فرآیند 5 مرحله ای مدیریت ریسک
مدیریت ریسک بخش جدانشدنی در موفقیت یک پروژه است و فرآیندی محسوب می گردد که به شناسایی زود هنگام مشکلات احتمالی و در نتیجه انجام اقدامات لازم جهت جلوگیری از تبدیل آنها به مشکلات و مسائل واقعی در آینده پروژه کمک میکند.
در این مطلب به بررسی فرآیند مدیریت ریسک پرداخته شده است، همچنین مطالعه مطلب « برنامه ریزی مدیریت ریسک » و « فرآیند مدیریت ریسک » به شما توصیه می گردد.
فرآیند مدیریت ریسک
فرآیند مدیریت ریسک در اصل دارای ۵ مرحله است:
۱- برنامهریزی ۲- شناسایی ۳- ارزیابی ۴- اداره کردن ۵- نظارت و گزارشدهی.
برنامهریزی مرحلهای است که در آن نحوه مدیریت خطرهای احتمالی در پروژه مشخص شده و با توسعه طرح مدیریت ریسک برای پروژه، تکمیل میشود. این طرح، تیم مدیریت ریسک را مشخص کرده، نقشها و مسوولیتهای افراد را تعریف میکند و معیار ارزیابی ریسکهای شناسایی شده را مستند مینماید.
مرحله دوم شناسایی ریسکها میباشد. دراین مرحله افراد تیم دور یکدیگر جمع شده، ریسکهای احتمالی را شناسایی میکنند و آنها را در لیست ریسکهای پروژه، ثبت میکنند. ریسکها میتوانند در اشکال مختلفی همچون فرآیند تولید، کاربرد ابزارآلات، کارمندیابی، برنامه و بودجه و غیره وجود داشته باشند، همین طور ممکن است از تجربه و درسهای گرفته شده از پروژههای گذشته ناشی شوند.
ترتیب دادن جلسات توفان فکری گروهی، روش خوبی برای شناسایی ریسکها است. این امر افراد را وادار به تفکر کرده و به آنها اجازه میدهد تا تفکرات و تجربههای یکدیگر را توسعه دهند و باید به خاطر سپرد که شناسایی ریسکها، تنها در یک جلسه به اتمام نمیرسد، چرا که ریسکهای جدید و مختلفی در طول عمر یک پروژه سر بر میآورند. در شناسایی ریسک بهتر است تا از عبارت «اگر» - «آنگاه» استفاده شود: اگر شرایط این باشد، آنگاه پیامدهایش این خواهد بود. استفاده از یک چنین عبارتی ریسک را به طور واضح، توضیح و تبیین نموده و طرز بیان ما را در مورد آن استاندارد مینماید.
مرحله سوم ارزیابی ریسکهای شناسایی شده با استفاده از معیار تعریف شده در طرح مدیریت ریسک میباشد. ریسکها باید براساس احتمال وقوع و پیامدهای احتمالیشان ارزیابی شوند. ارزیابی پیامدهای ریسک از نظر هزینه، برنامهریزی و تکنیک و نیز انتخاب پیامدی که میتواند بیشترین تاثیر را داشته باشد، بسیار حائز اهمیت است. برای مثال ارزیابی یک ریسک از نظر هزینه ممکن است نشاندهنده تاثیر کم آن بر پروژه باشد، حال آنکه این ارزیابی از نظر برنامهریزی، میتواند حاکی از تاثیر بالای آن بر پروژه مفهوم مدیریت ریسک باشد، پس باید سطح بالایی از ریسک را در برنامهریزی درنظر گرفت.
مرحله چهارم در فرآیند مدیریت ریسک، اداره آن است.
۴ روش برای اداره کردن ریسکها وجود دارد:
* کاهش؛ که به معنایایجاد طرحهایی عملیاتی برای کاهش احتمال ریسک و پیامدهای آن است.
* اجتناب؛ که به معنای ایجاد تغییر در چیزی برای اجتناب کامل از ریسک میباشد، برای مثال ایجاد تغییری در طرح برای اجتناب کامل از یک ریسک.
* واگذاری؛ که به معنای انتقال و واگذاری ریسک به گروه دیگر میباشد، (برای مثال خرید بیمه).
* پذیرش؛ این روش بدون ایجاد طرحهای کاهشی، احتمال وجود ریسک را میپذیرد. این امر ممکن است بهاین دلیل باشد که هزینه طرحهای کاهشی بیشتر از آن است که هزینههای ناشی از ریسک احتمالی را پوشش دهد.
طرحهای کاهشی روی هم رفته، معمولترین راه برای کاهش سطح ریسک میباشند. بازنگری طرحهای کاهشی جهت اطمینان از عدم وجود ریسک جدیدی در نتیجه به کارگیری همین طرحها، ضروری میباشد. چنانچه هرگونه ریسکی در ارتباط با برنامههای کاهشی به وجود آید، میبایست برای ارزیابی توسط تیم مدیریت، به فهرست ریسکها اضافه شود.
نظارت و گزارش دهی
مرحله پنجم شامل نظارت و گزارش دهی است که توسط آن میتوان از کارکرد موثر برنامههای مربوط به اداره کردن اطمینان حاصل نمود. جهت انجاماین کار، ریسک را باید در حین تکمیل مراحل فرآیند مدیریت ریسک ارزیابی و بازنگری مجدد کرد تا از احتمال وجود آن آگاه شد. با آنکه ممکن است ریسک به طور کامل از بین نرود، اما لازم است تا به سطح قابل قبولی کاهش یابد. حتی ریسکهای پایین نیز باید تحت کنترل باشند تا بتوان از پایین ماندن آنها اطمینان حاصل نمود.
ریسکهای موجود در یک پروژه، باید در گزارش مدیریت ریسک عنوان شوند. این گزارش باید حاوی فهرستی از ریسکهای شناسایی شده، طرحهای اداره کردن جهت کاهش ریسک و ماتریسی از ریسک برای طبقهبندی آن به سه دسته بالا، متوسط و پایین باشد.
فواید مدیریت ریسک
مدیریت ریسک کار بسیار مهمی است که اگر به موقع طی فعالیت یک پروژه آغاز شود میتواند سودمند بوده و ابزار قدرتمندی برای شناسایی زودهنگام ضعفها باشد تا تیم مدیریت بتواند برنامههای عملیاتی را جهت اداره کردن ریسکها سازماندهی کرده و از تبدیل شدن آنها به مسالهای بزرگ در آینده جلوگیری کند و به این ترتیب، پاسخ پیشگیرانه شما نسبت به مسائل بالقوه به جای واکنش نسبت به مسائل و مشکلات آینده میتواند صرفهجویی در پول و زمان را به همراه داشته باشد.
مدیریت ریسک چیست؟ انواع ریسک و روش های ارزیابی آن
اگر انسانهای ریسک پذیر وجود نداشتند، شاید الان نه هواپیمایی وجود داشت، نه کشتی و نه حتی ماشین و ما همچنان با پای پیاده یا حیوانات رفت و آمد میکردیم! ریسک کردن یکی از بهترین ویژگیهای ما انسانهاست؛ اما بدون مدیریت ریسک، احتمال اینکه با هربار خطر کردن ضرر کنیم، خیلی بیشتر میشود.
