد کار با نرم افزار دیگسایلنت است.
برای یادگیری صفر تا صد این حوزه به آموزش جامع دیگسایلنت نماتک مراجعه کنید.
برای مشاهده توضیحات کامل بسته کلیک کنید.
اگر به دنبال یاد گرفتن مهارت بیشتر و افزایش درآمد هستید،
برای دریافت آموزش های رایگان مرتبط با حوزه علاقهمندی خود فقط کافیه فرم رو تکمیل کنید.
وضعیت شغلی خود را انتخاب کنید:
نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.
درباره نویسنده : نسیم خدابنده لو
کارشناسی ارشد هستم به حوزه تولید محتوا علاقه مندم و سعی دارم با جمع آوری مطالب گسترده، مقاله ای مفید برای خواننده تولید کنم.
پردازش داده ، و پیش پردازش ها، روش ها و راهکاری پردازش داده ها
پردازش داده یعنی چه؟ پردازش داده، به مجموعه ای از عملیات گفته می شود که بر روی داده ها جهت رسیدن به نتایج انجام می گردد. به طور کلی پردازش داده ها شامل هر پردازشی شود که داده ها را از یک صورت به صورت دیگری تبدیل می کند و اگر چه اصطلاح «تبدیل داده ها» می تواند اصطلاح منطقی تر و صحیح تر است. بنابراین ممکن است از این نظر پردازش و تحلیل داده ها همان تبدیل داده ها به اطلاعات باشد و یا بر عکس یعنی تبدیل مجدد اطلاعات به داده ها. تنها تفاوت بین تبدیل و Data processing در این است که تبدیل داده ها نیاز به درخواست ندارد.
همانطور که میدانید اطلاعات از داده ها استخراج می شوند. داده های دارای سطح کیفیت پایین منجر به اطلاعات غیر مطمئن و یا حتی غلط می شود. پس تعریف دقیق و صحیح داده ها برای کسب اطلاعات معتبر، ضروری می باشد. در پردازش داده ها، داده های تحلیلی به صورتی تبدیل می شوند که بتوان داده ها را بهتر نمایش داد. برای درک تعریف Data processing بایستی مفاهیم داده ها، اطلاعات و پردازش را بهتر بشناسیم.
انواع پردازش
انواع پردازش داده ها عبارتند از:
- مرتب سازی داده ها یا رتبه بندی داده ها
- جستجو در بین داده ها
- محاسبات انجام گرفته بر روی داده ها
پیش پردازش داده چیست؟
به عنوان مثال در مسئله تعیین معدل یک دانش آموز، عملیات محاسبه معدل دانش آموز با استفاده از عملیات جمع و تقسیم پردازش مسئله می باشد. لازم به ذکر است که در این بحث نباید از فرایند Data pre-processing غافل شد. حال پیش پردازش داده چیست؟ Data pre-processing شامل کلیه تبدیلاتی می باشد که بر روی داده های خام انجام می شود و آنها را به شکلی در می آورد که برای پردازش های بعدی نظیر استفاده در دسته بندی، ساده تر و موثرتر باشد.
مراحل Data pre-processing
از جمله مراحلی که باید قبل از تحلیل داده ها انجام شود، عبارتند از:
- ویرایش داده ها
- کد گذاری داده ها
- ورود داده ها به رایانه
- تعریف داده ها در رایانه
- طبقه بندی و کدگذاری مجدد داده ها (در صورت نیاز)
- آموزش برازش داده ها (این مرحله باید در زمان پیش آزمون انجام گیرد.)
مراحل پردازش داده ها
برای تبدیل داده های خام به اطلاعات معنادار چندین مرحله برای Data processing وجود دارد که به شرح زیر می باشد:
- مجموعه: این مرحله، مرحله بسیار مهمی می باشد زیرا کیفیت داده های گردآوری شده بر روی خروجی اطلاعات تاثیر مستقیم میگذارد. در این مرحله بایستی مطمئن شد که داده های جمع آوری شده دقیق هستند. همچنین این مرحله پایه ای برای اصلاح بیشتر از هر داده خروجی می باشد.
- آماده سازی: در این مرحله داده ها برای پردازش و تحلیل به چیزی بهتر و مناسب تبدیل می شوند.لازم به ذکر است که یک مجموعه داده از یک یا چند منبع داده برای پردازش بیشتر ایجاد می شود و اگر داده ها در این مرحله به درستی انتخاب نشوند می تواند منجر به نتایج گیج کننده ای شود. بنابراین همواره آماده سازی داده ها مقدم بر تحلیل آنها است و هر نوع سهل انگاری در این مرحله میتواند نتایج و یافته های پژوهش را تحت تاثیر قرار دهد.
- ورودی داده ها: در این مرحله داده های تایید شده به یک قالب قابل خواندن برای دستگاه تبدیل می شوند که از طریق یک برنامه پردازش می شود. لازم به ذکر است که این مرحله زمان بر است زیرا ورودی نیاز به دقت دارد و بایستی یک دستورالعمل دقیق را برای کمک به منظور Data processing به صورت موثرتر دنبال کرد.
- Data processing: سپس داده ها را به کمک الگوریتم ها برای تولید اطلاعات معنادار و قابل استفاده مورد استفاده قرار می گیرند.
- خروجی داده ها: خروجی Data processing می تواند در یک فرم قابل نمایش مانند گزارش ها، نمودارها، ویدئو، صدا یا اسناد در اختیار کاربر قرار بگیرد و در نهایت با استفاده از این اطلاعات معنی دار کاربر به راحتی می تواند در مورد داده های خود تصمیم گیری کند.
المان های پردازش داده
داده ها برای پردازش ابتدا باید به شکلی تغییر پیدا کنند که توسط کامپیوتر قابل خواندن باشند. وقتی داده ها به صورت دیجیتالی باشند فرایندهای متفاوتی می تواند روی آنها اتفاق بیفتد تا به اطلاعات معناداری تبدیل شوند. از این رو Data processing شامل تمام پردازش ها از ثبت داده داده ها تا داده کاوی به شرح زیر می باشد:
- ثبت داده
- خالص سازی داده
- کد کردن داده
- تبدیل داده
- ترجمه داده
- خلاصه سازی داده
- اجتماع داده
- معتبر سازی داده
- جدول بندی داده
- آنالیز آماری
- گرافیک کامپیوتری
- نگهداری داده
- داده کاوی
روش های پردازش داده
رایانه های به روش های مختلف می توانند اطلاعات را پردازش کنند که این روش ها عبارتند از:
- پردازش ترتیبی: این نوع پردازش، معمولی ترین روش Data processing در کامپیوتر ها می باشد که براساس معماری ترتیبی است. در این روش Data processing به وسیله یک زیرپردازنده انجام می شود و دستورات یکی بعد از دیگری اجرا می شوند. معمولا در کامپیوترهای شخصی (PC) از روش های پردازش ترتیبی و موازی برای Data processing بهره می برند.
- پردازش موازی: این روش براساس معماری موازی طراحی شده است که در آن داده ها به چند قسمت تقسیم می شود و سپس به صورت همزمان توسط چند CPU پردازش می شوند. به پردازشی که توسط چند پردازنده و به صورت همزمان انجام می شود، پردازش موازی می گویند.
- پردازش محاوره ای: گاهی اوقات ممکن است لازم باشد که پردازش بلافاصله پس از ورود داده ها به کامپیوتر آغاز شود و نتایج خروجی نیز به سرعت تولید شود و یا به عبارتی نوعی پرسش و پاسخ بین کامپیوتر و کاربر انجام شود.
- پردازش دسته ای: در پردازش هایی که به پردازش بلافاصله نیاز ندارند از روش پردازش دسته ای استفاده می شود. در این روش ابتدا داده ها جمع آوری می شوند و قبل از پردازش در یک دسته قرار می گیرند، سپس در یک زمان مشخص وارد کامپیوتر و پردازش می شوند.
- پردازش بی درنگ: در این پردازش تغییرات ورودی باید سریعا وارد کامپیوتر شود تا در تصمیم گیری مفید باشد. در پردازش های بی درنگ از خطوط ارتباطی سرعت بالایی استفاده می شود که به طور مستقیم با یک یا چند پردازنده در ارتباط می باشند. در این نوع پردازش ها داده ها در هر دقیقه به روز می شوند و در کسری از ثانیه پاسخ داده می شوند.
- پردازش اشتراک زمانی: در پردازش اشتراک زمانی، زمان پردازنده بین تعدادی کاربر همزمان تقسیم می شود، بدین صورت در یک بازه زمانی بسیار کوتاه عمل پردازش برای یک کاربر انجام می شود. در ادامه پردازش برای این کاربر قطع شده و پردازنده به فرد دیگری اختصاص داده می شود و این چرخه ادامه پیدا می کند.
سوالات متداول
- منظور از Data pre-processing چیست؟
Data pre-processing شامل تمام تبدیلاتی است که بر روی داده های خام انجام می شود و آنها را به شکلی در تغییر می دهد که برای پردازش های بعدی نظیر استفاده در دسته بندی، ساده تر و موثرتر باشد.
- روش های پردازش داده را نام ببرید؟
از جمله روش های Data processing می توان به روش های ترتیبی، موازی، محاوره ای، دسته ای، بی درنگ و اشتراک زمانی اشاره کرد.
- المان های Data processing را نام ببرید؟
المان های Data processing عبارتند از: ثبت داده، خالص سازی داده، کد کردن داده، تبدیل داده، ترجمه داده، خلاصه سازی داده، اجتماع داده، معتبر سازی داده، جدول بندی داده، آنالیز آماری، گرافیک کامپیوتری، نگهداری داده و داده کاوی
آموزش امواج الیوت سبک رابرت پریچر و نحوه موج شماری به زبان ساده
حرکت نمودار قیمت در بازار به صورت الگوهای شناخته شده می باشد. از نظر تئوری الیوت این الگوها در دو دسته امواج پیشرو و امواج اصلاحی قرار می گیرند. این مطلب تحت عنوان آموزش امواج الیوت به ما کمک می کند تا انواع موج ها را بشناسیم و با یادگیری این روش بهترین نقاط ورود و خروج به بازار را بیابیم. تحلیل بازار با رویکرد امواج الیوت در ترید در فارکس و باینری آپشن بسیار کاربردی است.
- آموزش کامل الگوی اصلاحی مثلث: امواج الیوت پیشرفته
- آشنایی با تفاوت سبک نئوویو گلن نیلی با امواج الیوت کلاسیک: گلن نیلی
- آموزش امواج ایمپالس یا امواج الیوت پیشرو در سبک نئوویو: امواج ایمپالس
- آموزش نحوه گرفتن تاییدیه پس از اتمام امواج پیشرو در سبک نئوویو: جزوه امواج الیوت
فهرست عناوین این مطلب
آموزش امواج الیوت ؛ امواج پیشرو (شتابدار-ایمپالس)
یک موج پیشرو از پنج ریز موج تشکیل می گردد. برای شماره گذاری هم با اعداد به صورت ریز موج 1، 2، 3، 4 و 5 صورت می گیرد. برخی هم برای شمارش از اعداد یونانی استفاده می کنند. این کار در مواقعی که شمارش زیاد می شود و ممکن است تحلیل گر الیوت کار سردرگم شود کمکش می کند. برای تشخیص یک موج پیشرو در امواج الیوت سه نکته را بایستی در نظر گرفت. در صورتیکه این سه شرط برقرار باشد، موج مورد نظر پیشرو می باشد. ذکر این نکته نیز ضروریست که موج 1، 3 و 5 در جهت موج اصلی و بزرگتر و موج 2 و 4 خلاف جهت موج اصلی است.