اکثر سازمانها روال کاری مشخصی دارند و خارج از آن کار نمیکنند و هیچ کار جدیدی برای سازمان انجام نمیدهند. این موضوع باعث میشود بعد از مدتی از رقبای ریسک پذیر خود جا بمانند و کمکم از بازار حذف شوند. اما اگر بخواهیم بدون حساب و ارزیابی ریسک کنیم، تنها زمینه شکست خود را فراهم کردهایم و ممکن است هرآنچه اکنون داریم را هم از دست بدهیم. مدیریت ریسک به شما کمک میکند بدانید چه زمانی باید خطر کنید و از چه راهی وارد شوید تا احتمال شکست را به حداقل برسانید. در این مقاله به صورت کامل درباره ریسک و مدیریت آن صحبت میکنیم.
ریسک چیست؟
همه اتفاقات در زندگی ما ریسک است و با عدم قطعیت سروکار دارد. با هر انتخابی که میکنیم و هر کاری که انجام میدهیم، ممکن است نتایج مختلفی به دست آوریم؛ اما در واقع ما آن کار را برای دریافت یکی از نتایج انجام میدهیم.
به عنوان مثال تصور کنید کارمند شما قصد دارد برای حقوق بیشتر درخواست دهد. احتمالات مختلفی برای پاسخ شما وجود دارد؛ ممکن است به او نه بگویید، ممکن است عصبانی شوید و او را اخراج کنید و در نهایت احتمال اینکه به درخواست او پاسخ مثبت بدهید نیز وجود دارد. او ریسک میکند و این درخواست را میدهد؛ به این امید که به جای اخراج یا نه شنیدن، از شما پاسخ مثبت بگیرد. مدیریت ریسک یعنی بررسی کند که چه کارها یا حرفهایی باعث افزایش احتمال موافقت شما با افزایش حقوق او میشود.
با تعریف ریسک متوجه میشویم که تقریبا هرکاری که انجام میدهیم، یک ریسک است، زیرا مطمئن نیستیم نتیجه همان چیزی میشود که انتظار داریم.
انواع ریسک در کسب و کار
بدون ریسک در کسب و کار نمیتوانید دستاورد جدیدی داشته باشید و بدون دستاورد جدید، در سکون باقی خواهید ماند. سکون به همان اندازهای که برای آب ضرر دارد و آن را به مرداب تبدیل میکند، برای سازمان هم مضر است.
در ادامه انواع ریسکهایی که مدیران سازمان برای دستیابی به اهداف در زمینههای مختلف انجام میدهند را نام بردهایم.
- ریسک در رقابت با رقبای سازمان با نوآوری و ایجاد تغییرات.
- ریسک اقتصادی که با تغییر شرایط اقتصادی، سیاسی و… ایجاد میشود.
- ریسک در فرآیندها که با تغییر و بهینهسازی در سفر مشتری در کسب و کار ایجاد میشود.
- ریسک استراتژی زمانی ایجاد میشود که در سازمان خود و روند کار آن تغییرات اساسی ایجاد میکنید.
- ریسک پروژه شامل خطرهایی است که هنگام انجام یک پروژه با آن مواجه میشوید.
- ریسک نوآوری که با هر نوآوری در سازمان ایجاد میشود؛ زیرا تا پیش از آزمون و خطا هیچوقت نمیدانیم نوآوری سازمانی ایجاد شده بازخورد مثبت دارد یا منفی.
انواع ریسک را میتوان به دو دسته درون سازمانی و برون سازمانی تقسیم کرد. به عنوان مثال زمانی که ریسک نوآوری انجام میدهید، در سازمان خود ریسک کردهاید. اما زمانی که بخاطر شرایط اقتصادی، احتمال کاهش فروش سازمان به وجود میآید، ریسکی که ناشی از عوامل برونی است، رخ میدهد.
منظور از مدیریت ریسک چیست؟
از آنجایی که همه جا ریسک وجود دارد، ما در هر لحظه از زندگی به مدیریت ریسک نیاز داریم. اما اگر بخواهیم تعریف مدیریت رسیک را به صورت تخصصی در حوزه کسب و کار بیان کنیم، باید بگوییم:
مدیریت ریسک یعنی فرآیندی که در آن ریسکها را بشناسیم و آنها را به گونهای مدیریت کنیم که کمترین میزان آسیب را به سازمان وارد کنند یا بهترین نتیجه را داشته باشند.
تصور کنید من میخواهم به جایی که تاکنون نرفتهام، مسافرت کنم. ریسکهای مختلفی وجود دارد؛ مثل احتمال تصادف، گم کردن مسیر، خراب شدن ماشین و هزار احتمال دیگر. مدیریت ریسک یعنی من پیش از سفر ماشین را چک کنم و از سلامت آن مطمئن شوم. مسیری که قصد عبور از آن را دارم، روی نقشه ببینم و با احتیاط رانندگی کنم. در این صورت باز هم ریسک وجود دارد، اما احتمال وقوع آن کمتر است و من میتوانم به هدف اصلی که لذت بردن از مسافرت است، برسم.
مدیریت ریسک در کسب و کار هم به مفهوم ساده یعنی همین که خطرات احتمالی را پیشبینی و مدیریت کنید تا نتیجه هدفی باشد که در نظر گرفتهاید. البته نباید فراموش کنید که ریسکها همیشه مدیریت نمیشوند. گاهی ممکن است تصمیمی که میگیرید یا چالشی که برای سازمان ایجاد میکنید، نتیجهای منفی داشته باشد و آنچه انتظار دارید، رخ ندهد. اما اگر اصول مدیریت ریسک را انجام داده باشید، احتمالا نتیجه منفی آسیب جدی به سازمان نمیرساند و یک تجربه جدید در مدیریت خواهد بود.
مزایای مدیریت ریسک در سازمان
ریسکی که کنترل نشود، به بحران تبدیل خواهد شد و شما مجبور میشوید از فرایند نسبتا ساده مدیریت ریسک، وارد فرایند استرس آور و پرچالش مدیریت بحران شوید. در ادامه به مزایای مدیریت ریسک در کسب و کار اشاره کردهایم.
- مسیرهای جدیدی برای رسیدن به اهداف سازمانی پیدا میکنید.
- بحرانها را پیش از رخ دادن پیشبینی میکنید و اگر هم بحرانی ایجاد شود، مدیریت بحران در سازمان سبکتر خواهد بود.
- سازمان پویایی خواهید داشت که اعضای آن از تجربههای جدید نمیترسند.
- میتوانید متفاوت از رقبایتان عمل کنید.
البته مزایای مدیریت ریسک به این معنی نیست که باید تمام فرایندهای سازمانی خود را براساس عدم قطعیتها و تجربههای جدید پیش ببرید. منظور این است که انجام کارهای جدید و به عبارت دیگر، ریسک کردن، جزو روتین سازمانی شما باشد و از آن اجتناب نکنید. ریسک بیش از حد شاید بیشتر از ریسک نکردن مخرب باشد.
روش مدیریت ریسک در سازمان
مدیریت ریسک در سازمان باید به کمک تیمها و به صورت کار تیمی در سازمان انجام شود. در هر یک از قسمتهای کسب و کار ریسکهای مختلفی وجود دارد و به همین دلیل افراد متخصص در همان حوزه باید آنها را بررسی کنند. همانطور که پیش از این گفتیم، برای مدیریت ریسک در سازمان باید فرایند شناسایی، تحلیل و انجام اقدام مناسب طی شود. در ادامه هرکدام از این سه مرحله را توضیح میدهیم و به بخشهای کوچکتری تقسیم میکنیم.
شناسایی ریسکها
مدیر پروژه به همراه تیم باید تمام خطرات احتمالی را بررسی کند. برای این کار به نگاهی نسبتا بدبینانه نیاز است.
بسیاری از این خطرات قرار نیست هرگز اتفاق افتند، اما همه آنها باید شناسایی شوند. بهتر است سیستمی را به این کار اختصاص دهید و تمام ریسکها را به همراه اطلاعات جزئی ثبت کنید. این اطلاعات میتوانند شامل موارد زیر باشند؛
- سابقه رخ دادن ریسک در سازمان
- این ریسک با کدام یک از قسمتهای سازمان مرتبط است
- علت احتمالی ایجاد این ریسک
- روشهای مقابله با ریسک و کاهش خطرات آن برای سازمان
- نتیجهای که انتظار دارید بعد از این ریسک اتفاق افتد
- نتایجی که ممکن است ایجاد شود
- و هر اطلاعات دیگری که تصور میکنید مهم است.
هنگامی که ریسکها را شناسایی میکنید، متوجه میشوید برخی از آنها به صورت خودآگاه ایجاد میشوند؛ یعنی شما تصمیم میگیرید برای پیشرفت سازمان ریسک کنید. اما برخی از آنها ناشی از عوامل بیرونی هستند.
یک نکته مشترک در بین تمام ریسکها وجود دارد؛ در هر بار خطر کردن فرصتی برای پیشرفت و تغییر پیدا میکنید.
تحلیل ریسکها
مرحله دوم مدیریت ریسک در سازمان تحلیل خطرات احتمالی است که در لیست یادداشت کردهاید. برای این کار باید تمام نتایج احتمالی که ایجاد میشود را یادداشت کنید و بررسی کنید هرکدام از آنها چه سودها و چه زیانهایی برای سازمان شما دارند. همچنین مسیرهای دستیابی به اهداف سازمان را بررسی کنید تا ببینید کدام مسیر خطر کمتری دارد.
برای تحلیل ریسکهای مختلف و مقایسه آنها میتوانید از یک نمودار استفاده کنید که خط افقی آن احتمال وقوع ریسک و خط عمودی آن میزان تأثیر منفی ریسک روی کسب و کار شماست. سپس هر ریسک را باتوجه به بررسیهایی که انجام دادهاید، در مکان مناسب در نمودار قرار دهید. بهترین ریسکها برای سازمان شما در ربع چهارم نمودار قرار دارند و بدترین ریسکها در ربع اول هستند. به کمک این نمودار میتوانید ریسکهای سازمان را اولویتبندی و به ترتیب اولویت به آنها رسیدگی کنید.
انجام اقدام مناسب
بعد از اینکه ریسکها را شناسایی و دستهبندی کردید، باید اقدام مناسبی در نظر بگیرید. این اقدام یا میتواند به صورت کامل جلوی ایجاد ریسک را بگیرد و خطر آن را دفع کند یا تنها باعث کاهش تأثیر منفی آن میشود.
تصور کنید مدیر سازمانی هستید که در آن افراد نیمه حرفهای کار میکنند؛ اما شما به کارشناسان حرفهای نیاز دارید. یکی از راهها این است که کارمندان را جایگزین کنید که این جزو ریسکهایی با احتمال وقوع زیاد و تأثیر زیاد محسوب میشود. اما راه دیگری نیز وجود دارد؛ میتوانید کارمندان مشتاق را بشناسید و روی آموزش آنها سرمایهگذاری کنید تا به افراد حرفهای تبدیل شوند. این کار ریسک خیلی کمتری دارد. اما زمانی که قصد دارید محصول جدیدی عرضه کنید؛ نمیتوانید مسیری کم ریسک را انتخاب کنید. به همین دلیل با اقداماتی چون بازاریابی مناسب، طراحی حرفهای محصول و… میتوانید ریسکهای عرضه آن را کاهش دهید.
برای مدیریت ریسک در سازمان، فقط در مرحله شناسایی خطرات بدبین باشید. در مراحل بعدی وسواس به خرج ندهید و بیش از حد خودتان را نگران نکنید.
کلام آخر؛ مدیریت ریسک در سازمان یک فرایند همیشگی است
مدیریت ریسک در سازمان باید همیشه ادامه داشته باشد. زیرا ریسکها همیشه وجود دارند. لیست ریسکهایی که یادداشت کردهاید، باید در بازههای زمانی مشخص بروزرسانی شود. با این کار تاحد امکان خطرات احتمالی را پیشبینی میکنید و مانع از ایجاد بحران سازمانی میشوید.
مدیریت ریسک به شما راه فرار از چالشها را نشان نمیدهد؛ بلکه به شما کمک میکند سازمان را از چالشها عبور دهید، بدون اینکه مشکل جدی برای آن ایجاد شود. کوهنوردان هیچوقت بخاطر خطرات و ریسکهای کوهنوردی، از این کار خودداری نمیکنند. آنها با فراهم کردن امکانات لازم و انتخاب زمان مناسب برای رفتن به کوه، ریسکهای این کار را مدیریت میکنند.
یادگیری اصول مدیریت و نکات کاربردی آن یکی از راههایی است که به شما در مدیریت ریسک کمک میکند. یک مدیر باتجربه و آموزش دیده خیلی بهتر از یک فرد مبتدی میتواند ریسکهای سازمان را شناسایی و مدیریت کند.
در دوره جامع مدیریت کاربردی، ۲۳ قانون و قاعده حرفه ای مدیریت در ایران ارائه می شود که به تنهایی می توانند از شما مدیری برجسته بسازند
مدیریت ریسک چیست؛ آشنایی با مراحل انجام و اهمیت آن
هر پروژه در طول عمر خود (از ابتدای شروع کار تا انتهای آن و رسیدن به اهداف تعیینشده) با فرصتها و ریسکهایی روبهرو میشود. ریسکها همان عوامل خطرسازی هستند که میتوانند در اجرای پروژه اختلال ایجاد کنند و باعث شکست آن شوند. برای جلوگیری از این خطرات احتمالی، مدیریت ریسک امری کاملا ضروری است. این مقاله را بخوانید تا ببینید مدیریت ریسک چیست و چرا از اهمیت زیادی برخوردار است.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک به فرایند شناسایی، تحلیل و پاسخ به عوامل خطرساز گفته میشود که در طول عمر یک پروژه ممکن است رخ بدهند. اگر مدیریت ریسک بهدرستی انجام شود میتواند با کنترل وقایع آینده، از خطرات احتمالی پیشگیری کند.