یادآوری: اینکه یک موج پیشرو بزرگ از پنج موج کوچکتر ایجاد شده است.
- موج شماره 2 از راس یا آغاز موج یک جلوتر نمی رود.
- در میان امواج 1، 3 و 5 موج شماره 3 کوتاه ترین موج نیست.
- انتهای موج 4 نباید به انتهای موج 1 برسد. به عبارت دیگر بین موج های 1 و 4 همپوشانی ایجاد نشود.
به شکل زیر دقت کنید.
در تصویر بالا موج دو بیش لز حد طولانی شده است و از ابتدای موج یک نیز عبور کرده بنابراین کل این موج شماری اشتباه است و این موج پیشرو نیست.
در تصویر فوق هر سه شرط برقرار است.
چند نکته مهم
- اگر یکی موج پیشرو را مشاهده کردیم و خواستیم شماره گذاری کنیم موج 3 کوتاه تر از 1 و 5 نیست.
- دقت شود در بعضی مواقع ممکن است موج 5 از انتهای موج 3 جلوتر نرود. (بعضی مواقع. ) این اتفاق در زمانی می تواند رخ دهد که موج سه طولانی باشد.
- موج 2 به طور معمول تا 61.8 درصد موج 1 بازمی گردد.
- موج 4 به طور معمول 38 درصد موج 3 باز می گردد.
- امواج پیشرو به طور معمول بین دو خط موازی (کانال) قرار می گیرد.
- در برخی مواقع موج 1 یا 5 یا a یا c شکل یک مثلث قطری می شود. دو خط مثلث ممکن است همگرا انواع تحلیل ها را بشناسیم یا واگرا شوند. البته در بیشتر مواقع دو خط مثلث همگرا هستند.
- مثلث قطری نشان از خستگی و به اتمام رسیدن روند قبلی می دهد.
- در مثلث قطری موج چهار و یک می توانند همپوشانی داشته باشند.
امواج اصلاحی در امواج الیوت
از آنجا که در بسیاری از مواقع موج های ایجاد شده شرایط امواج را پیشرو را ندارد و در دسته امواج اصلاحی قرار می گیرد، ضروریست که این امواج نیز برای یک تحلیل گر با رویکرد امواج الیوت شناخته شده باشد.
انواع امواج یا الگوهای اصلاحی
الگوی زیگزاگ (zigzag)
این موج از سه ریز موج ساخته شده است یعنی موج a، موج b و موج c. سه ریز موج هم هر کدام از موج های کوچکتر ایجاد شده اند. موج اول شامل پنج موج، موج دوم شامل سه موج و موج سوم شامل پنج موج می شود. به صورت خلاصه می شود: (انواع تحلیل ها را بشناسیم 5-3-5)
با توجه به آنچه بیان شد واضح است که موج اول یا a و موج سوم یا c که هر کدام شامل پنج موج است از نوع پیشرو هستند.
نشانه های الگوی زیگزاگ:
- موج a و c باید از نوع پیشرو باشد.
- موج b حداکثر 76.4 درصد از موج a را اصلاح می کند نه بیشتر!
الگوی فلت (flat)
این موج از سه ریز موج ساخته شده است یعنی موج a، موج b و موج c. سه ریز موج هم هر کدام از موج های کوچکتر ایجاد شده اند. موج اول شامل سه موج، موج دوم شامل سه موج و موج سوم شامل پنج موج می شود. به صورت خلاصه می شود: (3-3-5)
با توجه به آنچه بیان شد واضح است که موج سوم یا c که شامل پنج موج است از نوع پیشرو هستند.
نشانه های الگوی فلت:
- موج a متشکل از سه ریزموج است.
- موج b بایستی بیشتر از 90 درصد از موج a را اصلاح کند.
- موج c باید از نوع پیشرو باشد.
شرط شماره 2 باعث می شود که الگوی فلت خود به سه دسته تقسیم شود: فلت رگیولار (regular)، فلت اکسپندد( expanded) و فلت رانینگ (running).
- فلت رگیولار: موج b از ابتدای موج a جلوتر نرود.
- فلت اکسپندد: موج b از ابتدای موج a جلوتر برود.
- فلت رگیولار: موج b از ابتدای موج a جلوتر برود و موج c از انتهای موج a جلوتر نرود.
آموزش امواج الیوت ؛ الگوی مثلث (triangle)
در این الگو پنج موج وجود دارد که هر موج شامل سه ریز موج می باشد. بنابراین دو شرط زیر در تشخیص الگوی مثلث در نظر گرفته شود:
- هر پنچ موج متشکل از سه ریز موج می باشد
- پنج موج مثلث هر کدام انواع تحلیل ها را بشناسیم از موج قبلی خود کوتاه تر هستند.
سه الگوی بیان شده زیگزاگ، مثلث و فلت سه حالت اصلی امواج اصلاحی در امواج الیوت می باشد. ترکیب این امواج نیز می تواند رخ دهد که در این حالت برای نام گذاری از حروف w،y و z استفاده می شود.