برای روشن شدن این موضوع به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید برای انجام یک فعالیت در شبکه، به توسعهی فناوری جدیدی نیاز است. مدیر پروژه یک برنامهی زمانبندی ششماهه برای آن تنظیم میکند، اما نظر کارکنان فنی این است که این کار حداقل به ۹ ماه زمان نیاز دارد. اگر مدیر پروژه فردی پیشگام باشد و بهموقع دستبهکار شود، تیم پروژه میتواند بلافاصله یک برنامهی اضطراری تدوین کند. در اینصورت پیش از موعد مقرر، مشکل زمان حل خواهد شد. در غیر اینصورت تیم پروژه (که هیچ برنامهی اضطراریای تدوین نکرده است) نمیتواند کاری انجام بدهد. در حالیکه بسیاری از کارها ناتمام مانده است، مهلت انجام پروژه به پایان میرسد و مدیر پروژه تازه به فکر مدیریت بحران میافتد. به این ترتیب وقت ارزشمند اعضای تیم بهسادگی هدر میرود.
مدیریت صحیح ریسک نهتنها احتمال رخ دادن آن، بلکه دامنهی تأثیرات آن را نیز کاهش خواهد داد.
سیستمهای مدیریت ریسک
سیستمهای مدیریت ریسک علاوه بر شناسایی ریسکها و تعیین کیفیتشان، میتوانند تأثیراتی را که بر پروژه میگذارند نیز پیشبینی کنند. پذیرش یا عدم پذیرش ریسک معمولا به سطح تابآوری (tolerance level) مدیر پروژه بستگی دارد.
اگر مدیریت ریسک بهطور منظم برای شناسایی مشکلات احتمالی و یافتن راهحل آنها انجام شود، بهراحتی فرایندهای دیگر ازجمله سازماندهی، برنامهریزی، بودجه و کنترل هزینه را کامل خواهد کرد. مدیر پروژهای که در این زمینه پیشگام باشد، میتواند تا حد زیادی از وقوع اتفاقات غیرمنتظره در طول عمر پروژه پیشگیری کند.
مدیریت ریسک یک فرایند مستمر است
مدیریت ریسک نهتنها در ابتدای پروژه، که باید در سراسر طول عمر پروژه انجام شود. بهعنوان مثال اگر مدت زمانی که برای انجام یک پروژه برآورد شده سه ماه است، ارزیابی ریسک حداقل باید در پایان ماه اول و پایان ماه دوم صورت گیرد. در هر مرحله از عمر پروژه باید ریسکهای جدید مفهوم مدیریت ریسک را پس از شناسایی و تعیین کیفیت، ارزیابی و مدیریت کرد.
پس از آنکه تیم پروژه تمام ریسکهای احتمالی را که ممکن است موفقیت پروژه را به خطر بیندازد، شناسایی کردند، حال باید ریسکهایی را که احتمال رخ دادن آنها بیشتر است انتخاب کنند. این انتخاب باید بر اساس تجربیات گذشته، آموختهها، اطلاعات موجود و نظایر آنها صورت گیرد.
معمولا اوایل کار یک پروژه ریسکهای زیادی وجود دارد و هرچه پروژه جلوتر میرود به آن ریسکها نزدیکتر میشود. بنابراین مدیریت ریسک باید از همان ابتدای کار آغاز شود و پابهپای پروژه پیش برود.
نکتهی مهمی که در اینجا وجود دارد این است که بهطورکلی فرصت و ریسک در طی برنامهریزی پروژه (ابتدای چرخهی عمر پروژه)، در سطح نسبتا بالایی باقی میمانند. اما به دلیل اینکه میزان سرمایهگذاری در این مرحله پایین است، مقدار مخاطرهی مالی اندک خواهد بود. در مقابل در طی اجرای پروژه، سطوح ریسک بهتدریج به کمترین میزان خود میرسد؛ چراکه موارد ابهامآمیز کمکم شناسایی میشوند. اما از آنجا که منابع سرمایهگذاری شدهی موردِنیاز برای تکمیل پروژه افزایش مییابد، میزان مخاطرهی مالی نیز افزایش مییابد.
پاسخ به ریسک
پاسخ به ریسک بهطورکلی شامل موارد زیر است:
- اجتناب: از بین بردن ریسک یا تهدیدی خاص با از بین بردن علت آن؛
- تعدیل: کاهش ارزش مالی مورد انتظار یک ریسک از طریق کاهش امکان وقوع آن؛
- پذیرش: پذیرش عواقب ناشی از ریسک؛ این کار اغلب از طریق توسعهی یک برنامهی اضطراری برای رویدادی که ممکن است رخ بدهد صورت میگیرد.
برنامهی اضطراری
برنامهای است که در آن اعضای تیم روی فرایند حل مشکل احتمالی کار میکنند. نتیجهی نهایی طرحی است که درست در لحظهی وقوع ریسک چارهساز خواهد بود.
هدفی که تیم پروژه برای دستیابی به آن تلاش میکند، توانایی مقابله با موانع و محدودیتهایی است که اجازه نمیدهند کار پروژه (به دلیل اتمام زمان یا بودجه) با موفقیت انجام شود. برنامهی اضطراری به تیم اطمینان میدهد که اگر در مسیر پیشرو با مشکلاتی مواجه شدند، بتوانند بهسرعت راهحلی برای آن بیابند و بدون مشکل به کار خود ادامه بدهند.
چرا مدیریت ریسک انجام میشود؟
مدیریت ریسک ۴ هدف اصلی را دنبال میکند:
- شناسایی ریسکهای احتمالی؛
- کاهش یا تعدیل ریسکها؛
- فراهم کردن اصول منطقی برای تصمیمگیری بهتر در رابطه با ریسکها؛
- برنامهریزی.
ارزیابی و مدیریت ریسکها بهترین راه مبارزه با حوادث ناگوار سر راه پروژه است. با ارزیابی برنامه برای مشکلات بالقوه و راهبردهایی برای رفع آنها، شانس موفقیت تیم بهبود خواهد یافت.
با مدیریت صحیح، ریسکهای با اولویت بالاتر شناسایی میشوند و هزینههای احتمالی ناشی از آنها در طول اجرای پروژه مدیریت خواهند شد.
مدیریت ریسک چگونه انجام میشود؟
برای چگونگی مدیریت ریسک، ابتدا باید تمام منابع مختلف ریسک را در نظر گرفت. این منابع بسیار زیادند و نمیتوان بهسادگی فهرست جامعی از آنها تهیه کرد. اما همین فهرست میتواند یک راهنمای ذهنی اولیه برای تیم پروژه باشد تا با مراجعه به آن بتوانند بخش عمدهای از خطرات ممکن بر سر راه پروژه را شناسایی کنند.
منابع مختلف ریسک شامل موارد زیر هستند:
بخشی که به مدیریت پروژه مربوط است
- مدیر ارشد، فعالیت مربوطه را بهعنوان یک پروژه به رسمیت نمیشناسد؛
- پروژههای زیادی همزمان در دست اقدام هستند؛
- تعهدات برنامه غیرممکن است؛
- ورودیهای عملی در مرحلهی برنامهریزی وجود ندارد؛
- هیچکس مسئول کلی اجرای پروژه نیست؛
- کنترل ضعیف تغییرات طراحی؛
- کنترل ضعیف تغییرات مشتری؛
- درک ضعیف از کار مدیر پروژه؛
- انتصاب نادرست مدیر پروژه؛
- عدم برنامهریزی و کنترل یکپارچهی پروژه؛
- سازمان قادر به فراهم کردن منابع نیست؛
- برنامهریزی پروژه واقعگرایانه نیست؛
- ناتوانی در رسیدگی به هزینههای پروژه؛
- وجود تضاد در اولویتهای پروژه؛
- دفتر سازماندهی ضعیف پروژه.
منابع خارجی
۱. منابع خارجی غیرقابل پیشبینی
- الزامات قانونی پیشبینی نشده؛
- بلایای طبیعی؛
- خرابکاری، کارشکنی و اثرات جانبی پیشبینی نشده.
۲. منابع خارجی قابل پیشبینی
- ریسک بازار یا ریسک عملیاتی؛
- ریسک اجتماعی؛
- ریسک محیطی؛ ؛
- نوسانات نرخ ارز؛
- رسانهها.
۳. منابع خارجی فنی
- تغییرات فناوری؛
- ریسکهای ناشی از فرایند طراحی.
۴. منابع خارجی قانونی
- تخلف در علائم تجاری و مجوزها؛
- شکایت به دلیل نقض قرارداد؛
- مشکلات کارگر یا محل کار؛
- دعوی قضایی به دلیل قانون مسئولیتهای مدنی؛
- قانونگذاری.
فرایند تجزیه و تحلیل ریسک
فرایند تجزیه و تحلیل ریسک اساسا به فرایند حل مشکل گفته میشود. ابزار کیفیت و ارزیابی برای تعیین و اولویتبندی ریسکها، به منظور ارزشیابی و حلوفصل آنها بهکار میروند.
ریسک و انواع آن
بانک ها و موسسات مالی در سراسر دنیا و در اقتصاد های گوناگون کشور ها، به عنوان ارکان مهم و اثر گذار در انواع فعالیت های اقتصادی و بازرگانی شناخته می شوند.
اکثر اشخاص برای سپرده گذاری یا استقراض وجه نقد، با این نوع از نهاد ها سر و کار دارند و همچنین در کنار آن، دولت و مراجع نظارتی مالی، با ایجاد رابطه نزدیک با این موسسات، در صدد تثبیت سیاست های پولی و مالی و کسب اعتماد از توانایی و اثر بخشی مقرراتی که برای تامین سلامت اقتصادی و مالی جامعه وضع شده، می باشند.
در این بین، شناسایی انواع ریسک و خطراتی که عملیات گوناگون بانک ها و موسسات اعتباری را تحت شعاع خود قرار می دهد، یکی از ابزار هایی است که مدیریت ارشد می تواند با استفاده از آن، از وقوع خطرات احتمالی جلوگیری نموده و یا دامنه آسیب رسانی آنها را تا میزان قابل قبولی کاهش دهد که تحت عنوان مدیریت ریسک مورد استفاده قرار می گیرد.
مفهوم ریسک:
در واقع می توان گفت که ریسک ها حاصل از قرار گرفتن نهاد های مالی در برابر عدم قطعیت ها و عدم اطمینان از نتیجه رخداد ها می باشند. برخی مواقع می توان به کمک تحلیل های آماری، احتمال وقوع هر یک از نتایج محتمل را برآورد نموده و پیامد های آن را تا حدی پیش بینی کرد.
کاملا واضح و مشخص است که هر اندازه این بررسی ها جزئی و دقیق تر باشند و جنبه های مختلف را در نظر گرفته بگیرند، نتایج به دست آمده از فضای عدم اطمینان مطلق به سمت عدم اطمینان های نسبی حرکت خواهد نمود.
ماهیت و اثر ریسک:
اثر ریسک دارای سه نوع ماهیت متفاوت زیر می باشد:
- ریسک کوتاه مدت: این نوع ریسک به ریسک ناشی از عملیات و فعالیت ها مرتبط است.
- ریسک میان مدت: این نوع ریسک به تاکتیک های شرکت مرتبط است.
- ریسک بلند مدت: این نوع ریسک به استراتژی های کلی شرکت مرتبط است.
مدیریت ریسک:
اصطلاح مدیریت ریسک در تمامی کسب و کار ها شامل روش ها و فرآیند هایی می باشد که سازمان ها به منظور مدیریت انواع ریسک و استفاده از فرصت هایی که منجر به دست یابی به اهداف خاص بیزینس خاص خود استفاده می کنند.
بنابراین می توان گفت که مدیریت ریسک سرمایه گذاری به عنوان یکی از اصلی ترین زیر شاخه های مدیریت ریسک هم در سطح جزئی و هم در سطح کلی قابل استفاده است.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله ارزیابی ریسک را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
مدیریت ریسک و انواع آن
انواع ریسک:
در حالت کلی دسته بندی های مختلفی برای انواع ریسک در منابع گوناگون ارائه شده است که یکی از آنها، ریسک های تجاری (Business Risk) و ریسک های غیر تجاری (Non-Business Risk) می باشد.
ریسک های تجاری، به ریسک هایی گفته می شود که یک بنگاه یا کسب و کار، کاملا به آن واقف است و از آن برای ایجاد مزیت رقابتی و ایجاد ارزش برای سهامداران استفاده می نماید، در حالی که ریسک هایی که کسب و کار کنترلی روی آنها ندارد، ریسک های غیر تجاری نامیده می شود.
ریسک های مالی (Financial Risks) در گروه ریسک های تجاری قرار دارند که از زیان های احتمالی در بازار های مالی ناشی می شوند.
ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک:
دسته بندی دیگری از انواع ریسک که به طور خاص روی ریسک های مالی تعریف می شود، عبارت است از ریسک های سیستماتیک (Systematic Risks) و ریسک های غیر سیستماتیک (Nonsystematic Risks).
ریسک های سیستماتیک یا تنوع ناپذیر (Nondiversifiable Risks) عبارتند از ریسک هایی که تمامی اوراق بهادار را تحت تاثیر خود قرار می دهند.
انواع ریسک سیستماتیک:
- ریسک نرخ بهره
- ریسک تورم
- ریسک نرخ ارز
- ریسک سیاسی
- ریسک بازار
ریسک های غیر سیستماتیک یا اصطلاحا تنوع پذیر (Diversifiable Risks) آنهایی هستند که بر یک یا چند نوع اوراق بهادار اثر گذار می باشند.