الگوی اصلاحی زیگزاگ دوگانه (double zigzag)
این الگوی اصلاحی متشکل از سه موج می باشد. برای شمارش معمولا از w،x و y استفاده می شود. موج اول و سوم هر کدام یک الگوی زیگزاگ هستند. نشانه ها و شرایط تشخیص این الگو به صورت زیر است:
- موج اول یک الگوی زیگزاگ سه موجه است.
- موج سوم یک الگوی زیگزاگ سه موجه است.
- موج وسط (دوم) که بین دو زیگزاگ قرار دارد می تواند هریک از سه الگوی زیگزاگ، فلت و یا مثلث باشد.
در تصویر فوق موج بین دو زیگزاگ نیز خود یک زیگزاگ است.
الگوی اصلاحی دوگانه (double correction)
این الگوی اصلاحی متشکل از سه موج می باشد. برای شمارش معمولا از w،x و y استفاده می شود.
صفر تا صد الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال از جمله مباحث مهمی است که متأسفانه در بسیاری از موارد به درستی فهم نمیشود. بسیاری گمان میکنند که در تحلیل تکنیکال صرف به دنبال شکلگیری الگوهای قیمتی روی چارت باشند. این در حالی است که الگوهای قیمت صرفاً یک ابزار یا به تعبیر بهتر نشانههایی هستند که به کمک آن میتوان روندها را پیشبینی کرد. در همین راستا در این مقاله قصد داریم به معرفی الگوی فنجان و دسته بپردازیم. الگویی به دلایل شباهت شکل ظاهری آن به فنجان دسته دار، نامگذاری شده است و البته در بین تحلیلگران تکنیکال به نام الگوی کاپ نیز شناخته میشود. برای آشنایی کامل با الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال تا انتها با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله
منظور از الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوهای قیمتی به صورت کلی در دو دسته تقسیمبندی میشوند که عبارتاند از:
- الگوهای ادامه دهنده: نشاندهنده تداوم روندها در نمودار قیمت هستند.
- الگوهای بازگشتی: نشاندهنده تغییر جهت روندها در نمودار قیمت هستند.
الگوی فنجان و دسته در زمره الگوهای ادامه دهنده قرار میگیرد. نکته بسیار مهم آن است که این الگوی قیمتی صرفاً در روندها صعودی به وجود میآید و به نوعی میتوان آن را سیگنال مثبت و صعودی برای قیمت در نظر گرفت. اما اجازه دهید ببینیم که ماجرا از چه قرار است؟
تصور کنید که یک قیمت یک دارایی روند صعودی به خود گرفته است. پس از مدتی این روند تغییر میکند و سهم وارد یک روند نزولی میشود. اما توان فروشندگان به حدی نیست که سهم را وارد یک روند نزولی سنگین کنند. این خریداران هستند که پس از مدتی مجدداً ابتکار عمل را در دست میگیرند و دارایی را از روند نزولی خارجی میکنند. به همین دلیل روند نزولی چندان تداوم پیدا نمیکند و مجدداً دارایی به روند صعودی خود باز میگردد. در جریان این فعل و انفعالات، بدنه الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال شکل میگیرد. به یک فنجان که نگاه کنید، بدنه آن تقریباً شکلی شبیه حرف U انگلیسی دارد.
اما داستان الگوی فنجان و دسته در همین جا به پایان نمیرسد. معمولاً زمانی که روند نزولی سهم به طور کامل جبران میشود و سهم به سطح قیمت قبل از روند نزولی میرسد، بار دیگر یک نوسان کوتاه نزولی در سهم رخ میدهد. اما این بار خیلی سریعتر از قبل به مدار صعودی برمیگردد. در جریان این اتفاق نیز دسته الگوی کاپ شکل میگیرد. پس از آن سهم وارد یک روند صعودی میشود. به این ترتیب الگوی فنجان و دسته در نمودار خود را نشان میدهد.
نکات طلایی در خصوص الگوی فنجان و دسته
درباره هر الگوی قیمتی مجموعهای از نکات وجود دارد که اصطلاحاً از آنها به فوت کوزهگری در تحلیلگری یاد میشود. یک تحلیلگر زمانی میتواند به نتایج مناسبی از تحلیلهای خود دست پیدا کند که آشنایی کاملی با این نکات داشته باشد. در همین راستا مهمترین نکاتی که باید مورد توجه قرار بگیرد، عبارتاند از:
1. قدرت بالای خریداران در شکلگیری الگوی انواع تحلیل ها را بشناسیم کاپ مؤثر است
یکی از مهمترین نکاتی که باید در مورد الگوی کاپ مورد توجه قرار بگیرد، قدرت بالای خریداران است که اجازه نمیدهند فروشندگان روندهای نزولی شدیدی را سهم ایجاد کنند. معمولاً از زمانی که بدنه فنجان در این الگو شکل میگیرد، صرفاً تعداد محدودی کندل نزولی شکل میگیرد و تضعیف کندلهای نزولی در نمودار از همان ابتدای کار آشکار میشود. یک نشانه بسیار مهم برای پیشبینی شکلگیری الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال، همین قدرت بالای خریداران است.