انواع ریسک غیر سیستماتیک:
- ریسک های اعتباری
- ریسک های تجاری
- ریسک های مالی
- ریسک های نقدینگی
- ریسک های عملیاتی
درواقع مطابق دسته بندی فوق، ریسک کلی یک دارایی یا یک کسب و کار به صورت زیر در نظر گرفته می شود:
ریسک های قابل اجتناب (غیر سیستماتیک) + ریسک های غیر قابل اجتناب (سیستماتیک) = ریسک کلی
و از آنجایی که عوامل سیستماتیک از شرایط کلی بازار و عوامل غیر سیستماتیک از شرایط خاص یک کسب و کار ناشی می شوند، می توان گفت:
ریسک کلی یک دارایی = ریسک های مختص شرکت + ریسک های بازار
همان گونه که پیش تر بیان شد، ریسک مفهوم مدیریت ریسک های مختلفی در دل ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک وجود دارد که شرح آنها در منابع مختلف ارزیابی و مدیریت ریسک گنجانده شده است.
در این میان چهار ریسک اصلی موجود هستند که تاثیر گذاری بیشتری نسبت به بقیه دارند و در بحث اندازه گیری و مدیریت ریسک نقش پررنگ تری را ایفا می کنند که در ادامه مطلب به آنها پرداخته شده است.
ریسک های بازار:
ریسک بازار، به ریسک های زیان ناشی از حرکات یا نوسانات غیر منتظره در قیمت ها یا نرخ های بازار گفته می شود.
در حالت کلی نمی توان ریسک بازار را از ریسک هایی هم چون ریسک اعتباری و عملیاتی تفکیک نمود زیرا گاهی اوقات این ریسک ها، خودشان منشا ایجاد ریسک بازار هستند.
ریسک های اعتباری:
این نوع، ماحصل این رویداد هستند که طرف قرارداد، نخواهد یا نتواند به مواردی که در قرارداد به آنها متعهد شده است، عمل نماید.
تاثیر ریسک های اعتباری با هزینه جایگزینی وجه نقد ناشی از نکول (Default) طرف قرارداد سنجیده می شود.
این ضرر شامل احتمال نکول (Probability of Default)، مبلغ تحت نکول (Exposure at Default) و نرخ بازیافت (Recovery Rate) می شود.
به بیان دیگر می توان گفت که ریسک های اعتباری، ضرر های محتملی هستند که در اثر یک رخداد اعتباری اتفاق افتاده باشند، که رخداد اعتباری نیز زمانی که توانایی طرف قرارداد در انجام تعهداتش تغییر کند، اتفاق می افتد.
علاوه بر این، ریسک اعتباری شامل ریسک دولت ها زمانی که روی نرخ های برابری ارز اعمال نظر می کنند نیز می گردد.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله ریسک شرکت های حسابداری را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
ریسک های اعتباری
ریسک های نقدینگی:
ریسک های نقدینگی در حالت کلی دو صورت دارند:
ریسک نقدینگی دارایی یا Asset Liquidity Risk:
ریسک نقدینگی دارایی که گاه با عنوان ریسک نقدینگی بازار-محصول نیز نامیده می شود زمانی که معامله با قیمت رایج بازار قابل انجام نباشد، ظاهر شده و بین طبقات دارایی های مختلف در زمان های متفاوت، نسبت به شرایط بازار می تواند تغییر کند.
ریسک های نقدینگی تامین مالی یا Funding Liquidity Risk:
که ریسک جریان وجه نقد (Cash Flow Risk) نیز نامیده می شود، به ناتوانی پرداخت تعهدات بر می گردد، که می تواند به نقد کردن سریع و تبدیل ضرر روی کاغذ به ضرر واقعی، منجر شود.
ریسک های عملیاتی:
ریسک عملیاتی همان گونه که از نامش مشخص است، ناشی از اشتباهات و خطا های فنی حین عملیات کسب و کار است.
اشتباهات مدیریتی، فقدان تجربه و دانش کافی از حوزه کسب و کار، نقص در اطلاعات، مشکل در پردازش داده ها و معاملات و غیره، همگی می توانند سر منشا ریسک های عملیاتی تلقی شوند.
باید توجه داشت که عواقب ریسک عملیاتی اما تنها مختص فرآیند های عملیاتی کسب و کار نخواهد بود و گاه منجر به ریسک های اعتباری و بازار نیز می تواند گردد.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله کشف تقلب را به شما پیشنهاد می کنیم.
مدیریت ریسک چیست؟ | انواع ریسکها در کسب و کار و راهحلهای مدیریت کردن ریسک
همانطور که کسبوکارها رشد میکنند، احتمال قرارگرفتن آنها در معرض خطرات بالقوه افزایش مییابد، خطراتی که رویدادنشان بیزینسها را با چالشی جدی روبهرو میکند. طیف متنوعی از خطرات مالی، ریسکهای عملیاتی، ریسکهای قانونی یا خطرات ایمنی همیشه در کمین کسبوکارها قرار دارد، برای مقابله با این موقعیتهای استرسزا، مدیران تجاری و ذینفعان، برنامه مدیریت ریسک را برای اجرا و پیشبرد تصمیمگیری کلی خود اجرا میکنند. مدیریت ریسک نوعی از مدیریت است که برای شناسایی انواع ریسک، ازجمله ریسک بازار، ریسک ایمنی، ریسک فناوری اطلاعات و تعهدات قانونی استفاده میشود. اجرای استراتژیهای مدیریتی برای ایجاد فرهنگ کاهش ریسک یکی دیگر از پیامدهای این نوع از مدیریت است. در سالهای اخیر و با وجود کووید 19، اصولا اجرای مدیریت ریسک حتی تعریف مدیریت را تحت تاثیر قرار داده است، در ادامه وجوه مختلف این مفهوم را با یکدیگر بررسی خواهیم کرد.
ریسک چیست؟
ریسکْ بیانگر عدماطمینان از آینده است و موضوع آن در تجارتْ عدماطمینان از حصول سود یا نتیجه مورد انتظار است. این موقعیت نشاندهنده احتمالاتی است که سرمایهگذار باید برای تحققبخشیدن به سود مورد انتظارش از سرمایهگذاری در نظر بگیرد. ریسک انواع مختلفی دارد و از موقعیتهای مختلفی سرچشمه میگیرد. از انواع ریسک میتوانیم به ریسک نقدینگی، ریسک حاکمیتی، ریسک بیمه و ریسک تجاری اشاره کنیم که البته در این نوشته عطف توجه ما به ریسک در حوزه کسبوکار خواهد بود.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک فرآیند شناسایی، ارزیابی و کنترل تهدیدات احتمالی سرمایه و درآمد سازمان است. این خطرات از منابع مختلفی ازجمله عدم قطعیتهای مالی، بدهیهای قانونی، مسائل فناوری، خطاهای مدیریت استراتژیک، حوادث و بلایای طبیعی ناشی میشوند. یک برنامه مدیریت ریسک موفق به سازمان کمک میکند تا طیف کاملی از ریسکهایی که احتمالاً با آنها مواجه میشود را در نظر بگیرد. مدیریت ریسک همچنین رابطه بین ریسکها و تأثیرات آنها بر اهداف استراتژیک سازمان را بررسی میکند. وجود رویکرد کلنگر در این نوع از مدیریت، بهدلیل تأکید آن بر پیشبینی و درک ریسک در سراسر سازمان، گاهی بهعنوان مدیریت ریسک سازمانی توصیف میشود.
مدیریت ریسک سازمانی (ERM)، علاوهبر تمرکز بر تهدیدات داخلی و خارجی، روی اهمیت مدیریت ریسک مثبت نیز تأکید دارد. منظور از ریسک مثبت، فرصتهایی هستند که میتوانند ارزش کسبوکار را افزایش دهند و در صورت عدماستفاده از این فرصتها سازمان آسیب میبیند. در نظر داشته باشید که هدف از برنامه مدیریت ریسک، حذف ریسک نیست؛ بلکه هدف آن حفظ و افزودن ارزش شرکت با گرفتن تصمیمات ریسکپذیر اما هوشمندانه است. درواقع، ما ریسکها را مدیریت میکنیم تا بدانیم کدام ریسکها ارزش پذیرش دارند و میتوانند ما را به هدفمان نزدیک کنند و از کدام ریسکها باید دوری کنیم.
چرا مدیریت ریسک اهمیت دارد؟
Graph Business Financial Investment Risk Word
اگر رویدادی پیشبینینشده سازمان شما را غافلگیر کند، تأثیر آن در حالت خوشبینانه میتواند جزئی باشد و شما متحمل هزینه زیادی نشوید. اما همیشه حوادث مهربانانه روی نمیدهند و گاهی نتایج فاجعهباری رقم میزنند، حوادثی که عواقبی جدی برای سازمان در بردارند. تأثیرات غیرقابل جبرانی مانند هزینه مالی قابلتوجه و یا حتی بستهشدن کسبوکار از پیامدهای عدم مدیریت ریسک در سازمان است. یکی از دلایل تأکید زیاد بر مدیریت ریسک دوری از چنین موقعیتهایی است. هر کسبوکاری که دارای سرمایه است، این سرمایه چه نیروی انسانی باشد و چه سرمایه مالی، باید برای شناسایی و کاهش ریسک برنامه داشته باشد. چراکه هرلحظه ممکن است، این داراییها را در اثر سرقت، بلایای طبیعی یا دعوی قضایی از دست بدهد.
انواع ریسکهایی که کسب و کار شما با آن مواجه است
دستههای اصلی ریسک که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از 1. ریسک استراتژیک؛ برای مثال وقتی یک رقیب وارد بازار میشود، 2. ریسک انطباق؛ برای مثال معرفی قوانین جدید بهداشت و ایمنی و انطباق با آن، 3. ریسک مالی؛ بهعنوانمثال عدم پرداخت توسط مشتری یا افزایش نرخ بهره در وام تجاری، 4. ریسک عملیاتی؛ برای مثال خرابی یا سرقت تجهیزات کلیدی. این دستهبندیها سفتوسخت نیستند و برخی از بخشهای کسبوکار شما ممکن است نوع ریسکشان در بیش از یک دسته قرار گیرد. برای مثال، خطرات مرتبط با حفاظت از دادهها، میتواند هنگام بررسی عملیات یا مطابقت کسبوکار شما با شرایط جدید، پیش بیاید.
سایر ریسکها عبارتند از 1. ریسکهای زیستمحیطی؛ از جمله بلایای طبیعی، 2. مدیریت ریسک کارکنان؛ مانند حفظ تعداد کارکنان، ایمنی کارمندان و کارگران، 3. بیثباتی سیاسی و اقتصادی در هر بازاری که کالای خود را به آن صادر میکنید، 4. ریسکهای بهداشتی و ایمنی.
ریسک استراتژیک
ریسکهای استراتژیک آن دسته از ریسکهای مرتبط با فعالیت در یک صنعت خاص هستند. این ریسکها مواردی مثل تغییرات در بین مشتریان یا تقاضا، تغییرات صنعت و یا تغییرات در بخش تحقیق و توسعه را پوشش میدهند. برای مثال احتمال خرید یک شرکت خارجی توسط یکی از رقبای داخلی خود را در نظر بگیرید. این ممکن است به شرکت رقیب شما یک بازوی توزیع قدرتمند در یک کشور خارجی بدهد. شما بهمنظور پیشبینی این موقعیت باید از خودتان بپرسید: 1. آیا هیچ شرکت خارجیای وجود دارد که توانایی این کار را داشته باشد؟ 2. آیا رقبای خارجیای وجود دارند که بتوان آنها را تصاحب کرد؟ 3. آیا اصولا رقیب شما با ایجاد بازوی توزیعکننده در خارج از کشور، قیمتها در داخل کشور را کاهش میدهد یا بیشتر در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری میکند؟ در جایی که احتمال قوی وجود دارد که این اتفاق بیفتد، باید نوعی پاسخ را آماده کنید.
ریسک انطباق
ریسکهای انطباق آنهایی هستند که مرتبط هستند با نیاز به انطباق با قوانین و مقررات جدید. برای مثال با ظهور قانون استخدام یا بهداشت و ایمنی، شما ممکن است این مورد را در نظر داشته باشید که آیا این قانون میتواند به هزینههای شما اضافه کند؟ آیا این قانون تغییراتی را در شیوه مدیریت ریسک شما ایجاد میکند یا نه؟ یا برای مثال، نگرانی در مورد افزایش چاقی ممکن است مقررات سختتر برچسبگذاری مواد غذایی را به همراه داشته باشد که میتواند هزینهها را بالا ببرد یا جذابیت انواع خاصی از مواد غذایی را کاهش دهد.
ریسکهای مالی
ریسکهای مالی با ساختار مالی کسبوکار شما، معاملاتی که کسبوکار شما انجام میدهد و سیستمهای مالی که در حال حاضر دارید، مرتبط است. شناسایی ریسک مالی شامل بررسی عملیات مالی روزانه شما، بهویژه جریان نقدی است. اگر کسبوکار شما بیش از حد به یک مشتری وابسته است و آنها قادر به پرداخت پول شما نیستند، این میتواند پیامدهای جدی برای دوام کسبوکار شما داشته باشد.
ریسکهای عملیاتی
ریسکهای عملیاتی با رویههای عملیاتی و اداری کسبوکار شما مرتبط است. این شامل بررسی استخدام، زنجیره تأمین، کنترلهای حسابداری، سیستمهای فناوری اطلاعات، آئیننامه و ترکیب هیئت مدیره میشود. شما باید این عملیات را به نوبه خود بررسی کنید، خطرات را اولویتبندی کنید و برای وقوع چنین ریسکی پیشبینیهای مشخصی را در نظر بگیرید.
همچنین ریسک فناوری اطلاعات و حفاظت از دادهها برای تجارت اهمیت فزایندهای دارد. اگر هکرها به سیستمهای IT شما نفوذ کنند، میتوانند دادههای ارزشمند و حتی پول را از حساب بانکی شما سرقت کنند که در بهترین حالت شرمآور است و در بدترین حالت میتواند شما را از تجارت خارج کند. یک سیستم فناوری اطلاعات ایمن که از رمزگذاری استفاده میکند، از اطلاعات تجاری و مشتریان شما محافظت میکند.