2. تشخیص بهترین زمان برای ورود به سهم با استفاده از الگوی کاپ بسیار مهم است
نکته طلایی دیگر که در خصوص الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال مورد توجه قرار بگیرد، تشخیص زمان مناسب برای ورود به سهم است. اساساً در خصوص هر الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال باید به این سؤال پاسخ داده شود که در صورت مشاهده آن روی نمودار، چه زمان باید از سهم خارج شویم یا به آن وارد شویم؟ درباره الگوی فنجان و دسته بسیاری از کارشناسان تحلیل تکنیکال معتقدند که بهترین زمان برای ورود به سهم، وقتی است که بدنه فنجان به طول کامل و نیمی از دسته فنجان نیز شکل گرفته است.
البته گروهی نیز معتقدند که باید صبر کرد که دسته فنجان نیز به طور کامل شکل بگیرد و بعد وارد سهم شد. دیدگاه دوم کمی محتاطانه است و از طرفی این امکان وجود دارد که آن زمان دیگر برای ورود به سهم دیر شده باشد. با این وجود تصمیم نهایی کاملاً شخصی است و بسته به استراتژی معاملاتی و میزان ریسکپذیری شخصی باید در این خصوص تصمیمگیری شود.
3. نشانههایی که برای شکلگیری الگوی فنجان و دسته قوی را بشناسیم
هر الگوی قیمت بسته به اجزای تشکیلدهندهاش سیگنالهای قوی یا ضعیفی صادر میکند. یک تحلیلگر باید بتواند با در نظر گرفتن جنبههای مختلف آن تشخیص دهد که یک الگو چه میزان قدرتمند است. در خصوص الگوی فنجان و دسته با توجه به نمودار قیمت باید به نکات زیر را بررسی کرد:
- الگوهایی که دارای کفه فنجان گردتری دارند، سیگنالهای قویتری به حساب میآیند.
- اگر کفه فنجان حالت نوک تیز داشت، توصیه میکنیم که از ورود به سهم اجتناب کنید.
- فنجانهایی که عمق زیادی پیدا میکنند، سیگنال ضعیفی به شمار میروند. نکته اول در خصوص قدرت خریداران را بار دیگر مرور کنید تا متوجه علت این مسئله شوید.
- در جریان روند نزولی در الگو فنجان و دسته، حجم معاملات کاهشی و در روند صعودی باید حجم معاملاتی افزایشی باشد تا الگوی قدرتمندی شکل بگیرد.
- اعتبار الگوی کاپ در شرایطی بالا است که نقدینگی بالایی در بازار وجود داشته باشد.
4. انتخاب تایم فریم مناسب برای شناسایی الگوی فنجان و دسته ضروری است
برخی از الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال هستند که در مدت زمان کوتاهی شکل میگیرند. اما در مقابل هستند الگوهایی که تشکیل آنها ممکن است حتی چند سال به طور بینجامد. الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال در ردیف الگوهایی قرار دارد که شکلگیری آن معمولاً زمانبر است.
گاهی اوقات حتی حدود 5 سال نیز زمان برای شکلگیری کامل آن زمان نیاز است. اما معمولاً در مدت زمان یک ماه تا یک سال این الگو در نمودار شکل میگیرد. به همین دلیل در انتخاب تایم فریم مناسب برای تشخیص این الگوی قیمتی در نمودار باید حتماً مدت زمان مناسب را در نظر بگیرید.
5. این الگو نباید به تنهایی مبنای تصمیمگیری قرار بگیرد
یکی از مهمترین اشتباهاتی که معمولاً تحلیلگران تازه کار مرتکب میشوند، این است که صرفاً با مشاهده الگوهای قیمتی دست به اقدام میزنند. الگوهای قیمتی هرچقدر هم که به صورت کامل و با تمام نشانههای ذکر شده شکل بگیرند، نباید به عنوان تنها فاکتور برای تصمیمگیری در خرید و فروش سهام در نظر گرفته شوند.
باید توجه داشته باشید که حتماً سایر ابزارها از قبیل اندیکاتورها در کنار تشخیص الگوها مورد بررسی قرار بگیرند. در صورتی که نشانههای متعددی بر تأیید الگوی قیمت حکایت داشتند، حال وقت تصمیمگیری و رسیدن به نتیجه نهایی است.
سؤالات متداول
1. الگوی فنجان و دسته چه سیگنالی صادر میکند؟
این الگو سیگنال صعودی صادر میکند و معمولا در روندهای صعودی نیز تشکیل میشود.
2. حد زیان در الگوی کاپ را چگونه انتخاب کنیم؟
معمولا حد زیان الگوی کاپ باید کمی بالاتر از پایینترین نقطه دسته فنجان در نظر گرفته شود.
3. الگوی کاپ معمولا در چه بازی زمانی شکل میگیرد؟
معمولا این الگو در تایم فریمهای یک ماه تا یک سال در نمودار ایجاد میشود. البته در برخی مواقع زمان بیشتری نیز به طول میانجامد.
کلام پایانی
در این مقاله به معرفی الگوی فنجان و دسته پرداختیم. با استفاده از الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال میتوانید سیگنالهای صعودی نسبتاً قدرتمندی را در تایم فریمهای بلندمدت دریافت کنید که بسیار ارزشمند هستند. همانطور که مشاهده کردید، مفاهیم پیرامون الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال چندان پیچیده نیستند. اما آنچه که اهمیت پیدا میکنند، مهارت در تشخیص به موقع و استفاده صحیح از آنها است. این مهم به دست نمیآید مگر با انجام تمرینهای عملی متعدد که یک تحلیلگر زیر نظر مدرس متخصص پشت سر بگذارد.
مهارت خودآگاهی
همانطور که در مقاله ی “مهارت های زندگی” اشاره شد اولین و مهمترین مهارت، خودآگاهی (خودشناسی) می باشد. اهمیت خودشناسی و خودآگاهی در زندگی انسان آن قدر مهم است که در عرفان و حتی در ادبیات نیز به آن توجه فراوانی شده است. حدیث معروف ” من عرف نفسه، فقد عرف ربه ” (هر کس خود را بشناسد، پروردگار خود را شناخته است) اهمیت این موضوع را به خوبی نشان می دهد. در ادبیات و در اشعار شاعران مختلف نیز این موضوع منعکس شده است. مولانا در این زمینه شعری با این مضمون سروده است :
در زمین دیگران خانه مکن
کار خود کن، کار بیگانه مکن
ای تو در پیکار خود را باخته
دیگران را تو زخود نشناخته
خودآگاهی چیست؟
خودآگاهی یا خودشناسی در علم روانشناسی نیز از اهمیت زیادی بر خوردار است تا آن جا که به عنوان یکی از مهم ترین مهارت های دهگانه زندگی و با عنوان خودآگاهی مطرح شده است. اما بهتر است اول بدانیم که مهارت خودآگاهی دقیقا یعنی چی ؟
سیستم روان نیز مانند جسم یک سری قوانین خاص دارد. طبق یک اصولی کار می کند و همانند سیستم دفاعی بدن، روان نیز برای خود مکانیسم های دفاعی دارد. معمولا وقتی که تحت فشار هستیم و یا اضطراب را تجربه می کنیم مکانیسم های دفاعی فعال می شوند. خود آگاهی یعنی اینکه اول سیستم روانی و قواعد آن را بشناسیم. بدونیم که روان ما تحت چه سیستم و قوانینی کار می کند و چگونه اتفاق های پیرامون را پردازش می کند و به آن ها واکنش نشان می دهد. بعد از شناخت این موارد ببینیم که سیستم روانی ما به چه صورت است و طبق چه قواعدی کار می کند و مکانیسم های دفاعی ما کدام ها هستند؟ چه قدر از آن ها سالم هستند و چه قدر نا سالم؟ اما برای شناخت سیستم روان وقواعد آن از کجا باید شروع کنیم؟
مراحل خودآگاهی
آشنایی با سیستم روان
در علم روانشناسی به انسان از رویکردهای مختلف نگاه شده است. تعدادی از روانشناسان انسان را از دید روانکای نگاه کرده اند و عده ای دیگر از رویکرد رفتاری. گروهی به انسان نگاه بین فردی داشته اند و او را با توجه به روابط بین فردی اش تحلیل کرده اند. یکی از رویکردهای عصر حاضر، رویکرد شناختی – رفتاری (CBT) است.
در رویکرد شناختی، اعتقاد بر این است که آن چه که باعث واکنش ما انسان ها به اتفاقات پیرامون خود می شود، صرفا خود اتفاق نیست بلکه تعبیر و تفسیری است که ما ازآن اتفاق داریم. مثلا فرض کنید که کارمندی در جریان تعدیل نیرو، شغل خود را از دست می دهد، از دست دادن شغل طبیعتا اتفاق غم انگیز و مضطرب کننده ای است اما این شخص افکار گوناگونی می تواند داشته باشد مثلا اگر فکر کند که من توانمندی های زیادی دارم و می توانم درجاهای مختلف درخواست کار بدهم واکنش هیجانی که به این ماجرا نشان می دهد قابل کنترل تر از حالتی است که با خود فکر کند من دیگر هیچ شانسی برای موفقیت ندارم و برای همیشه بیکار می مانم. مسلما در این حالت اضطراب بیشتری را تجربه می کند.
پس سیستم روان ما طوریه که در واکنش به موقعیت های مختلف افکار مختلفی تولید می کند و ما بسته به این نوع افکار هیجان های مختلفی رو با شدت و ضعف مختلف تجربه می کنیم. اما این افکار از کجا می آیند؟ چرا بعضی از انسان ها افکار مثبت دارند و بعضی همیشه تفکر منفی ؟ در ادامه این موضوع به تفضیل توضیح داده شده است.
سیستم روان در دیدگاه شناختی رفتاری
دیدگاه شناختی رفتاری، ذهن انسان را همانند یک کامپیوتر در نظر می گیرد. همان طورکه به کامپیوتر یک سری اطلاعات داده می شود، به ذهن ما نیز اطلاعاتی از دنیای پیرامون وارد می شود. کامپیوتر داده های وارد شده را پردازش می کند و در نهایت یک خروجی دارد. ذهن انسان نیز اطلاعاتی را که به آن وارد می شود پردازش کرده و درنهایت خروجی آن، همان رفتار و واکنش های ما به اتفاقات پیرامون است.
پردازش اطلاعات در ذهن توسط یک سری قواعد خاص اتفاق می افتد (میشه ذهن رو مثل یک منشور نیز در نظر گرفت. به منشور یک نور واحد وارد میشه ولی پس از عبوراز آن ما رنگ های مختلفی می بینیم.) در ذهن انسان ها هم اطلاعات واحدی وارد می شود ولی پردازش های متفاوتی طبق یه سری قواعد خاص اتفاق می افتد و درنهایت رفتارهای گوناگون را می بینیم.