اصول مدیریت ریسک چیست؟
بااینکه هر تیم متخصص در مدیریت ریسک، از روش خاص خود برای ارزیابی ریسک و واکنش به بحرانهای احتمالی استفاده میکند، بااینحال، در نظر گرفتن پنج اصل اساسی زیر بهعنوان اصول مدیریت ریسک برای مجهزشدن سازمان در برابر هر نوع ریسکی ضروری است. پنج اصلی که با توجه به تعریف سازمان، تمام جنبههای مختلف مدیریت را در نظر میگیرند و برای موانع احتمالی، برنامهریزی درازمدت را آسان و عملی میکنند.
خطرات احتمالی را شناسایی کنید
در اولین مرحله باید به این فکر کنید، که چه چیزی ممکن است در ادامه کار آسیبزا باشد؟ خطراتی که ممکن است از مسائل فنی مربوط به ساختمان شرکت ایجاد شوند مانند خطر آتشسوزی، خطرات عملیاتی که از گردش مالی و یا ورشکستشدن تأمینکننده اصلی ناشی میشوند، خطرات مالی مانند رکود اقتصادی کشورها و درنهایت ریسکهای استراتژیک که میتواند به برند شرکت آسیب بزنند.
توانایی شناسایی انواع ریسک در فرآیند مدیریت ریسک یک اصل حیاتی است. شما میتوانید برای شناسایی این دسته از خطرات، از تجربه و سابقه داخلی شرکت استفاده کنید و یا از متخصصان صنعت و تحقیقات خارجی مشاوره بگیرید. همچنین میتوانید از طریق مصاحبه یا طوفان فکری گروهی، بخشی از این موارد را پیشبینی کنید. نکته مفهوم مدیریت ریسک بسیار مهم این است که به یاد داشته باشید، محیط ریسک محیطی ایستا نیست و همیشه در حال تغییر است؛ بنابراین این مرحله باید بهطور منظم مورد بازبینی قرار بگیرد.
احتمال وقوع و تأثیر خطر را تجزیهوتحلیل کنید
احتمال وقوع یک خطر چقدر است و در صورت اتفاق افتادن، چه تأثیری میگذارد؟ بسیاری از سازمانها از نقشه حرارتی یا همان هیتمپ برای اندازهگیری خطرات خود در این مقیاس استفاده میکنند. نقشه ریسک یک ابزار بصری است که مشخص میکند کدام خطرات مکرر و سهمگینتر هستند و درنتیجه به بیشترین منابع نیاز دارند. هیتمپ، همچنین به شما کمک میکند تا تشخیص دهید که کدام خطر احتمال بسیار کمی دارد و کدام خطرات با وقوعشان تأثیر مخرب وسیعی نخواهند داشت. دانستن این احتمالات به شما نشان میدهد که باید زمان و پول خود را کجا خرج کنید و منابع شرکت را چگونه اولویتبندی کنید.
راهحلهای جایگزین را بررسی کنید
راههای بالقوه مقابله با خطرات چه هستند و کدام راهها بهترین تعادل را بین مقرونبهصرفهبودن و مؤثربودن خواهند داشت؟ سازمانها معمولاً گزینههایی برای پذیرش، اجتناب، کنترل یا انتقال ریسک دارند. پذیرش ریسک یعنی قبول اینکه بعضی خطرات در مسیر تجارت اجتنابناپذیر هستند و انجام یک فعالیت بهخصوص با تمام خطرات احتمالی آن، مزایای زیادی برای شرکت دارد و اجتناب از آن ضرر زیادی به بار خواهد آورد. اجتناب از خطر، یعنی سازمان از انجام یک سری از فعالیتها کاملاً دوری میکند. کنترل ریسک یعنی انجام اقداماتی پیشگیرانه برای کاهش احتمال وقوع خطر و مدیریت تأثیرات آن، انتقال ریسک یعنی واگذاری مسئولیت هرگونه پیامد منفی به اشخاص و سازمانهایی دیگر، بهطور مثال بیمه.
پاسخگویی به خطرات
با شناسایی، تجزیهوتحلیل و اولویتبندی ریسکها، شرکت باید راهحلهای مدیریت ریسک را برای کاهش مشکلات شناساییشده اجرا کند. برای این کار باید از بین همه راهحلهای بالقوه و معقول فهرستشده، راهحلی که بیشترین احتمال دستیابی به نتایج دلخواه را دارد، انتخاب کنید. همچنین باید یک فرآیند رسمی برای پیادهسازی راهحل، بهطور منطقی و مداوم در سراسر سازمان تنظیم کنید و کارکنان را در هر مرحله از راه تشویق کنید.
پیگیری مداوم نتایج
مدیریت ریسک یک فرآیند است، نه پروژهای که بتوان آن را تمام کرد و سپس به فراموشی سپرد. سازمان، محیط و خطرات آن دائماً در حال تغییر هستند، بنابراین این فرایند باید بهطور مداوم مورد بازبینی قرار گیرد. مؤثربودن مدیریت را بررسی کنید و در نظر بگیرید که آیا به بهروزرسانی نیاز دارند و یا خیر. گاهی اوقات، اگر استراتژی اجراشده مؤثر نباشد، تیم مدیریت باید یک فرایند جدید را از نو پیاده کند. اگر سازمانی بهتدریج فرآیند مدیریت ریسک خود را رسمی کند و فرهنگ ریسک را توسعه دهد، در مواجهه با تغییرات انعطافپذیرتر و سازگارتر میشود. این همچنین به معنای تصمیمگیری آگاهانهتر بر اساس تصویر کاملی از محیط عملیاتی سازمان و رسیدن به نتایج بهتر در درازمدت است.
محدودیتها و استانداردهای مدیریت ریسک
استانداردهای مدیریت ریسک، مجموعه خاصی از فرآیندهای استراتژیک را تعیین میکنند که با اهداف یک سازمان شروع میشود و قصد دارند انواع ریسک را شناسایی و بهترین راه برای کاهش خطرات تعیین کنند. این استانداردها اغلب توسط آژانسهایی طراحی میشوند که با سازمانها برای ارتقا اهداف مشترک همکاری میکنند، تا درنهایت به یک فرایند تضمینشده و باکیفیت در مدیریت ریسک میرسند. استاندارد ایزو 31000 در مدیریت ریسک یک استاندارد بینالمللی است که اصول و رهنمودهایی را برای مدیریت مؤثر ریسک ارائه میکند.
درواقع این ایزو یک رویکرد کلی برای مدیریت ریسک ترسیم میکند که میتواند برای انواع ریسکها اعمال شود و توسط هر نوع سازمانی مورداستفاده قرار گیرد. هدف این استاندارد اعمال مدیریت ریسک یکنواخت در بین سازمانهای مختلف نیست. طراحی و اجرای طرحها و چارچوبهای مدیریت ریسک باید بتواند نیازهای متفاوت یک سازمان بهخصوص را پاسخگو باشد. چراکه اهداف، زمینه، ساختار، عملیات، فرآیندها، عملکردها، پروژهها، محصولات، خدمات، یا داراییها و شیوههای خاص هر سازمانی با هم متفاوت است.
دیدگاه شما