شکل گیری این قواعد به دوران کودکی بر می گردد. وقتی کودکی متولد می شود در اثر یک سری رویدادها که شامل تجربیات وی از ارتباطش با والدین، همسالان و دیگران می باشد، به یک سری باور در مورد خودش می رسد. این باور ها ، باور بنیادین نام دارد وشامل افکار ما در مورد خودمون، دیگران و آینده می باشد. مثلا فرض کنید کودکی با یک مشکل پزشکی به دنیا می آید و به علت این مشکل مراقبت افراطی از مادر خود دریافت می کند، هم زمان با بزرگ تر شدن، مادر انواع تحلیل ها را بشناسیم به کودک اجازه فعالیت مستقل نمی دهد و وی فردی وابسته بار می آید . یکی از باورهایی که ممکن است در این کودک شکل بگیرد این است که من ناتوان هستم. یا مثلا کودکی که در دورانی از زندگی به وی بی توجهی شده است و این طور نتیجه گیری می کند که دنیا جای امنی نیست و یا من دوست داشتنی نیستم .
پس همه ما در اثر یه سری تجربیات تکرار شونده دوران کودکی خود، باورهای بنیادینی را تشکیل داده ایم . بعضی از این باورها مثبت هستند و بعضی منفی. این باورها برای ما شناخته شده نیستند ولی به علت اینکه باورهای منفی به طور ناهشیارانه هیجان منفی تولید می کنند سیستم روان سعی در مقابله با آن ها دارد.
یکی از این مکانیسم ها این است که برای کاهش بار روانی ناشی از این باور برای خودمان یه سری مفروضه، شرط یا قانون درست کنیم. مثلا اینکه فردی باور بنیادینش این است که دوست داشتنی نیست برای مقابله با آن، این مفروضه را برای خود درست می کند که اگر خیلی درس بخونم یا اگر سخت تلاش کنم و در همه کارها نفر اول باشم آن گاه دوست داشتنی خواهم بود.
توجه داشته باشید که ما به باورهای بنیادین خود و این مفروضه ها آگاهی نداریم و سیستم روان به طور خودکار این کار را انجام می دهد. مشکل از اون جایی پیش می آید که این مفروضه ها همیشه درست از آب در نمی آیند مثلا فردی که همیشه سخت تلاش می کرده تا بهترین نتیجه رو بگیره اما در یک موقعیت شکست می خوره و باور بنیادینش مبنی بر بی کفایتی فعال می شه، در این موقعیت معمولا احساس شکست، افسردگی و یا احساس حقارت می کند. البته شاید هر کسی در موقعیت شکست این احساسات را تجربه نماید اما فردی که باور بر بی کفایت بودن خودش دارد واکنش افراطی نشان می دهد.
انسان ها معمولا به باورهای بنیادین خود دسترسی ندارند و همین طور از مفروضه های شرطی که برای خود نیز درست کرده اند بی اطلاع هستند ولی از یه سری افکار خودآیند و هیجان ناشی از آن تا حدی اطلاع دارند. افکار خودآیند افکاری هستند که وقتی قواعد شرطی ما به درستی اجرا نشده اند و باور بنیادین ما فعال شده است به ذهن ما خطور می کنند. مثال فردی که در پاراگراف قبل زده شد رو در نظر بگیرید افکار خود آیندی که این فرد ممکن است تجربه کند می تواند این باشد: من به درد نخور هستم ، بی عرضه هستم و …. در اثر این فکر که از باور بنیادین من دوست داشتنی نیستم منشا گرفته، فرد هیجان غم رو تجربه می کنه. به همین خاطر میگیم افکار هیجانات رو تولید می کنند.
شناسایی افکار خود آیند
اولین گام خودشناسی و خودآگاهی ، شناخت سیستم روان و قوانین آن است که در مطالب قبل سعی شد تا حدی به آن پرداخته شود. سپس باید سعی کنیم بفهمیم این مکانیسم در مورد خودمون به چه صورت عمل می کنه؟ باور بنیادین ما یا همون عینکی که به چشم زده ایم و دنیا را از طریق آن نگاه می کنیم چگونه است؟ برای مقابله با باورهای بنیادین منفی خود از چه مفروضه های شرطی استفاده می کنیم ؟ چه قدر از این مفروضه ها درست هستند و چه قدر نادرست ؟
برای شناخت این موارد باید از افکار خود آیند شروع کنیم . برای این کار راه های مختلفی وجود داره. یکی از این راه ها پر کردن جدولی تحت عنوان جدول ثبت افکار خود آیند است. در این جدول ابتدا وقایع را ثبت می کنیم مثلا اگر عصبانی شدیم، یا اگر احساس غمگینی داشتیم اتفاقی که منجر به این هیجان شده است را ثبت می کنیم. در مرحله بعد علائم جسمی خود را هنگام تجربه هیجان یادداشت می کنیم تنگی نفس، سر درد یا… همین طور سعی می کنیم به خاطر بیاوریم هنگام تجربه اون هیجان چه فکری از ذهنمون گذشت؟ در قسمت بعد باید از خودمون بپرسیم معنای این فکر برای من چیه؟ تا کم کم به باور بنیادین خود برسیم.
برای مثال فرض کنید فردی به عنوان مدیر یک بخش استخدام شده است. در کار خود عملکرد خوبی دارد ولی مواقعی که باید در جلسات شرکت کند به شدت مضطرب می شود. اگر این فرد بخواهد مواردی رو که در بالا توضیح داده شد پر کند به این صورت می شود:
موقعیت: منتظرم تا صورت جلسه را برای امضا کردن به من بدهند.
افکار خودآیند منفی: دستم بلرزد و نتوانم آن را کنترل کنم ، آبرویم می رود و تمام اعتبارم از دست می رود. آنها دیگر مرا به عنوان رئیس قبول نخواهند داشت.
هیجان: اضطراب
موقعیت | افکار خودآیند منفی | هیجان |
---|---|---|
منتظرم تا صورت جلسه را برای امضا کردن به من بدهند. | دستم بلرزد و نتوانم آن را کنترل کنم ، آبرویم می رود و تمام اعتبارم از دست می رود. آنها دیگر مرا به عنوان رئیس قبول نخواهند داشت. | اضطراب |
با انجام این کار به صورت مداوم و تمرین در آن به سطح نسبتا خوبی از مهارت خودآگاهی می رسیم. وقتی این توانایی رو پیدا کنیم که بتونیم در موقعیت های مختلف افکار خود آیند خود را شناسایی کنیم می توانیم در مواقعی که عصبانی هستیم یا مضطربیم علت هیجان خود را بهتر بشناسیم و آن را مدیریت کنیم.
شناسایی خطاهای شناختی
گام آخر خودآگاهی ، شناسایی خطاهای شناختی است. گفتیم که ذهن مثل یک کامپیوتر هست که اطلاعات رو پردازش می کنه. اما گاهی مثل کامپیوتر که ویروسی می شه بخش نرم افزار ذهن ما یعنی افکارمون هم ویروسی می شه. به این ویروس ها، خطای شناختی گفته می شود. خطای شناختی نوعی سوء تفسیر واقعیت یا تحریف آن است.
مثلا فرض کنید فردی در زمینه شغلی شکست می خورد بعد این طور نتیجه گیری می کند که من آدم بی کفایتی هستم یا من در هیچ کاری موفق نیستم در حالی که فقط در یک جنبه از زندگی شکست خورده و ممکن است این فرد دانشجو یا مثلا همسر خیلی خوب و موفقی باشد. این نوع نتیجه گیری کردن از اتفاقات نوعی خطای شناختی است.وقتی جدول افکار خودآیند رو پر می کنید کم کم متوجه خطاهای شناختی خودتان هم می شوید. افکاری که از یک جنس هستند و به هم شباهت دارند به یک نوع خطای شناختی خاص مربوط می شوند برای اینکه بهتر متوجه این خطاها بشوید لیستی از انواع خطاهای شناختی در ادامه توضیح داده می شوند.
انواع خطاهای شناختی
- تفکر همه یا هیچ: به جای اینکه یک موقعیت را به صورت یک پیوستار ببینید، آن را به شکل دو قطب متضاد می بینید. مثلا اگر من موفق نشوم کاملا شکست خورده هستم.
- فاجعه سازی: شما آینده را به صورت منفی پیش بینی می کنید بدون اینکه سایر پیامدهای محتمل تر را در نظر بگیرید. مثال: من خیلی آشفته خواهم شد. قادر به انجام هیچ کاری نخواهم بود.
- بی اعتبار کردن یا دست کم گرفتن جنبه های مثبت: شما به طور غیر منطقی به خودتان می گویید که تجارب و رفتارهای مثبتتان به حساب نمی آیند. مثال: من پروژه را خوب انجام دادم اما این بدان معنا نیست که با کفایت هستم، من فقط شانس آوردم.انواع تحلیل ها را بشناسیم
- استدلال هیجانی: شما فکر می کنید چیزی درست است، چون قویا آن را حس می کنید و یا از شواهد مخالف چشم پوشی می کنید یا آنها را بی اهمیت می شمرید. مثال: می دانم خیلی از وظایف کاری ام را درست انجام می دهم، اما هنوز احساس می کنم که یک شکست خورده هستم.
- برچسب زدن: شما یک برچسب کلی و ثابت به خودتان یا دیگران می زنید، بی آنکه در نظر بگیرید که ممکن است شواهد به طور منطقی تر دلالت بر یک نتیجه کمتر فاجعه بار بکنند. مثال: من یک بازنده هستم. او آدم خوبی نیست.
- ذهن خوانی: شما باور دارید از فکر بقیه خبر دارید، بی آن که سایر احتمالات را در نظر بگیرید. مثال: او فکر می کند که من ابتدایی ترین چیزها را هم در مورد این پروژه نمی دانم.
- تعمیم بیش از حد : شما یک نتیجه کلی و قطعی منفی می گیرید که فراتر از موقعیت های فعلی تعمیم می یابد. مثال: چون در قرار ملاقات احساس راحتی نمی کردم پس شرایط لازم برای دوست پیدا کردن را ندارم.
- شخصی سازی: شما اعتقاد دارید که بقیه به خاطر دل خوری از شما رفتار منفی دارند بدون اینکه علل محتمل تر را در نظر بگیرید. مثال : تعمیر کار با من سرسنگین است پس حتما من کاری بدی انجام داده ام.
شناسایی و پیدا کردن آگاهی نسبت به مواردی که در بالا ذکر شد به ما کمک می کند تا در سایر مهارت های زندگی عملکرد موفقی داشته باشیم. مثلا برای کنترل استرس باید اول بتونیم موقعیت های استرس زای زندگی خود را شناسایی کنیم سپس افکار خود آیندی که منجر به این اضطراب شده است را بشناسیم و در مراحل بعد خطاهای شناختی و مفروضه های شرطی و در نهایت باور بنیادین خود را شناسایی کنیم. سپس از تکنیک هایی برای تغییر افکار خود آیند و به دنبال آن اصلاح خطاهای شناختی استفاده کنیم . این تکنیک ها در سایر مهارت های زندگی به طور کامل توضیح داده خواهند شد.
شما می توانید سوالات خود را در رابطه با خودآگاهی ( خودشناسی ) در قسمت دیدگاه ها ارسال نمایید و یا از بخش “مشاوره تخصصی رایگان” به ارتباط مستقیم با متخصصین تیم توان درمان بپردازید.
دیدگاه شما